«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 13
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
😍😍😍😍به نااااااامِ خداااااایِ وهااااااب😍😍😍😍
سلاااااااااااام به خدااااااایِ مهربان.
سلااااااااااام به استادِ عزیزم خلقِ خدااااایِ مهربان.
سلاااااااااام به مریم جاااااانِ شایسته.
سلااااااااام به دوستانِ عزیزم.
ظلم به خود در قرآن….
تغییراتِ اساسی در زندگیِ ما وقتی رخ میدن که ما بپذیریم که تواناییِ کاملی بر خلقِ زندگیِ دلخواهمون داریم و ما از ایجادِ هر تغییری در زندگیِ دیگران،خواه در جهتِ مثبت و خواه در جهتِ منفی، ناتوانیم.
(احساسِ قربانی بودن و موردِ ظلم واقع شدن)👉این دو ترمزهایِ مهمی هستن که باااااید از ریشه خشکانده بشن.واااااای خدایِ من این چند کلمه ی به ظاهر ساده و البته پر از معنایِ مریم جان توو متنِ اولیه گفتن رو باااارها خوندم که موثرترین انرژی و توان من رو برایِ شناختنِ خواسته هام از بین برده و درهایِ الهامات و هدایت رو به رویِ من بسته.
این متن رو من قبلا هم خوندم اما انگار تازه این جمله هارو میبینم،هر چند که میدونم که بازم دفعاتِ بعد که بخونم درکم بالاتر میره ومیدونم که گویی تازه به این متن برخورد کردم.
بازم برمیگردیم به موضوعِ اصلی،یعنی فرکانس.هر فرکانسی که به دنیا ارسال میکنیم ریشه ی همون رو توو زندگیمون دریافت و دعوت میکنیم.
الان تازه یه کوچولو میفهمم که وقتی میگن حسینِ مظلوم،یعنی چی؟یعنی کسی که در حقش ظلم شده.تازه میفهمم که حسین توو بالاترین فرکانس قرار داشت که عالمگیر شد. البته نه به خاطرِ مظلوم و موردِ ظلم قرار گرفتنش که این تفکر به خاطرِ پایین بودنِ فرکانسِ ماست.کسیکه بهش میگن مظلوم دنبالِ ترحم از اطرافیانشه.آیا امام حسین اینگونه بود؟به قولِ استادِ عزیزم کسیکه خداوند رو باور کرده بهش ظلم نمیشه.یعنی اصلا توو فرکانسِ ظلم نیست که بهش ظلم بشه.
باز هم برمیگردیم به مبحثِ مهمِ عزتِ نفس.آاااخ که چقدرررر این عزتِ نفس مهمه.اصلا از هر طرف که میرم به عزتِ نفس برخورد میکنم.واقعا همینطوره که من وقتیکه فور میکنم که بهم ظلم شده یا خودم به خودم ظلم میکنم ریشه ش برمیگرده به نبودنِ ایمان و عزتِ نفس و شرک در من.
الان داشتم به این فکر میکردم که چقدر خوبه که خدا اختیارِ همه چیزو به خودمون داده.از قبل چیزی تعیین شده نیست.اینکه همه چیز بسته به فرکانس هایِ منه که به جهان میفرستم و حتما هر چیزی که میفرستم رو میخوام که جهان برام تولید کنه و بفرسته.پس چه خوبه که همه ش خیر و خوبی و برکت و فراوانی و ثروت و آرامش رو ارسال کنم که نهایتا در نتیجه همه ی اینها مثلِ آیینه به خودم برگرده.
استادِ عزیزم اولِ فایل چه چیزهایی که مثلِ فیلم توو ذهنم مرور نشدن.چقدر وقتی که آدمایِ موفق رو میدیدم حالم بد میشد و همیشه انتظار داشتم که اونا باید به ما کمک کنن(شرک و نهایتا ظلم به خود).الان میفهمم که اون حس از حسادت و نبودنِ عزتِ نفس و شرک و نالایقی میومد و طبیعتا طبقِ قانون وقتی از موفقیتِ اونا خوشحال نبودم به خودم ضربه میزدم و ظلم میکردم.
بارها و بارها دیدم و شنیدم که میگن مثلا از امام حسین بخواه تا برات دعا کنه.اون پیشِ خدا آبرو داره.الان میفهمم که چقدر این طرزِ نگاه اشتباه و شرک آلود بوده.بابایِ عزیزم بارها برامون تکرار کرده بود که مگه خودتون زبون ندارین که از خدا بخواین اما ما….
ما توو فرکانسِ بابا جونم نبودیم اما خداروششششکر که داریم آگاهتر میشیم.
(گفتند: ” دلهایِ ما بر چیزی که به آن دعوتمان میکنی پوشیده و گوشهایمان سنگین است و میانِ ما و تو حائلی وجود دارد.پس تو به کارِ خود مشغول باش و ما نیز به کارِ خود میپردازیم ” )
با این آیه فهمیدم که گذشته ی من هم دقیقا به همین شکل بوده و من اگر اونموقع ها استاد این آگاهی هارو میدادن من اصلا نمیفهمیدم.چون بینِ ما حائلی وجود داشت.استاد الان بارِ چندمه که دارم این فایل رو نگاه میکنم و گوش میکنم و خداروششششکر میکنم که کم کم میتونم این حائل رو یواش یواش و با تکامل و کار کردن رویِ خودم از بین ببرم.آمین.
( هنگامیکه کار تمام شود،شیطان بگوید: ” خداوند به شما وعده ی راست داد و من نیز به شما وعده ای دادم و تخلف کردم،من بر شما سلطه ای نداشتم،جز اینکه دعوتتان کردم و شما پذیرفتید،بنابراین مرا سرزنش نکنید،خود را ملامت کنید،نه من فریادرسِ شما هستم و نه شما فریادرسِ من،از اینکه شما از پیش مرا شریکِ خدا ساختید،بیزازم،و برایِ ستمکاران عذابِ سختی است ” )
الله اکبر……
یادِ این جمله ی عجیب افتادم که تزویر با لباسِ دیانت و تقوا به میدان میاید.تزویر سکه ای است که دو رو دارد که بر یک رویش نامِ خدا و بر رویِ دیگرش نقشِ ابلیس.عوام خدایش را میبینند و اهلِ معرفت(استاد عباسمنش) ابلیسش را.
یا ایها الذین آمنوا! آمنو!
خداروشکر.
از استادِ عزیزم و مریم جانم و همه ی عزیزانی که دیدگاهم رو با عشق میخونین بینهایت سپاسگزارم.
آرزویِ عشق و آرامش و آگاهی و ثروت برایِ تک تکِ عزیزان.
من با افتخاااار عباس منشی ام.
💋💋💋💋
سلام به همگی همسفران عزیز.
در دومین روز این سفر باحال هم یه اتفاق باحال افتاد …
2 ماهه پیش در به در دنبال کارآموز بودم، که امروز یکی از همکارا زنگ زد گفت که یه کارآموز هست که همه کلاس هاو رفته و الان میخواد بیاد تو محیط کار تجربه بدست بیاره. منم استقبال کردم …
هنوز مشخص نیست که نظر مدیران چی باشه ، اما همینکه که بعد از دو ماه که من کلی دنبال میگشتم تو روز دوم سفر خود این شخص پیدا شد فهمیدم که من در مدار هستم و هر چه پیش بیاد درست ترینه .
خد ارا بابت این مدار و قانون سپاسگزارم.
سلام به دوستان عزیز
من هنوز اگاهی که باید را از این فایل درک نکردم اون هم به خاطر مطالعه کم من در مورد قران و اشنا نبودن با قران هستش
همیشه از بچگی شنیدم اگه قران را شتباه بخونی حدا تنبیهت میکنه نباید دستت بدون وضو به ایه ها بخوره نباید کتاب قران را باز بزاری و همه این از بچگی ترسی در من و رنجی ایجاد کرد که باعث دوری من از این کتاب شد که اگه اشتباه بخونم چی من که بلد نیستم اگه دستم بره رو ایه چی و اینقدر برام سخت شد که هنوز هم تو ذهنم کار سختی هستش اما میدونم الان باید کم کم برم سمتش هرچند بلد نباشم هرچند متوجه نشم
برای همین بیشتر فایل های قرانی استاد را کامل درک نمیکنم و انگار مطلب یجوری واسم ثقیل و سنگین هستش
اما برای تعهد به این سفرنامه این کامنت را مینویسم شاید خیلی ها مثل من اینارا از بچگی شنیده باشند
سپاسگذارم ❤❤
به نام خداوند بزرگ و رب جهان
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه ی دوستان هم فرکانسی خودم
روز دوم از روز شمار تحول زندگی من
مهمترین مطلب ممکن اینه که تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء بازتاب باورها و تفکرات خودمون است
زمانی که این مطلب رو واقعا درک کنیم دیگه نه به خودمون گیر میدیم نه به دیگران
نه میخوایم به دیگران ثابت کنیم که به ما ظلم شده و نه عذاب وجدان میگیریم که به دیگران ظلم کردیم.
قانون جهان هستی میگه به هر چیزی توجه بیشتری بکنی اون رو از طرق مختلف وارد زندگی خودت میکنی منظور اون احساس خوشایند یا ناخوشایند هست.
زمانی که ما درگیر این هستیم که به ماظلم شده و احساس قربانی بودن داریم و با دیگران راجبش صحبت میکنیم و داریم مثلا میجنگیم تا حقمون رو بگیریم در واقع داریم به خودمون بیشتر ظلم میکنیم چون اون احساس های بد بیشتر وارد زندگی ما میشه و ما بیشتر درگیر میشیم و این چرخه میتونه تا ابد ادامه داشته باشه مثل ۹۹% مردم که حکومت و رئیس جمهور و صاحب کار و هزارتا چیز دیگه رو دلیل بر اتفاقات بد زندگی خودشون میدونن.
اگه همین جمله رو درک کنیم که تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء بازتاب باورها و فرکانس های خودمون هست میتونیم یه زندگی جدید رو شروع کنیم.
همه ی ما یه جورایی درگیر این موضوع بودیم که به ما ظلم شده مثلا معلم به ما ظلم کرده یا پدر و مادرمون یا حتی گاهی اوقات به خدا هم گیر میدیم که به ما ظلم کرده مثلا اینکه چرا ما توی ایران به دنیا اومدیم و فلان جا به دنیا نیومدیم.
اگر به این اصل جهان اعتقاد داریم که ما خالق زندگیمون هستیم و هیچ نیرویی بیرون از من نمیتونه زندگی من رو کنترل کنه مگر اینکه من بهش قدرت بدم پس دیگه چیزی به اسم ظالم و مظلوم وجود نداره.
ولی گاهی اوقات پیش میاد که میگیم من اعتقاد دارم که من خالق زندگیم هستم ولی توی این رابطه واقعا به من ظلم شده. و میگیم که یعنی من خودم می خواستم که توی این رابطه طرف مقابلم که اینهمه دوستم داشتم بهم خیانت کنه؟
و جواب اینه:آره….دقیقا خودت میخواستی
چرا پر قدرت این حرف و میزنم چون برای خودم این اتفاق افتاد و توی رابطه ای که بالای ۱۷ سال داشتم از بهم خیانت شد و من اولش خیلی شاکی بودم. البته با کسی صحبت نکردم چون قانون رو بلد بودم و میدونستم اگه صحبت کنم تو مدارهای پایین تری قرار میگیرم و اتفاقات بد بیشتری برام میفته.
بعد از گذشت چندین روز نشستم و گفتم مگه من نمیگم خودم خالق زندگیم هستم و نیرویی خارج از من نیست پس چرا حالا که بهم فشار اومده دیگران رو مقصر میدونم.
یاد صحبت استاد افتادم که میگه: توی شرایط خوب و عالی که همه چیز درست پیش میره و تضادی اتفاق نمیفته همه ی آدمها فکر میکنن باورهای درستی دارن ولی درستی باورها زمانی خودش و نشون میده که ما تحت فشار قرار میگیریم. توی فشار و تضادها واکنش و عکس العمل های ما باورهای واقعی ما هستن.تغییر باور اولین کاری که انجام میده عملکرد ما رو تغییر میده.
اگه من میگم دارم روی باورهایم کار میکنم باید واکنش به اتفاقات و نگاهم به مسائل عوض بشه.
نشستم فکر کردم و دیدم بله خودم خواستم که این اتفاق بیفته و دونه دونه پیداش کردم که کجا بود و چرا این خواسته رو داشتم حتی خیلی زیرپوستی وجود داشت.
و از اونجا تصمیم گرفتم مسئولیت ۱۰۰%زندگیم رو بر عهده بگیرم و واقعا بپذیرم که همه چیز دست خود منه.
و این رو فهمیدم زمانی که ما داریم روی باورهامون کار میکنیم و حالمون خوبه و احساس خوبی داریم هر اتفاقی که بیفته در جهت رشد ماست. الخیر و فی ما وقع
شاید به ظاهر بد باشه
شاید دیگران فکر کنن که ما دیگه بدبخت شدیم و همه چیمون رو از دست دادیم ولی تا زمانی که خودمون باورمون این باشه که همه چیز در جهت رشد ماهاست زمانی که حالمون خوبه و تصویر داریم از آینده و رو خودمون کار میکنیم، اصلا مهم نیست دیگران چی فکر میکنن
مهم نیست دیگران فکر میکنن میتونن به من آسیب بزنن مهم اینه که من چی فکر میکنم و من قدرت و به کی میدم.
اینا توی حرف راحته یه جاهایی تو زندگی ما ایمانمون داره آزمایش میشه. تو لحظات و شرایط به ظاهر سخت میشه فهمید که من قدرت و میدم به مردم یا میدم به خدا.
خدایا ممنونم که هر روز بیشتر و بیشتر آگاهی ما رو افزایش میدی.
استاد خیلی کامل و جامع این مبحث ها رو باز کردید از حق الناس گرفته تا قدرت دادن به شیطان و اینکه خودمون رو به قربانی بودن و بدبخت بودن بزنیم به امید اینکه اون دنیا خدا بگه آخی گوگولی من بهت سخت گذشته بیا برو بهشت عشق و حال کن نه از این خبرا نیست.
هر چقدر قدرتمند تر و جسورتر و تسلیم تر و متوکل تر باشیم هم این دنیا و هم اون دنیا رو داریم.
قدرت خداست
نه هیچ کس دیگه
نه من میتونم به کسی ظلم کنم نه کس دیگه میتونه به من ظلم کنه
نه من میتونم کسی و بیارم به زور تو مدار خودم نه کس دیگه میتونه به زور این کار رو بکنه مگه اینکه قبول کنیم. پس فقط خودمون میتونیم به خودمون ظلم کنیم
خدایا هزاران بار شکرت بابت اینکه قانون جهان رو ثابت گذاشتی و سیستم داره کارها رو انجام میده و مهمترین وظیفه ی ما درک درست قانون و درست انجام دادنش هست.
موضوع برای صحبت زیاده و کل داستان اینه که هر اتفاقی تو زندگی هر کسی میفته خودش خلق کرده نه هیچ کس دیگه ای
نه کسی میتونه من رو خوشبخت کنه نه کسی میتونه من رو بد بخت کنه و برعکسش.
استااااد عزیزم خدا رو شکر میکنم که دستی شدی از هزاران دستانش تا مسیر درست و به اونهایی که میخواااان و تو مداارش هستن نشون بدی.
ممنونم از خانم شایسته عزیز بابت این همه تلاش و به روز رسانی سایت و درست کردن قسمت روز شمار تحول زندگی من.
وقتی از فرکانس صحبت میشه اینکه آدمهای هم فرکانس همدیگر و جذب میکنن یعنی استاد عباسمنش و خانم شایسته
مثاااال به این خوشگلی و قشنگی دیگه نداریم.
مرسی از همه ی دوستانی که ازشون یاد میگیرم.
پروردگارا تنها تو را میپرسم و تنها و تنها از تو یاری میجویم.
دوستون دارم❤️
بنام خدا
فایل دوم سفرنامه
وقتی خداروداری بی نیاز از همه کس وهمه چیز هستی همونطور که هیچکس توی زندگی من تاثیری نداره وتمام اتفاقات زندگی من بدون استثنا حاصل باورهای من هست من هم نمیتونم هیچ تاثیری روی زندگی دیگران بگذارم.وقتی باور میکنی که خودت خالق زندگی خودت هستی دیگه هیچ نگرانی نداری وبزرگتریت دستاوردش احساس ارامشی هست که بهت دست میده وهمیشه حالت خوب میمونه وهمین احساس خوب برات اتفاقات خوب رقم میزنه.خداروشکر روزبروز داره باورم قویتر میشه وهرروز احساسم بهتر میشه خداروشکرمیکنم بابت فایلهایی که بی منت برای ما گذاشته شده وواقعا هرکسی که توی این مدارباشه میتونه ازش استفاده کنه.
سلام
خدایا هزاران مرتبه شکرت
هزاران مرتبه شکرت
هزاران مرتبه شکرت
استاد جان اگه تا آخر عمر فقط و فقط بخاطر این فایل ازتون تشکر کنم واقعا کمه.
خدای من اگه تا آخر عمرم بابت این آیه ها ازت تشکر کنم سپاسگزاری کنم و بندگیتو کنم بازم کمه.
وااااااااای ک من چقدر عذاب وجدان،چقدر احساس گناه احساس گناه احساس گناه احساس گناه داشتم.
پنج ساله ک ازدواج کردم و بخاطر یک سری فرکانس های بدی ک ناآگاهانه در دوران نامزدی فرستادم،یک سری مشکلات برام بوجود اومد. من این همه سال خودم رو سرزنش میکردم .
خودم رو عامل مریضی داداشم،مامانم،خودم رو عامل افسردگی عزیزانم میدونستم.
من چند سال تو جهنم زندگی کردم فقط و فقط بخاطر اینکه فکر میکردم در حق اعضای خانواده ظلم کردم.
واااای خدا این فایل چطور ضبط شده ک اینقدر رررررررر تاثیر گذاره؟؟؟؟؟
چه آنرژی پشت کلمات این فایل هست خدا؟؟؟؟
وای ک چقدر نیاز داشتم این حرف هارو بشنوم.
با گوشت و پوست و خون و رگ و مویرگم گوش کردم و درکش کردم و نجات پیدا کردم.
خدایا خدایا ب اندازه بزرگیت شکرت
ب اندازه این همه عدل و مهربوووووووونیت،ب اندازه جلال و جبروت ت شکرررررررررت خدا.
یه عالمه احساس گناه همیشه با من بود.
از بچگی
چون وضع مالی ما بهتر از خاله بود من بخاطر دختر خاله هام عذاب وجدان داشتم. اگه خرید میکردم یا میرفتم میبخشیدمشون با پنهانش میکردم.
اگه بابام ب من ک ته تغاری بودم بیشتر محبت میکرد بخاطر خواهر بزرگم،شدییییید عذاب وجدان داشتم.
از اینکه داداش من سالم بود اما پسر خالم دچار اعتیاد شده بود عذاب وجدان داشتم.
وقتی نامزدی کردم،از اینکه ب یکی از خواستگار هام جواب منفی دادم عذاب وجدان داشتم و جلو اونها طوری رفتار میکردم ک فکر کنن من خیلی هم آش دهن سوزی نیستم.
بخاطر بحثی ک بین نامزدم و داداشم پیش اومد سالهاست ک احساس گناه داشتم و خودم رو عامل بدبختی میدیدیم.
وقتی شوهرم درآمدش کم شده بود خودم رو عامل میدیدم ک بخاطر من و خرج های منه.
بخاطر پاقدم کنه
بخاطر مسعولیتی ک از من ب دوشش هست و …
وقتی شوهرم بهم محبت میکرد جلو دوستم ک رابطه عاطفی بدی داشتن،عذاب وجدان داشتم و سعی میکردم پنهان کنم.فکر میکردم حالا ک اون خوشبخت نیست،حق منم نیست خوشبخت باشم.
اگه همسایمون پول ندارن،منم نباید خیلی غذاهای خوب بخورم و واقعا ازشون پنهان میکردم ک چی پختم.
انگار حق اونها بوده.انگار با رفاه من ازرفاه اونها کن شده
اینها فقط یه بخش از احساس گناه های منه ک هنوزم کامل از بین نرفته
چون هنوز یادآوری اونها یکم اذیتم میکنه
چقدر احساس مظلوم بودن داشتم و چقدر افتخار میکردم ب این حسم.
هر روز هم منتظر بودم تا خدا حق منو از اطرافیانم بگیره
یه روز برسه ک مظلومیت من برای همه آشکار بشه و بفهمن من چی بودم.
ولی ک چقدر احساسات بد داشتم این همه مدت.
اما این فایل مثل یه آب سرد بود ک ریختن رو اتیشم.
خدا خیرت بده استاد
تا عمر دارم سپاسگزارم بخاطر این فایل
فکر کنم باید تک تک جملاتتون رو بجای گوش دادن،بخورمش تا بره تو مغز استخوانم.
خیلی خوشحالم ک این فایل رو گوش دادم
انگار یه کوه از روی دوشم برداشته شده
خدایا هزاران مرتبه شکرت
استاد خیلی ازت سپاسگزارم
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم .سلام به مریم نازنینم
وسلام به خانواده دوست داشتنیم
استاد خوبم اول از همه ازتون تشکر کنم که ما رو با این مفهوم زیبا آشنا کردید.
ظلم به خود از دیدگاه قرآن:
راستش ما از بچگی شنیدیم سه نوع ظلم داریم
ظلم به دیگران که حق الناسه
ظلم به خودمون که ظلم به نفسه
و ظلم به خدا
خب اون اولی که کلی راجبش حدیث شنیدیم و حرف شنیدیم و اینکه حق الناس یک گناه نابخشودنیه و خدا از هرچی بگذره از حق الناس نمی گذره و توی اون دنیا اون شخصی که حقشو ضایع کردی حق داره تمام اعمال خوب تو رو برای خودش برداره و تو هم حق هیچگونه اعتراضی نداری .خدایا از این ظلم بیشتر واقعا.
چقدر خدا اینجوری ظالمه.
ولی الان چی می شنوم 🙄🙄
اصلا چیزی به نام حق الناس وجود نداره 😳😳
خب حالا بریم سراغ ظلم به خود که به ما یاد دادن که ظلم به خود یعنی معتاد بشی ،سیگار بکشی ،الکل بخوری و خودتو و جسمتو از بین ببری .اینا اسمش بود ظلم به خود .
خب ما هم که خداروشکر به هیچ کدوم مبتلا نبودیم پس این مورد رو نداشتیم.و از این گناه مصون بودیم.
و در آخر ظلم به خدا ،که اونم شریک قائل شدن برای خدا بود البته البته شریک قائل شدن نه به معنایی که تو این سایت یاد گرفتم به این معنا که خوب من بت پرست نیستم پس از این قائله هم خدا رو شکر سربلند بیرون میومدم.
واما چیزایی که اینجا یاد گرفتم هیچکس به هیچکس نمییییییتونه ظلم کنه مگر اینکه اون شخص خودش اون ظلم رو بپذیره.که خوب کم نداریم از این دسته افراد که خودشون در مدار مظلوم بودن واقع شدن .و احساس قربانی شدن دارن.
اصلا استاد این احساس قربانی شدن برای کسی که مسئولیت زندگی خودشو حاضر نیست قبول کنه خیلی هم شیرین و دلپذیره.
مثل خود من که احساس قربانی شدن داشتم و خیلی راحت از زیربار همه چیز شونه خالی میکردم و همه اون اتفاقات سوزناک رو با حس ترحم زیااااد برای دیگران تعریف میکردم و خودمو یک مظلوم واقعی نشون میدادم.
اما غافل از اینکه مسبب تمام اون اتفاقات خودم هستم و با موندن در اون حال بد اتفاقات بد بیشتری رو هم جذب میکردم.
پس این از حق الناس.
واما ظلم دوم ،ظلم به خودم که یعنی هر زمان من خودمو از نعمت های خدا محروم کردم به خودم ظلم کردم.
هر زمان به نجواهای ذهنم گوش کردم و بهشون میدون دادم یعنی به خودم ظلم کردم.
هر وقت کاری رو باید انجام میدادم تا شرایط بهتری رو تجربه کنم ولی ترسیدم و قدم بر نداشتم به خودم ظلم کردم.
چقدر من تو زندگی به خودم ظلم کردم و اصلا متوجه هم نشدم.
واما ظلم به خدا که معتقد بودم ما کاملا از این گناه مصونیم.
اما حالا که نگاه میکنم به زندگیم میبینم پر از شرکه.پراز ظلم به خداست .
هر زمان که من پولی رو برای چند وقت دیگه لازم داشتم ولی الان ترسیدم پول توی کیفم رو خرج کنم و لذت ببرم از خرج کردنش شرک داشتم.
هرزمان که نیاز به یک وسیله تو زندگیم داشتم و چشمم به جیب همسرم بود شرک داشتم.
هر زمان که با همه وجودم خواستم که تو فلان مهمونی شرکت کنم ولی از شوهرم ترسیدم که نذاره و خودمو محروم کردم از لذت بردن ،شرک داشتم.
چرا شرک رو فقط در پرستیدن بت برای ما معنی کردن.
چرا هیچ وقت نفهمیدم که بابا تو هر چیزی رو بجای خدا قبول کنی یا ازش بترسی مشرکی.
شرک در دل مومن از راه رفتن مورچه سیاه در دل تاریکی شب نا پیداتر است.
واقعا شرک رو هیچ وقت اینجوری درک نکرده بودم، با اینکه صدها باااار این حدیث رو شنیده بودم.
پس نتیجه چی میشه ،اینکه آدمهای معمولی که فکر میکنن اصلا به خودشون و خدا ظلم نمیکنن دقیقا دارن در تمام طول زندگی شون این دوتا ظلم رو انجام میدن، بدون آگاهی .
خدایا شکرت که نمردم و این آگاهیها رو به دست آوردم .
امیدوارم که بتونم ظرف وجودم رو بزرگتر کنم و خودم رو خالق شرایط خودم بدونم نه همسر ،نه پدر ،نه مادر، نه دولت ونه هیچکس دیگه.
وقتی میفهمی که ظلم به خود یعنی چی ،ناخودآگاه معنی (من خودم خالق زندگی خودم هستم )توی ذهنت تکرار میشه.و این یه خبر خیلی خیلی خوبه.😊
چقدر من همیشه در به در حرم امام رضا بودم تا دردامو بهش بگم و اون گره گشایی کنه برام و هیچ وقت هم نمیشد اون چیزی که دوست داشتم بشه.
غافل از اینکه خدا کنارمه و هر زمان هر چی بخوام بهم میده البته به شرط باور و ایمان.
خدایا شکرت که این شرک خفی هم دستش برام رو شد .
استاد خوبم بی نهایت ازتون ممنونم برای اطلاعاتی که در اختیار ما قرار میدین.
خدایا شکرت که منو به این سایت هدایت کردی تا تو رو بهتر بشناسم.
عاشقتم خدای خوبم.😍😍
عاشقتم استاد عزیزم.😍😍
خدایا شکرت ادامه
میگه به نظرم قانون توجه ر و
میگه روی گردانده و نمیشنودند
وقتی توجه نمکنی اعراض میکنی
الهاماتو نشانه هارو دریافت نمیکنی و نمیشنوی
میگه وقتی از قران اعراض میکنند اغلب و توجه نمیکنند اصلشو درک نمیکنن
ولی این کتاب سادس
توجه کنی میشنوی
2 خدایا شکرت وقتی در مدار نباشی
تنمیشنوی
نمیفهمی
درک نمیکنی
نمیپذیری
مقاومت داری
وقتی تو مدار نباشم دریافت نمیکنم چز خوب یا بدو
حالا مدار من توسط من انختب میشه
بر اساس کانون توجهم
به هرانچه کانون توجهم روشه در طول روز و هفته و ماه و…..
باشه در اون مدارم
فقطم یه چیز نیست
مثلا در درس در یه مداری
در روابط با دوست و اشنا و خانواده و غریبه در یه مدار
در مثلا نظم در یک مداری
در عجله
در ارامش
در ثروت
در ….
در ارامشی یا عجله بر اساس کانون توجه و رفتارات
در مدار فقری یا ثروت بر اساس باور ها و کانون توجهت در اون موضوع
در روابط و سلامتی در مدار صلح یا جنگ
در مدار بیماری یا سلامتی
در مدار ایمان و توحید یا شرک
هیچ کدوم صفر و یک و مطلق نیست
کمی ثروتمند تر
کمی فقیر تر
کمی شاد تر
کمی توحیدی تر
کمی مشرک تر
کمی ………..
باید سعی کنم هموواره کمی شاد تر
همواره کمی بیشتر کانون توجهمو کنترل کنم
همواره کمی بیشتر توحیدی تر
همواره کمی بهتر کنم باورای ثروتمو
همواره کمی بیشتر سیستمی بودن خداوندو درک کنم
همواره کمی بیشتر به کار ببرم اگاهی ها رو
همواره کمی بیشتر ساده بگیرم
همواره کمی بیشتر لذت ببرم
همواره کمی بیشتر سپاسگزار باشم
همواره کمی بیشتر حواسم به خودم و رفتار و عادات و اعمالم که برگرفته از چه باور مخرب و باور قدرتمندیه
همواره کمی بیشتر قضاوت نکنم
همواره کمی بیشتر تماشاگر باشم
فارغ از درستی و غلطی و خوبی بدی رفتار و اعمال و شخصی
همواره کمی بیشتر زیبا بین تر و نکته مثبت بین تر باشم
همواره کمی بیشتر با خودم در صلح باشم
همواره کمی بیشتر خشممو مهار و ارام باشم
همواره کمی بیشتر مقایسه نکنم
همواره کمی بیشتر تسلیم و رها در جریان هدایت رب باشم
همواره کمی بیشتر قدرتمند تر باشم
همواره کمی با اعتماد به نفس باشم
تمام اینا وقتی تکرار و تکرار شه در شرایط که قرار میگیری همواره کمی با اعتماد به نفس تر میشی درخواست میکنی
بدون خجالت میگی بلد نیستم
کمی بیشتر توحهتو کنترل میکنی
و هی هربار هر روز
با تکرار و تکرارش با سعی در تغییر عادات گذشته و جدید و اینطوری عملئکردن
عادت کنم شادی روعادت کنم سخت نگرفتنو
سخت نگرفتنی نه به معنای مهم نبودن و بها ندادن و ارزش قائل نشدن برای مثلا کامنت نوشتنم هاااا
به معنای اینکه از زندگیم لذت ببرم
روی هست مثلا من کارای متعددی دارم به جای غر زدن برای نرسیدن به کامنت نوشتن
با احساس خوب هی بیام ماهر شم در عمل انچه مینویسم در هنگام کار و درس و خرید و معاشرت و …….. بیام توجهمو احساسمو کنترل کنم
قوی باشم
درخواست کنم
توحیدی باشم
از کسی انتظار نداشته باشم
لذت ببرم
شاد باشم
زندگی کنم
3 خدایا شکرت
خدایا شکرت خداوند بار ها و بار ها در قران و ما بار ها و بار ها در درسهامون تکرار شده
برای شما پیامبری از خودتان فرستادیم
پیامبر میگه من مثل شماهستم درست
اما چرا با وجود بیان این موضوع به این واضحی ما فکر میکنیم به پیامبر وحی میشه به ما نمیشه؟
چرا فکر میکنیم اون ادم خاص عجیب غریب و نزد خدا خیلی عزیز و بهش خیلی نزدیکه؟
نه به خدا اینطور نیست
همه ی ما به یک اندازه به خداوند نزدیکیم
خداوند در قران میگه
گمونم اینطوری بود ترجمش
هرگاه مرا خواندی بگو یا بدان من نزدیکم
یا به پیامبر میگه هرگاه کسی از من پرسید یه همچین چیزایی دقیق یادم نیست
بگو من نزدیکم
خداوند در قلب ماست
خداوند از رگ گردن بهمون نزدیک تره
اقا
من قسمتی از خداوندم
من خود خداوندم پاره ای از خداوند
روح خداوند در منه
وئهمواره با من و هدایتگرمه
میگه معبود شما یگانه هست یکی هست ازش طلب امرزش کنید نه اینکه بیایید من براتون طلب امرزش کنم
بیایید فقط یکی بدونید خدارو شرک نورزیم ببنیم چجور واسمون خدایی میکنه
خدایا شکرت میگه وای بر مشکران
نه به این معنا که چون یکی یا چیز یا چیزها و افراد دیگه ای رو شریک قرار دادید خداوند ناراحت میشه تنبیه میکنه یا عذاب میده تا تو باشی فقط به من روی بیاوری
نه قانونه
فرکانس ترس و تکیه به غیر این منبع و چیز دیگه ای رو عامل دونستن
فرکانسیه که جهان اینه ای همونو بهت برمیگردونه
روی دیگر ی حساب کردن نتیجش میشه ازش ضربه خوردن
چون چیزی که بهت نعمت میده منبع نعمت و ثروت و قدرت و…….خداونده وقتی ازش روی برمیگردانی و تکیه میکنی
اونها به عنوان دستانی از خدا نمیتونن برات کاری کنئ چون هیچ کارن وقتی تو رو اونا حساب میکنی اتصالتو قطع میکنی از منبعی که از طریق دستانش برات کاتی انجام میداد و دستانش نمیتونن برات کاری کنن
اینه هست
تو بهش تکیه کنی پشتته
بهش تکیه نکنی میفتی از پشت
4 خدیاا شکرت چرا خداوند میشه در یایات و نشانه هاش تعقل کنیم
؟
چه ارتباطیه بین این کلام خداوند و این حرف استاد عزیز که میگه نشانه رو ببین تایید کن تحسین و ادامه بده
وجه مشترکشون توجه و تفکر در نشانه هاست که وقتی فرکانسشو ارسال میکنی بیشتر ازش دریافت میکنی
5 کلمه حق الناس در قران وجود نداره
این به این معنا نیست که کسی رو اذیت کنیم بگیم مشکل خودشه
ما با اعمال و افکار و رفتارمون که ناشی از باورامونن فرکانس ارسال و فرکانسامون زندگیمونو رقم میزنن پس کسی رو اذیت کنیم ما داریم فرکانسمونو خراب و اتفاقات بد دعوت میکنیم
پس اصلا فراغ از اینکه اون چیزیش میشه یا چرا اینکارو کنیم که خودمونو بدبخت کنیم؟
اگر معنای حق و الناس اینه که اگر ما حقی رو از کسی ضایع کنیم تونستیم مسیر زندگیشو عوض کنیم یا بدبختش کنیم به هیچ عنوان وجود نداره نه در قران نه در جهان هستی
حتی جاهایی که میگه موسی کسی رو میکشه
میگه به خودم ستم کردم منو ببخش
اصلا نمیتونیم حق کسی رو بخوریم یا بدبختش کنیم
تمرکز میزاریم خودمون بدبخت میشیم
بدبختی اون بسته به فرکانسشه فارغ از اینکه ما کاری کنیم یا نه
ولی ما برای بدبختی کسی هم خوشحال شیم بدبختی وارد زندگیمون میشه چون هرچی رو تحسین میکنی و لذت میبری و توجه میکنی وارد زندگیت میشه
ناراحت هم بشی وارد زندگیت میشه
چون داری توجه میکنی و دلسوزی که نباید کرد چون هرکس خالق زندگیشه
بنابر این نه فکر و توجه کن نه هیچی
تو متمرکز شی رو کانون توجهت خود به خود جهان چیزای خوب واست میاره که بهش توجه کنی و از مدار اینچیزا میایی بیرون
ما نمیتونیم کسی رو از مسیر خودش خارج کنیم بلا سرش بیاریم بدبختش کنیم سرنوشتشو عوض کنیم
ما اگه به کسی ظلم میکنیم داریم به خودمون ظلم میکنیم اون ظلم ما بلای خاصی سر اون نمیاره چه بسار بدی ای که در حق دیگران میکنیم باعث پیشرفت اونا بشه باعث موفقیتشون بشه اگر در مسیر درست باشن.
اگر در مسیر غلط و مدار غلط باشن چه با کار ما چه بی کار ما بلا سرش میاد
اما در هر صورت هر نتیجه ای برای فرد دیگه داشته باشه اگر نیت ما بد باشه ظلم و اذیت باشه به خودمون برمیگرده
خدایا شکرت برای کتابی که نازل کردی و با ان به ما پند میدهی
اونی که مدار درسته و بهخداوند ایمان داره خداوند براش راهی رو پیدا خواهد کرد خداوند راه گشای او خواهد بود
هرچقدرم ما تلاش کنیم بلایی سرکسی بیاریم و اذیتش کنیم
اینجوری نیست که ما واقعا بتونیم بلایی یر اون بیاریم اون اگه وصل باشه به منبع و ایمان داشته باشه اگر باور نکنه ظلم مارو اگر قبول نکنه ظلم مارو
اون ظلمی دریافت نمیکنه
هرجا ظالمی هست حتما مظلومی هست در نبود مظلوم ظالمی به وجود نمیاد
اگر قبولم کنه داره شرک میورزه و نتیجه شرکش بلا هست نه نتیجه کار ما
ولی من کاری ندارم بخوام کسی رو اذیت کنم به هدفم میرسم یا نه
من نمیخوام فرکانس بد بفرستم من به همه عشق و شور و مهر و شادی هدیه میکنم
و تلاش میکنم اینطوری باشم عوض بلا اوردن سرش و تلافی کردن
چون میدونم خالق زندگیمم
در حالت مقابل و در برابر منم باید این باورو بسازم که کسی نمیتونه بلایی سرم بیاره
من خالق زندگیمم
اونم بخواد من وصل باشم اتفاقی نمیفته
اگرظاهرا به خاطر بلای کسی دیگه مشکلی برام پیش اومده به خاطر باور و فرکانس خودمه نه چیز دیگه
اشتباه بقیه در برابر من و ظاهرا ظلمشون به نفع من تموم میشه
اما به هر دلیلی فر/کانس من هرچی باشه نتیجه ظلم او هرچی برام بشه به خاطر فرکانسم برای اون نتیجه بدی داره چون قدرتی در زندگی کسی نداره و به خودش ظلم میکنه
این توحیده
که اگه یادش بگیرم و تکرار و تکرارش کنم و عمل کنم
نمیترسم از دست خدا
میدونم همهچیز تحت کنترل منه
برگی بی اذن خداوند تکون نمیخوره هیچ کسی هیچ قدرتی در زندگیم نداره
نیروی برتری که تمام جهانو خلق و داره ادامه میکنه دستش تو دست منو یاورمه
اگر هم به کسی ظلم شده ظاهرا توسط شخصی به خاطر کمبود ایمان اوئه نه کار شخص
تا ضعیف و توسری خور و مظلومی نباشه ظالمی نیست
چون ظالم باشه کسی نباشه بهش ظلم کنه همه قوی باشن ظلمی صورت نمیگیره
پس وقتی قوی باشم من اولا میدونم کسی در زندگیم قدرتی نداره بعدم اگر به خاطر ضعف باورای خودم ظاهرا ظلم کسی در زندگیم مشکل اورد میدونم اگر من ضعیف نبودم بلایی سرم نمیومد و باید بتونم مسئولیتو بپذیرم که خالق تمام زندگیمم و قوی تر شم و درس بگیرم و حسرت نخورم
در شرایط مقابلم من نمخوام به کسی ظاهرا و عمدا ظلم کنم
چون اونکه چیزیش نمیشه
من بلا سرم میاد
خب مگه خلم
نه
من قانونو میدونم کاری باکسی ندارمبا صلح و عشق زندگی میکنم
خدایا شکرت اگر من باور داشته باشم (باور داشته باشم نه اینکه قبول کنم باورم تو عمل خودشو نشون میده) که خداوند به من کمک میکنه باور داشته باشم که تنها فرمانروای قدرتمند جهان رب العالمین الله است
من دیگه نگران نیستم
دیگه از کسی و کارش نمیترسم چون 1 قدرتی نداره خداوند قدرتمند با منه
2 همه چیز رفتا رو کار اون نتیجه فرکانسمو اشتباه کردم نتیجه بد شد فرکانسمو تغییر میدم نتیجه رو خوب میکنم سادس باور میخواد و انجامش و تداوم
اگر 1 از 2 میترسه 2 میتونه یک رو تسخیر کنه
من اگه از فرد و مجموعه ای بترسم در مدرسه در جامعه در فامیل درخانواده و………چون میترسم اون میتوونه منو کنترل کنه
و الا اگه من ترسم فقط از خداوند باشه درواقع نه ترس و وحشت ها
نه یعنی فقط قدرتو دست او بدونم
خیالم راحته خداوند قدرتو دست فرکانسام داده بهش تکیه میکنم فرکانسمو درست میکنم
کسی نمیتونه منو بترسونه و کنترلم کنه و بهم ظلم کنه
خدایا شکرت وقتی کار ناشایستی انجام میدیم به خودمون ظلم میکنیم
و میتونیم از خداوند طلب امرزش کنیم نه از فرد دیگه
چون ما قدرتی در زندگیش نداریم که فکر کنیم ما باعث این مسئله شدیم فرکانس خودش از طریق ما این مسئله رو براش به وجود اورده
و فرکانس ما بد بوده هماهنگ کرده جهان مارو اینجور شده
ما متوجه میشیم از خداوند بخشش میخوایم
و میفهمیم فقط در زندگی خودمون کار و فرکانس بدمون موثره در زندگی دیگری پس هیچ وقت نمیخوایم کسی رو اذیت کنیم
و کسی به جز خداوند نیمتونه مارو ببخشه
و میگه مهم اینه که عمدانه و اگاهانه اصرار و پافشاری نکنیم رو عمل اشتباهمون وقتی فهمیدیم بخشش بخوایم و تکرار نکنیم
خدایا شکرت این خیلی مهمه
وقتی موسی یکیو میکشه
ما میگین بیچاره
و حس میکنیم مورد ستم قرار گرفته ولی نگاه قران اینه که تو به خودت ظلم کردی چون فرکانس خشم و عمل ناشایست انجام دادی
و زندگی خودتو تباه میکنی
و وقتی بخشش میخواد
متوجه میشه اشتباهشو
که فرکانس بدی فرستاده و به خودش ظلم کرده
امرزش میخواد و خداوند اورو میبخشه چون متوجه اشتباه شده و بخشش میخواد و خداوند خیلی امرزنده و مهربان است
و عذاب وجدان معنایی نداره
چون در زندگی کسی تاثیری نداریم
ما تو درسامون میخونیم خداوند همه گناهانو میبخشه ال حق الناس رو درحالی که این نگاه غلطه
اگر بخوایم اینجوری نگاه کنیم موسی حق و الناس گردنشه و خدا نمیتونه ببخشتش پس امرزیده نمیشه
ولی طبق قران ما تاثیری در زندگی کسی نداریم کابر بدی برای کسی کنیم به خودمون برمگیرده و به خودمون ظلم کردیم
اون اصلا چیزیش نمیشه بسته به فرکانسش داره
مثلا تو مدرسه واسه نمره انظباط مبصر اسم کلی ادمو چند بار داده بود دفتر منم جزوشون بودم تازه یه بارم بایکی دعوام شد اونم به دفتر گفت دفتر اسممو نوشت و خلاصه باید نمرم میشد 18 و اگه بخوایم اونجور نادرست نگاه کنیم اون حق الناس گردنش بود چون اسممونو الکی داد از سر لج نمرمون کم شد و……..ولی اتفاقی که افتاد این بود که نمره همه اون اسامی 18 و 17 و… شد الا من
من نمرم 20 شد با اینکه باید 18 میشد
اما من تو مدار درست بودم کار بد اونم برام خوب شد
حالا اشتباهی شد هرچی من 20 شدم
و اونایی که موثر میدونستن اون فرد و پارتی و تصمیماتشو نمرشون پایین بود
منم اصلا برام مهم نبود چی بشه نمرم
حالا نه مهم نبود مطلق ولی
اصلا دغدغم نبود مثل 90 درصد افراد
من اگر در مدار درست و شادی و توجه به نکات مثبت باشم فقط خیر و خوبی و نعمت وارد زندگیم میشه ها
اگر در مدار غلط باشم فقط بیپولی و مشکل و بیماری و درد ورنج و…. برام به وجود میاد
و منم که مدارمو با افکارم و باورام به وجود اوردم
نه کس دیگه ای
خودم به خودم ظلم میکنم با هرگونه احساس بدم و خودمو در مدار بلا قرار میدم به این معنا نیست که کس یا کسای دیگه ای بلا سرم میارن
من رفتم در مداری که بلا سرم بیاید
بیام بیرون میتونم
با کنترل احساس و کانون توجهم به همین سادگی
خدایا شکرت چه نسیم خنکی
خدایا شکرت وقتی کمی درک کردم قانونو که همه چیز ریز و درشت توجهمه
خیلی کوچیک و پیش پا افتاده و مسخره اومد جلو چشمم بزرگترین مشکلات افراد
بزرگترین دغدغشون رفتار بد فلانی
هست
خیلی میخوام سعی کنم اینطوری نباشم هرچی میخوام میتونم خلق کنم با توجهم و تداوم
ارام ارام از چیزای کوچیک
از رفتارای خوب
از نعمت های خوب تا بزرگت و بزرگتر و خواسته هام
اگر من باورامو درست کنم و در رکانس مناسب قرار بگییرم
در جایی قرار میگیرم که فقط خوشبختی و عشق و ثروت و سلامتی وجود داره
من فقط خودمو میتونم خوشبخت یا بدبخت کنم
توانایی اینو ندارم که بقیه رو از نعمت دور یا به زور خوشبختشون کنم
باید نگاه و عاداتمونو تغییر بدیم از گذشته و به سمت قران و قوانین ببریم
کوانتوم فیزیک هرچقدر بیشتر درکش کنم بهتر میتونم قرانو بفهمم
میگه به نظرم اگر فکر میکنی یا ظاهرا داره بهت ستم میشه مدارتو تغییر بده و از اون مدار به مدار دیگه ای برو
مگر دنیایی که خداوند افریده بی انتها نیست؟
و به نظرم فقط به مهاجرت مکان و شهر اشاره نداره و مهاجرت از مداری به مدار دیگه رو هم بیان میکنه
و میگه کسی که حرکت نمیکنه و خودش ضعیف هست و اجازه میده بهش ظاهرا ظلم بشه و میره تو فرکانس ظلم و با فرکانس بدش بلا میسازه قرار نیست اون دنیا بره بهشت چون زجر کشیده
نه
سرانجتمش تلخ و نامیمونه
کسی که خودشون قوی نکرد و بالا نکشید خودشو له میشه زیر چرخ جهان
حرکت کردن و قدم برداشتن یعنی ایمان
یعنی نترسیدن و هدایتو دریافت و عملکردن
اگر بی ایمان باشی حرکت میکنی
اوضاع بده حرکت میکنی
با ایمان به رب
خدایا شکرت نمیگه
اره تو راست میگی شیطون گولت زد با نجوا نذاشت به راه درست بری حق با توئه برو تو بهشت
میگه شیطانم مسئولتی نمیپذیره
میگه منم وعده دادم
خداوندم وعده راست داد
میخواستی به اون گوش کنی
من کهد مجبورت نکردن
دعوت کردم پذیرفتی
میتونستی دعوت خداوندو بپذیری
خدایا شکرت وقتی یاد بگیری این دنیا مسئولیت زندگیتو بگیری و بپذیری دیگه اون دنیا هم گردن کسی نمیندازی چون بی فایدس
خدایا شکرت شیطان کارشه
زیبا جلوه دادن زشتی ها
کار بدو برات درست نمایش میده تو انجام بدی فرکانستو پایین ببری
تو هستی که باید حواست باشه به اعمالت
ما با افکار و فرکانسامون وارد مدار مختلف میشیم کسی مقصر نیست کسی مارو هل نمیده
کسی توانایی بد کردن احساسمونو نداره که بندازیم گردنش بگین اه بازم احساسمو بد کردی با فلان حرف و کارت
نه
ما میتونیم از هر وجه و زاویه ای نگاه کنیم و انتخاب کنیم طوری نگاه کنیم که احساس خوبی داشته باشیم یاو……..
خدایا شکرت شیطان هم متنفره از شرک و قرار دادنش به عوان شریک خداوند
یعنی توحیدی باشی خداوند هواتو داره
شرک بورزی نه خدا میتونه هواتو داشته باشه چون از مدارش میری بیرون نه شیطان
شیطان بدشم میاد
خدایا شکرت چقدر گستردس توحید
حتی چشم زخم و شایعات پراکنده بسیارشم شرک و قدرت دادن به چیز و کسی غیر از خود و خداوند و فرکانسامونه که همه یکین
فکر نکنیم بلایی سر کسی میتونیم بیاریم
نه ما اگه اشتباهی میکنیم به خودمون ستم کردیم
خداوند به مردم ستم نمیکند
مردم افراد خودشون با افکار و اعمال و فرکانس هاشون به خودشون ظلم یا لطف میکنن
خدایا شکرت
ممنونم استاد
برای کلام گنجینه وارت
ممنونم که دسن خدا شدی برامون
خدایا شکرت برای این دست خوبت که کلامتو برش جاری کردی
الهی شکر
خدای شکرت
ستایش 13 ساله
با ارزوی شادی و سلامتی و لذت و عشق و درک همواره بهتر و لذت و ثروت و تندرستی و عشق و قدرت و عزت نفس
دوستون دارم
خدایا شکرت
شب خوش
امریکا ببینیموتون
بوس بوس
به نام یکتای بی همتا
سلام به استاد عباس منش عزیز، مریم شایسته دوست داشتنی و دوستان عزیز انرژی مثبت
فایل دوم رو گوش دادم ولی اینقدر باورم و شناختم نسبت به قرآن ضعیف هست که احساس میکنم باید بارها و بارها گوش بدم تا متوجه بسیاری از مطالبی بشم که مسلما یا نشنیده ام یا اگر شنیده ام باوری نسبت بهش ندارم. اما دلیل نوشتن دیدگاهم در درجه اول تعهدی هست که به خودم دادم که برای هر فایل دیدگاه خودم رو ثبت کنم و دلیل دومش لذت بردن از بعضی از آیاتی بود که استاد مطرح کردند و اینکه چقدر این آیات برام تازگی داشت و انگار بار اول بود که میشنیدم بخصوص آیه ای که از زبان شیطان بود و اینکه در قیامت هیچ مسوولیتی بابت رفتار ما به عهده نمیگیره و در این آیه واضح و آشکار گفته شده که حتی ما در روز قیامت هم نمیتونیم تقصیر رو به گردن کسی بندازیم، کاری که در این دنیا بارها و به کرات انجام میدیم و برای هر عدم موفقیت یا شکستی منتظر یک مقصر هستیم تا مسوولیت رو از دوش خودمون برداریم. این آیه برام بسیار زیبا و دلنشین بود چون با وجود اینکه میدونم برام تکرار کرد که عملگرا باش و مسوولیت صددرصد و کامل زندگی خودت رو بپذیر و منتظر نباش که مقصری پیدا کنی و شونه خالی کنی.
مسلما این فایل رو بارها و بارها گوش میدم تا بیشتر هدایت بشم
از استاد عزیز به خاطر این فایل زیبا سپاسگزارم
امیدوارم روزی برسه که مسوولیت صددرصد زندگیمون رو بپذیریم
بنام بخشنده بزرگ یاور بر حق خداوند ایثار وانصاف سلام. قانون یا سیستم خداوند حاصل افکار و باورها و فرکانس هایی هستند که ما به جهان هستی میفرستیم و جهان هم همون اتفاقات به زندگی ما بر میگرداند.اگر ما به کسی خوبی کنیم به ما خوبی می رسد اگه هم بدی کنیم باز هم به خودمون میرسد.هیچ کس توانایی تعغیر کسی را ندارد. من سرنوشت کسی را نمی توانم تعغیر بدهم اگر هم اشتباه کنم به خودم ضربه میزنم زندگی انسانها تمام وکمال در دست خودشونه من سعی نمیکنم کسی را نابود کنم.اگر هم سعی کنم قدرتی ندارم زندگی خودم را نابود میکنم.اگر برای کسی دعای خیر و عاقبت به خیری کنیم به خودمون بر میگرده.اگر اشتباه یا خطایی میکنیم باید خودمون باید خودمون استغفار کنیم خودمون طلب امرزش کنیم.چون احساس گناه همون جوری که استاد در دوره عزت نفس بیان کردن تاثیرات مخربی در زندگی ما داره.چون فرکانس احساس گناه یک فرکانس پایدار است ومثل یک ویروس ذهنی است که خودش را هر روز بزرگتر میکندچون بهش فکر میکنیم و بهش قدرت میدهیم اگر من باور داشته باشم که خداوند به من کمک میکند باور داشته باشم که تنها فرمانروای جهان الله هست من دیگه از کسی نمی ترسم کسی که از کسی می ترسد می تواند تسخیرش کند درباره مهاجرت این ایه را هم توی جسله چهارم عزت نفس هم بیان کردید.که هنگام مرگ فرشتگان از تو می پرسندکه چطور زندگی کردی اگر بنده خدا که خار یا زبون بودیم بد بخت بودیم بیچاره بودیم فرشته ها میگویند مگر زمین خدا پنهاور نبود پس چرا هجرت نکردی . درمورد حق الناس به این معنا که ما می توانیم حق کسی را بگیریم و از خشبختی دورش کنیم از نعمت دورش کنیم در قران وجود ندارد