همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 31

1560 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا معینی فر گفته:
    مدت عضویت: 3409 روز

    خدایا شکرت که باز هم یک روز دیگر با احساس خوب همراه این خانواده ی صمیمی هستم امروز ششمین روزی است که پا در این سفر الهی گذاشته ام. من عاشقتم خدا

    سلام به دوستان عزیزم و همسفران دوست داشتنی ام واقعا خوشحالم که می تونم باز هم دیدگاه و برداشتم رو با شما به اشتراک بگذارم.

    امروز استاد درس های زیادی رو به ما یاد دادند ومن هم به نوبه ی خود ان ها را از زبان خودم و در مداری که در ان قرار دارم این اموزه ها را به خود یاد اوری میکنم.

    اره بهترین لحظه برای شروع همین لحظه و با همین چیزی است که الان دارم.اگر مهارتی دارم یا عشق وعلاقه ای در یک زمینه ی خاص بهترین کاری که می توانم انجام دهم این است که با همین توانایی که الان دارم به کاری که دوستش دارم بپردازم شاید الان به اون جایگاهی که افراد موفق در اون زمینه رسیدن نرسیده باشم ولی اون ها هم از همین جایی که من شروع کردم اقدام کردند و اولین قدم رو بر داشتند و اهسته تکامل خودشون رو طی کردند تا به دستاورد های بزرگ رسیده اند اگر بهترین لحظه برای شروع رو همین لحظه ندونیم وبا همین امکاناتی که الان داریم شروع نکنیم خواه رسیدن به استقلال مالی یا موفقیت در یک بیزینس خاص باشد انقدر بین ان هدف فاصله می بینیم و انقدر ذهنمان ان کار را غیر ممکن وبزرگ جلوه می دهد که هیچ اقدامی نمی کنیم.

    درحالی که همه ی افراد ثروتمند وموفق جهان از همان چیزی که داشتند شروع کردند واهسته اهسته مسیر تکامل خو دشون رو طی کرده اند از بیل گیتس گرفته تا هیلتون و استیو جابز.

    همین مسیری که ما نیز برای رسیدن به باورها ی قدرتمندتر و احساس بهتر طی می کنیم و ابعاد وجودی شخصیتمان را نیز بزرگتر می کنیم نیازمند تکامل است و باید از خودمان انتظار بی جا نداشته باشیم و نخواهیم یک شبه تغییر کنیم چون این با سنت های خداوند مغایر است و با داشتن احساس خوب ولذت بردن از مسیر است که به خواسته هایمان می رسیم.

    درس دیگری که یاد گرفتم این است که هیچ وقت وام نگیرم چون وام گرفتن باعث می شود وابسته تر باشم و همچنین درصد هایی باید بپردازم من رو فقیر تر می کنند و همچنین از اونجایی که همش باید به فکر قسط های اون باشم و همواره احساس نگرانی داشته باشم برای پرداخت قسط که نکنه دیر بشه طبق قانون جهان نگرانی نگرانی بیشتر و احساس بدتر رو رقم می زنه

    و اگر بخوام با وام گرفتن قانون تکامل رو دور بزنم دارم خودم رو از موفقیت دور می کنم مثل امپولیه که یک بدنساز می زنه و وقتی که دیگه تمرین نکنه زود بادش می خوابه،یعنی فرد هنوز لیاقتش رو پیدا نکرده هنوز درسهاش رو یاد نگرفته می خواد یکشبه ثروتمند بشه شاید چند روزی هم چوا دستش بیاد و لی همون طوری یکدفعه با مخ می خوره زمین و هرچی داشته از دست میده برای این که ثروتمندبشیم باید اروم اروم درس هامونو یاد بگیرم واون پایه و فنداسیون رو خوب بریزیم.

    همین طور برای چک نیز قابل برداشت است وقتی از دسته چک استفاده می کنم دارم روی چیزی حساب می کنم که الان ندارمش و این احساس نگرانی برای پرداخت پول در زمان مقرر من رو از ارامش دور میکنه و همواره نگرانم پس یاد گرفتم که هیچ وقت نه از وام ونه از دسته چک استفاده نکنم و این طوریه که ارامش بیشتری سراغم می یاد و ایده های ثروت افرین بیشتری رو می تونم دریافت کنم.

    واقعا خدا روشکر می کنم بابت این احساس خوب واین اموزه های الهی که خداوند از دستی از دستانش به ما یاد می دهد.

    عاشقتونم و در پناه خداوند شاد،سالم و ثروتمنددر دنیا و اخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    روح انگیز پورمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 1929 روز

    به نام خدای مهربان

    ششمین روز سفرنامه

    قانون تکامل

    هرچی بیشتر میگذره ازبودن دراین خانواده ارزشمند عباس منش بیشتر وبیشتر پی میبرم به این قانون تکامل

    اینکه ایده های کوچیک اجرا کردنش شهامت میخواد قبول دارم من یه خانم خانه داری هستم که خیلی زیاد علاقه به کار وخلاقیت دارم یه سری علایق مختلف دارم که بیشتر درمورد هنر هست بخوام اسم ببرم نقاشی بافتنی اشپزی کار لباس وخلاقیت باهر وسیله تزئینی داستان نویسی جزو علایق منه

    من چن سال پیش بدون کوچکترین سرمایه ای شروع کردم یه کانال لباس زدم بایه سری تولیدی ها که کم کم پیدا کردم کارم رو گسترش دادم وواقعا برام لذت بخش بود پول ساختن

    چون شوهرمن وضع مالی خوبی داره خداروشکر وخیلی ها منو مسخره میکردن که توچه احتیاجی به پول ساختن داری ولی ازهمون اول من دوس داشتم خودم درامد داشته باشم واون اویل مادر وشوهرم خیلی بشدت ناراضی بودن وهمش میگفتن مردم چی میگن وای یادم میفته اون موقع پی میبرم چقدر مقاومت کردم وچقدر ایمان داشتم که کارم درسته

    من ازپنج هزار تومن شروع شد سودم تا ماهی یه تومن دوتومن وقتی نتایج بزرگ شد بقیه دیگه مقاومت خودشونو گذاشتن کنار والان تشویقم میکنن

    من به قدری رو این موضوع که انسان بایدخودش پویا باشه وپول بسازه اعتقاد دارم با اینکه الان کل سرمایه کمم هم دادم کارمو گسترش دادم ولی وقتی با استاد وسایت اشنا شدم بااینکه انقدر دوس دارم محصولات وداشته باشم ولی ازشوهرم نخواستم که بهم پول بده و دوس دارم پول محصولاتو خودم خلق کنم

    ولی الان مشکلی که وجود داره من تو یکی ازهمین علایقم بافتنی رو به طرز خیلی حرفه ای بلدم اونم بخاطر همین قانون تکامله چون از بچگی دوس داشتم وبدون رفتن کلاس یااموزش انچنانی خودم با ازمون وخطا یاد گرفتم هرکسی کارهای منو میبینه درزمینه بافتنی واقعا انگشت به دهن میمونه ازپادری تابلو لباس عروسک بافی وخیلی کاربرد داره یعنی من خیلی ایده برام الهام میشه راجبشون ودوس داشتم این حرفه رواموزش بدم

    برای همین چن ماه پیش یه پیج اینستا زدم و شروع کردم کارهای خودمو توش گذاشتم کم کم لایک وسوالها شروع شد وعده ی میخواستن من براشون سفارش انجام بدم

    من خیلی ذوق داشتم ولی ازاونجایی که یه کم هم چشمام اذیته نمیتونم زیاد ببافم دوس داشتم اموزش بدم حتی یه سفارش هم گرفتم پادری ۱۳۰برای دوجفت ولی وقتی خواستم کاموا بگیریم وببافم شوهرم بشدت اعتراض کرد که مگه کم گذاشتم برات توپول میخوای به خودم بگو وازاین حرفا

    من اون پیج وپاک کردم ولی خیلی دوس دارم کارم جوری باشه که بتونم به این علایقم برسم

    میدونم کمبود عزت نفس وباورهای درستی راجب ثروت ندارم ولی خیلی دوس دارم اموزش بدم این هنر رو

    وقتی به این فایل سفرنامه برخوردم همش حس میکنم دارن به من میگن برو دنبال علایقت ولی انگار تا نتایج بزرگ نباشه بقیه راضی نمیشن

    الان این ایده هم اومد ذهنم که میتونم این اموزش هارو کتاب کنم ولی هنوز هیچ اطلاعاتی ندارم راجب چاپ یا اصلا میشه یانه

    من بشدت ذهن خلاق وایده پردازی دارم جوری که اطرافیانمم میگن شم اقتصادی خوبی دارم حتی چندین بار راجب شغل شوهرم ایده دادم که باعث رونق کسب وکارشون شده حس میکنم تواجرا ضعف دارم

    درمورد صحبتهای استاد هم باید بگم دقیقا شوهر منم همین اعتقادات رو دارن وکارشون هم برای همین ازاده که دوس ندارن کارمند باشن ومحدودیت داشته باشن بشدت ازوام وقرض بدشون میاد وتا الان به هر موفقیتی رسیدن قانون تکاملشون رو طی کردن و ما تاحالا هیچ وسیله خونه ای قسطی یاچکی نخریدیم حتی اون موقع که اوایل زندگی تاچن سال تلویزیون نداشتیم

    ومن کاملا بااین قانون تکامل هم فازم وخیلی تجربه اش روداشتم تو زندگیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    عباس امیری گفته:
    مدت عضویت: 2131 روز

    بنام خدای هدایتگر

    ششمین روز این سفر پربرکت(دور دوم)

    سلام بر تمامی عزیزان

    باز هم خدا رو شاکرم بابت هم سفر شدن دوباره من در این سفر فوق العاده

    تجربه من از رعایت قانون تکامل:

    من در زمینه ی پروژ ه دانشگاهی قصد داشتم که خودم پروژه رو انجام بدم.یادم میاد اولین قولی که اون موقع به خودم دادم این بود که صبور باشم و عجله نکنم.

    خب من شروع به کار کردم از نقطه ی صفر و هیییچ گونه اطلاعات قبلی از پروژه نداشتم.آروم آروم مطالعه کردم و با حوصله پیش میرفتم.مواقعی هم ذهن میخواست عجله کنه و نجواهایی رو شروع به استارت زدن میکرد اما من خیلی زود با تلاش سعی میکردم که ذهن رو قانع کنم عجله نکنه و نجواها خاموش بشن.یکی از کارهایی که برای سرکوب کردن نجواها میکردم این بود که مرتب به خودم یادآور میشدم که ببین امروز چقدر اطلاعات خوبی کسب کردی دیدی چقدر خوب بود چقدر واضح تر شد برات،دیدی امروز این مقاله رو راحت تر از قبل خوندی و…

    با اینجور رفتارها خیلی زود به حس و حال خوب میرسیدم.در نهایت با رعایت قانون تکامل طوری پیش رفتم که حتی استاد راهنمام متعجب شده بود و گفت واسه مقطع ارشد این کارها دیگه نیازی نیست.بلاخره به لطف خدای مهربان تونستم تز کارشناسی ارشد رو بدم و با این کار حس کردم ظرف وجودی من مقدار گسترش یافت و از این بابت بسیار خوشحالم.

    عجله کردن دقیقا با قانون تکامل در تضاد هست و خیلی هامون درس ها گرفتیم از این عجله کردن و میدونیم نتیجش چی هست هرچند یه وقتایی آرامش رو حفظ کردن کار راحتی نیست ولی خب این هم تکامل میخواد و قابل اجراست خدا رو شکر.

    مرسی از کامنت های قشنگتون

    در پناه الله یکتا شاااااااااد و ثروتمند باااشید در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سعیده و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    سلام به همگی

    خدایا شکرت

    وقتی باورش کنی و ازش بخوای که کمکت کنه حتما این کار رو میکنه. خدایا بابت هدایت امروزم ممنون

    این فایل نشانه امروز من بود و دیروز از خدا خواستم که کمکم کنه که دیگه کارم رو شروع کنم و بهش می گفتم که بگو که چرا بعد از سالها هنوز اقدام نکردم و این نشانه برام اومد

    من بخاطر این که ی باور غلط به نام کمالگرایی دارم و منتظرم همه چیز درست بشه بعد اقدام کنم بخاطر اون هنوز دست نگه داشته بودم ولی امروز با این فایل یاد گرفتم که شروع کنم با همین امکاناتی که دارم و کم کم رشد می کنم .

    تو دوره عزت نفس که هستم فهمیدم که من باورم نسبت به خودم ضعیفه. دوستان باورتون نمیشه دیروز که تو ماشین منتظر بودم همسرم بیاد گوشیم رو باز کردم و به عکس هاش که نگاه می کردم. ی بنر دیدم از افرادی که تو حوزه های مختلف موفق شده اند. عکس خانم ها رو بزرگ کردم و به خودم گفتم سعیده اینها هیچ چیزی بیشتر از تو ندارند اینها همشون مثل تو هستند. باور کن که می تونی و شروع کن . دوستان باورتون نمیشه که چقدر این جملات بهم قدرت داد و امروز صبح پاشدم و اولین قدم رو برای کارم با قدرت برداشتم و بعد اومدم سر زدم به سایت دیدم که نشانه امروزم اینه دیگه با قدرت فقط ادامه میدم. خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 1975 روز

    به نام الله یکتا. ششمین روز از سفرنامه

    استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی واقعا ممنونم ازتون من تواین فایل درس های بزرگی گرفتم با اینکه در حال حاضر هیچ درآمدی و کسب و کاری ندارم اما متوجه شدم که باید از همینجا شروع کنم با اینکه هنوز هیچ ایده ای ندارم اما توکل میکنم به خداوند و میدونم که ایده بهم الهام میشه. و هرگز در زندگیم وام نمیگیرم و هرگز دسته چک نمیگیرم و از همینجا با همون پولی که دارم شروع میکنم و حتی از همسرم برای شروع کارم پولی قرض نمیگیرم و اجازه میدم تکاملم طی بشه و به جاهای بالاتر برسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    نوشین نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 2051 روز

    به نام خدای عشق و ثروت

    واقعا باید از همین جایی که هستیم شروع کنیم ،قانون جهان حال عالی اتفاقات عالی پس وام نگیریم و قسطی خرید نکنیم که فرکانس عدم لیاقت و نگرانی را ارسال نکنیم ،حتی خورشید هم.نیاز به تکامل داره و روند هست تا کم کم طلوع و غروب کنه و خدا هم جهان را یک روزه نیافریده پس ما هم باید درسهامون را یاد بگیریم با تکامل رشد کنیم و پخته بشیم در کار تا به مقصد برسیم

    سپاس فراوان 🙏🕊🕊🕊💎💎💎☺☺☺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مرضیه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2013 روز

    سلام

    روز ششم سفرنامه

    من اوایل که با این قانون آشنا شدم که استاد میگفتن باورهاتون عوض بشه ثروت وارد زندگیت میشه همش منتظر بودم از یه جا یه پول قلمبه بهم برسه ‌ولی هیچ اتفاقی نیفتاد

    بعدها با شنیدن فایلهای بیشتر فهمیدم این قانون تکاملرو

    اینکه باید از هرچیزی که داریم شروع کنیم

    ومن این تصمیم رو گرفتم که با هزیته اندکی که دارم یه کاری رو شروع کنم که خودش بهم ایده شو گفت و از خودش خواستم موفقم کنه و مشتری برام بفرسته

    این فایل هم مثل فایل های دیگه پراز درس هست واقعا لذت میبرم روز به روز آگاهی هام بیشتر میشه

    روز به روز ترمزها و پاشنه آشیل هایم رو پیدا میکنم

    من حتی با شدت علاقه ای که دارم به خریدن دوره ها ولی نخواستم از همسرم پول بگیرم برای خریدشون چون فهمیدم این قانون تکامل رو فهمیدم که با همین فایلهای رایگان که واقعا بی نظیر هستن من نمونه شو جایی ندیدم.میتونم به پولی که میخوام برای خرید دوره ها برسم فقط باید تکاملم رو طی کنم تا آگاهی هام بیشتر بشه و بیشتر رو خودم کار کنم

    خدایا بی نهایت سپاسگذارم که منو تو این مسیر پراز نور قرار دادی

    استاد عزیز خیلی سپاسگذارم ازتون بابت این صحبت های عالیتون انشالله هزارسال عمر کنید و مردم رو هدایت کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    عاطفه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2397 روز

    به نام ربّ العالمین

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته ی بهترینها و دوستان گلم

    روز ششم سفرنامه من

    به گذشته که نگاه کردم تجربیات زیادی از طی کردن تکامل یا عدم طی کردن تکامل داشتم

    ولی بنظر خودم مهمترینش این موضوعه…

    من دختری به شدت وابسته به خانواده بودم و فقط تجربه چند روز دوری داشتم اونم خونه پدربزرگم میرفتم

    تا اینکه سال 91 دانشگاهی قبول شدم با فاصله 14 ساعت تا خونه!

