رمز پایداری نتایج

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

دوره ۱۲ قدم‌، بیشتر از آنکه یک دوره آموزشی باشد‌، تمرینِ طبیعی زندگی کردن است.

طبیعی زندگی کردن یعنی‌، ساختن باورهای قدرتمندکننده به کمک کنترل ذهن و کنترل کانون توجه‌ به منظور بیشتر ماندن در احساس بهتر و سپس هدایت شدن توسط آن باورها و آن احساس خوب به سمت جریانی از خواسته‌ها و نعمت‌های بیشتر.

زیرا اگر بخواهم اصل جهان را در یک جمله خلاصه کنم‌، آن جمله این است: احساس خوب = اتفاقات خوب.

در واقع‌، مشکل ما‌ نداشتن توانایی برای خلق خواسته‌هامان‌ نیست‌، بکله مشکل این است که‌، فراموش کرده‌ایم ما با توانایی خلق خواسته‌های‌مان به وسیله‌ی فرکانس‌هامان متولد شده‌ایم. مشکل اصلی ما باورهای محدودکننده‌ای است که‌، در طی سالها از خانواده‌، جامعه‌‌، فرهنگ و… برنامه‌ای محدودکننده در ذهن‌مان ساخته و این برنامه آنقدر ما را از طبیعت خودمان (یعنی فردی که می‌تواند با ارسال فرکانسِ خواسته‌هایش، آنها را خلق کند)‌ دور کرده که:

نمی‌توانیم باور کنیم‌، می‌شود از انجام همان کاری ثروت ساخت که‌، به شدت عاشق انجامش هستی. نمی‌توانیم باور کنیم که‌،  فقط با ساختن باورهای قدرتمندکننده‌ای که‌ احساس ارزشمندی و عشق را در وجودمان برمی‌انگیزاند‌، می‌شود یک رابطه‌ی عاشقانه ی زیبا خلق کرد. بی آنکه نیازی به تغییر دیگران داشته باشیم یا برای راضی نگه داشتن‌شان‌، بیهوده تلاش کنیم. نمی‌توانیم باور کنیم که‌،  می‌شود فقط با تغییر نگاه به توانایی‌ِ جسم در ساختن سلولهای سالم جدید‌، سلامتی را مجدداً به بدن برگرداند. نمی‌توانیم باور کنیم که‌، می‌شود به وسیله‌ی لذت بردن از لحظه به لحظه‌ی زندگی‌، درهایی از نعمت‌ها و لذت‌های بیشتر را به زندگی گشود. در یک کلام‌، به خاطر باورهای محدودکننده‌ای که حتی حاصل تجربه خودمان نیست‌، بلکه حاصل تجربیات پدران و اطرافیان‌مان است‌، طبیعی زندگی کردن و احاطه شدن با نعمت‌ها و راحت رسیدن به خواسته‌ها‌، برای‌مان بسیار دور از دسترس شده است.

آگاهی‌های تک تک بخش‌های هر قدم از این دوره‌، به شما کمک می‌کند تا دوباره به زندگی به شیوه طبیعی باز گردید.

بخش‌هایی مثل:

بخش تمرین ستاره قطبی‌، مهم‌ترین کار زندگی‌، یعنی جهت دهی به فرکانس‌ها در راستای خواسته‌ها را به ما می‌آموزد. تکرار این تمرین‌، آرام آرام مهارت کنترل ذهن را در ما می‌سازد،تا بتوانیم از عهده‌ی نجواهای ذهن برآییم و آگاهانه در هر لحظه از ناخواسته‌ها اعراض و به خواسته‌ها توجه کنیم. زیرا در جهانی که اساس آن پاسخ به فرکانس‌های ما و بازتاب آنها به زندگی‌مان است و برای موجودی که تمام اتفاقات زندگی‌اش حاصل باورها و فرکانس‌های خودش است‌، چه کاری می‌تواند مهم‌تر از ارسال فرکانس خواسته‌هایش باشد؟!

بخش «چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن»‌، اصل و اساس قوانین زندگی را از لابه‌لای پاسخ‌های خداوند به درخواست‌های محمّد ص-‌ به عنوان فردی که تلاش می‌کند با خواندن فکر خداوند‌، بهتر زندگی کند- به ما نشان می‌دهد. همان اصلی که‌، مذاهب مختلف آن را میان سو‌ء برداشت‌های‌شان‌ از کتب آسمانی‌، گم کرده‌اند. همان اصلی که قرار بوده راهنمای‌مان باشد برای تجربه‌ی یک زندگی بهتر و لذت‌بخش تر و نه جمله‌ یا آدابی مقدس از یک کتاب مذهبی. بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم به ما کمک می‌کند تا با درک اهمیت این اصل و اجرایش‌، ذهن‌مان و روح را به هماهنگی برسانیم‌، به بخش خداگونه‌مان وصل شویم‌ و از این اتصال: ثروت بسازیم در کسب و کارمان، عشق بسازیم در روابط‌مان، آرامش بسازیم در روح و جسم‌مان و زیبایی بسازیم در جهان‌مان‌، فارغ از اینکه چه مذهبی داریم.

مأموریت بخش‌ تمرین عملی هر قدم‌، ساختن باورهای قدرتمندکننده درباره ثروت‌، روابط‌، سلامتی و … است. این بخش به شما کمک می‌کند تا با ساختن باورهای قدرتمندکننده درباره هر جنبه‌ای از زندگی‌ات‌، آگاهانه فرصت‌ها و نعمت‌های جدیدی را خلق کنی که سالها منتظر بودی عاملی بیرون از خودت آنها را برایت خلق کند. زیرا قانون این است که فرصت‌های جدید‌، چیزی نیست جز بازتاب فرکانس‌های قدرتمندکننده‌ی جدیدی که حاصل باورهای قدرتمندکننده‌ی جدیدت است و در این دوره قدم به قدم استفاده از قدرت افکار و فرکانس‌ها برای خلق خواسته‌ها را می‌آموزی تا به زندگی به شیوه طبیعی برگردی.

بخش تمرین تمرکز بر نکات مثبت‌‌، که در هر جلسه از دوره ۱۲ قدم طراحی شده‌، راهکاری است عملی و کارساز برای کم کردن و سپس حذف ترمزهایی که‌، مانع ورد نعمت‌های بیشتر به زندگی است. این بخش  در حکم جهادی اکبر است تا آگاهانه برنامه‌‌ای را در ذهن تغییر دهیم که‌، به جای «تمرکز بر نکات مثبت‌، داشته‌ها و سپاسگزاری به خاطر آنها»‌، ناخودآگاه متمایل است به «تمرکز بر نکات منفی‌، مشکلات و کمبودها». هرچه این تمرین را به عنوان تنها اصل و اساس ورود نعمت‌های بیشتر‌، با جدیّت بیشتری دنبال کنی‌، توانایی‌های ذهنت را برای بیرون کشیدنِ نکات مثبت و زیبایی از دل هر اتفاق و تجربه‌ای‌، تقویت می‌کنی.

اگر به این دوره هدایت شدی‌، اول از همه بدان که آماده‌ی دریافت آنچه شده‌ای که درخواست کرده بودی. ثانیاً یادت باشد که این یک مسیر است و قرار است بدون عجله‌، قدم به قدم طی شود. بنابراین‌ با ذهنی خالی از هر تعصب و تجربه‌ی قبلی‌، تک تک جملات این دوره را جدی بگیر و با تعهد اجرا کن. نتایج‌، از همان لحظات اولیه به شکل احساس خوب‌، خودش را نشان می‌دهد. سپس مداومت تو در زندگی به شیوه‌ی ۱۲ قدم‌، آرام آرام نتایج ملموس تری را به شکل درآمدهای بیشتر‌، تجربه عشق بیشتر در روابط‌، تجربه سلامتی بیشتر‌، تجربه آرامش و شادی بیشتر‌ و… وارد زندگی‌ات می‌کند و این نتایج آنقدر به تو انگیزه می‌دهد که، دیگر نمی‌توانی به زندگی به شیوه‌ی قبلی‌ات بازگردی.


یک خبر خوب:

از زمان خرید هر قدم‌، تا ۳۰ روز فرصت دارید تا قدم بعدی را با ۴۰٪ تخفیف خرید نمایید و پس از این تاریخ‌، فقط می‌توانید قدم بعدی را با قیمت اصلی خرید نمایید.

 
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

554 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حسل» در این صفحه: 1
  1. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2358 روز

    سلام به خدای عزیزم، عشقم و عاشق ترین عاشق در دنیا

    سلام به دوستای قشنگ و دوست داشتنی ام، سلام به استاد عزیزممم. سلام به مریم بانو جان شایسته عزیزممم

    روز پنجاه و نه ام از سفرنامه شیرین روزشمار تحول زندگی من

    وقتی آگاهی های این فایل تا قسمتی که استاد گفتن که اینترنت قط شده رو گوش دادم، همزمان با اون قسمت، من هم استاپ زدم و رفتم قدم اول از دوره دوازده قدم رو خریدم، دوره ای که یادمه وقتی به بهر اصول تغییر زندگی وارد شده بودم، دوست داشتم بخرم و پولشو نداشتم و از خدا درخواست کرده بودم. و خدا تا الان قشنگ ۱۰ برابر میزان هزینه ای که میخواستم رو بهم داده بود!! ولی من فراموش کرده بودم. هم درخواستم رو و هم خرید این دوره رو تا که رسیدم به قسمت ۵۸ سفرنامه و بعد اومدم قسمت ۵۹ و گفتم من باید بخرمش و تا نخریدم نمیام ادامه سفرنامه رو برم. رفتم خریدم و چقدددد ذوق داشتم بابت اینکه من هم بالاخره یه خریدار شدم و وارد یه دنیای جدید از یادگیری آگاهی و تغییر باورها شدم. اینقد این دوره تمرین محوره که دیگه وقت نکردم بیام به ادامه سفرم برسم، هرچند به هر جای این سایت بری و ادامه بدی، دقیقا از همون جایی سردرمیاری که برای ادامه مسیر سفرنامه تحول زندگیت لازم بوده. وقتی داشتم چکاپ ها رو مینوشتم، ناخودآگاه به قبل تر های خودم فکر میکردم. فلش بک زده بودم به یه سال پیشم که چقد با یکسال پیشم فرق کردم. و این یاداوری بهم انگیزه و شوقی میداد که با جزئیات بیشتری این چکاپ رو انجام بدم چون قراره نتایج بسیار شگفت انگیز و باورنکردنی تو زندگیم رخ بده که نیازه ریز به ریز الان خودم رو ببرم زیر ذره بین تا بیش از بیش ایمانم به خدا و مسیر خلق زندگیم بیشتر بشه و تو بهشتی که خدا وعده داده بود، زندگی کنم. بهشت خود ساخته خودم با کمک پروردگار بزرگم. وقتی رسیدم به تمرین ستاره قطبی اینقدددد حس خوب داشتم که نگوووو. اون حس مثبتی که استاد میگفتن رو کامل درک میکردم. اون آرامشی که استاد میگفتن رو لمس میکردم و مهمتر از اون، فهمیدم که قراره آروم آروم یاد بگیرم که چطور خالق بی چون و چرای زندگی خودم باشم. و این بزرگترین مسیر لذت بخشی هستش که تا حالا تو عمرم تجربه کردم و بابت هر روز تمرین کردنش و گرفتن نتایجش ذوق دارم. خودمو نگا میکنم که وقتی حالم بد میشه سری کلی چرا تو ذهنم سرازیر میشه بدون اینکه ذره ای به خودم فشار بیارم. بدون هیچ گونه کنترل شدید بر ذهنم. ولی میدونم آگاهی کار خودشو داره میکنه. آگاهی میاد مثل یه پلیس، احساس بد رو بررسی میکنه، وقتی دلیل رو پیدا کرد، از صافی باورهام عبور میده و اون حس بد به حس خوب تبدیل میشه. به همین راحتی. اما من قبلا اصلا اینطور نبودم. اصلا نبودم. یه آدمی که از یه حرف بسیار کوچیک و تند بقیه ناراحت میشدم و یا وقتی کاری میکردم که برخلاف میل بقیس، چنان عذاب وجدان میگرفتم که ترجیح میدادم نظر خودمو چال کنم و به دید احترام به نظر بقیه بیام نظر اونا رو تو زندگیم پیاده کنم تا بلکه از من خشنود و راضی باشن!!!

    چن روز پیش که تو کمدم دنبال دفتر تازه برای تمرین های ۱۲ قدم میگشتم، اتفاقی یه دفتری رو دیدم که دقیقا یکسال پیش توش نوشته بودم که درامد ماهیانه من ۵۰۰ هزار تومنه!! و از خدا خواسته بودم که سه برابرش بکنه. وقتی دیدم جا خوردم و گفتم نه بابا حتما اونموقع هم همین بوده مگه میشه!!! و الان من ۱۰ برابر اون رو درمیارم!!! بدون اینکه کار خاصی کرده باشم!! و فهمیدم چقد این تمرین چکاپ انگیزه بخشه. حالا در نظر داشته باشید که هرچه موضوعات به صورت ریزتر و ریز تری چکاپ شده باشن، برای ادامه مسیر، ایمان قوی تری به بار میاره. خدا رو شکر میکنم که هر بار داره بهم یاداوری میکنه که چقد نعمتها بی انتهاست و ادم میتونه بی انتها ثروت بدست بیاره.

    حالا امروز اومدم ادامه فایل رو با جزئیات بیشتر دیدم. دیدم وسط رودخونه تمپام. آروم آروم دارم تو رودخونه حرکت میکنم و از منظره و زیبایی های شهر فوق العاده تمپا دیدن میکنم. از دیدن انواع قایق های تفریحی با آدم های شاد و خوشحال لذت میبرم و شکر خدا میگم. در کنار استاد عزیزم و مریم عزیزم از زیر پل های متحرک و جذاب میگذرم و از حسی که استاد توصیفش میکنه حس میگیرم و خدا روشکر میکنم. از حرکت آروم امواج کوچیک روخونه حس آرامش میگیرم و لذت میبرم. وقتی نزدیک خونه استاد شدیم نا خودآگاه با خودم گفتم عههه خوونموووننن. استاد و مریم عزیزم اینقد من با شما دوتا عاشق عزیز حال میکنم که حد نداره. از بس که سخاوتمندید و از تمام زیبایی هایی که میبینید برامون فایل تهیه میکنید که یهو با خودم گفتم عههه خوونموننن. چقد من از دیدن خونه آشنا اونم خونه شما ذوق زده شدم. وقتی این فایلا رو میبینم به تمام معنا احساس هم خانواده بودن با شما رو دارم. برای من تنها یه استاد نیستید بلکه احساس میکنم جزو خانواده ام هستین و من مطمئنا ما بچه های سایت هم برای شما به منزله خانوادتون محسوب میشیم که اینقد عاشقانه و خالصانه زیبایی هایی که میبینید و تجربه میکنید رو به اشتراک میذارید. حتی الان که واقعا سخته تو یه دستت دوربین باشه و تو یه دست دیگت فرمون جت اسکی!!!

    چه دانشگاه بزرگی من دیدم. چه درختای خوشگل و خوش هیکلی من دیدم. بلند بالا. الحق که کیف میده بین دوتا درخت نانو وصل کنی و از آرامش رودخانه و طبیعت زیبای درختا لذت ببری. گه گداری هم به مردمی که با تاکسی قایقی که دارن از کنارت رد میشن تبادل احساس کنی و با یه تکون دست، حس مثبت فوق العادت رو به اشتراک بذاری. یا به خانومی که با قایق دوچرخه ای از کنارت داره رد میشه لبخند بزنی و شادی خودتو تقسیم کنی. چقدد منظره رویایی من دیدم. غرق در رویا شدم در این منظره.

    از تماشای غروب در کنار دریاچه لذت بردم. از آرامش ساختمون هایی که داشتن از غروب آفتاب، آفتاب میگرفتن، لذت بردم. از آرامش و زیبایی ابرهایی که رنگ سفیدیشون مثل یه بوم نقاشی شده بود که خدا با رنگ قرمزی غروب زیبا و آبی آسمون قشنگش، اثر هنری بی نظیری خلق کرده بود. اثری که تو دنیا لنگه نداره. به پای تابلوی قشنگ خدا که از دستای استاد عزیزم بهم رسیده بود، نشسته بودم و همزمان با استاد عزیزم، خالقش رو وصف و ستایش میکردم و لذت میبردم.

    رفتم به تماشای ماهی بزرگ دریاچه کنار خونمون که با بچه ناز نازیش اومده بود تفریح. چه هنرنمایی میکرد برا ماااا. منکه غش کردم برا حرکتای قشنگش. هرچی استاد و مریم جان تحسینشون میکردن اونا بیشتر ذوق میکردن و هی این ور و اون ور میرفتن. من عاشق بالا اومدن ماهی کوچولو و هواگرفتنش شدم. چقد من لذت بردم. چقد دنیا پر از زیبایی هستش. همینطور که تحسین میکنی هییی زیباییی میباره. هی میباره و میگه ببین خدا دنیا رو با بینهایت زیبایی خلق کرده پس تا میتونی فقط ببین و کیف کن و شکر کن تا دوباره بیشتر از قبل و بهتر و شگفت انگیز تر از قبل بهت زیبایی و نعمت نشون بده چون خدا با نعمت های فوق العاده بی انتهاش توانایی شگفت زده کردنتو تو هر لحظه داره.

    خدایا شکرت بابت همه زیبایی های این دریاچه رویایی. بابت دستان پر مهر استاد و مریم عزیزم. بابت وجود خودم و چشمان نازم که این تصاویر رو با بهترین کیفیت به من ارائه داد. خدایا بی نهایت عاشقتم و سپاسگذارتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: