همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)

1560 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1940 روز

    بنام رب وهاب و هدایتگرم

    سلام به دوستان عزیزم خانواده ارزشمندم

    روز ششم سفرنامه

    خدایاشکرت برای این هدایت به سفرنامه و هر روز دیدن فایل های عالی که انگار تازه هم فرکاس شدم باشون و چقدر همزمانی دارن با وضعیت و شرایطم خدایاشکرت برای دریافت این آگاهی ها

    خدایاشکرت برای این فایل که کلی نکته داره ولی به قول استاد که آخر فایل میگن آن چه یاد گرفتیم این هست

    هر کاری داریم از صفر شروع کنیم و با هر پول و امکاناتی که داریم، چون اگر بتونیم با همون امکاناتی که داریم به سود برسیم، اونموقع میتونیم سود و پولسازی پایدار داشته باشیم، و اونموقع یاد میگیریم که چطوری 100 میلیارد رو 200 میلیارد کنیم، فقط زمانی که دونسته باشیم یک میلیون رو چجوری دو میلیون کنیم، چالش ها و مسائل و راه حل هایی که پیدا میکنیم در مسیر همون امکانات و از صفر شروع کردن، میشن تجربه و سرمایه اصلی ما و در نتیجه بیس چند برابر کردن سود های بزرگتر رو

    درس بعدی، تحت هیچ شرایطی وام نگیریم، زیرا وام گرفتن اونقدر تعهد در ما ایجاد میکنه که میزاره متعهد به جایی که ازش وام گرفته باشیم و نتونیم همون لحظه که ایده ثروت ساز به ذهنمون رسید اون کار و جا رو ول کنیم و ایدمون رو اجرا کنیم، همچنین نگرانی و استرس آرامشمون رو ازمون میگیره وممکنخ اصلا ایده ثروت ساز به ذهنمون نرسه

    درس بعدی، تحت هیچ شرایطی چک و دسته چک نداشته باشیم، و برای خرید چیزی چک نکشیم، چون اینجوری انگار داریم میگیم من لیاقت این رو ندارم الان که دارم میخرم، باید براش چک بکشم و یا وام بگیرم، و در نتیجه امتیازات پایینی داریم برای خرید اون چیز، و باید مطیع اون فرد ارائه دهنده خدمات و یا فروشنده باشیم، و فقط چیزی رو بخریم که پولش داریم ک نقد خرید کنیم و امتیازات بالایی هم خواهیم داشت و حتی خودمون میتونیم تخفیف بگیریم و یا چونه بزنیم

    استاد نکته عالی ای گفتن، وقتی هنوز نمیتونی یک میلیون رو دوتومن کنی، تحت هیچ شرایطی نمیتونی پول بیشتری زو هم چند برابر کنی و این بر اساس قانون تکامل هست

    برای ایده ای که رب وهابم بم داد برای پولسازی و به نشانه های مختلفی هم اینکارو کرد، من ایده خداوند رو به امید و لطف خودش شروع کردم، و الان هم احساس هدفمندی دارم و هم لذت از انجامش، درسته که فعلا پولی ازش درنمیاد ولی حالم باش خوبه و میدونم این احساس خوب و لذتمندی من رو به نتیجه میرسونه، چون جهان احساس خوب من زو میخواد که بتونه مشابهش رو به من بده، خدایاشکرت و قدم به قدم که نشان از قانون تکامل داره من رو هدایت میکنه در اجراش، مثلا الان اینکارو انجام بده، عیبی نداره که الان مشتری نیست ، تو کارتو انجام ده در طولانی مدت نتایجش رو میبینی، طبق قانون تکامل ایده ها و جنسشون و عمل کردن بشون هم قابلیت اجرایی دارن در حد توان فعلیم و واقعا دارم لذت میبرم که خداوند کوچکترین فشاری به من نمیاره و همه چیز داره آهستخ آهسته انجام میشه خدایاشکرت

    قانون تکامل نتایج رو پایدار میکنه و این عالیه

    ایده های ثروت ساز به قول استاد در قسمتی از فایل های زندگی در بهشت، میگن مطابق با امکانات و سطح درک فعلی ماست

