تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم دارد - صفحه 5
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-64.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-06-21 18:46:422024-07-25 12:00:43تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم داردشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام مجدد
دوستان در ادامه کامنت دیروزم نکته جالبی فهمیدم٫
یک نکته بسیار جالب که من از این تجربه متوجه شدم اینه که وقتی ریشه مساله رو پیدا میکنیم و تلاش میکنیم منبع مشکل یا ریشه مشکل رو از بین ببریم خیلی زود نتیجه میگیریم٫ مثلا من زمانی که فهمیدم دیگه نباید از باد و سرما بترسم و به شکل عملی برم مقابل باد بعد از دو سه بار تکرار این کار مشکلم حل شد٫ اولش فکر میکردم شاید لازم باشه ۱۰ یا ۲۰ بار یا بیشتر این کار رو انجام بدم ولی خیلی جالبه که فقط با دو سه بار مقابل باد رفتن مشکلم حل شد٫ نمیدونم شایدم به دلیل تجسم و جملات تاکیدی که گفته بودم ذهنم برای حل این مشکل آماده شده بود ولی الان مطمئن شدم روشهای عملی که اون باور رو تایید کنه واقعا زود بازده هست٫ خیلی زود ما رو به نتیجه میرسونه٫ یعنی تکرار جملات تاکیدی، تجسم و انجام عملی که اون باور رو تایید کنه٫ مثلا اگر میگیم «من عاشق پول و ثروتم» نباید در عمل سکه و اسکناسهامون رو گوشه بیارزشی پرت کنیم٫ بلکه باید با احترام باهاش رفتار کنیم بزاریمش توی یک کیف پول زیبا٫ نباید اسکناس رو تا کنیم نباید مچالهش کنیم٫ چون وقتی اسکناس رو جاهای بیارزش پرت کنیم یا اونا رو تا کنیم مچاله کنیم با دست کثیف بگیریمش و ٫٫٫ داریم با عملمون این پیام رو به ضمیر ناخودآگاهمون ارسال میکنیم که من از پول بدم میاد٫ زیاد برام اهمیت نداره٫ و ذهن ما هم این فرکانس رو به کائنات ارسال میکنه٫ و کائنات هم میگه باشه سرورم حالا که دوسش نداری ازت دورش میکنم که راحت باشی٫ یا وقتی جمله تاکیدی ما اینه که «من از خرج کردن پولم لذت میبرم» نباید در مقابل خرج کردن مقاومت داشته باشیم٫ اگر لازمه جایی پول خرج بشه این کار رو بدون مقاومت و با احساس خوب و سپاسگزاری انجام بدیم٫ البته این احساس خوب رو هم به مرور میشه با روشهایی به دست آورد٫ و خیلی مثالهای دیگه در زندگی وجود داره که میشه بهش عمل کرد و سریع نتیجه گرفت٫
از این به بعد تصمیم گرفتم به رفتارم بیشتر دقت کنم٫ میخواهم هر رفتارم رو در هر زمینهای بررسی کنم که آیا این رفتاری که الان دارم با جملات تاکیدی که برای باورسازی اهدافم بیان میکنم هماهنگه یا در تضاده؟
یا بالعکس هر جمله تاکیدی که بر زبان میآورم چه رفتار عملی متناسب با اون رو باید انجام بدم و از چه رفتارهای عملی مغایر با اون خواسته باید دست بکشم٫ این دو تا سوال خیلی به روشن شدن مسیرمون به ما کمک میکنه که مسیر رو گم نکنیم و اشتباه رفتار نکنیم٫ هر رفتار اشتباه یعنی یک فرکانس اشتباه٫ گفتههای ما فرکانس نمیفرستن بلکه رفتارهای ما فرکانس میفرستن٫ این رفتارها اوایلش آگاهانه انجام میشه، انرژی میبره، گاها درد داره و بعد که تبدیل به عادت شد و ذهن باورش کرد به صورت ناخودآگاه تکرار میشه٫
موفق و سلامت و ثروتمند باشید٫
به نام خدای عزیز
خانم عزیزی از چهر ه ی مهربان وزیبا والهی شما واقعااا لذت بردم تبریک و تحسین و البته درون شما خدایی بزرگ با صفات زیبا تر هست ?????
از کامنت آگاهی دهنده تون سپاسگزارم .بله راست میگین وقتی ما میایم به صورت عملی باورهامون رو اجرا میکنیم باور پذیر و منطقی میشه که ما میتونیم .
خدایی کار ذهنی از هر کاری دیگه ای در جهان سخت تره .کنترل ذهن و تربیت اون تکامل داره و نیاز به تمرین داره .
در پناه خدای عشق
با سلام وتشکر صمیمانه از استاد عباس منش و خانواده خوب و صمیمی .
استاد من یه سوال داشتم اونایی که قوانین را نمیدونن و یا عمل نمیکنن ولی از نظر مالی وضعشان خوب هستش و ما که این همه رو قانون کار میکنیم و نتیجه نمیگیریم و را کمتر نتیجه میگیریم این موضوع چجوری هستش اگه جواب بدین ممنون میشم.
سلام دوست عزیز
مطمئنن اونا هم اگر نتیجه مالی خوبی در زندگیشون هست به واسطه قوانین هست ولی با این تفاوت که اونا یه سری باورهای مالی قوی رو به صورت ناخودآگاه از بچگی دارن. مثلا خواهر کوچیک من از بچگی همه چیز براش فراهم بوده برعکس من که بچه اول بودم. زمانی که من دنیا اومدم اوضاع مالی خانواده م خیلی بد بود ولی وقتی خواهرم دنیا اومد اوضاع خوب شده بود و چون بچه کوچیک بود همیشه همه چیز در اختیارش بود. یادمه از همون بچگی وقتی دوست پدرم گفت برات هواپیما میخرم (اسباب بازی) اون بلافاصله گفت پلاستیکی نمیخواما ازون بزرگای واقعی که تو فرودگاه دیدم ازونا می خوام. یعنی از بچگی بزرگ میخواست. چنین باوری داشت. همه چیز هم براش فراهم بود. الان هم که بزرگ شده همیشه همون باورا کمکش میکنن و خیلی تو مسائل مالی سریعتر از من پیشرفت میکنه. ولی خودش نمیدونه و به شکل ناخودآگاه توی ذهنش این باورها هستند. البته باورهای اشتباه هم زیاد داره و خیلی جاها هم دچار مشکل میشه. آدمهایی هم که مد نظر شما هستند به این شکلند. یه سری باورهای مالی خرابی که در ما هست و جلوی پیشرفت مالی ما رو می گیره در اونها وجود نداره و یا برعکس خیلی هم مثبتش در اونها هست.
خیلی ممنون خانم عزیزی انشأالله همیشه شاد و پیروز ثروتمندباشین
به نام خدای دانا
دوست الهی باید بگم باورهای در هر خانواده در هر منطقه در هر شهر و کشور باهم فرق داره .
یعنی باورهایی که هر شخص داره از زمان بچگی براش شکل گرفته و باعث شده به صورت ناخودآگاه اون شکلی فکر کنه .
حالا منی که تو خانواده فقیر با کلی مسئله به دنیا اومدم با یه فرد که تو خانواده ثروت مند و خوشحال و با روابط خوب به دنیا اومده نتیجه های زندگیش یکسانه ؟؟؟هرگز مثل شب وروزه اتفاقات مون .
اما قرار نیست یه شبه همه چیز تغییر کنه وقرارم نیست تا آخر عمر همین وضعیت ادامه پیدا کنه .
همه چیز یه روند تکاملی رو داره واقعااا باید صبر وامید داشت .
در پناه خدای عشق
سلام
سلام به همه ی دوستان
من هنوز موفق نشدم در دوره 12 قدم شرکت کنم چون تاکنون توان مالیش رو نداشتم اما میخوام به زودی و ان شاءالله تا آخر هفته قدم اول رو تهیه کنم.
سعی کردم تا جایی که میتونم از هزینه هام کم کنم تا بتونم با پس اندازی که جمع میکنم قدم اول رو تهیه کنم.
الان حدود 3 ماهه که دارم از فایل های رایگان استفاده می کنم. فکر میکنم این 3 ماه تونست منو آماده شرکت در دوره 12 قدم بکنه. هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ ذهنی و فکری و روحی و روانی!
برای ثبت نام در این دوره از 27 روز پیش شمارش معکوس واسه خودم گذاشتم که تا آخر هفته این شمارش معکوس تموم میشه و به امید خدای خوبم ثبت نام خواهم کرد.
خیلی زیاد شوق حضور در این دوره رو دارم. خیلی زیاد دوست دارم بدونم چه تمریناتی باید انجام بدم. بارها و بارها متن و فایل مقدمه دوره 12 قدم رو خوندم و دیدم و تقریبا دیگه حفظ شدم که کلیات تمرین ها چی هست اما خیلی دوست دارم. خیلی برای چکاب فرکانسی ام کنجکاوم. البته میدونم که پاشنه آشیل من درباره باورهای محدود کننده راجبه ثروت و مسائل مالیه. هنوز هیچی نشده کلی ذوق دارم در مورد تمرین ستاره قطبی که هر روز باید اول صبح و آخر شب انجامش بدم که چیه و قراره دقیقا چه کار کنم. خیلی خیلی زیاد دوست دارم بدونم که از چه راه هایی قراره پول و ثروت و نعمت به سمتم بیاد. البته میدونم که اصلا نباید راجبه این مسائل فکر کنم ولی خب خیلی کنجکاوم بدونم این بی نهایت راه خدا یعنی چه راه هایی میتونه باشه که حتی عقل من هم بهشون قد نمیده!
در پایان خوب میدونم که خدا منو به این مسیر هدایت کرده و خوب میدونم که انجام تمرینات این دوره ی رویایی باید مهمترین کار زندگیم باشه. م ه م ت ر ی ن ک ا ر ز ن د گ ی …
سلام به شما استاد عزیز ودوستان گرامی امیدوارم بتونم فایلهای شما رو تهیه کنم و زندگی ام رو بسازم.
سلام به همه دوستای خوبم و استاد گرامی،دوهفتس باهاتون آشنا شدم و خدا دوستم داشته که تو این مسیر قرارم داده و شاکرم،من سعی میکنم با اومدن افکار منفی تو ذهنم سریعا به مسائل خوب فکر کنم و حس خوب داشته باشم،و اینکه اگر از کسی دلخورم و بدگوییشو میکنم سریع خوبیاشو تو ذهنم بیارم و شکر گذاری کنم،از وقتی سپاسگزار خدا هستم و با اطمینان خواسته هامو ازش میخوام نشونه های خوبی رو میبینم و روی اعتماد به نفسم خیلی کار میکنم و خیلی خیلی بهتر شدم البته نه اعتماد به نفس کاذب که دیگرانو اذیت کنم فقط اینکه خودمو بشناسم و شکر گزار خدا باشم که منو با این صفات ظاهری و باطنی آفریده
خوش امد می گم خدمت شما دوست مهربانم حساب کاربری تونو که دیدم فصل اول رویاها که رایگان هست رو تهیه نکرده اید حتما این کارو انجام بدید امیدوارم که شاهد پیشرفت و موفقعیت شما دوست دلبندم باشم
هر کاری میکنم نمیشه برم داخل که دانلود کنم فقط وقتی از طریق ایمیل برام پیام میاد میتونم ببینم و اینکه برام باز نمیشه که بخوام دانلود کنم فایلای رایگان رو توی محبوب ترین دانلودها
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم٫
من چند هفته پیش تجربه جالبی داشتم که خیلی دلم میخواست با دوستانم به اشتراک بگذارم ولی موضوع هیچکدوم از فایلهای رایگان با موضوع تجربه من همخونی نداشت٫ احساس کردم باید کمی صبر کنم و امروز با دیدن فایل استاد فهمیدم که چرا حسم به من گفت صبر کن٫ چون موضوع این فایل دقیقا مربوط میشه به تجربه من یعنی حل ریشهای مسائل٫ بهتره از اول همه چیز رو تعریف کنم٫
چطور مشکل به وجود آمد
من مدتی در شهرستانی در یک ارگان دولتی استخدام شدم که از شهر خودم دور بود٫ ماهی یک بار به دیدن خانواده میرفتم٫ در این رفت و آمدها یک بار توی اتوبوس خوابیده بودم و باد کولر مستقیم به گردنم میخورد٫ چون دریچه کولر خراب بود نتونستم ببندمش و تا صبح به صورت مستمر باد به گردم خورد و گردنم رو خشک کرد٫ ظهر همون روز وقتی از سر کار به خونه برگشتم دچار یک تشنج و سردرد بسیار شدید شدم به طوری که مطمئن شدم خواهم مرد٫ ولی منو زود به درمانگاه بردند و نجات پیدا کردم اما سردرد وحشتناکی با من موند که حتی یک لحظه قطع نمیشد٫ حتی یک ثانیه٫ اصلا دلیل این اتفاق رو نمیدونستم چیه٫ شهری که من بودم یکی از شهرهای جنوبی بود و بسیار گرم و شرجی بود به همین دلیل ۲۴ ساعته کولرهای گازی در اونجا روشن میکردند٫ من به مدت یک هفته مرخصی گرفتم که توی خونه استراحت کنم و داروهامو بخورم شاید مشکلم حل بشه٫ مدام فکر میکردم که چرا خوب نمیشم؟ چرا اینقدر سر درد دارم؟ اصلا چرا من یکدفعه اینجوری شدم٫ تو یکی از اون روزها، برق قطع شد و من مجبور شدم توی گرمای طاقتفرسا بدون کولر بخوابم٫ بیدار که شدم هنوز برق قطع بود و کولرها خاموش بودن٫ سردرد من کاملا خوب شده بود و من خدا رو شکر کردم که دیگه حالم خوب شده٫ دیگه شفا پیدا کردم٫ ولی به محض اینکه برق اومد و کولر رو روشن کردم سردردهای من به شدت قبل شروع شد و اینجا بود که دلیلش رو پیدا کردم٫ فهمیدم من به باد کولر و بعدها متوجه شدم به هرنوع باد و سرمایی حساس هستم٫ حتی بادهای گرم٫ بعد از اون این باور در من شکل گرفت که باد و سرما باعث سردرد من میشه و همیشه تلاش میکردم هر جا کولر روشنه نباشم٫ اگر هم زمانی به اجبار در مکانی بودم که کولر روشن بود یا بیرون از خونه هوا بادی بود و به من میخورد بلافاصله سردردهای من شروع میشد و تا قرص نمیخوردم خوب نمیشدم٫ خیلی دکتر رفتم، سیتیاسکن و قرص و دارو بهم دادن و تاثیر نداشت٫ دکترها میگفتن نه سینوزیت داری و نه مشکل خاص دیگهای٫ یه دکتر گفت از اعصابه٫ ناراحتی اعصاب داری٫ قرص اعصاب به من داد ولی من نخوردم چون میدونستم از اعصاب نیست٫ دیگه پذیرفته بودم درمانی نداره و باید تحملش کنم و با قرص مشکلم رو حل کنم٫ حدود ۱۰ سال به این شکل زجرآور زندگی کردم٫
نحوه درمان بیماریم توسط قدرت درونم :
بعد از اینکه با سایت استاد آشنا شدم تصمیم گرفتم این مشکل رو با ذهنم حل کنم٫ شب و روز برای سلامتی سرم و تمام بدنم سپاسگزاری میکردم٫ هر وقت سردرد میشدم سعی میکردم قرص نخورم و با تجسم ذهنی سرم رو خوب کنم٫ البته خیلی وقتها تا حدودی موفق میشدم و بدون قرص سردردهام خوب میشد٫ یه جمله تاکیدی تاثیر گذار برای خودم ساخته بودم که «بدن من عاشق باد و سرماست» و شب و روز تکرارش میکردم٫ نتایج مقطعی میگرفتم٫ مثلا چند روز واقعا باد روی من تاثیر نداشت و سردرد نمیشدم ولی بعد از مدتی باز شروع میشد٫ خیلی برام عجیب بود که چرا مشکل من حل نمیشه٫ من که دارم باورم رو نسبت به این موضوع عوض میکنم٫ از خدا پرسیدم خدایا چیکار کنم که این مشکلم به صورت ریشهای و دائمی حل بشه٫ چند روز بود این سوال رو مطرح میکردم تا اینکه یک جرقه در ذهنم زده شد٫ مثل استاد که تو فایل چند برابر کردن درآمد قسمت سوم گفتن « انگار ناگهان پردهای از جلوی چشمم کنار رفت » من هم احساس کردم ناگهان پرده ای از جلوی چشمم کنار رفت٫ اگر تو واقعا عاشق باد و سرمایی چرا هر جا باد هست خودت رو میپوشونی؟ چرا ازش فرار میکنی؟
اینجا بود که من متوجه اشتباه خودم شدم٫ من با کلامم میگفتم عاشق باد و سرمام ولی با رفتارم داشتم میگفتم از باد و سرما متنفرم چون ازش فرار میکردم٫ درسته که جمله تاکیدی میگفتم و تصویر سازی میکردم ولی در اصل به قول استاد «این رفتارهای ماست که باورهای ما رو نشون میده» و من اصلا متوجه نبودم٫ من باید برنامهریزی ذهنم رو تغییر بدم و این کار فقط با عمل کردن امکانپذیره نه با حرف زدن٫ باید رفتارم هم نشون میداد که من باد و سرما رو دوست دارم٫
من از باد و سرما میترسیدم و ازش فرار میکردم٫ حالا وقتش بود که ایمانم رو نشون بدم و وارد ترسم بشم٫
بعد از اون من تصمیم گرفتم و متعهد شدم که هر جا باد هست اصلا خودم رو نپوشونم و با یک لباس نازک و مستقیما در مقابل باد بشینم و ازش نترسم٫ واقعا سخت بود٫ در اوج سردرد هر بادی هر چند ضعیف حکم سوزنی رو داشت که به کتف و گردن و سرم فرو میرفت و سرم درد میگرفت و گردنم خشک میشد٫ ولی سردرد رو در مقابل باد تحمل میکردم٫ در هنگام انجام اینکار به مسائل مثبت و زیبای اطرافم توجه میکردم که زیاد روی درد تمرکز نکنم٫ مدام با خودم تکرار میکردم که من اینقدر عاشق باد و سرما هستم که کنارش هستم و از وجودش لذت میبرم٫ خب اوایلش واقعا سخت بود٫ حتی یکبار توی اتوبوسی نشسم که باز هم کولرش خراب بود و میخواستم جای خودم رو عوض کنم ولی ناگهان به یاد تعهدم افتادم و گفتم هر چی میخواد بشه بشه٫ همینجا زیر همین باد میشینم٫ منکه عاشقشم نباید ازش فرار کنم٫ خلاصه اون روز من ۶ ساعت زیر باد کولر اتوبوس نشستم و سردرد نشدم٫ بعد از چند بار تکرار این کار من خوب شدم٫ بدون هیچ قرصی هم اون سردردهام خوب شد٫ و توی این چند هفته حتی یکبار سردرد نشدم در حالی که در طول شبانهروز از ۲۴ ساعت حداقل ۱۶ ساعت در مقابل باد کولر هستم٫ این معجزه رو هر جا میرم برای دیگران تعریف میکنم٫ اونقدر تکرار میکنم که واقعا باورش کردم٫ باورش کردم که عاشق باد و سرما هستم٫ هیچکس از اطرافیانم باورش نمیشه که من چقدر تغییر کردم٫ چقدر عاشق چیزی شدم که ۱۰ سال ازش متنفر و فراری بودم و ازش میترسیدم٫ اینقدر توی خانواده و فامیل برای من جک ساخته بودن که زهرا سرماییه و توی استوا هم ببرنش باید پتو رو دولایه کنه رو خودش بکشه که یخ نزنه٫ اصلا باورشون نمیشه که من الان حتی بدون لباس جلوی باد کولر میخوابم و نه تنها زجر نمیکشم، نه تنها سردم نمیشه بلکه از خنکی هوا لذت میبرم٫
من ریشهای مشکل بیماری خودم رو حل کردم٫ خدا رو شکر میکنم٫ قبلا آشغالا رو زیر فرش جمع میکردم (یعنی پوشوندن خودم بخاطر باد و فرار کردن از باد و قرص خوردن) گرمای شدید رو تحمل میکردم ولی کولر رو روشن نمیکردم که سردرد نشم٫ ولی الان مشکل از اساس حل شده٫ ضمیر ناخودآگاه من از اول برنامهریزی شده و اینبار عاشق باد و سرماست٫ گرما رو هم که از قبل دوست داشتم٫ بنابراین الان هم عاشق باد و سرمام و هم عاشق گرما٫ خیلی عالیه٫ خدایا شکرت٫ استاد مرسی٫
خدا رو شکر بی نهایت که مشکل تون حل شده.
سپاسگزارم.
عاشق این جمله ام in god we trust و روی یک تکه کاغذ رنگی نوشتم و گذاشتمش توی کیف پولم. هر وقت نگاش میکنم کلی انرژی میگیرم.
آیات 3 تا 5 احقاف :
ما آسمانها و زمین و آنچه را بین آنهاست جز به حق (و برای حکمت و مصلحت خلق) و جز در وقت معیّن نیافریدهایم و آنان که کافرند از هر چه پند و اندرزشان کنند و بیمشان دهند روی میگردانند.
بگو: جز خدا همه آن بتهایی که به خدایی میخوانید به من نشان دهید که آیا در زمین چیزی آفریدهاند؟ یا شرکتی با خدا در خلقت آسمانها دارند؟ اگر از کتب آسمانی پیشین دلیلی بر خدایی بتان دارید یا کمتر اثر و نشان بر درستی عقیده شرک یافتهاید اگر راست میگویید بر من بیاورید.
و کیست گمراهتر از آن که جز خدا کسی را بپرستد که هیچ در حوائج تا قیامت او را اجابت نکند و از هر چه بخوانندشان خود بی خبر باشند؟
در این آیه ها خدا می خواهد مارا به فکر کردن وا دارد به این که واقعا فکر کنیم قدرت از آن کیست و آیا این چیزهایی که به آنها شرک می ورزیم و ذهنمان آنها را بزرگ می کنند واقعا چه کاری ازشان برمی آید . این را همه می دانند اما گمراهی ان است که خدا را رها کنیم و قدرت را به چیزهای دیگری بدهیم .
آیه 8 احقاف :
بلکه کافران میگویند که (محمّد) خود این آیات قرآن را فرا بافته است. بگو: اگر این قرآن را من از خود بافته باشم شما از قهر خدا هیچ قدرت بر نجات من ندارید، او به افکاری که در آن فرو میروید داناتر است، گواه میان من و شما هم او کافی است و اوست خدای بسیار آمرزنده و مهربان.
اینجا خدا توضیح می دهد در جواب کسانی که نگرانند این آیات توهمات خود پیامبر است می گوید اگر کار من باشد گناهش بر خود من است و خدا خودش به من غضب می کند ومرا عذاب می کند و من هیچ نجاتی ندارم . کسی که به خدا دروغ می بندد دچار عذابش می شود و هیچ کسی نمی تواند نجاتش دهد.
فایل لایو سوم:
خانم شایسته که در مورد خودش حرف می زد اشاره ای کرد که تمام محصولات را می خرد و اولین نفر است در حالی که می تواند به راحتی بدون خریدشان به آنها دسترسی داشته باشد.
من فکر کنم این باور افراد ثروتمند است که به جای استفاده از شرایط بخواهند خودشان را بیشتر ثابت کنند که توانایی داشتن چیزی را دارند که بهای و پول آن را می پذیرند . ماها خیلی جاها منتظر تخفیف فرصت و شرایط رایگان یا برنده شدن در شرط بندی ها و مسابقات هستیم یا حتی دعوت از طرف دیگران که برایمان کاری کنند و هزینه های ما این طور تقبل شود اما چقدر عالی تر می شود که خدا شرایطی برایمان فراهم کند که بتوانیم هر چیزی را با درآمد خودمان بخریم این احساس قدرتمند کننده تری نیست به جای این که دیگران در حقمان لطف کنند یا مهمانمان کنند خودمان برای خودمان یا حتی دیگران این کار را بکنیم
سلام به استاد گرامی و سرکار خانم شایسته عزیز…من برای تغییر باورهام خیلی سعی کرده ام اما مشکل اینجاست که تا یه مدت خاصی کنترل ورودی های ذهنی رو انجام میدم و یدفعه متوجه میشم که ای وای چند وقتی گذشته و من همون آدم سابق شدم باز به خودم میام و شروع میکنم به تغییر باورهام…واین مساله تسلسل وار ادامه داره…اگه امکان داره راهنماییم کنید که چطور می تونم در هر شرایطی کنترل کامل ذهنم رو به عهده بگیرم؟ و اجازه ندم افکار و باورهای غلط وارد ذهنم بشه؟؟ با سپاس از مطالب بسیار بسیار تاثیر گزارتون…
باسلام خدمت استاد عزیز وهمه اعضای خانواده خوبم خدارو شکر میکنم وسپاسگذارم بخاطر این قوانین ومسیر قشنگش درجواب این سوال دوستمون به نظر من درچنین مواقعی از قدرت تکلم یا همون صحبت کردن کمک بگیر چون وقتی ذهن شروع به منفی بافی میکند باصحبت کردن در مورد موضوعات دیگه وقشنگیها،وداشته ها میتوانیم جلوی نجواهای ذهنی وورودیهای ناسالم رابگیریم وبا شکرگذاری.. ویه نکته دیگه به نظر من اینه که شما زیادی حساس این موضوع شدین گاهی باید بگذارید افکار بیان وبرن وضمنا عجله نکنید تکامل باید طی بشه انشاالله موفق باشید
سلام.بسیار سپاسگزارم از راهنمایی شما دوست عزیز….
سلام به استاد خوبم
استاد جونم این فایل واقعا عالی بود
شما حرف میزنید در و گوهر میاد بیرون
اون مثال که گفتید آشغال هارو میدیم زیر مبل بهترین مثال بود که تا حالا شنیدم
واقعا هم همینطوره ما اگه سعی کنیم روی خودمون کار کنیم و هر روز تمرکزمون روی بهتر شدن باشه چه معجزاتی که برامون نمیفته
واقعا بی نظیری استاد خوبم
خدا شمارو برای ما حفط کنه ??