«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 26

1867 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هلن گفته:
    مدت عضویت: 4023 روز

    سلام به استاد عزیزم ودوستان هم فرکانسی ام.

    تصمیم گرفتم برای پرورش حس اعتماد به نفسم هر روز یه کاری انجام بدم هر چند اون کار کوچولو وریز باشه ولی باعث چن سانتی متر حرکت من بشه.

    امروز هم هدایت شدم به این فایل خوشگل ودرس اموز.

    ظلم به خود.

    قربانی شدن.

    احساس گناه.

    با خودم دارم فک میکنم که من در یک کشور شیعی ومسلمان به دنیا اومدم واینهمه ایه درباره ظلم به خود داریم……چرا من این آیات رو نمی دیدم؟

    چرا میدیدم ونمیفهمیدم…..

    وایییییییییییی خدایا چقدر به خودم ظلم کردم!!!!!!

    چقدر خودم رو قربانی کردم وهمه اش از بچگی خودمو به بیماری میزدم یا مظلوم نمایی میکردم تا دلشون برام بسوزه.

    حتی عمدی تو مدرسه یا خونه کارایی رو تکرار میکردم که به من احساس ترحم داشته باشن وبا اینکار چقدر بیماری و انرژی منفی واتفاقات منفی رو خلق کردم.

    الان وقتی به برخی مسائل نگاه میکنم که چرا اینجوری شد؟؟؟؟

    میبینم خودم خواستم.

    خودم خواستم.

    در ناخوداگاه ذهنم داشتم به این توجه میکردم وحتا بارها اون رو مرور میکردم…..

    من خواسته ام یه چیز دیگه بوده ولی برای اینکه به دیگران وخودم احساس گناه بدم داشتم برعکس عمل میکردم.

    سناریو هم برای خودم میچیدم که دقیقا چه اتفاقاتی میفته ومن چه جوابی براش دارم و…..

    وهمانطور هم شد!!!!

    خدایاااااااآشکرت که قوانینت رو دارم یواش یواش یاد میگیرم.

    بابا، خودت این فیلمنامه رو نوشتی خودت هم اونو بازی کردی وحالا اعتراض داری چرا اینجوری شد.اینارو دارم به خودم میگم.

    ولی الان که من تصمیم گرفتم تغییر کنم.

    هر چند با قدمهای کوچولو…….

    میخام بهترین خودم باشم.

    میخام بنده ی محبوب تو باشم.

    میخام عالی ترین خودم باشم.

    میخام بهترینهارو هم داشته باشم وبهم بدی خدای خوبم.

    اصلا تا حالا انگار خجالت میکشیدم که از تو بخام که زیاد به من بدی……

    اصلا از تو نمیخاستم واگه هم چیزی میخاستم برای خودم نبود برای دیگران بود.چون خودم رو لایق اون نعمت نمیدیدم.

    ولی الان زیاد زیاد میخام.

    بهترین هر چیزی رو میخام.

    وفقط برای خودم میخام وبه قول استاد عزیرم وقتی بی نیاز شدم و وقتی پر و کامل شدم وحس لبریزی به من دست داد برای دیگران میخواهم و از اون روزی که اینو فهمیدم ودرک کردم دیدم بابا، نه تنها من به خاسته هام میرسم بلکه خدا اونقدر لبریزم میکنه که بی هیچ چشمداشتی میتونم به دیگران ببخشم.

    من ارزشمندم.

    من توانایم.من نیاز ندارم کسی دلش برام بسوزه.

    من نیاز ندارم خودمو قربانی کنم وقربانی بشم.

    من به دنیا نیامدم که به خود عزیز ودوست داشتنی ام ظلم کنم.

    ولقد کرمنا بنی ادم……..

    خالق من بهم احترام گزاشت با اون عظمتش…

    خالق من دستور داد فرشته هاش به من سجده کنن اونوقت من کاری بکنم که به خودم ظلم کنم و کاری کنم بندگان خدا که خودشون مخلوق نیازمندن دلشون به حالم بسوزه؟؟؟؟؟!!!!!!!!!

    کجای این باور اصلا به نفعم بوده تا من عاشق اجراش بودم.

    خدایا شکرت این سید بزرگوار دستی از دستان توشد تا قوانین تو رو که وجود داشتن ودیده نمیشدن درک کنم.

    میدونم خیلی مسیرم طولانیه ولی باید با قدمهای کوچیک شروع کنم ویه روز میبینم کلی راه رو رفتم و مسیر اینقدر برام لذتبخش بوده که اصلا مسافت رو یادم رفت وتا مقصد راهی نیس.

    خدایا شکرت.

    خدایا خودم رو بخشیدم.تو هم منو ببخش که به خودم ظلم کردم واز راه راست منحرف شدم.

    خدایا شکرت.

    هر روز بهتر از دیروز…….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    نجمه فلاح گفته:
    مدت عضویت: 1989 روز

    سلام خدمت دوستان عزیز و استاد عزیزم

    من نمیدونم چی بنویسم و از کجا شروع کنم ولی باید به تعهدی که دادم پایبند باشم از خدا میخوام هر آنچه که لازم هست بگم بهم بگه

    دیدگاه خیلی از دوستان رو خوندم و چندین بار فایل رو گوش دادم خیلی حس خوبی از دوستان گرفتم و بعضی جاها گریه کردم از این همه حال خوب

    الان بهتر فهمیدم احساس قربانی شدن چیه و مورد ظلم گرفتن فقط از طرف خودمونه هر دعایی در حق دیگران کنیم به خودمون برمیگرده و هیچ کس نمیتونه شفاعت ما رو کنه هر کار خوب و بدی کنیم به خودمون برمیگرده من همیشه توی زندگی احساس قربانی بودن داشتم و مورد ظلم قرار می‌گرفتم درسته الان خیلی تغییر کردم ولی هنوز این حس و مورد ظلم قرار گرفتن هست این دور روز حس خوبی دارم و خیلی حالم بهترهه میدونم کلی اتفاقات خوب قراره برام بیفته

    خداروشکر میکنم که تو این مسیر قرار گرفتم برای همه آرزوی بهترین ها رو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    یونس اشرفی گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    🌹بنام خداوند هدایتگر مهربان🌹 …..سلام خدمت استاد عزیز و تمامی اعضای خانواده ❤

    روز دوم سفرنامه…قبل از اینکه بیام و این فایل فوقع العاده و ارزشمند رو ببینم ی کلیپ داشتم نگاه میکردم که گمان میکنم بی ربط از این فایل نبود و اونم جزو از هدایت الله و فرکانس های خودم بوده

    ✅محتوای کلیپ این بود که چند عدد گیلاس تا زمانی که با بند باریکشون به درخت متصل بودند

    باد باعث طراوتش میشود ….. آب باعث رشدش میشود ….و آفتاب به او پختگی و کمال می بخشد

    اما به محض پاره شدن از اون بند باریک و جدا شدن از درخت …. آب باعث گندیدگی …..باد باعث پلاسیدگی ….و آفتاب باعث پوسیدگی آن میشود ….

    خیلی این موضوع جالب بود ماهم تا زمانی که در اتصال با منبع انرژی باشیم در مدار درست قرار بگیرم به قوانین جهان عمل کنیم فرکانس درست ارسال کنیم الی خیر فی ما وقع ..هرچه که اتفاق می افتد به نفع ما و رشد ما میشود …..و نکته بعدی ایکنه زمانی ک ما توانایی کنترل ذهن داشته باشیم احساس ارامش و احساس خوب رو اگاهانه در خودمون ایجاد کنیم روی افکار غالب ذهنمون مدریت داشته باشیم و امیدوارانه در مسیر زندگی حرکت کنیم با باور های درست افراد موقعیت ها و شرایط مناسب برای رشد ما و پدید امدن خواسته های ما به وجود می اید

    همینطور برعکسشم میتونه وجود داشته باشه زمانی ک ما هیچ کنترل ذهنی نداشته باشیم همواره احساس بد داشته باشیم باور های نادرستی در مورد خودمون خدا و جهان هستی و موضوعات مختلف داشته باشیم و بطور کل فرکانس ناخواسته هارو ارسال کنیم خداوند این انرژی کل کیهان افراد نا مناسب بستر و شرایط نا مناسب و اتفاق های نامناسب رو در اختیار ما قرار میدهد ک همون افراد نامناسب هم دستی از دستان خداوند میشن ک ما بواسطه فرکانس خودمون به خودمون جذب کردیم پس این وسط ظلم و ستمی نیست بی عدالتی و بی قانونی نیست همه چیز سرجای درست خودش قرار داره…و نه ما میتوانیم به کسی ستم کنیم نه کسی می تواند به ما ستم کند و برعکسشم هست وقتی کسی در مدار موفقیت نباشه ما هر چقد کمکش کنیم براش فایده ک نداره هیچ باعث پس رفت اون فرد هم میشه که مثال هاشو استاد باره ها زده که افرار از نظر فیزیکی نزدیک ب من هم اونایی ک مدار و فرکانس درست نبودن نتونستم کاری براشون بکنم و از وقتی ک قانون درست فهمیدم تلاشی هم نکردم…..

    خدارو شکر میکنم این فرصت بهم داد که بتونم ردپای از خودم به جا بزارم خداروشکر بابت استاد و اعضای خانواده صمیمی عباس منش ❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سعیده و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2420 روز

    سلام

    آیات پر محتوای قرآن و درک من از شنیدن دوباره این آیات روز به روز بیشتر میشه و روز به روز بیشتر میفهمم سیستمی بودن خداوند رو و این که خدا طبق قوانینش جهان رو خلق و اداره می کنه. چقدر شنیدن و درک این آگاهی ها بهم احساس بی نظیری میده. خدایا شکرت بابت شنیدن این آگاهی ها و چقدر این آگاهی ها ارزشمندن که وقتی ی ذره بهشون عمل می کنی کلی نتیجه می گیری و فکر کن اگه خالصانه و کاملانه به این آگاهی ها عمل کنی چی بشه/

    آیه 97 سوره نسا فوق العاده است و من عاشق این آیه ام . این آیه به من میگی که تکلیفت رو تو زندگی مشخص کن. حواست باشه که چیکار می کنی حواست باشه که بهونه ها اون دنیا سودی برات نداره، که بهونه بیاری که اگه من خوشبخت نشدم بخاطر ظلم دیگران بوده و احساس قربانی شدن نداشته باشی و بدونی که با ایمان و توکل میشه به بهترین ها رسید.

    یاد گرفتم که باز هم بیشتر قرآن رو بخونم بیشتر تحقیق کنم، بیشتر فکر کنم. و احساس قربانی شدن نداشته باشم و بپاخیزم برای تجربه ی هرآنچه که دوست دارم و هیچ کس و هیچ چیز رو مقصر ندونم و ناکامی های زندگیم رو گردن کسی نیندازم.

    چقدر امروز قانون فرکانس رو بهتر درک کردم….

    حالا دیگه فقط وقت عمل کردنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زینب شبر گفته:
    مدت عضویت: 1700 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خداروشکر میکنم که مرا در مسیر هدایت قرار داد.از خدا میخواهم که مرا بیشتر بیشتر بیشتر مورد لطف وهدایتش قراردهد و ابهامات وشک های مرا به یقیین وایمان تبدیل کند .خدایا به تو توکل میکنم وادامه میدهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    کوروش گفته:
    مدت عضویت: 1893 روز

    استاد سلاممم❤❤❤❤

    روز دوم رو هم گوش دادم

    چقدر فوقالعاده چقدر فوقالعاده

    بینظیر بود

    چقدر آگاهی توش بود واقعا چقدر این فایل های رایگان ارزشمندند

    باید روزی چند بار هر فایل این روز شما رو گوش کرد تا همش یاد آوری بشه برای عمل

    اینکه شیطان هم میگه از اینکه مرا از قبل شریک خدا ساختید چقدر جالب بود برام اصلا شوکه شدم اینو شنیدم

    چقدر عجیب بود این جمله ک شیطان میگه از اینکه منو جای خدا شریک گرفتید بیزارم

    واقعا این کتاب برای ساخت یک زندگی عالی از هر جنبه ای بسته

    نه سرمایه اولیه نه شریک ن پارتی ن هیچی دیگه

    یک کتاب قرآن بنظرم بسته تا جز ثروتمندترین افراد جهان بشی

    تا خوشبخت با همسرت زندگی کنی

    تا شاد و در آرامش باشی

    و چقدر صحبت های استاد آرامش بخشه

    صدای استاد انگار مستقیم میره تو قلبم

    یک حس خوب عالی وقتی فایلارو میشنوم

    یک حس فوقولاده

    همینجور دارم به سمت مدار های بالاتر میرم و دارم اینو واقعا حس میکنم

    خداروشکر

    استاد هرلحظه تون محشر سپری بشههههه❤❤🤍🤍🤍🤍❤🤍🤍🤍❤🤍❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مجید رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 1690 روز

    سلام به همه دوستان عزیز این خانواده گل

    دوستان من قبلا خیییلی این حس رو داشتم که وقتی یه نوری از قرآن بهم عنایت میشد رو برا همممه فریاد بزنم و از همه بخوام که بیاین اینجا و وقتی می دیدم بقیه تو رفتارای عادی روزمرشون چقدر از قرآن دورن ناراحت میشدم ولی بعد یه تصمیم گرفتم که من فقط میتونم یه سرنخ بدم ، یه اشاره کنم واینکه طرف بخواد بیاد دنبالش با خودش هست و چقدر استاد عااالی این آیات رو از قرآن استخراج کردن که پیامبر هم وظیفه ش فقط پند بوده ، پس نتیجه گرفتم برای هییییچ کسی که توی این مدار نیست ناراحت نباشم ، شاید اصلا اون مدارش از من بهتر باشه ولی من درک نمیکنم ، بنابراین هممممییییشه شااادم و شکرگزار خدای عززززییییزم و در قبال این احساس مطمئنا به خوشبختی بیشتر هدایت خواهم شد . من این تجربه رو واقعا در همممممه جنبه های زندگیم به عمل لمس کردم .

    از همممه اعضای این خانواده گل ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    Motahareh گفته:
    مدت عضویت: 1816 روز

    سلام به استاد و مریم عزیز

    دومین روز سفر

    نمی‌دونم چرا ولی ذهنم به این فایل مقاومت نشون میده(حتی دو روزه واسش وقت گذاشتم)

    فکر نمی‌کردم نسبت به حرف های استاد مقاومت نشون بده

    بله دیگه قبلاً حرکت نکرده بودم تا خودشو نشون بده

    ولی ذهن دست به کار شده

    میگه بیخیال این راه شو شاید حرفهای استاد اشتباه باشه شاید برداشتشون از قرآن اشتباه باشه شاید داره راه غلطو میره

    نمی‌دونم ولی نمیزاره درک کنم حرف های استادو نمیزاره بفهمم مقاومت می‌کنه

    ولی نمی‌خوام این راهو ول کنم بعد این همه مدت شروع کردم

    حالا تا کی صبر کنم تا مقاومت برداشته بشه بعد شروع کنم

    اصلا تا حرکت نکنم فایل گوش ندم مقاومته برداشته نمیشه

    شایدم چون اول راهم باید وقت بیشتری بزارم

    باید سعی کنم حتی شده ذره ای حالمو بهتر کنم

    ۶بار این فایلو گوش کردم ولی ذهنه نسبت به خود استاد داره مقاومت می‌کنه

    دوستانِ مقاومت تازه دارن خودشونو نشون میدم😂

    دوستانِ مقاومت گفته باشم چه زود چه دیر باید شما رو تغییر بدم هر چه زودتر تغییر کنید به نفع خودتونه از ما گفتن بود

    (نجواهای ذهن میگن نه ولی یه حس خوبی اون ته تهای قلبم داره سو سو میزنه،قلبم درست بودنه این راهو حس میکنه می‌دونه که این راه درسته ولی نجواهای ذهن میخوان جلوشو بگیرن)

    حتی به قرانم مقاومت داره

    شاید این قانونم که میگه خودتی که تک تک لحظات و اتفاقات زندگیتو خلق می‌کنی اینم هنوز کامل باور نداره

    شاید قانون جذبم کامل باور نداره

    شاید قدرت خداوندو اونم کامل باور نداره

    پس چیو باور داره 😂😕

    شاید فقط این قوانینو میدونه کامل کامل قبولش نکرده

    حتی شکرگزاری هم آنچنان شورو شوقی واسم ایجاد نمیکنه کم پیش میاد حس خوب بهم بده

    حتی انجام تمرینات…..

    حتی….

    نمی‌دونم چیکار کنم

    شایدم تکامل که طی بشه درست بشه

    فقط یه فاصله ی فرکانسیه نباید عجله کرد

    خدایا خودت کمک کن تا بتونم ادامه بدم تا راه درستو تشخیص بدم خودت به این سمت هدایتم کردی می‌دونم که کمکم میکنی

    کمکم کن باورت کنم این قوانینو باور کنم،ایمان بیارم به وجود خودت به استاد به قرآن به این قوانین……

    من سعی میکنم هرروز رد پا بزار اینا رو می‌نویسم تا زمانی که تکامل طی شد متوجه تغییر بشم

    ظلم به خود

    اگه جهانو به صورت یه دنیای فرکانسی در نظر‌‌ بگیریم

    این موضوع که ما خالق تک تک لحظات زندگیمون هستیم چیز درستی بنظر میاد

    این که جهان مثل یه آیینه میمونه و فرکانسهایی که می‌فرستی دقیقا به خودت بر میگرده به منبعی که اون فرکانسو فرستاده یعنی خودت نه هیچ انسان دیگه ای

    فرکانس مثبت بفرستی اتفاقات مثبت دریافت میکنی

    فرکانس منفی بفرستی اتفاقات منفی دریافت میکنی

    اگه این قوانینو بدونی بازم شروع به تغییر نکنی بازم به خودت ظلم کردی

    در پناه الله یکتا…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سپید گفته:
      مدت عضویت: 1815 روز

      سلام مطهره 😊

      چه اسم زیبایی

      برای خودت منطقیش کن

      باید برای تک تک این مباحث که نوشتی زمان بزاری منطقیشون کنی

      بگو اگه قرار باشه کسی غیر خدا تو زندگی من اثر بزاره پس این یعنی خدا شریک داره و شریک هایی که قدرتی دارن

      در حالی که قدرت فقط دست خداست و هیچکس جز او قدرتی نداره

      اره این مسیر مسیر یکی دو روزه نیست

      سالها زمان می خواد تا جا بیفته برای انسان

      قرانو بخون تفکر کن . مثال بزن

      و مهمتر از همه ، از خود خدا بخواه که ذهنتو به جواب برسونه

      اون دلیل هایی که خدا برات میاره اونا تو رو می تونه قانع کنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Motahareh گفته:
        مدت عضویت: 1816 روز

        سلام دوست عزیز

        ممنونم از پاسخ زیباتون

        کامنت شمارو تازه دیدم

        چند روزی میشه که به سایت سر نزدم

        بله حق با شماست باید وقت گذاشت زمان گذاشت تا کامل بتونیم باورش کنیم ذهن چموشه به همین راحتی رام نمیشه

        ولی خداوند چه زیبا هدایت می‌کنه،دیروز هدایتم کرد به سمت قرآنش به سمت کتاب هدایت گر

        جوابای جالبی گرفتم

        شک داشتم به این که واقعا این قران از سمت خداست کلام خداست….

        از خودش خواستم هدایتم کنه به سمت جواب درست

        دیروز به هر سوره ای که هدایت میشدم همون آیه اول در مورد قرآن بود،خداوند سوگند خورده بود به قرآن

        اینکه کتابی از سمت خودش

        کتابی هدایت گر و قابل فهم …..

        (ولی ذهنم میگه مگه تو کیی هستی که قرانو راحت بفهمی درکش کنی کار تو نیست، احساس عدم لیاقت،کمبود اعتماد بنفس و عزت نفس)

        به هر سوره ای که هدایت میشدم در مورد شرک بود

        اینکه از غیر خدا نخوایم

        در روز قیامت کسی شفاعت کننده ی کسی نیست

        در روز قیامت کسی یاور کسی نیست

        اینکه از غیر خدا خواستن ناسپاسیه

        یا اینکه عاقبت پیشینیان چگونه بوده

        آنهایی که قبل شما زندگی کردن

        بعد این به ذهنم آمد که اگه مثلا باورت مثل پدرت باشه یا مادرت یا هر فرد دیگه ایی سرنوشت و زندگی مثل اونا نصیبت میشه چه خوب چه بد

        پس اگه میخوای زندگیتو تغییر بدی پس باید باورهای متفاوتی داشته باشی

        و……

        و بعدش یه صدایی توی ذهنم می‌گفت بنظرت یه انسان با این ذهن منطقیش می‌تونه همچین حرفایی بزنه،کتابی مثل قرآن می‌تونه حرفای انسان باشه؟؟؟؟قطعا نه

        بازم نیاز به تکرار تکرار و تکرار بیشتر دارم تا کامل باور کنم

        همون جور که شما گفتین باید دلایل منطقی واسش آورد

        میخواستم بدونم کدوم راه درسته راهی که استاد داره میگه یا راهی که بقیه دارن میرن

        و به سمت این آیه هدایت شدم

        آیه ۵۲سوره فصلت

        (بگو آیا هیچ اندیشیده اید که اگر (قرآنی) که شما انکارش میکنید از جانب خدا باشد کیست گمراه تر از آنکه (به جای پیوستن به حق)در جدایی طلبی بس دوری (از حقیقت)باشد؟)

        واقعا کیی ضرر می‌کنه

        از اینکه باور نکنی قرآن از سمت خداست

        اگه یه درصد احتمال بدیم قرآن از سمت خدا باشه

        از باور نکردن و عمل نکردن بهش کیییی به جز خودمون ضرر می‌کنه

        اگه یه درصدم احتمال بدیم استاد دارن درست میگن و این راهی که دارن میرن راه درستیه از عمل نکردن به آموزهای استاد چه کسی بیشتر ضرر می‌کنه جز خودمون

        و خداوند هیچ گاه به بندگانش ظلم نمیکنه و هر ظلمی از جانب خود انسان و به خاطر باورهای اشتباه خودشه

        به خاطر باورهای اشتباهی که سد میشه و جلوی سعادت و نیروی خیرو میگیره

        خیلی ممنونم بابت راهنماییتون

        در پناه الله یکتا…..🌷

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          سپید گفته:
          مدت عضویت: 1815 روز

          سلام مطهره عزیز

          دوست خوبم

          جوابی که نوشتید حاوی نکات عالی بود که خیلی به درد من هم خورد

          ازت سپاسگزارم دوست خوبم

          امیدوارم همواره در پناه خدای مهربان و هدایتگر در مسیر روشن حق قدم برداری

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    نسترن فضیلت گفته:
    مدت عضویت: 2380 روز

    به نام رب عرش عظیم

    سلام به همه ی شما خانواده ی عزیزم

    الهی شکررر

    سلام استادم و مریم خانم مهربون. چقدرر شمارو دوست دارم و چقدررر سپاسگزار خداوندم که توی این خانواده ی صمیمی هستم. الهی شکر

    نمی دونم چرا به این صفحه هدایت شدم در حالی که می خواستم جای دیگه این مطلب رو بذارم. خدایا هدایت این کلام با تو

    این مطلبی که می خوام اینجا بذارم برای خودم به شدت شگفت انگیز بوده و هر بار اومدم با این نگاه بهش عمل کردم بهتر قوانین رو درک کردم.

    قضیه از تقریبا یک ماه پیش شروع شد. تضاد پشت تضاد . دیگه احساس می کردم راهی ندارم ولی هدایت می شدم به قوانین. به کشف قوانین. حتی دوستمم دوره ی کشف رو خریده بود و گاهی به من می گفت ترمز بردار.

    از خدا هدایت خواستم.

    اول از تضادها بگم. چند موردش رو که توی همین جریان سریع اوکی شد رو عنوان می کنم، یکیش قطع شدن تلفن به مدت یک ماه بود. مال ما و همسایه ی دیوار به دیوارمون.

    دومی : عدم پرداخت طلبم از دو تا فرد بود.

    سومی : یه تضاد توی منزل بود که بیش از سه سال بود به شکلی بود که من دوست نداشتم، یه جورایی بی نظمی در قسمتی از محیط خونه که خب مربوط به من نبود و برای اعضای خانواده م بود و نمی تونستم اونو مجبور کنم درستش کنه و این به شدت روی ذهن من مونده بود.

    هر بار کمی که روی خودم کار می کردم، روی خوبی های اون شخص، فرداش اون قسمت کمی مرتب می شد ولی بعد از مدتی دوباره به همون منوال بود.

    و یکی دو مورد دیگه.

    چند روز با خودم فکر کردم، یه شب به مقدمه ی دوره ی کشف قوانین هدایت شدم و چون این دوره رو نداشتم با دقت نکته هارو نوشتم و فکر کردم و فکر کردم.

    یه شب توی حیاط قدم می زدم که حسم گفت : بی نظمی، بدقولی.

    من این شکلی 🙄. گفتم آررررررره. من تمرکزم روی بی نظمی اون شخصه.

    دوباره گفته شد : بی نظمی، بد قولی.

    تو به وجه بی نظم و بد قول آدما تمرکز کردی.

    گفتم درسته.

    گفت یکم عمیق تر فکر کن، یکم گسترده تر.

    اومدم توی اتاق دفتر رو باز کردم و اجازه دادم آگاهی ها بیاد.

    گفته شد : جهان هستی بر اساس نظم استوار هست. نظم و هماهنگی در جهان جاریه و این همون جریان خیری هست که تو قبولش داری. همون جریان خیری که توی قرآن اومده. خدا خیر مطلقه. جهان بر اساس نظمی دقیق استوار هست. وقتی تو روی بی نظمی و بهم ریختگی ها تمرکز می کنی، ناخودآگاه وجه بی نظم و بدقول آدم ها و جهان رو به سمت خودت می کشونی، چون جهان با دیدِ نظاره گر واکنش نشون می ده.

    آدم ها، به ذاته دوست دارن منظم باشن و کارهاشون مرتب باشه، زیر دِین نباشن، بدهکار نباشن اما تو وقتی روی اونا حساب می کنی، روی اینکه چرا پولت رو ندادن، روی اینکه بالاخره میاد پولمو می ده ولی ارتعاش هماهنگ با نظم در جهان رو نداری، جهان لاجرم مطابق با ارتعاش تو پاسخ می ده.

    به همین دلیل وقتی به حرفای دیگران توجه می کنی که کارکنان دولت دزدن، کار خوب انجام نمی دن و ….. تو هم ناخودآگاه همون وجه اونا رو می کشی، به همین دلیل هست که همون کارمند دولت میاد تلفن همسایه رو درست می کنه و با اینکه شما بهش می گین بیا تلفن مارو درست کن، بی اعتنا می ره. تو به بی نظمی و ناهماهنگی توجه کردی. تو روی آدما حساب کردی. روی وجه نازیباشون.

    یعنی اساسِ توجه این وسط خیلی کلیدیه، یعنی الآن می فهمم چرا استاد اینقدرررر داره فریاد می زنه این موضوع رو.

    وقتی من به شخصی توی زندگیم توجه می کنم، هر فرکانسی از قبل داشتم تغییر حالت می ده به یه فرکانس دیگه. توجه به آدمی که الگوی خوبی هست، باعث تغییر فرکانس ما در جهت خواسته می شه حالا توجه به هر موضوعی در اون شخص. یعنی قضیه اساسِ توجهه نه خودِ توجه.

    قضیه احساسیه که در ما شکل می گیره. قضیه فرکانسیه که از ما به جهان ساطع می شه.

    خلاصه شروع کردم به سپاسگزاری از تمام آدمایی که توی زندگیم بودن و به نوعی من دارم از خدماتشون استفاده می کنم، از نونوا گرفته تا شرکت های نفت و گاز و و و و .

    شروع کردم به توجه به نظمی که درجهان هست، این بحث قابل بسط دادن به همه چیز هست. از نظمی که خودبخود در سلول های ما، در عملکرد سلول های ما، از رشد گیاهان، گردش شب و روز و و و و هست و وقتی با این جریان خیر هماهنگ می شی، با نظم در جهان هماهنگ می شی، ناخودآگاه خیلی از ترمزا از بین می ره.

    نتیجه : دو روز بعد تلفن وصل شد بعد از یک ماه، اون شخص اون قسمت از خونه که به نوعی تجاری هم بود رو منظم کرد طبق خواسته ی من.

    توی یه موضوع دیگه، نتیجه ی شگفت انگیزی بعد از سه سال گرفتم. الهی شکررر.

    یکی از اون افراد پولم رو پرداخت و هنوز جا دارم روی این موضوعی که من از جهان به سمت خودم کشیدم، ترمزهایی که خودم ایجاد کردم کار کنم. (که خب مربوط به باورهای دیگمم می شه که ریشه دارن🙄)

    نظم. جهان هستی بر اساس نظم استواره. الآن خیلی بهتر و عمیق تر قـوانین رو درک می کنم که : جهان به خودی خود خنثی است و زبان این جهان فرکانس هست که این فرکانس ها طبق قوانین کار می کنن.

    طبق این نگاه : در جهان هر چیز، چیزی جذب کرد، گرم گرمی را کشید و سرد سرد

    وقتی من فرکانسی رو می فرستم به جهان، جهان برای رسیدن به حالت خنثای خودش، من رو به چیزی می رسونه که فرکانسش رو فرستادم تا به حالت هماهنگی برسه. به حالت خنثی.

    حالا این فرکانس می خواد فرکانس خواسته باشه، می خواد فرکانس ناخواسته باشه. جهان با فرکانس کار می کنه.

    یعنی قانون برای من این شکلی جا افتاد که این ماییم که جلوی طبیعی بودن هر چیزی رو می گیریم. طبیعت بدن سلامتی هست ولی بیماری رو جذب می کنیم چون فرکانس ما، فرکانس ناخواسته س که از اساس توجه ما و باورهای ما شکل می گیرن.

    طبیعی بودن جهان وفور و فراوانیه چون جهان در هر یک دقیقه به شکل قابل محسوسی گسترش پیدا می کنه در تمام ابعادش ولی ما با مانع ایجاد کردن و توجه به هر چیزی که انرژی و فرکانس کمبود رو به جهان می فرسته، همون رو میبینیم چون جهان با فرکانس های من تأثیر گرفته و می خواد به حالت هماهنگ خودش برسه.

    طبیعت جهان روابط عالی هست چون طبق نظم اگر نگاه کنیم هر انسانی ذاتا دوست داره آرامش رو تجربه کنه. آرامش، ثروت. نعمت. وفور. سلامتی ولی با مانع ایجاد کردن و با تمرکز روی نازیبایی، ما همون چیزی رو می بینیم که به جهان فرستادیم. ما انرژی می فرستیم و جهان در حالت فیزیکی به ما تجسم اون فرکاسن رو عینی می کنه.

    که خودِ این جهان هم حالتی از انرژی هست.

    فکر می کنم به این دلیل هدایت شدم به این صفحه که بگه این همون ظلم به خود هست وگرنه خداوند خیر مطلقه. جهان بر اساس خیر استواره . اگر بی نظمی در رفتار، در سلامتی (یعنی بیماری), در دریافت نعمت (یعنی فقر), در معنویت (یعنی ترس ها و نامیدی) می بینیم. به خاطر خودمون و فرکاسن هامون هست.

    به همین دلیل همیشه انسانی که خودش رو مظلوم و تو سری خور و قربانی می دونه، وجهی از جهان رو برانگیخته می کنه که آدم ها و شرایط و اتفاقاتی رو جذب می کنه که طبق همون فرکانس فرستاده و به همین دلیل این شعار رو تکرار می کنه که: به هر چه ترسیدم، رسیدم .

    در جهان هر چیز چیزی جذب کرد. گرم گرمی را کشید و سرد سرد.

    برای همینه که اگر ما سعی کنیم با خودمون و خدای خودمون، با این انرژی خیری که جاری هست هماهنگ بشیم، جهان همواره و لاجرم کبوتر با کبوتر رو رعایت می کنه. این خیری که بر جهان استواره همون نظمه. همون هماهنگی هست. همون قوانینی هست که ثابتن که اگر باهاشون هماهنگ بشیم و موانع رو برداریم، طبیعیش این هست که هم فرکانس می شیم با خواسته و تجربه ش می کنیم .

    این آگاهی ای بود که این چند وقت و بعد از تمرکز روی اینک یه ترمزی این وسط هست که باید درست بشه به من گفته شد و وقتی سعی کردم باهاش هماهنگ بشم نتایج شگفت انگیزی دیدم و امشب حسم گفت بیام بالاخره بنویسمش تا شاید بهتر بتونیم قوانین رو درک کنیم.

    خداروشکر می کنم که این کامنت هدایت شد . الهی شکررر.

    استاد عزیز من به یه حرفتون با تمام وجود دارم ایمان میارم که بچه ها : وفادار بمونین به چیزایی که بهتون گفته می شه. به آگاهی ها و بهشون عمل کنین.

    گفتین یک بار به شما توی بندر عباس گفته شد اونقدر بهت ثروت می دیم که نتونی بشماری و شما میلیاردها بار تکرارش کردین.

    یا وقتی قوانین رو درک کردین، گفتین دیگه کتاب نخوندین و با همین آگاهی ها جلو رفتین. الهی شکرررر که بازم الآن دارم درک می کنم حرفاتونو که وقتی چیزی داره تکرار می شه، بگردم دنبال ترمز و کد بندی درست بذارم.

    خداروشکررر می کنم که دارم آگاهانه تر عمل می کنم.

    الهی شکرررررر.

    من خیلی دنبال درک کلمه ی لاجرم بودم که چطور قوانین رو بهتر درک کنم، چطور باور کنم اینو. و هدایت شدم به آیه ی ۹۶سوره اعراف

    وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ

    چنانچه مردم شهر و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزکار می‌شدند همانا ما درهای برکاتی از آسمان و زمین را بر روی آنها می‌گشودیم و لیکن (چون آیات و پیغمبران ما را) تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رسانیدیم

    اینجا از لفتحنا استفاده شده. ل یعنی قطعااا. یعنی تأکید و این یعنی اگر کسی که ایمان بیاره و تقوا کنه یعنی ذهنش رو کنترل کنه قطعااا درهای رحمت و برکات …. رو به روش باز می کنیم . یعنی لاجرم.

    و دوست دارم بازم بنویسم از درک و آگاهی اما می دونم خیلی جای کار دارم و خیلی جای عمـــــل ان شاالله.

    مرسی استادددد

    استاد، مریم خانم و دوستان عزیز دوستتون دارم و براتون زیباترین خیرها و نیکوترین عاقبت هارو از خداوند طلب می کنم در سایه ی فضل و رحمتش.آمین یا رب العالمین

    یا رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      نسترن فضیلت گفته:
      مدت عضویت: 2380 روز

      سلام مجدد

      راستش این یه متن کوتاه یا اصلاحیه برای کامنت قبل هست،

      اینکه باید از کلمه ی بهتری به جای خنثی بودن استفاده می کردم. اینکه وقتی باور داریم جهان بر اساس هماهنگی و خیر استوار هست، یعنی بهبود دائمی و همیشگی . گسترش، روابط عالی، سلامتی، وفور و و و .

      ولی اینکه من در دنیای خودم چی رو می بینم بسته به فرکانسم داره که چه ارتعاشی به جهان من فرستاده شده.

      مثلا اگر من باورهای نادرست راجع به بیماری نداشته باشم، حالت خنثی نیست بلکه همواره سلامتی و بهبوده. یعنی همون حالت هماهنگ (به طور مثال هماهنگی میان عملکرد سلول ها، اندام ها و ..) و آرامش .

      ولی نه خنثی، نه ایستا. جهان یه جهان پویا هست در جهت خیری که در جهان جاریه. نظم. هماهنگی و گسترش در تمام ابعاد. مثل رشد طبیعی گیاهان و و و.

      و خب مسلمه که ما به قول استاد هیچ وقت صفر و یا یک نیستیم.

      ترکیبی از این دو هست چون در این جهان فیزیکی از بدو تولد ما با تضاد هایی ربرو هستیم که همــــواره ترجیحات و خواسته هارو در ما شکل می دن ، آگاهانه یا ناآگاهانه که اگر مانع یا باور محدود ذهنی نداشته باشیم، طبق طبیعتِ جهان ما سریع به خواسته هامون می رسیم … .

      پس کار ما برداشتن پا از روی ترمز هاست و قرار دادن باورهای درست به جای این ترمز ها.

      امیدوارم با این مطلب منظور رو رسونده باشم برای هرکسی که متن رو می خونه.

      یا رب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1951 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام ودرود به استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز و تمام همسفران راه عشق

    این فایل ازون فایل هایی است که باید توقف کرد و ساعت ها درباره ی هر کدوم از کلماتش فکر کرد.

    اتفاقی که قرآن مارو به اون دعوت می کنه و استاد بارها تکرار کرده

    یعنی تفکر

    پذیرش این موضوع که ما هستیم که با کانون توجهمون فرکانس هایی را به جهان ارسال می کنیم و خداوند از جنس همون فرکانس رو وارد زندگیمون می کنه ‌اولین قدم برای شناخت خود و جهان هستیه.

    در واقع این هم از تفکر میاد که باعث توجه به موضوع و ارسال فرکانس میشه.

    در حقیقت فرق انسان با سایر موجودات دقیقا همین موضوعه ،تفکر.

    انسان در ارسال فرکانس اختیار داره ، چه آگاهانه چه نا آگاهانه.

    وقتی این موضوع برای ما جا بیوفته به این درک می رسیم که همه ی انسان ها این توانایی رو دارند و در واقع ارتباطات و عمل و عکس العملی که بین انسان ها صورت می گیره در پی فرکانس های ارسالی دوطرف هستش.

    بنابراین اگر ما بپذیریم که تمام اتفاقاتی که در زندگی تجربه می کنیم ، نه تنها یک بخشش یا درصد کم و زیادش، بلکه ۱۰۰٪ رو خودمون هستیم که با کانون توجه و فرکانس های ارسالیمون جذب می کنیم دیگه موضوعی به اسم حق الناس به معنای مفهوم عمومیش برامون بی معنی میشه

    چرا ؟!

    چون وقتی شما ذهنتون رو کنترل کنید و به نکات مثبت توجه کنید به احساس خوب میرسید و این یعنی دارید به جهان هستی فرکانس خوب میفرستید و امکان نداره که چیزی غیر از احساس خوب رو دریافت کنید ، امکان نداره.

    پس اینجاست که متوجه میشیم که عدم کنترل ذهن و توجه به نکاتی غیر از نکات مثبت و تجربه اتفاقات بد و احساس بد در زندگی بزرگترین ظلمیه که یک انسان میتونه انجام بده، چون باعث میشه احساس بدی رو تجربه کنه و این احساس بد رو به دیگران هم منتقل کنه.

    به قول سعدی

    بگفتا گر این مرد بد می کند نه با من که با نفس خود میکند

    و اما خبر خوب

    در هر لحظه ما توانایی این رو داریم که با عوض کردن کانون توجهمون شکل فرکانس هامونرو عوض کنیموبه احساس خوب برسیم.

    چرا این موضوع مهمه؟!

    چون وقتی شما از قوانین آگاه نباشی فرق بین صدای خداوند و نجوای شیطان رو‌ متوجه نمیشی و در نتیجه در سیکلی قرار می گیری که فکر می کنی داری درست عمل می کنی ولی واقعیت اینه که داری دورتر و دورتر میشی از مسیرت .

    از خدا می خوام که همه ی ما رو به رسالت حقیقی زندگیمون که شادی و آرامش هست هدایت کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: