همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-13.gif
800
1020
مدیر فنی
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
مدیر فنی2015-06-05 00:00:002022-12-29 00:40:45همین لحظه بهترین زمان برای شروع استشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت شنیدن این فایل گرانبها من از همین جا شروع کردم که صبح زود بلند بشم شکرگزاری کنم مهربون تر باشم به خودم بیشتر اهمیت بدم خودمو دوست داشته باشم مرتب و تمیز باشم و هر روز چیزهای جدید یاد بگیرم و خودمو اصلاح کنم و به قول دوستان کارمند خدا باشم و به زیبایی ها توجه کنم و هر روز متعهد تر باشم در تمام جنبه ها رفتارم رو با پسرم با همسرم درست کنم شادتر باشم و از نعمت های که دارم استفاده کنم و لذت ببرم و ببینمشون و هرروز بزرگتر بشم و انقد ادامه بدم تا بتونم به راحتی مسائل زندگی که باهاشون بر میخورم رو حل کنم و در آرامش باشم هر روز پیاده روی کنم یا با تمیز کردن خونه ورزش کرده باشم و روی باورهام کار کنم واز این راه بتونم هم به خودم کمک کنم هم به دیگران و دست خدا رو باز بزارم تا از هر طرف ثروت رو وارد زندگیم بکنه و باید انقد ادامه بدم تا باورهام قوی تر بشه و من کلی نتایج گرفتم تو همین مسیر در تمام جنبه ها مثلا من کلی از دوره ها رو خریدم کلی هر ماه واسه خودم لباس و کفش با کیفیت میگیرم و کلی خوردن غذا بیرون میریم یا پسرم هر روز خوراکی و امکانات لازم داره واسش محیا میکنیم و البته استاد گفت پول ندین به بچه هاتون و تو این باید خودمو اصلاح کنم البته من نمیدادم ولی تو این مسیر خواستم به خودم بفهمونم همه چیز فراوانی هست بل ندادن بهش ذهنم کمبود رو به من یاد آوری میکرد که از خدا میخوام به من ایده بده تا رفتار درستی داشته باشم که هم به نفع خودم و پسرم باشه خدایاشکرت و واقعا این باورم باید قوی بشه که کاری که من میکنم هم جزو شغل هست با اینکه کلی نتایج گرفتم باز ذهنم میگه تو که کار نمیکنی همسرت کار میکنه بهت پول میده تازه همسرم هم میگه از وقتی تو این مسیر هستی همه چیز عالی شد من 15 سال زندگی کردم وسیله های که واسه خونه خریدم البته چندتایی که قبل آمدن تو این مسیر همش با چک و قسطی گرفتیم با کلی داستان های که استاد گفت اما بعد چند ماه کار کردن من کلی دوره همش به صورت معجزه پول میومد با رضایت گرفتم کل جهیزیه خونه ام رو نقد واسه یکهفته خریدم که اصلا چند سال همش میگفتیم یخچال بگیریم تازه همسرم بهم گفت قسطی بگیرم بهش گفتم نه که بعد کار کردن تو این مسیر گرفتیم همشون نقد نقد به خدا راست میگم و تازه یه ویلا هم تو جنگل زیبا با تمام امکاناتش نو تازه ساخت اونم نقد باور کنید راست میگم البته حق میدم چون خودمم اولا اصلا باورم نمیشد همش چند وقت اول منتظر بودم یکی بیاد بگه که مثلا یه اشتباهی شد یا اصلا همسرم الکی میگه و واقعا کلی نتایج ریز و درشت مثلا چند سال پشت هم به پسرم واسه تولدش قول دوچرخه داده بودیم اما نمیشد اما تو همین یکسال شایدم کمتر واسش دوچرخه ایکس باکس و گوشی و کلی چیزای دیگه گرفتیم نقد نقد و ماشین جدید هم همسرم واسه من گرفت که البته من انگار تکاملم طی شده نبود گواهی نامه دارم چند سال ولی سوار نمیشدم همش میگفتم ماشین خارجی باید باشه که همسرم خودش ماشین داشت ولی یه ماشین 405 سال جدید تر از ماشین قبلی که اونم 405 بود گرفت منم خیلی با پرو بازی گفتم چرا اینو گرفتی که فهمیدم طبق قانون من باید تکاملم رو طی کنم بعد برم جلو که همسرم ماشین قبلی خراب شد بعد از اون ماشین که قبلی رو فروخت این ماشین رفت به دست خودش البته الان گاهی وقتا به من پیشنهاد میده رانندگی کنم و من هم خداروشکر دارم کم کم این تکامل ام رو طی میکنم که به خواست خدا یه ماشین خارجی دند اتوماتیک زیبا بگیرم واقعا خوشحالم میدونم انسان عجول ما باید آگاهانه روی خودمون کار کنیم و لذت ببریم تا پیشرفت کنیم و منم منتظرم که تو این مسیر بتونم پول بسازم و دیگه پول خودش بیاد به حسابم خیلی صحبت کردم امیدوارم کمک کرده باشم به دوستانی که میخوان شروع کنن واقعا سپاسگزارم از شما دو عزیز در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم
درود برالهه عزیز.
چقدر عالی،چقدرلذت بردم کامنت شما روخوندم،چه باوروافکارعالی دارید احسنت شما بهترین هستید،خداروهزارمرتبه شکر که اینقدر عالی باورذهنیتون روساختید وبدستش آوردید.
واقعاً ذوق کردم برای نوشته هاتون،میشود ومیشود،تکامل عمل میکنه،چقدر زیبا وآگاهانه روی ذهنتون کارکردیدارالله یکتا بیشترین وبهترینهاروبرای شما وهمه دوستان وعزیزان خواهانم
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی عشق و دوستان همفرکانسی ام
استاد من به امید خدا میخام فروش خودم رو شروع کنم با 485هزار تومن.
گیر و کش و گلسر های خیلی خشگل با رنگهای پاستیلی زیبا سفارش دادم و بزودی به دستم میرسه و با توکل به خدا میخام اروم اروم هم حضوری هم انلاین کارمو ادامه بدم اینو نوشتم تا رد پایی باشه از شروع بیزینسم
به دستای پر مهر خدا میسپارمتون
سلام دوست خوبم
امیدوارم که تا الان توو کسب و کارت موفق شده باشی
چیز جالبی که نظرم رو به خودش جلب کرد مبلغی بود که نوشته بودی
چون دقیقا همون مبلغی هست که منم توو حسابم دارم و میخواستم باهاش کسب و کارم رو شروع کنم و با اینکه نجواها بهم میگفتن که ای بابا کی رو دیدی که با 400 تومن کسب و کار را انداخته و نجواها بهم میگفتن که قرض بگیر و بعد اینکه فروش رفت برگردون
ولی من امروز با شجاعت تمام و با توکل و کمک های خدای مهربونم با همین 400 تومن کارم رو شروع کردم
و ایمان دارم که با توکل به خدای بسیییییار بخشنده و با طی کردن تکاملم فروش عالی خواهم داشت
الهی صد هزار مرتبه شکرت
کامنت شما رو به عنوان یه نشونه خیلی خوب دیدم
امیدوارم در پناه الله یکتا موفق و شاد و ثروتمند و سلامت باشید
به نام خدا
روز ششم از روز شمار تحول زندگی من
خیلی خوشحالم امروزم به تعهدم عمل کردم
امروز هم چیزهایی رو برای خودم خریدم که خییلی وقت بود میخواستم
قرص تقویت موهام اونم برند خوب
یکم پولش برای هر ورقش برام سنگین بود اما دلم میخواست برای خودم ارزش قائل شم و بهترینو تهیه کنم
2تا ضدافتاب خریدم یکی خودم و یکی برای دخترم
خدایا سپاسگزارم از این همه نعمت
از اینکه من توان مالی اینو دارم که از برندهای خوب واسه خودم خرید کنم
260تومن پول اومد حسابم.
از وقتی قانون سپاسگزاری شروع کردم هر روزش یا هزینه هام کم شده
مثلا یکی یه چیزی داده
یا خودم یعالمه خرید کردم
یا پول اومده تو زندگیم
بچه ها دوس دارم رابطمو با خدا با کسی که نعمت میده نزدیک کنم
اگر ما اجازه بدیم خدا در ما حضور داشته باشه به همه خواسته هامون می رسیم
از کارهای کوچیک باید شروع کنیم و از خدا تو کارهای خیلی کوچیک هدایت بخوایم و بذاریم اون برامون انجام بده
باید تمرین کنیم. تمرین تمرین تمرین
فایل امروز در مورد شروع کار از جایی که هستی بود
و من وقتی 1سال پیش خودمو به یاد میارم با آموزشهای استاد چقدر خوب تونستم این قانون رو رعایت کنم
وقتی کسب و کارمو راه اندازی کردم
با 2میلیون تومان لباس شروع کردم
و کم کم زیادش کردم
خدا به مسیرهایی هدایتم کرد
که سرمایه ی اولیه ام بیشتر شد
ولی بعد اینکه من قدم اولم رو برداشتم
اون موقع جهان پول بیشتری به مسیرم آوردم
چقدر خوب شد که من با آموزشهایی که از استاد یاد گرفتم بدون اینکه قرض کنم یا وام بگیرم
از همونجایی که بودم با امکاناتی که داشتم شروع کردم
پیج اینستاگرام زدم که آنلاین فروش کنم
ولی بعد هدایت شدم به مغازه ای که آماده بود تمیز و شیک بود بدون کرایه و پیش پرداخت
یکی از بستگان به من پیشنهاد داد که برم اونجا و فروش کنم
شاید اگر چندسال پیش بدون این آگاهی ها کسب و کارمو راه مینداختم آسیب های زیادی می دیدم
و به قول استاد پیله ای که هنوز زمانش نشده بود رو تبدیل به پروانه میکردم و از بین می رفتم
چقدر این مثال ها آدمو به فکر می بره
که واقعا همه چیز، تو جهان این مدلی کار می کنه.
همه چیز تکامل میخواد
پله ها باید قدم به قدم برداشته شه
چقدر خوشحالم که خدا منو دوس داشت و استادو تو مسیرم قرار داد که با باورهای قدرتمند زندگیمونو بسازیم
اونجایی که گفتند به پسرم سرمایه نمیدم تا اونم تکامل رو رعایت کنه چقدر به درد منم خورد
تا به دخترم اعتماد به نفس بدم نه اینکه تمام ابزارها رو براش فراهم کنم
چقدر امروز برام یه روز خوبی بود همین که احساسم عالی بود همینکه آرامش داشتم خودش یعنی همه چیز
به قول استاد همین که سپاسگزاری می کنیم همون موقع حسمون خوب میشه یعنی پاداشمونو گرفتیم بقیه اش دیگه مازادِ.
یه جای دیگم از کامنت یکی از دوستان خوندم که خوشحالیمونو، احساسمونو گره نزنیم به یک چیز خاص.
اگر دنبال یک خواسته ای هستیم و فعلا بهش نمی رسیم بقیه چیزا رو فدای اون یک چیز نکنیم
این جمله امروز منو ساخت
وقتی من دنبال مشتری هستم و فروش بالا می خوام قرار نیست بقیه ی چیزایی که دارم
مثل بدن سالم
دختر خوشگلم
ورزشی که امروز با حس خوب تو باشگاه انجام دادم
غذای خوبی که به بدنم رسوندم
همسر خوبی که دارم
خونه زیبایی که دارم
همه و همه رو فدای این کنم که من فروش نداشتم
یا هر چی….
نباید برای خدا گرو بذارم نباید بهش بگم من حالمو خوب نگه میدارم تو به من پول برسون
مشتری بیار.
باید سعی کنم قلبا تمرکزم روی خودم باشه و فقط باغ درونیِ خودمو درست کنم پروانه ها خودشون میان
خدایا سپاسگزارم
سلام استاد عزیزم و همراهان همیشگی
روز ششم روز شمار تحول زندگی من
در این فایل استاد در مورد تکامل صحبت کردند که واقعاً خیلی مهمه که ما نخواییم ره صد ساله رو یه شبه طی کنیم .
که این تکامل نه تنها در مورد کسب و کار بلکه در تمام جنبه های زندگی مهمه ، من که الان هدفم تغییر اساسی باورهام در تمام زمینه ها از جمله: توحید ، مالی ، سلامتی و روابط هست باید تکاملمو طی کنم و عجله نکنم و به همین دلیل هم پروژه روز شمار تحول زندگی رو شروع کردم روز های اول سعی میکردم که هر روز یک فایل رو ببینم و نت برداری کنم و کامنتشم بنویسم ولی دیدم نه باید فایل ها رو بیشتر گوش کنم با اینکه من این فایل ها رو قبلاً گوش کردم ولی انگار اولین باره که دارم می شنومشون.
همین امشب یه تضاد کوچولو برام پیش اومد خدا شاهده اولش یکم بهم خوردم ولی نسبت به دفعه های قبل زودتر تونستم خودمو جمع و جور کنم و افسار ذهنمو به دست بگیرم و در همون لحظه خداوند از طریق برنامه کودکی که بچه هام نگاه میکردن جواب کنترل ذهنمو داد .
من از خدا خواستم که هدایتم کنه و فوراً به دلم افتاد که برم فایل روز هفتم رو دانلود کنم و گوش کنم که خدا رو شکر وقتی گوش کردم باز هم حالم بهتر شد.
در مورد تکامل در کسب و کار خدارو شکر من و همسرم هم تکاملمونو طی کردیم همسرم سال 96 از شغل کارمند رسمی یکی از ارگان های دولتی بعد از 11 سال خدمت استعفا داد و ما از اصفهان به شهرستان مون درگز یکی از شهرهای خراسان رضوی مهاجرت کردیم یک مغازه راه اندازی کردیم و دو سه سال بعدش من فروش اینترنتی اجناس مغازه رو ابتدا در اینستا شروع کردم و یک سال بعدش سایت فروشگاهی راه اندازی کردیم و از شهریور سال گذشته از شهرمون به تهران مهاجرت کردیم و یک سال اول در تهران ما یکی از اتاق های خونمون رو به انباری اجناسمون تبدیل کردیم و فقط فروش اینترنتی در سایت خودمون و دیجی کالا و باسلام انجام می دادیم و الان 4 ماهه که ما یک انبار برای اجناسمون رهن کردیم که خدارو شکر حالا هم فروش اینترنتی داریم و هم فروش حضوری و هم فروش عمده به شهرستان ها داریم و هنوز در فکر بزرگتر کردن تجارتمون هستیم .
همون اول که ما به شهرستان مون رفته بودیم و همسرم مغازه رو راهاندازی کرد دسته چک گرفته بود ولی وقتی که استاد گفتن که اگر میخواهید به ثروت پایدار برسید و آرامش داشته باشید دسته چک تونو برگردونید همسرم دسته چکشو به بانک برگردوند و خدا رو شکر از اون موقع دیگه چک نداریم و در ابتدا که اومده بودیم تهران وقتی همسرم به بازار منیریه برای خرید میرفت همشون میگفتن که دسته چک بگیر ولی همسرم بهشون میگفت من چک ندارم و نمیگیرم و خلاصه خودشون همون طوری اعتماد میکردن و خدا رو شکر ما بیشتر نقد خرید میکنیم و یا بعد از یک هفته پول اجناس رو پرداخت میکنیم .
در مورد وام هم ما فقط یک دونه وام 4 درصد فرزند آوری رو داریم . من خودم همون اولین سال که به شهرستان مهاجرت کرده بودیم در دو تا وام خونگی شرکت کردم ولی بعد از شنیدن حرف استاد دیگه دور وام های خونگی رو خط کشیدم در صورتی که خواهرای من پایه ثابت وام های خانگی هستن و همه وسایل زندگیشون رو قسطی خرید میکنند ولی خدا رو شکر ما همیشه نقد خرید میکنیم دو هفته پیش که به خونه یکی از خواهرام در چهابهار رفتیم خدارو شکر 31 میلیون نقد از منطقه آزاد چهابهار خرید کردم و حس بسیار عالی رو داشتم حس قدرت .
خدایا کمکم کن که من به هر خیری از جانب تو سخت فقیرم . الهی به امید تو
با سلام و احترام به همه ی دوستان و استاد
یه موضوعی که من همیشه برای خودم وقتی وسوسه ی وام و طی نکردن تکامل میاد سراغم به خودم میگم اینه که من اگه از لحاظ فرکانسی امادگی دریافت این پول. رابطه و …نداشته باشم قطعا به زودی از دستش میدم پس نباید عجله کنم و اجازه بدم کائنات خودش منو راهنمایی کنه و مسیر رو با صبوری و توکل طی کنم بالفرض من میخوام برای خودم مستقل کار کنم ولی سرمایه ی کافی برای شروع رو ندارم اطرافیانم به شدت منو ترغیب و تشویق می کنند که وام بگیرم ولی من میدونم مسئله فقط مالی نیست اگر من این کسب و کار و داشته باشم ایا واقعا با همه ی چالش هاش اشنایی دارم یا درمواجه با اولین تضاد میدون رو خالی میکنم وناامید میشم انگاری اگه تکامل رو طی نکنی به باور های توحیدی هم صدمه وارد میکنی با خودت میگی خدایا چرا اینجوری شد چرا کمکم نمی کنی چرا انقد مشکل دارم چرا هرچی میرم جلو انگاری اصلا برای این کار من ساخته نشدم ولش کن من مال این حرفا نیستم و براحتی از مسیر خارج میشی و بعد از چن سال بدو بدو کلی باور منفی دوباره کائنات برت میگردونه جای اول بخاطر این خیلیا با نا امیدی میگن انگاری درجا میزنم هی میرم جلو به در بسته برمیخوره واقعیت اینه اگه نکامل رو طی کرده باشی به هر دری هم برسی هم خدا کمکت میکنه هم خودت باورداری و میتونی و بلدی در رو باز کنی
سلام استاد عزیزم دوستان خوبم
مرور روز 6 سفر
من یه سانسوریا دارم که 5تا بودن و هر کدوم کنارش پاجوش داشت و خیلی ناز بودن
تو نت سرچ کردم نحوه تکثیرش نوشته بود پاجوش جدا کنم و بذارم جایتاریک تا ریشه ببنده وبعد 48ساعت بکارمش امام من چون عجله داشتم گلدون کوچولو و خوشگل آماده کردم و سریع کاشتمش خب دوروز اول خوب بودا ولی بعدش کلا زردشد و خراب شد و من اجازه ندادم تکاملش طی کنه روزای اول به ظاهر خوب بودا همه چیز ولی سریع رو به افول رفت تا امروز که کلا خراب شد و ول شد افتاد تازه مامانش هم ملد ?
یاد گرفتم حرکت کنم و قدم به قدم پیش برم
دوس دارم معلم بشم و زیست شناسی تدریس کنم والان تصمیم دارم خودم شروع کنم به خوندن و قوی کردن خودم در این مسیر و ریاضی تدریس میکنم برای خواهرم و دوستاش و توی این مسیر که قرار بگیرم خدا کمکم میکنه ?این قدم اولم قدم های بعدی خداجونم بهم میگه
در مورد ازدواج عجله داشتم همیشه والان با خیال راحت دارم رو باورهام کار میکنم و لذت میبرم از مجردیم
برای بحث معنویت و ایمان به خداجونم هم شروع کردم به شکر گذاری و حرف زدن با خداوند
توی فروشگاه اینترنتی با سلام غرفه زدم و میخوام با فروش چیزای کوچیک شروع کنم و کارهای هنریم بفروشم?
دلم یه خونه میخواد دوطبقه استو دوتا مغازه هم داره ویو خوبی هم داره دوس دارم بخرمش و اولین قدم همین خواستنم و خدا هدایتم میکنه
و این سفر هم ما روقدم به قدم رشد میده و اولش با عزت نفس شروع شد و قدم بعدی توحید و قدم بعد سپاسگذاری و دیدن زیبایی ها و قدم بعد فهمیدم چی میخوام و چه قدم هایی باید واسش بردارم و قدم 6 یعنی نگران نباش قدم به قدم پیش برو و تکاملت طی کن. قدم میگه حواست به غذای روحت باشه و ورودی هات کنترل کن و لازمه موندن تو این مسیر کنترل ورودی هامون قدم 8 با یه کلیپ انگیزشی استاد بهمون انگیزه میدن میگه وقتش مهم ترین تصمیم زندگیت برداری دیگه تنبلی بسه
تنها راه سعادت و خوشبختی اعتماد به خدای من که توسط خانوم مریم شایسته مارو داره هدایت میکنه
ممنونم ازت استاد عباس و خانوم شایسته
باسلام خدمت استاد و دوستان
روز ششم و تعهدمن!
راجب وام و بدهی و قسط
خداروشکر از بچگی برای بدهکار بودن همیشه واهمه داشتم و تا جایی ک یادم میاد توی این 30 سال زندگی جز دو سه بار،اونم چون پوله خودم دستم نبوده یا مسایل دیگ،قرض کردم
راجب وام هم،چون از کار اداری متنفرم،همیشه توی ذهنم وام گرفتن پروسه اداری داره و من سختمه
همین دلیل،باعث شده من هیچ وقت سمت وام نرم
در ارتباط با شروع کار مستقل و باشگاه زدن،به شدت راغبم
ولی خب ترمز های پنهانی دارم ک باید با شیوه حل مسایل راجب این موضوع،حلش کنم
یکی از ترمزهاهمین کار اداریه! ک میگم مجوز چجور بگیرم؟کجارو بگیرم؟تجاری باشه یا چی؟ من بلد نیسم این چیزارو!!
و یکی دیگه از ترمزا اینه م سرمایم کمه چه کنم حالا!؟
و البته قدمهارو ریز کردم و باورهای جدید و ترمزهای قدیمو دارم کم کم میریزم روی دایره
هرروز از خدا هدایت میخوام تا بهم بگه از کجا شروع کنم
در ارتباط با کارم،خب من سه ساله مشغولم و از یک سانس 5 نفره ،کلاسام رسیده به چندسانس و تقرییا 60 نفر و ده سال قبلترش هم ورزشکار بودمو همیشه ورزش کردم و تجربه ی مربی های مختلف رو استفاده کردم
در واقع تکامل رو طی میکنم
در حاضر حس میکنم راکدم و چیز جدید توی کارم نیس و دوس دارم چالش جدید و هدف جدید داشته باشم تا پیشرفت کنم
باورهای قوی راجب توانایی و مهارتم دارم
اینک خب من خیلی راحت ادم هارو جذب میکنم
نحوه تمارین و برنامه نویسی ورزشیم دقیقا همراستا با اهداف شاگردامه
چه مسابقه ای، چه تناسب اندام ،چه سلامتی..
باید با همین شرایط الان ،یکار متفاوت برای شغلم انجام بدم
مثلا ی باشگاه خیلی کوچیک بزنم ک باز بحث مالی سریع میاد جلو و باید روش کنم
یا سانس اجاره کنم…
در واقع ترمزهارو باید پیدا کنم و قدم بردارم و تجربه کنمو استفاده کنم و کارو شخصیتم بزرگ بشه..
خدایا خودت هدایتم کن
سلام ندا جان
امیدوارم تا الان باشگاهتو زده باشی
من خواستم یه نمونه بهت نشون بدم
یکی از دوستان من دوستی داره به اسم مینا دشتی ایشون تو کارش که ورزش و دنسه خیلی ماهره و باشگاهش بصورت خصوصیه یعنی یه واحد اجاره کرده یه جای کوچیک خصوصی اموزش میده خیلی هم هزینه هاش بالاست و اینطوری بنظرم دردسرش کمتره شاید مجوزم نداره و سودش هم بیشتره
سلام رویای عزیزم
تقریبا وارد سال دومه اجاره مکان مقدسم شدم
یکسال و چند روزه،به لطف الله و قوانین بدون تغییر جهان،بدون مجوز، بدون تبلیغات،بدون حتی تابلو و بنر،ادمهای با ارزش به سمتم هدایت میشن و خداروشکر هرچقد روی خودم کار میکنم همه چی بهتر میشه
و چقدر از شما ممنونم ک با کامنتتون منو اوردین به کامنت روز ششمم ک خبری از این مکان مقدسی ک الان داخلشم و دارم تایپ میکنم، نبود و هیچ ایده ای هم اون موقع نداشتم
ولی خواسته و ارزومواضح و روشن بود و از چگونگی هیچی نمیدونستم ولی میدونستم باورهای غلطی دارم ک الهامات نمیان
روی کاری ک از دستم برمیومد تمرکز کردم (شناخت خودمو باورهای غلطم) و بقیه رو به خدا سپردم
مثل کجا و کدوم پول ….
پس بقیه اهدافمم همین روندو داره
و بمن یاداوری کردین
خدا از طریق شما با من حرف زد که ببین ندا کجا و کی چی خواستی
و حالا داری زندگیش میکنی
پس همش همینه
تو فقط خودتو بشناس..
رویای عزیزم یه دنیا ازت ممنونم ک دستی شدی از سمت خدا تا حسم عالی تر بشه
به نام خداوند بخشنده مهربان
روز ششم سفرنامه. خدایا تو قلم بدست بگیر که هرآنچه باید رو بنویسم
قانون تکامل یکی از اصلی ترین قوانینیه که من همیشه ب صورت ناخودآگاه رعایت میکردم. من تو زندگیم کمتر به یاد دارم که شکست بدی رو تجربه کرده باشم . دلیلشم اینه که همیشه به قول معروف لقمه اندازه دهنم برداشتم
چند تا از مثال های تکامل رو مینویسم ک باورم قوی تر بشه .
یادمه توی دوران تحصیل دانشگاه من از لحاظ درسی خیلی افت کرده بودم . دانشگاه دولتی درس میخوندم که اساتیدمون بسیار سخت گیر بودن . و من شروع کردم به تغییر باورهام در مورد هوش و استعدادم. هرروز صداهای که ضبط کرده بودم رو گوش میدادم و سعی میکردم نشونه های بهبود رو بگیرم و دنبال کنم .
اروم اروم رنج نمراتم یکم بهتر شد و جهان هم کم کم جامو تغییر داد و از کنار آدمای تنبل و بازنده دورم کرد و منو هم خوابگاهی شاگرد اول ها کرد. فقط یک ترم طول کشید که من از رنج نمرات حدود 10 11 توی اکثر درس ها نمره ماکزیمم کلاس میشدم . واقعا یه جاهاییش خودمم باورم نمیشد فراتر از حد انتظار بود. اینطور شد که من معدلم از حدود 13 به نزدزک 17 رسید تا اخر دوران تحصیل و این یه شبه اتفاق نیفتاد . و ترم اخر اینقدر اعتماد ب نفسم بالاتر رفته بود که نصف بقیه میخوندم و با اختلاف نمره اول کلاس میشدم
یا یه مثال دیگه یادمه که دوس داشتم توی دانشگاه درامد داشته باشم از خدا میخواستم یه راهی برای کسب درآمد بهم نشون بده . یکی از پروژه هایی که ترم قبلش پاس کرده بودم و خیلی بهش مسلط بودم بهم پیشنهاد شد ک برای یکی از دوستان انجام بدم و یه رقم کمی دریافت کنم
وقتی انجامش دادم نتیجه و نمره اون فرد اینقدر بالا شد که همه اطرافیان بهم پیشنهاد دادن که ترمای بعد برای اونا انجام بدم. و من شروع کردم اروم اروم تعداد بیشتری پروژه تحویل میگرفتم و همه راضی و طی یه مدت کوتاه اسم من پیچید توی کل بچه های عمران و معماری حتی بچه های سال پایینی.
من میدونستم این سرزبونا افتادن از کجا آب میخوره از جانب ربم بود . ب طرزی ک از ترم های قبل زنگ میزدک برای دو ترم بعد پروژه رزرو میکردن و درآمد من توی دانشجویی به اندازه حقوق قانون کار یک مهندس با تجربه رسید.
اولش ک شروع کردم ب تصوراتمم نمیرسید همچین پیشرفتی . خدایا شکرت
الان من تریدر بازار فارکسم که این هم با هدایت پروردگار پیداش کردم . مغز من دیوونه پیدا کردن الگوریتم های تکرار شونده ست و عاشقانه لذت میبرم از رمز گشایی رفتار جریان نقدینگی و رفتار بانک های بزرگ جهان . چیزی که خیلی توی همکارای من پرتکراره شکست های بزرگ و از دست دادن پول های زیاده ولی من از اول باورم این بود ک شکست شدید نمیخورم چون همیشه کارای هیجانی و ریسک های فراتر از حد ظرفم نمیکردم. آروم آروم جلو میرم و اصلا طمع برای عددای بزرگ ندارم و میدونم ب حدی ک ظرفم بزرگ شه بیشتر واردش میشه و این رو مدیون قانون تکاملم
خدایا شکرت خدایا مارو ب راه راست ب راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی هدایت کن
با نام خدا روز ششم از سفرم رو آغاز میکنم
سلام استاد عزیز و دوستان نازنین
الان داشتم به این فکر میکردم که من وقتی اولین بار سال 99 این فایل رو شنیدم در چه جایگاه شغلی بودم و الان پس از چهارسال و گذروندن پله ها کجا هستم . دوست دارم بنویسم اینجا تا ردپایی باشه برای خودم .
4سال پیش در یک شرکت کوچک کار میکردم با یک حقوق نه خیلی کم نه خیلی زیاد که نیازهای خودم و مادرم رو تامین میکرد باتوجه به اینکه مادرم اون زمان بیمار بود – روحش شاد و فضای شرکت به شدت سمی و پرحاشیه .همکاران من هر روز راجبه بیماری صحبت میکردند و صبح به صبح آمار و اخبار بد رو باهم به اشتراک میذاشتن و من همه تلاشم رو میکردم که از این صحبتها اعراض کنم تا حدودی هم موفق میشدم و اون زمان میگفت من در مداری متفاوت با این افراد قرار دارم .
الان به عنوان یکی از مدیران شرکت در فضایی آرام کار میکنم که برای خودم اتاقی جداگانه و خصوصی دارم و هر روز از صبح تا عصر فایل های استاد در حال پخش شدن هستن با درآمدی حداقل 4 برابر اون روزها .
خدا رو شاکرم به خاطر لطفی که در حق من کرده و این مسیر زیبا رو به من نشون داده احساس میکنم تا قبل از ورودم به این سایت در یک جاده بی آب و علف بودم و فقط میرفتم که به مقصد برسم . وقتی این سایت توسط همسر برادرم بهم معرفی شد و با استاد آشنا شدم انگار خداوند دست منو گرفت منو هدایت کرد به یک جاده سرسبز و خوش آب و هوا که هر چی جلوتر میرم مسیر زیبا تر قشنگ تر و جذاب تر میشه .
من قبل از این سایت دوره های خودشناسی شرکت کرده بود و زمان و هزینه زیادی هم خرج کرده بودم ولی انگار اون موقع کر بودم و اصلا حرفها رو نمیشنیدم ولی الان وقتی فیلمی از اون دوره ها میبینم میبینم همین حرفهایی که استاد میزنن اون موقع هم به شکلی دیگه به من گفته شده ولی من هیچی یادم نمیاد علت اصلی اینه که استاد عباس منش حرفهاش از دل بر میاد که به دل من میشینه در یادم میمونه چون خودش عمل کرده و عمل گرا هست منم خودم رو متعهد به عمل میبینم و البته که من راهی طولانی در پیش دارم تا بتونم مثل استاد در هر لحظه به قوانین الهی عمل کنم .
از خداوند میخوام به همه ما لیاقت رسیدن به تکامل رو بده تا به خواسته هامون برسیم و هر روز از زندگی بیشتر لذت ببریم و بیشتر از قبل شکر گذار خداوند رحمان و رحیم باشیم.
شاد تندرست و ثروتمند باشید .
به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام
روز شمار تحول زندگی من روز ششم از فصل اول
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم مریم شایسته عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام
بریم سراغ نوشتن نشانه های امروز خدای رزاقم رو:
خدایا شکرت ک دو روز پیش ی خانمی تو گروه واتس آپ یکی از آشنایانمون پیام گذاشته بود ک پودر زعفران میخوام من رفتم بهش پیام دادم و گفتم ک خواستی در خدمتم و اونم 20 عدد سفارش داد برای اون روز ،اون روز کنسل شد فرداش زنگ زد گفت 30تاش کن شب میام میبرم شبش هم نشد بیاد امروز زنگ زد گفت دارم میام 40 تا میخوام و من رفتم فروختم و 600 تومن دریافت کردم میبینی هدایت خدارو ؟
پس من نباید تقلا کنم که چرا نشد چرا نیومد تو بسپرش ب خدا خودش میدونه چجوری برات بچینه وقتی تو رها باشی و تسلیم اون خودش میدونه چجوری روزی تو نعمتتو بیشتر کنه
روز اول 20 تا سفارش داده بود روز دوم 30 تا سفارش داده بود روز سوم و البته روز خرید 40 تا خدایا شکرت ک نعمت هاتو هرروز برام بیشتر میکنی خدایا شکرررررت
به یه خانم ک قبلا مشتریم بود پیام داده بودم
ک پودر زعفران میخواد یا نه اونم گفت میخوام 4 عدد سفارش داد بعدش گفت عصاره هم میخوام داری؟منم گفتم آره رفتم و از مغازه عموم 5 تا خریدم 150 دادم بعدش رفتم براش فروختم 4 تا پودر و 5 تا عصاره و 300 تومن دریافت کردم 20 تومن بابت کرایه 50 تومن از عصاره سود کردم و 80 تومن بابت پودر زعفران خدایا شکرت
خدایا شکرت ک امروز 750 تومن پول بهم رسوندی خدایا شکررررررررررت
خدایا شکرت ک امروز ب میلادیه عمم دعوت بودیم و رفتیم و کلی خوش گذشت و کلی شکلات دریافت کردم و دختر عمم هم رسوندم خونشون خدایا شکرت بابت ماشین قشنگم پراید
خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت برررررردم
خدایا شکرت بابت پرتقال خوشمزه ای ک عموم خریده بود و خوردم و لذت بردم
خدایاشکرت بابت این نعمت های رایگانی ک هرروز دریافت میکنم
و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:
جهان هستی بر اساس قانون تکامل کار میکنه
هیچ چیز در این جهان ی شبه ب وجود نیومده
ی شبه نمیشه ثروتمند شد
ی شبه نمیشه لاغر یا چاق شد
ی شبه نمیشه ی مهارتی رو یاد گرفت
باید قانون تکامل طی بشه
ی بذری رو میکاریم فرداش بهمون میوه نمیده که تکاملشو طی میکنه میوه میده
قانون تکامل یعنی با آنچه که داری کارتو شروع کنی با امکانات الانت کاررو شروع کنی
بدون سرمایه هم میشه کار رو شروع کرد
تمام افراد ثروتمند با آنچه که داشتند کاررو شروع کردند تکاملو طی کردن و ثروتمند شدند
اگه یک میلیون داری کارتو شروع کن با آنچه ک داری شروع کن
از تو خونه از تو خیابون کاررو شروع کردند و رسیدن ب اونجایی ک الان هستند
اگر من میگم باید فلان مقدار سرمایه داشته باشم تا کار رو شروع کنم یعنی باورام محدود کنندست یا میگم با پول قرضی ک لیاقتشو بدست نیاوردم کاررو شروع کنم یعنی باورام ایراد داره
اگر باوراتو درست کنی اگر باور داشته باشی ک بدون سرمایه هم میشه کارو شروع کرد چون تمام افراد ثروتمند بدون سرمایه کارو شروع کردند ایده هایی ک با امکانات الانت قابل اجراست میاد به ذهنت و تو اجرا میکنی و جواب میگیری
کسی که یک میلیونشو نمیتونه بکنه 5 میلیون
چه انتظاری داری 100 میلیون اگه بدن بهش 200 میلیون میکنه اتفاقا چون تکاملشو طی نکرده چون مدارهای قبلی رو طی نکرده اون پولو از دست میده و با مخ میخوره زمین این یک قانونه
و اما بریم سراغ سوال این فایل:
در نظرات این فایل، داستان نقش اجرای قانون تکامل یا عدم اجرای این قانون رو در تجربیات زندگیت بنویس:
درمورد وام گرفتن چقدر استاد تاکید کردند ک هیچوقت وام نگیر ک این وام گرفتن چون بازم تکاملو طی نمیکنی هرروز بدهکارترت میکنه
درمورد وام گرفتن من تجربه ای نداشتم خداروشکر وام بگیرم چون قانون رو فهمیدم به هیچ وجه وام نمیگیرم خدایا شکرت
در مورد وام گرفتن پدرم میخوام بگم که پدرم تا الان چند بار وام گرفته و بلاهایی سرش اومده سر این وام گرفتن
در مورد خرید این خونمون چند سال پیش چون خونه وام داشت خودش و پول کامل خونه رو پدرم نداشت مجبور شد وام بگیره و چون روی پولی ک هنوز نیومده حساب کرده بود نمیتونست پرداخت کنه یکی از فامیلامون ضامن شده بود و خیلی اذیت شد ضامن
و اون وام یکی دو میلیونی برامون چندین میلیون تموم شد یعنی خیلی رشد میکرداا ب جایی رسید ک بانک گفت خونه مال ما آخرش مادرم رفت کار کرد و اون پول رو پرداخت کرد ببین چه بلایی سرت میاره این وام گرفتن و من سر وام گرفتن های پدرم درس بزرگی برام شد ک هیچوقت وام نگیرم استادم همیشه میگه وام نگیرین دیگه تمام شد من هیچوقت وام نمیگیرم
در مورد قانون تکامل اکثرا تو زندگیم رعایتش کردم
درمورد کلاس رقص رفتن روز اول انقدر از بدنم کار کشیدم جلسه بعدش نتونستم برم یعنی نمیتونستم تکون بخورم از شدت پا درد حتی نمیتونستم راه برم
من چن ساله ب کلاس رقص میرم و تکاملی دارم یاد میگیرم بدون اینکه بگم ی شبه باید برسم
دارم از مسیرم لذت میبرم خدارو شکر
در مورد قانون تکامل و شروع کردن از امکانات الان چن سال پیش ی ایده ای اومد ب ذهن من پودر زعفران بفروشم اولش 100 بسته سفارش دادم آروم آروم فروش رفت بعدش 100 بسته بازم بعدش 200 بسته بعدش500 بسته بعدش 1000 بسته بعدش 1500 بسته سفارش دادم چندین بار حالا تصمیم گرفتم یکم بزرگترش کنم کسب و کارمو هم عمده میفروشم ک قبلا نمیفروختم و هم 2 هزار و 2هزار ب بالا سفارش بدم و من میدونم که قانون تکامل رو رعایت کردم
در مورد چک گرفتن ک استاد میگن هرگز چک نگیر و پول ی چیزیو اگه داری خرید کن اگه نداری خرید نکن
تا حالا من چک نگرفتم خداروشکر
ولی تو خرید ماشینم چون پولم کم بود و من عجله داشتم ماشینو بخرم ماشین رو خریدم و 33 میلیون بدهیم موند اما چون فامیل بود چک نگرفت و من ماهانه3300 پرداخت کردم خداروشکر تموم شد ولی چون ذهنم همش درگیرش بود و آروم نبود هیج ایده ای هم ب ذهنم نمیرسید
ولی من بخاطر رعایت نکردن قانون تکامل هر چی طرف گفت قبول کردم ولی اگه نقد میخریدم خیلی بیشتر تخفیف هم میگرفتم و این درسی شد برام ک تا پول چیزیو کامل نداشته باشی نخر حتی بیمه هم نداشت خودم بیمه کردم 5 میلیون دادم
دوست پدرم میرفت از بنگاه میوه میخرید میفروخت و از چک پدرم استفاده میکرد روزی شد که این رفیق چند ساله پدرم فرار کرد و پدرم موند با چک هایی ک دست مردمه و ما وضعیت مالیمون زیاد اوکی نبود پدرم نتونست پرداخت کنه و چند سال یارانمون قطع شد این هم یه درس بزرگی شد ک رو هیج کس حساب نکن و چک استفاده نکن تمام
اول پولشو لیاقتشو کسب کن بعدش بخر
در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید