رمز پایداری نتایج - صفحه 39

1402/9/30به عشق بی همتا59مین ردپاروزشمارسلام گرم آخرین روزپاییزی روبه استادوکل عزیزان سایت الهی تقدیم میکنم. شب یلداروبه همه تبریک میگم. آکادمی همراه اول پیام داده( جایزه معلم )برای سپاسگذاری نامزدجایزه ی معلم موردنظرتون روانتخاب کنین. وزیرنویس تلویزیون هم تبلیغ همین بود.گفتم خوب اگه به شماره پیامکشون پیام بدم واسم اساتیدخودموبگم آیاقبول میکنن!اصلافداسرم میخوان قبول کنن یاقبول نکنن من به پیامشون توجه نمیکنم!حالاهربرنامه ای دارن منم ازاساتیدخودم سپاسگذاری میکنم!حالاازشب یلداگفتم:وکلاخودم اصلاهیچ علاقه ای به این برنامه‌ها ندارم!ولی ادبم بهم گفت: به کسانی که به این برنامه هاتوجه دارن تبریک بگم.قبل ازهرچیزبایت کل اتفاقات کوچک وبزرگی که امروزتوزندگیم برام رخ داده بی نهایت سپاسگذارم

.امروزصبح بااحساس عالی بیدارشدم نمازخوندم وکلی چیزی گوش کردم برای نمازصبح که بیدارمیشم خدادنیاروبه من داده ازبس که این ساعت ملاقات به من انرژی میده!قبلنااگه بیدارنمیشدم حالم تاشب گرفته بودبه خصوص قبل آشنایی باقانون جذب ولی الان یک کمی بهترم!خوب دوباره خوابیدم بیدارشدم چایی خوردم،قرآن خوندم، نمازظهرخوندم وسریع حاضرشدم به عزیزدلم گفتم :غذاحاضره من رفتم پیاده روی،وازدرب حیاط بیرون آمدم به کل کائنات سلام جانانه دادم من ساکن مشهدم وجای تفریحی وپیاده روی بی نهایت است. ماازخانه بیرون میایم بعد5دقیقه پیاده روی حاشیه ی بلواروکیل آبادهستیم امروزبه من الهام شد بروسمت پارک ملت ازخانه تاپارک مسیرزیادی است ومحل رفت وآمدمترو،ماشین،آدمهابینهایت است چون فروشگاهای بزرگ وکوچک خوراک،پوشاک،بنگاه ماشین،موتور،مسکن وکافی شاپ،بستنی،ساندویچی،لوازم تولد،پارچه فروشی،قصابی،مبل ومیزناهارخوری،آژانسهای هواپیمایی،مسجد،بیمارستان،درمانگاه انسان،درمانگاه حیوانات،فروشگاه لباس ولانه ی حیوانات،لوازم کوهنوردی،آرایشگاه،مزون لباس عروس،فیلم وعکس،محضرازدواج،سالنهای ورزشی،نانوایی فانتزی،بانگهای دولتی،خصوصی،بیمه ماشین،فروشگاه موتوردوچرخه،گاوصندوق،شیرینی فروشی ونونهای مدل به مدل که من اسم شوبلدنیستم!خخخخخ دکه ی فروش نان رضوی ،خانمهاوآقایان دست فروش وترازوی دیجیتال برای وزن کردن رهگذرها،نوازندگان خیابانی،دفاترپست،معمولی،پیشتاز،تی پاکس،پمپ بنزین،رستوران،پیتزا فروشی،فست فودی،شرکت آب، شرکت برق که امروزرفتم ازنگهبان شرکت برق پرسیدم این خونه هایی که توی این محوطه است مسکونی یااداریه پرسیدچرا؟گفتم :برام سوال پیش اومده!یابرامسافرین است!؟گفت یک قسمت اداری،ورزشی.استخر…..واین قسمت برای کارمندان شرکت برق مثلاازتهران میخوان کارمندان بیاین اینجاجارزومیکنن،تشکرکردم اومدم بیرون اول یک آهی ازدلم اومدولی سریع برای این عزیزان دعای خیرکردم.چون خیلی محیط زیبایی داره.وازجلوی گالری های ماشینهای شیک وباکلاس ردشدم. قلبم گفت :بروقیمت ماشین بگیر،ولی ذهنم گفت باکدوم پولت؟!حالابروموقع برگشت به خانه قیمت بگیرالان حال نداری وقتت گرفته میشه دیرت میشه!ردشدم. ولی قلبم صداشوبالابردبرگردهمین الان درنطفه صدای ذهنتوخفه کن!سریع به ندای قلبم جواب مثبت دادم رفتم توبنگاه. لیلاجان با صدای بلندگفت:سلام وقتتون بخیر. فروشنده سلام بفرمائید،گفتم قیمت این ماشین ومدلش ولطفابگین!جواب گرفتم وتشکروخداحافظ.به پیاده روی ادامه دادم واردپارک شدم قصددورزدن دورپارک روداشتم که بعدبااتوبوس برگردم ولی به من الهام شددورپارک نمیخواددوربزنی همین مسیربرگشت روپیاده به خانه برگردبه ندای قلبم گوش کردم تاخونه دوباره به همه جانگاه میکردم وخیلی مسیرتغییرکرده بودمغازه های جدیدترساختمانهای نیمه کاره روبه پایان کاربودوتوآجیل فروشی رفتم آجیلهای عالی ومغزهاروتماشاکردم وارکتهاشوخوندم وبه سمت خانه حرکت کردم پسرم تماس گرفت کجایی مامان ؟گفتم :نزدیک خونه ام ازتوی پارک محله به سمت خانه رفتم چون خیلی وقت این مسیرهارونیامده بودم تاجایی که امکان داشت ازفرصتم استفاده کردم وازچراغهاکه برام سبزشده بودخیلی آسان ردمیشدم خداهمه چیزروبرام ازقبل آماده کرده بود.این همه نعمت وفورثروت همه چیزوهمه کس روتحسین میکردم ودعای خیربراهمه داشتم مثل همیشه واحساس خوشحالی داشتم.خدایاسپاسگذارم بابت دنیا،کشورم،وطنم ایران،محله ای که زندگی میکنم.ساختمانی که زندگی میکنم،واحدی که زندگی میکنم،وعالیترین آزادی زمانی،مکانی،وروابط عالی باخودخانواده،خداوطبیعت دارم.بادوتاماشین سواری که توپارکینگ میذاریم،بابت انشعاب آب ولوله کشی آب گرم وسردتوپارکینگ،آشپزخانه،حمام وسرویس.بابت انشعاب گازلوله کشی براپکیچهای سالم گرمایشی منزل وگازخوراک پزی وبخاری.بابت انشعاب برق سیم کشی کل ساختمان نورپارکینک،پلها،داخل واحدوکل ساختمان.بابت تلفن وایفا وهرآنچه که باچشم دیده میشودودیده نمیشودخداراسپاس میگویم. ودرمسیررفت وآمدم فقط فایل گوش میدادم رسیدم ناهارودوش گرفتم ونمازشب چای شام وبعدازچندوقت به خودم اجازه دادم یک فیلم ازجکی جان له له های اجباری خیلی خندیدیم وازدیدن اون بچه حال کردم وغصه شومیخوردم ونوشتن کامنت وآنچه درتوانم بودپابه زمین سایت کوبوندم وردپاگذاشتم عاشقتونم که به دلنوشته هام توجه میکنین وباعشق میخونین چون منم باعشق مینویسم وباوجودعینک بازهم چشمهام اذیت میشن چون تاچندشب پیش کامنت میخوندم یامینوشتم خطاش درشت بودولی الان همه خطهاریزشده مشکل چیست؟ نمیدونم! تاعروس گلم بیادببینه ازسایته یاازگوشی منه ؟امیدوارم خطهاش درشت بشه انشاالله. براتون آرزوی زندگی دربهترین مکانهاهستم خدایابابت سلامتی جسمی،روحی،روانی،احساسات،قلب،مغزوذهنی سالم دارم توراشکرمیگویم وازبرنامه هایی که به حافظه ام داده ای به سادگی بهترین برداشتهاروبردارم ببخشیداگه چیزی ازقیدقلم افتاده نمیدانم وناگفته نماندهرروزکه میخوام قرآن بخونم اول نیت میکنم امروزچه قدمی برای بهترشدن ازدیروزخودم بردارم قران روبازمیکنم خدابه من واضح میگه وازمصیرقرآن برای خودم دوره درست کردم وبه خداگفتم هنوزآمدگی شرکت دراین دوره راندارم کمکم کن باقرآن قدم بردارم خداگفت:چشوم لیلاجان .یاحق.