    بطوریکه نیاز نیست از کسی پولی قرض بگیریم، و یا برای سرمایه وام بگیریم، همه قدم های اجراییش با امکانات فعلیمون قابل اجراست و این واقعا عالیه

    حتی تو جریان درآمد داشتن هم همینه، من قشنگ مثالش رو دیدم، برادرزادم اول کار که پیدا کرد، با ساعت های زیادی حقوقی در حد یک میلیون و نیم داشت، خب این برای کسی بود که اولین کارشه و هیچوقت درآمدی نداشته در یک ماه به اندازه یک میلیون، و بعد از یک سال، الان کاری داره که ساعت هاش کمترن و ماهی پنج میلیون میگیره و راضی تره از شرایط کار و این یعنی تکامل در حد و اندازه فرکانس خودش

    خدایاشکرت برای این آگاهی ها و نکات ارزشمند و درس های زندگی

    خدایاشکرت برای همه چیز

    برای نفس کشیدن، سلامت بودن

    خوردن خوابیدن و نوشتن در کمال سلامتی جسم و روح

    برای زنده بودن

    برای این سایت و بانیان و اعضای عالیش

    خدایاشکرت

    عاشقتونم

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زینب نیک ورز گفته:
    مدت عضویت: 1044 روز

    تکامل

    درک کردن تکامل اینجوریه که تکامل میخاد:))

    برای رسیدن به خواسته های بزرگمون باید اول به خواسته های کوچیک ترمون برسیم

    اگر یهو برسیم به اون بزرگتره بدون اینکه کوچیکتره رو تجربه کرده باشیم

    میشکنیم، درست مثل یک لیوان خیلی سرد که یهو آب داغ روش ریخته شده

    هاج و واج میمونیم

    خیلی عجیبه این تکامل و در عین حال دوست داشتنی

    من تا چند وقت پیش همش این توی ذهنم بود که برم امریکا و حتی لاتاری هم ثبت نام کرده بودم

    و لاتاری هم که قبول نشدم ؛ شکر خدا:)

    بعد یک شرایطی پیش اومد که من باید تنهاا میرفتم اهواز و چند روز اونجا میموندم (خودم اهل کرمانم)

    یک عالمه ترس و نگرانی بیخود داشتم ، چون من تا حالا تنها نرفته بودم جایی و انقدر دور نشده بودم

    یک چالش خیلی بزرگ برای من بود

    اما من گفتم باید ایمانمو نشون بدم و برم، من باید انجامش بدم و از دایره امنم خارج شم..

    و رفتم..

    شب اول و دوم اوکی بودم

    اما شب سوم یهو ته دلم خالی شد، یهو دیدم خدایا من اینجام تنها و هیچکسو نمیشناسم هیچ اشنایی هم نیست و فلان.. و هزار فکر دیگه که یک دفعه هجوم اوردن به سمتم

    نمیتونم توصیف کنم که چقدر حالم بد بود هر لحظه ممکن بود از حال برم

    فقط خدا میدونه که اون شب چطور صبح شد..

    خلاصه به مرور اوکی شدم، تونستم ذهنمو کم کم کنترل کنم و هر روز که میگذشت بیشتر عادت کردم به اون محیط و تنهایی و ترسهام تا حد زیادی از بین رفتن..

    حالا اینارو گفتم که برسیم به چی؟

    اره تکامل!

    من میخاستم یهو مهاجرت کنم به امریکا، بدون اینکه حتی یک مهاجرت کوتاه چند روزه یا طولانی توی کشور خودم داشته باشم (تنها بدون همراهی کسی! )

    حالا فکر کن من میرفتم یهو امریکا..به فنا میرفتم قشنگ:)))

    این سفر یک تلنگر و درس بزرگ برام داشت

    و اونم این بود که دختر تو اول راه رفتنو یاد بگیر بعد اینو بخوا که شروع کنی به دویدن..

    این قضیه در تمام زندگیمون و خواسته هامون صدق میکنه.. خیلی باید حواسمون باشه خیلی!

    یک پرانتز باز کنم این وسط

    (زینب،من خیلی بهت افتخار میکنم بابت اقدام کردنت، بابت شجاعتت، بابت محکم و استوار بودنت.. دوستت دارم. )

    خدایا سپاسگزارم و عاشقتم:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    الماس گفته:
    مدت عضویت: 994 روز

    سلام به همگی

    1403/10/26

    هر کسی در دنیا که ثروتمند شده حتما تکاملش رو طی کرده و اصلا این امکان پذیر نیست که بدون طی کردن

    تکامل به ثروت بالا برسی

    و همچنین خیلیا با سرمایه خیلی کم کارشون رو شروع کردن و کم‌کم رشد کردن

    همین حالا بهترین موقع برای شروعه ما نباید منتظر بشینیم که شرایط فراهم بشه برای حرکت و شروع بلکه

    خودمون باید قدم اول رو برداریم

    راجب وام و خرید قسطی خداروشکر من حتی به ذهنمم هیچ وقت نیومده که بیام اینکارو کنم و حالا که شما دلیل اینکه این کارو نکنیم میگین خیلی به بقیه کمک میشه که اینکارو نکنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    پونه گفته:
    مدت عضویت: 1126 روز

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    در قسمت دیدگاه این فایل میخوام به عنوان رد پا نمونه هایی از رعایت نکردن قانون تکامل در زندگیمون رو بنویسم:

    1-تازه ازدواج کرده بودیم و همسرم خانه ای 90 متری در گاندی داشت و بعد از مدتی بیکاری کارخوبی پیدا کرده بود .یکسالی از زندگی مشترکمان گذشت و همسرم‌گفت میتونیم الان وام خرید خونه بگیریم و خونمونو عوض کنیم و در منطقه یک صاحبخانه شویم و‌من چون در زندگی پدریم،پدرم‌کاملا با وام و قرض مخالف بود و ایده های پدرم که چقدر هم درست بودند به منهم سرایت کرده بود مخالفت کردم ،اما همسرم با چند توجیه کار خودش را کرد و ما 22سال پیش ،سی میلیون از بانک، وام ده ساله گرفتیم و خانه ای 100 متری در نیاوران خریدیم و ماهی 600هزار تومان قسط باید میدادیم .هفت هشت ماهی گذشت و همسرم بیکارشد و قسط دادن برامون سخت…چندماهی نتونستیم قسط بدیم و چون قراربود خونه رو به مزایده بزارن من 15 میلیون از پدرم قزض کردم که اقساط عقب افتاده رو با سودی که روش اومده بود دادیم و چون همسرم دوباره سرکار رفته بود،به پدرم قول دادم بیست روزه پول رو برمیگردونیم که نتونستیم به قولمون عمل کنیم و دو ماهی طول کشید …دوباره بیکاری …دوباره قسط عقب افتاده….دوباره پیداکردن کار و……بعد از چهار سال طاقتمون طاق شده بود و دوباره دوماه قسط عقب افتاده داشتیم و به خاطر نگرانیهای مالی و اعصاب به همریخته و درگیری با همسایه ها بالاخره گفتیم بزار خونه رو بفروشیم و همه اقساط رو بدیم و راحت شیم.خانه را فروختیم و در محله ای پایینتر دوباره قانون‌تکامل رو رعایت نکردیم و پولمون که اندازه واحدی 90 متری در ساختمان بود رو نخریدیم و واحدی 135 متری رو همسرم انتخاب کرد و بعد اعتراض من گفت :سند خونه 6 ماهه دیگه حاضر میشه و تا 6 ماهه دیگه خدا بزرگه…

    خدا بزرگ بود اما باورهای ما کوچک….

    خیلی زود 6 ماه گذشت و همسر من 4 ماه شده بود که دوباره بیکار بود.

    میخواستند سند رو به نام بزنند و‌ماباید چهل میلیون میدادیم و چون هیچ پس اندازی نتونسته بودیم بکنیم دوباره خونه رو فروختیم و با پولش یه جای خیلی نامناسب تو همون محل تونستیم بخریم.

    بعد یک سالو نیم از اون محل و اون خونه که خیلی کوچیک و نامناسب بود خسته شدیم و به اجاره نشینی در شمال شهر رفتیم و دوباره خانه را برای فروش گذاشتیم.

    چون همسرم مرتب بیکار میشد ،وقتی خانه فروش رفت گفت من دیگه نمیخام کارمندی کنم و میخام با پول خانه ،کارخانه بزنم …بازهم با وجود مخالفت من که میگفتم تمام سرمایه ما همین خونس …شما از کم‌شروع کن …ولی…..کارخانه زده شد و به علت رعایت نکردن قانون تکامل و اینکه دوباره همسرم برای رونق کارخانه منتظر وام بود ،وامی که هرگز داده نشد،با کلی چک ورشکست شد.

