تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم دارد - صفحه 19
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-64.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-06-21 18:46:422024-07-25 12:00:43تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم داردشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام مهربان پروردگارباسخاوتم که جهان هستی رو با قوانین ثابتش آفریدتا من با درک اون قوانین خالق عامدانه ی خواسته هام باشم
سپاسگزارم از مهربان پروردگارم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی به خریدن محصول باارزش 12قدم
وسپاسگزارم ازشما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی هارو دراختیار ما قرارمیدید،این آگاهی ها شده ورودی های هرروزه من ،تحت هرررررر شرایطی
البته باخودم عهدبستم که سال جدید که 6روز دیگه شروع میشه…
حتما زمان بیشتری برای دریافتشون بذارم ،چون این استمرار این تکرار این کنترل کانون توجه باعث نتایجم شده ،پس با قدرت و شدت بیشتری به این مسیر ادامه میدم چون سال جدید میخوام قدرت تصاعد رو درک کنم ،تصاعد در ثروت،در درآمد ,در روابط باکیفیت ،تصاعد در عشق ورزیدن و دریافت عشق،تصاعد در توحید ،تصاعد در آموزش دیدن و محصول خریدن
پس قطعا باید در دریافت آگاهی ها و عمل به اونا هم تصاعد بخرج بدم
باید زمان زندگی کردن بااین آگاهی هارو هم بیشتر کنم وباید گوش کنمو ارتباط اونها با زندگیمو پیدا کنم ،باید عمل کنم باید نتایج رو تحسین کنم ،باید با درک قوانین مدت زمان بیشتری در احساسِ خوب باشم و….
همه ی اینا در سایه ی 12قدم امکان پذیر هست چون قراره 12ماه از سال رو بامن باشه و چراغ راهم باشه برای بهتر زندگی کردن
واقعا برای شنیدن و عمل کردن به تک تک آگاهی های این دوره حریصم
پنج ساله که بااستاد عباسمنش وآگاهی هاش دارم زندگی میکنم و خداروشکر از لحاظ ظاهر،اندام،اعتمادبنفس،شغل،درآمد،محل سکونت ،شخصیت و ایمان….
هییییییچ ربطی به ماریای پنج سال قبل ندارم ،احساس میکنم هرساله از صد درصد توانمدیام تو هر زمینه ای استفاده میکنم و هی سال بعد بزرگتر ،قویتر و توانمند ترمیشم
احساس میکنم ظرف وجودم با آگاهی های این سایت، بزرگترشده
وخوشحالم که این وسعت و عظمت تمومی ندارن ومن هرروز میتونم رشد کنم
هرروز میتونم بهبود مستمر رو درخودم در دیدگاهم ببینم،مقاله های مریم جون تو عقل کل معرکه هستن🟢
آخه خداوند چه توانایی بالایی بشما،در ،درک این آگاهی ها و بعد در نگارششون داده؟!!
سپاسگزارم از شما مریم جون عزیز
که انگار این مقاله ها هرخطش هزاااران آگاهی هستند که باید هزار بار خونده بشن
باید با قلم طلا رو قلبمون هک بشن رو ذهنمون تا راهنمای همه ی رفتارها و اعمالمون تو زندگیمون بشن.
دلم میخواد چیزی اختراع بشه تا بشه هرروز مثل وایت برد رو صفحه ی چشام ،قوانین رو بنویسم تا به هرچیزی که نگاه میکنم بتونم با قوانین جهان هستی اسکنش کنم و بعد ببینم طبق قانون این باید چجوری باشه تا بهترین نتیجه رو برام به ارمغان بیاره،شایدم خودم یه روزی یه همچین برنامه ی ذهنی اختراع کردم ….
الان با تکرار واستمرار وساخت باور جدید و با تغذیه ی هرروزه ی ذهن با ورودی های عباسمنشی ،اینکاروبا زندگیم میکنم
مهربان پروردگارباسخاوتم رو سپاسگزارم که هدایتم کرد تا خودمو بشناسم تا لیاقمو بالاتر ببرم تا شنونده ی این آگاهی ها باشم
من با تعهدی غیر قابل مذاکره درحال ساخت نسخه ی بالاتری ازخودم هستم و جهان درمقابل این جهادااکبرِ من چاره ای جز کُرنش کردن و بهترین هارو تقدیمم کردن ندارد🟡🟢
دوستتون دارم و عشق برای همه ی بچههای سایت توحیدی عباسمنش
به نام خداوند مهربان
سلام به استاد عزیزززم و خانم شایسته ی نازنین و دوستان گلم
روز 113
تغییر شخصیت جهادی اکبر میخواهد
وقتی داشتم به این روز نزدیک میشدم یه حس دلتنگی داشتم از تموم شدن این روز شمار
انقدرررر تغییرات داشتم توی این 113 روز که نمیتونم بگم آنقدر درکم بهتر شده که حد ندارن اصلا زینب 113 روز پیش با زینب امروز زمین تا آسمون فرق داره هر لحظه برای هدایت شدم به این مسیر از خدای مهربونم تشکر میکنم از استاد عزیزم که آنقدر خالص این فایل ها رو تهیه کرده
وقتی سه روز پیش دیدم استاد دارن به فایل های روز شمار اضافه میکنه اصلااا نمیدونید چقدر خوشحال شدم مثل یه بچه کوچیک ذوق میکردم اصلااا یه انرژی خاصی داره این روزشمار
من با تعهد این 113 روز رو گذروندم هر روز یه چیز جدید یاد گرفتم هر روز یه ترمز رو شناسایی کردم سعی کردم به اندازه ی درکم عمل کنم یه جاهایی مقاومت اومد سراغم افتادم پشت نجواها ولی خدا رو شکر چون متعهد بودم برگشتم به مسیر
اصلا از استاد یاد گرفتم تعهد که میگن یعنی چی
وقتی میگن خالق شرایط مون هستیم یعنی چی
وقتی میگن باور همه چیه یعنی چی
البته میدونم که الآنم هیچی نمیدونم
ولی اگه بخوام از بین این فایل ها انتخاب کنم که البته سخت ترین کار همشون معرکه آن ولی فایل توحید عملی 5 اصلا همه چی رو برام تغییر داد اصلا از بعد اون درکم نسبت به توحید خیلییی تغییر کرد فایل شخصیت باید تغییر کنه نه اینکه ادا در بیاری هم که عالیییی بود
اوایل فک میکردم باید خیلی زود تغییر کنم بشم یه آدم کاملی که اشتباه نمیکنه هر بار اشتباه میکردم چقدر سرزنش میکردم ولی تو اینجا یاد گرفتم من هم خطا میکنم حتی آدم های موفق هم ممکن خطا کنم ولی اونا سعی میکنم اشتباه رو بپذیرن و درستش کنن
منی که فک میکردم من همه چیم عالی قبول کردم که من خیلی ایراد دارم و باید درستشون کنم ،اگر شرایطی الان توی زندگیم هست که من دوست ندارم همش و همش بخاطر باورای محدود کننده خودمه دیگه دیگران رو مقصر نمیدونم چون میدونم خودمم که این شرایط رو خلق کردم البته بگم به هر میزانی که من این جمله رو باور کردم نتیجه دیدم که به قول استاد هر چقدرم عالی باشی بازم جادداره عالی تر بشی و باید اگر داری روی خودت کار میکنی هر روز نسخه ی بهتری از خودت ارائه بدی
اگر من مثل دیروزم و نتایج آن تغییر نمیکنه پس ایراد کار از خودمه
چقدررر خواسته توی این مدت تو وجودم شکل گرفت چقدر باورا برام ساخته شد
باور اینکه من میتونم شرایط رو تغییر بدم توی هر سطحی که هستم من فک میکردم که بهترین سال های عمرم گذشت حالا که بچه دارم دیگه نمیشه پیشرفت کرد ولی با هر امکاناتی که داشتم شروع کردم شده بعضی وقتا ناامید شدم چون تو خیلی مسائل که پاشنه آشیل هست خیلی کار نکردم ولی تمام تلاشم رو میکنم ،این جهان قوانینی داره که اشتباه نمیکنه و نتیجه ی فرکانس هامون رو میده و منم مطمین هستم اگر فرکانس های خوب بفرستم حتمااااا نتیجه میده
ما یه خداییی داریم که یه جهانی رو خلق کرده و بهمون گفته هر جور که دوست داری خلقش کن همه چیز هست این ماییم که بهش شکل میدیم شکل عشق یا نفرت ،ثزوت یا فقر،سلامتی یا بیماری …
.فقط باید بدونیم که با افکارمون این کار رو میکنیم نه با زور بازو
یکی از خواسته های من از خدا خرید دوره ی عزت نفس و دوره 12 قدم و مطمینم که حالا با احساس لیاقت که درخواست دادم و به رزاق بودن خدا ایمان دارم حتما به این خواسته میرسم
استادددد بی نهایتتتت ازتون متشکرم منی که آمریکا رو یه کشور خیانتکار و بدجنس و بد میدیدم حالا آرزوم اینه که بیام اونجا و شما و مریم جان رو از نزدیک ببینم تا وقتی که فرصت زندگی تو این دنیا رو دارم
خدایییی عزیزمممم مممنونمممم ازت که همیشه حواست به همه ی ما هست
بنام یکتای هستی بخش
روز 113 سفرنامه و آخرین روز از این سفرنامه ی پربرکت.
تغییر شخصیت جهادی اکبر لازم دارد
سلام استاد جانم سلام بهترین استاد دنیا .سلام مریم دلبندم.چقدر عالی فایل روز آخر سفرنامه رو اختصاص دادید به مهم ترین موضوعی که اصلا به خاطرش هر کسی وارد این مسیر میشه.
یادمه تا قبل از شروع سفرنامه هیچ وقت هیچ وقت همچین تعهدی به خودم نداده بودم که جهادی اکبر به راه بندازم برای تغییر شخصیتم.مدتها بود که فایل گوش میدادم و در کنارش هم کمی عمل. ولی درک درستی از قانون نداشتم و منتظر بودم اتفاقای عجیب و غریب جالبی برام بیفته.تا قبل شروع سفرنامه اصلا نمیدونستم الهام یعنی چی.یعنی میدونستما ولی فکر میکردم باید به یه جایگاه خاصی بسم تا لایق هدایت بشم.حتی تو مخیله ام هم نمگنجید که آدم گناهکاری مثل من چطور میتونه با خداوند هم کلام بشه.فاصله ی زیادی بین خودم و خدای خودم میدیدم اما این سفرنامه به خوبی این فاصله هارو پر کرد منو پخته کرد منو عملگرا کرد چشم منو به روی حقایق باز کرد.اصلا انگار تا قبل از سفرنامه یه آدم دیگه ای بودم و حالا یه آدم دیگه ام.چقدرررر که من تو این سه ما و خورده ای تغییر کردم از هر نظر.من سالها به خاطر احساس دلسوزی و احساس مسئولیت نسبت به خونواده ام رنج میبردم و احساس گناه میکردم سفرنامه به من یاد داد که من مسئول کسی نیستم هر کسی فقط توانایی تغییر خودش رو داره.و نه همسر و خونواده اش.از شروع سفرنامه یادم نمیاد آخرین باری که با همسرم بحث کردیم کی بوده.در صورتی که تا قبلش خیلی بحث میکردم و بیشتر عکس و العمل نشون میدادم به رفتارهای همسرم.تو رابطه ام الان تو حالتی ام که خیلی آرامش دارم و خیلی خوبیم باهم.چقدررر توقعم از همسرم اومده پایین .
تو سفرنامه یاد گرفتم که خیلی زود تصمیم بگیرم و تو دو راهی گیر نکنم.یاد گرفتم صبر زیادی داشته باشم.قانون تکامل رو به خوبی توی سفرنامه درک کردم چیزی که پاشنه ی آشیلم بود و هست.شروع کردم به سپاسگذاری درمورد همسرم شریکام و در نتیجه کلی رفتارهای خوب ازشون دیدم.تصمیم قطعیم رو در مورد علاقه ام گرفتم و اقدام کردم رفتم تو دل بزرگترین ترسهام از شریکام جدا شدم.غرور بیجامو کنار گذاشتم و تو تخصص مورد علاقه ام تو یکی از بهترین سالن های شهرمون هم آموزش میبینم هم کار میکنم. ترسهام در قبال خونواده ی همسرم خیلی خیلی کم شده جوری که قبلا حتما زود به زود باید بهشون سر میزدم وگرنه گله و شکایت ها شروع میشد و من به شدت وحشت داشتم از اینکه نکنه از دستم ناراحت شن و همیشه میخواستم از خودم راضی نگهشون دارم.اما حالا اولویت فقط خودمم.دفعه های اول خیلی سخت بود برام عملی کردنش ولی وقتی چند بار انجامش دادم هربار راحتتر شد برام.
رفتم تو دل ترس از ترد شدن توسط اطرافیانم . خیلی راحت خودمو دارم میبخشم به محظ اینکه خطا میکنم میبخشم خودمو بر خلاف قبل که به شدت خودمو سرکوب و سرزنش میکردم همین یک مورد باعث شده بعد از هر اشتباهی خیلی سریع به مسیر برگردم.یاد گرفتم چشم گفتن در برابر کسایی که از من بیشتر میدونن رو یاد بگیرم .احترام گذاشتن رو دارم یاد میگیرم. هدفگذاری رو فهمیدم که به چه شکل باشه و اهدافمو به قسمتهای خیلی کوچیک تقسیم کردم کلیییی از حاشیه ها از زندگیم حذف شده و اصل رو پیدا کردم و چسبیدم بهش. خیلی قوه ی تشخصیم تو شناخت الهامات رفته بالا و خیلی سریع بهشون عمل میکنم و نتایجش فوق العاده است.دارم زیر نظر یه آدمی که واقعا استاد و کار بلده تو حرفه ام آموزش میبینم و شوق و اشتیاق فراوان.فهمیدم که خدا منو دوستم داره هیچ وقت قضاوتم نمیکنه هیچ وقت سرزنشم نمیکنه به خاطر اشتباهاتم به همین دلیل من هم خودمو سرزنش نمیکنم.ورودیم تا یک سال تقریبا قبل از شروع سفرنامه صفر بود .تو هفته ی اخیر 3و 100 پول به دستم رسیده به راحتترین شکل ممکن.رفتارم نسبت به اطرافیان خیلی خوب شده.خیلی بهتر دارم از تضاد ها درس میگیرم و سعی میکنم خودم رو تغییر بدم.و خیلی تو تضاد گیر نمیکنم.
و مهم تر از همه قبل از تموم کردن سفرنامه دوره ی عزت نفس رو خریدم.چیزی که تا قبل از سفرنامه به این زودی خریدنش رو محال و غیر ممکن میدونستم. و انشاءالله از فردا قراره این دوره ی خفن و پربرکت رو شروع کنم. خدا میدونه که چه ورژنی قراره تا یکسال آینده یعنی تا اسفند 402 از خودم بسازم. سفرنامه که معجزه کرد تو زندگیم مطمئنم که اتفاقای خیلی بزرگتر و قشنگتر و خفن تری در انتظارمه.از خدا میخوام تا سال آینده منو دوباره به این کامنتم هدایت کنه تا از ادامه ی نتایج خفنم براتون بنویسم.
تو روز اول سفرنامه نوشته بودم من تو مخارج روزانه ام موندم تا حالا یه شکلات هم برای خودم با احساس خوب نخریدم بعد چطور انتظار درآمد بالا دارم.منی که یه 10 هزار تومن نمیتونم با احساس خوب برای خودم خرج کنم چطور به ثروتمند شدن دارم فکر میکنم. و امروز تو آخرین روز سفرنامه ام به عنوان هدیه رفتم برای خودم دوتا دفتر خیلی خوشگل و تقریبا بالا قیمت تر از بقیه خریدم تا به امید خدا از فردا دوره عزت نفس رو توش بنویسم.خواستم بگم اگه قبل از سفرنامه اگه این کارو میکردم خیلی خودمو سرزنش میکردم که کل پولتو دادی دوتا دفتر گرون قیمت خریدی.میتونستی یه دفتر ارزون بخری و با بقیه پولت کارای دیگه بکنی.ولی با عشق امروز برای اولین بار در عمرم یه کادوی گرون قیمت و با ارزش از نظر خودم به خودم هدیه دادم با حساس خیلی خوب.
عاشق همتونم بهترین سفر زندگیم بود الخصوص با داشتن همسفرهای گل و دوست داشتنی مثل شما و لیدری چون استاد عباسمنش عزیزم مریم جان نازنین.
لایق بهترین هایید.
سلام
روز 98
شخم زدن شخصیتمون که تو روزهای سفرنامه داره روندش و طی میکنه و بهمون یاداور میشه انگار که از اول وارد سایت شدم و الفبا رو یاد گرفتم از پیش دبستان اومدم دبستان چقدر لذت بخش که اگاهی ها برات جا میفته و میتونی پله پله و اروم اروم ب مرحله عمل هم در بیاریشون راجع به آشغال ها رو زیر مبل نریختن اتفاقا امروز داشتم تو کارم ب یه حسابی میرسیدم چند روز بود ذهنم و درگیر کرده بود اما تصمیم گرفتم موقتا براش سند بزنم تا از جلوی چشمم بره کنار کارهای دیگم و بروز کنم بعد بیام سراغش همون لحظه گفتم داری اشغالا رو میریزی زیر مبل که امروز شما راجع بهش حرف زدین خدای من
استاد یه جا تو صحبتهاتون گفتین برای ترسهامون بهانه میاریم مثلا شخصیتمون و عوض نمیکنیم میگیم از من دیگه گذشت پیر شدم و تغییر سخته و … یاد خودم افتادم که چجوری شخصیتمو شخم زدم واقعا واقعا بدون اغراق عیچ ربطی ب گذشته ام ندارم قطعا هنوز یسری ایرادات شخصیتی دارم ترمز دارم باور مخرب دارم اما واقعا انگار اون یه ادم دیگه بود من یکی دیگم واقعا تغییر کردم مثلا اگه دوست پنج سال پیشم منو ببینه (ده سال پیش که دیگه عمرا بشناسه حتی با همون قیافه سابق ) فکر میکنه تغییرات بخاطر بزرگ شدنمه یا هرچی سن میره بالاتر پخته میشی در صورتی که من همین الان ب جرات از یه ادم چهل پنجاه ساله بظاهر دنیا دیده هم بیشتر میفهمم منظورم و نمیدونم متوجه میشین یا نه بعنی اگه یجوری بود که سن تکون نمیخورد من همین سنی هم میموندم باز تغییرات محسوس بود یعنی واقعا ب سن نیست به تجربه و درک و فهم و تکامل و تکامل و تکامل و دیگر هیچ
شما تو قدم اول گفتین که اگه به بهانه برای تغغیر نکردن و شرایط میخوایم بچسبیم خود شما شرایطی که توش بودین بهترین بهانه برای تغغیر نکردن بود و خود من چند سال پیش فکر میکردم طبیعیه که نخوام تغغیر کنم بخاطر شرایطی که توش بودم اما وقتی تصمیم ب تغییر جدی گرفتم جهان خدا سیستم همون اصل تمام خواسته منو برام اجابت کرد و پله پله مسیر و ادمها و شرایط و دستانش و برای من فرستاد ب طرز معجزه اسا
و خدا رو شکر میکنم ک هیچ ربطی ب گذشتم ندارم با اینکه از گذشته م نه ناراضی ام نه پشیمون و الان که بهش فکر میکنم حتی ناجالب هاشم دوست داشتم همشون برام خیر بوده چه بزرگ چه کوچیک
تمرین این فایلم اشغالها رو زیر مبل نریختنه بهانه نیوردن برای ترسهام هرچند کوچیک و لذت بردن از تک تک لحظه هام خواسته ها خودشون دنبالم میان نیازی نیست من برم دنبالشون ️
ممنونم استاد عزیزم
سلام وقت بخیر
فقط خواستم بگم یک روز من تجسم کردم افکارم و ذهنم خیلی درست شده
و به صورت معجزه اسا چه دست اایی اومد و طوری شد که کتاب :
دوست داشتن وضعیت موجود از خانم کیتی به دستم رسید
و ایشون نوشته بودن یک روز صبح در افسردگی که چندین هفته بودن یکدفعه عوض شدن
و در یک روز شخصیت تشون عوض شده
طوری که بچه هاش هان و واج بودن که چطور ممکنه
و ایشون از اون به بعد سمینارهای زیادی برگزار کرده
و تمریناتی داده که
خیلی خیلی زیاد برای من موثر بود
مخصوصا برای شخم زدن ذهن خود روش هاش عالی داره
مثلا یکی از تمربناتش اینه:
وقتی دارین فکری میکنین
اول بپرسین اون فکر آیا وظیفه یا کار خدا مربوطه ؟
یا من؟
یا دیگران؟(و گفته کلا دیگران هیچ وظیفه ای در قبال هیچی و ما ندارن)
اگر وظیفه خداس که هیچی پس دیگه نیازی نیست بهش فکر کنی
اگر وظیفه تو هست ببین چه باور مخربی پشت این فکر
و پیداش کن میبینی که رها میشی چون مخفی بوده
عالی باشید
به نام خداوند مهربان
سلام براستاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین
تغییر شخصیت این نیس که یه شبه عوض بشیم یه روند و هر روز باید انسان بهتری بشیم و نسخه ی بهتری از خودمون رو ارایه بدیم
وقتی مثال ترس رو زدین دیدم چقدر از خواسته هامو فراموش کردم چون میترسیدم مخصوصا از شکست
پا گذاشتن تو دل ترس هام خیلی برام کار سختیه و میدونم اگه برم تو دل ترس هام موفقیت بزرگ حاصل میشه وتعصب زیادی دارم و همش بخاطر اینه که هنوزاونجورکه باید توانایی خودمو و خدای خودمو باور نکردم
در واقع همیشه اشغال ها رو گذاشتم زیر مبل که ظاهر ماجرا برام خوب باشه ولی باطنن حالم خوب نبوده
قدم اول اینه که من بپذیرم این ایراد ها رو دارم
من همه ی ایراد هامو پذیرفتم ولی تو قدم دوم که بیام باورای خوب بسازم خوب پیش نرفتم
باید تمام تلاش ام رو بکنم و باور کنم من هر چقدر هم ترس داشته باشم بازم میتونم خودمو تغییربدم
بنام یکتای هستی بخش
روز 98 سفرنامه
تغییر شخصیت جهادی اکبر لازم دارد
قدم اول پذیرشه.
خداروشکر میکنم که ایرادهای خودمو پذیرفتم و در جهت تغییرشون دارم حرکت میکنم.
امروز با ترسهایی مواجه شدم که فکر میکردم خیلی کم شدن تو من.ولی حالا با برخوردن به یکسری تضادها ترسهای خیلی زیادی اومدن سراغم مثل ترس از حرف اطرافیان.ترس از اینکه قراره چیکار کنم .اگه شراکتم رو تموم کنم و نتونم خودم کار کنم چی.من مدتهاست که از خداوند درخواست درخواست کرده بودم که منو به جایی بهتر هدایت کنه و درعین حال تمام سعیم رو میکردم که با محیطی که الان توش هستم به همانگی برسم.
ترسها زیاده ولی نمیدونم چرا تو اعماق وجودم احساس آرامش عجیبی دارم.فکر میکنم زور آرامشی که دارم نسبت به ترسهام بیشتره.حس میکنم که زمانش رسیده که بتونم برم تو دل بزرگترین ترسهام.ترس از واکنش همسرم نسبت به این موضوع ترس از واکنش اطرافیان نسبت به تصمیمم.
تو حرف خیلی راحته که بگم به کس ربطی نداره مهم خودمم ولی حرف تا عمل خیلی راهه.
این رو به عنوان رد پا اینجا نوشتم چون مدت زیادیه که این درخواست رو به خداوند دادم.از خداوند میخوام در اینده منو به دوباره به این کامنتم هدایت کنه.خیلی دوست دارم ببینم خدا چجوری همه ی پازلهارو برام میچینه و منو به خواسته هام میرسونه.
من ایمان دارم که اتفاقات خیلی بزرگی تو راهه.از خداوند میخوام کمکم کنه توانایی مقابله با ترسهام رو داشته باشم و عبور کنم ازشون تا ورژن خیلی بهتر و قوی تری از خودم بسازم
امروز 16 اسفنده و من این کامنت رو 2 اسفند گذاشتم.
خواستم بگم رفتم تو دل ترسهام و از کارم اومدم بیرون واکنش اطرافیانم اونقدر که من ازش وحشت داشتم بد نبود .با اینکه نصیحتم میکردن و میگفتن کارت اشتباهه ولی خداروشکر تحت فشارم نذاشتن.
الان یه هفته ای میشه بلافاصله بعد از اتمام شراکتم به صورتی خیلی الهامی وارد محیط و کاری شدم که آرزوم بود همیشه ولی هیچ وقت فکر نمیکردم که تو شهر خودمون بتونم به این آرزوم برسم به خاطر باورهای محدود کننده ام.
این کامنتو نوشتم تا بگم کافیه که بریم تو دل ترسهامون خدا اینقدر کارشو خوب بلده که سر سوزنی توش شک نیست و اینقدر قشنگ پازلهارو کنار هم میچینه.خداوند جانمممم بی نهایتتتتت شکررررررررررتتتتتتتت
فتبارک الله احسن الخالقین
تعهد روز صد و سیزدهم
سلام استاد جان،خانم شایسته عزیزم و دوستان همراه خوشدل
ازینکه تا اینجا همراه بودم و لیاقت و شایستگی همراهی روز شمار رو در کنار شما بهترین افراد زندگیم رو تجربه کردم ازخداوند مهربانم بسیار و صمیمانه سپاسگزارم
استاد اینجا از نترسیدن و مهمتر از اون نموندن در ترس و نگرانی صحبت کردند
چیزی که بدون شک همه درگیرش هستیم حالا هر شخصی به میزان در مسیر بودنش و در صلح بودن با خودش متفاوت هست
ترسی که به قول حضرت علی برادر مرگ هست،وقتی نگرانی داشته باشم کل ارکان زندگیم رو تحت شعاع قرار میدم در حالیکه میشه حلش کرد ولی از بس نجوا پشت نجوا میاد و این شیطان تلاش میکنه در اون نگرانی بمونیم که حسابی بعد مدتی میبینیم در منجلاب درگیری روحی روانی گرفتار شدیم،خب بازم میگم خدایا شکرت لاقل الان خیلی تغیری برای خودم محسوس هست و آگاهانه تلاش میکنم برای نماندن در ترس
هرچند هنوز جای کار داره والبته تا لحظه مرگ باید تلاش کنم و در مسیر حرکت کنم
هر وقت موضوعی داره حالم رو میگیره یعنی ترس،نگرانی و خارج از مسیر بودن من رو نشون میده ولی هرچند همین الانم با اینکه میدونم باید یکسری مسائل رو حل کنم همچنان مقاوت دارم ولی بهرحال از خدا یاری میخوام و بدون نگرانی جلو میرم پس نمیترسم و خداوند رو شکر میگم برای این حالی ک هستم
یه ایده ای گ دارم اینه بیام و مساله ای ک از حلش میترسم رو رو کاغذ بیارم و درموردش بحث کنم د در ای بین مطمعنن خدا راهکار رو بهم نشون میده
باید برم جلو و از خدا یاری بخوام،بهرحال از خنثی بودن بهتره اینجوری لاقل خودم رو محک میزنم ،خدایا ازت یاری و قدرت حرکت میخوام منو به راحتی برسون ،خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میخام و برام کافی هستی پس اجابت کن منو و هدایت هارو برام روشن کن،باید بنویسم ومراقب خودم و اعمالم باشم
خدایا ازت میخوام ثابت قدم باشم در مسیرت
خدایا ازت میخوام مراقبم باشی
خدایا ازت میخوام وکیلم باسی برای رسیدن به خوشبختی
خدایا ازت میخوام الهامات رو واضح و روشن درک کنم و عمل کنم
خدایا ممنون و سپاسگزارم ازت
در پناه الله یکتا شاد سالم سعادتمند و ثروتمند باشیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز
کلام استاد :
« قدم اول من پذیرفتم که من ایراد دارم »
« این هم بدونید هیچ کس یه شبه به هیچ جایی نرسیده و نمیشه یک روند رو یه شبه رفت
اما تو این مسیری که ما داریم میریم راه رو بلد باشیم و اشتباه نکنیم تو اون مسیر به تمام خواستههامون اروم اروم میرسیم در عین حال که از مسیر داریم لذت میبریم »
میخوام بیشتر درمورد این موضوع صحبت کنم
دقیقا این چیزی که من توش ایراد دارم
و مسئولیت صد در صد اتفاقات زندگی خودم رو هنوز نپذیرفتم
چطور ؟
من هنوز نتیجه مالی دلخواه رو بدست نیاوردم و روند وضعیت مالی من مثل یو یو هستش
که دیروز تو افکارم داشتم بررسی میکردم که چرا نتیجه به این حالت هست و چرا پول سمت من هدایت میشه و بعد دوباره افت میکنه و پایدار نیست
که یهویی خداشکر من توسط خداوند هدایت شدم که ترمز دارم
ترمزم اینکه هنوز هنوز قبول و باور نکردم که این من هستم که دارم صد در صد اتفاقات بیرون خودم رو بوجود میارم و نگاهم همش بیرون ازخودمه که چرا اون اتفاقاتی که من میخواستم برام ایجاد نشد
اینقدر بیان این موضوع و ترمزی که دارم ریز و کوچیکه خود من هنوز نتونستم کامل درکش کنم که این چه ترمزیه؟
ولی قلبم با اطمینان میگه زدی به نقطه افرین خوب ترمزت رو شناسایی کردی
و برای همین دارم در موردش کامنت مینویسم بیشتر برای خودم تا موضوع برام بازتر بشه
اقا خداوند خودش بمن گفته تو اشرف مخلوقات منی و من تو را وارد این دنیا کردم و زمین و اسمان را مسخر تو کردم و از قدرت خودم بهت دادم هر انچیزی که دوست داشتی بتونی خلقش کنی
پس با این باور حتی خود خدا بمن گفته تو میتونی خالق زندگی خودت باشی و اختیار تام بمن داده
و سیستم چطور عمل میکنه ؟
با افکار و ورودیهایی که من به ذهن خودم دادم ورودیها تبدیل میشن به یکسری فرکانس و فرکانس هم ارسال میشه به جهان هستی و جهان هم مثل آینه اینها رو تبدیل میکنه به اتفاق و شرایط تو زندگی من
بنابراین وقتی سیستم تا این حد دقیق و بینقص کار میکنه دیگه باید متوجه بشیم هر ایرادی وجود داره از طرف من بوده نه از طرف جهان
و باید سعی کنم نگاهم رو از داشتن توقع از جهان تغییر بدم و بیام نگاهم رو روی خودم بذارم که من چه فرکانسی دارم ارسال میکنم ؟
پس من با این برنامه باید در نظر بگیرم که تک تک اتفاقات زندگیم رو خودم ساختم با افکار و ورودیهای که از قبل به خودم داده بودم
اگر خوب بود چه بهتر میام تقویتش میکنم
اگر خوب نبود میام عوضش میکنم
بنابراین با این باور من فقط میام روی خودم و ورودیهام تمرکز میذارم و سعی میکنم کار خودم رو عالی انجام بدم
وقتی که اینکار رو خوب انجام دادم دیگه نیاز نیست نگران نتیجه باشم چون جهان چه بخوام و یا نخوام کار خودش رو عالی انجام میده
پس من فقط میام سمت خودم رو درست میکنم
دوست داشتم در مورد این ترمز ریزی که دارم بیشتر صحبت کنم
که باید صد در صد مسئولیت اتفاقات زندگی خودم رو بر عهده بگیرم و منتظر جهان و یا کسی نباشم
تو کارت رو درست انجام بده نگران بقیهش نباش
دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز
کلام استاد :
« ما خدایی داریم که یه جهانی خلق کرده و گفته این جهان من خلق کردم و به ما گفته تو هر جور دوست داری بهش شکل بده
تو این جهان همه چی هست زشتی هست زیبایی هست کویر و سرسبزی ، فقیر و ثروتمند ، تر و خشک همه چی هست
تو انتخاب کن چی رو میخوایی ، تو میتونی هر چیزی تو این دنیا خلق کنی تو زندگیت
فقط بدون با افکارت اینکار رو میکنی نه با زور و بازوت »
این ثابت میکنه من در دنیایی زندگی میکنم که هم خوب هست و هم بد
و خداوند این اختیار رو بمن داده که خودم زندگی خودم رو خلق کنم
مثل تو این دنیا که هم فقر وجود داره و هم ثروت من میخوام ثروت بدست بیارم
حالا چطور میتونم در مدار این ثروت قرار بگیرم ؟
اینکه بیام ورودی در مورد ثروت به خودم بدم
مثلا تو حوزه کاری خودم بیام با ادمهایی ارتباط بگیرم که تو کارشون موفق هستند و ثروتمند شدن
و این باور در من شکل میگیره که این انسانها تونستن پس من هم میتونم
که این خودش دادن ورودی مناسب برای کسب ثروته
یا اینکه بیام اموزشهای اساتید رو پیگیری کنم که کمک میکنه من تو زندگیم و کارم مهارت بدست بیارم مثل اموزشهای استاد عباس منش و دیگر اساتید در حوزه کاری خودم دنبال کنم
و یا بیام افکار و تمرکزم رو روی کارم ، محصولم و فروش بهتر بذارم و همیشه بدنبال ایدههای جدید باشم برای پیشرفت بهتر در بیزنسم
و انجام اینکار در مدت زمان مناسب خود به خود باعث میشه من فرکانس مناسب در مورد ثروت به جهان ارسال کنم و جهان هم مثل اینه عمل میکنه و اتفاقات و اوضاع و شرایطی که هم سنگ فرکانس من باشه رو تو زندگی من بوجود میاره
همین امروز من بعد از اینکه این نکته از استاد عباس منش شنیدم بعد رفتم تو کلاس انلاین اموزشی کاری خودم داشتم درس یاد میگرفتم تو حوزه کاری خودم که در مورد فروش ، مذاکره ، پول بود که کلا حدود 4 ساعت افکار من درگیر این آگاهیها بود و جالبه تو حین اموزش دیدین همین جور مشتریها با من تماس میگرفتن و یکی تامین کننده بود و یکی خریدار
خوب این اتفاق چی رو ثابت میکنه این نشون جهان داره پاسخ میده به باورهای من
یعنی اینکه فرکانس ارسالی من در مورد فروش و پول بود که نتیجهاش برای من فرستادن مشتری بود
بنابراین این اتفاقات نباید به راحتی از گوشه ذهن من رد بشه و بگم خوب این اتفاق خودش رخ میداد
نه نه اگر اینجوری بود چرا قبل از داشتن این ورودی برام رخ نداد
پس این ثابت میکنه من خودم دارم تمام اتفاقات زندگی خودم رو بوجود میارم
چطوری ؟
با ورودی که به خودم میدم
اگر ورودی خواستهست
خوب جهان هم اساس اون ورودی رو برای میفرسته
ولی متاسفانه خودم من که تو این مورد ایراد بزرگی که دارم اینکه فکر میکنم خوب این اتفاق باید رخ میداد من تعیین کننده نبودم
برای همین من همین جا اعتراف میکنم برای من هنوز این موضوع باور پذیر نشد که من خودم خالق زندگی خودم
« و الان که دارم این کامنت رو مینویسم همین الان این ترمزم رو شناسایی کردم
که هنوز به خودم و خدای خودم اعتماد نکردم و باورش نکردم و دارم ادعاشو در میارم »
چرا این حرف رو میزنم ؟
چون دیروز تا حدودی احساسم بد بود و یه خورد نگران وضعیت مالیم بودم که چرا پول و معامله و فروش خوب برای من رخ نمیده؟
و امروز صبح توسط خداوند هدایت شدم که با خانواده برم بیرون تو طبیعت تفریح و فعلا از نعمتهایی که داریم لذت ببریم و خوش بگذرونیم
خلاصه جاتون خالی کلی با همسر و فرزندانم تو جنگل کباب عالی زدیم و کلی قرصیدیم و خیلی خوش گذروندیم و اون طبیعتگری خیلی بمن کمک کرد فعلا دقدقه پول رو نداشته باشم و از نعمتهایی که دارم بیام لذت ببرم بقیه کارها رو خود خدا برای من انجام میده
و خداشکر تونستم ذهنم رو کنترل کنم و احساسم رو خوب نگه داشته باشم
و بعد غروب که اومدم کلاس انلاین شروع شده بود که 4 ساعت تمام فقط من ورودی پول ، فروش ، مشتری ، مذاکره داشتم به خودم میدادم و این کارهایی که من انجام دادم باعث شد نتیجهاش دو تا نشونه از مشتری برای خرید با من ارتباط بگیرند
( البته هنوز پول نشد )
که این نشونهها خداشکر خیلی بمن کمک کرد تا احساسم خوب و دو چندان بشه و باز خودم بیکار ننشستم و برای یکی از مشتریهای قدیمی زنگ زدم و پیگیری کردم و جویای اوضاع کار شدم که خلاصه نتیجه سفارش جدید شد که گفت دو روز دیگه پول پیش برات میزنم
خوب من اینها رو باید بارها به خودم بگم
تو ثروت میخوای یا فقر ؟ خوب معلومه
پس ورودی ثروت به خودت بده
تو لذت و ارامش میخوای یا جنگ ؟ خوب معلومه
پس بدنبال ورودی باش که بهت بیشتر لذت بده
تو سلامتی میخوای یا بیماری ؟ خوب معلومه …
پس همه چی از من شروع میده
تو فرستنده خوب باش و کارت رو خوب انجام بده گیرنده کار خودش رو عالی انجام میده پس نگران خدا نباش
پس تمام اتفاقات زندگی من بخاطر افکار ، باور ، رفتارهای منه که نتیجهاش اینی هست که من قبلا فرستادم
بدون شک
پس من هستم تک تک لحظات زندگی خودم رو دارم میسازم
اگر خوب نیست اشکال نداره من میام دوباره شکلش میدم و انجوری که من دوست دارم میسازمش
که انجام اینکار تمرین میخواد و البته برطرف کردن همین ترمزی که خدای مهربان هدایتم کرد در حین نوشتن همین کامنت متوجهاش بشم نیاز داره به الگوهای درست نیاز داره کار کردن روی باور و بارها بارها تکرار کردن این موضوع که
من صد در صد خالق زندگی خودم هستم
پس من برای ثانیه به ثانیه زندگیم مسئولم و بدنبال عوامل در بیرون از خودم نیستم
دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم
دوست دارم تو کامنت بعدی باز هم در مورد این موضوع بیشتر صحبت کنم
چون احساس میکنم هنوز ترمزهام مقاومت داره و باید بیشتر روش تمرکز بذارم
و از اونجایی که نوشتن کامنت خیلی به درک قوانین حاکم بر جهان هستی بمن کمک میکنه بنابراین باز میام بیشتر برای خودم بازش میکنم
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
سلام جناب نوری دوست و هم خانواده ای عزیز
از کامنت هاتون خیلی استفاده کردم. درخواست هدایت کرده بود برای اینکه چرا پول به شکل منظم تر وارد زندگیم نمیشه. و جالبه که دقیقا با خوندن کامنت شما منم متوجه شدم که من هم باور نکردم که خودم صد در صد خالق تک تک اتفاقات زندگیم هستم. اینکه کفتید نسبت به هر ثانیه از زندگیمون مسئولیم. دقیقا دیدم این در من نیست هنوز. به غیر از ترس هایی که از تموم شدن پول تو حسابم و ترس دیر واریز شدن پول از کارفرمای بعدی دارم. که از باور خودم از فرکانس های خودم نشات میگیره. من مدام این ترس تو دلم هست اما فکر می کردم که دیگه باور کردم تنها روز رسان خداونده. اگه باور کرده بودم که نباید این نگرانی تو وجودم می بود. نباید احساسم بد میشد. باید باور مناسب رو برای خودم بنویسم و متعهدانه هر روز بارها بنویسمش با خودم تکرارش کنم صدامو ضبط کنم و گوش بدمش. دقیقا درست گفتید ورودی مناسب ثروت رو به خودم باید بدم.
از خداوند برای هدایت زیبا و فوق العادش سپاسگزارم.
بی نهایت ازتون برای درس ها و آگاهی هایی که نوشتید سپاسگزارم.
براتون زندگی پر از حضور الله و هدایت های نابش به سمت ثروت تو تمام جنبه های زندگیتون رو آرزو می کنم.
سلام آقای نوری عزیز
بخاطر کامنت پر محتوا تون ازتون خیلیییی تشکر میکنم
چقدر به من کمک کرد این موضوع رو بهتر درک کنم
وقتی استاد میگفتن برید کامنت ها رو بخونید از هزار تا کتاب بهتر راستش اولش باور نکردم ولی به خودم قول دادم روزی چند تا دونه کامنت بخونم هر روز معجزه اش رو دیدم فقط خودم میفهمم که چقدر درکم داره بهتر میشه هر روزی که کامنت ها رو میخونم و میام میبینم ساعت ها دارم کامنت میخونم و خسته نمیشم
از استاد زیاد این جمله رو شنیدیم که باور های ما هستن که دارن اتفاقات ما رو رقم میزنن،با اینکه این جمله رو خیلی از استاد شنیده بودم ولی درکش نکرده بودم مثلا توی شروع کسب و کارم هی میگفتم چه ایده ای پیاده کنم که کارم رونق بگیره ،چه تکنیک های رو یاد بگیرم که توی حوزه ی کاری خودم عالی باشم ولی وقتی فایل های سه برابر کردن درآمد رو گوش کردم تازه فهمیدم این جمله ی استاد یعنی چی من باید بگم برای رسیدن به فلان خواستم باید چه باور هایی بسازم ایده ها بهم گفته میشه
وقتی کامنت شما رو خوندم دیدم بله منم هنوز اونحورکه باید این جمله رو که من خودم خالق شرایطم هستم رو باور نکردم
وقتی کار خودم رو شروع کردم اولش خیلی با انگیزه و ذوق شروع کردم چون درگیر نتیجه بودم وقتی نتیجه دلخواهم نیومد ناامید شدم حتی به مسیرم شک کردم چون فراموش کردم تغییر این باور های ریشه دار و قوی یه شبه نمیشه
من تمرکزم رفته بود رو نگرفتم نتیجه به قول شما نشونه های کوچیک رو نمیدیدم وقتی شما فقط 4 ساعت تمرکزتون رو فروش بوده نشونه اش شده دو تا پیام اگه چندین مدت تمرکز روی فرستادن فرکانس های ثروت کنید چه نتایجی میاد که فقط خدا میدونه
به نظرم خود شخص من همش فراموش میکنم که بابا من توی هر لحظه خیلی این هر لحظه اش مهمه دارم فرکانس میفرستم حالا اگه نتیجه دلخواه من نیس بیام ببینم دارم چه فرکانسی میفرستم وقتی من دارم پول خرج میکنم ته دلم یه ترسی برای آخر ماه دارم وقتی من به جای کار کردن رو باورام خواسته هام رو کوچیک میکنم دارم فرکانس کمبود میفرستم و خب معلومه از همون جنس هم بیشتر دریافت میکنم
پس باید چیکار کنم تا میتونم ورودی ثروت و فراوانی به ذهنم بدم نگرانی رو برای خرج کردن بزارم کنار
خدا از جاهایی که من فکر نمیکنم روزی بهم میده ،به قول استاد به هر میزانی که من این جمله ها رو باور کنم نتیجه میاد تو زندگیم
ممنونم بابت این کامنت عالی که به من خیلی کمک کرد امیدوارم این آگاهی ها رو بتونم تو عمل اجرا کنم و فقط گوینده ی این جملات زیبا نباشم
براتون بهترین ها رو آرزو میکنم