همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 75 (به ترتیب امتیاز)

1560 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ژاله نقوی علائی گفته:
    مدت عضویت: 1666 روز

    استاد عزیزم این فایل زندگی من رو عوض کرد

    من سال قبل این موقع این فایل رو گوش کردم و به واقع کل سوال هام رو جواب داد یادمه که پارسال حدود ۳۰ بار این فایل رو گوش دادم و الان که در سفرنامه دارم گوش می کنم اشک شوق می ریزم که این آگاهی ها رو خداوند به سمت من از طریق دستان پر مهرش به سمت من روانه داشته 🌟🌟🌟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام بر خدا

    خدایا شکرت

    الان ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد است

    من بیدارم و فایل سایت الهی رو با جون و دل گوش می کنم

    خدایا شکرت

    من در دوره های استاد هستم خدا را شکر و روند پیشرفتم خوبه

    ایده های فراوانی به ذهنم میاد و اومده

    ولی من نمی تونم جای دیگه ای به غیر از اینجا باشم

    همه ی دلم . جانم و هوش و حواسم را خداوند به حرف های استاد گره زده اونم چه گره ای .. گره ی کور

    خدایا شکرت

    من فایل ها را خیلی گوش میدم دوستان در بعضی کامنت ها گفته بودن ما نمی تونیم چند تا فایل رو در یه روز گوش کنیم چون هر کسی خودش میدونه ولی من به تضادهای زیادی برخورد کردم . آخرتم برام مهمه . زندگی مجلل .. سلامتی کامل کامل برام مهمه برام ارزشمنده .. نمی خوام نثله بدنه ی جامعه همش تز مریضی و آوارگی بگم …. نمی خوام درد دل کنم

    خدایا شکرت

    ……

    من با آموزشها می تونم کارم ساختن باورهای کارساز در مورد موضوع باشه

    خیلی عالیه

    خودم خیلی دوسش دارم و بهش میرسم

    باید اول خودم بهش برسم بعد میتونم آموزش بدم به آسونی

    خدایا شکرت

    باورهای مخربی که در مورد سلامتی داشتم همش در خونه ی ما حرف مریضی بود

    همه از دندون درد رنج می بردیم چرا؟؟؟چون همش مادرم می گفت آره دیگه ما ارثیه .. همه دندون های خرابی دازیم ولی این ربطی نداره وقتی باور درست باشه حله

    باور درست

    من دندون های سالمی دارم

    من بدن قوی دارم

    بدن من از سبستم عالی برخورداره

    بدن من قویه

    باید آروم باشم با کوچکترین بیماری خودمو ناراحت نکنم چون هنوز باوره شکل نگرفته و داره درست میشه

    باید همیشه به خودم باور سلامتی کامل را بگم

    خدایا شکرت برای سلامتی که به من دادی

    کار جهان . پایه ی جهان روی سلامتی کامله

    من وقتی به دنیا اومدم سالم و سلامت و تندرست بودم و الان هم باید همینطور باشم

    هر چی سنم میره بالاتر اصلا ربطی نداره که من ناسالم شوم

    درباره ی بیماری با دیگران حتی با خودم با لستفاده از قانون تکامل صحبت نکنم

    همیشه امید به خودم بدم

    شکر گزاری برای تنی سالم و سرخوش داشته باشم با خدای خودم

    وقتی سالم و سلامت هستم احتیاج به دکتر رفتن ندارم

    چون بیماری نیست که دکتر بخواد .. وای که جقدر خوشحالم 😍😍😍😍

    خدایا شکرت برای سالم بودنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمد علی گفته:
    مدت عضویت: 3666 روز

    سفر نامه فصل اول – روز ششم درود بر خدای بی منتها

    سئوال کلیدی امروز اینه که برای سرمایه شروع یک کارجدید چه کاری باید بکنم ؟ وام و قرض بگیرم ؟

    استاد عزیرم برای جواب به این سوال یه قانون تغییر ناپذیر دنیای مادی رو توضیح میده و اونم ” قانون تکامله ”

    بر اساس این قانون یه دفعه نمیشه ثروتمند ، موفق و … لاغر ، چاق و… شد ، بلکه هر چیزی باید روند تکاملی خودش رو طی کنه ، یعنی این فقط یه توهمه که اگه من با یه سرمایه زیاد که از طریق وام و قرض بگیرم و فلان کارو شروع کنم ، یه دفعه و یه شبه تو اون کار میترکونم و پول قرضیمو چندین برابر میکنم.

    نه این تو جهان مادی جواب نمیده ، چرا چون اگه تو قبلش نتونسته باشی ، یه تومنتو دو برابر کنی ، و صد میلیون تو یه میلیارد کنی ، پس نمیتونی وام چندین میلیاردی رو چند برابر کنی.

    این حرف نکته داره ، یعنی اول تو باید روند اصولی ثروت سازی رو طی کرده باشد و به قول یارو کت چند میلیونی به تنت اندازه باشه، اونوقت برات داشتن ساعت و کیف و کفش چندین میلیونی هم عادیه ، اونوقت عیبی نداره با علم و اطمینان از اینکه این وام یا قرض رو میتونی چندین برابر کنی ، وام و قرضمم بگیری.

    اصل باور رو فراموش نکنیم ، هر کسی میتونه برای قابل قبول بودن باورش چندین دلیل منطقی و نمونه بیاره ، اما باوری صحیح و کاربردیه و جواب میده که در راستای اصول جهان باشه.

    پس یادم باشه که :

    – خدا جهان رو یه روزه نیافرید پس منم دنیامو یه روزه نمیتونم خلق کنم

    – خداوند قادر جهان را بر اساس روند و سیر تکامل آفریده ، پس منم بر اساس همین متد و روش میتونم دنیامو بسازم.

    برای توضیح بیشتر مطلب مثالی از روند های خودم میزنم ، یادمه تو دوران بچگی من تو محل های اصیل تهرون رسم بود بچه ها تو تابستونها میرفتند و یه مهارت و کاری یاد بگیرن ، منم از اون اول دوران بچگی دوست داشتم دستم تو جیب خودم باشه و بتونم استقلال مادی داشته باشم ، یادمه یه مسیر خیلی طولانی رو با یه قابلمه میرفتم و از تولیدی قطاب ، یه قابلمه قطاب میگرفتم و تقریبا تا خونه نرسیده ، اکثر قطابها رو با یه سود عالی میفروختم ، یه کار دیگم این بود که نوشابه میگرفتم و میزاشتم یخچال یخ میشد و تو ظرفهای کوچکیتر با شکل نوشابه میفروختم و سود میکردم .

    حالا یه تجربه مفیدم از قرض گرفتن بدون اینکه هنوز وقتش باشه ، همون سالها بود ، یادمه دو هزارتومن قرض کردم تا یه کار چند ده هزار تومنی رو انجام بدم ، اما چند روز بعد 1500 تومنش رو ضرر کردم ، و فقط به کمک خدا و بابام تونستم اون زمان قرضم رو پس بدم.

    اما این تجربه مفید باعث شد که یاد بگیرم تا زمانی که سود هزار تومنی برام عادی نشده ، نباید برم کاری رو بکنم که چند فرکانس مالی از من بالاتره ، و اینکه فقط باید رو خدا حساب کنم

    بعدش کم کم قانون تکامل رو طی کردم ، یادمه میرفتم سر خیابون انبار نفت شکلات هوبی (کاکائو 10 تومنی بود برای ترکیه ) کارتونی میخریدم و میاوردم وسط خیابون که بورس و رونق بیشتری داشت با سود هشتصد تومنی میفروختم .

    استاد جون میدونی بعدش چیکار میکردم ، به خودم جایزه میدادم ، میرفتم جیگرکی نزدیک بیست سیخ سفارش میدادم و میزدم تو رگ.

    *-

    خوب بر گردیم تو آگاهی های فایل، استاد یه تکنیک کاربردی به کارمندهای یاد داد که میخوان یه کار جدید رو شروع کنن و اونم اینه که اگه کسی که یه جای اداری مشغوله و بخواد یه کار جدید رو شروع کنه دو نکته رو باید رعایت کنه.

    یک اینکه با زنجیر وامهای کوچیک اداری دست وپاشو نبده ، که اگه بخواد کار جدیدی رو شروع کنه این وامها مثل یه زنجیر نمیذاره حرکت کنه و شاید بیشتر از سرمایه کار جدید ، پول لازمه تا وام های اداره رو تسویه کنه.

    دوم به نظرم کلی تره و اینکه برای اینکه خیالت راحت باشه و ذهنت آروم باید به اندازه شش ماه خرج زندگیت پس انداز داشته باشی، تا تو زمان خاک خوری کار جدیدت یا تو دوران پس از استفعا یا مرخصیت ، بتونی ذهنی آرام داشته باشی.

    نکته طلائی اینه که من فقط زمانی میتونم تو یه کار جدید ،موفق باشم ، که ذهنم آروم باشه، به قول استاد موفقیت نمیتونه تو یه ذهن ناآرام باشه.

    پس من برای هر تغییر، بهبود و کار جدیدی ، باید این نکته طلائی رو مد نظر داشته باشم که ذهن و خیالم آرام باشه ، اصلا محاله ایده ثروت آفرین ، متحول کننده و موفقیت ساز ، بتونه توسط یه آدمی که استرس و نگرانی و ذهن ناآرام دارده ، اجرا بشه و اصلا ایده تو این ذهن نمیاد.

    *-

    تکنیک بعدی که استاد امروز برام زیباتر از قبل آموخت اینه که تو بازی ثروت ، اونی برنده است که دستش پر باشه ، یعنی تو هر خریدی اگه من با پول نقد و دست پر برم جلو ، اون منم که شرایط رو میزارم ، میتونم کلی امتیاز بگیرم و حتما خرید خوبی رو انجام بدم.

    اما اگه من هنوز به اون بلوغ مالی نرسیده باشم و بخوام به کمک چک و قرض و وام ، خرید کنم ، عملا اون فروشنده است که میتونه هر شرطی رو بزاره ، چون اون با دست پر داره بازی میکنه و من پوچم.

    پس به قول استاد جمع بندی آگاهی های امروز اینه که ، برای شروع هر کاری سرمایه فعلی من ، بهترین و کافی ترین سرمایه است .

    وام و قرضی که معادل با فرکانس و مرحله تکاملی ما نباشه ، مثل بادکنک میمونه که با یه سوزن بادش درمیره و فقط باعث پسرفت من میشه به جای اینکه باعث پیشرتم بشه.

    و آخر هم اینکه اگه میخوام تو یه خرید سود کنم ، باید قواعد بازی رو من تعیین کنم ، یعنی اگه با یه جیب پر پول برم خرید میتونم کلی شرط عالی و سود آور بزرام و، از همون اول سود فروش خوبی از این معامله دارم ، یعنی سود فروش تو خرید مناسبه.

    بار الهی دلی شاد ، روانی پاک و تنی سالم در طول زندگی ، برای هم سفرمانم آرزومندم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    اکرم مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1291 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم

    مطالب استاد درباره تکامل تدریجی در کار و شغل واقعا وجود دارد وخود من تجربه این موضوع را داشته ام .من پسر ۱۹ ساله ای داشتم که برای شروع کارش سرمایه اولیه و امکانات در اختیارش قرار دادم تا مغازه بزند اما او بعد از دوسال کار کردن با اینکه درامد نسبتا خوبی هم داشت بعد که با یک چالش پیدا نکردن جای مناسب برای مغازه اش مواجه شد مغازه را جمع کرد و کارش را رها کرد و تلاشی برای حفظ کارش نکرد چون درابتدا به صورت تدریجی وارد کار نشد وما به یکباره سرمایه ی اولیه را در اختیار قرار داده بودیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 1805 روز

    سلام سلام

    امروز روز ششم هستش ومن خیلی هدایتی میام کامنت میذارم و نمیدونم چی باید بگم چون استاد گفتن دیگاهتون رو بنویسید مینویسم خدا خودش میگه چی بنویسم

    من خودم وقتی کسی ازم پول بخواد قرض داشته باشم فکرم خیلی درگیر میشه و همش میخوام زود اون قرض رو بدم ولی همون قرض باعث میشه پول نیاددستم

    همین جا قول میدم دیگه قرض نگیرم حتی ۱۰۰۰ تومن

    منتظرم حقوقم رو بگیرم و دوره ۱۲ قدم رو تهیه کتم و امسال بترکونم

    امروز ۵ فروردین ۱۴۰۱ هستش ومن توجاده هستم

    جاده همش مه هستش خیلی قشنگه خدایا سپاس گزارم به خاطر این زیبایی

    👋👋👋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1309 روز

    به نام خدای رزاقم

    برگ ششم سفرنامه پر خیر و برکتم

    خدا رو شکر میکنم ک قبل از اشناییم با این قانون

    این پتانسیل رو در خودم دیدم ک دنبال علاقم برم

    و شروع کردم عاشقانه و دیوانه وار به درس خوندن برای قبول شدن در شغل مورد علاقم

    ک به زودی شروع به کار میکنم

    خدایا شکرت ک نه دست چکی داشتم تا حالا نه وامی فقط یک وام خیلی کم از جایی ک بدون کار کردن من اونجا خودشون دادن و خودشون قسطشو میدن برای من رایگان بود اونم با قانون جذب جذب کردم و امیدوارم ک تا همیشه لایق دریافت بهترینها باشم با حساب کردن روی خدا

    و خدا روزی رسان بی حساب منه ک از غیب بهم روزی رسانده تا به امروز

    فقط روی خدا حساب باز میکنم خدایا عاشقتم و عاشق این روزها ک همش توی این خونه بهشتیم

    الهی شکرت خدا جونم ک همیشه حامی و هدایتگر منی

    خدایا شکرت بابت وجود استاد عباسمنش توی زندگیم ک هر روزم داره قشنگتر میشه اینجا و هر روز ایمانم به خدا بیشتر

    عاشقتونم ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    وجیهه جان گفته:
    مدت عضویت: 1261 روز

    سلام

    بحث تکامل واقعا موضوع خیلی اساسی هست. و دلیل اصلی شکست من در تمام زمینه ها رعایت نکردن بحث تکامل بود. من همیشه با شروع هر کاری میخواستم از همون روز اول نتیجه بگیرم.

    🎆 مدتی بود که خیلی لاغر شده بودم و میخواستم چند کیلو چاق بشم. قبلش هم اینو بگم که باور های من درمورد چاق شدن خیلی مشکل داشت باورم این بود افراد چاق راحتتر لاغر می شوند تا اینکه فرد لاغری قصد چاق شدن داشته باشه.بعد که میرفتم دکتر برای تغذیه قرص هایی را مصرف میکردم اگر تا یک هفته ۳ یا ۴ کیلو چاق نمیشدم دیگ ناامید میشدم و رهاش میکردم میرفتم سراغ چیزهای طبیعی مثل عرق یونجه دو هفته میخورم نتیجه چون کند بود رهاش میکردم میرفتم سراغ شیر خشک چون یک هفته استفاده میکردم جوتب نمیگرفتم رهاش میکردم دنبال دکترهای طب سنتی میرفتم بازهم رهاش میکردم تا اینکه به این باور رسیدم که تو اصلا چاق نمیشی و کلا بیخیالش شدم وقتی کلا دیگ بی خیال شدم و پذیرفتم لاغری خیلی هم خوبه خیلی اندام عالی دارم کم کم نشانه های را از اطرافیانم دریافت میکردم میگفتن چقد خوبه تو لاغری چقد اندامت عالیه من چقد دوست دارم که مثل تو باشم اما قبلا که درگیر بودم به هر کی برخورد میکردم اولین حرفی که بهم میگفت این بود که تو چقدر لاغری. یه کم چاق شو اصلا خوب نیست ایقد لاغر باشی

    🎆 یکی از مواردی که من تکاملش را رعایت نمیکردم در کنترل ورودی های ذهنم بود برای خودم برنامه ریزی میکردم تا ۳۰ روز تمام ورودی های ذهنم را کنترل میکنم تا دو روز موفق بود م اگر روز سوم با یه مشکلی ذهنم درگیر می شد کل برنامه من به هم میریخت در واقع یه جور کمال گرایی هم بود که من میخواستم از همون اول عالی باشم و از این جنبه خیلی هم ضربه خوردم چون همه برنامه های من نصفه و نیمه به خاطر یه اشتباه کوچیک رها می شد

    🎆 مورد سوم وقتی سر کلاس به شاگردام درس میدم انتظار دارم از همون روز اول که یک موضوع را تدریس میکنم همه چیز را یاد بگیرند و همیشه تدریسم را با سخت ترین مسئله ها شروع میکردم در حالی که الان یاد گرفتم که تو باید با راحتترین ها روع کنی کم کم پیش ببری. قبلا فکر میکردم چقد بچه ها خنگن چقدر تدریس سخته کاش یه شغل راحتتری داشتم. وای من چقدر باید سر و کله بزنم اما الان فهمیدم که روش من مشکل داشت نه بچه ها. بچه ها عالی ترین بودن اما من روش کار را بلد نبودم

    🎆 کلا همیشه برنامه ها را با بیشترین توان شروع میکنم و کمی بعد که نتیجه ها کند اتفاق میفته من خسته میشم و باید روی تکامل خودم و روند تدریجی کارهام خیلی زیاد روی خودم کار کنم به امید الله با توکل بر خدا وند تا اینجا که هدایتم کرده از این جا به بعد هم کمکم میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2492 روز

    یکی از پاشنه های آشیل من باور به قانون تکامل بوده همیشه

    درحدی که همین باور به یه شبه اتفاق افتادن ها باعث شد من با اینکه نزدیک به ۵ ساله شاید با استاد آشنا شدم اما بخاطر صحبت کردن از تکامل میگفتم نه نمیخام بشنوم نمیخام باور کنم و هیچوقت نتونستم پای آموزه های استاد مستمر بشینم بخاطر همین مورد

    اما حالا که فهمیدم دلیل نرسیدنای من همین عدم باور و رعایت نکردن قانون تکامله

    از کارم که انصراف دادم

    همش دنبال قرض و وام بودم که از یجای بزرگ یهو کارم شروع کنم

    اما بعد شنیدن این ویس تصمیم گرفتم دقبقا باهمین امکاناتی که دارم هرچقد کم هرچقد کوچیک اما از همینجا و باهمین پول و امکانات شروع کنم و تکاملم رو طی کنم

    و خداروشکر که بعد سیلی خوردنای زیاد بالاخره تونستم بپذیرم قانون تکامل رو و نصف بیشتر راهم انگار راست و ریس شد

    ممنونم ازتون استادِ جان❤

    روز ششم

    کرمان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    زهرا سلطاني گفته:
    مدت عضویت: 1789 روز

    سلام وهزاران سلام به استادعباس منش عزیزم ومریم جان که بهترین دوست وهم صحبت من شدن برای طی کردن تکاملم من بایدتکامل روطی کنم تاپیشرفت کنم گوش کنم تحقیق کنم باورکنم وعمل تابه نتیجه دل خواهم برسم گوش کردن فایل های شماوهرروزتکرارکردن ،دیدن وعمل کردن باعث موفقیت من میشه من میخوام که هرروززندگیم سراسرازعشق وشادی وثروت وسلامتی باشه من بایدبه آموخته هام عمل کنم تودل ترسهام برسم باورهای غلطم روبشناسم وتغییرمثبت واساسی درشون ایجادکنم تابه آدم جدیدبازندگی دلخواهم بشم.ازتون ممنون وسپاسگزارم سلامت وشادباشید❤️🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    عادله اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    سلام خدمت استاد عزیزودوستان هم مسیرم.برای ردپای امروزم از طی کردن روند تکاملم توی کاهش وزنم مینویسم که سالها در پی کاهش وزن بودم اما چون دوس داشتم یه دفعه وزود نتیجه بگیرم موفق نمیشدم تا اینکه از سال گذشته تصمیم گرفتم که با ورزش مداوم ورژیم غذایی درست به این خواستم برسم که الان باگذشتن تقریبا یک سالو نیم مداوت وطی کردن روندتکاملی وآرام وپیوسته توی کاهش وزن موفق بودم.وجاییکه روند تکاملی رو طی نکردیم وشکست خوردیم توی شغلی بود که همسرم برای شروع ازپولی که داشتیم شروع نکرد وخونمونو فروختیم تا پول بیشتری شروع‌کنه اما در طی دوسال همه چیو ازدست دادیم ومجبورشدیم اززیرصفرادامه بدیم الان که توی ذهنم جست وجو میکنم نمونه های زیادی رو میتونم بیاد بیارم از طی کردن ونکردن روند تکامل توی زندگی.اما الان خداروسپاسگزارم که با این قانون آشناشدم ومیدونم که در هرمسیری باید قدم های کوچیک رو بردارم تا قدم های بعدی بهم گفته بشه هدفهای بزرگ داشته باشم اما باقدمهای کوچیک شروع کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: