همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 43 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-13.gif
800
1020
مدیر فنی
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
مدیر فنی2015-06-05 00:00:002022-12-29 00:40:45همین لحظه بهترین زمان برای شروع استشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد، دوستان و خانم شایسته عزیزم
🌎🌱روز ششم
چقدر تکامل موضوع کلیدی و اساسی ایه.
حتی درک و فهم قانون و اشتیاق برای کار کردن روی خودمون و متعهد شدن هم تکامل میخواد و این رو من کاملا حس میکنم توی هر کاری که میخوام انجام بدم.
مثلا من میخوام شروع به کار کنم و زنگ میزدم جاهای مختلف برای اینکه رزومه ام رو بفرستم. روز اول 4 5 جا زنگ زدم و جوابای تقریبا خنثی ای میگرفتم. یعنی انگار خیلی جدی نمیگرفتن.
چرا؟
چون خودم هنوز خودمو جدی نگرفته بودم. و هنوز برام واضح نشده بود که من چقدر برام مهمه که وارد این کار بشم. روز بعد با دقت بیشتری سرچ کردم. روز بعد که زنگ میزدم برخورد بهتری داشتن و یواش یواش با اشتیاق اونا هم از من رزومه میخواستن.
به مرور موقعیت های بیشتری داره برام به وجود میاد و قبلی ها هم دارن جواب میدن.
و من اینجا، به خودم تعهد و قول دادم که اینقدر پی اینکارو بگیرم و هدایت از خدا بخوام، که از چندتاشون نتیجه ی قطعی بگیرم.
با خودم گفتم اینقدر این راه رو ادامه میدم تا متیجه اونجوری بشه که من میخوام.
و خدارو بابت این تعهدم شکر کردم.
یادمه روزای اولی که داشتم میومد تو مسیر مینشستم برنامه ریزی میکردم و مینوشتم که برای کار کردن روی خودم، از صبح که بیدار میشم اول سپاسگزاری میکنم، بعد مدیتیشن میکنم، بعد فایل فلان دسته رو گوش میدم، بعد فلان کتابو میخونم و خلاصه مفصلا یه ایده آل غیر واقعی برای اون زمان خودم مینوشتم.
و توقع داشتم چون از وجود قانون اطلاع پیدا کردم، حالا دیگه باید هر چه در توان دارم بزارم که ازش استفاده کنم.
نمیدونستم که همینم تکامل میخواد.
اون برنامه که هیچ وقت عملی نمیشد و در بهترین حالت فقط شاید 20 درصدش اجرایی میشد🙂
ولی به مرور چون این خواسته در وجودم بود بیشتر فهمیدم چی به چیه و الان دیگه یجورایی داره اتوماتیک میشه همه ی کارا برام.
اما قبلش نمیشد. چون اصلا درک خاصی نسبت به این موضوع نداشتم. میدونین، انگار نمیشد. انگار یه حائلی دور ذهن من بود و بهترین تعبیرش اینه که در مدارش نبودم
و الان دیگه وقتی هر روزم رو با روز قبل مقایسه میکنم، میبینم که دارم بهتر میشم و به مفهوم تکامل پی میبرم.
و این، این نوید رو به من میده که ادامه دادن این روند توی یه بازه زمانی یکم طولانی تر، چه معجزاتی میتونه در درون و شرایط جهان من رقم بزنه.
«کلا در مسیرِ درکِ قانون تکامل بودن، خیلی به آدم آرامش میده.»
باعث میشه آدم از هر ذره پیشرفت خودش لذت ببره. اینم چیزیه که فقط خودمون میتونیم حس کنیم و نه هیچ کس دیگه.
خدایا شکرت که به تعهدم برای دنبال کردن روزشمار عمل کردم.
خدایا شکرت که این هفته فرصت منو زیاد کردی تا بتونم روی خودم بهتر تمرکز کنم دارم ایمان میارم وقتی تعهد نشون بدم تو راه ها رو برام باز میکنی، دارم میبینم و ازت بینهایت سپاسگزارم🤍
شاد و سلامت باشید✨🌱
ب نام الله هدایگر ب سمت
زیبایی شادی ثروت و حال خوب
سلام ب استاد و همه دوستان
=چقد در زمان مناسب هدایت شدم ب این فایل خدایا شکرت
=هر چیزی بخاد به صد برسه باید 98.99طی کنه
جهان تکاملیه و دارای رونده
=جهان بر اسای تکامل کار میکنه
چقد نمایش تکاملی جهان که گزاشته بودید زیبا بود
=اگر میخای ثروتمند بشی از همین سرمایع ای که داری شروغ کن
=اگر بتونی ی ریالتو بکنی دو ریال صد نیلیون میتونی بکنی دویست میلیون
=اگر فکر کنی با وام گرفتن میتونی پیشرفت کنی سخت در اشتباهی چون تکامل طی نکردی
مثل بدنسازی که با امپول بدنشو میاره بالا
=دورترین راهها هم با یک قدم شروع میشه
=تمام افراد موفق با تکامل ثروتمند شدم
=درسهایی که بدون سرمایه بدست می اوریم ارزشمند هستن و ازشون نگزریم
=باید مهارت ثروتمند شدن یاد بگیریم
=با وام گرفتن در کارمندی مطیع اونا میشیم و مجبور میشیم در اون کار بمونیم
=چک داشتن یعنی من لباقت داشتن اون جنس ندارم .و چقد مثال خوبی زدید واقعن با پول نقد خریدن چقد هم احترام میزارن ب ادم
=طبق قانون جهان هستی نگرانی نگرانی میاره و با داشتن چک حال بد حال بد و اتفاغات بد
=وقتی ذهن اروم باشه ایده های ثروت ساز سراغ ادم میاد
=اگر ب خدا ایمان داشته باشیم هزاران برابر اون چیزی که میخاییم قسطی بخریم ثروتشو میده
=وام نگیریم و موقعی چیزی بخریم که پولشو داریم
منم چکمو سوزندم خیلی وقته یعنی با چهل سه چهار تا برگ سوزندم که دیگه اصلن بهم ندم
و چن سال وام نگرفتم
دیگه هیچ وقت وام نخواهم گرفت چون هر دوش احساس بد میده بهم و ایمانو واقعن از بین میبره
چقد فایل زیبایی بود
آرزوی
سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم برای همه دوستانم
فقط وقتی در آرامش باشیم ایده های خلاق و پولساز به ذهن ما میرسه
وای خدای من چقدر قانون شگفت انگیزه هر مسئله ای رو از هر جهتی بررسی میکنی به یک قانون واحد میرسی… ما اومدیم توی این دنیا که خوشبخت زندگی کنیم و تجربه زیبایی کسب کنیم همین…. آرامش لازمه ی خوشبختیه… نگرانی و استرس و حال بد آرامش ما رو از بین میبره و قرض کردن و چکی کار کردن برای ما استرس و اضطراب میاره….. این روابط برای من شگفت انگیزه چون در عین سادگی اکثرا بهش بی توجه میشم در حالی که در یک کلام هرکار و حرکتی که حس خوب آرامش و ایمان رو در ما تقویت کنه موافق قانون هست و هرچیزی که نگرانی ک در نتیجه بی ایمانی به خداوند هست رو در ما بوجود بیاره مخالف قانون…
امید دارم که هر روز درکم از قانون جهان هستی بیشتر بشه و این ردپا رو از خودم به جا میذارم تا بعدا تکمیل ترش کنم با عشق به شما دوستان عزیزم
abasmanesh.com
به نام خدا – سفرنامه روز 6
یکی از موارد مهم تو این فایل – باید با سرمایه خودمون بزینسمون رو شروع کنم – نباید وام بگیریم – نباید چکی کار کنم.
نباید گول این شرکت ها رو بخورم که وام میدیم بهت با سود کم – اینها میخوان سر به زیرم کنند – میخوان همیشه تو شرکتشون بمونم و براشون کار کنم.
قانون تکامل در جهان حاکم هست – باید تکاملم رو طی کنم – من نمیتونم ی شبه ثروتمند شوم – نمیتونم ی شبه به اندام رویاییم برسم – نمیتونم ی شبه روابط عاطفی ام رو دگرگون کنم. – – همون طور که جهان ی شبه به وجود امده – همون طور که حورشید یک دفعه طلوع یا غروب نمیکنه – همان طور که ی درخت ی شبه بزرگ نمیشه
به قول ی بزرگوار – که اگر لوبیایی که دیروز کاشتی رو امروز ببینی چیه – ی لوبیلی خیس …
نباید عجله الکی کنم – نباید روی دیگران حساب کنم – نباید حساب کنم رو پول قرضی دیگران – نباید حساب کنم رو وام دولت – باید رو خودم تمرکز کنم و فقط رو خدای خودم تمرکز کنم – باید قدرت رو از همه ی دستان خدا بگیرم و فقط به خود خدا بدم.
باید چک رو کنار بگزارم – باید قسطی خریدن رو کنار بگزارم – و همواره به صورت نقد و با اعتماد به نفس…
خدایا شاکرم ازت بابت این فایل بی نظیر که بهم یاد داد تو تله نیفتم….
طبق قانون جهان – اگر بخوای با پول قرضی کار کنی – به این معناست که این پول رو خودت در نیوردی – عرضه این پول رو نداری – شایستگی این حجم از پول رو نداری – و میری گند میزنی بد رقم – جهان منیبینه این پوله به مدار تو نمیخوره – به شکل نادرست خرج میشه و هیچ کاری رو از پیش نمیبری..
یادم باشه که قرض و وام من رو نگران میکنه – همیشه به این فکر میکنم که شاید نتونم پس بدم – من رو استرسی میکنه – و باعث میشه درآمدم بیاد پایین.
خدا را شکر بابت این فایل و انجام این روز از سفرنامه ام…
برگ ششم سفرنامه
سلام به همه دوستان عزیزم
تصمیم من بعد از دریافت اگاهی های این فایل اینه که
اولا از همین اول کار هیچوقت وام نگیرم، از هیچ کس حتی هزار تومان پول قرض نگیرم، دسته چک نگیرم، چیزی رو قسطی نخرم و فقط نقدی و با سر بالا خرید کنم.
نکته مهم دیگه اینه که از همین چیزایی که الان دارم شروع کنم
من میخوام یه شرکت معماری خیلی بزرگ و نو خلق کنم.
برای این کار باید اولا مهارت های نرم افزاری رو یاد بگیرم، بعد کاراموزی کنم و کار کنم و بعد شرکت خودمو بزنم.
پس قدم اول برای من گسترش مهارت های نرم افزاری هست.
به خودم قول میدم از 24 بهمن 1401 شروع به یادگیری هدفمند و متعهدانه نرم افزار ها کنم و یکی پس از دیگری از بحرشون کنم.
خدایا شکرت بابت درسی که یاد گرفتم و تصمیمی که گرفتم.
شاد و سلامت باشید؛)
سلام بر استاد عباسمنش و مریم شایسته جان
روز ششم
شما درست میگید استاد جان با وام گرفتن هیچ کس به هیچ جایی نرسیده
یکی از اون آدما خوده من هستم و این صحبت هاتون رو با گوشت و پوست و استخونم درک میکنم
تنها هنر من یاد داشتن رانندگی بود حدودا 4 سال پیش با استفاده از وام یه پراید خریدم اون موقع 22 میلیون تومن که باهاش کار کنم
خداییش هم کار میکردم آژانس و سرویس مدرسه
ولی اوضاع بهتر که نشد بد و بدتر شد
فقط باید میدویدم صبح تاشب جونی برام نمیموند
فکر بدهی اینجا اونجا فلان چی فلان کار
پس باید کار کنم تا جوابگوی همه اینا باشم
و در آخر این دست و پا زدن ها چیزی جز احساس کمبود احساس قربانی بودن بهم دست نمیداد
چون کار کردن مدام و از اون طرف نگرانی بابت بدهی و مخارج خود ماشین نمیزاشت من لذت ببرم از زندگیم نمیزاشت از اومدن مهمون و رفتن به مهمونی لذت ببرم نمیزاشت با بچه هام خوش اخلاق خوش رفتار باشم
گرفتن اون وام و خریدن اون ماشین منو مجبور میکرد که باید کار کنم و از کار کردنم هم لذت نمیبردم چون خستگی تو تنم میموند و من بعد این همه کار کردن تهش چیزی نداشتم که خودم خوشحال کنم با یه خرید کوچولو
اون ماشین فروخته شد بماند که چه مصیبتهایی کشیدم از سر بی ایمانیم به قدرت خدای قادرم بخاطر وجود اون ماشین و قسط هاشو خرج هاش و توقعات اطرافیان و و و و
قیمت اون ماشین الان ده پونزده برابر شده و من ندارمش و چیزی که ازش مونده قسطای هر ماه عقب افتادشه
وقتی مثال مبل قسطی رو زدین من خودم رو می دیدم هم پولم رفته هم ماشینم هم خیلی چیزای دیگه
و مقصر تمامش خودم بودم
داشتن قرض و بدهی از من یه نوکر خیلی خوب ساخته بود برای پول
من شده بودم نوکر پول آره و الان متوجه میشم چقدر مشرک بودم به خدا و این روزا تمام سعیم اینه که دل به هیچ کس و هیچ چیز نبندم و امید به غیر خدا نداشته باشم
خیلی حواسم جمع شده امروزا که اگه به کسی لطف و محبتی داشته باشم بخاطر این نباشه که اون واسه من یروزی یه جایی کاری انجام بده
و از وقتی ریز بین شدم خیلی خیلی رگه های شرک رو تو وجود خیلی از آدما میبینم
و میگم خدایا شکرت که بهم این آگاهی رو دادی و خداروشکر اگه یجایی از مسیر خارج بشم زود مچ خودمو میگیرم
خلاصه که تصمیم جدی گرفتم و البته تعهد دادم به خودم که بهیچ عنوان قرض نکنم و نسیه چیزی نخرم وام نگیرم و از همین جایی که هستم شروع کنم
و انصافا شیطان هم بیکار ننشسته با نجواها
بزارید بگم کل ماجرا رو
من از وقتی با شما آشنا شدم و فایل های شمارو گوش میکنم همش از خدا میپرسیدم خدایا چه کاری واسه من خوبه علاقه من به چیه؟چی یاد بگیرم واسم عالیه
و بارها من بین چند گزینه ای که میگفتم یکی شون که آموزش دیدن کامپیوتر بود همش تکرار میشد
با اینکه هیچی ازش نمیدونستم حتی خاموش روشن کردن و حتی پولی هم نداشتم
تصمیم گرفتم که برم یه آموزشگاه بپرسم و خلاصه یطوری شد که الکی الکی شد واسم که برم آموزش ببینم
و دوره اولیه یعنی کاربرicdl رو گذروندم و خدمت استاد عزیزم بگم که هم کتبی هم عملی جلسه اول قبول شدم با نمره خوب
و به این فکر افتادم یه لپ تاپ بگیرم و فقط بهش فکر میکردم بدون اینکه برنامه ای داشته باشم پولی داشته باشم با احساس خوب تصور میکردم لپ تاپ دارم
و یجوره با حال 4 میلیون بدستم رسید
و حالا میرسیم سر این جمله ای که شما گفتید از همین جایی که هستی شروع کن قرض و وام نگیر
و من به دنبال لپ تاپ هستم با 4 میلیون
نا گفته نمونه که کلی مسخره هم میشم که با این پول چیز به درد بخوری نمیتونم بخرم
بهم پیشنهاد قسطی خریدن رو میدن و من قبول نمیکنم من سر تعهدم هستم میخوام از همین جا شروع کنم
چون میدونم که با ایمانم به خدا و عجله نکردن و احساس خوب داشتن اون لپ تاپ یا سیستمی که خدا واسم در نظر گرفته به دستم خواهد رسید . من ایمان دارم به خدایی که یک برگ از درخت بدون اذنش نمیفته زمین و میلیونها درخت هس تو دنیا
من ایمان دارم به خدایی که همه چیز رو برای من خلق کرده و من رو برای خودش خلق کرده
من ایمان دارم به خدایی که سعادت و خوشبختی و سر بلندیه منو میخواد چون به محض اینکه یه کوچولو پامو کج بزارم منو با نشونه ها هوشیار میکنه و برم میگردونه ب سوی خودش
من ایمان دارم به خدایی که عاشق منه
من همه این آگاهی هارو
همه این دلدادگی ها به خدامو
همه این عشق های خدایی رو
مدیون شما بزرگوار هستم استاد عزیزم
آرزوم دیدن شما از نزدیکه
پس باید خودمو بکشم بالا باید به نتایجی در خور انسان بودنم برسم
خیلی دوستتون دارم
به امید دیدار
سلام به استاد عزیزم
سلام به دوستان
من با راهنمایی استاد و هدایت رب همه کارم و انرژیم
رو متمرکز کردم رو علاقه ام ، همه چیز رو رها کردم و رفتم سراغ رشته حقوق که از کودکی علاقه داشتم و خودم رو تو این کار می دیدم به فضل و هدایت خدا همون سال اول تحصیل تونستم 3 تا پرونده بگیرم و با کمک اساتیدم مشاوره بدم حتی خود اساتید دانشگاه و دوستان ترم بالایی تعجب کرده بودن من این روند رو تکامل خودم میدونم و همچنان با توجه به وعده الله که گفته (ان علینا للهدی)ادامه میدم …
همیشه این شعر با صدای استاد عزیز تو گوشمه؛
تو خود پای در راه نه و هیچ مگوی
خود راه بگویدت که چون باید کرد
به نام مهربون خدای هدایتگرم
سلام سلام
به استاد عزیزم
و به همه دوستای همقدم در این مسیر
امروز ششمین روز از روز شمار تحول زندگی من هست .
در مورد آگاهی های این فایل من مثال های خیلی زیادی دارم توی زندگیم . و واقعا احساس میکنم تا الان یکی از بزرگترین ترمزها و موانع حرکت ام توی مسیر های مختلف ، همین موضوع کمالگرایی هست. همیشه ناآگاهانه این کار رو انجام میدادم و فک میکردم اگه قراره بدون شرایط ایده آل یا بدون مهارت ایده آل وارد یه کاری بشم ، بهتره که اصلا وارد نشم بهش . فکر میکنم مواردش خیلی زیاده اما اونایی که برام ملموس تر بوده رو مینویسم اینجا ، که بعدا چک کنم و روند تغیراتم رو ببینم .
اولین مورد کار و تدریس توی رشته ی خودم هست . من الان دارم ارشد میخونم ولی همیشه این گوشه ی ذهنم بوده که من ممکنه از نظر تئوری خوب باشم ، ولی از نظر عملی اصلا از پس کار بر نمیام . و اینم میدونم که این مهارت با تمرین به دست میاد . ولی هنوز جرات نکردم واردش بشم .
مورد دوم رانندگی هست . الان چند ساله که گواهی نامه دارم ، اما چون توی ذهنم این موضوع هست که من خوب رانندگی نمیکنم هنوز استارتشو نزدم . و خب قطعا رانندگی بدون تکرار و تمرین خوب نمیشه .
از امروز با هدایت خدا انشالله میخوام استارت بزنم. قدم های اول رو بردارم و از خراب کردن نترسم . دلم میخواد این تفکر توحیدی توی دلم و ذهنم ریشه دار بشه و بدونم اگه من از خدا هدایت میخوام ، تمام اون چالش های مسیر هم یه بخشی از هدایت خداست و قراره تهش همه چی به بهترین شکل به نفع من تموم بشه و کلی درس از چالش ها یاد بگیرم که کلی بهم کمک میکنه ،چون من از خودش هدایت خواستم . اینجوری با اعتماد بهش دیگه با دیدن چالش ها آدم نمی ترسه.
خدا جونم ازت بابت آگاهی امروز ممنونم .
ازت هدایت میخوام برای شروع و ادامه دادن مسیر و ایده هام.
مهربون ترینم ازت هدایت میخوام برای دیدنت دستات توی زندگیم . ازت هدایت میخوام برای قدم برداشتن و مطمعن بودن به تو و عشقت به خودم .
بنام سرورم پروردگار پاک و بزرگوارم
سلام ب همه دوستان هم فرکانسم
امروز 29 اسفند آخرین روز از سال زیبای 1401 و شروع بهترین روزها از سال جدیده و روز ششم سفرنامه
خیلی وقته دلم میخاد کسب و کار خودم را راه بیندازم اما ایده ای براش نداشتم و خودم را با بقیه مقایسه میکردم ک از اونا پایینترم و تجربه ندارم وغیره.
امروز فهمیدم باید شروع کنم با کمترین امکانات و هر چی ک دارم و در دسترسمه خودم را با خودم مقایسه کنم و امیدوار باشم.
مطمئنم قدمهای بعدی بهم گفته میشه.
خدایا تو دوستم باش و هدایتم کن
الهی ب امید تو و شکرت
بنام خداوند رزاق، وهاب ،رحمان و رحیم.
بنام خداوندی که در هر لحظه حامی و هادی من است.
سپاسگزارم از خدای عزیزم که من رو خلق کرد و انتخاب خلق زندگی دل خواهم را در اختیار من قرار داد.
سپاسگزارم استاد عزیزم که قوانین رو درک کردین،عمل کردین و نتیجه گرفتین و در اختیار من قرار دادین برای رشد و گسترش جهان هستی.
سپاسگزارم خانوم شایسته قدرتمند و مهربان و خانواده صمیمی عباسمنش که من رو حمایت میکنید برای درک بهتر قوانین و عمل به آنها.
امروز 15 فروردین ماه 1402 وقتی فایل رو شنیدم و دیدم و متن ها و کامنت ها رو میخوندم دیدم چقدر گذشته من از یک جایی به بعد شبیه شده به این قضیه من تا قبل از سال 89 به دنبال کار بودم و با مهارتی که داشتم شروع کردم به کار کردن و درآمد هم داشتم ولی تکامل خودم رو تو اون کارها طی نکردم.
تکامل خودم رو طی نکردم در حوزه کاریم.
عجله داشتم و نگران بودم،
مدام غر میزدم و گلایه میکردم
و تمام مدت ذهنم درگیر این مساله بود که برای درآمد بیشتر باید سرمایه بیشتر داشته باشی.
بعد از 89 وام گرفتم شروع کردم به مغازه داری و کسب و کار خودم یک برهه ای بدون چک کار کردم و بدهی های خودم رو تسویه کردم یکم جلوتر رفتم متوجه نشدم که بدهی نداشتن باعث حرکت رو به جلو من شده بود و غر نزدن و احساس خوب داشتن.
دوباره وام گرفتم و حتی بارها و بارها قرض کردم به بهانه ای که کار میکنم و از سودش هم بدهی و هم قرضها رو پرداخت میکنم.
به جایی رسیدم که سال 93 ماهی 200 تا 350 میلیون چک پاس میکردم روزی 16 تا 17 ساعت درگیر کار بودم و خسته شده بودم بعد، همه چی رفت رو هوا ورشکست شدم با خودم حساب کرده بودم تو سن سی و یک سالگی با یک میلیارد تومان و یک ماشین خودم رو بازنشست کنم بعد همه چی برعکس شد چون تکامل رو طی نکرده بودم چون ساختمانی ساخته بودم که فنداسیون نداشت و همش ریخت، چقدر استاد این داستانها برام آشناست.
دوباره شروع کردم سال 97 و 98 دوباره و دوباره این اشتباه رو تکرار کردم و بدهی من زیاد و زیادتر شد و همش تو ذهنم می گفتم چرا من ، احساس گناه ، احساس عدم لیاقت و همه اینها با اینکه از سال 94 با مسائل موفقیت آشنا شده بودم ولی فکر میکردم تغییر کردم در واقع من همون آدم بودم با الفاظ جدید، من رقم های زیادی رو ساختم ولی قانون رو بلد نبودم البته کتک میخوردم از جهان ولی نفهمیدم. تا شهریور ماه 1401 به خودم گفتم دیگه به هیچ عنوان قرض نمیگیرم حتی اگه از گشنگی بمیرم، دیگه غر نمی زنم، فقط میخوام خودم رو بسازم از صفر که از زیر صفر شروع کردم با هر آنچه داشتم البته یک دفعه نزدیک بود دوباره اشتباهی مسیر رو برم که به لطف خدا زود متوجه شدم و از زیر صفر تا آخر سال 1401 درآمد به ماهانه 5 میلیون تومان رسید ، هنوز بدهی های سال 1401 من تسویه نشده ولی طی 5 ماه بدهکاری اضافه نشد و سود خالص فقط اضافه شد تا پایان سال 1401.
از سال 1402 شروع کردم به تسویه حساب و به لطف الله مهربان تا پایان فروردین ماه 1401 تمام حسابهام تسویه میشه که بعد میام و مبلغش رو میگم چون تا تسویه نشده از استادم یاد گرفتم عنوانش نکنم.
خدا رو سپاسگزارم که هر لحظه حامی و هدایتگر من است و تنها قدرت مطلق جهان هستی و زندگی من است.
از استاد عباسمنش عزیزم سپاسگزارم که صدا خدا و دست خدا هستن برای اینکه با درک قوانین و عمل به آنها هم در این دنیا و هم در سرای آخرت از بهشت خداوند بهره مند شدند و واژه لعلک ترضی را با تمام وجود احساس کردن و برای من مسیر هموار کردند تا من هم بتوانم به این جایگاه برسم.
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم