«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 31

به نام خداوند هدایتگر قادر مطلق

که قدرت خلق زندگیمو به خودم داد و به هیچ کس اجازه دخالت کردن و ظلم کردن در زندگی منو نداد

خدایاشکرت طبق هدایتی که شدیم بریم از دقیقه 20 و 40 ثانیه تا هرجا که شد بنویسیم

خدایا شکرت اعراض

میگه چون روی میگردانند نمیشنوند

و دریافت نمیکنن

و نمیفهمن چون تو مدارش نیستن

چون با بی توجهی و اعراض از مدارش خارج شدن

پس اگه میخوام از مدار و چرخه بیمار گونه بدبختی و فقر و جنگو اتفاقات بد بیرون بیام باید اعراض کنم از نازیبایی هاو ناخواسته هاو توجه کنم به خواسته ها

به ز یبایی ها چون راه اعراض از ناخواسته توجه به چیز دیگه ایه

و اون وقت من از مدار خارج شده به مدار های زیبا هدایت میشم

و اونوقت همه چیز ارام ارام به میزان تغییر نقطه توجهم بهتر و بهتر میشه .

نباید زور بزنم چیزی رو بفهمم

به طور کامل

چون من به میزان مدارم درک میکنم

شاید الان درست نباشه

اما ارام ارام با پیش رفتن و بهبود مدار و فرکانسم درک بهتر و کامل تر و عملکرد بهتری پیدا خواهم کرد

خدایا شکرت

2 خدایا شکرت برای این تعریق عالی مدار

که وقتی من تومداری نباشم انگار دیوار و مانعی از جنس فرکانس منو از اون اتفاقات و شرایط جدا میکنه

و من میتونم اگاهانه دیوار هامو به روی اتفاقات بد و فقر و بیماری و جنگ بکشم و اگاهانه به خواسته هام توجه کنم و به سمت همونا بیشتر هدایت شم

خدایا شکرت من نباید بجنگم و تقلا کنم برای فهموندن موضوعی به کسی

چون اگر در مدارش نباشه حائلی از فرکانس مدارمونو جدا و گوش هاشو سنگین کرده و نمیتونه بفهمه

فقط روی خودت متمرکز شو

فقط سعی کن اعراض کنی از هر عملکرد و رفتار و …… اشتیاه افراد و مکان ها و نکات و بزاری روی نکات مثبت ،رفتار های زیبا کار های خوب

نعمتها و……

و ارام ارام مدارتو بهبود بدی ارام ارام هدایت شی به نعمتها ی بیشتر به باورای بهتر به نتایج بیشتر و رفع پاشنه اشیل ها و موانع و شرک های بیشتر

نکات خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی مهم

کلمه حق الناس در قران وجود نداره

به این معنا که اگه ما حقی رو از کسی ضایع کنیم تونستیم بهش ظلم کنیم ، بدبختش کنیم، باعث اتفاق بد یا مشکلی بشیم،برای دردسر ایجاد کنیم و باعث تغییر مسیر زندگیش بشیم.

چون من نمیتونم تو سرنوشت و زندگی کسی نقشی داشته باشم و بدبختش کنم و………..

و خب اینکه تصویب شد که اصلا توانایی این کارو چه اگاهانه چه نااگاهانه ندارم

پس احساس گناه به خاطر غیر عمدی ظلمی به کسی کردن و فکر کردن به اینکه من بدبختش کردم وتقصیر منه که هیچ

حالا اگر اگاهانه به کسی ظلم میکنم و عامدانه(خب در این حال هم جای احساس گناهی نمی مونه چون تو هر کاری میخوای بکن تاثیری در زندگی او نخواهی داشت شاید ظاهرا داشته باشی ولی در اصل اون خالقه و تو هیچکاره ی زندگی دیگری )اگر دارم اگاهانه به کسی ظلم میکنم و اذیتش میکنم دارم بلا سرش میارم

نفرینش میکنم و تو دام میندازمش و حالشو میگیرم و ابروشو میبرم و……..

دارم این ظلم و بدبختی رو فقط سر خودم میارم

اون ظلم من بلای خاصی سر اون نمیاره

اون خالقه با فرکانساش

و اگه ظاهرا توسط تو داره مشکل و بلایی سر دیگری میاد

اون نتیجه حاصل فرکانس های خودش و فقط یه دست توئه که همفرکانس بودی وگرنه تو فقط داری با سرعت بیشتری خودتو بدبخت میکنی و منطقشم اینه که بار ها خواستی در حق کسی بدی کنی ولی نتونستی و شاید بهترم براش کرده باشی

بار ها خواستی خوبی کنی نتونستی و شاید بد ترم کرده باشی

پس سعی نکن به کسی اسیب برسونی حالشو بگیری و بلایی سرش بیاری چون نتیجه نداره و خودتو بدبخت میکنی خودت و دور میکنی از فرکانس منبع از عشق و خیر و نعمت و با ادامه دادن این فرکانس و کینه وارد مدار و چرخه ای از اتفاقات ناگوار و مشکل میشی و تمرکز میکنی رو بدبختی و دام و خودت اسیرش میشی و عمر با ارزشتو حروم میکنی و از نعمتها محروم میکنی و حائل میکشی بین خودت باهاشون

و از اون طرف هم اینطوری نگاه کن که کسی نمیتونه بلایی سرت بیاره نمیتونه مصوی یا مسبب بدبختی و فقر و شکست یا اندوه تو باشه

و بهت ظلم کنه

پس میرسیم به توحید مهم ترین اصل قران و دین

پس از کسی نترس

پس کاری رو نکن از روی ترس که اگه نکنی بدبختت میکنه و فلان میکنه (چیزی که فکر میکنم توش خوب عمل کردم)

پس نترس از هیچکس به هیچ وسیله ای

و هرگز کسی رو مقصر و عامل ندون که باعث شرایط فعلیته

و اگه اون کارو نمیکرد

اگه نمیرفت

اگه این کارو میکرد اینطوری نمیشدی

چون داری شرک میورزی

داری قدرت رو از خودت که خالق زندگیتی میدی به دیگری

دار ی جلوی خلق زندگیتو میگیری چون این افکار نشون میده باور داری کسی دیگه عالمه و اوضاعو خراب کرده پس تو نمیتونی درست کنی چون یکی دیگه دست داشته

و داری قدرت میدی و بت میسازی که اون میتونسته و تونسته در زندگیت تاثیری بزاره که تو نمیخواستی

و کینه میگیری و همه جوره از خود ت از روحت دور میشی

و داری دست خودتو برای درست کردن میبندی چون میگی اگه اون بود و اون کارو میکرد میشد و الان این اوضاع نبود

نه

باور کن کسی قدرت ظلم به تو رو نداره و تو خالق شرایطتی و کسی نمتونه زندگیتو خراب کنه

من نمیدونه چجوری ولی میدونم فطعا من این شرایط رو خلق کردم

مهم نیست چرا و چجوری ولی الان با عشق میخوام تغییرش بدم

بدون فرد x

چون اون هیچکارس

تا وقتی اینو باور نکنم هیچ تغییری رخ نمیده چون جهان بازتاب فرکانسمه و باورمه

و وقتی من باور دارم باید اون میبود تا اوضاع خراب نمیشد دارم میگم با این اوضاع که اون نیست اوضاع درست نمیشه

پس ولکن

بدون تو خالقی و میشه تغییر کرد و قدرتش دست خودته و خداوند قادر ه که کمکت کنه و هدایت ت کنه بر اساس فرکانست زندگی تو خیلی خیلی خیلی بهتر از الانت کنی و این تغییر عظیم طبیعی و بدیهی و ممکنه و البته قدم قدم و در یک بازه هی بهتر و بهتر تا بعد 4 سال تغییرات به حدی ملموسه که تو میگی مگه داریم؟؟؟؟

خدایا شکرت

اگه من میشنوم فلان دوستت وضع مالیش خوبه

ذهن من میگه خب معلومه باباش هست

بابای منم میبود وضعمون خیلی از الان بهتر میبود دارم شرک میورزم

اگر من مقصر نداشتن یه سری نعمتها رو نبود یا کارای پدرم میدونم دارم شرک میورزم

اگه من کینه دارم

اگه او رو مسئول میبینم و میگم اون بامن این کارو کرد

اگه میگم اون به من ظلم کرد

حقمو خورد

همه بابا دارن منم دارم

اگه میگم اون پدر خوبی نبود

اگه میگم برام پدری نکرد

اگه میگم…….

یعنی دارم شرک میورزم و قانونو خوب درک نکردم

و هنوز باور نکردم که خالق زندگیمم

درحالی که میتونه این شرایط اگر من توحیدی عمل کنم و شرک نورزم و ادمها رو بت نکنمخیلی ایده ال و به نفعم بشه

اونی که در مدار درسته خداوند براش راهی رو پیدا میکنه

من نمیتونم نقشی داشته باشم و بلایی سر کسی بیارم تو ز ندگی ش

کسی نمیتونه بلایی سر من بیاره اگه من وصل باشم به منبع

و ایمان داشته باشم به خداوند و باور و قبول نکنم ظلم کسی رو ،اون ظلم رو دریافت نمیکنم

که شده افرادی در شرایط یکسان و اتفاقات ظاهرا بد یکسا ن یکی شرایط ایده ال و دیگری هلاکت رو تجربه کرده

معلومه اون وصل بوده و ظلم دریافت نکرده و من اگر ظلم دریافت میکنم و فکر میکنم کسی داره و داشته به من ظلم میکرده و هی مراقبم که مورد ظلم کسی قرار نگیرم یعنی من مظلوم و ضعیفم و من باید قوی بشم و باور های قدرتمن د بسازم و توحیدی باشم

وباور داشته باشم خداوند به من کمک میکنه و تنها فرمانروای قدرتمند جهان رب العالمین الله هست من دیگه نگران نیستم

از کسی نمیترسم

کسی رو مسبب بدبختی و شرایط بد…….. نمیدونم

اگر از کسی بترسم اون طرف میتونه تسخیرم کنه نه به خاطر اینکه قدرتی داره تو زندگیم نه

به خاطر اینکه خدا قدرت زندگیمو به من داده و من دارم با شرک میدم دست یکی دیگه

من باید برم عاشقتونم

تا دقیقه 26 و 38 ثانیه برمیگردم

با عشق

و توحید