شیوه صحیح الگوبرداری - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

541 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر غفاری گفته:
    مدت عضویت: 3825 روز

    سلام

    وقت بخیرو شادی

    دوست داشتم یه دستگاه کارتخوان سیار داشته باشم، رفتم بانک و از کارمند اونجا درخواست کردم به من دستگاه بدید

    کارمند بانک گفت این فرمهارو پر کن و برای تکمیل پرونده به جواز، یا سند یا پروانه کسب، یا قولنامه و ……… نیاز داریم

    بهش گفتم ممنون نمیخوام خدانگهدار شما

    از بانک امدم بیرون گفتم خداجونم

    گفت جووووووووونم عشقم

    بهش گفتم من بهترین دستگاه کارتخوان سیار بدون کاغذبازی میخوام خودت بیار دم در خونه تحویلم بده

    مثل همیشه گفت چشم عزیزم هر چی تو بگی

    چند روز بعد

    خواب بودم از صدای اس ام اس بیدار شدم، پیام امده بود اگه دستگاه سیار لازم دارید عدد فلان به فلان ارسال کنید منم انجامش دادم

    روز بعد یه خانمی تماس گرفتن ( جا خواهری چه صدایی داشت ? ولی به کیفیت صدای خانم فرهادی نبود ) گفتن برای ارسال دستگاه کارتخوان عکس کارت ملی و مشخصات حساب بانکو براشون تلگرام کنم

    بدووووون کاغذ بازی

    بهترین دستگاه پز ( صفحه تاچ ) برام ارسال کردن و دم در خانه تحویل دادنو گفتن خدمات پس از فروش کاملا رایگانه

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    عبدالمطلب رهبری گفته:
    مدت عضویت: 3289 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان

    قبل از هر مطلبی ازتون سپاسگذارم که مارو هم شریک لحظات و تجربیات زیباتون میکنید

    خواستم آگاهی و حقیقتی که نتیجه فوق العاده ای واسم تو مدت خیلی کمی داشته رو بگم و بنویسم تا هم ایمان خودم تقویت شه و درکم از قانون بیشتر بشه هم باعث تقویت ایمان و اثبات حقانیت این حقیقت برا کسایی که تو این سایت تو مدار و فرکانس این آگاهی قرار دارن بشه

    من زیاد اهل کامنت گذاشتن نیستم ( حالا به خاطر برنامه ریزی اشتباه ذهنم ) ولی چون خیلی این آگاهی مهم و تاثیر گذار هست تو زندگی ماها تصمیم گرفتم بیام بنویسم و حس درونیم هم متقاعدم کرد و چون نمیدونستم تو کدوم قسمت سایت این کامنت رو قرار بدم تو قسمت نظرات همین فایل نوشتمش

    (( قرآن ))

    میخام تجربم رو تو این مدت سه یا چهار ماهی که این کتاب رو میخونم براتون بگم

    نمیدونم شماها چقدر تجربه یا آگاهی نصبت به بحث انرژی و کالبد انرژیکی ما و بدن اتریک یا چاکراه دارین ولی تا این حد واستون بگم که از اونجا که همه این جهان ساختار پایه و بیسش بر اساس انرژی هستش وجود اصلی ما هم کاملن از انرژی ساخته شده یعنی کالبد اصلی ما انرژی هست و همینطور روح ما حالا تا اونجایی که من اطلاع دارم اگرم روح از انرژی نباشه ساختارش بی شباهت به انرژی نیست

    قضیه به اینصورت هستش که من قبلنا تا حدودی به وسیله مراقبه چاکراهای بدنم رو فعال کرده بودم و سطح انرژی بدنم رو افزایش داده بودم به حدی که نتایج فوق العاده ای مثل حس و حال خیلی عالی هر لحظه داشتم همش شاد و سرخوش و پر انرژی و پر انگیزه و مهمترین نکته کم شدن نجواهای ذهنم به حدی کم که انگاری وجود نداشتن

    اینم واستون بگم که من در این زمینه استاد نیستم و یه مدتی این کار رو از روی کنجکاوی و اینکه به خودشناسی بیشتری برسم انجام دادم و کسایی که تو این زمینه واردن خیلی خوب میدونن که نتایج مراقبه چی هستش و چقدر فوق العاده هستن

    خلاصه من یه مدتی مراقبه انجام ندادم به خاطر شرایطی که واسم پیش اومد و نتونستم ادامش بدم و اون حس و حال و نتایج هم رفتن ولی از وقتی که شروع کردم به خوندن قرآن چنان سطح انرژی جسم من بالا رفته که باعث شده چاکراهای من دوباره فعال بشن و مخصوصا چاکرای سر

    بدون اینکه حتی لحظه ای مراقبه انجام بدم.اولا که نتایج ضعیف بودن حس و حالی که پیدا کرده بودم زیاد برام آشنا نبود حتی ترسیده بودم که نکنه مریض شدم و با خودم گفتم حتما به خاطر مطالعه قرآن هستش و دیگه نمیخاستمش بخونمش چون شدت فشار زیادی تو سرم احساس میکردم(بعدا مطالعه کردم و فهمیدم این به خاطر فعال شدن چاکرای سر هستش ) و خیلی برام جالب شده بود

    ولی از طرفی چون خیلی کنجکاو بودم که چه چیزایی تو این کتاب نوشته شده به مطالعم ادامه دادم

    ولی بعد از مدتی فشار تو سرم کمتر شدش و همون نتایج که با مراقبه برام به وجود اومده بودن دوباره پیداشون شد

    حالا از همه اون نتایج مثل حس و حال عالی و سرخوشی در هر لحظه تا اعتماد به نفس و نترس بودن خیلی زیاد

    کم شدن نجواهای ذهنم خیلی خیلی واسم جالب و شگفت انگیزه و اطمینان قلبی بالایی که برام به وجود اومده. خیلی بیشتر و عالیتر نصبت به قبل میتونم بگم الهامات رو میفهمم و درک میکنم

    تا این حد که بعضی وقتا این الهامات در درونم طوری گفته میشه که انگاری یکی از ته یه چاه داره بهم یه چیزی رو آروم میگه ولی من الان قشنگ متوجهش میشم

    کلا به خودشناسی بینظیری رسیدم . در کل نتایج فوق العاده ای واسم داشته که توضیحشون خیلی زمان بر و وقت گیر هستش که همش رو واستون بنویسم

    تازه من ایمان جالبی هم نصبت به این کتاب ندارم و طوری میشه که یه مقدار نصبت بهش ایمان پیدا میکنم ولی یه خرده بعد نصبت بهش شکاک میشم

    این موضوع خیلی منو اذیت میکرد تا اینکه یاد یه حرف استاد افتادم که میگه جدال بین ذهن و قلب ما همیشه وجود داره ولی ما باید با کار کردن رو خودمون قلبمون رو قویتر کنیم و منم از خدا خواستم خودش کمک و هدایتم کنه تا از این شکها و تردیدها نجاتم بده که بهم گفت با بیشتر خوندن و فکر کردن در مورد این کتاب میتونم درکش کنم و بفهممش

    که میشه دقیقا حرف استاد که میگه بارها بارها باید فایلهاشون رو گوش کنیم و نگاه کنیم تا مدارمون بالاتر بره و بیشتر و بهتر این گفته ها رو درک کنیم

    دوستان حقیقت و چیزی که در مورد این کتاب فهمیدم که باعث به وجود اومدن این حس و حال و نتایج واسم شده اینه که کلام و افکار ما از انرژیه و کلمات و جملات این کتاب هم از انرژی تشکیل شده فقط با این فرق که ارتعاش و انرژی این گفته ها به حدی بالاست که چنین تاثیری بر کالبد انرژیکی ما داره که اصلیترین بعد وجودی ما هستش و این گوشت و پوست و استخون جلوی این کالبد ما میشه گفت شوخیه

    کسایی که این بعدشون رو تجربه کردن کاملن متوجه حرفم میشن و باید تجربش کنی تا دقیقا متوجه اینکه چرا فرشته ها به ما سجده کردن و خدا چی خلق کرده بشین

    دیدین و تجربش رو دارین زمانی که فایلای استاد رو گوش میدیم چه تاثیر و نفوذی روی ذهن و روح ما داره به حدی تاثیرگذار که باهاشون شاد میشیم یا حتی اشک میریزیم

    به این خاطر که این کلمات از یه قلب مطمعن و با ایمان میاد حالا فرض کنید این کلمات و گفته هارو خالق ما واسمون بگه

    به نظرتون تاثیرش چطور میتونه باشه؟

    من بارها دقت کردم وقتی آیه های این کتاب خونده میشه واسم به حدی به وجودم نفوذ میکنه که منقلب و دگرگون میشم و موهای تنم سیخ سیخی میشه

    و حتی مصاحبه اشخاصی رو دیدم که این کلمات براشون پخش شده تا نظر و احساسشون رو نصبت به قرآن بدونن و اصلن متوجه نبودن معنیش چی هستش یا خودش اصلن چی هستش

    همگی میگفتن که صدای خیلی آرامش بخش و خیلی قشنگیه و حس و حال عجیبی داره و خیلی کنجکاو بودن که بدونن اینی که براشون پخش شده چی هستش

    دوستان تمام این حرفارو گفتم تا بهتون بگم سعی کنین زیاد این کتاب رو بخونین و در موردش فکر کنین چون نتایجی رو براتون خواهد داشت که اصلن باورتون نمیشه

    موضوعی که خیلی واسم جالبه اینه که هر وقت خواستم این کتاب رو بخونم کلی نجوا به سراغم اومده که نرم سمت این کتاب و بیخیالش شم نجواهایی که در مورد خوندن یه کتاب دیگه اصلن وجود ندارن

    مطلب بعدی اینه که من از قراعت قاری های مختلف برای گوش کردن استفاده میکنم چون هم لذتبخشه و هم ترکیب موسیقی و این کلمات یه حس و حال بینظیر و فوق العاده ای رو به وجود میاره مثلن تلاوتهای عبدالباسط

    پیشنهاد میکنم شما هم حتما استفاده کنین مخصوصا قاری های مصری مثل محمود شحات انور . مرحوم شیخ غلوش

    و یه ایده که بهم گفته شده برا اینکه ایمانم به این کتاب و خالقم و گفته هاش بیشتر بشه اینه که در مورد اعجاز قرآن تحقیق و بررسی کنم و به شما هم این رو پیشنهاد میکنم

    در کل نمیدونم کامل گفتم یا ناقص گفتم ولی سعی و نیت این بود که بیام این تجربه فوق العادم رو که نتیجه بینظیری واسم داشته رو براتون بگم تا شماهم استفاده کنید و تو این مسیر بهتون کمک کنه تا بهتر و راحتتر مسیر رو طی کنید

    چون وقتی به نتایجی که مطالعه قرآن واسم داشته فکر میکنم میبینم به صورت اتومات و خودکار انگاری دارم از قوانین خداوند پیروی میکنم

    به این صورت که چون نجواهای ذهنم کمتر شدن در نتیجه توجهم پس بر روی مثبت هستش اگرم نباشه حداقل خنثی هستش و چون توجهم خوب و مثبته پس احساسم هم خوب و عالی میشه و چون احساسم خوب و عالی هستش پس دارم از مهمترین قانون خالقم که احساس خوب = اتفاقات خوب هست پیروی میکنم

    و چون احساسم خوبه پس امید و انگیزه بیشتری دارم و در نتیجه احساس سپاسگذاری بیشتری تو وجودم حس میکنم و این باعث میشه که تکاملم رو راحتتر طی کنم و خیلی عالیتر و بهتر از مسیر زندگیم لذت ببرم و با سرعت بیشتری به خواسته هام برسم

    درسته که این پیشنهاد رو به اکثر دوستان دارم که قرآن رو بخونید و بیشتر بخونیدش ولی به این باور رسیدم که همونطور که خیلی از مردم تو مدار و فرکانس دریافت قوانین و حقیقت اصلی زندگی نیستن

    این قرآن هم کتاب قوانین الاهی هستش هم هرکسی تو مدار و فرکانسش نیست که اون رو برداره و بخونه تا چه برسه به اینکه درکش کنه

    به قول شاعر

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    تا این حد دقیقه این شعر که این قرآنی که توی خیلی از مساجد و نمازخونه ها و کتابخونه ها و قفسه ها و تاقچه های خونه ها وجود داره و خیلی راحت در دسترسه ولی خیلیا حتی نگاهش هم نمیکنن

    دوستان در کنار نتایج فوق العاده ای که من از آموزه های استاد به دست آوردم خدارو بیشتر به این خاطر شاکرم که میتونم این کتاب رو دستم بگیرم و بخونمش هر چند حتی اگه بهش شک داشته باشم ولی هر روزی که میگذره ایمانم نصبت بهش بیشتر میشه و قلبم بیشتر به حقانیت این کلام گواهی میده

    امیدورام هممون به درک و فهم و شناختی شایسته این وحی و کلام الاهی برسیم

    استاد عزیزم بینهایت ازت ممنون و سپاسگذارم که خدارو باور کردی و ازش هدایت خواستی و از قلبت پیروی کردی و به این مسیر قدم گذاشتی و ادامه دادی تا نشانه ای برام باشی تا ببینم نتیجه باور کردن خداود چی میشه و چه نتایجی به ارمغان میاره و صراط مستقیمی که خدا انقدر در موردش صحبت میکنه چطوریه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    بابک گفته:
    مدت عضویت: 3986 روز

    سلام خدمت همه دوستان

    حدودا چهار سالی است که با استاد عزیزم آشنا شدم. اوایل که با ایشان بودم خیلی شوق و ذوق داشتم که خودمو تغییر بدهم. تا حدودی با فایلای رایگان تغییر کردم ولی زود فراموش میکردم و بیخیال میشدم. اولین محصولی که از استاد خریدم تندخوانی ایشون بود. از اونجایی که کلا آدم عجولی بودم و هستم (البته الان خیلی بهتر شدم ) میخواستم زودی این مهارت رو یاد بگیرم و خیلی زود هر چی کتاب خوبه رو بخونم ولی متاسفانه نشد. این بحث عجولی متاسفانه توی زندگیم خیلی مشکل ایجاد کرد مثلا برای خواندن کنکور کارشناسی ارشدم نیز این مسئله برائم پیش اومد و دانشگاه مورد علاقه ام قبول نشدم…. ولی خدا رو شاکر که با لطف شما استاد عزیز و خدای خودم و با فایلاهای رایگانی که داشتم توانستم یک سال اول ارشد رو کنترل کنم و اتفاقات بسیار عالی در زندگیم به وجود آمد اما عموما پایدار نبود. اما داستان اصلی زندگی من از تابستان پارسال، تابستان 96 شروع شد. به جرئت میتونم بگم بدترین تابستون عمرم بود. وقتی که در خرداد ماه درسم در دانشگاه تموم شد برگشته بودم خونه. هیچ کاری نداشتم. نگران سربازی و پول در آوردن بودم. از طرفی دیگه ناراحت بودم که چرا درس خوندم و …. بسیار حالم بد بود و افسردگی شدیدی پیدا کرده بودم. ولی به لطف خدای مهربانم منو هدایت کرد به سمت این سایت… خدا را شکر میگویم که سبب شد و اسباب خریدن دوره بسیار بی نظیر قانون افرینش را برایم فراهم کرد. و واقعا از مهر سال گذشته تا الان هرروز وجود پر از نعمت خداوند را در زندگیم می بینم.

    اما اتفاتی که با الگو برداری از استاد برایم اتفاق افتاد رو براتون در ادامه میگم.

    دیدگاهم نسبت به درس عوض شد. به لطف و یاری خداوند موضوعی متفاوت در حوزه رشته خودم انتخاب کردم. بازم به لطف خداوندم یکی از بهترین اساتید کشور استاد مشاورم شد و به راحتی برای رسیدن به موضوعی که میخواستم راهنماییم کرد. در زمینه جمع آوری داده خداوند اینقدر راحت من رو هدایت کرد که واقعا هنوزم در ذهن خودم نمیگنجه. به لطف خداوندم بازم به راحتی توانستم دو تا مقاله کنفرانسی و یک مقاله isi بدهم که هنوزم ادامه داره. در کنفرانس برای ارائه مقاله شرکت کردم و یک تجربه بسیار عالی برایم بود. اولین کسی بودم که به لطف خداوندم توانستم از پایان نامه ام دفاع کنم…. در این حین حتی کارهای دانشجویی و کار مورد علاقه ام نسبت به رشته ام را پیدا کردم. علاوه برا این دوره های هدفگذاری ، عزت نفس، جهان بینی توحیدی، راهنمای عملی بر رویاها ،کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم و رویاهایی که رویا نیستند را نیز خریدم (در صورتی که اصلا پول خیلیاشونو نداشتم.) همونجوری که قبلا گفتم تابستون 96 بدترین تابستون عمرم بود ولی فقط یکسال بعد یعنی تابستون 97 ورق برگشت. به جرئت میتونم بگم بهترین تابستون عمرم بود اینقدر گفتمو خندیدمو شاد بودم که خدا میداند.

    در زمینه مالی نیز در آخر سال 96 دقیقا حسابم صفر صفر بود اما به لطف خداوندم توصیه های استاد عزیز تا همین الان صدها برابرش وارد زندگیم شده…..

    خدا رو شاکرم که استاد عزیز رو برای الگو برداری در زندگیم قرار داد.

    در پناه الله یکتا شاد، خوشبخت، ثروتمند و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3467 روز

    باسلام به همه ی دوستان عزیزم

    پیام برای خانواده عباسمنش عزیز وپیام برای خود خود رحیم خان وپیام برای سید کاظم فلاح وعطاروشن و آبجی شب خیز وخواهرم مثل گلم مریم مقدس وفرهادی و آینا وستاره خانم وامیر همتی ؛ (صاحب باغی که بوی خدا از دور از آن به مشام میرسد ) وهمه وهمه :

    عزیزان بخندید تا جهان به شما بخندد . غمگین بودن گناه ات وشادبودن پرهیزکاری

    خنده از ته دل ؛ داروی هر درد است

    وقتی خنده برلبت است از فرق سر تا نوک انگشتان پا ؛ همه نور خدا شود

    خنده یک لشگر است

    به جهره این سید بزرگوار وپسرش که نگاه میکنم . دونوع خنده ونور میبینم. دونوع از تجلی آن ذات پاک برایم هویدا میشود که خداوند همش شادی است وشادی

    خنده پسر بسیار سبکتر وراحت تر است

    اما خنده پدر سنگین تر وپر از محتوا است

    هردو فریاد میزنند که عزیزان ودوستانی که اینجا هستید ودارید این پیامهای خداوند را آرام آرام میگیرید ؛ بابا سخت نگیرید

    دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش

    وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع

    سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

    به به لذت بردم از این پسر وپدر ؛ خیلی قلبم حس خوبی داشت وقتی ؛ دو بنده ی خدا را در کنار هم دیدم که لبخند میزنند

    چه هاست در خنده ی میکائیل وچه هاست در خنده ی پدر .

    عمق وزیبایی خنده پدر بزرگتر است واز این طرز نگاه من ؛ عشق ابدی وپایدار ؛ پدر را نسبت به پسر درک میکنم

    میکائیل جان : قدر ومنزلت پدرت را بدان وهمیشه از خدای خودت ، به خاطر این پدر سپاسگزار باش وهمیشه دست بوس پدرت باش .

    آخه من همیشه میگویم که برادر وخواهر بودن ؛ به معنی ، ازیک پدر ومادر بودن نیست .بلکه آدم با هر مرد وزنی که راه زیبایی وراه خداوند وسعادت ابدی را برایش نشان دهد اون خواهر وبرادر است

    من در تمام عمرم برادری عزیزتر از سید ندارم .همیشه میگویم : خدایا سپاسگزارتم به خاطر حضور عباسمنش ومریم شایسته وهمه ی عزیزان این خانواده بزرگ والهی .

    من واقعا اینجا را بزرگترین دانشگاه موفقیت میدانم وهمیشه از معبودم سپاسگزاری میکنم که اینجا هستم

    سید برنامه خوبی برای گوسفندات وبع بع یهات پیدا کردم . یک روز میایی ومیبینی که هیچ خبری از برونی وبقیه نیست . بعد یک دست نوشته جلوی ورودی درب خانه ات است که نوشته : آمدم آمریکا ؛ شما در این خانه نبودی که از من پذیرایی کنی ؛ بنابراین من وسید کاظم وعطاروشن ودیگر بروبچه ها ؛ سوار برونی شدیم وبه سمت بازار فروش احشام رفتیموتماما فروختیم. در ضمن دست ما درد نکند ؛ گوشتها ومیوه ها یخچالها را هم خوردیم

    بااحترام گروهی که عباسمنش راهزن ورئیس آنها می باشد

    امضاء سید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    آذردخت گفته:
    مدت عضویت: 2465 روز

    عالی بود عالیییییییی

    بینهایت سپاسگذارم از شما استاد بزگوارم و خانوده محترمتون ..آقا پسر دست گلتون با اون لبخند های خوشکلش و خانم نازنین و عزیزدلتون که زحمت تصویر بر داری رو داشتن که الحق لحظه های زیبایی رو شکار میکردن ..دست همگی درد نکنه و خداقوت ..ممنون از شما استاد خوبم که مارو در قشنگ ترین لحظه هاتون سهیم میکنین وبا راهنمایی های الهی و زیبا روح و روان مارو شاد میکنین و امیدوار..خدا پشت و پناهتون باشه عزیزترین های من ..خانواده قشنگم ..واعا لذت بخش دیدن شما و در کنارتون بودن ..خوشحالم که هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محمد امین گفته:
    مدت عضویت: 2510 روز

    با سلام به استاد عزیز

    میخوام تجربه خودم رو بنویسم من همیشه شب ها بیدارم و فایلهای شما رو گوش میکنم تا موقعه ای که میخوام بخوابم یعنی سر ظهر و بعد میخوابم دوباره شب بیدار میشم فایلهای شما گوش میکنم

    امید وارم کسی که مسئله من رو داشت این کامنت من رو بخونه و هدایت بشه – دوست داشتم حقیقتی رو بگم خیلی توی زندگی من تاثیر داشت

    من یک ایمیلی به خانم شایسته ارسال کردم گفتم وقتی میخوام کاری انجام بدم استرس اظطراب نگرانی و ترس دارمو ………. این ایمیل رو ارسال کردم – و بعد این استرس اظطراب و نگرانی و ترس کل بدنم رو در بر گرفت و تمام بدنم شروع به خارش و زخم شدن کرد یعنی دیگه داشتم نابود میشدم از دست می رفتم که بدنم زخم شده از خارش زیاد از استرس و اظطراب نگرانی از استرس و اظطراب اصلا شب ها نمی تونستم بخوابم توی جهنم واقعی زندگی کردن – واقعا جهنم توی فکر ماست من الان دارم بهشت رو تجربه میکنم

    این استرس و اظطراب من برای کمال پرستی من بود که میخواستم به بالاترین حد موفقیت برسم و عدم درک قانون تکامل بود – وقتی دوره جهان بیبنی رو دیدم خریداری شد تمام زخم های بدنم خوب شد بعد از 3 یا 4 روز دیدم بدنم دیگه خارش نداره احساس خیلی خوبی داشتم داره کم کم زخم ها خوب میشه داره جاهاشون رو کم کم خوب میشه

    میخوام خلاصه کنم زیاد نشه – من فکر میکردم که انسان بی ارضه ای هستم هیچ کاری از دست من برنمیاد فکر میکردم باید بی نقض باشم درکی از قانون تکامل نداشتم وقتی گفتم نه من تکاملم رو رعایت میکنم وابسته به هیچ چیز هم نیستم تمام بدنم خوب شد احساس خوب داشتم همین

    الان هم نمی تونم بگم که توی تکامل خیلی خوب شدم ذهنم خیلی مقاومت میکنه میگه تکاملی وجود نداره با باید به بالاترین حد موفقیت برسی خیلی مقاومت میکنه من دارم بم باران میکنم واقعا خیلی مقاومت داره ذهنم اصلا نمی پذیره حرفهای استاد عباس منش رو

    وقتی دوره عزت نفس رو خریدم انصافا میگم این دوره خیلی خوبه اما پاشنه اشیل من تکامل بود – البته باید روند اون تکاملی خودم رو طی میکردم خودم رو خوب میشناختم تا امروز بفهمم که پاشنه اشیل من تکامل هست – ولی وقتی تکامل رو تا حدی خیلی خیلی خیلی کمی فهمیدم اعتماد به نفسم خیلی بهتر از قبل شد خودم رو ارزشمند دونستم گفتم پس برای من هم میشه فقط تکامل وجود داره همیشه هم به خودم میگم کدوم انسانی با یک بار تمرین کردن موفق شده – رفتم تمام Evolution کارخانه ها- بازیهای کامیپوتری هر چیزی که Evolution روند تکاملی ش بود از یوتیوب در اوردم باز ذهنم مقاومت میکنه کمی بهتر شده ( البته از بچگی من بی قرار بودم استرس داشتم و داشت هر بار که بزرگ تر میشدم بدتر میشد انقدر بی قرار بودم که اصلا درس نمی تونستم بخونم ارام قرار نداشتم یکجا )

    و میخوام بگم که من از موقعه ای که این باور رو گذاشتم توی ذهنم که بدن من نیاز به هیچ گونه مواد شیمایی نداره هر موقعه سرما میخوریم این باور رو گذاشتم اگر چای با ابلمیو بخورم خوب میشدم و همیشه هم خوب شدم – چند وقت پیش هم یکی از فامیل های ما سرما خوردگی شدید داشت این عطسه کرد تمام اب دهانش رو کرد توی دهان ما که من داشتم خمیازه میکشدم هیچیم نشد سرما نخوردم دوتا چای خوردم حالم خوب شد – اگر باهوش باشید من این پارگراف رو نوشتم اگر یک مشکلی حل نشده یک جای کار ایراد داره باید بری یکجای دیگه ببینی که ایراد از کجا هست زخم های بدن من استرس و اظطراب من بود برای باورها خراب منفی بود حالا اگر می اومدم هزار بار به خودم میگفتم نه بدن من خودش همه چیز رو خوب میکنه فایده نداشت وقتی من ایراد رو فهمیدم احساسم خوب شد همه چیز درست شد

    من قبلا فهمیده بودم مشکل تکامل دارم – اما انگار خدا باید محکم تو گوشم میزد که این موضوع رو بفهمم و روش کار کنم و انقدر بی تفاوت نباشم نسبت به این موضوع- که داشت کم کم از دست می رفتم داشتم نابود میشدم خودم خودم رو تخریب میکردم – دوست داشتم این کامنت رو توی محصولی که خریدم کامنت میکردم اما اون رو برادرم با اکانت خودش خریده نمی تونستم که با اکانت اون کامنت بنویسم باید رعایت بشه حریم شخصی – اخه برادرم من مثل من نیست مسئله من رو نداره باورها فرق داره

    انصافا این محصولات مثل داور هستند برای شفای بدن و روح و ذهن هم برای خوشخبتی سعادت دنیا و اخرت – اگر مشکل داشتید محصولات ( دکتر عباس منش ) رو بخرید حالتون خوب خوب میشه مثل یک بچه ای تازه به دنیا اومده تمام بیماری ما از فکرهای ما میاد این زخم های معده و هر نوع بیماری دیگه اینا از فکر بیمار گونه ما میاد

    من به چشم دارم مبینم چطوری داره زخم های بدنم خوب میشه – وقتی هم بدنم اینطوری شد حتی اینجا هم کامنت نزاشتم با اینکه فعالیت میکردم بگم چرا اینطوری شدم من که دارم این فایل ها رو گوش میدم پس چرا اینطوری شدم گفتم بیام در مورد سلامتی در مورد موفقیت پیشرفت کامنت بزارم یا چیزهایی که درک کردم و احساس به من میگه کامنت بزار می دونستم مشکل از منه از بیرون و هیچ جای دیگه

    انصافا این حقیقت زندگی من بود

    دوست داشتم این کامنت رو بنویسم از خدایی تشکر کنم که من رو با استاد عباس منش اشنا کرد – واقعا نمی دونم چطوری سپاس گذار خداوند باشم مشکل من با داور قرص حل نمیشد اگر با داور قرص به من میدادن دوباره به اون فکرهای بیمار گونه برمیگشتم به حالت اولی که بودم

    از استاد عزیزم تشکر میکنم خدا رو شکر اصلا بیمارستان و جایی هم نرفتم فکر بیمار گونه پیدا شد همه چیز خودش خود به خود حل شد من فهمیدم که خودمون باید مسئله خودمون رو حل کنیم هیچ کس نمی تونه به ما کمک کنه

    با تشکر از استاد عزیزم خدا رو شکر میکنم بابت این سایت این محصولات و فایل های رایگان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    هستی گفته:
    مدت عضویت: 3581 روز

    سلااااام استاد گرامی . سلاااام بچه ها

    اومدم بگم ادامه بدین ادامه بدین ادامه بدین ادامه بدین ادامه بدین فک کنم اونقد گفتم ادامه بدین که تونسته باشم برسونم که چقدر نتیجه بخشه این استمرار . چقدر درک قوانین و عمل به اونا لذت بخشه . چقدر خداوند سریع پاسخ می دهد وقتی ما موانع ذهنی رو برمیداریم ، خیلی سپاسگزار خداوند هستم که در این مسیرم و همسفر با شما انسان های دوست داشتنی ، چقدر ممنون استاد عزیز هستم ، می دونید فک کنید شما تو درس ریاضی خیلی سطحتون پایینه در حد صفر یعنی در حدی که اگه یه برگه از مسایل و معادلات ریاضی بزارن جلوتون هیچ کدووم رو نمی تونید حل کنید و قراره یعنی دلتون می خواد و آرزوی اینو دارید که می تونستید همه رو جواب صحیح بدید ، این چی مطلبه ؟ اینو می طلبه که تمرین کنید به حرف کسی که بلده گوش بدین و تمرین کنید و انتظار اینو از خودتون نداشته باشین که با یکی دو بار تمرین بتونین 20 بشین لطفا ، دوستان ما بعضی هامون از نظر طرز فکر و باورها از صفر هم پایین تره نمره مون ، اول باید اینو بپذیریم تا بتونیم بشینیم سر کلاس اصلا ، بعد ببینیم تو کدووم مورد ضعیفیم و تشخیص بدیم و بیشتر رو اون مورد کار کنیم و هی تمرین و هی تمرین تا تازه بشیم مثلا 14 و باز ادامه بدیم ، ادامه بدیم تا به 20 برسیم ، به لذت ، به شادی ، به افتخار ، به آرامش ، به حس پرواز ، به حس رهایی . دوستان اینا رو منی دارم می گم که سال 93 با استاد و اموزه های بی نظیرشون آشنا شدم . تو این 4 سال یکی از فیوریت ها و علاقه مندی هام گوش کردن به صحبت های استاد بود این که می گم گوش کردن یعنی در حد گوش کردن بود درک نکرده بودم ، لذت می بردم ، پیش خودم می گفتم چقدر زیبا و همه رو از حفظ بودم مثلا می دونستم در مورد ثروت چه تمرین هایی رو بکنیم در مورد روابط استاد چه صحبت هایی داشتن و … ولی عمیقا درک نکرده بودم ، نتایج کوچیک و گاهی خیلی خوبی هم در هر زمینه ای تو این چند سال گرفته بودم و از بزرگترین نتایجم اینه که خواندن قران و فکر کردن در مورد ایاتش برام خیییییلی راحت شده و لدت بخش . اول فکر می کردم قران کتابی سنگین و ثقیلیه و فهمیدنش راحت نیست ، فکر می کردم افراد خاصی قادر به درک و فهم مطالبش هستن . تا اینکه برای چندمین بار شروع به خواندن دوباره کتاب رویاهایی که رویا نیستند کردم از اونجایی که عادت دارم نکته برداری کنم دفتری نو برداشتم و هر روز که می خوندم نکاتش رو می نوشتم انگار تازه داشتم می فهمیدم قوانین رو ، انگار تا به حال من این مطالب رو نخونده بودم ، هر جمله ای که می خوندم و درکش می کردم تازه می فهمدم که استاد تو فلان فایل فلان جا منظورشون چی بود می گفتم آهاااا و ساعت ها به فکر فرو می رفتم ناخواسته ، و همین طور ادامه دادم الان فصل 4 هستم و به پایان نرسیده ولی این بار کلی به خواندن ها و گوش کردن های قبلیم متفاوته ، این بار فهمیدم قوانین چطور کار می کنن ، خدایا ممنون که این قدر قوانینت مشخص و واضح و ثابته و جواب می ده ، مثل همون قوانین ریاضی دیدین بعضی ها یه معادله رو حفظ می کنن فقط همون رو بلدن و یه معادله دیگه بدین نمی تونن حل کنن ، من الان به لطف خدای مهربون درک کردم قانون فرکانس رو که چطور کار می کنه خدایا ممنونم و سپاسگزار که منو از اون بنده هات که تو مسیر هدایت هستن قرار دادی . استاد بسیار بسیار از شما متشکرم از کتاب خوبی که نوشتین از فایل های خوبی که برامون می زارین ، از آگاهی هایی که بهمون می دین ، از لذت هاتون که به اشتراک می زارین . دوستان لذت فهمیدن و عمل کردن و نتیجه گرفتم فوق العاده اس ، هر بار که بیشتر درک میکنم اشک هام ناخواسته سرازیر می شن . چقدر احساس نزدیک بودن با خدا می کنم ، چقدر خودم رو با خدا یکی می دونم ، چقدر همه رو بیشتر دوست دارم چقدر این جهان رو زندگی کردن رو بیشتر دوست دارم ، چقدر دارم لذت می برم از تک تک لحظه هام ، برا همین اومدم بنویسم براتون که دوستان از هر جا که هستین تو هر مرحله ای که هستین بازم ادامه بدین تا جایی که واقعا مطلب براتون روشن بشه و درکش کنین و تبریک می گم به اون دوستایی که دارن با فهم قوانین به راحتی به خواسته هوشون می رسن . خیلی خوشحالم خیییییلی ، برای همه دوستانم و استاد عزیزم ارزوی سعادت و خوشبختی دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2164 روز

    سلامی با بوی عشق و شبنمی از وجود

    من اومدم تو نشانه من و متن رو خوندم و بعد دانلود کردم…

    عنوان این فایل برام علامت سوال بود که الان چه آگاهی و چه نکته ایی برای من داره…

    چیزی که در ابتدا تو ذهنم اومد اینکه من هیچ وقت نتونستم الگویی برای خودم پیدا کنم ولی همیشه ته ذهنم این بوده که جوری زندگی کنم و زندگیمو بسازم که ردی عالی به جا بذارم یا الگو باشم، نمیدونستم چطوری و الانم شاید ندونم ولی اینو میدونم که در ۱۵ سالگی اینقدر عمیق شده بودم و فکر میکردم که اتفاقات جالب و رشد دهنده ایی برام افتاد، که به چیزی جز عشق نرسیدم.

    کلمه عشق برای من مقدس هست خیلی زیاد

    خدا عشقه خدا نوره خدا…

    اونا انگار مقدمه ذهن من بود برای دیدگاه نوشتن.?

    الان که نکاه کردم و می‌نویسم تنها هستم آقای همسر رفته استخر برای آب درمانی…

    امروز تو فکر این بودم چندتا آهنگ زیبا دانلود کنم، ممنون آهنگ ها و مناظری که به اشتراک گذاشتیم عالی بودن. واقعا سپاس سپاس سپاس…

    باور تون میشه با شنیدن آهنگ ها اشک شوق و خنده و رقص و شادی رو توام داشتم یک حس عجیب(مثل زمانی که عاشقش بودم عاشق تنها لایق عشق)

    از خدا خواستم دوباره حالم رو گره بزنه به خودش و فقط خودش رو ببینم و بهش نزدیک بشم از نو از اول از نو روز های خاص بسازم…

    خدای مهربونم عاشقتم بخاطر این همه آدم های خوب، اتفاق های خوب…

    الگو اصلی بنظر من خداست و هر آنچه کار و فکر و باور خوب، هر چی خوبه و حال آدم رو خوب میکنه.

    فقط وقتی بچه تر بودم فکر میکردم علاقه به نجوم و ستاره ها توش پول نیست شاید باید در همین زمینه ثروتمند شوم.

    و روزی خواهد رسید که بی دغدغه هر فایل آموزشی رو بخرم حتی همین روان شناسی ثروت ۳ ،۲ ، ۱

    ?زیباتتتترین ستاره رو زمینییییی خدااا دووووستت داره. “آره دوستم داره”

    به حرف آدم ها محل نده “سعی کردم حرف مردم برام مهم نباشه”

    ? من مثل کوه ام که یک تنه به جنگ زندگی میرم…..

    هر کدام از این آهنگ ها هم مسیر با افکار من بودن، انگار واسه من اینجوری چیدین.

    ? فقط امید میتونه

    ما رو به رویا هامون می رسونه

    ? چه خوبه تو رو دارم

    .

    .

    .

    تو که کنارمی از، چیزی نمی هراسم

    ? فقط با تو عشششششقم

    میتونم آرووووووم شم

    سایت رو دیشب و امروز کلا از زاویه متفاوت نگاه کردم و ردپا گذاشتم.

    اشک هام رو دوست دارم چون اشک عشقه اشک حال خوبه….

    ممنون از شما استاد عزیز و شما خانم شایسته جان?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 3010 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    نشانه امروز من ?

    سلام استاد جان

    به نظر من این فایل داره کل قانون رو میگه از اول که توحید عملی هست تا باور ها و فرکانس ها و قانون مدار ها و قانون جذب

    بسیار عالی و یه مرور کامل روی تمام آگاهی های که من تاالان شنیدم

    تو کل فایل استاد تاکید دارن روی اینکه قدرت رو به عوامل بیرونی از خودت نده این یعنی توحید یعنی باور قدرت خداوند یعنی باور قدرت خودت یعنی ایمان به قانون و ایمان به سیستمی بودن خداوند و نگاه سیستمی به جهان هستی

    اینکه جهان فقط و‌فقط به باورها و فرکانس های من پاسخ میدهد و اونم به باورهای بنیادین و من فقط خودم هستم که دارم به جهان اطرافم شکل میدم و خداوند رو به شکلی ظرف وجودم شکل میدم حالا من بنا بر درخواست ها و هدف هایی که دارم جهان اطرافم رو تجربه میکنم و این هم خیلی خوبه و هم تلاش نیاز داره اگر من آگاهانه این قانون رو درک کنم و شروع کنم به عمل به قانون درجهت خواسته هام حتما خداوند و این جهان شرایط رسیدن به اهدافم رو برای من فراهم می‌کنه و نکته خوب اینکه کن خداوند بدون قضاوت و بدون هیچ احساسی به من پاسخ میده چه در جهت بهشت چون در جهت جهنم دقیقا همان به ما قدمت ایدیهم خودمان را تجربه می‌کنیم

    استاد گفتن که جهان هرچیزی و که شما در جهت مسیری که میرید رو براتون فراهم می‌کنه پس افراد موفقی که با برخورد با تضاد ها چه آگاهانه و چه ناآگاهانه از قانون استفاده کردن و موفق هم شدن دلیلش فقط باور قدرت و توانایی خودشون و باور وجود خداوند در وجودشون هست و اگر هرعامل بیرونی باعث سرعت در رشد و پیشرفتشون شده به خاطر باورها و فراکانس های هم جهت با خواسته اونا هست

    و من اگر میخام یه الگو درست انتخاب کنم باید ببینم که اون الگو چه قدر تا توکل و ایمان و اعتماد به نفس داره حرکت میکنه و چطور بدون تکیه بر عوامل بیرونی راهشو پیدا کرده و داره ادامه میده و موفقیت کسب می‌کنه

    استاد جان سپاسگزارم برای این فایل پر از آگاهی و مریم جان ممنونم برای زیبایی های که برامون ضبط کردی و لذت بردم عاشقتونم و به زودی آمریکا میبینمتون ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    علی یزدی گفته:
    مدت عضویت: 1986 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده عباسمنش.سپاسگزارم برای این فایل زیبا و یاداوری این نکات طلایی و نشون دادن زیبایی ها.واقعا همینطوره که ما ادما وقتی قانون رو ندونیم ، موفقیت ادم هارو به شانس ربط میدیم . هر شخصی توی زندگیش یک بذر درخت میوه داره. یکسری افراد هیچوقت اون بذر رو نمیکارن و تا اخر عمرشون اون بذر رو با خودشون نگه میدارن . یکسری افراد بذری که دارنو میکارن ولی یادشون میره به اون بذر کود و اب و نور خورشید و … بدن و بذرشون هیچ رشدی نمیکنه . یکسری افراد بذری که دارنو میکارن و یمدت بهش رسیدگی میکنن (اب و کود و نور و .. ) ولی بعده یمدت فراموش میکنن و دیگه رسیدگی نمیکنن و بذرشون رشد نمیکنه . یکسری افراد بذری که دارنو میکارن و از همه لحاظ بهش رسیدگی میکنن ولی وقتی اون بذر افت گرفت، طوفان اومد، سرما یا … دیگه مراقب اون بذر نبودن و رشد بذر متوقف شد.یکسری افراد هم هستن بذری که دارنو میکارن و از همه لحاظ بهش رسیدگی میکنن و وقتی ام افت میزنه ، طوفان میاد یا … اون مشکل رو حل میکنن و بذرشون دوباره رشد میکنه و در نهایت از میوه های بذری که کاشته استفاه میکنه. افرادی که بذری نکاشتن یا بهش رسیدگی نکردن ، وقتی میوه ی بذر اون دسته افرادی که به بذرشون رسیدن و مشکلاتشو حل کردن میبینن ، میگن چقد خوش شانسن ایناااا ، بذر کاشتنو الان میوشو دارن میخورن ، ولی به این فکر نمیکنن شخصی که موفق شده ، کسی که نتیجه گرفته ، باورهای مناسب ساخته ، تکرار کرده ، رو خودش کار کرده و در راستاش حرکت کرده و اگر به مشکلی خورده ، مشکلو حل کرده. بنظرم اگه شانس وجود داشته باشه ، شانس مخصوص ذهن های آمادست،کسانی که روی خودشون و افکارشون کار کردن و وقت گذاشتن. در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: