«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله مهربان .
خدایا کمکم.کن
من مینویسم تو هدایت کن .قلم تو دست من گفته ها از تو .
وقتی میخواستم این.کامنت رو بنویسم کلی نجواهای شیطانی توی مغزم میومد مثل
میخوای لایک.بگیری
حالا لزمومی نداره مثال خودت رو بزنی
حالا لازم.نیست کامنت کنی تو دفترت برای خودت بنویس .
حالا فکر میکنی چقد به درد بچه ها بخوره ِ
حالا که چی میخوای اینارو بنویسی
کلی با خوذم کلنجار رفتم
کلی با خودم حرف زدم .
بلاخره تصمیم.گرفتم که بنویسم .
حتی برای اینکه از ترس هام بگذرم
ترس از قصاوت
ترس از تایید نشدن
ترس از خوب نبودن
ترس از مسیر نوشتن و…
ولی مینویسم واز ترس هام.میگذرم .
وقتی فایل های استاد وگوش میدم تصمیم.میگیذم که تو زندگیم اجراش کنم
سعی میکنم مثالهای عینی از زندگی خودم یا دیگران بزنم تا بیشتر قانون رو درک کنم .
این فایل رو که گوش دادم یاد مادرم افتادم.که تو زندگیش با وجود مسائل مختلف قربانی نشد ومظلوم.بودن رو انتخاب نکرد .
همین اولش بگم.که من عاشق پدر ومادرم.هستم وعاشقانه دوستشون دارم وبهترین الگوهای زندگی من هستن
پدرم از دیانت ومحکم بودن ازثروتمند بودن و..
مادرم از مهربونی وخوش قلبی وصداقت وحامی بودن .
تقریبا 40 سال پیش وقتی من 10ساله بودم پدرم (بهترین پدر دنیا)با وجود مادرم زن دوم رواختیار کرد .
بدون پنهان کاری
پدرم چون (پدر سالار بود )ومحکم ومقتدر بود وهست.
اولش همه ناراحت بودیم .
مادرم دائم گریه میکرد
همه از نظر روحی داغون
خانواده ای پر جمعیت 4تا خواهر 4تا برادر .
همه حال بد .
پدر ومادر مامانم خبر دارشدن واومدن خونه ما
از پدر بزرگ ومادر بزرگم.نگم براتون که بسیار اگاه وکار بلد .متین وباوقار وفهمیده .
ناگفته نمونه که بابام ومامانم دختر عمو پسر عمو هستن .
طبق قانون وقتی که تو ذهنت رو کنترل میکنی وواکنشی عمل نمیکنی .جهان هم همون فرکانس رو به خودت برمیگردونه .
با متانت اول مادرم رو اروم.میکردن
اصلا نمیگفتن که اشکال نداره وناراحت نباش
مادر بزرگم.میگفت میدونم که ناراحتی میتونی گریه کنی ولی وقتی گریه کردی وناراحتیت کمتر شد دیگه ادامه نده بیا تا باهم صحبت کنیم .
قشنگ یادمه که با این.که کوچیک بودم ولی هواسمو جمع میکردم تا بفهمم که چی به چی میشه
مادرم که کمی اروم.شد بهش گفتن که تو خودت حق انتخاب داری
ما در خدمتتیم هر چی تو بگی همون رو انجام.میدیم
میخوای طلاق بگیری برگردی قدمت رو چشم.
میخوای بمونی ام خودت مختاری
ما به انتخاب تو احترارم.میزاریم .
بلاخره مادرم.تصمیم گرفت که با وجود همین شرایط بمونه
مادربزرگم.به مامانم.میگفت که وجود این زن از خانمی تو کم.نمیکنه .تو فقطبه فکر خودت وبرای خودت ارزش قائل باش اگه تصمیم.گرفتی که بمونی دیگه ناراختی نکن .
یاد بگیر که زندگی کنی .دنیا به اخر نرسیده .اتفاق خاصی نیوفتاده .توی دین ما اینطوریه
و…از این حرفا
بهش گفت هر موقع ام دیدی که داری اذیت میشی ودوست نداری بمونی ما در خدمتتیم و…
بلاخره مامانم تصمیم گرفت که بمونه
ولی طیق قانون نپذیرفت که قربانی باشه
وقتی موند با حال خوب
بیشتر از قبل به خودش میرسید
بیشتر از قبل به زندگیش میرسید
بیشتر برای خودش خرج.میکرد و…
ماام.خالمون خوب بود اصلا انگار نه انگار
چقد که این مادرا نقش مهمی دارن توی خانواده
حال مامان.که خوب بود ماام.خوب بودیم
انصافا که پدرم هم محبتش حتی از قبل نشبت به مادرم بیشتر شده بود .
الان.میفهمم که ناخواسته طبق قانون وقتی حالت خوبه وفرکاس خوب میفرستی رگز جنس همون فرکانس وارد زندگیت میشه
ارامش ومحبت حاصل همون احساس خوب بود .
3یا 4سال همین جور گذشت تا اینکه 3تا خواهر ناتنی به جمع خانواده ما اضافه شد
البته چون مدرم از نظر مالی خیلی خوبه وهست اونا خونه جدا وزندگی جدا داشتن .
اصلا ما نگران درامد وخودرو خوراک نبودیم وفراوانی بود .وفراوانی
مسئله مهمتر اونجا بود که طی این سه یا 4سال ما متوجه شدیم که پدرم دائم اظهار نارضایتی میکنه از همسر دوم .ومیگفت که اصلا بهم.گوش نمیده .هر جا میخواد میره .هر کاری میخواد میکنه و..
ایم.قضیه به شدت پدرم رو ازار میداد .
من متوجه میشدم که میگفت بهش میگه که اگه گوش نکنی صیغهزمان.صیغه که تموم بشه دیگه رهات میکنم .
ولی این خانم گوش نکرد که نکرد تا پدرم.تصمیم به جدایی گرفت .
جای سختش این بود که میگفت باید بچه هارو بیارم.پیش خودم وپیش مادرم بزرگ.بشن
میگفت این زن مناسب بزرگ کردن دخترای من نیست .
تصمیم.گرفت که بیارشون پیش ماردم تا بزرگشون.کنه .
مامانم.گفت باید با مامان وبابام مشورت کنم
بازم پدر بزرگ.ومادر بزرگم.انتخاب رو گذاشتن به عهده خودش .
مادرم از بس که بابارو دوست داشت قبول کرد که بچه هارو نگه داره .
همون موقع قشنگ حرفای مادر بزرگ.رو یادم که به مامانم.میگفت اگه قبول کردی .
بهش گفت کار خیلی سخیه .ولی اگه قبول کردی
اگه میخوای هم دنیا رو داشته باش هم.اخرت
همون محبتی که به بچه های خودت داری نسبت به این سه تا دخترام داشته باش .
بازم انتخاب مادرم وقربانی نشدن .
ما که دوست نداشتیم که تعدادمون از این بیشتر بشه .من که اصلا خجالت میکشیدم بگم 7تا خواهریم 4تا برادر .
ولی عشق مامان ومحبت مامان باعث شد که ماام نسبت بهشون مهربون وبا محبت باشیم
وقتی ما اذیتشون میکردیم به شدت با ما برخورد میکرد وبا جدیت میگفت که بفهمید که خواهر وبرادرین
بفهنید که باید با هم.مهربون باشین
قربون مامان خوشگلم بشم الهی .
الان وهمون.موقع خواهر ناتنیا مادر منو از مادر خودشون بیشتر دوست داشتن
انقد مامان مارو با محبت کنار هم.بزرگ کرد که غریبه ای میومد خونه ما نمیدونست کدوم بچه تنیه کدوم بچه ناتنی .
الان که ما چندتا خواهر وبرادرعاشقانه همدیگرو دوست داریم .
من عاشق خواهر ناتنیا
فاطمه
اعظم
راضیه هستم .
این درصلح بودن مادرم با خودش
این صبوری اگاهانه مادرم
این قربانی نشدن شرایط مادرم همیشه برای من درسه که هم خودش خوب زندگی کرد وهم سه تا دختر گل رو با محبت بزرگ کرد
مادرم نیتونست بگه به من ظلم شده ویا طلاق بگیره هم ما اذیت بشیم از نداشتن مادر وهم خودش از ودری مارنج ببره
یا میتونست توی اون زندگی بمونه ولی با زجر ولی با دعوا
ولی با ناله ونفرین ِ
برای خودم این مثال مادرم همیشه مثالیه که یاد بگیرم قربانی نباشم
مسئولیت صد درصد نتایج زندگی خودم رو به عهده بگیرم
مادرم هم خودش خوب زندگی کرد وهم کمک کرد دیگران خوب زندگی کنن
عاشقام مامان جون خوشگلم .
انصافا که پدرم هم عشق خاصی به مادرم داره
الان اگه مامانم نباشه به شدت دلتنگی میکنه
قربون اقاجون گلم بشم الهی
این مثال الان که خیلی بیشتر توی جامعه دیده میشه
میبینم که خانمهایی رو با وجود همین مسئله یا دارن بازجر زندگی میکنن به خاطر بچه هاشون
نه میتونن قبول کنن وبراش کاری انحام بدن نه میتونن این زندگی پر از وابشتگی رو رها کنن
میبینم دوستایی رو که میدونن همسرشون بهشون خیانت کرده .نه جرات دارن از این زندگی بیرون برن نه جرات دارن باهاش کنار بیان
با زجر وبدبختی وناراحتی وسروصدا دارن ادامه میدن .دائم ام دیگران وهمسرشون رو مقصر نتایج زندگی وبدبختیشون میدونن
خدایا کمک کن که ارزشمندی رو از درون تحربه کنیم
خدایا کمک کن مهم بودن واشرف مخلوقات بودن درک کنیم
کمک کن که درک کنیم خداوند در قران گفته من بعداز خودم زن و شب رو مایه ارامش قرار دادم
خدایا کمک کن که درک کنیم که خدا گفته ن ومرد رو کنار هم قرار دادم تا در کنار هم به ارانش برسن
خدایا کمک کن که درک کنیم توحید ویگانگی رو
خدایا کمک کن درک کنیم که خودمون خالق زندگی خودمونیم .
خدایا شکرت که کمکم کردی ومن نوشتم
ممنون احمد اقای گل .
متشکرم از ابراز محبتت .
منم شما رو تحسین میکنم بابت این کامنت زیباتون .
خدای مهربون رو براتون ارزو میکنم
ممنون دوست عزیزم .
خوشحالم که تاثیر گذار بوده حرفهایی که خدا گفت ومن نوشتم .
ارامش ونشاط قرین لحظه لحظه زندگیت باشه عزیزم
سلام مریم گلم .
ممنون عزیزم .اره مامانم مهربون وصادق ودوست داشتنیه .
البته که اکثر مامانا گل ودوست داشتنین .
بازم ممنون از بیان افکار واحساست .
در پناه الله مهربان .
سلام راضیه جان .
ممنون عزیزم .
خدارو شکر که تاثیر گذار بوده براتون .
به قول استاد ما باید همیشه هواسمون به پاسنه های اشیلمون باشه .چون.اونا همیشه هستن .اگه مواظبشون نباشیم ودوباره سرو کلشون پیدا میشه .
ارامش و اگاهی وهدایت الهی رو براتون ارزو میکنم .
سلام فرزانه جان .
من خودم خیلی برام.مهمه که همه تمرینای عزت نفس رو انجام بدم .چون تاثیرش رو به خوبی تو زندگیم.دیدمش .وچون.نتایج رو دیدم حتی هر تمرینی که سخته ام حتمادانجام بدم .
یکی از دلایل نوشتم همین کامنت ام تجربه اعتماد به نفس بود .
منم تو دوست گلم رو تحسین.میکنم بابت ابراز محبتت .
هدایت الله مهربان رو برات ارزو میکنم .
ممنون نفیسه جان .
یکی از تمرینای عزت نفسم اینکه تمرین کنم برم تو دل ترسا .
واقعا وقتی با ترسهات روبرو میشی میبینی که انقدم ترسناک نبوده که تو فکر میکردی .
میبینی که هیچی نیست اون طرف ترسها .
ممنون از تبراز محبتت گلم
سلام ناهید عزیزم .
خدا رحمت کنه پدر ومادر عزیزتون رو .
خیلی خوبه از همین الان شروع کن وروی خودت کار کن حتما نتیجه میگیری خوشگلم .
سلام هستی جان .
همین دوره عشق ومودت استاد رو داری به نظرم گنج یاب فوق العا ده ای برای پیدا کردن مسیر وچگونگی رسیدن به روابط عاسقانه وبدون وابستگی
من این دوره رو ندارم ولی میدونم که خیلی میتونه بهت.کمک کنه .
روی عزت نفس واعتماد به نفست با جدیت وتوکل به خدا کار کن .
فایلهاسو نکته برداری کن وبرای هر کدوم اقدام عملی بزار وانجامش بده .
به خدا اگه تمرکزت رو زره بینی بزاری روی کار کردن.به خودت .توی زندگیت معجزه رو میبینی.
ففط روی خودت کار کن نتایج زندگیت خود به خود طبق خواسته هات میشه .
همونی میسه که باورش رو ساختی .همونی میشه که تجسمش کردی .
یک دنیا روابط عاشفانه برای هستی گلم ارزو میکنم .
یک دنیا نعمت وسلامتی وروابط عالی برات از خدای مهربون ارزو میکنم .
بی قید وشرط عاشق خودت باش .لاجرم طبق قانون جهان هستی عاشقت میشه .
سلام مهسای عزیزم .
ممنون از محبتت گلم .