همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 24
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-13.gif
800
1020
مدیر فنی
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
مدیر فنی2015-06-05 00:00:002022-12-29 00:40:45همین لحظه بهترین زمان برای شروع استشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
توی این فایل بحث تکامل چقدر خوب توضیح داده شده است تمام موفقیت ها و شکستهای کوچک و بزرگ جزئی از این روند تکاملی می باشد و چه شیرین است وقتی آنرا بپذیریم و با امید بیشتری در مسیر هدف پیش بریم اگر به موفقیت یا شکست برخوردیم بدونیم که موفقیتی بزرگتر در انتظار ماست و شکست هم یک پله از پله های موفقیت است موفقیتی بزرگ و مسیر روشنتر می شود یس و ناامیدی هیچ جایگاهی نباید در زندگی ما داشته باشند وقتی خود مقدس ما تصمیم می گیرد با خودش در صلح باشد خودش را عزیز بشمارد در این هنگام به آرامش خواهد رسید آرامشی توام با شادی و الهامات فراوان الهی در این صورت تصمیم به اعتماد می گیرد اعتماد به وجود خود و رب خود و تغییر و مهمتر از همه توکل؛ قدم اول را برمیدارد و نتایج را به خداوند می سپارد در این صورت است که در این دنیا و در دنیای پس از مرگ به خوشبختی بی انتها دست خواهد یافت.
لایق ثروت خوشبختی را احساس کردن و پذیرفتن آن توسط خودمان هم مسئله دیگری است هدفهایمان را نباید هرگز فراموش کنیم و لحظه به لحظه با فکر کردن به آنها باید تصوری پایدار و شفاف از آنها داشته باشیم چرا که لیاقت رسیدن به آنها هر چند بزرگ در وجود ما ایجاد شده است و نباید در رسیدن به آنها عجله کرد، عجله یک نوع بی اعتمادی به روند تکاملی جهان است وقتی خود خداوند برای خلق زمین یه روند تکاملی را طی کرده است چطور انتظار میرود انسان برای رسیدن به خواسته هایش به یکباره جهش داشته باشد و یک شبه به تمام آنها برسد همه قوانین در جای خود دقیق عمل می کنند پس باید قبل از رسیدن به هر خواسته ای لیاقت داشتن آنرا در وجود خود احساس کنیم چرا که در صورت وجود داشتن این احساس دیگه نیاز به اقدام فیزیکی خواصی نبوده و طبق قانون جهان هستی خواسته مارا به سمت ما سوق داده و بما اهدا می کند و در مدار خواسته هایمان قرار می گیریم.
و این سپاس گذاری از خداوند است که لحظات را شیرین تر می کند
خدایا شکرت که هر سفر نامه یک مرحله ای روند تکامل را بهمراه دارد و یک تعهدی قوی برای تغییر را هر روز یادآور می شود.
سفر ششم
تعهد من برای نوشتن خلاصه و درک نکات مهم سفرنامه…
روز ششم
بعضی وقتها آدم نمیدونم باید از کجا شروع کن الان منم توی تقریبا همچین وضعیم، ????
خب اجازه بدین اینجوری بگم چیزیی رو که درک کردم، اول اینکه جهان هر لحظه در حال گسترش و تکامله ، بنابراین خواسته یا ناخواسته ماهم درون همچین چرخه ای یعنی تکامل هستیم، پس چه بهتر که آگاهانه دوران تکاملمون رو به بهترین شکل در هر زمینه ای از زندگیمون طی بکنیم، ببینید دوستان همونطور که یک کشاورز وقتی بذری رو می کاره، و ماه ها اون رو آبیاری می کنه،کود می پاشه،علف های هرزه مزرعه اش رو پاک میکنه، و اون بذر ماه ها سرما و گرما و… رو تحمل میکنه که لازمه ی رشدش هست، تا جوامه بزنه و بعد رشد کنه، ومجصول بده،و اگه کشاورز بخواد هر کاری بکنه مثلا مزرعه اش رو پر از آب بکنه که زودتر از موعد مقرر ثمر بده، نه تنها محصول نمیده،بلکه میگنده، هر چیزی هم برای به ثمر و نتیجه رسیدن نیازمنده که ثانیه ها،دقیقه ها،ساعت ها،هفته ها،ماه ها،وبعضعا سالها، زمان میبره که دوران تکاملش رو طی کنه و در طول مسیر نیاز داریم سختی و پستی و بلندی ها و… رو تحمل کنیم تا به نتیجه برسیم، هیچ چیزی یه شب ساخته نمیشه.یا حق
تنها راه ثروتمندشدن، شروع کار از امکانات و تواناییهایی است که در همین لحظه داری.
و شروع این تغییرات باید از درون باشد مثل رشد یک دانه در زیر خاک.
و از تغییر فرکانس ها آغاز شود تا باور ها تغییر کنند زیرا فرکانس های غالب این شرایط به به وجود آورده اند.
عجله کار شیطان است زیرا به من ترس و استرس می دهد. زیرا از کمبود نشات می گیرد.
باید با تکامل مدار ها را طی کرد و گرنه جهان جریمه ات می کند.
شروع تغییرات همیشه سخت است . عقاب همیشه در آغاز پرواز پر می ریزد اما وقتی در ارتفاعات پرواز می کند حتی دیگر بال هم نمی زند
موفقیت و روند رشد نیز همینطور است. اگر در ابتدای راه سختی دارد مشکلی نیست زیرا چند سال بعد صد ها برابر اینها جبران می شود.
زیرا پیشرفت لگاریتمی است و همین است که من عاشق قانون تکامل هستم .
زیرا من باید از مسیر لذت ببرم و با خدای خودم هماهنگ شوم و خداوند نیز مرا هدایت می کند.
و طبیعت همیشه آموزگار خوبی بوده. زیرا می توان از نحوه ی کارکرد طبیعت مهندسی معکوس کرد.
به نام خدای مهربان
سلام به استادعزیزم وهمه دوستان عزیزم
واقعاازاین فایل استادخیلی لذت بردم وخیلی خوشحالم که باشیوه صحیح راه اندازی کسب وکارموفق آشناشدم،تاپیش ازاین همیشه فکرمیکردم بایدسرمایه چندین میلیونی داشته باشم تابتونم یه کاری روراه اندازی کنم وازطرفی فکرمیکردم که شایدهیچوقت نشه برای خودم کاری روراه اندازی کنم چون چنین سرمایه ای روندارم وخیلی طول میکشه تامن بخوام حتی یه سرمایه کمی روجمع کنم،اماالان باتوجه به این فایل استاداین آگاهی درمن ایجادشده که اگرایده ای به ذهنم زدبرای ایجادکسب وکارخودم باهمون سرمایه وپس اندازکم ودرحدتوان اولیه ام اون کارروشروع کنم واین درک روبه دست آوردم که سرمایه اولیه کم هم طبق قانون تکامل رشدپیدامیکنه وزیادمیشه ومسیرتکاملی خودش روطی میکنه،وعلاوه برسرمایه تجربیات دیگه ای مثل برخوردبامشتری ودیگرمسائل مربوط به کسب وکارروهم بایددرطول مسیروباطی کردن مراحل تکامل به دست بیارم،یکی ازتجربیات زندگی من ونقش قانون تکامل درآن مربوط به شغل ورشته ورزشی ام میشه که توبخش نظرات این فایل مینویسم،من درحال حاضرمربی هستم ودرسالنهای ورزشی کارمیکنم،زمانی که یک شاگردبودم وبرای آزمون مربیگری میخاستم آماده بشم یادمه یکسری حرکات ورزشی بودن که من تواجرای اونهاضعف داشتم وخیلی تلاش میکردم وذهنم درگیراین بودکه چطورمیتونم به طورکامل وعالی اون حرکات رواجراکنم،واین پروسه حتمابایدزمان خودش روطی میکردتاهم عضلاتم وهم ذهن من اون مراحل تکامل روطی میکرد وبعدهافهمیدم که اگردریک بازه زمانی کوتاه بخوام بیش ازحدلازم به عضلاتم فشارواردکنم فقط عضلاتمخسته وخسته ترمیشن وفرصت لازم برای رشدوقویتر شدن روپیدانمیکنندوبیشترازادامه کاربازمیمونم ودرطول طی کردن این مسیرتکاملم رودراین زمینه طی کردم واجازه دادم که باگذشت زمان وروندطبیعی همه چیزطی بشه،علاوه براون الان که خودم مشغول کارم وبه عنوان یک استاددرحال آموزش هستم تجربیاتی که تواون روزهابه دست آوردم بسیاردرحال حاضربه من کمک میکنن که بتونم به شکلی موثرتروکارآمدتربه شاگردانم آموزش بدم،تابحال پیش اومده که برخی ازشاگردان بهم مراجعه کردن وگفتن که مسیرآموزش رومیخان درکمترین زمان وباکمترین حضوردرکلاس طی کنن وبه درجه استادی برسن ومیگن که حاضرن درزمان خیلی کوتاهی تلاش بیشتری بکنن ولی زودترنتیجه بگیرن وازمن میخوان که توی زودتررسیدن بهشون کمک کنم،ولی من به عنوان فردی که این مسیرروبامراحل تکاملش طی کردم بهشون متذکرمیشم که بایدپروسه رشد خودشون رودرطول زمان طی کنندواین فرصت روبه خودشون بدن که تجربه کسب کنن،درغیراینصورت این عدم تجربه وناآگاهی اونهارودرادامه راه به زمین میزنه ونمیتونن نتایج پایداری کسب کنن وچه بساموجب آسیب به خودشون ودیگران بشه،
خیلی خیلی ازاستادعزیزممنونم وواقعایکی ازاتفاقات شیرینی که دوست دارم به زودی باکمک خداوندوهدایتش برای خودم رقم بزنم اینه که کسب وکاری روایجادکنم که مال خودم باشه وخودم سرمایه اولیه اش روفراهم کرده باشم وازطریق کسب وکارخودم به ثروت برسم واین خبرخوب روتوی سایت بنویسم.
باآرزوی بهترینهابرای استادعزیزوهمه شمادوستان عزیزم
سفرنامه روز 6:
نکات مهمی که از این فایل دریافت کردم رو مینویسم:
1. قانون حاکم بر جهان، قانون تکامله. به این معنی که هر چیزی برای این که به مرحله آخر برسه، باید مراحل قبلی رو طی کرده باشه، درغیر این صورت نتیجه ای حاصل نخواهد شد.
2.بر طبق قانون تکامل: برای شروع کسب و کار همین سرمایه و وضعیتی که الان دارم بهترین وضعیت و همین لحظه بهترین لحظه برای شروع است. هر فکری غیر از این باعث میشه که یا در کسب و کارم شکست بخورم یا اصلا کاری رو شروع نکنم. اگر برای شروع کسب و کار احتیاج به سرمایه هست باید با کسب و کار های کوچکتر سرمایه جمع کرد نه با وام گرفتن، قرض گرفتن، پول گرفتن از پدرو چک دادن. چون با این روش ها من دنبال سرمایه ای هستم که هنوز لیاقت داشتن اون سرمایه به صورت طبیعی رو ندارم و نمیخوام صبر کنم تکاملم طی بشه، نه تنها هیچ نتیجه ای حاصل نمیشه بلکه به علت نگرانی و ناآرامی ذهن، خلاقیت و کارایی من پایین می آید. به علاوه برای موفقیت در کسب و کارهای بزرگ باید درس های زیادی رو قبلا یاد گرفته باشم که این درس ها هم موقعی به دست می آید که با همون سرمایه کم شروع کنم.
سپاسگزارم استاد عباس منش
—————————-
تمرین روز6 سفرنامه:
حدودا دو سال و نیم پیش هنری رو یاد گرفته بودم که بسیار جذاب و کاربردی بود و به علت استعداد بالام در کارهای هنری و علاقه م اون کار رو بسیار بی نقص و زیبا و خلاقانه انجام میدادم و بین کسانی که این کار رو انجام میدادن جزو بهترین ها بودم. اون موقع تازه دو سه سالی بود که این هنر وارد ایران شده بود و افرادی رو میدیدم که از اون کار درآمد ملیونی داشتن. قصد داشتم اون هنر رو آموزش بدم و من هم مثل بقیه درآمد ملیونی داشته باشم. در این حالی بود که تا اون موقع از هیچ کاری هیچ درآمدی نداشتم و به علت بی اطلاعی از قانون تکامل، فکر میکردم به محض شروع کارم درآمد بالای 5 ملیون تومان در ماه رو به دست می آورم. برای معرفی و دیده شدن کارهام یک صفحه در اینستاگرام درست کردم و باز هم به علت بی اطلاعی از قانون تکامل، فکر میکردم چون هنر جذابیه احتمالا کمتراز یک ماه در شروع فعالیت صفحه ام حدود 10 هزار نفر فالور جمع میکنم. بعد از یک ماه فعالیت، فالور هام زیر 100 نفر شده بودن و باز هم به علت بی اطلاعی از قانون تکامل مجبور شدم هزینه ای که برای خریدن مواد اولیه کارم در نظر گرفته بودم رو خرج تبلیغات کنم تا سریعتر تعداد فالو هام بالا بره که نهایتا فالور هام بعد از 2 ماه 400 نفر شدن. همزمان با این کارهای تبلیغاتی و فعالیت صفحه ام داشتم دنبال راهی میگشتم که از جایی پول قرض بگیرم که بتونم بهترین برند های ابزار و وسایل مورد نیاز برای آموزشم رو تهیه کنم. فکر میکردم با ابزاری که در خونه دارم که نمیشه آموزش بدم و از همین اول باید ابزار کارم بی نقص و نو و خارجی باشن. مدتی گذشت نتونستم ابزار مورد نیازم رو تهیه کنم و به همین علت شروع کار رو به تعویق مینداختم. بعد از مدتی به علت نداشتن درآمد نا امید و دلسرد شدم و به این باور رسیدم که من نمیتونم از این کار درامدی داشته باشم و کلا علاقه م رو به اون هنر از دست دادم.
در چند جا از کارم (درآمد ، فالور اینستاگرامی، ابزار و وسایل از بهترین برند های دنیا) نمیخواستم تکامل رو طی کنم و نتیجه این این شد که الان بعد از 2 سال با وجودی که همچنان جزو بهترین ها هستم کارم رو شروع نکردم.
ولی بعد از درک قانون تکامل، حدودا یک ماهه که انگیزه گرفتم و تصمیم گرفتم دوباره کارم رو شروع کنم. ولی این بار با همین امکاناتی که الان دارم. خداروشکر همه امکانات برای شروع کار رو دارم.
ممنونم از خانم شایسته که با طرح این سوال باعث شدن یک بازنگری به اتفاقاتی که در کسب و کارم افتاد داشته باشم و از اشتباهاتم درس بگیرم.
سلام استاد وسلام مریم بانو٫وسلام دوستان عزیزم٫
خداجون ازت سپاسگزارم بخاطر این فایل زیبا ٫
استاد از شمام سپاسگزارم٫بخاطر یاداوری این آگاهی٫
خدارو شکر من این قانون از بچگی یاد گرفتم٫وهنوزم که هنوز ازش استفاده میکنم و خدابخاطرش هرچی خواستم بهم رسونده٫
یادمه بچه که بودم ۵_۶ساله بودم و اون موقع پول توجیبی من ۲۵ تومن بود قیمت پفک یا ویفر ٫٫٫صبح رفته بودم مغازه و پولم خرج کردم٫و بعدش من یهو حوس پفکنمکی کردم و میدونستم دگه بهم پول نمیدن٫رفتم مغازه و گفتم پولشو فردا میارم و قرض کردم ٫و اومدم خونه مامانم گفت مگ پولتو خرج نکرده بودی پفک از کجا گرفتی و منم تا گفتم قرض مامانم یک دعوام کرد که دگ همون شد و رفتم پفک پس دادم و ازاون زمان تا الان من یک بار هم قرض نکردم و همیشه میگفتم داشتم میخرم نداشتم نمیخرم٫خدارو شکر هچگونه نگرانی هم از این بابت ندارم طلبکار هستم ولی بدهکار نیستم٫
موضوع کسب و کارهم با اینکه دخترم ولی بابام مارو مستقل بار اورده بود خداروشکر شاید اون موقع سخت بودیا ناراحت میشدم میگفتم بابام که پولدار ولی خسیس پول نمیده ولی الان میفهمم چرا اینجوری رفتار میکرد٫از بچگی کار کردم و پول در میاوردم لذتی که خود ادم پول در میاره خیلی خیلی بیشتره٫
قالی بافی میکردم٫یا تو مدرسه واس کپی بچه ها مسئول میشدم و کاسبی میکردم تخفیف میگرفتم هم کپی خودم رایگان میشد هم یچیزی تو جیبم میموند حتی جوشکاری هم انجام میدادم٫موبایل فروشی و تعمیرات هم کار کردم حتی خرازی و خیاطی جالب اینکه سر هر کاری که بودم فعال بودم واقعا دل به کار میبستم و مهم تر از همه لذت میبردم٫کلا یک دختر آزاد بودم٫ولی بعد ازدواج انگاری تو قفسم نمیتونم آزاد باشم ولی مطمئنم از قفسم یکجوری میام بیرون ولی این بار بیزینس خودمو راه میندازم٫
استاد من سایت شمارومثل یک دانشگاه میبینم که رئیسش خداست که دوست و عزیزجون جونیه منه٫استادش بهترین استاد دنیاست که شمایید و من الان سال اولم اینجام وتا فارغ التحصیل بشم و میخام کارمند خداجونم بشم٫اخه کارمند خدا بودن خیلی مزیتش بیشتر از کارمند دولت یا شرکت ها و جاهای دگست٫ازاد ازادی شاد شادی خوشبخت هردو جهانی و حقوقشم که عالیه عالیه٫مثل شما و خیلی های دگ که کارمند خداهستن٫ سپاسگزارم
شاد سعادتمند و ثروتمند در دنیا و اخرت باشیم
سلام خانم بہارے عزیز
جملہ زیبایے داشت کامنتت گفتے کارمند خدا بودن خیلے مزیتش بیشترہ
خیلے جالب بود و احساس خوبے برام ایجاد کرد
منم از جوانے پول درآوردن را دوست داشتم و ھمزمان 3 جا کار میکردم
بعد چند سال کارمند بودم
بعد شرکت زدم و بعد خیاطے کردم بعدش مدیر بیزینس خودم بودم ۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔
تمام این مدت فکر میکردم چون ھمسرم خیلے موافق نیست و ھمکارے نمیکنہ و من دست تنہا ھستم پیشرفتے نداشتم
ولے خدا رو شکر کہ متوجہ شدم چون قانون رو بلد نبودم و بہ خدا تکیہ نداشتم دلسرد میشدم و ۔۔۔۔۔
حالا دیگہ ایمان دارم کہ قانون خداوند جواب میدہ و من حتما حتما موفق میشم
با شور و اشتیاق فراوان دارم تلاش میکنم و تمرینا رو انجام میدم و ارام ارام تکاملم باید طے بشہ تا وارد مدارھاے بالاتر بشم
ان شاءاللہ در مسیر انسانے و الہیتون پایدار باشین
سلام دوست عزیز احسنت ب شما،جمله کارمندخدابودن خیلی به دلم نشست خیلی اره منم از الان میخوام کارمندخداباشم
سلام دوست عزیز. میخواستم تشکر کنم از شما.یک لحظه چشمم به اسم و فامیل تون افتاده که یه چیزی تودلم گفت باید لیاقت کارمند خدا بودن بدست بیاری و با گفتن دوست دارم نمیشه.این جمله صرفا برای خودم بود.ممنونم از شما که یادم انداختین
سلام خانوم بهاری جونم . من اولین باره کامنتی از شما رو میخونم، ولی نمیدونید چقدرررر به این جمله الهام بخش شما احتیاج داشتم، (( میخوام کارمند خدا بشم )) خدایا یعنی دقیقا به همین نشونه احتیاج داشتم خدایا شکرت وای خدا جووونم، از شدت شوق و تعجب دارم شاخ در میارم، یعنی من یکی دوماهه درخواست بازنشستگی پیش از موعد دادم، در حالیکه تازه بعد چندین سال حقوقامون خوب شده و همه همکارا تک به تک بهم میگن اشتباه میکنی، البته هنوز درخواستم از تهران تایید نشده منم اوایل آشناییم با این سایت و استاد هست و این تصمیم هم انگار یهو بهم الهام شد بعد از ناسپاسی رئیسم از کار من که خدا میدونه من یک لحظه رو هم به بطالت نمیگذروندم و بیست سال با تمام وجود از خودم و سلامتیم و بچه هام و خانواده م مایه گذاشتم و اون به من گفت: مگه شما صبح تا ظهر چیکار میکنی ؟ ۴ تا سند همش انجام میدی دیگه، اصلا عین ناقوس کلیسا تو ذهنم زنگ خورد که پس کی میخوای استعفا بدی و راحت شی؟؟ خدایا شکرت که اینطور بهم الهام کردی شکرت…
( خدایا یعالمه حرف برا گفتن داشتم ولی این مدت فرصت کامنت نوشتن پیدا نمیکردم، الانم نمیدونم این سایت تا چقدر ظرفیت کامنت طولانی رو داره ولی الان یه فرصت عااالی خدا در اختیارم گذاشته و با مادر و همسر و فرزندای گلم برای تعطیلات عید اومدیم یه جای بسیار زیبا تو چابکسر ) ولی امیدوارم چند وقت دیگه که انشالله به همین زودی باشه، وقتی به کامنتهای خودم سر میزنم اشک شوق بریزم و خدا رو هزاران هزار بار شکر کنم بخاطر تصمیم بسیااار درستی که گرفتم و بخاطر این الهام بموقعش سجده شکر بجا بیارم. راستش من سالهاست که قصد استعفا دادن رو داشتم حتی یکبارم اینکار رو کردم ولی بعدش شدیدا پشیمون شدم و باهزار منت و مکافات درخواستم رو پس گرفتم، نه بخاطر خودم ، بلکه بخاطر مادرم که هیچ پشتیبان مالی جز من نداشت و با درآمد صفر مستاجر بود، راستش ایمانم به خدا ضعیف بود هرچند الان هم با کلی ترس و شک و تردید مواجهم و هنوز اول راه ایمان به الله یکتا هستم و مادرم هم همچنان از لحاظ مالی کاملا وابسته به من هست و با استعفای من کاملا این حمایت رو ازدست میده، ولی دلم میخواد خدا دستان مهربانش رو بر سر این یتیم و محتاج محبتش بکشه و خیال من و از مادرم راحت کنه تا برم دنبال کاری که از نوجوانی عاشقش بودم و مدام این خواسته قلبی شدید رو سرکوب کردم : خوشنویسی…
وااای خدای من میبینی؟؟ عین زلیخا که بعد از هدایتش
اشکهاش حتی اجازه نمیداد یوسفش رو ببینه… اسم خوشنویسی اومد اشکام بی وقفه سرازیر شد خودت میدونی با تمام وجودم عاشقشم و اینکه دوران نوجوانی چون پولش رو نداشتم پا روی دلم گذاشتم و بعد از ازدواج هم که پول داشتم باز مشغله کار و بچه داری و… اجازه نداد و الان سالهاااست پا روی دلم گذاشتم . و این فکر سرکوب کردن علاقه م قلبم رو بشدت به درد میاره.
خدایا اشکام نمیزاره بنویسم ولی تو شاهدی که چه علاقه شدیدی به این هنر دارم کمکم کن و راهم رو باز کن تا به عشقم برسم، خدایا خیلی ها تو این دنیا اشک میریزن برای اینکه به یه عشق زمینی برسن ولی من برای خوشنویسی اشک میریزم. …. دلم میخواست الان تنهای تنها بودم و تا صبح باهات حرف میزدم و اشک میریختم اما الان بچه ها هستن و نمیتونم. تو رو به خودت قسم کمکم کن. نمیدونم استاد عباسمنش هم انقدررر مثل من عاشق کارش بود که بخاطرش اشک بریزه؟ دلم داره از حلقم میاد بیرون خدایا… بنده هات بخاطر مشکلاتشون اشک میریزن و من بخاطر استعداد ذاتی و علاقه ای که تو توی وجودم گذاشتی و تا الان بهش نرسیدم اشک میریزم، هرچند مطمئنم و ایمان دارم این دقیقا شروع راه زیبا و مسیر لذت بخش منه، و سالها بعد که بزرگترین استاد خوشنویسی دنیا شدم وقتی این کامنت و بخونم میگم وای خدایا کاش زودتر اینطوری باهات حرف میزدم تا زودتر من و به خواسته م میرسوندی .میدونی چرا؟؟؟ چون دقیقا احساست رو نسبت به خودم حس میکنم، چون خودم مادرم و به هیچ وجه طاقت ندارم ببینم من چیزی دارم و فرزندم داره برای بدست آوردن اون چیز اینطور اشک میریزه و من ازش دریغ کنم، ایمان دارم که خدا هم عاشقانه فقط منتظر درخواست من بود و الان استارت شروع مسیر طلایی موفقیتم رو برام زد. و این تجربه زیبا رو دارم که هروقت مسافرتی هستم و بهم خیلی خوش میگذره و حالم خیییلی خوبه بهترین هدیه ها رو بهم میده، سفر قبلی مون به مشهد بود تقریبا دوماه قبل و بلافاصله بعد اون سفر خدای عزیز و مهربونم من رو با استاد و این سایت بزرگ آشنا کرد که جواب تمام نیازهامون که حتی درددل کردن با خودشه رو داده و این باورنکردنیه، خدایا چقدر حرف داشتم و دارم. اونم من که انقدر کم حرف و درونگرا هستم. ولی بااینکه هنوز ۱۰ درصد حرفام رو هم نزدم چقدر سبک شدم و چقدر حالم خوب شد خدایا شکرت امشب سبک تر و شادمان تر از هرشب دیگه با توکل و امید به خودت میخوابم نمیدونم شاید از سفر که برگشتم جواب موافقت مدیریت تهران هم اومده باشه و یه سورپرایز عالی برام داشته باشی، قربونت برم خدای مهربونم.
از همه شما دوستان هم سپاسگزارم.
من در ابتدای راه هستم.
خیلی باعث دلگرمی و خوشحالی منه که به کامنتم پاسخ بدید یا لایک کنید. مغرور نمیشم چون ابتدای راه چیزی برای غرور ندارم فقط امیدوار میشم که تصمیم درستی گرفتم و موفق میشم.
هرچند هنوز دقیق نمیدونم چطور باید پاسخ به کامنتهای خودم رو پیدا کنم.
برام دعا کنید که خیلی محتاج دعای خیر تک تکتون هستم.
سلام اکرم عزیزم.دوست مهربونم.
خوش اومدی به بهشت.
من از خدای مهربانم و شما دوست عزیزم خیلی خیلی ممنونم که منو به سمت این فایل و کامنتی که گذاشتم هدایت کرد.
الان که دوباره کامنتم خوندم من مراحلی که میخاستم طی کردم و الان مستقل شدم و آزاد و دنبال خواسته های جدیدم.
چقدر این فایل بهم احساس خوب داد دوباره.و من الان ابتدای بیزینس انلاین خودم هستم و از صفر شروعش کردم وبدون سرمایه اول کار شروع به فروش کردم و چقد خوشالم الان. دوست عزیزم امیدوارم همینطور عالی و پرانرژی ادامه بدین وصبور باشین همه چی درست میشه عزیزم.خداجون هر لحظه در حال صحبت با نشانه هاست. من هم وقتی نا امید میشم از فروش مند هدایت میکنه سمت پیجایی که فروش عالی دارن و باز امیدوار میشم و ادامه میدم.هرچقد امیدت به خدا باشه همونقدر سریعتر به خواسته هات میرسی.من هم عاشق صحبت با افراد و فروش هستم و زمانی که فروشندگی میکردم پرانرژی بودم و گفتم این راه ادامه میدم صددرصد علاقه مهم
سلام خدمت دوست عزیز هم فرکانسی خانم بهاری
دیدگاه بی نظیری نوشتین برای این فایل بی نظیر واقعا کارتون عالی بود
اینکه از اول دستتون توی جیب خودتون بوده عالیه و الانم مطمعنم با اینکه ازدواج کردین اگه درست توی مدارش باشین ایده های پول ساز بهتون الهام میشه 😊
و عجب جمله قشنگی نوشتین کارمند خدا بودن واقعا عالیع
منم میخام کارمند خدا باشم😍
خیلی وقته منم میخام مسقتل باشم و کسب و کار خودمو شروع کنم میدونم موفق میشم
شما این دیدگاهو ۳سال پیش نوشتین و هنوزم که هنوزه تاثیر گزار و زیباس
امیدوارم الان هرجا هستین
شاد ثروتمند و سلامت و سعادتمند باشین در پناه الله یکتا 😊❤️
به نام خدای زیبایی ها
تجربه من از قانون تکامل در جهت رعایت نکردن آن است. زمانی که دربه در دنبال کار آفرینی بودم اما از قوانین هیچ اطلاعی نداشتم. کاری به ذهنم آمد ولی چون سرمایه نداشتم رفتم سراغ وام. وامم جور شد منم پولش رو گرفتم. ولی نه تنها نتونستم کارم رو شروع کنم بلکه کل پول رو خرج کردم البته خدا رو شکر مبلغش زیاد نبود. ولی من چون تکاملی طی نکرده بودم و هیچ چیزی از نحوه شروع کار نمیدونستم اصلا نتونستم شروع کنم به پول شروع رسیده بودم ولی چون در مدار درست نبودم حتی نتونستم قدم از قدم بردارم. کل اون پول خرج شد و من موندم و پولی که باید برمیگردوندم. خداروشکر با گوش دادن به این فایل آگاهی های خیلی مفیدی به دست اوردم و متوجه اشتباهات خودم شدم.
با آرزوی پیشرفت و شادکامی برای همه عزیزان
سلام و درود بر استاد عزیزم
سلام به خانم شایسته عزیزم که این سفرنامه فوق العاده رو راه انداختن.
سلام به دوستان هم فرکانسیم
سلام سلام سلام
?ششمین برگ این سفر پر خیر و برکتم?
تکامل رو زمانی که آدم درک کنه، یه احساس آرامش فوق العاده بهش تزریق میشه و دیگه عجله ای برای طی کردن مسیر نداره و سعی میکنه نهایت لذت رو از تک تک لحظات زندگیش ببره و دیگه رسیدن به مقصد براش مطرح نیست بلکه میخواد که راه رسیدن به مقصدش خیلی هموار و لذت بخش باشه مثل این میمونه که وقتی یه سفری رو میری و مقصد رو مشخص کردی و ترجیح میدی به جای عجله از یه جاده سرسبز و فوق العاده زیبا بری و از تو مسیرت گاهی توقف داشته باشی و از زیبایی های اطرافت لذت ببری و آروم آروم خودت رو به مقصد برسونی و بعد بازم مقصد بعدی رو مشخص کنی و حرکت کنی و باز هم لذت و شادی رو هدف اصلی قرار بدی.
من یه زمانی با عجله حرکت کردم و کارم رو با یه مبلغی که مال خودم نبود شروع کردم و دقیقا این صحبت های استاد رو که میگه نگرانی و استرس پس دادن اون پول با من بود و باعث شد اون کارم به نتیجه نرسه و بیشتر توی بدهی برم چون که فکر میکردم یه شبه میشه ره صد ساله رو گذروند و به نتایج بزرگ رسید در حالی که همه چیز در این دنیا تکامل خودش رو گذرونده مثل دونه ای که به یک درخت تنومند تبدیل میشه یا بچه ای که از یک سلول به بلوغ و رشد میرسه.
خداروشکر میکنم که به این آگاهی رسیدم و به خودم این تعهد رو دادم که دیگه هیچوقت سراغ قرض، بدهی، وام و چک و… نرم و تکاملم رو بگذرونم و قطعا من لایق بهترین ها هستم و هر چه را بخواهم از طریق های درستش به دستم میرسه و همه چیز رو به صورت نقدی میخرم و کسب و کارم رو از داشته هام راه اندازی میکنم.
تو جریان این سفرنامه متوجه شدم واقعا به چه چیزی علاقه دارم و در چه زمینه ای باید فعالیت کنم و بابت این موضوع هم خداروشکر میکنم.?
من به خاطر عدم درک قانون تکامل به زیرصفر رسیدم و خداروشکر الان که این موضوع رو فهمیدم داره تضادهام به بهترین نحو ممکن حل میشه. خداروشکر??
در پناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید?
سلام استاد عاششقتم
سلام استاد صحبتهای شما را شنیدم راجع به چک یک سوال دارم .ببینید در وضعیت اکنون ایران با توجه به بالا رفتن صعودی قیمتها آیا خرید به صورت چک موثر نیست مثلا یک خودرو را من الان با 50میلیون با سه تا چک میتونم بخرم که مطمئنا سه ماه دیگه میشه 100میلیون
نظر شما چیه؟