    با پول ناچیزی که بعد جمع کردن کارخانه برامون موند میتونستیم پردیس یک واحد بخریم اما همسرم‌گفت از این محل خوشم نمیاد ،ترجیح میدم شمال یه ویلای جمعو جور بخریم.بازهم رعایت نکردن قانون تکامل و ویلایی خریدیم که چون پولمون اندازه اون ویلا نبود،باید تا هفت ماه ماهی پنج‌میلیون قسط میدادیم.دوماهی گذشت…قسط رو دادیم همسرم یه مقدار پول دستش اومد و‌گفت امروز رفتم فلان زمینو خریدم …اون زمین نزدیک ویلامون بود.گفتم تو‌که نصف پول خرید اونو داشتی! گفت بقیشو قسطی میدیم….وااااای دیوانه شدم .حالا قسط ویلا به اضافه قسط زمین و دوباره بیکاری …

    و باعث شد ماشین و طلا و کلی هم خودمونو بدهکار کنیم بابت اقساط…

    ودوباره فروش تنها داراییمون

    وتا الان که ما دوازده سال مستأجریم

    و تازه الان فهمیدیم که عجله و رعایت نکردن قانون تکامل هستو‌نیستمونو گرفت و حتی ما رو‌محتاج دیگران کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مریم فروزانی گفته:
    مدت عضویت: 2498 روز

    باسلام خدمت خانم شایسته عزیز واستاد عباسمنش گرانقدر

    خانم شایسته عزیز من شش روز هست صبح ها اولین کاری که میکنم میام تو کانال تلگرام ببینم چی برای سفرامروزم در نظر دارید

    فایل امروزتون عالیه ونیاز امروز من ,چند روز هست که میخواستم پول قرض کنم وسرمایه برای خرید پارچه جدید اما امروز که این فایل رو دیدم همون مقدار که پارچه دارم میدوزم ویواش یواش کارم رو توسعه میدم اما همیشه یادم میمونه که با احساس خوب کارم رو انجام بدم

    استاد بینهایت سپاسگزارم به خاطر احساس عالی این لحظه ام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    علی هاشم بیکی گفته:
    مدت عضویت: 2975 روز

    باسلام

    من توی این قضیه کوله باری از تجربه ام البته تجربه های خیلی بد?

    هنوز ۱۵سال بیشتر نداشتم که اولین دسته چکم را گرفتم

    یکی دوسال بعد اولین وام را با دستکاری جواز کسب پدرم گرفتم و از همون موقع آلوده وام و قرض و بدهی شدم و الآنم که حدود ۳۵ سال گذشته و دیگه مدتیه تصمیم گرفتم که نه چکی داشته باشم و نه وامی، هنوز حدود ۳۰۰ میلیون مقروض بانک هستم که هر روز روی آن بهره میره و هیچ جوره پولش جفت و جور نمیشه که پرداخت کنم.

    امروز این فایل را برای فرزندانم و یک دوست فرستادم و امیدوارم که بفهمند

    و یکی از کارهایی که اگر به قبل برمیگشتم هرگز انجام نمیدادم همین گرفتن دسته چک و وام و قرض بود.

    از استاد فرهیخته کمال تشکر را دارم بخاط اینهمه آگاهی که در اختیار ما میگذارند و از شما دوستان خوبم که تجربیاتتون را در اختیار دیگران میگذارید.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    رها آزادی گفته:
    مدت عضویت: 3868 روز

    با سلام .

    امروز روز ششم سفرم هست . چند وقتی هست که قانون تکامل رو درک کردم و دیگه نمیخوام یه شبه به جاهای رویایی برسم . برای اون زندگی که میخوام خیلی چیزا باید یاد بگیرم و قطعا یه شبه خودم عوض نمیشم.

    الان میخوام طبق قانون تکامل پیش برم ولی چند بار اقدام کردم که هیچ کدوم نتیجه نداده و طی این مدت زیاد هنوز نفهمیدم مانع کدوم باور اشتباه هست!

    شاد و پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    ربنا القدوس گفته:
    مدت عضویت: 2924 روز

    سلام براستادگرامی و خانم شایسته و دوستان عضو سایت

    من میخوام در مورد تکاملم بدای تغییر براتون بگم داداش من یکسالی بود از فایلهای استاد عباسمنش استفاده می کرد اولش که هیچی نمی گفت بعداًهم فقط خیلی سربسته و کوتاه به حدی که من چیزی متوجه نشدم و اینکه یکروزی با کامپیوتر من یکسری فایل از سایت دانلود کرد و برای من هم ذخیره کرد اما فقط گفت که میخواددوره روانشناسی ثروت یک رو بخرد و هیچ توضیح دیگری باز نداد و متاسفانه من هم سراغ فایلها نرفتم چون هدایت نشده بودم .شش ماه بعد به سمینار رایگان NLPدعوت شدم و همونجا باشنیدن حرفای اون استاد تصمیم گرفتم تغییر کنم و همان روز ثبت نام کردم و جالب اینجاست چون داداشم هیچ صحبت درستی از استاد عباسمنش نکرده بود بهش پیام دادم که به این سمینار بیا که حضوری مطمئناًبهتر جواب میده که ایشون نیومد.

    که بعد از آشنایی با استاد عباسمنش فهمیدم چقدر این روش بهتر از سمینار حضوری هست .

    همزمان با اون کلاسها در سمیناری که مربوط به روابط و همسرداری برای خانمها بود شرکت کردم

    اونجا تصمیم گرفتم برای بهتر شدن رابطه ام با همسرم حتی تکه ای طلا بفروشم در این جلسات هم شرکت کنم و خدارو شکر دیدم با ساعت اون کلاس تداخل داره . ولی از خدا خواستم که برای تغییر زندگی ام راهی پیش پایم بگذارد. زمانی که این درخواست را دادم و بقول استاد همان زمان که تصمیم به تغییر گرفتم اجازه گوش دادن به فایلهای استاد عباسمنش را از سوی خوا دریافت کردم خداروشکر.

    و چون با الهامات از قبل آشنایی داشتم و من بهش می گفتم ندای درون ، همان اوایل آشنایی داداشم پیام داد استاد برتی فایل روانشناسی ثروت تخفیف گذاشته برو بخر و من داشتم در جوابش مینوشتم از کجا بیارم که ندای درونم گفت طلا بفروش و بدون اینکه به داداشم بگم به ندای درونم گوش دادم و جالبه که همسرم هم مقاومتی نکرد و من محصول را خریدم و زمانی که به داداشم گفتم بسیار تعجب کرد که چه باور قدرتمندی داشتم که به این سرعت خرید کردم اونم ثروت ۳ .

    در پناه خدا شاد و سلامت و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    بهمن جمعی گفته:
    مدت عضویت: 3067 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان عزیز و با تشکر از خانم شایسته به خاطر راه اندازی این سفر قشنگ،

    من حدود 2 ماه پیش وقتی طلا گرمی 310 هزار تومن پایین اومده بود رئیس بانک به من پیشنهاد وام 50 میلیون تومنی داد و من با اینکه 100 درصد میدونستم طلا رشد میکنه این وام رو ور نداشتم؛ ولی بعدش که طلا که تا امروز به 440 هزار تومن رسیده و اطرافیانم که این جریان رو میدونستن (چون همون موقع من گفته بودم که با اینکه طلا می خواد گرون بشه من وام ور نمی دارم) من رو ملامت میکردن که چرا ور نداشتی و من هم یکم منفی میشدم که آره بابا اشتباه کردم باید ور میداشتم و این حرفها تا اینکه امروز این فایل رو بعد دو سال دوباره دیدیم.

    حالا چرا دارم این داستان رو تعریف میکنم چونکه من وام گیرنده قهاری بودم( هیچوقت یادم نمیره خواهرم که رفتن واسه من خواستگاری به خانواده همسرم گفته بودن که داداش ما رو همه بانکها می شناسن و بعد که حسابی ورشکست شدم خانومم به شوخی میگفت آره خواهرات گفته بودنا من ساده هم فکر میکردم وای پسره چه مایه داره نگو همه بانکها به خاطر وام می شناختنت) و چون وام گیرنده قهاری بودم دلایل این رفتار رو خوب می دونم حالا چرا وام و قرض و دسته چک نتیجه ای به غیر ورشکستگی نداره : اولا دلیل وام ور داشتن و قرض گرفتن همه به خاطر باور داشتن سرمایه اولیه شکل میگیره و این نگرش باعث میشه از نقطه ای که به خاطر اون ماموریت گرفتی تا در این دنیا شروع کنی شروع نمی کنی و در نتیجه این باعث میشه همش به نقطه اولت برگردی و تا وقتی این روند رو طی نکنی همش دور خودت خواهی گشت دوما وام ورداشتن و قسطی و چکی و قرضی خریدن به خاطر باور عدم فراوانی شکل میگیره با این باور که پول دست مردم نیست شکل میگیره و این باور باعث میشه که تو هم جنسها و مجصولاتت رو قسطی بفروشی و این باور باعث میشه مشتریات ازت چکی خرید کنن و حتی چکهاشون هم پاس نشه و برات دلیلهای بی پولی بیارن و ورشکست بشی و سوما حتی اگه مثل من بدونید که با این وام معامله ای خواهید کرد که سود خوبی خواهد داشت هم بهتون لطمه بزرگی میزنه چرا 1- چون اولا به خاطر اینکه تکاملتون رو طی نکرده درامدتون افزایش پیدا کرده ممکن هستش دچار توهم بشید که آره بابا دیگه من ادم ثروتمندی شدم و فکر کنید که ماه بعد هم همین درامد رو خواهید داشت و این توهم باعث بشه جرکتهای نامعقولی بزنید که حتی پول بیشتری از دست بدید و از طرفی این سودی که با ور داشتن این وام میکنید موجب میشه الگوی ورداشتن وام وقرض و چک و قسط در ذهنتون بسیار قوی مورد تایید قرار بگیره و باعث بشه که در مرحله های دیگه زندگی تون به تبعیت همین الگو دوباره اقدام به وام گرفتن بکنید(به یادتون بیاریید که بابا اون دفعه یادت وام ورداشتی و وضع مالیت خوب شد) و همین کار باعث بشه نشه اونی که شد و کل زندگیتون رو ازدست بدید به قول استاد حتی رسیدن به نتیجه درست از راه نادرست غیر ممکن هستش.

    اینها رو من که نافم رو با وام بریده بودن میگه ها امیدوارم درک کنید

    و یه مسئله دیگه این که حتی راه درست رو هم باید ببینی که با چه نیتی انجام میدیم خیلی ها هستن که اهل وام و قرض و نسیه و قسط نیست و این کمکی به ثروتمند شدنشون نکرده چون وام ور نداشتنشون به خاطر داشتن باور فراوانی و طی کردن تکامل و باورهای درست دیگه نیست و اتفاقا باور دارن که برای ثروتمند شدن باید یا پدرشون ثروتمند باشه و یا باید وام ور دارن ولی چون ترس از ورشکستگی و زندان افتادن و غیره دارن جرات نمیکنن که وام ور دارن و به قول استاد اصلا مهم نیست که ما چه رفتاری نشون میدیم مهم این هست که چه رفتاری رو با چه نیتی انجام میدیم .

    خدایا شکرت یه نگرشی همین لحظه که می نویسم بهم الهام شد نگاه کنید وام ور نداشتن بر پایه ترس حداقل نمی زاره ما بدبخت تر بشیم (و به خاطر همین هست که خداوند در برخی از جاها از جبار بودن سیستمش ما رو می ترسون که حداقل این ترسه باعث بشه ما ضرر بزرگتری نکنیم) ولی خداوند راه بهتری رو به ما نشون میده و درخیلی از ایه ها به ما میگه من

    بی نهایت هستم من همیشه در کنار شما هستم من وهاب و رزاق هستم و این باور ها باعث میشه که ما به خاطر توکل به بی نهایت ثروت برسیم و این باعث متفاوت بودن نتیجه انسانهایی میشه که خدا رو به خاطر رحمانیتش می پرستن و بهش ایمان دارن و نه به خاطر ترس از جهنمش

    وای که این آگاهی چقدر بهم حال داد خدایا ازت ممنونم که دلیل اینکه در برخی از جاها از صفات بازدارندت صحبت کردی فهمیدم

    استاد و خانوم شایسته عزیز ممنونم که ما رو به چالش کشیدید تا نظراتمون رو بزاریم چند بار این نظرم رو پاک خواستم بکنم و با خودم همینجور که تایپ می کردم می گفتم اخه نظر گداشتن به این فایل چه مفهومی میتونه واسه حداقل خودم داشته باشه که درک کردم خدا جونم سپاس

    ذودوستدار شما بهمن جمعی یا خق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    فاطمه عشق است گفته:
    مدت عضویت: 2557 روز

    سلام به هم فرکانسی های عزیزم

    اول از همه خدارا شاکرم که لیاقت گذاشتن اثری از ردپای خود در این سفرنامه پر برکت را بهم داد

    برگ ششم سفرنامه مو طبق تعهدم دارم پر میکنم

    پدر من یه نمونه و الگویی زنده برای تایید حرفای استاده دقیقا

    پدر من در اوایل زندگی خود با مادرم ، نزول گرفته بوده طبق گفته های خود نه تنها سودی نبرده بلکه ضرر هم کرده علاوه بر ضرر های مالی بخاطر شرایط پیش آمده آبرو و عزت و اعتماد به نفس خود را نیز از دست داده و زندگی برایش تبدیل به جهنم شده بوده و از اون موقع به قول معروف پشت دستشو داغ کرده که دیگه تا اخر عمرش از کسی نزول نگیره و اینو به فرزندانش هم تاکید میکنه

    در بحث وام ، پدر من کارمند بانک البته رسمی نیست و تمام زندگی پدر من از وقتی کارمند بانک شده با وام و قسطه همیشه میگه امسال دیگه تمومه این ماه دیگه تمومه و این روند ۱۰ سال بلکه بیشتر هنوز ادامه داره تقریبا همه چیزو با وام گرفته خونه ماشین دانشگاه برخی وسایل خونه و٫٫٫

    اولین بار که این فایل از استاد رو گوش کردم به پدرم گفتم دیگه وام نگیره و هر وقت میخواست وام بگیره باهاش مخالف بودم و نظرمو میگفتم ولی گوش نمیکنه حتی دسته چک ، گفتم پدر حالا ک دسته چکت تموم شده دیگه نگیر ولی گوش نمیکنه و برای هر چیزی هم سری چک میکشه

    مثال استاد دقیقا برای ما پیش اومده بهمن سال ۹۶ مادرم میخواست مبل هاشو بده تعمیرکنن پدرم برای اینکار چک داد و دقیقا علاوه بر اینکه سرشون پایین بود در مقابل فروشنده که گند زده بود به مبل ها در مقابل هزینه ای بالا تازه اون طلبکار هم بوده ٫ من این حرفای استاد رو آویزه ی گوشم کرده ام و حتی به همسر اینده ام هم میگویم ایشون خداروشکر باز نسبت به پدرم منعطفه و منطقی کاملا نه ولی قبول میکنه حرفامو ، من حتی سر خریدن محصولات هم قرض نمیگیرم وای کم بود امروز بگیرم آخه خیلی خواهان محصول ۱۲ قدم هستم خداروشکر قرض نگرفتم یعنی پدرم قرض نداد :)))))))))))

    گاهی قانون فراموش میشه که اینجاست واااااااااااااااااااای بر مااااااااااااااااست

    دوستان وقتی قسطی و قرضی و با وام کاری رو انجام میدهید یا محصولی میخرید حستون از خریدتون خوب نیست من اینو تجربه کردم در خانواده ام پس حیف نیست حس خوب خرید نقدی راه اندازی کار با همون پولی که دارید رو از دست بدین ؟؟؟؟

    امیدوارم تجربه ام مفید واقع شده باشه برایتان

    در پایان استاد دیشب دیدم یه سورپرایز دیگه به سایتتون اضافه کردید برامون مبارکهههه ، قسمت ویرایش کامنت قبل ثبتش توسط گروه تحقیقاتی شما

    از گروهتون هم بابت کار فوق العادشون ممنونم خیلی خوب بود موفق و پیروز باشید

    در پناه الله یکتا

    شاد باشید

    سلامت باشید

    ثروتمند باشید

    سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: