همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)

1560 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد حسین فاضلی گفته:
    مدت عضویت: 1714 روز

    🌹به نام خدای مهربون🌹

    💖سلام وصدتاسلام به عزیزای دلم💖

    خداروشکر بخاطر یه روز دیگه ویه فرصت دیگه خداروشکر میکنم بخاطر دیدن این فایل عالی واینکه میتونم نظرخودمو بنویسم🌺

    سوال مهم وپرتکرار:

    برای شروع کسب وکارم باید وام بگیرم با با سرمایه خودم شروع کنم؟

    این سوالیه که هرکدوم از ما تویک سن خاص برامون مطرح شده واینکه همیشه منتظر شرایط خوب ومناسب برای استارت کارمون هستیم🌺

    همیشه دنبال این هستیم که از یک جایی یه پول درشت گیربیاریم تا کسبوکارمونو راه بندازیم🌺

    پول پیش مغازه بدیم یا پول دکوراسون مغازه یا پول خرید جنس رو از یه جایی وام بگیریم یا قرض کنیم🌺

    کمتر افرادی رودیدم که نگاهش به دوروبرش نباشه و دستاشو بزاره روزانوهاش وبلندبشه وکارو شروع کنه🌺

    درصورتیکه ماتوی جهانی زندگی میکنیم باقوانین مشخص وثابت وباید طبق همون جلو بریم وجهانمون براساس تکامل کار میکنه🌺

    زن ومردیکه ازدواج کردن ومیخوان بچه داربشن بطورطبیعی میدونن که این یک روند زمان بره و برنامه هاشون وتهیه سیسمونی و تدارک فرزندشون رو برای حداقل ۹ماه آینده درنظر دارن🌺

    درجهان هستی همه چی روند داره ویکدفه اتفاق نمیفته🌺

    قوانین جهان طوری پیش رفته که نوزادان حیوانات علف خوار تقریبا به محض اینکه به دنیا میان میتونن پابه پای مادراشون بدون واز دست شکارچی ها فرار کنن و این به مرور زمان تکاملی حاصل شده وروند جهان طوری تکامل یافته که نوزادان حیوانات گوشتخوار که به دنیا میان تا چندهفته کور وکر هستن ونمیتونن راه برن ودرواقع ناقص به دنیا میان چون اولا که شکارچی تهدیدشون نمیکنه ودوما مادراشون دوران حاملگی کوتاه تری دارن تابتونن برن شکارکنن تا از گرسنگی نمیرن ودلایل دیگه ای بوده که اینطور تکامل یافتن🌺🌺🌺

    سازو کارجهان براساس تکامل پیشرفته ومثالهای بسیار زیادی وجود داره واین نشون میده که ما نمیتونیم یکدفعه نتایج بزرگ بگیریم وباید قدم به قدم و تکاملی جلو بریم🌺

    یادمه یکی از دوستان نزدیکم که الان یکی از سرمایه دارهای بزرگ شهرمون هست وبزرگترین کارواش شهرمونو داره میخواست کارشو شروع کنه و تویه مکان متروکه بیرون شهر بادست خالی شروع به کارکرد تنهایی باچوب والوار سربندی کرد باحلب های اسقاطی سقف مغازشو درست کرد البته تو هرمرحله دوستان بهش کمک فکری و عملی ونه پولی میکردیم🌺 چون هرگز تقاضای پول نمیکرد ومن باورنمیکردم بتونه کارشو به زودیها‌شروع کنه اما اون یک رویا داشت وبهش باورداشت❤️🌺

    خلاصه باکمترین امکانات خودش کارگری کرد بنای ارزون گیر آورد جوشکار رفیقشو آورد ارزونتر خودش نقاشی کرد خودش کلی زمین روکند چاه آب وچاه فاضلاب زد و کلی پرسوجومیکرد ومغازشو با اجناس دست دو پرکرد حتی صندلی رو نداشت بخره وخلاصه کارو راه انداخت تقریبا باصفر وبدون پشتوانه وتمام سعیشو کردتا قبل از عیداون سال کارواشو راه انداخت🌺 من یادمه دوسه روز میخواست به عید طوفان شدید اومد نصفه شب رفته بود روسقف مغازش تا طوفان سقف مغازشونکنه🌺 من عشق و لذت و شوق و جدیت رو توچشماش میدیدم🌺

    خلاصه موفق شد و روزهای اول فقط دوستایی که ماشین داشتن میرفتن پیشش واون دست تنها باجون ودل ماشینو برق مینداخت یادمه همه تعجب میکردن که چقدر کارش عالیه🌺

    چندماه قبلش رفته بود توکارواش معروف شهر شاگردی کرده بودتا کارو یاد بگیره🌺

    به سرعت اسم در کرد چون واقعا کارش بی نظیر بود وباجون و دل باعشق ولذت ماشینارو برق مینداخت وهمه جای ماشینو میشست بهتر از هرجای دیگه🌺

    بعد یه مدت دیگه انقدرصف انتظار کارواش طولانی شده بود که نقطه ضعف کارواش بو واونم رفت چندتا نیروی کار آورد ومدام کارشو ارتقا داد🌺

    الان بهترین بزرگترین مجهزترین ومعروفترین کارواش شهر زیرنظرش دارش کارمیکنه کلی پرسنل داره ودرآمد نجومی داره🌺

    جالبه که کلی شاگرد زیر دستت اوستا شدن وکارواش زدن وهنوز داره حمایتشون میکنه و کیفیت واستاندارد کار کارواش رو ارتقا داده ونمونه عالی برای جوونهای شهرشده🌺💪✌️❤️

    یه دروغ بزرگه که با وام یاسرمایه اولیه زیاد میشه کسب وکار عالی راه انداخت🌺

    من افراد زیادی دیدم که بقول معروف بچه پولدارن والان سنشون زیاده ولی هنوز بچه پولدارن و هرگز نتونستن روپای خودشون واستن🌺

    باپول پدره مغازه زده رفته چندماهی کارکرده اما چون به پول مفت عادت داشته نتونسته دل به کاربده و وا داده و فقط ایده پشت ایده که همشون ناتموم میمونن وپول هم برباد میره🌺

    چه بسیار افرادی رو دیدم که بخاطر فقر مدرسه رو ول کرده رفته سراغ کارگری اما به پول کارگری قانع نبوده ورویا داشته ورفته اوستا کارشده و نترس بوده چندتا کار گرفته وبعدش نیرواستخدام کرده توساختمونهای مختلف براش کارکنن ونظارت کرده و پیشرفت کرده خودش زمین خریده ساخته فروخته والان تبدیل شده به یکی از جوونترین انبوه سازان خودساخته شهر🌺

    چه بسیار مهندسای جوونی که باسرمایه پدرشون وارد بازار انبوه سازی شدن و بسیار بریز بپاش کردن اما وسطای کار کم آوردن وکشیدن کنار اما این دوست ما چون پله پله شروع کرده چم وخم کارو میدونه و استوار وقدرتمند جلو میره🌺

    یه مثال آخر اینکه من خودم ساختمون میسازم وتوی یه شهرکی تومنطقه باتلاقی ونیزار یه پروژه روشروع کردم ومن فوق لیسانس پی دارم🌺

    وبرای ساختن این ساختمون عملیات حفاری و پی بسیار زمان بر وهزینه بر شد طوریکه داد کارفرما دراومد که دوتا از همسایه ها همزمان شروع کردن ودارن صفر کاری میکنن ماتازه کرسی چیدیم🌺

    من گفتم اصول کار مهندسی توی این زمین همینه وقطعا اون ساختمونها غیراصولی وبسیار خطرناکه وخلاصه کنم که اون دوتا ساختمون قبل از پایان کارشون ترکهای وحشتناک گرفتن وهردوبسمت همدیگه نشست کردن ودرنهایت روزیکه پروژه ما بهره برداری شد حکم تخریب اونها اومد و بعدش تخریب شدن🌺

    وهمون ساختمون ما یه الگویی شد برای تمام اون شهرک تا اصولی وباپی محکم ساخته بشن🌺🌺🌺

    استاد عاشقانه دوستت دارم مبحث فوق العاده عالی رو مطرح کردید ومن بارها گوش کردم و نیاز دارم بارها گوشش کنم🙏❤️🌺

    انقدر مبحث پایه ای مهم هست که میتونم ساعتها درموردش صحبت کنم و مثال بزنم وامیدوارم مجددا که که این فایل رو میبینم بیام واز آگاهی های که برام داشته بنویسم💖🌸

    استاد تمام اوقات فراغتم رو درسایت هستم و مدام صداتون تو گوشمه وتصویر شما آشناترین تصویربرام شده🌺🌺خیلی تحسینتون میکنم همیشه دعاتون میکنم خداروشکرمیکنم باهاتون آشنا شدم و اینکه این بچه های بینظیر به واسطه شما دورهم جمع هستن وباهم معاشرت میکنیم حس فوق العاده ایه ویه جامعه بینظیری روتشکیل دادیم وشما نخ تسبیه هستید🌺🌺🌺

    عاشقتونم🌸🌸❤️🌸🌸🌺🌺💖🌺🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    جلیل احمد محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1968 روز

    بنام خدای مهربان

    خدایا! سپاس گذارت هستم، خدایا! سپاس گذارت هستم، خدایا! سپاس گذارت هستم.

    دو سه روزی بود که حسی به من می گفت بروم فایل همین لحظه و همین امکانات، بهترین نقطه برای شروع است را گوش کنم. تا این که ظهر امروز، سیزدهم دی ماه 1400 خدای مهربانم توفیق شنیدن این فایل زیبا را به من داد. و من با شیندن این فایل، موفق شدم در ذهنم یک ترمز بسیار بسیار بزرگی را که همیشه با آن مقاوامت داشتم و مرا از موفقیت هایم دور می کرد را پیدا کنم. خدای مهربانم از این لطفت بی نهایت سپاس گذارت هستم که باز هم مرا هدایتم کردی و من ترمز دیگری درباره ثروتمند شدنم در ذهنم را پیدا کردم. چون این ترمز مانعی بود برای این که من قدم های نخستم را به درستی بر ندارم.

    من عادت بدی داشتم و دارم هنوز هم که قبل از این که پولی بدست بیاورم، جلوتر جایش را می کَّنم و برای رفتنش، جا را با مصرف کردن های بی مورد و خرید های به درد نخور، درست می کنم. و این مورد نا درست که ترمزی است برای من و من هر گز آنر قبول نمی کردم و حتی تا همین روز های اخیر، با فریب دادن خودم که می گفتم بابا! فراوانی است، باید باور فراوانی را در خودم تقویت کنم؛ این ترمز را با خودم مانند دم می کشیدم و حملش می کردم. گرچه بار ها خانم عزیزم این عادت بدم را به من گوش زد می کرد و برایم یادآوری می کرد، ولی من مقاومت داشتم و قبولش نمی کردم، تا این که امروز خدایم مرا هدایت کرد به شنیدن این فایل زیبا.

    با گوش کردن این فایل فهمیدم که این ترمز است ولی من خودم را فریب میدادم و شیطان هم در این زمینه خوب مرا گولم میزد. با این گفته ها و با این ترفند ها که بابا! پول می آید حالا این خرید را انجام بده، خداوند این فرد را برای تو مهربان کرده که بتو قرض میدهد، وام می دهد، برو شکر کن! که این طرف را برای تو مهربانی می کند و درخواست ترا می پذیرد و…

    اما! از امروز به بعد، قرض گرفتن، وام گرفتن، حتی قرض دادن و وام دادن به دیگران برای من مانند استاد باید خط قرمز باشد و با خودم و با خدای خودم تعهد بسپارم که دیگر هر گز به این وسوسه ها و نجوا های شیطانی و ذهنی ام توجه نکنم. پول بسازم و از همان پول خودم برای خودم هر چیزی که نیاز داشتم خرید کنم. و این گونه ذهنم را کترولش نمایم.

    حالا باید به خودم منطقی کنم که تا وقتی پولی ندارم هیچ چیزی را نخرم، خودم را مقروض نکنم و با این کارم نزد بقیه سرم پایین نباشد. وقتی که پول بدست آوردم آن وقت می توانم همان اشیای مورد دلخواهم را بخرم ولی حالا نه.

    موضوع دیگر این است که نباید از دیگران پول بخواهم. حتی دادشام، حتی پدرم و حتی برادرهای خانمم. ولو این که خودشون به من پول پیشنهاد کنند. باید خودم پول بسازم. چک هر گز نگیرم. و سعی کنم که هر کاری که می کنم و هر خریدی که انجام می دهم اول باید به آن نیاز داشته باشم، بعد آنرا نقدی بخرم.

    و قدم سوم هم باید با تمام وجودم، خودم پولش را بسازم و با متکی بودن به خودم و خدای مهربانم خرید کنم نه این که این خرید کردنم روی حساب کردن پول دیگران و وام های آن ها باشد.

    منطقی کردنش هم این است که هر وقتی به مغازه و یا برای خرید می روم، اول به جیب خودم نگاه کنم و از خودم بپرسم این پول را خودم درست کرده ام؟ این پول مال من است؟ نون باور هایم جدید ثروتم است؟ و آیا می توانم که با همین شرایط و همین داشته های کنونی ام بازهم پول بسازم؟

    اگر پاسخ مثبت بود و احساسم آرام بود، بعد می توانم خیلی راحت و با آرامش درونی خرید کنم و حتی از همان خرید هایم لذت هم ببرم. و با این کار، هم خودم راضی هستم و هم این که توانایی هایم را بیشتر باور می کنم و احساس قدرت بیشتری و احساس خلق کننده گی بیشتری و احساس لیاقت بیشتری می کنم و با این کار هایم، زنده گی را برای خودم لذت بخش تر می کنم و هم چنان بیشتر برای خدایم خوبم، سپاس گذاری می کنم.

    و این زنده گی ای می شود که از مسیر آن لذت می برم، زنده گی که فقط متکی به خودم هستم و خدایم خوبم. بدون این که در آن دیگران و وام های شان دخیل باشد. نه این که مدیون دیگران باشم و سرم نزد دیگران پایین باشد و به ان ها بدهکار باشم. فقط خودم هستم و خدای خوب و مهربانم. خدایی که همیشه با من است و مرا از راه های نادرست به طریقه های مختلف دورم می کند و به راه های درست و ثروت ساز هدایتم می کند. فقط نیاز است که من خودم طرفم را درست کنم، نیاز است که من روی خودم و باورهایم کارکنم.

    باید روی این ترمز خیلی کار کنم و برای خودم منطقی اش کنم. این ترمز در ذهنم ریشه دارد و برای من پاشنه آشیل است. عجله نکنم همین که پیئدایش کرده ام، باید خیلی خیلی شاد باشم که مشکل اصلی را پیدا کرده ام و حالا بیایم آرام آرام روی خودم کار کنم و این باور نادرست را که مخفی هم بوده در ذهنم، آنرا کم کم به باور های درست تغییرش دهم.

    این کار من است و من می توانم این کار را انجام دهم. و از خدایم خوبم کمک و هدایت بخواهم که بتوانم این ترمز را در ذهنم تغییر دهم.

    به خودم قول دهم که دیگر از کسی قرض نگیرم. این قرض گرفتن و درخواست پول از دیگران هم برای من ترمز و پاشنه آشیل است و من با قرض گرفتن از دیگران، به خدایم شرک می ورزم. باید متوجه این ترمز بد و ریشه دار در درونم و در ذهنم باشم. خدایا خودت هدایتم کن!

    خدایا! شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    آفرین روان پاک گفته:
    مدت عضویت: 2436 روز

    به نام رب غفور رحیمم

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم جانم

    سلام همه خانواده هم فرکانسی من

    قانون تکامل یا قانون روند که ی جورایی برام معنای با صبر و امید و ایمان مسیری که می خوای در هر موضوعی رو شروع کن و ادامه بده تا به نتیجه برسی

    نمی دونم شاید معناش این نباشه

    شاید اینکه منتظر دقیقا یک نتیجه خاص باشم درست نباشه و شاید ی جورایی میشه همون حساب باز کردن اما این جا دیگه حساب باز کردن رو قدرت خداوند اگه باشه قطعا حسابه درستیه و اگه حساب باز کردنم رو اون کار باشه قطعا شرکه.

    و قرار شد برگه ششم از سفرم در مورد رعایت یا عدم رعایت این قانون باشه.

    خب شاید بولدترین اتفاق زندگیم اینه.

    همیشه دلم می خواست زندگی در ایران رو تجربه کنم و اینجا رو و شرایطشو جوشو دوست نداشتم ولی هیچ وقت از هیچ کدوم از کارهامون به درآمدی نرسیدیم که بتونیم بریم. تا اینکه بهمون ارث رسید و ما گفتیم اگه الان نریم و بمونیم این پولمون تا ی سال دیگه ارزشش کمتر میشه و … و رفتیم. اما تو دوسالی که اونجا بودیم اصلا نتونستیم کاری کنیم که به سرمایمون اضافه کنیم و هرکاری که کردیم فقط تونستیم اونجا زندگی کنیم و کمی هم پس انداز کنیم. همه چیز اونجا رو دوست داشتیم و همه چیز برامون عالی بود. اما این سرمایه ای که از ارث بهمون رسید رو عملا هزینه کردیم برای این تجربه.

    حقیقتش رو بگم از تجربه فوق العادم خیلی لذت بردم. و شاید حتی اصلا هم پشیمون نیستم. اما به خاطر باورهای نادرست و فرکانس های نادرستم به نتیجه ای که می خواستم نرسیدیم.

    خب فکر کردم این قسمتی از عدم رعایت قانون تکامله. یعنی با خودم فکر می کنم شاید باید اول این رو نشون میدادم به خودم که من توان اضافه کردن به این سرمایه که به این شکل به دستم اومده رو دارم. برای رفتن عجله کردم. با ترس رفتم و ی جورایی فرار کردم از اینجا.

    و حالا هنوز تمام این چالش ها در من هست. اون موقع اصلا اون ها رو نمی پذیرفتم و رفتن رو راه نجات می دونستم و الان اصلاح خودم از درون رو راه نجات می دونم و می دونم این ی مرحله تکامل من در این مسیره. و در مرحله بعد به راهی برسم که از لحاظ کاری و درامدی خودم بتونم شرایطی رو فراهم کنم که برم و نه اینکه تکیم به سرمایه ی اینچنینی فقط باشه.

    خب می دونم که نگاه ترس و بی ایمانی خیلی در من قوی بود و خیلی ناآگاه بودم و خوشحالم که الان خیلی از ترس هام رو شناختم و این هم خودش پله ای از تکاملمه. اینکه قوانین رو الان بهتر درک می کنم . اینکه شرک های خفی تو خودم رو هی میشناسم و البته که هنوز کلی راه دارم.

    این هم برگه ششم از سفرم

    می دونم که در پایان این سفر هم کلی از تکاملم رو طی کردم در جهت شناخت خودمو درونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    معصومه داوری گفته:
    مدت عضویت: 1303 روز

    روز ششم

    تحول روز شمار زندگیم

    با سلام خدمت استاد بزرگوار و مریم جون و خانواده عزیزم

    هر کاری باید سیر تکاملی اش طی شود تا به اون نتیجه دلخواه برسیم ..واین یک شبه راه صد ساله رفتن هیچ نتیجه مثبتی به عمل نمی آورد…هستند کسانی که تلاش نمی‌کنندو هدف نمی‌گذارند اما دوست دارند سریع به ثروت برسند

    اما اگر صبر داشته باشیم و اجازه دهیم جهان هستی این کارو برای ما انجام بده و سیر تکاملی اش طی شود مطمعنن موفق تر خواهیم بود ..

    راستش ما سرمایه ای داشتیم گذاشتیم بانک برای وام که با پولش کسب و کاری را شروع کنیم .اما با شنیدن این فایل کلا نظرمون عوض شد ..به قول استاد به د رد سرهای بعدش کلا نمی ارزه ..که بخواد مارو ا مسیر خارج کنه …

    و اطمینان دارم که با همون درآمدی ک داریم با توکل به خداوند همه چیز درست میشه …

    وقتی همه چیز را از خداوند بخواهیم راه رو برای ما باز میکنه و نشانه ها داد ه میشه اگر در آرامش مطلق واقع شویم همه چیز برای ما جفت و جور خواهد شد…ممنون از استاد عزیزم که این اگاهیهارو در اختیار ما قرار می‌دهند. ومارو روشن می‌سازند..

    پیروز و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    عرفان بادپا گفته:
    مدت عضویت: 1758 روز

    به نام الله یکتا

    روز ششم سفرنامه رو با امید خدای بزرگ شروع میکنم

    اگاهی هایی که از این قسمت اموختم:

    قانون مهم جهان هستی تکامل هست..این قانون بر جهان حاکم هست

    در جهان هیچ چیز یک دفعه اتفاق نمیفتد

    همه چیز تدریجی و دارای روند است مثل طلوع و غروب یا رشد درختان..

    انجام هر کاری بدون طی کردن تکامل ان غیر ممکن است

    خیلی ها فکر میکنند اگر یک سرمایه بزرگ مثل یک وام بزرگ داشته باشند میتوانند کارشان را راه بیندازنند و به موفقیت برسند در حالی که این موضوع غیر ممکن است و فقط یک توهم است

    اگر میخواهیم ثروتمند باشیم باید با هر ان چه که الان داریم شروع کنیم..حال هر چقدر هم کم باشد

    اگر 1 ریال ما شد 2 ریال ان وقت میتوانیم 100 میلیون رو بکنیم 200 میلیون

    رسیدن به موفقیت با وام یا قرض غیر ممکن است چون روند طی نشده است

    مثل بدنسازی که وابسته به امپول هست و زمانی که دو روز امپول نمیزنه بدنش به حالت سابق بر میگرده

    کسی که با پول قرض یا وام میخواد کاری کنه به این معنی هست که به طور طبیعی لیاقت ان پول را نداشته و خیلی زود ان پول را از دست میدهد

    دورترین راه ها هم با اولین قدم شروع میشه

    حتی اگر کاری که میخوایم شروع کنیم به سرمایه اولیه نیاز داشته باشد باید ان سرمایه رو خودمون ایجاد کنیم با قدم های کوچکتر و کسب و کارهای کوچکتر

    تمام افراد موفق تکاملشان را طی کرده و از کوچکترین و پست ترین کارها به اینجا رسیده اند

    هر کجا هستی و در هر وضعیتی هستی همین الان و همین لحظه بهترین زمان برای شروع است

    دنبال کمک پدر نباشیم و اگر هم والدین هستیم به فرزندان کمک نکنیم

    حتی اگر هم میتوانیم نباید به کسی که هنوز تکاملش را طی نکره کمک کنیم..چون با این کار در واقع داریم استعداد هاش رو نابود میکنیم

    لازمه رسیدن به ثروت زیاد گرفتن درس های زیاد هست و ان درس ها در روزهای سخت بی پولی و شروع کار هست که بدست میاد..این درس های مهم در اینده که پولدار شدیم خیلی بدردمان میخورد

    باید به جای کمک به فرزند به ان ها اعتماد به نفس و باور ثروتمندشدن بدهیم

    پول های زیاد هم از پول های خیلی کوچک تشکیل شده

    افراد ثروتمند هم یک زمانی وام گرفتند اما اون وام در شروع کارشون نبوده..زمانی بوده که سال ها تمام ابعاد کارشون رو یاد گرفتند و حالا برای گسترش سریعتر کسب و کارشون اون وام رو گرفتند

    وام هایی که میگیریم ما را بدهکار تر میکند

    وقتی وام نمی گیریم به زندگی مسلط تریم و برای انجام کارهای مختلف دست بازتری داریم

    شرکت ها علاقه زیادی به وام دادن دارند تا کارمندان رو رام و سر به زیر کنند

    کارمندی که وام میگیرد حتی اگر ایده خوبی هم به ذهنش برسد نمیتواند موقعیت خود را رها کند

    باید همیشه پس انداز داشته باشیم برای چند ماه تا وقتی ایده ای به ذهنمان رسید بتوانیم به سمتش برویم

    چک به معنای این هست که من میخواهم چیزی را بگیرم که فعلا لیاقت ان را ندارم و حساب میکنم که شاید یک روزی به ان پول برسم

    نکته مهم دیگر این هست چک یا وام به این معنی هست که روی اینده ای که از ان خبر نداریم حساب میکنیم

    معمولا به خاطر نگرانی و استرس چک ها درامد نزولی میشود

    نزول گرفتن ته خط هست

    به هیچ عنوان نباید روی چیزی که الان نداریم حساب کنیم

    اضطراب ناشی از چک و وام باعث دور شدن ایده های پولساز از ما میشود

    ایده های پولساز فقط در ارامش ذهنی به سراغ ما می اید

    فقط وقتی چیزی رو بخر که پولش رو نقد داشته باشی

    ثروت پایدار با وام محقق نمیشود

    .

    .

    پیش به سوی روزهای فوق العاده..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مژده نعمتی گفته:
    مدت عضویت: 1350 روز

    🌷سلام به آقای عباس منش و دوستان🌷

    ششمین روز از سفرنامه

    من قبل از اینکه قانون تکامل رو بدونم و درک کنم دوست داشتم کارهای جدید رو زود یاد بگیرم و همون اول به بهترین نحوه انجام بدم و این من رو اذیت میکرد مثلا کلاس خیاطی شرکت کردم و چون تازه وارد بودم خودم رو سرزنش میکردم که چرا من نمیتونم انجامش بدم و خودم رو با مربی مقایسه میکردم اما الان که این قانون رو دارم بهتر درک میکنم و این راه که هنوز هم ادامه داره خیلی احساس خوبی دارم وبه خودم انگیزه و امید میدم که مژده تو میتونی به شرطی که روند تکاملی خودت رو طی کنی و احساس خوبی داشته باشی وبه خداوند ایمان و باور داشته باشی

    آدم باید در هرچیزی این روند تکاملی رو رعایت کنه الان که من کلاس زبان میرم بهتر میتونم عمل کنم و به خودم امید میدم و میگم هیچ کسی با یک ماه دو ماه رفتن به کلاس، زبان یاد نگرفته وکسانی که میبینم خیلی خوب صحبت میکنن تحسین میکنم و به خودم میگم پس تو هم میتونی حرکت کن و ادامه بده

    کار کردن روی باورها و کنترل کردن ذهن ،همه ی اینها باید تکاملشون رو طی کنی وتمرین کنی تا بهتر و بهتر بشی

    به نظرم سپاس گزاری کردن از خداوند هم یک روند هست وقتی الان خودم رو با چندماه پیش که شروع کردم به انجام این تمرین مقایسه میکنم خیلی بهتر و با احساس خوب بیشتری انجامش میدم و به طبع آرامش خیلی خوبی به من دست میده خداروشکر😍🙏

    ودر نهایت سپاس گزار خداوند مهربان هستم بابت شنیدن و درک این آگاهی ها

    از شما استاد عزیز هم متشکرم

    شاد و موفق باشید 🙏🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    زینب گنجی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1400 روز

    منکه ۲۳ سالمه و هرگز درگیر وام و چک و اینا نبودم فقط شرایط خرید اجناس به صورت قسطی داشتم که اصلاااا خوشم نمیاد و انجامش نمیدم

    اتفاقا اخیرا کلاس رزین ثبت نام کردم و مامانم خیلی پافشاری کرد که بیا سشوار صنعتی بهترین مارک قسطی از دوست من بخر و منم خیلی محکم گفتم نه… چون اصلا حس خوبی نمیده و در ضمن برای کار من یه برند ۳۵۰ هزار تومنی هم کارم راه میندازه … خوب پس چه کاریه ؟

    اتفاقا یکی از ادم هایی که خیلی مشتاق اموزه های شماست پدرمه

    اما همیشه از وقتی تو سایت شما عضو شدم و فایلارو گوش میکنم مدام از خودم میپرسم چرا موفقیت مالی نداره پدرم پس اونم بعد این همه سال…

    و همین الان فهمیدم چقدر از قوانین دوره و با چک و قسط اینا واقعا از مدار ثروت دوره

    با اینکه به شدت تو زمینه برنامه نویسی ماهره و میتونه واقعا ثروتمندترین باشه…

    درنهایت خداروشکر میکنم بخاطر قانونمند بودن جهان

    بخاطر ثابت بودن و عوض نشدن سنت خدا

    و خداروشکر که تو مداری هستم که دارم یامیگیرم از شما تو فایل های رایگانتون

    شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    گلبرگ گفته:
    مدت عضویت: 1577 روز

    به نام خدا

    روز ششم سفرنامه💛

    سلام به استاد عزیزم و همه

    اول از همه خدارو شکر میکنم ک دارم تکاملی و ذره ذره تغییر میکنم

    خدارو شکر میکنم بخاطر اینکه با استاد عزیزم اشنا شدم

    خداروشکر که دارم این اگاهی هارو دریافت میکنم..منی ک هیچ سبک شخصی نداشتم و تو همه زمینه ها میدیدم اکثریت جامعه چی میگن منم برم همون کارو انجام بدم الان خیلی خوشحالم ک داره شخصیتم شکل میگیره…نمیدونم قبلا چطور بدون این اگاهی ها داشتم زندگی میکردم؟

    درمورد سرمایه اولیه باید بگم واقعا من جزو همون دسته ای بودم ک منتظر حمایت و سرمایه اولیه تو هر کاری بودم..همیشه ام فکر میکردم اگه تو خانواده ثروتمندی به دنیا میومدم خیلی جلو می افتادم از همه لحاظ.هنوزم ذهنم مقاومت داره که قبول کنم از ذره ذره خودم باید شروع کنم ولی خب تکرارش بهم کمک میکنه ک تبدیلش کنم به باور .

    درمورد وام و چک هم قطعا من کارایی که استاد تاکید کردن انجام میدم توی زندگیم چون ایمان دارم به حرفای استاد و خب مثالهایی هم که زدن همیشه دارم توی خانوادم میبینم،اینکه همیشه وام ها مثل زنجیر به هم وصلن و به محض اینکه قسط یه وام تموم میشه سریع میرن سراغ اینکه برای اون مقدار ورودی هم یه قسطی بتراشن چون یه باوری که خانواده من دارن متاسفانه اینه که ادم تا بدهکار نشه پیشرفت نمیکنه😂

    به هر حال من باید تمرکزم روی خودم باشه چون من مسیر دیگه ای رو میرم و هرگز چنین مدل زندگی رو نخواستم از خدا

    ممنونم از استاد و مریم جان بابت این فایل عالی🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 1132 روز

    سلام خدمت استاد عزیز خانم شایسته و تمام دوستان گل

    قانون تکامل من تازه دارم در زندگیم به کار می‌بریم

    من علاقه و استعداد بافتن تابلو فرش دارم با اینکه خاندار هستم و یک دختر ۲۵ساله هستم ولی باز طوری کارهام انجام میدهم که روزی چند رج تابلو فرش ببافم حتی وقت هوایی که مهمونی و خونه مادر و پدر عزیزم دعوت داریم من صبح زود بیدار میشود تا ببافم اصلا یکی از لذتبخش ترین کار های من بافتنه.حدود شش سال پیش بود که رفتم کلاس و همان موقع دوتا تابلو بافتم.بعد از زمان ازدواجم همسرم اجازه این کار نمیداد وگفت کمر درد و گردن درد و فلان درد میگیری نمی‌خواد من یک سال قبل با آموزه های استاد عرشیانفر شروع کردم (و اینکه الان اینجام هم قانون تکامل هست خود استاد عرشیانفر توی یکی از لایو هاشون گفتن حتما به سایت استاد سر بزنینن) و شاید باورتون نشه همسرم خودش برای روز زن برام نخ و نقشه تابلوی که همیشه دوست داشتم ببافم خرید و قیمتش یک میلیون شد من به این امید دارم میبافمش که بفروشمش و می‌دونم اینقدر قیمت داره که مشتری خودش میاد سمت من چون من با حس خوب با لذت با بوسه به هر تار و پود فرشم این فرش دارم میبافم و ایمان دارم که باید قانون تکامل من طی شود در این کار تا من به سود برسم یک تابلو فرش میشود دوتا دو تا میشود سه تا و به امید الله یک روز نمایشگاه تابلو فرش دستبافت خودم برگزار میکنم

    دوستتون دارم و دعای امشب من برای خودم و تمام شما عزیزان اینه که یک روز با شادی زیاد بیاییم کامنت بذارین که بچه ها شد همونی که می‌خواستم شد

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین

    قسمت ششم روزشمار تحول زندگی من

    طبق قول و قرارم نتایجی که بعد از شروع این دوره داره وارد زندگی ام میشه رو مینویسم تا هم ردپا باشه هم قوت قلب هم توجه به نشانه ها برای ادامه ی این مسیر زیبا

    خوب از روزی که من وارد این دوره شدم تا امروز تقریبا روزی نبوده که پول وارد زندگیم نشده باشه از ۱۰ هزار تومان تا ۸۰۰ هزار تومان و برخلاف دفعات قبلی من دیگه به عدد کاری ندارم چون میدونم اینا همه اش نشانه است و هرچقدر من بیشتر و خالصانه تر روی خودم کار کنم نتیجه هم بزرگتر خواهد بود روابطم که عالی شده سلامتی ام فوق العاده داره پیش میره و چیزی که خیلی برام ملموس و البته لذت بخشه اینه که هر اداره یا جایی به عنوان ارباب رجوع میرم اون کارمند با جون و دل و احترام زیاد کارم رو انجام میده الهی صد هزار مرتبه شکر…

    اما روز ششم و این فایل زیبا و سراسر آگاهی راستش استاد اولین باری که این فایل رو شنیدم فکر کردم خوب اوکی منم بیام از همین جایی که هستم کارم رو شروع کنم و واقعا هم شروع کردم اما نتونستم زیاد پیش برم چرا؟؟؟

    اون موقع دلیلش رو نفهمیدم حتی با دیدن این فایل….

    اما بعد از طی کردن تکاملم و هدایتم به این دوره زیبا میفهمم که بله باز هم پای من پیش عزت نفسم گیر بوده…

    من با یک عزت نفس بسیار پایین میخواستم کار بزرگی انجام بدم و پیج راه اندازی کردم اما هر پستی که میزاشتم تعداد لایک و کامنت ها بسیار برام مهم بود و اگه تایید میگرفتم حالم خوب میشد و با قدرت میرفتم برای ادامه تولید محتوا برای پست بعدی اما امان از روزی که پستم زیاد دیده نمیشد انگار دنیا روی سرم خراب میشد و کلا انرژی و انگیزه ام رو از دست میدادم حالا که خوب به اونروزا فکر میکنم میبینم اگه من عزت نفسم رو ساخته بودم بعد با یک عزت نفس عالی از همون جا کارم رو شروع میکردم اونوقت دیگه لایک و نظر بقیه برام مهم نبود و من میگفتم من دارم تکاملم رو طی میکنم و با احساس خوب ادامه میدادم و حالم خوب بود و در نتیجه نتایجم هم بزرگ و بزرگتر میشد…بنابراین من باید اول عزت نفسم رو بسازم بعد هم با انجام دادن آگاهی های این فایل بدون عجله داشتن میتونم از همین جایی که هستم کارم رو شروع کنم.

    استاد در ادامه فایل درباره وام نگرفتن و چک نکشیدن صحبت کردن که من هم کاملا موافق نظر ایشون هستم من دوسال پیش یه وامی گرفتم به مبلغ پنجاه میلیون(اون موقع هنوز این فایل رو ندیده بودم و نظر استاد رو نمیدونستم)تازه قرض الحسنه هم بود و تا الان هنوز دارم ماهانه دو میلیون و پانصد هزار تومان قسطش رو میدم خود اصل پول رو نمیدونم اصلا چطوری خرج کردم و الان واقعا خیلی بهم زور داره که هرماه دارم این مبلغ رو میدم و بارها و بارها به خودم گفتم اگه این مبلغ رو جای قسط نمی دادم میتونستم با این پول هرماه رستوران های خوب برم برای همسر و دخترم هدیه بخرم و …و به خودم تعهد دادم دیگه هیچوقت و تحت هر شرایطی هیچ وامی نگیرم و هرچه زودتر این وام ها رو هم تسویه کنم…

    یه تجربه هم درباره ی لاغری ام دارم که در این مورد به خوبی قانون تکامل رو رعایت کردم من ۱۲۰ کیلو وزن داشتم و خیلی دلم میخواست سریع و راحت لاغر بشم و خیلی راه و روش رو امتحان کردم که اکثرا یا نتیجه نمیداد یا نتیجه میداد ولی بعد یکی دوماه همه چی برمی گشت سرجای اولش و یه روزی یه کتابی به دستم رسید که درباره لاغری بود و داخلش یه جمله خوندم که واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم اون جمله این بود《تو یک شبه چاق نشدی که الان از خودت انتظار داری یه شبه لاغر بشی》…

    خیلی این جمله به دلم نشست و آرومم کرد(داخل پرانتز بگم این ماجرا به قبل از آشنایی من با سایت و استاد و قانون تکامل بر میگرده)خلاصه با عشق شروع کردم به انجام دادن دستورات اون کتاب و اصلا هم عجله ای نداشتم و به لطف خدا بعد از شش ماه ۳۵ کیلو براحتی وزن کم کردم و الانم بعد از گذشت دوسال همچنان در وزن ایده آلم هستم خداروشکر…

    نکته ای که میتونم در موفقیت لاغری ام بهش اشاره کنم و باعث موفقیتم شد اول بحث عزت نفسم بود چون وقتی فهمیدم راه درست اینه که آروم لاغر شم واقعا دیگه نظر هیچکس برام مهم نبود و هرکسی میگفت بیا حرف من رو گوش کن تا لاغر بشی میگفتم تو مسیر خودت رو برو منم مسیر خودم رو میرم و نتیجه مشخص میکنه کی درست میگه و خیلی خودم رو در این مبحث باور داشتم…

    اما در بحث ثروت و بحث درآمد من نتونستم خودم رو باور کنم و نظر دیگران خیلی برام مهم بود که الان فهمیدم و یاد گرفتم اول عزت نفسم رو بسازم بعد باورهامو درست کنم بعد با رعایت قانون تکامل کسب و کار خودم رو راه اندازی کنم.

    خداروشکر که با این دوره دارم کاملا مسیر موفقیت رو درک و اشتباهاتم رو شناسایی میکنم و قول میدم برای تغییر زندگی ام در عمل هم اجرا کنم

    ممنونم استاد عزیزم بابت این فایل زیبا

    ممنونم خانم شایسته نازنین

    ممنونم از عوامل سایت

    سپاسگزارم خدای بزرگ

    ❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سارا نقدی گفته:
      مدت عضویت: 2322 روز

      سلام آقای فرهنگیان

      نمی دونید خدا منو به کامنت های شما هدایت کرد تا دستی بشید برای روشن شدنِ راهم.

      که مسیرمو چجوری برمو گم نکنم.

      زندگی من یجورایی از لحاظ مالی به شما شباهت زیادی داره

      (البته زندگی گذشتتون)

      بعد از اینکه از کامنتاتون فهمیدم باید روزشمار رو پله پله برم جلو

      و انصافا تا امروز که روز ششم هست به قولم عمل کردم

      یکی از تعهدهای روزانه ی من خوندن کامنت شماست

      یعنی هر روزی که باید روزشمارو نگاه کنم فکر کنم و کامنت بنویسم

      باید همون روز کامنت شما مربوط به همون جلسه هم بخونم

      تا باورام قوی تر شه که اگه شما این مسیرو رفتید و به وضع مالی خوبی رسیدید

      پس قطعا من هم می تونم

      چون خدای همه ی ما یکیه

      و باران نعمتها برای منم داره می باره

      فقط باید یاد بگیرم ظرفمو بزرگتر کنم

      بر خلاف عددی که تو پروفایلم هست 1سال و خورده ای که تو سایت استاد هستم

      و نتایج بزرگی از لحاظ شخصیتی،

      اندام عالی،

      راه اندازی کسب و کارم گرفتم

      و ممنون استاد هستم که مسیرو نشونم داد

      تنها چیزی که امسال میخوام تیکش خورده شه رشد مالی

      و فروش بالا هست

      که از خدا می خوام هدایتم کنه به مسیری که شما توش موفق شدید

      و منم بسیار مشتاقم که درآمدم به شدت بالا بره

      از شما سپاسگزارم که رد پا به جا گذاشتید تا من بتونم راحت تر قوانینُ اجرا کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        آقای خاص گفته:
        مدت عضویت: 1914 روز

        سلام خانم نقدی

        خداروشکر میکنم که همیشه همه ی ما رو به بی نهایت طریق هدایت می‌کنه.

        از کامنت پر مهرتون بسیار سپاسگزارم و خوشحالم که در این مسیر به موفقیت های خوبی رسیدید و امیدوارم پرقدرت ادامه بدید و بازم از نتایج تون برامون تعریف کنید.

        ممنونم که با این کامنت باعث شدید برگردم و کامنت خودم در این فایل بخونم وقتی خوندم خیلی ذوق کردم داخل این کامنت نوشته بودم بدهی دارم و اگه این بدهی نبود میتونستم هرماه به جای پرداخت بدهی با اون پول لذت ببرم مثلاً رستوران برم برای خانواده ام هدیه بخرم و …

        خیلی جالبه الان دارم همه ی اون آرزوها رو زندگی میکنم

        همه ی بدهی هام رو پرداخت کردم و هر هفته در بهترین رستوران ها میریم و لذت میبریم کلی سفر خوب رفتیم و کلی اتفاق عالی دیگه برام افتاده اونقدر نتایجم زیاده که نمیتونم و نمی‌دونم کدوم رو بنویسم

        برای همسرم و دخترم طلا خریدم گوشی خریدم اونم نقد بدون قرض و وام و…

        بیزنس شخصی ام رو راه انداختم و چندین نفر کارمند دارم که هرروز میگن خداخیرت بده که کارآفرینی کردی و ما هم در کنار تو داریم نون می‌بریم سرسفره زن و بچه مون

        خداروشکر با کامنت شما متوجه شدم چقدر تغییر کردم بدون اینکه خودم بفهمم و این باعث شد سپاسگزارتر باشم از خدایی که منو از بدهی نجات داد و به استقلال مالی رسوند.

        و بی نهایت از استاد عزیزم سپاسگزارم که با این آگاهی های زیبا چراغ راهی برای ما شده.

        روزشمار واقعا معجزه می‌کنه…

        موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: