«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 154
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که هرچه دارم ازاوست؛
سلام به استاد عزیزودوستان هم فرکانسی
خدایا شکرت برای این روز قشنگ؛
من بااین آیه های گرانبها چقدر چیزها را متوجه شدم؛چقدر قران رادر نظرم بدجلوه دادن ؛همیشه میگن تنها چیزی که خدا نمی بخشد حق الناس است واز کوچک که بودیم توذهنمون جا دادن تاحالا؛چقدر شرک بزرگی به خدا داشتیم وخدا را به شکلی در نظر ما جلوه میدادن؛من خودم خالق زندگی خودم هست،من خودم با افکارم چه خوب وچه بد را برای خودم رقم میزنم؛من تنها خدا رافرمانروای جهان میدانم;چقدر شرک ؛چقدر احساس گناه؛خدایا تنها توارامیپرستم وتنها از تویاری می جویم؛ خداراشکر که. تا وقتی وارد این فضای معنوی شدم دیگه ؛کمتر دروغ میگم؛خداراشکر اصلا غیبت نمیکنم؛وتنهاخودم رامسول شرایطم میدانم؛قبلا ازهمه توقع داشتم بابام کمکم کنه؛مامان فلان چیزا بهم بده؛فلان شخص خیلی. شرایط مالیش خوب کاش دست من هم میگرفت؛پسر داییم تو بانک است برم برام پارتی بازی کنه وام بهم بده؛ وای خدایا چقدر شرک؛خدایاشکرت که فقط وفقط،تورادیگه منبع قدرت ؛ثروت؛سلامتی وسعادت میدانم؛استاد جان چقدر آیه الخیروفی ماوقع برام خوب جا افتاده؛قبل ازوارد شدن به این سایت هراتفاقی می افتاد چقدرناراحت وغمگین میشدم ووقتی وارداین فضا ودرک این آیه برام خیلی واضح جا افتاد برام خیلی اتفاقات شیرین شد؛من دیروز مادرم رابردم دندان پزشکی مسیریاب راروشن کردم؛اما راه را بازهم اشتباه رفتیم؛من به مادرم گفتم ایشالاخیرتی تو این هست؛وقتی کنار خیابان ایستادم که ازبکی مسیررابپرسم؛یه آقای خیلی مهربون امد وگوشیما گرفت ومسیررا برامون واضح زد تومسیریاب؛ومن گفتم ببین ببیین الهام چقدر آدمای مهربون زیاد هستن؛ومدیر وطبیعی زیبایی رامشاهده کردیم وبه مادرم به خنده وحس خوب گفتم ببین این را ه اشتباه باعث شد این مردمهربونا ببینیم وبیشتر کنار هم باشیم واز طبیعت لذت ببریم؛وبا درک این آیه بیشتر اتفاقات زندگی مو همینجور میبینم وچقدر احساسم خوب است؛ومن باور کردم که من ؛خودم خالق زندگی خودم هستم؛به هرکه خوبی کنم به خودم کردم واگر ظلم کنم بازهم به خودم کردم؛خدایا شکرت که روز به روز درکم القرآن وخدا وربم؛بیشتر میشود ;ردپای رد،دوم؛خدایاشکرت که امروز هم مطالب طلایی از استاد یاد گرفتم
به نام خدای راحتی ها
رد پای من در فایل یک روز دوم (ظلم به خود از دیدگاه قرآن)
امروز سپاسگذارم برای قلبم که ریتم زندگی را در درونم مینوازد
سپاسگذارم برای چشمانم که طلوع صبح ها،لبخندها،و نور را برایم به تصویر میکشد
سپاسگذارم برای گوش هایم ،که صدای عزیزانم موسیقی زندگی و حتی سکوت را در آغوش میکشد
سپاسگذارم برای دستانم که لمس میکنم،خلق میکند،عشق را از دلم به جهان میرساند
سپاسگذارم برای پاهایم که مرا به سوی آرزوهتیم میبرند حتی در روزهایی که گمان میکنم دیگر توان حرکت ندارم
بدن عزیزم برای تمام لحظاتی که بی صدا مرا حمل کردی از تو سپاسگذارم
پروردگارا تورا سپاس برای سلامتی من
تورا سپاس برای ثروت ،ثروتی همچون اراده ی من،پشتکارمن،خانواده ی من،دوستان من
ترو را سپاس و از چیزی نمیخواهم،جزخودتو
هر دعای خیری میکنید به خودتون برمیگرده اگر کسی در مدار درست باشد خیرو خوشی براش اتفاق می افتد
هرکسی که مرتکب گناهی شود انگاه بی گناهی را متهم کند بار تهمت و گناه آشکاری را به گردن گرفته است
حق الناس به این معنا نیست به کسی ظلم کنیم و بگیم مشکل خودشه
ما نمیتونیم کسی را از مسیر خودش دور کنیم بلا سرش بیاریم و سرنوشتش روعوض کنیم مانمیتونیم این کارو انجام بدیم
اگر به کسی ظلم کردیم به خودمان ظلم کردیم
اگر کسب داره بهش ظلم میشه اون خداوند را باور نکرده کسی که خداوند روباور کند اصلا بهش ظلم نمیشه
اگر باور داشته باشیم که خداوند بهم کمک میکند و تنها فرمان روای و قدرت جهان الله است
دیگه نگران نیستیم،از کسی نمیترسم
اگر از کسی بترسی،چون میترسی اون میتونه شمارو کنترل کنه
ولی اگر کسی ترسش خداوند باشه کسی نمیتونه کنترلش کنه کسی نمیتونه بهش ظلمکنه
اگر در مدار درست باشی فقط خیر،خوبی،نعمت وارد زندگیتون میشه
اگر در مدار غلط باشی فقط بدبختی،بی پولی و بیماری به وجود می اورد
کسی به شما ظلم نمیکند خودتون دارید به خودتون ظلممیکنید با باورهاتون ترس هاتون خودتون رو در مداری قرار میدهی که بلا سرتون میاد
ما فقط میتونیم خودمون روخوشبخت و بدبخت کنیم
هنگامی که کار تمام میشود شیطان بگوید خداوند به شما وعده راست داد اون دنیا وقتی قیامت شدشیطان مسیولیت خطای شماروگردن نمیگیره خودتون این کاروکردین
کسی که فک میکنه کسی میتونه چشمش بزنه داره به شسطان قدرت میدهد
خدایا تو تنها مالک و صاحب اختیار من هستی من را به راه راست هدایت کن تنها تو را میپرستم وتنها از تو یاری میجویم
یا حق
به نام خدای عادل و مهربونم
روز دوم سفرنامه
هیچ ایده ای برای نوشتن ندارم اما توکل میکنم و شروع میکنم
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
ما به این دنیا اومدیم فقط واسه یه چیز
تجربه خودمون
تجربه زندگی
تجربه خلق کردن
نیومدیم واسه چالش با اقتصاد و بیماری و جنگ و اینجور داستانا
اومدیم ک از بودنمون استفاده کنیم نه اینکه باهاش بجنگیم
ما یه روح تنها به دنیا میایم و تنها ازین دنیا میریم پس نه افراد دیگه ای روی زندگی ما تاثیری دارن و نه حتی ما روی زندگی کسی اثر میکنیم.
حتی پدر و مادر و همسر و نزدیکانمون
خدایا قلبم خیلی ارومتر شده
دارم یه صداهای کوچولویی ازش میشنوم
دارم سعی میکنم بتونم کنترل ذهن داشته باشم و به نجواها اجازه تاخت و تاز ندم
هرچند که خیلی سخته تو این شرایط
اما همین خود من این شرایطو ساختم با نجواهای کنترل نشده گذشته
با توجه های اشتباه
پس تو باتلاق دستو پا نمیزنم و اروم میشم
شکرگذاری میکنم واسه وجودم تو این لحظه حال
تو سکوت و تمیزی خونه
نور قرمز اتاق خواب
تخت خواب راحتم
لباسای خنک و تمیز و راحتم
بوی شامپویی که از موهام بلند میشه
سیم شارژری که بالای تختمه
همسرم بیرون خوابیده و خیالم راحته
اگه چندروز پیش بود چقدر ازین موضوع ناراحت میشدم و خود خوری میکردم که همسرم بیرون خوابیده
اما الان اصلا برام مهم نیست
مگه چه اشکالی داره
مگه جای خاب تعیین کننده عشقه
استاد و عزیزدلشون که چندماه از هم دور میشن گاهی اوقات
همین الان که دارم اینارو مینویسم نجواها تو سرم فریاد میزنن اما من قوی ترم
هیچ چهارچوب و قانونی برای رابطه و عشق وجود نداره
هرکسی هرجور که راحت تره رفتار میکنه به تعداد ادمای روی زمین رابطه های مختلف با شرایط و سبک متفاوت وجود داره
مگه ادما مثل همن که رابطه ها مثل هم باشن ؟
خدایا شکرت واسه این اگاهی
تصمیم دارم از فردا روزه فکری بگیرم
و کتاب معجزه شکرگذاری رو شروع کنم
خدایا شکرت
استاد ممنونم و دوست دارم
به نام رب العالمین ام سلام.
خدایا به امید تو
هیچ کس توانایی خوردن حق من را ندارد هیچ کس قادر به تغییر سرنوشت من نیست هیچ کس مگر مگر این که من باترس هام با نگرانی هام باعث بشم این اتفاق بیافته.
آدمی که احساس قربانی بودن دارد چه جوریه؟
مدام میترسه و نگران این هست که دیگران چه تصمیمی میگیرند
چه حرفی درباره او میزنند و او را چگونه میبینند
نکند پشت سرش نقشه بکشند تا مجبور بشه فلان کار رو انجام بده یا از فلان خواستهاش بگذره
مدام میگه فلانی باعث شد زندگی من این شکلی بشه همش تقصیر اون هست یا فلان اتفاق باعث شد نتوانم به هدفم برسم مدام پشت سر فرد بدگویی میکند یا از اتفاقات ناجالب زندگیش میگه اونم با آب و تاب تازه کلی هم افتخار میکند که توانسته اون شرایط ناجالب رو پشت سر بزاره.
خودشم نمیداند چرا پشت هم هی بدبیاری میاره.
حالا قانون میگه این جهان مثل آینه هست هرچی بهش نشان بدهی همان رو بهت نشان میده
اگه مدام دارم میگم آره با آن آدم اصلا نمیشه حرف زد آره دیکتاتور هست آره نمیشه تغییرش داد باید شرایط عوض بشه باید یه کاری کنم تا مستقل بشم بای….. نتیجه نفرت نه خشم و ناراحتی من از این آدم چیزی جز خشم بیشتر شرایط بدتر ارتباط نادرست تر نیست چون تک تک رفتارهاش رو با فیلتر زورگو یا هر فیلتری که به چشمم زدم میبینم در نتیجه رفتار درستی ندارم پس خودم رو مظلوم و اون رو ظالم میبینم.
اما چیمیشه اگر به جای تمرکز روی اون فرد و کارهاش تمرکزم رو بزارم روی خودم به جای خشم و عصبانیت ویژگی های مثبتش رو ببینم و از خدا کمک بخواهم و کارهای زیبایی که انجام داده ببینم تا جایی که عشق بورزم نتیجه من عشق رو دریافت میکنم من آرامش پیدا میکنم من لذت میبرم و به جای گزینه بد و بدتر گزینههای بهتری رو میبینم رفتارهای بهتری نشان میدهم و شرایط تغییر میکند.
همه این ها برمیگرده به ترس ها اگه این حرف بزنم اگه این حرفش رو قبول کنم پرو میشه فکر میکنه کم آوردم دیگه نمیتوانم به خواستهام برسم همه این ها ترس واهی و شرک که من ساختم که من بهش بال و پردادم و نتیجه یک چیز ناجالب هست.
آقا تو روی خودت روی احساس خوب داشتن کارکن مطمئن باش شرایط به نفع تو تغییر میکند
بیاد داشته باش غیبت هرچقدرم که حق باتو باشه به ضررت تمام میشود چرا که با تکرارش باعث میشی شرایط ناجالب بیشتری رو تجربه کنی.
ا
از همه مهم تر بخدا مریم از یک لحظه بعدت خبر نداری نمیدانی تا کی زنده هستی هیچ چیز هیچ چیز و هیچ کس و هیچ اتفاق و هیچ خواسته ای مهم تر از این نیست که از درون احساس شادی و خوش حالی داشته باشی از درون لذت ببری از همین لحظه از همین چیزی که داری از همین چیزی که هستی خوب میدانی دارم از چی حرف میزنم امیدوارم فردات راضیتر باشی نسبت به این لحظه و امروز دوست دارم مریم.
یاحق.
به نام خدای جان جانان
سلام به خانواده ی صمیمی عباس منش
من وقتی دعایی درحق کسی بکنم انرژی اون دعا به سمته خودم برمیگرده مثلااگر برای زن وشوهری آرزوی خوشبختی میکنم خودم خوشبخت میشم اگ برای مریضی دعا میکنم که خوب بشه خودم سالمتر میشوم
ومن هیچ تاثیری در زندگی کسی چه در جهت منفی چه درجهت مثبت ندارم
و خالق صددرصد زندگیم خودم هستم
و برداشتی که از آیات قرآن داشتم این بودکه
اگ مرتکب خطایی بشوم درواقع به خودم ظلم کردم به دیگران ظلم نکردم
من هیچ کنترلی ب دیگران ندارم
من اگر قوانین جهان هستی بدونم و بهش عمل کنم و بدونم با افکار و فرکانس هام میتونم زندگیمو خلق کنم اون موقع به فکر این نیستم ممکنه مورد ظلم واقع شده باشم به فکر اینم که افکار و فرکانس هام تغییر بدم و مدارم ببرم بالاترتانتیجه بیاد
خدارشکر میکنم تونستم کامنتی بذارم و به تعهدم عمل کنم
استاد عزیزم ازتون سپاس گذارم
روزشمار تحول زندگی من روز دوم
خداوند خودت یا و یاورم باش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»
«أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»
——————————————–
سلام به استاد نازنینم
سپاسگزارم استاد جان که اینقدر زیبا و جذاب قانون خداوند رو بهمون یاد میدید.
چقدر منطقی و درست ذهنم با این آگاهی ها تغییر کرده و میکنه.
چقدر عالی با این حرفها و شواهد قرآنی ذهنم و دلم آروم آروم میشه و میتونم هم احساس گناه رو از خودم دور کنم و هم احساس قربانی بودنو.
هر اتفاقی در زندگی من افتاده اگر مطابق میل من نبوده تنها و تنها دلیلش خودم هستم و هیچ کسی به اندازه ذره ای هیچ و هیچ و هیچ قدرتی در زندگی من نداره.
من خواستم و خلقش کردم ، باشه تا الان نا آگاهانه بوده ورود اتفاقات و شرایط به زندگیم چه ، چه دلخواه چه نا دلخواه ، بعد این آگاهانه تلاشمو بیشتر میکنم که فقط آنچه دوست دارم خلق بشه توسط خودم و وارد زندگیم بشه.
هر کسی هم هر تجربه ای داره فقط خودش مسوول هست و من به اندازه ذره ای تأثیری در هیچ اتفاقی در زندگی دیگران حتی و حتی در جهت مثبتش نداشتم و ندارم و ندارم .
هر کسی هر جایی بوده و هست حتی من ،جای درستش هست .
در حق کسی بدی که سعی نکردم بکنم اما به خیال خودم خیییییلی سعی میکردم که برای هر کسی بتونم کمکی باشم ، کوچک یا بزرگ .
و همه نادانسته بوده چون من خدارو جایی اون دور دور ها میدیدم که سرش به لطف رسانی به بنده های خاص و عزیز دردانه اش گرمه و من و ما باید خودمون بدویم ، تلاش و تقلا کنیم ، برای خودمون و دیگران خدایی کنیم.
برای بیرون اومدن از احساس ناخوشایند قربانی بودن با یاد گذشته ها ،فقط و فقط تمرکز به سمت آینده ای روشن و الهی ، کنترل کانون توجه به سمت خواسته ها و ورودی های جدید میتونه بهم کمک کنه.
درسته که گذشته رو رها کردم اما گاهی نجوا ها به یادت میارن مگر اینکه زندگیم اینقدر پر باشه از فقط یاد اتفاقات و خاطرات عالی گذشته و حال که خاطرات نا جالب دفن بشن زیر ممنتوم های مثبت.
خدایا هر آنچه دارم از تو دارم و سپاسگزارم که هر آنچه دارم از تو دارم.
إیّاک نعبد و إیّاک نستعین إهدنا الصّراط المستقیم
به نام هدایت الله
سلام خدمت خواهر عزیزم مریم دوست ارزشمند وتوحیدی و فعال سایت
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما میتوانم حس کنم ولذت ببرم
آنقدر خوب بودی دختر که کامنت خوبی برای رد پا برای خودت به جا گذاشتی امیدوارم همیشه بدرخشید و بهترین نتایج را در زندگی خود داشته باشید
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
سلام به دوست عزیزم جناب روحی عزیز
سپاسگزار لطف شما هستم ، اگر بدونید چه لطفی به من کردید و دست خدا شدید برای دریافت هدایت و تایید از خداوند که دارم درست میرم جلو.
علیرغم اینکه دارم روی دوره ها کار میکنم و زمانم کمه اما هدایتها منو آورد برای شروع روزشمار تحول زندگی و چیزی که میدونم باید چشم بسته به هدایت عمل کنم ، پیام شما مهر تایید خداوند بود به درستی مسیرم و ممنونم از ابراز لطفی که در نوشته هاتون به من کردید.
امیدوارم تک تک ما بتونیم حق شاگردی استاد عباسمنش عزیز و حق بندگی خداوند رو به سبب هدایتمون به مسیر توحید و حقیقت با نتایج عالیمون به جا بیاریم.
سپاسگزارم از شما دوست نازنینم خداوند پشت و پناهتون باشه
به نام خدای بخشنده و مهربان
چه هماهنگی بی نظیری
من بعد شنیدن این فایل کامنت گذاشتم و بعد رفتم سراغ قرآن
تا قرآن رو باز کردم با این آیه روبرو شدم:
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِن ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ
و بعد دوباره اومدم کامنت رو ویرایش دادم
خداروشکر برای این آگاهی ها
بخدا که این فایل ها رایگان نیست
خداروشکر میکنم که در مداری قرار گرفتم که اینجام کنار شما در این سایت توحیدی و این آگاهی هارو میشنوم
ما مسئول افکارمون
ما مسئول اعمالمون
اگه کسی در مسیر درست باشه ما هرگز نمیتونیم به اون ظلم کنیم
و اگر ما در مسیر درست باشیم هم کسی نمیتونه به ما ظلم کنه
ما باید همیشه سعی کنیم در مسیر درست باشیم
با ایمان و توکل و آرامش خاطر زندگی کنیم که هیچوقت مظلوم واقع نشیم تا کسی بتونه به ما ظلم کنه و مسلما اگر درمسیر درست باشیم،ماهم به کسی ظلم نمیکنیم و همیشه برای دیگران سبب خیر هستیم
خدایا شکرت خیلی درس بزرگی بود بارها این فایل رو باید گوش داد
سپاسگذارم استاد عزیزم برای این آگاهی هایی که عاشقانه در اختیار ما قرار میدی
خداروصدهزار مرتبه شکر
به نام خالق هستی
سلام وعرض ادب خدمت همراهان واستادعزیزم
دوستان استادامروزایه هایی وبهمون گفتندکه کلاازقانون داره میگه
خداروهزاران بارشکربخاطرکتابی که برامون نازل کرده تابتونیم راهی روانتخاب کنیم که توش خوشبختی کامیابی ثروت وفراوانی وازهمه مهم ترحضورخودش تو
این راهه
هیچ چیزبرای بهانه اوردن وتوجیح کردن خودمون برای نرسیدن به خواسته هاوجودنداره
چون استادتوی ایاتی که ازقران به صراحت گفته وایشون هم تلاوت کردن هرکس راهی رومیره که خودش انتخاب کرده
وهیچ عاملی جزخودشخص نمیتونه کاری بکنه چراکه ماانسان هااشرف مخلوقات هستیم خداازنفس خودش به مادمیده ماخالق زندگی خودمون هستیم
خالق ثروت بی پایان خالق سلامتی خالق شهرتی نیک خالق فراوانی
خداروهزاران بارشکرمیکنم که جهان روپرازفراوانی وثروت خلق کرده تامابهانه ای برای فقیرماندن نداشته باشیم کل دنیادراخیاراشرف مخلوقاتش گذاشته تاشکرگزارش باشیم
خدایاهزاران هزاربارشکرت بخاطرهمه چیز
استادعزیزم امیدوارم درپناه الله یکتاسعادتمندوپرازفراوانی باشین️
سلام به همگی، من این کامنتو دارم قبل شنیدن فایل میزارم، چون وقتی اون تیکه «ما از ایجاد هر تغییری در زندگی دیگران- خواه در جهت مثبت و خواه در جهت منفی- ناتوانیم» رو خوندم ، یه حسی بهم گفت بیام این رو بگم، شاید برای اینکه بیشتر به خودم یاد آوری بشه.
در این مورد که ما نمیتونیم هیچ تغییری تو زندگی دیگران ایجاد کنیم خیلی وقت پیش یه داستانی شنیدم، همه جزییاتش دقیق یادم نیست، شاید مال هفت هشت سال پیش باشه اما خیلی دقیق بهم فهموند که از انجام هر تغییری تو زندگی دیگران ناتوانیم.
داستان از اینجا شروع میشه که حضرت موسی به خدا میگه : خدایا، من میخام به افراد فقیر کمک کنم و زندگیشونو تغییر بدم، الان که من ثروتمندم، میتونم هر ثروتی که خواستمو ازت بگیرم میخام باهاشون زندگی فقرا رو بهتر کنم. میخام خوشبختشون کنم.
خدا میگه: تو نمیتونی هیچ تغییری تو زندگی بقیه ایجاد کنی، مگه اینکه من بخام. حتی اگه پیامبر باشی هم در این یه مورد ناتوانی.
حضرت موسی میگه: پس بیا امتحان کنیم که میتونم یا نه.
یه مدت بعد ایشون یه پیرمرد ماهیگیریو میبینه که خیلی زحمت میکشه، خیلی با ایمانه، صادقانه تلاش میکنه اما ماهی های کم و کوچیکی میگیره و زندگیش به سختی میگذره. هر روز میره اون پیرمرد رو نگاه میکنه و میفهمه روال هر روز زندگیش همینه ، پس تصمیم میگیره با دادن سه تا مروارید بهش کمک کنه. یه مروارید خیلی بزرگ میزاره تو شکم ماهی ای که اونورا داشته شنا میکرده و میدونسته که ماهیگیر اونو میگیره، ماهیگیر میگیرتش و با ذوق میره خونه و به همسرش میگه این مرواریدو قایم کن تا کسی ندزتتش. اون بنده خداها هم که ساده بودن بعد کلی فکر میزارنش تو ظرف نمکدون .
فرداش میادو بازم یه مروارید دیگه،(دقیق یادم نیست چجوری ماجرای مروارید اولو سومو یادمه)
حضرت موسی آخرین مرواریدو قبل اینکه ماهیگیر بیاد میزاره دم ساحل و میره قایم میشه تا واکنش ماهیگیرو ببینه.
خدا به موسی(ع) میگه : خب، کارتو کردی؟
_ آره. بهش سه تا مرواریدمو دادم
+ باشه، پس بیا ببینیم با اونا میتونه زندگیشو عوض کنه یا نه.
از اونطرف ماهیگیر میاد و مرواریدو میبینه، با خوشحالی تمام برش میداره اما همینکه تو دستش میگیره سر میخوره و میوفته تو دریا،در همین حین تو خونشون هم زن همسایه میاد میگه: نمکم تموم شده، میشه برای ناهار بهم نمکدونتونو قرص بدی؟
همسر ساده ماهیگیر هم که یادش نبوده توش مروارید گذاشته نمکدونو میده به همسایش و اونم وقتی میره خونشون و مرواریدو میبینه برش میداره برا خودش. اون مروارید دوم هم همینجور از دستشون میره.
حضرت موسی که میتونسته تو یه زمان از چند جا خبر داشته باشه تمام ماجرا رو میبینه و میفهمه که «نمیتونه هیچ کاری بدون مشیت انجام بده، حتی اگه پیامبر باشه.»
خدا میگه: الان فهمیدی نمیتونی هیچ کاریو بدون اذن من انجام بدی؟ الان میفهمی که توانای قادر فقط منم؟
_ آره خدای من فهمیدم. قطعا فقط تویی که میتونی به بنده هات کمک کنی، نه هیچکس دیگه.
+ الان که فهمیدی قدرت مطلق منم،پس ببین که چطور اون مرواریدارو بهش میرسونم.
در همون حین پیرمرد که بعد کلی تلاش برا پیدا کردن مروارید نشسته بود و داشت غصه میخورد،جلوی چشم حضرت موسی یه ماهی بزرگ میوفته تو ساحل و پیرمرد برش میداره، میبینه این ماهی اون مرواریدی که از دستش سر خورده رو قورت داده بوده و الان افتاده جلوش! هم یه ماهی بزرگ گیرش اومده هم مروارید. تو خونشون هم اون همسایه ای که نمکدونو قرض گرفته بوده، از کاری که میخاسته بکنه پشیمون میشه، با خودش میگه:
_ اینا خودشون حتما به این نیاز داشتن که اینجوری قایمش کرده بودن، اینا که خیلی فقیر تر از منن درست نیست بخام مرواریدو ازشون بگیرم.
و میره و نمکدونو بهشون پس میده و به زن ماهیگیر میگه بیشتر مراقب باشه و بهش گوشزد میکنه که انقدر ساده چیزی به این با ارزشیو نده دست بقیه. اونموقعست که زن ماهیگیر یادش میاد واای تو نمکدون مروارید قایم کرده بودم چرا دادمش رففت!!
خلاصه اینجوریه که هر سه تا مروارید همینکه خدا اراده میکنه میرسه دست اون زوج و با پول فروختنش تا آخر عمر به خوبیو خوشی زندگی میکنن.
این داستانی بود که وقتی خیلی بچه بودم برام میخوندن، خیلی از جزییاتش هم یادم رفته و احتمالا داستان قدیمی اییه ولی انقدر برام آموزنده بود که تا الانم یادم مونده، با اینکه با چند تا باور اشتباه هم آمیخته شده اما بهمون یاد میده هیچ بنی بشری حتی اگه پیامبر باشه نمیتونه زندگیمونو عوض کنه، یا برعکس نمیتونیم زندگی هییییچکسیو تغییر بدیم حتی اگه پیامبر باشیم. فقط خدای ماست که قدرت داره نه خلق خدا.
امیدوارم ازش لذت برده باشید.
سلام
دومین روز از روز شمار تحول زندگی من
فایل ارزشمندی بود. سپاس از استاد
تمام نکات رو یادداشت کردم زمان زیادی برد چون سعی میکردم جملات رو درک کنم
موضوعی که واسم روشن شد این بود که اگر که ما در ظاهر ظلمی به کسی کردیم که حتی باعث مرگ او شد ، این ظلم به خودمون هست و با اینکه اون شخص نابود شده ،ضرر به او نرساندیم ،دلیلش اون مداری بوده که در اون قرار داشته ، مداری که مدار بدبختی و فلاکت بوده،
یک نکته ی دیگری که خیلی جالب و تکان دهنده بود آیه ی 22 سوره ی ابراهیم بود که شیطان میگوید من از اینکه شما قدرت رو به من دادید و منو شریک خداوند کردید و به خداوند شرک ورزیدید از شما بیزارم .
این فایل درباره ی آیات قرآن درباره ی ظلم بود بسیار دلنشین و آگاهی دهنده بود
سپاس از زحمات استاد گرانقدر
خدارو صد هزار مرتبه شکر