    هم شوق دانشگاه رفتن داشتم هم ترس از دوری و تنهایی…

    بالاخره دانشگاه دولتی بود و باید میرفتم وگرنه دو سال محروم میشدم از کنکور دادن

    تا دو ترم اول خیلی سخت بود برام و همش احساس دلتنگی داشتم و فقط به دنبال انتقالی گرفتن به شهر خودمون بودم که جور نشد و موندگار شدم

    و البته خداروشکر میکنم که جور نشد

    چون تجربیاتی که الان دارم نسبت به اون عاطفه چند سال پیش زمین تا آسمونه

    از سبک زندگی مردم اون شهر فهمیدم زندگیو زیادی جدی گرفتم و باید بیشتر خوش بگذرونم و تفریح کنم

    استقلالی که اون سالها داشتمو نمیخاستم با هیچ چیزی عوض کنم اینکه قرار نیست کنترل بشی و خودم مسول تمام اعمالم هستم

    روابطم گسترش پیدا کرد و دوستانی از سراسر ایران داشتم که کمک زیادی به وسعت دیدم کرد و فهمیدم همه جور آدمی با همه جور آداب و رسومی هست که راحت میتونیم کنار هم زندگی کنیم بدون هیچ قضاوتی

    ووووو

    و کلی تجربه و درس زندگی که بنظر خودم پیشنیازی بود که درک کنم از زندگی چی میخوام

    من دیگه اون دختر وابسته و حساس نیستم

    و الان که تو این مسیر هستم خیلییییی راحت تصمیم به مهاجرت گرفتم و تنهایی برای رسیدن به اهدافم تلاش کنم

    خداروشکر میکنم که الان بهتر قانون تکاملو درک میکنم و اون عجله ای که برای رسیدن به خواسته هام داشتمو ندارم و میدونم هر چیزی در زمان مناسب و مکان مناسبش رخ میده و نیازی به تقلای من نیست و فقط روی خودم کار کنم.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    رها پرورده گفته:
    مدت عضویت: 2389 روز

    به نام خدا

    سلام

    روزششم سفرنامه

    یکی ازمواردنقش اجرای قانون تکامل درزندگی من اینه که من وقتی سنم خیلی کم بودعلاقه داشتم آشپزی کنم وتوی خونه آشپزی میکردم دراندازه کم برای خودمون،به مرورغذاهای بیشتری درست کردم وچیزهای بیشتری یادگرفتم ونکات زیادی تواین زمینه یادگرفتم،وتواین زمینه مقداری تجربه کسب کردم وکم کم درمقداربزرگتروبرای مهمانیهای تقریبابزرگ خانه ی خودمون آشپزی میکردم اونم باکیفیت خیلی عالی،وتواین زمینه تااون حدی که پیش رفتم تجربه های خیلی خوب وارزشمندی کسب کردم،وتااین حدتواین زمینه روندتکاملی روطی کردم،البته شغلم آشپزی نیست وفقط تاهمین حدپیش رفتم،ولی ازمقدارکم وکیفیت های پایینترتونستم به جایی برسم که بتونم درمقداربیشتروباکیفیت عالی وتنوع بیشتربرای مصارف خودمون غذادرست کنم،وتوهرزمینه ای روندتکاملی تاهرکجاکه فردبخواد ادامه بده میتونه ادامه داشته باشه وتکامل هرچه بیشتروبیشترطی بشه.

    سپاس ازاستادعزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سید مهدی سجادی نیا گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانواده دوست داشتنی خودم

    ششمین برگ از سفرنامه

    قانون تکامل؛ قانونی که من بعد از یکسال با چک و لگد جهان درکش کردم

    من علاقه زیادی به نوشتن داستان های فانتزی تخیلی دارم برای همین وقتی دو سال پیش این فایل استاد رو نگاه کردم با خودم گفتم باید از همینجا و همین الان شروع کنم

    شروع کردم به نوشتن رمان ولی خیلی هم به فیلم و سریالهای تخیلی علاقه داشتم

    کلی از این فیلمها تو کامپیوترم داشتم و با اینکه استاد میگفتن تلویزیون و فیلمها و کلا هرچیز رسانه جمعی هست از زندگیتون حذف کنید ذهن منطقی من میگفت که اینا اشکالی نداره و …

    دو سال با همین ذهنیت گذشت

    من تو این دوسال کلی بیماری های جسمی داشتم کلی افکار مریض داشتم و حتی یکدونه رمان هم نتونستم بنویسم

    تا اینکه چند وقت پیش تصمیم گرفتم به حرف استاد گوش کنم(بعد از دو سال)

    همه فیلمها و سریالها رو پاک کردم

    چه حسی خوبی رهایی از وابستگیها

    دوباره سلامتیم رو بدست اوردم و از نظر روحی و ذهنی حالم بهتر شده

    الان از زیر صفر دوباره شروع کردم به نوشتن نمیتونم بگم که کاملا قانون تکامل رو فهمیدم ولی خیلی بهتر از قبل میفهمم(خداروشکر)

    در پناه الله یکتا شاد باشید سلامت باشید ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: