«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 60
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و خدا قوت به استاد عزیز و زحمت کش
و دوستان هم فرکانسی
روز دوم:
فهمی از فایل روز دوم استاد عزیز بدست اوردم این بود که،در واقع استاد سعی دارن علاوه بر«احساس گناه»که از عوامل مخرب احساس خود ارزشی بود!
مارو از ترمز سمی دیگه ای آگاه کنه
یعنی همون«احساس قربانی بودن و یا مورد ظلم واقع شدن»
که این دو ترمز از عواملی هستن ک قسمت بزرگی از توان مارو برای رسیدن به اولین کلید موفقیت یعنی داشتن عزت نفس میگیره و خب وجودشون تو زندگی های ما باعث میشن بویی از عزت نفس و اعتماد به نفس داشتن،نبریم!
و بعد استاد عزیز میان با نشون دادن رابطه عزت نفس با توحید عملی به ما اگاهی هایی میدن…
یعنی همون آیاتی که استاد عباسمنش برای ما از قرآن میاوردن.
در واقع به زبون صریح خودمون خداوند در کتاب هدایتش بارها به ما پند داده که شما نع عامل خوشبختیه کس دیگه ای جز خودتون هستین!
و نع عامل بدبختیه کس دیگه جز خودت و خودت و خودت!
اصلا یه مثال از زندگی خود شخص من؛
وقتی منی که میام میگم پدرم بود که عامل مستاجر نشینیه ما شد!پدرم بود که باعث شد من به راهای خلاف پا بذارم، کار های پدرم باعث شدش که دودی بشم!
به هرکدوم از این ها ک فکر مدام لعن و نفرین میکردم.
بیشتر و بیشتر ک فکر میکردم،لعن بیشتری میکردم و به احساس بدتری میرسیدم و خب…!
نتیجش هم میشد اتفاقات بد و بدتر
در واقع انگار همه از دم مقصر بودن،من بی تقصیر!
ولی من داشتم فقطو فقط به خودم ظلم میکردم
من واقعا احساس قربانی بودن رو داشتم،به همین دلیل بود که داشتم خودم رو با عوامل بیرونی ساکت میکردم!
ولی خب خدارووشکر با آگاهی حقیقت جهان هستی که برخورد کردم و شروع کردم به پیشروی در اون.
و طبق این داستان زندگی من به گواه این کلیپ از استاد کاملا میشه یقین پیدا کرد.
خدارو شکر میکنم و
سپاس گذارم از استاد عزیز و خانوم شایسته بابت زحمات فراوانی که برای هم فرکانسی میکشن
به نام خدا سپاسگزار خداوندم که من را در مداری قرار داد که بتونم این فایل رو گوش کنم و بفهممش و سپاسگزارم از استاد به خاطر این آگاهی های بی نظیر.
یک چیز خیلی خفن که من از این فایل دریافت کردم داستان اذیت کردن دخترا توسط پسرا توی جامعه ما است این که متوجه شدم دختری که مورد اذیت و آزار یک پسر قرار میگیره یعنی خودش رو مظلوم دیده یعنی خودش باور کرده که به خاطر جنسیتی که داره باید مورد آزار قرار بگیره مظلوم باشه .خدای من کمبود عزتنفس بیداد میکنه تا حالا اینجوری بهش فکر نکرده بودم اصلاً کسی که به خداوند ایمان داره ،به منبع وصله ،عزت نفس بالایی داره ،ایمان داره که خداوند فرمانروا و صاحب اختیار همه است و قدرت بی نهایت فقط خداست اصلا توی همچین شرایط قرار نمی گیرد و اگر هم قرار گرفت خودشو مظلوم نمیبینه نمیترسه و باور نمیکنه این ناامنی که توی جامعه راجع بهش صحبت میکنن .باور نمیکنه چون جنسیتش دختره باید مورد آزار قرار بگیره .واقعاً این موضوع یه مدت ذهن من را درگیر کرده این که توی جامعه خودمون مورد آزار و اذیت قرار بگیریم فقط یک باوره. کسی مورد آزار و اذیت قرار می گیره که باور داره که میتونه مورد آزار قرار بگیره که بقیه میتونم بهش آسیب بزنند.
همیشه طرز لباس پوشیدن خانم شایسته نظر مرا جلب میکرد اما دلیلش تا الان انقدر برام واضح نبود الان متوجه شدم که ایشان عزت نفس بالایی دارند و مظلوم واقع نمیشوند اجازه نمیدن که کسی ایشان را مورد آزار و اذیت قرار بده چون به منبع وصلن.❤️خدایا شکرت دارم دیوانه میشم از این آگاهی🥺
خداوند من چقدر بخشنده هست چقدر راحت میبخشه و می آمرزه. اینطوری هم نیست که خودت و بکشی بعد ببخشدت همین که احساس پشیمونی کنی و ازش معذرت بخوای و توبه کنی میبخشدت❤️کسی که به خودش ظلم کنه بعد بفهمه بیاد توبه کنه رو میبخشه.مثل موسی…
تو اگر کار بدی کنی اگر احساس نامسبی به کسی بدی به خودت ظلم کردی. تو اگر نگران کسی باشی به خودت ظلم کردی نه اینکه مثلا چون طرف و دوس داری باید نگران بشی..تو فقط داری به خودت ظلم میکنی چرا؟چون سطح مدار خودت پایین میاد چون در مدار نگرانی و ناراحتی و ترس قرار میگیری و بعد از اونم اتفاقاتی از همین جنس و تجربه میکنی❤️چقدر ارزشمنده این اختیار و قدرت تامی که الله بهمون داده. اینکه مسئول زندگی خودمونیم و نقشی در زندگی دیگری نداریم. اینکه خداوند احساس گناه رو از ما دور میکنه و بهمون آرامش میده که تو نقشی در زندگی دیگری نداری آروم باش❤️
و مورد دیگه اینکه جهان مانند آینه عمل میکنه. هر چی بش بدی همون و دریافت میکنی سخت بگیری سخت میگیره آسون بگیری آسون میگیره 💓
پروردگارا سپاسگزار این آگاهی نابم
سپاسگزارتم بخاطر قرآن و کتاب هدایت
سپاسگزارم که من الان اینجا هستم توی مدار آگاهی.
عاشقتم
سلام خدمت همه دوستان
گوش کردن به این فایل واقعا واقعا نیاز امروزم بود.
از وقتی که اشنا شدم با استاد خیلی زندگیم تغییر کرده سلامتی ام هر روز بیشتر شده…
تا دو هفته پیش که یک مشکل پیش اومد و من نتونستم کنترلش کنم…..
چند روزی تو حال بد سپری شد و من هی سعی میکردم تا بیام بیرون از اون حال و هوا
ولی ظاهرا به نجواهای شیطان بیشتر گوش میکردم تا اینکه یکروز به یکدفعه حالم بد شد و یک سرما خوردگی شدید که تا 10 روز درگیرش بودم همین الانم که دارم این مطلب و مینویسم تازه یکم بهتر شدم.
ولی از روز اول که مریض شدم فهمیدم که خودم کردم.
خودم به نجواهای شیطان گوش کردم و این شد جوابش
حال بد
عقب افتادن از کارهای زندگی
درگیر بودن با بیماری…..
خدایا ممنونم به خاطر این فایل بینظیر….
این همه اگاهی…..
چقدر قشنگ اومده تو قران که میگه هنگامی که کار تمام شود شیطان میگه من به شما وعده دادم و من تخلف کردم و من به شما سلطه نداشتم فقط زشتی رو زیبا کردم برای شما خدا هم شما رو دعوت کرد…..
خدا شکرت به خاطر این اگاهی هااااا
ممنونم استاد عزیزم ممنونم.
سلام استاد عزیزم و مریم جان مهربان و همه دوستان همسفرم
من این فایل(ظلم به خود از دیدگاه قرآن) رو بارها گوش دادم خیلی سوالات در زمینه مسائل اعتقادی برام به وجود اومد،اینکه با توجه به آیات قرآن آیا ؛
1_زیارت قبور ائمه اطهار و توسل به ایشان شرک محسوب می شود؟
٢_روایاتی که بالای منبرها در مورد امام حسین علیه السلام و دیگر امامان گفته میشه چقدر صحت داره؟
٣_گریه برای امام حسین ثواب داره یعنی چی؟
خلاصه مطلب اینکه احساس میکنم وسط یه بیابونی هستم که نمیدونم راه کجاست و بی راه کجاست. همین اندازه میدونم که باید قرآن بخونم و طبق گفته های قرآن پیش برم.
در پناه خداوند شاد سالم ثروتمند و سعادتمند باشید.
امروز در تاریخ ۱۴۰۰/۹/۲۸ در ساعت ۱۴:۱۲ دقیقه ظهر روز دوم سفرنامه را دیدم
من از این جلسه ارزشمند چنین برداشت کردم
که اگر کسی به کسی بدی کند در واقع به خودش بدی کرده
به این دلیل که وقتی کسی مال کسی را میبره در ظاهر به مالباخته ستم کرده ولی در باطن خودش رو در مدار استرس و ترس و تشویش (از اینکه پلیس نیاد سراغش یا طرف شکایت نکنه یا همیشه مجبوره فراری باشه که پیداش نکنند یا …) میکند و نتیجه این فرکانس تجربه ی اصل یا اساس همان فرکانس در زندگیش است
یا کسی که به همسر سابقش تعدی میکنه در واقع با زورگویی به او یا پشت سرش صحبت کردن یا جلوی بقیه شخصیت او را خورد کردن داره (در کل با توجه به نازیبایی های همسر سابق) داره نازیبایی ها و درگیری های بیشتر را به زندگیش دعوت میکنه
این فهم اندک من از این فایل باارزش بود نمیدونم درست درک کردم یا نه
یه سوال هم دارم ممنون میشم دوستان جواب بدن
آیا میشه از ظلم به خود اینجور برداشت کرد که کسی که به کسی تعدی کنه یکی از مصداقهای این کار کارمایی هست که بهش برمیگرده؟
ممنون از استاد و گروه بسیار پویای ایشان چشمت دوستانی که این کامنت رو وقت گذاشتید و مطالعه کردید
سپاس
به نام خدا
درک و فهم من از احساس گناه و احساس قربانی شدن
احساس گناه و احساس قربانی شدن و مورد ظلم قرار گرفتن دوتا ترمز بسیار بسیار مهم هستن که عامل ورود بسیاری از ناخواسته ها به زندگیمون هستن
احساس گناه، احساسی بسیار خطرناک، مهلک سمی و کشنده است که نباید در این احساس بمانیم، چون قشنگ عزت نفس تو را تخریب میکند. وقتی در مورد کسی احساس گناه داری در واقع داری به خودت ظلم میکنی و مظلوم هستی، چون با این احساس بدترین وجه جهان، بدترین وجه شخصیتی ادمها، بدترین وجه اتفاقات را برانگیخته میکنی و وارد زندگیت میکنی و داری به خودت ظلم میکنی. بچه ها ما نمیتونیم تاثیری رو زندگیه ادمها بزاریم، ما نمیتونیم کسی را بدبخت یا خوشبخت کنیم، ما نمیتونیم سرنوشت کسی رو تغییر بدیم، ما نمیتونیم به کسی ظلم کنیم، مگر اینکه طرف خودش بخواد و این هم به تو ربطی نداره، اون مشکل و ضعف خودشه.
وقتی تو در مورد یه نفر اشتباه کردی و احساس گناه داری، رفتار بسیار نامناسبی را ازش خواهی دید و این تا زمانی که در احساس گناه باشی ادامه خواهد داشت و در واقع تو اینجا مظلوم هستی و خودت داری با حساس گناهت به خودت ظلم میکنی، تو باید با باورهای مناسب آرام آرام از این احساس بیایی بیرون و به احساس خوب برسی و میبینی که اون طرف هم یا رفتارش با تو خوب میشه یا اینکه از مدار تو خارج میشه.
وقتی که یه کسی به ما ظلم میکنه و ما احساس قربانی شدن و مورد ظلم قرار گرفتن داریم و متنفریم از اون شخص و نمیبخشیمش و حالمون بد میشه، ما داریم به خودمون ظلم میکنیم، ظلم بیشتری را وارد زندگیمون میکنیم، ناخواسته ها و آدمها و رفتارهای نامناسب بیشتری را وارد زندگیمون میکنیم، و این سیکل تازمانی که در این احساس هستیم ادامه پیدا میکند. بنابراین ما باید آرام آرام از این احساس بیاییم بیرون و به احساس خوب برسیم، ادمها را ببخشیم، خودمون را ببخشیم، از ناخواسته ها، از اتفاقات بد، از آدمهای نامناسب، از نازیبایی ها اعراض کنیم، بهشون توجه نکنیم، به زیبایی ها، به خواسته ها، به آدمهای خوب، رفتارهای خوب توجه کنیم و قبول کنیم که ما مسول تمامه اتفاقات زندگیمون هستیم، ما با باورها و فرکانسهامون اتفاقات زندگیمون را رقم میزنیم.
وقتی که در یک خانواده نامناسب بزرگ شدیم، خودمون را قربانی شرایط و خانوادمون ندونیم، احساس قربانی شدن و مورد ظلم واقع شدن را نداشته باشیم، هیچ کس را مسول زندگیمون ندونیم، به هیچ کس و هیچ چیز قدرت ندیم، به خانوادمون، به ادمها، به اتفاقات، به شرایط، به عوامل بیرونی قدرت ندیم، اول از همه و با تمام وجود بگیم، من مسول تمامه اتفاقات زندگیم هستم نه هیچ کس، نه خانوادم، نه جامعه، نه همسایه، نه فلان کس. بگیم من مظلوم نیستم و اجازه نمیدم کسی به من ظلم کنه، من روی خودم کارمیکنم، روی باورهام کار میکنم و آرام آرام، قدم به قدم با تکامل از این مدار نامناسب خارج میشم، میرم به مداری که آدمهای مناسب هست، رفتارهای مناسب، عشق، عزت و احترام هست، زیبایی و قشنگی است، پول و ثروت و سلامتی و خوشبختی و آرامش هست. من اشرف مخلوقاتم، من قدرت خلق زندگیمو دارم. من عزیز دردانه خداوندم
در پناه تنها قدرت جهان، شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید♥️
به نام خدا
درک و فهم و تجربیات من از این فایل🌺
بنظر من منظور از هجرت اینکه از لحاظ فرکانسی تغییرکنیم، یعنی باورهامون رو تغییر بدیم، یعنی از یه مدار نامناسب بریم به یه مدار مناسب و بالاتر. من خودم الان در شرایط بسیار نامناسب هستم، روابطم بسیار ضعیف است، درآمد ندارم و تمامه مخارجم را پدرم میدهد، سلامتی ندارم، شغل ندارم و بسیار بسیار مورد آزار و اذیت قرار میگیرم، ولی با خودم فکر میکنم که من الان اگه خونه رو ترک کنم و برم یه شهر دیگه، اوضاع تغییر که نمیکنه بدتر هم میشه چون من باورها و فرکانسهامو با خودم میبرم و هر کجای جهان برم اوضاع اینجوریه و من باید در همین جا آرام آرام خودمو تغییر بدم تا برم به مدار بالاتر و آدمهای نامناسب از زندگیم حذف بشن یا رفتارشون با من تغییر کنه و شغل داشته باشم درآمد داشته باشم سلامتی کامل بدس بیارم، روابط خوب، اعتمادبنفس عزت نفس و …..
و بعد که به شرایط خوب و ایده ال رسیدم به یه شهر دیگه مهاجرت کنم
کسانیکه منو اذیت میکنن به من ضرر و زیانی نمیرسونن، الخیر فی ما وقع، من مطمعنم که در تمامه اتفاقات زندگیم خیر بسیار عظیمی نهفته است چون من در مدار درست هستم، چون من روی باورهام کار میکنم چون من آرام آرام فرکانسهام را تغییر میدم چون من ظلم و ستمشون را قبول نمیکنم و میگم همش به نفع منه، همش سود و سود، انا لله و انا الیه راجعون، من از خداوندم و به سوی اون برمیگردم، این دنیا در مقابل ابدیت به اندازه یک پلک زدن هست، هر ستمی هم بشه این حیات یکی دو روز دنیاست، من یک موجود ابدی و فناناپذیرم، من شکست ناپذیرم، بهشت در انتظار من است، تا ابد در بهشت زندگی خواهم کرد در ناز و نعمت، بقول حضرت زینب بجز زیبایی چیزی ندیدم،
اونایی که منو آزار میدن را من رهاشون میکنم، اعراض میکنم، باهاشون جنگ نمیکنم، چون اگه جنگ کنم ، بحث کنم اونا را قویتر و ماندگارتر میکنم، چون اگه جنگ کنم، بحث کنم، هیبت و عظمتم را از دست میدم، ضعیف و ترسو میشم. من از اعمال و رفتار نادرستشون انگیزه میگیرم برای رشد و پیشرفت، برای غلبه به ترسها. تمامه تلاشمو میزارم که ازشون نترسم و به ترسهام غلبه میکنم، چون اگه بترسم قشنگ ازم سواستفاده میکنن، قشنگ تسخیرم میکنن و ازم باج گیری میکنن.
من چندین سال بود که به خاطر یک اشتباه از یه سری ادمها میترسیدم، اون روزها بدترین روزهای زندگیم بود، من ذلیل ترین آدم دنیا بودم، زندگی برام جهنم بود، زیر سلطه ترسهای واهی بودم، اسیر بودم، تمامه عزت نفس و اعتمادبنفسم را از دس داده بودم، مرده ای بیش نبودم، در قعر جهنم زندگی میکردم،
ولی از وقتی با قانون آشنا شدم زندگیم زیررو شد، آروم آروم رو خودم کار میکنم ، به ترسهام غلبه میکنم، خیلی خیلی ترسهام کمتر شده، آرامش بیشتری را تجربه میکنم، نسبت به قبل زندگی برام بهشت شده.
بچه ها از هیچ چیز نترسید، از چیزی که میترسوندتون، بهش حمله کنید، میبینید که توهمی بیش نبود، ترسها واهی ان، الکین، چرت و پرت ان
خیلی ها با این ترس بر ادمها حکومت میکنن، تمامه زندگیشون رو کنترل میکنن، رفتارهاشون را کنترل میکنن و سود میبرن، لذت میبرن، پول میسازن، برای خودشون حکومت تشکیل میدن، کمبودهای شخصییتیشون را پر میکنن، خودشون را خالی میکنن، خودشون را ارضا میکنن
اگر ما از کسی بترسیم، بهش باج بدیم، ظلم و ستم کسی را قبول کنیم، روی باورهامون کار نکنیم، فرکانس هامون را تغییر ندیم، اعراض نکنیم، کانون توجه مون را کنترل نکنیم و … ما مظلوم هستیم و به خودمون ظلم کردیم و هیچ کس نمیتونه بما ظلم کنه به غیر از خودمان و به هیچ کس هم نمیتونیم ظلم کنیم مگر اینکه طرف خودش بخواد و ظلم ما را قبول کند.
در پناه تنها قدرت جهان، شاد و سالم باشید♥️
با سلام
بنام خداوند هدایتگر
نشانه امروز من و احساس نه چندان خوب من طی چند مدتی که طی شده با نگاه کردن به این جلسه متوجه شدم که احساس گناه و قربانی شدن هستش چراکه حدود 3 سال پیش موقعیتی پیش اومد و بساز و بفروشی انجام دادم که میتونستم صاحب خانه و خودرو بشم بدون اینکه یک ریال اضافه بر ظرفیتم تسهیلات بگیرم اما به خاطر وضعیت خراب مادی اطرافیان مجبور شدم پول و درامدی که بوجود اورده بودم صرف شراکت کنم و کلی وام بگیرم و تازه کلی دیگر پول لازمه که کار را به اتمام برسانم و سرزنش نزدیکان و فشار اقساط حال و احساس من را خراب میکنند و اما منشا این اقدامات برمیگرده به باورهای شرک الود من مبنی بر اینکه من در سرنوشت دیگران موثر هستم و با این کار میتوانم مسیر دیگران را تغییر بدم .
البته قطعا این کار و اقدام من از جهاتی موثر واقع میشود که من ابتدایا زیر ساخت های مادی و فکری خودم را درست کرده باشم باز هم این اقدامات در حالتی مفید واقع میشوند که در من احساس لیاقت و احساس ارزش ایجاد کنند تا بتوانم به نزدیکان نشان بدهم که مسیر درست چه مسیری است و انها قطعا اگر در مدار باشند هدایت خواهند شد .
و نتیجه اینکه اقدامات و عملکرد ما حاصل باورهای ما هستند و باورهای ما هستند که ما را در مدار درست یا غلط قرار میدهند .
زمانی که احساسمان بد است قطعا حاصل باورهای اشتباه است که این باورها و منشا انها ممکنه در گذشته دور باشند و مهم شناسایی انها و اصلاح انهاست .
در این نشانه من متوجه شدم که یکی از باورهایی که باعث شده حال من بعداز 3 الی 4 سال مرتبا خراب بشه باور اینکه من میتوانم در سرنوشت دیگران موثر باشم هستش
و این باور باعث شده خودم را و خانواده ام را قربانی کنم و مال و اموالم را بفروشم و وام بگیرم تا دلسوزانه به دیگران کمک کنم و این باور چون به عزت نفس انسان لطمه وارد میکند باوری است صددرصد اشتباه و من باید به درجه ای برسم و به باورهایی برسم که احساسم را خوب میکنند و نتیجه انها اقداماتی است که منتهی به کمک به خود و سپس به دیگران میشود .
لذا کمک به دیگران کاری است درست منتهی زمانی که در راستای احساس خوب باشد نه اینکه سب ساز فشار مالی و در نتیجه فشار روانی گردد چون هدف لذت بردن در مسیر است و این اقدامات زمینه ساز سلب لذت هستند.
خدا شکر میکنم به خاطر هدایتش.
سلامی گرم به دوستان عزیز و استاد عزیزم امروز هم به لطف خدای روز دوم رو آغاز کردم خداروشکر من چون مدتی زیادی هست با فایلها و استاد شب ام رو روز میکنم و اینجوری بگم کل روز شب ام شده صدای استاد این فایلها رو که میشنوم خیلی خیلی نسبت به قبل مقاومت ذهنی ام کم شده و زود میپذیدم و باور میکنم چون عیناً این حرفها رو تو زندگیم تو این سه سال دیدم و درک میکنم و خداروشکر باز هم جادارم برای بهتر شدن و دارم کار میکنم روی خودم روی ورودیهام.و ماجرای امروز رو بگم خداروشکر امروز اتفاقای قشنگی برام افتاد چنتا زنگ زدن برای خرید محصولی که تو خونه داشتم و رفتم مهمونی با پسر عزیزم و اینکه حسابم و کیف پولم صفر شده بود موجودیش امروز پول به دستم رسید هر چند کم ولی گفتم خدایا شکرت باز هم میتونم بسازم و خداروشکر که این سفرنامه رو شروع کردم و دارم به تعهدی که دادم عمل میکنم که هر روز از اتفاقای قشنگی که برام رخ میده بنویسم و اینو بگم امروز هر چی توی ستاره قطبیم نوشتم برام همش انجام شد به لطف خدا ،خدایا شکر برای وجودم در این مسیر زیبا و لذت بخش در پناه خدا
بنام الله ایینه ای
روزدوم سفرنامه دور دوم
خداروسپاسگزارم بابت حضور دراین جمع صمیمی و وجود پاک استاد عزیزم و اینهمه واگاهی های ناب
پذیرفتن کامل اگاهی های این فایل تاحدودی برام دشواربود .اینکه بپذیرم کسی نمیتونه به من ظلم کنه چون خیلی وقتا درشرایطی قرار گرفتم که مستاصل شدم وخودمو قربانی دیدم و باخودم فکر میکردم خدا که عادله ،پس من قربانی ادمهای اطرافم شدم این یعنی شرک و دادن قدرت به عوامل بیرونی !مدتهاباید روی خودم کار کنم تا اینو باتمام وجود بپذیرم و طبق اون رفتار کنم.
ادما به خودشون ظلم میکنن هر کس به خودش…اگه من تو یک رابطه ای هستم و حسم خوب نیست ، فرد مقابل در سطح انرژی پایینی قرار داره و منم بخاطر عذاب وجدانم خودمو در مدار اون فرد قرار میدم در واقع به اون کمکی نکردم که هیچ حتی خودمو هم از مدار خوشبتی و ثروت دور کردم ..در یکی از فایلها استاد درمورد این مبحث صحبت کردن که اگر ماتغییر کنیم ادمای اطرافمون چی میشن و ترس از دور شدن از اونا ؛ گفتن که مانباید نگران ادمای اطرافمون باشیم چون هر کس در هرمداری هست نتیجه اعمال ورفتارخودشو میبینه ووقتی مامدارمون عوض بشه باافراد هم مدار خودمون ملاقات خواهیم داشت این کار جهان هستیه که کبوتر باکبوتر باز با باز رو رعایت میکنه.
هر کس فقط میتونه خودشو خوشبخت ویا بدبخت بکنه هیچکس مسئول دیگری نیست هیچکس بار دیگری رو بردورش نمیکشه ..اگر مابرای دیگرون غصه بخوریم یافداکاری بکنیم هم تفاوتی براشون ایجاد نمیشه ..ما از تغییر زندگی و سرنوشت افراد عاجزیم حتی به اندازه سر سوزن .. چرا؟ به این دلیل که ما ازاد افریده شده ایم هر کس با توجه به افکار و باورهایی که برای خودش توی ذهنش ایجاد کرده در دنیای خودش در حال زندگی کردن هست. من خودم خالق زندگیم ام این نکته برمیگرده به اینکه چقققدر به نقش فرکانس در زندگی ایمان داریم .فرکانس فرکانس فرکانس باور باور باور اینقدر باید اینهارو باخودم تکرار کنم که اویزه گوشم باشه چون شیطان در هر لحظه از چپ و راست بر ذهن وارد میشه و تلاش میکنه تا از راه راست منحرف بشیم.
اهدناالصراط المستقیم🙏🍀