همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 96

1560 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا خنجری گفته:
    مدت عضویت: 1979 روز

    سلام سلام

    من عاشق حیواناتم دارم تو دانشگاه علوم دام میخونم

    و میخوام ی گاوداری خیلی بزرگ هم بزنم

    من کارهایی که الان میتونم بکنم

    اینکه

    بیام و مهارت های خودمو بیشتر کنم و ارزش خودمو تو این کار بیشتر کنم

    برای این کار باید چندتا قدم بردارم

    1 بیام از کتاب ها و فایل هایی که دارم را قورت بدم

    2 برای این کار زمان دارم و باید چندتا کار ها را حذف کنم

    باید

    از جمع دوستان ک هرشب میرم را با تکامل حذفش کنم

    این کار را اگ بکنم میتونم بگم خیلی خیلی جلو میفتم

    همگی در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1465 روز

    سلام استاد عزیزم

    ردپای روز ششم

    واقعا حرف های شما را باید با طلا نوشت . این صحبتی که شما گفتید از هیچ کس دیگه ایی نشنیدم .

    این نکته هایی رو که از شما میشنوم از هیچ مدرسی نشنیدم ‌

    اکثر شاگردان آنها که از دستاوردهای مالیشون صحبت میکنند ، میگن که یک وام خوبی نسیب ما شد با بهره ی کم که ما تونستیم یه ماشین یا خونه بخریم و این کاملا با حرفهای شما که حرف قانون این جهان هست در تضاد هستش.

    استاد یه چیزی که در مورد خودم متوجه شدم که من باید آموزشی رو ببینم در حوضه زبان و اینکه وجودم رو از باورهای مخرب پاک کنم و ایمان دارم رسالت اصلی خودم رو پیدا میکنم و گامی رو برای گسترش این جهان ، انجام خواهم داد.

    ممنونم به خاطر این فایل ارزشمند

    دوستتون دارم آرامش من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    امیر نصیری گفته:
    مدت عضویت: 939 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی

    ششمین قدم روز شمار تغییر زندگیم

    استاد شما یه تفاوتی که با بقیه دارید اینه که اصل رو

    میگید همیشه و قانون رو میگید در همه مسائل و اصل قانونه

    تکامل هم یکی از قوانین اساسی جهان هست.

    من در سال های اول کسب و کارم بار ها با شکست

    مواجه شدم چون نگاهم به بقیه و بود و انتظار کمک

    داشتم ازشون و کار به جایی رسید که همه منو نا امید

    کردن و منم فقط به خدا توکل کردم با پول کمی که

    داشتم یه دفتر در طبقه زیر همکف گرفتم که قبلا انباری

    و تبدیل و سوییت شده بود و هرکس که میدید دفتر

    رو میگفت مراجعه کننده ای اینجا نمیاد ولی به حرف

    هیچ کدوم کوچک ترین توجه ای نمیکردم و فقط

    میخواستم اندازه ی توانم خودم بدون داشتن شریک

    شروع کنم( شکست های قبلی به خاطر داشتن شریک بود)

    و خدا به طور معجزا آسایی برام مشتری میفرستاد هر روز در مسیر پیشرفت بود کسب کارم و مشتری های عالی داشتم

    اما به خاطر نداشتن صبر عاشق این بودم که دفتر در

    شمال شهر داشته باشم رفتم سمت وام گرفتن و دفتر

    جدید رو با وام استارت زدم و رو در آمد قبلیم برای

    پرداخت اقساط حساب باز کردم و اینم بگم اجاره تقریبا 3 برابر شد .

    از ابتدا کار استرس قسط و اجاره و داشتم و تمرکز قبلی

    که روی کارم داشتم رو از دست دادم فرصت کار کردم

    روی خودم در بحث کاریم همیشه در حال اموزش

    بودم برای بهتر شدن رو هم از دست دادم .

    و به جای پیشرفت فقط در جا میزدم.

    چند سال فقط درگیر این بودم که قسط و بدهی و

    اجاره ها رو بدم و بزرگ ترین هدفم تسویه حساب ها

    بود که به جای کم شدن رو به افزایش بودن تا جایی که مجبور جمع کردن اون دفتر و کسب کار شدم با پول رهن که داشتم همه حساب هارو تسویه کردم و الان در آرامش بیشتری به سر میبرم و در مسیر های زیبا تری قرار گرفتم بعد از صاف کردن حساب ها .

    و صحبت های شما رو پوست استخون درک میکنم و

    اگر کسی بخواد از قانون سرپیچی کنه نتیجش مشخصه.

    و شما همیشه اصل و میگید.

    از نظر بقیه دفتر دوم من جای بهتری از شهر بود و خود دفتر هم بهتر بود و دفتر اول زیر پله و کسی اونجا نمیومد

    اما قانون این رو نمیگه و منطق با قانون خیلی تفاوت داره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    کامران گفته:
    مدت عضویت: 1349 روز

    به نام خداوند هدایتگر و مهربان

    با سلام خدمت همه دوستان همسفر

    روز ششم

    من واقعا ایمان دارم که خداوند نعمت هاشو به هیچکسی قرضی نمیدهد

    من سه سال عسل وگوشت و رب خانگی میفروختم و در امد بسیار بالایی داشتم ولی چون قرضی میاوردم میترسیدم که پول طرف رو دیر بهش بدم به خاطر همین قرضی میفروختم و فقط پول اولیه جنس هایی که دادم رو میتونستم بدست بیارم سودشون به صورت قرضی بهم پس میدادن که نمیتونستم جمع کنم

    ولی من امروز روز اول اسفند هست میخوام با یک ملیون که دارم وسیله برای فروش بیارم و استفاده کنم ولی فقط و فقط و فقط نقد بفروشم

    باید از کم شروع کرد حالا یکی هست کمش 1 ملیون هست یکی هست 100ملیون مهم تکامل و صبری که باید داشته باشی و ایمانتو نشون بدیم

    خدایا سپاسگزارم بابت اگاهی های این فایل و ی تشکر ویژه از استاد عزیزم

    این فایل دقت کنی شاید مال سه سال پیش باشه نشان دهنده قانون خداوند هست که هیچ تغییری نمیکنه پس 100سال دیگه هم این فایل و قانون جهان هستی هیچ تغییری ندار

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم بابت قانون خداوند و جهان هستی که هیچ تغییری نمیکنه سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    اعظم بابازاده گفته:
    مدت عضویت: 1063 روز

    سلام بر استاد عباسمنش و مریم شایسته جان

    روز ششم

    شما درست میگید استاد جان با وام گرفتن هیچ کس به هیچ جایی نرسیده

    یکی از اون آدما خوده من هستم و این صحبت هاتون رو با گوشت و پوست و استخونم درک میکنم

    تنها هنر من یاد داشتن رانندگی بود حدودا 4 سال پیش با استفاده از وام یه پراید خریدم اون موقع 22 میلیون تومن که باهاش کار کنم

    خداییش هم کار میکردم آژانس و سرویس مدرسه

    ولی اوضاع بهتر که نشد بد و بدتر شد

    فقط باید میدویدم صبح تاشب جونی برام نمیموند

    فکر بدهی اینجا اونجا فلان چی فلان کار

    پس باید کار کنم تا جوابگوی همه اینا باشم

    و در آخر این دست و پا زدن ها چیزی جز احساس کمبود احساس قربانی بودن بهم دست نمیداد

    چون کار کردن مدام و از اون طرف نگرانی بابت بدهی و مخارج خود ماشین نمیزاشت من لذت ببرم از زندگیم نمیزاشت از اومدن مهمون و رفتن به مهمونی لذت ببرم نمیزاشت با بچه هام خوش اخلاق خوش رفتار باشم

    گرفتن اون وام و خریدن اون ماشین منو مجبور میکرد که باید کار کنم و از کار کردنم هم لذت نمیبردم چون خستگی تو تنم میموند و من بعد این همه کار کردن تهش چیزی نداشتم که خودم خوشحال کنم با یه خرید کوچولو

    اون ماشین فروخته شد بماند که چه مصیبتهایی کشیدم از سر بی ایمانیم به قدرت خدای قادرم بخاطر وجود اون ماشین و قسط هاشو خرج هاش و توقعات اطرافیان و و و و

    قیمت اون ماشین الان ده پونزده برابر شده و من ندارمش و چیزی که ازش مونده قسطای هر ماه عقب افتادشه

    وقتی مثال مبل قسطی رو زدین من خودم رو می دیدم هم پولم رفته هم ماشینم هم خیلی چیزای دیگه

    و مقصر تمامش خودم بودم

    داشتن قرض و بدهی از من یه نوکر خیلی خوب ساخته بود برای پول

    من شده بودم نوکر پول آره و الان متوجه میشم چقدر مشرک بودم به خدا و این روزا تمام سعیم اینه که دل به هیچ کس و هیچ چیز نبندم و امید به غیر خدا نداشته باشم

    خیلی حواسم جمع شده امروزا که اگه به کسی لطف و محبتی داشته باشم بخاطر این نباشه که اون واسه من یروزی یه جایی کاری انجام بده

    و از وقتی ریز بین شدم خیلی خیلی رگه های شرک رو تو وجود خیلی از آدما میبینم

    و میگم خدایا شکرت که بهم این آگاهی رو دادی و خداروشکر اگه یجایی از مسیر خارج بشم زود مچ خودمو میگیرم

    خلاصه که تصمیم جدی گرفتم و البته تعهد دادم به خودم که بهیچ عنوان قرض نکنم و نسیه چیزی نخرم وام نگیرم و از همین جایی که هستم شروع کنم

    و انصافا شیطان هم بیکار ننشسته با نجواها

    بزارید بگم کل ماجرا رو

    من از وقتی با شما آشنا شدم و فایل های شمارو گوش میکنم همش از خدا میپرسیدم خدایا چه کاری واسه من خوبه علاقه من به چیه؟چی یاد بگیرم واسم عالیه

    و بارها من بین چند گزینه ای که میگفتم یکی شون که آموزش دیدن کامپیوتر بود همش تکرار میشد

    با اینکه هیچی ازش نمیدونستم حتی خاموش روشن کردن و حتی پولی هم نداشتم

    تصمیم گرفتم که برم یه آموزشگاه بپرسم و خلاصه یطوری شد که الکی الکی شد واسم که برم آموزش ببینم

    و دوره اولیه یعنی کاربرicdl رو گذروندم و خدمت استاد عزیزم بگم که هم کتبی هم عملی جلسه اول قبول شدم با نمره خوب

    و به این فکر افتادم یه لپ تاپ بگیرم و فقط بهش فکر میکردم بدون اینکه برنامه ای داشته باشم پولی داشته باشم با احساس خوب تصور میکردم لپ تاپ دارم

    و یجوره با حال 4 میلیون بدستم رسید

    و حالا میرسیم سر این جمله ای که شما گفتید از همین جایی که هستی شروع کن قرض و وام نگیر

    و من به دنبال لپ تاپ هستم با 4 میلیون

    نا گفته نمونه که کلی مسخره هم میشم که با این پول چیز به درد بخوری نمیتونم بخرم

    بهم پیشنهاد قسطی خریدن رو میدن و من قبول نمیکنم من سر تعهدم هستم میخوام از همین جا شروع کنم

    چون میدونم که با ایمانم به خدا و عجله نکردن و احساس خوب داشتن اون لپ تاپ یا سیستمی که خدا واسم در نظر گرفته به دستم خواهد رسید . من ایمان دارم به خدایی که یک برگ از درخت بدون اذنش نمیفته زمین و میلیونها درخت هس تو دنیا

    من ایمان دارم به خدایی که همه چیز رو برای من خلق کرده و من رو برای خودش خلق کرده

    من ایمان دارم به خدایی که سعادت و خوشبختی و سر بلندیه منو میخواد چون به محض اینکه یه کوچولو پامو کج بزارم منو با نشونه ها هوشیار میکنه و برم میگردونه ب سوی خودش

    من ایمان دارم به خدایی که عاشق منه

    من همه این آگاهی هارو

    همه این دلدادگی ها به خدامو

    همه این عشق های خدایی رو

    مدیون شما بزرگوار هستم استاد عزیزم

    آرزوم دیدن شما از نزدیکه

    پس باید خودمو بکشم بالا باید به نتایجی در خور انسان بودنم برسم

    خیلی دوستتون دارم

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رضا صبوری گفته:
    مدت عضویت: 1163 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز که واقعا کلمه استاد برازنده شماست و همچنین تشکر میکنم از خانم شایسته محترم و عزیز که اینقدر خوب و با نظم سایت رو مدیریت میکنید.خدا قوت میگم بهتون.

    و سلام خدمت همکلاسی های هم مدار عزیزم.

    حرفهای شما استاد طوری به قلب من میشینه که با پوست و گوشت و استخونم حس میکنم که این آگاهی هارو لحظه به لحظه زندگیش کردین که اینقدر عالی میتونین انتقال بدین…

    قانون تکامل بارها و بارها در زندگی من اجرا شده که قشنگ میتونم درکش کنم و همینطور که شما فرمودین هر کس که در 30وچند ساله عمره کاسبی خودم دیدم که تکاملی جلو نرفتن،نتونستن سرپا بمونن.چون من کاسبم به وضوح دیدم کسانی رو که با وام با پول قرضی با سرمایه پدر و یا حتی با اعتبار پدر شروع کردن و بعد از گذشت چند سال زمین خوردن طوری که نداشتنه بدهی جزو آرزوهاشون بوده.

    من از 12 سالگی کار کردم برای خودم درآمد داشتم طوری که کسرشئن میدونستم که از پدرم پول تو جیبی دریافت کنم هزینه های شخصیم رو خودم تامین میکردم.از 12 سالگی تا 25سالگی شاگرد پدرم بودم چون واقعا تو محل کار پدرم شخصیت پدرگونه نداشت میگم شاگرد پدرم بودم و تو این 13 سال تونستم یک ماشین و یه موتور و یه موبایل برای خودم بخرم.

    در سن 25 سالگی خودم از پدرم جدا شدم طوری که پدرم میگفت صبر کن برات مغازه بزنم من قبول نکردم و مدت 2 ماه بیکار بودم تا اینکه تصمیم گرفتم از ماشینم بگذرم و اونو در سال 91سرمایه کارم کردم و به لطف خداوند بعد از کمتر از یکسال کار کردن دوباره تونستم ماشینم رو مجدد بخرم و چقدر لذتبخش بود برام.

    در مورد وام استاد خیلی عالی میگن چون تو مسیر کاسبی هر بار که وام گرفتم به اسم 18٪ بهم دادن ولی تموم شدش بعد از تسویه وام بالای 25٪برام تموم میشد که اصلا به صرفه نبود و برای پرداختش کلی استرس میکشیدم.

    در مورد دسته چک هم با استاد هم عقیده ام و فقط تو 1 یا 2 سال اول که نقدی خرید و فروش داشتم سود بهتری میگرفتم و آرامش بیشتری داشتم که تونستم ماشینو سرجاش بذارم و یه واحد آپارتمان بخرم ولی به محض اینکه شروع کردم به چک کشیدن مشتریام کم و کمتر شدن که الان تو مسیر آگاهی درک میکنم که چون من آرامش نداشتم و همش شبا تا صبح به چک فردام فکر میکردم بشدت انرژیم پایین بود و متاسفانه کلی قسط معوق بانک هم به چکهام اضافه شده بود و عملا داشتم تو مردابی که خودم برای خودم ساخته بودم غرق میشدم و به تمام دوستان توصیه میکنم که هیچوقت وام نگیرین و هیچوقت چک نکشین.از همونجایی که هستین شروع کنین با باورهای مناسب که باید ایجاد کنین.

    از روزی که در مسیر آگاهی قرار گرفتم با تلاش و باز هم با قانون تکامل و ساختن باورهای ثروت ساز تونستم از مرداب قسط و چک بیام بیرون و دوباره روبراه بشم و الان هیچ قسطی و هیچ چکی و هیچ بدهی تو بازار ندارم و خداروصدهزار بار شکر میکنم که اینارو مدیون آموزه های استادم…

    ممنون از استاد عزیزم و بانوشایسته عزیز که با این سایت فوق‌العاده و جذاب الان 3ساعته که آگاهانه تمرکزم بر روی قوانینه.خدا حفظتون کنه و براتون از خداوند نور و عشق و سلامتی پایدار میخوام…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      عادل حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2955 روز

      سلام دوست عزیز خسته نباشین بهتون تبریک میگم بخاطر دستاوردهاتون

      انشاالا همیشه موفق باشین

      دوست عزیز منم الان در شرایطی هستم که میخوام ماشینمو بفروشم

      شما که تجربه داری در فروش ماشین

      بنظرتون برای کسب و کار که چند ساله دارمش ولی بخاطر شریک داشتن و وام گرفتن رسیدم به صفر

      ولی الان ماشینم هست میخوام بفروشم ایا بنظرتون کار درستیه

      فروش ماشین برای کسب و کار.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    رقیه بربری گفته:
    مدت عضویت: 1067 روز

    بنام خدواند بخشنده ومهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته عزیزم

    سلام خدمت دوستان خوبم

    روز ششم از سفرنامه

    همین لحظه بهترین زمان برای شروع است من توانایی ها وهنرهای زیادی درخودم دارم مثلا بافتنی بلدم وعروسک ها خیلی زیبایی درست میکنم که می‌توانم باهمین وسایلی که در خانه ام دارم کسب وکار را شروع کنم برای شروع کسب وکار حتما که نباید قرض یا وام گرفت حتما که نبایدسرمایه خیلی زیادی داشته باشم

    اگه بخوام قرض بگیرم یا وام بگیرم نه تنها قانون تکاملم را طی نکردم بلکه لیاقت این پول رو به شیوه طبیعی نداشتم واین پول رو هم از دست میدم چون قانون رو رعایت نکردم چون جهان هستی بر اساس تکامل کارمیکنه وقانون تکامل در جهان حاکمه

    در واقع قانون تکامل با چالش‌های که بر سر راهمون میزاره تجربیات زیادی هم بهمون میده واستفاده از تجربیات و اشتباهات باعث پیشرفت مون میشه

    یادم باشه که هیچ وقت باچک یاقسطی خرید نکنم چون به این معناست که من چیزی رو میخوام بخرم که فعلا لیاقتشو ندارم پس فروشنده هر شرایطی رو که بگه من مجبورم قبول کنم

    اما با نقدی خریدن میتونم خودم شرایطشو بگم میتونم چیزی رو که دوست دارم انتخاب کنم میتونم آبشنایه اضافه بگیرم

    پس با امکاناتی که خودم دارم شروع میکنم

    که نگران نباشم

    که وابسته به دیگران نباشم

    که سرم بالا باشه

    که فکرم خوب کارکنه

    که تکاملم راطی کنم ودرسهامو یادبگیرم

    خدایا شکرت بابت این آگاهی ها خدایا شکرت بابت این حس وحال خوب خدایا شکرت که هدایتم کردی وهدایتم خواهی کرد

    ازشما استاد خوب ومهربان هم سپاسگزارم بابت این فایل که چیزهایه جدید ازش آموختم

    زندگیتون پراز خیر وبرکت وشادی باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1221 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوبم

    استاد در این فایل واقعا درس مهمی را به من دادند

    قانون تکامل

    من باید روند تکاملی خودم را طی کنم تا بتوانم به آن چیزی که می خواهم دست پیدا کنم و به آن برسم

    یک شبه نمی توانم ره صد ساله را بروم

    نکته

    وقتیکه من می خواهم به کسب و کار خودم برسم و کسب و کاری را برای خودم شروع کنم

    هیچ نیازی به داشتن سرمایه اولیه نیست

    وقتی که من بتوانم با هر آنچه که در دست دارم

    با هر چیزی که در اختیار دارم

    به کسب درآمد برسم

    آنوقت من می توانم با سرمایه هم به موفقیت برسم

    در قدم اول مهم این است که بتوانم روند تکاملی خودم را طی کنم

    وقتیکه من کسب و کاری را با پول قرضی شروع می کنم این بدان معنی است که من هنوز لیاقت برای شروع آن کسب و کار را طی نکرده ام

    و بناگزیر آن کسب و کار را از دست خواهم داد

    همیششه به خودم این را بگویم که هر کاری که می خواهم شروع کنم اول خودم آنرا به دست بیاورم

    در قدم اول شروع به ساختن باورهای خوب برای خودم کنم

    قانون تکامل خودم را طی کنم

    همین الان بهترین وضعیت برای شروع من است

    بنابریان من می توانم و باید بتوانم با آنچه که در دست دارم با توانایی های و استعدادهای خودم شروع به کار کنم

    همین حالا بهترین لحظه برای شروع برای من است با هر چیزی که در دست دارم و در اختیار دارم

    من باید مهارت ثروتمند شدن با همان چیزی که الان در دست دارم را داشته باشم

    وام تنها زمانی ممکن است که خوب باشد موقعی است که من در کسب و کار خودم می خواهم گسترش انجام بدهم و آن زمان می توان از وام کمک گرفت

    اما اگر در شروع کار وام بگیرم این وام من را نه تنها عقب می اندازد

    بلکه به جهان هستی هم این را من نشان می دهم من لیاقت این را ندارم و باید وام بگیرم تا موفق بشوم و هرگز موفق نخواهم شد

    نکته عالی دیگر

    نداشتن چک و دسته چک است

    چک بدین معنی است که لیاقت داشتن چیزی را ندارم و روی چیزی سرمایه گذای می کنم که هنوز آنرا به دست نیاورده ام

    وقتی که من چیزی را قسطی می خرم این نگرانی را دارم که زمان بازپرداخت اقساط آن دچار نگرانی و ترس هستم و این ترس و نگرانی باعث می شود که فرکانس من هم بد باشد و در نتیجه فرکانس بد برابر است با اتفاقات بد

    یاد گرفتم از همان چیزی که دارم شروع کنم

    یاد گرفتم با داشته های خودم به کسب و کار برسم

    از همه مهمتر هیچ چیز را قسطی نخرم

    از همه مهمتر اینکه فقط نقد کار کنم

    دسته چک هایم را کنار بگذارم

    همیشه آرامش را برای خودم داشته باشم

    ممنونم استاد عزیز از این فایل ارزشمند و گرانبها

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 924 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    خدایا هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت همه چی خدایا شکرت

    ششمین روز روز شمار تحول زندگی من

    خدایا شکرت بابت این همه هدایت و بابت نعمت و ثروت های فراوان خدایا شکرت

    این فایل هم یکی از فایل های است که من خییلی به آن احتیاج داشتم و از این به بعد فقط روی خداوند حساب میکنم هیچکس را در ذهن خود بزرگ نمیکنم جلو هیچکس از این به بعد دست پاچه نمیشم فقط در ذهن در قلب در وجودم خداوند را می پرستم

    الهی فقط تو را می پرستم و فقط از تو یاری کمک می خواهم ️

    و توکل خود را به خداوند میکنم و از جای به من نعمت و ثروت داده می شود که فکر آن را نمیکنم.

    و همه انسان ها دستان خداوند استن .

    خدایا شکرت بابت این همه آگاهی خدایا شکرت بابت این سفر بدون درد سر که پیشرو دارم خدایا شکرت بابت اینکه تونستم بالای ترس هایم غلبه کنم و سفر به تنهایی برم خدایا شکرت

    خدایا شکرت بابت سلامتی که دارم خدایا شکرت

    هر کجایی هستید در پناه الله یکتا شاد سالم ثروت مند باشید خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1436 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش

    سفرنامه روز ششم

    در مورد شروع کسب وکار از همون جا شروع کن با همون سرمایه کاملا موافقم وهیچ مقاومتی ندارم وسلولی فهمیدمش

    در مورد دسته چک خدایا شکر که دیگه ندارم ودوست دارم هیچ وقت نگیرم ولی بعضی وقتا فکر میکنم شاید برای کاری مثل ضمانت واینها یا استخدام در شرکتی بدرد بخوره ولی زیاد هم روش تمرکز ندارم میشه حلش کرد

    اما مشکل من رهایی از بدهی هستش که هنوز باهاش درگیرم بعد از یکسال ولی خیلی هاشو پس دادم وخیلی شم مونده ولی امید دارم که باکار کردن روی خودم وباورهام میتونم ازش رها بشم ودر مورد قسطی خرید کردن کلا مخالفم ولی در مقابل همسرم که سالها با این شیوه جلو رفته من هم به چالش رسیدم ولی خوب نقد خرید کردن رو میدونم چقدر مزایا داره

    تو این سه چهار سال اخیر واقعا گرونی وعدم مدیریت وندانستن قانون ثروت خیلی اذیت شدم ونیز نداشتن دیدگاهای درست علی رغم ورودی پول یه سلطل سوراخ دارم که باید باور بهتری براش بسازم

    دوستان من تو قانون تکامل در مسیر کاریم واقعا جز اشخاصی م که بارها یک شغل رو استارت کردم وبه نتایج خوبی رساندم وشاید علتش هم این بود که بااشتیاق استارت کردم وفقط دوست داشتم یاد بگیرم بیشتر وبیشتر که رشد کنم ونیز اینکه تمرکزم خوبه وشاید خیلی تو کار درگیر میشم واین خودش بارها صدای خانواده رو دراورده که بابا بسته چقدر هی دنبال کار خودتی واین یعنی که تعادل ندارم ودارم ارام ارام یاد میگیرم که کار سر جای خودش وخانواده هم سر جای خودش

    یه مثال بزنم من در مورد ورزش بارها با قانون تکامل جلو رفتم ونتایج خوبی گرفتم وعجله نکردم واجازه دادم از مسیر لذت ببرم و با تداوم وپیگیری خوب جواب داده والان هم واقعا معتقدم هر چه داره جلوتر میرم وروی سایت تمرکز دارم داره بهم جواب میده ولی میتونه بهتر باشه

    یه نکته بگم نباید در مسر تکامل خودت رو با کسی مقایسه کنی بلکه باید الگو بگیری ونیز اینکه بدانی اگر پایه های هدفت را محکم بچینی وفقط اموزش ببینی وبخاطر نتیجه خودت رو درگیر نکنی به جواب عالی میرسی وهیچ وقت دوست نداشتم تا تو زمینه ای استاد نشم به مرحله بعد فکر کنم و فقط به قدم بعدی فکر کرده ام

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: