«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 93

1867 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا زهرایی گفته:
    مدت عضویت: 1313 روز

    به نام خدا

    از کودکی همین گونه بودم عاشق سادگی، و در حالی که همه سعی داشتند به نام خداهای بلند و طولانی به کار برند من از این جمله سه لغتی استفاده میکردم و دوستش داشتم .

    امروز 22 ام دی ماه و میخوام روز شمارو حال وهوای دیروزمو بصورت خلاصه بنویسم.

    دیروز سرم خیلی شلوغ بود و اکثر تمیزکاری های خونه رو به تنهایی و با کمک همسرم انجام دادم در حالی که خواهرم همیشه تو این مواقع به مادرم وابستس و باید یک نفر کمکش کنه ..

    نمیگم اسون بود سخت بود و کار یکی دو روز، پنج روز طول کشید اما فهمیدم که میتونم به تنهایی هم کارامو انجام بدم

    این چند شب هوا بشدت سرده و حتی برف بارید من بشدت عاشق برفم برای همین با خودم گفتم این برف مثل دوست من اومده پیشم که تنها نباشم

    پریروز بود که برای اینکه به محیط جدید عادت کنم رفتم بیرون و کمی خرید کردم و دیدم که بیرون هیچ خبری نیس و ترسم کمی فروکش کرد ..

    دیروز همسرم سرکار نرفت بابت سرما و خیلی از کارهای عقب مونده خونه پیش رفت و منم از شدت تنهاییم کم شد. نکته ای که جالبه اینه ک هر وقت صدایی از بیرون میومد من میترسیدم روز اول اما بعد تصمیم گرفتم بیخیال صداها شم و حتی توپم منفجر شد بیخیال باشم بعد یادم افتاد این همون قانون اعراض کردن هست و الان دیگه از این بابت راحت شدم چون میدونم بعد هر صدایی هیچ اتفاق خاصی نمیفته . اجازه بدین بقیه حرفامو برای روز سوم تایپ کنم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4003 روز

    سلام و ارادت فراوان

    دو روز فاصله افتاد از نوشتن کامنت این جلسه ، هم به لطف خدا و یکی از درهایی که باز شده کارهایی که دستم هست بیشتره و فرصتم کمتر بوده و هم هر بار انگار دستم نمیرفت برای نوشتن

    گفتم خوب نکات فایل را بنویسم ، دوباره گوش میکردم ، دوباره نکات بیشتر و هر بار یه چیز توی ذهنم گذرا میومد

    تا اینکه امروز داشتم دوباره ( نمیدونم برای بار چندم ) فایل 174 سفر به دور آمریکا را میدیدم و گوش میدادم که این اومد به ذهنم که :

    خوب توی این جلسه دوم روز شمار تحول زندگی من ، با موضوع ظلم و ریشه یابی در قرآن بود ، قرآن را به صورت درست و درک سیستم با تکامل یاد میگیرم ! بعد ذهنم این دو روز به مدلی دیگه مشغول بود که فایل 7 نتایج دوستان اومد و دانلود کردم و دیدم که بازم قسمتی از ذهن باز میشه ، امروز داشتم فایل 174 را میدیدم بازم قسمتی از ذهن و یادآوری قانون ، دو روز پیش فایل 183 سفر به دور امریکا و نکات طلایی عزت نفس که استاد گفتند ! دیدم واقعا جدی جدی کسی که بخواد و همراه باشه ، با این سایت ( که البته ثمره و درخواست و هدایت استاد عباسمنش عزیز و گرامی و بزرگ هست ) تربیت میشه ، بزرگ میشه !

    ما از بچگی تا یه زمانی ( مثلا 15 یا 18 و… ) طبق تربیت خانواده بزرگ میشیم ! ولی باز هم به قول قرآن اینکه بخوایم راه پدران و گذشتگانمون را بریم یا انتخاب کنیم دست خودمونه ، و میتونیم بدون تفکر همون راه را بریم ، یا اینکه میتونیم با انتخاب درست در بلوغ نسبی و قابل قبول که به دست آوردیم ، تصمیم بگیریم که دوباره تربیت بشیم با آموزش های این سایت ، حالا ممکنه یه نفر در 15 سالگی دوباره شروع به تربیت میکنه و یه نفر هم در 40 سالگی !

    این موقع ها بارها به خودم خورده میگیرم که : حمید ، واقعا کم کاری ، خیلی کم کاری میکنی ، این سایت و این آموزش ها ، یعنی تمااااام چیزی که نیاز داری ، پس بهونه چیه ؟؟؟

    به قول استاد در فایل 179 سفر به دور امریکا ، با دیدن اون پسر بچه 8 ساله در حال صعود به اون قله که به قول استاد و به طنز ، استاد فقط تونستند همون دو سه متر اولش را فتح کنند ، باید بیشتر باور کنیم و یه مقداری به خودمون بیشتر فشار بیاریم ، وقتی که میبینیم این پسر با این سن داره این کار بزرگ را انجام میده

    دمتون گرم !!! واقعا در دنیا و آخرت دمتون گررررم : ))

    دم خداوند هدایتگر مهربون گرم ، که منو به این فضا هدایت کرد : )

    دم خودم گرم ، که هر چند به نظر خودم خیییییلی کم کاری کردم و بهونه آوردم ، ولی فرکانسی درستی را فرستادم که تونستم به این فضا هدایت بشم : )

    دم دوستان گرم که این همه نتایج و آگاهی هاشون را به اشتراک میزارند : )

    .

    امیدوارم بتونم این مسیر را هر روز بهتر ، با ایمان تر ، با باورهای بزرگ تر و قوی تر ، و با تکامل و سریعتر ادامه بدم ، ادامه بدم ، ادامه بدم : ) چرا که این راه مقصد نداره ، فقط لذته ، رشد میکنی ، نتیجه میگیری ، متعهد میشی برای ادامه بهتر و دوباره لذت میبری ، رشد بیشتر ، ثروت و آرامش بیشتر ، تعهد بهتر و قوی تر و ادامه ….

    در پناه الله شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فاطمه 77 گفته:
    مدت عضویت: 1417 روز

    به نام الله مهربانی ها

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم جان

    و تمام دوستان هم فرکانسی

    من روز دوم سفرنامه هستم و به خودم تعهد دادم که پیگیر سفرنامه باشم و هر روز دنبالش کنم و تمام حرف های استاد رو با جون و دل گوش کنم و درک کنم و ببرمشون تو عمق وجودم، نه یک بار بلکه همیشه اخه بحث بحث فرکانس باید مدام به موجی رو ارسال کنم پشت سر هم تا نتیجه بده باید با پشتکار پیگیر این فرکانس باشم که تا حالا خیلی برام جواب داده خیلی زیاد معجزه ازش دیدم

    خوب بگذریم

    برسیم به این فایل جذاب

    دعا کردن!! اومم دعا کردن یه فرکانس خاص شنیدن دعا و دعا کردن برای دیگران حالا منظورم چیه؟!

    شنیدن دعا :

    مثلا من یه کار خیری کردم یا در معرض شنیدن یک سری دعا های خوب از طرف یه شخصی هستم، خود این دعا های خوب یه فرکانس رو داره ارسال میکنه چون من دارم این دعا هارو میشنوم پس وارد اون فرکانس شدم و اون دعا روی من هم میتونه اثر داشته باشه یعنی حال خوب اون دعا به من میرسه، حالا اون دعا میتونه از طرف هرکسی باشه از طرف مادر یا هرکسی که ما دوستش داریم که این خودش از این جنبه که ما اون فرد رو باور داریم دعاش میتونه تو حال خوب ما تاثیر داشته باشه با این حال بازم خیلی مهمه که تو حال و هوای فرکانس اون دعا باشیم یا برعکس

    دعا کردن در حق دیگران:

    فرکانس این نوع دعا کردن خیلی خیلی بالا تر از شنیدن دعا هست حالا چرا؟ چون داره از زبون خود من گفته میشه با حال و هوای خود منه حالا چ در حق دیگران باشه چه برای خودم چه خوب باشه چه بد باشه

    پس دعا کردن و دعا شنیدن ورودی هستن ورودی هایی که روی ذهن ما تاثیر میذاره چه در جهت مثبت چه در جهت منفی

    هم برای خودمون هم برای دیگران خوب بخواییم خوب دعا کنیم چون خوبی همیشه میمونه!

    بحث استغفار!

    استغفار یک امر کاملا شخصی و درونی هست و هیچ فردی مسلما نمیتونه گناه و اشتباه کس دیگه ایی رو پاک کنه یا شفاعت کنه یا استغفار کنه براش این مشخصه و این باور که از گذشته اومده که از پیامبران یا امامان میخواستن که طلب استغفار کنن براشون به نظر من تو اون زمان به شکل دیگه ایی بوده و حالا اصلا به معنی دیگه گرفته من فکر میکنم در گذشته کسی گناهی میکرده میرفته پیش بزرگان و از اونا میخواسته که براشون طلب استغفار کنن چون اون فرد حضور اون شخص بوده و سخنان اون بزرگ یا شاید نصحیت های اون فرد میشنیده تحت تاثیر قرار می‌گرفته نمیدونم شاید هم اینجوری نبوده اما خیلی اشتباه اگر فکر کنیم که ما اشتباه کنیم بعد به امید اینکه کس دیگه ایی استغفار کنه برای ما ما اشتباهمون بخشیده میشه نه اینطور نیست واقعا و واقعا هر کسی نتیجه اعمال خودش رو میبینه کسی نمیتونه کاری کنه حتی اگر بخواد

    شما اگر دستت بسوزه و سوزش شدیدی رو توی دستت حس کنی کسی میتونه بجای تو اون سوزش رو حس کنه خوب نه مسلما این سوزش از درون خود تو هست!!

    ظلم کردن به خود و حق الناس!

    بدن انسان و روح انسان خیلی پیشرفته هست خیلی بیشتر از اون چیزی که ما فکرش رو میکنیم ما تو این دنیای فیزیکی خیلی چیزا رو نمیتونیم درک کنیم توی برنامه وجودی ما پی ریزی نشده که بتونیم درک کنیم اما توی قرآن خدا به ما راهنما داده گفته برای این بدن دنیاییت برای روحت اگر این کارا رو کنی خوبه اگر برعکس باشه داری به اونا ضرر میرسونی

    یعنی مثلا تو اگر از کسی دزدی کنی اول از همه با اون مال حروم داری ساختار روح و بدن خودت رو به هم میریزی داری یه کار اشتباه رو انجام میدی و خودتم میدونی اشتباه هست با هر توجیحی پس این ظلم هست ب خودت روحت فکرت جسمت

    شاید تو فکر کنی که مثلا با اون دزدی به اون شخص ضرر زدی اما اینجور نیست اگر اون شخص ک ازش دزدی شده توکل داشته باشه ایمان داشته باشه و بگه شاید خیری توی این کار بوده خدا براش راه باز کنه گشایش کنه حتی سودی هم ببره

    اما اگر گله و شکایت کنه شاید ماجرا جور دیگه ایی بشه

    به نظرم عجب دنیای پیچیده ایی هست

    دعا میکنم خدا واقعاا هر لحظه هر ثانیه هر دقیقه به راه راست هدایتمون کنه و دستمون رو رها نکنه

    خدایا شکرت

    ممنونم از استاد عباسمنش عزیز که ما رو تشویق به فکر کردن و تحلیل کردن میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهساه گفته:
    مدت عضویت: 1764 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و دوست داشتنی و همه دوستان عزیزم

    خدایا عاشقتم که اینقدر بزرگ و مهربونی اینقدر عادلی. مگه از این بهتر و باشکوه ترم میشه که با تمام قدرتت همه موجودات را خلق کردی و از قدرت خودت به انسان بخشیدی تا خودش زندگی خودشو در دست بگیره و هیچ قدرتی نتونه کمترین تاثیری در زندگیش بزاره .

    فقط خودش باشه و خودش و قدرت تو .

    خودش باشه و باورهای خودش تا با فرکانس هایی که به جهان ساطع میکنه دعوت کنه به زندگیش آدم ها و افراد و شرایطی که خودش دلش میخواد.

    و هیچ کدوم از بنده های دیگه هیچ تاثیری نداشته باشن.

    مگر مگر خود اون آدم با ترس هاش، بی ایمانی هاش، فراموش کردن تو فراموش کردن اصل خودش دورشدن از تو ، با در آوردن دستش از تو دستان تو اجازه بده انسان های دیگه بهش ظلم کنند بهتر بگم به خودش ظلم کنه .

    آره عاشقتم تو انقدر بزرگ و مهربونی که هیچ کس نمیتونه به من انسان ذره ای ظلم کنه فقط خودمم که به خودم ظلم میکنم اونم وقتی ازت دورم وقتی میترسم وقتی …

    خدایا عاشقتم وقتی من تو مدار درست باشه دیگه هیچ کس نمیتونه هیچ مشکل و درد سری برام ایجاد کنه . هرچی بیاد خیره ، خوشیه ، خوبیه.

    پس دیگه چه نیاز به دعای دیگری.

    هرچی هم برای بقیه دعا کنم به خودم بر میگرده چون با خوب خواستن برای بقیه با آرزوی سلامتی، خوشبختی ، ثروت کردن برای بقیه خودم به اون مدار وارد میشم و و این ها وارد زندگیم میشن .

    ولی اونا خودشون تصمیم میگیرن خودشون انتخاب میکنن چی میخوان .

    اره خدا مثل یه سیستمه یه آینه است که به من طبق فرکانسم بازخورد میده .

    این جهان کوه است و فعل ما ندا

    سوی ما آید نوا ها را صدا

    برم تو کوه هرچی داد بزنم و بگم همون بهم بر میگرده حرفای قشنگ بزنم همونو برمیگردونه و میشنوم حرفای بد بزنم هم همونا رو برمیگردونه

    آخ که این جهان چقدر قشنگ عمل میکنه

    خدایا کمکم کن با تمام وجودم این ها رو درک کنم آخه از نتایج زندگیم معلوم میشه چقدر این حرفهای استاد که کاملا قبول دارم و پذیرفتم را درک کردم.

    استاد میگه بین شنیدن، قبول کردن و درک کردن فرقه. آره من شنیدم قبول کردم برای درکش که کاملا تو تمام ابعاد زندگیم نتایجش ملموس و مشخص باشه باید خوب کارکنم.

    برای اینکه قانون مدارها را خوب درک کنیم و ببینیم واقعا واقعا فقط خودمون با فرکانس هامون وارد مدارهای خاصی میشیم و هیچ کس دیگه ای ذره ای تاثیر رو زندگیمون نداره بهترین مرجع قرآن هست.

    اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّهً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ( توبه آیه 8)

    (ای پیغمبر) تو بر آن مردم منافق خواهی طلب مغفرت بکن یا نکن، اگر هفتاد مرتبه هم بر آنها (از خدا) آمرزش طلبی خدا هرگز آنان را نخواهد بخشید، زیرا آنها (از راه فسق و سرکشی) به خدا و رسول او کافر شدند و خدا فاسقان را هرگز هدایت نخواهد کرد.

    این سیستمی بودن خداوند را نشان میدهد که اصلا اینجوری نیست که اگه پیامبر بگه فلانی را ببخش بگه باشه .

    هرکس نتیجه ی اعمال خودشو میگیره. بارها تو قرآن به پیامبر گفته شده تو استغفار کن . کسی که گناهکاره و طلب استغفار نکنه و از کس دیگه بخواد براش استغفار بخواد هیچ اتفاقی نمی افته!

    مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ( توبه آیه 113)

    پیغمبر و گرویدگان به او نباید برای مشرکان هر چند خویشان آنها باشند از خدا آمرزش طلبند بعد از آنکه آنها را اهل دوزخ شناختند.

    حتی برای آنها طلب استغفار کردن هم کار بیهوده ای هست و شخص تغییر نمیکنه.

    بازم سیستمی بودن خداوند .

    وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَهٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ ۚ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ ( توبه آیه 114)

    هم که برای پدرش (یعنی عمویش) از خدا آمرزش خواست این نبود مگر به موجب عهدی که با او کرده بود (که ایمان آورد) و چون بر او محقق شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست، که ابراهیم شخصی بسیار خداترس و بردبار بود.

    تو این آیه هم همونطور که استاد توضیح دادن حتی استغفار ابراهیم برای پدرش کارساز نیست . ابراهیم فهمید او به بت پرستی چسبیده پس ازش دور شد اعراض کرد حتی نخواست وارد مدار پدرش بشه.

    اعراض کرد باهاش بحث نکرد و… وارد مدارش نشد فقط دور شد.

    ما هر اعمالی داشته باشیم برای خودمونه

    اگه خوب بخوایم برای کسی وارد مدار خوبی ها میشیم و اگه بد وارد مدار پایین و بدی ها

    هیچ کس نمیتونه ظلمی در حق کسی بکنه

    ظلم و فقط به خودمون میکنیم

    وَمَنْ یَکْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا یَکْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿آیه 111 سوره نسا)

    و هر کس مرتکب گناهی شود، فقط به زیان خود مرتکب می شود؛ و خدا همواره دانا و حکیم است.

    حق هیچ کس خورده نمیشه . باید بزرگ ببینیم . باید ارتقا دید پیدا کنیم . زندگی ما تو این جهان نسبت به جهان آخرت به اندازه پلک زدنه .

    پس هیچ حقی از کسی ظایع نمیشه . اگه همچین دیدی داریم به خاطر محدودیت در دیدمون به جهان هستیه.

    وَمَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَهً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا (نسا آیه 112)

    و هر کس خطا یا گناهی از او سر زند و تهمت به بی‌گناهی بندد مرتکب بهتان و گناه بزرگ و آشکاری شده است.

    هر گناهی انجام بدی به گردن توست . تو مسئول اعمال خودتی نه کس دیگر تو فقط به خودت ضرر رساندی.

    وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوکَ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ ۖ وَمَا یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْءٍ ۚ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ ۚ وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیمًا ( آیه 113 نسا)

    و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود گروهی از آنان (دشمنان اسلام) همت بر آن گماشته بودند که تو را از راه صواب دور سازند، حال آنکه آنها خود را از راه حق و صواب دور ساخته و به تو هیچ زیانی نتوانند رسانید و خدا به تو این کتاب (قرآن مجید) و (مقام) حکمت (و نبوت) را عطا کرده و آنچه را که نمی‌دانستی به تو بیاموخت، و خدا را با تو لطف عظیم و عنایت بی‌اندازه است.

    اونا خودشون را گمراه کردند چون تو وصل الله هستی چون به منبع وصلی چون در مدار اونها نیستی با اونها بحث نکردی و وارد مدارشون نشدی

    نمیتونن هیچ زیانی بهت برسونن.

    واااو عالیه کلی باور عالی میشه از این چند تا آیه ساخت.

    وقتی ما به منبع به الله به رب به پروردگار جهان هستی وصلیم هیچ قدرتی ، هیچ کسی ، هیچ وقت نمیتونه آسیبی بهمون بزنه!

    باهاشون بحث نکردی ! آره هرچی حرف بزنی بحث کنی دعوا کنی بجنگی که مثلا مشکلی را حل کنی یا کار مثبتی کنی نمیشه که نمیشه بدتر وارد مدار اونها میشی !!!!

    ظلم فقط به خود هست.

    اگه هرجا ظلمی بود و مظلومی یعنی اون فرد خودش با ترسهاش با بی ایمانیش اون ظالم را بهش قدرت داده .

    بازم میرسیم به اینکه خودش به خودش ظلم کرده.

    کلمه حق الناس به معنی اینکه ما بتونیم حق کسی را ضایع کنیم از مسیر خودش دور کنیم سرنوشتش را عوض کنیم اصلا وجود نداره.

    اگه ظلمی باشه کسی که در مدار درسته خدا یه راهی را براش پیدا میکنه پس نه بهش ظلم شده نه مسیر زندگیش عوض میشه نه هیچ اتفاق بد دیگه ای را تجربه میکنه. هرچی براش پیش بیاد خیر و خوبیه . حتی اون افرادی که میخوان بهش ضربه ای برسونن باعث خیر تو زندگیش هم میشن.

    البته که نباید آگاهانه به کسی هم ظلم کنیم یا مورد آزار قرارش بدیم با این فکر که کسی نمیتونه به کسی ظلم کنه.

    وقتی بترسیم که کس دیگه ای میتونه مشکل ساز بشه اونوقت اون شخص حالا هرکی میخواد باشه میتونه کنترلمون کنه و واقعا دردسر بشه و ظلم کنه.

    باور بسازم——–> تنها فرمانروای جهان هستی رب پس نمیترسم .

    ظلم فقط و فقط به خود هست.

    وقتی موسی مرتکب اون کار میشه میگه خدایا من به خودم ظلم کردم !

    نمیگه به اون انسان ظلم کردم.

    قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (قصص آیه 16)

    (آن‌گاه موسی) گفت: ای خدا، من بر خویش ستم کردم تو از من در گذر، خدا هم از او در گذشت که اوست بسیار آمرزنده و مهربان.

    پس ما نمیتونیم کسی را راهشو عوض کنیم .

    اگه ما در مدار درست باشیم هیچ کس نمیتونه سرنوشت و زندگی ما رو عوض کنه.

    ما با افکار و باورهامون در مدار درست میتونیم باشیم.

    اگه باورهای مشکل دار داشته باشیم وارد مدار ناراحتی و مشکلات بلا میشیم خودمون میریم جایی که بالا هست.

    ولی اگه باورهای خوب و درست داشته باشیم وارد مدار خوبی ها ، عشق ، روابط عالی، ثروت و سلامتی میشیم و میریم جایی که خوبی هست پس اونجا کسی نمیتونه ذره ای تاثیر بد بزاره رومون.

    ما فقط میتونیم خودمون را خوشبخت یا بد بخت کنیم. به هیچ کس دیگه نمیتونیم ذره ای ستم برسونیم .

    إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ ۖ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا ۚ فَأُولَٰئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِیرًا ( نسا آیه 97)

    آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بوده‌اند می‌گیرند، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است.

    در این آیه هم خیلی قشنگ فرشته ها به انسانی که میگه ما مستضعف بودیم و مورد ظلم قرار گرفتیم میگن چرا حرکت نکردی چرا مهاجرت نکردی چرا اجازه دادی بهت ستم بشه اصلا چرا در مدار ظلم قرار گرفتی . بدون انجا اوضاع خیلی بدتره.

    پس من اگه به خدا ایمان داشته باشم اگه میدونم رزقمو خدا میده پس نمیترسم از هیچ چیز و هیچ قدرتی حساب نمیبرم حرکت میکنم. اگه شرایطم بده میرم جایی که شرایط بهتره . وقتی رب پروردگار جهان هستی رب منه پس نه ترسی دارم و نه غمی.

    این جهان جهان فرکانسیه

    جهانی بر پایه مدار و فرکانس .

    هرکس مسئول اعمال و رفتار خودشه .

    کسی مسئول افکار و فرکانس ما نیست.

    إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَٰکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ( یونس آیه 44)

    خدا هرگز به مردم ستم نمی‌کند ولی مردم خود در حق خویش ستم می‌کنند.

    خدایا عاشقتم شکرت به خاطر قوانین ثابتت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    پونه زرگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1704 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم جان سلام به تک تک دوستان هم فرکانسی عزیزم

    امروز که روز دوم سفرنامه رو باز کردم دیدم مطلب امروز ،ظلم به هوده از دیدگاه قرآن.در حالیکه تصمیم گرفتم تمام فایلهای سفرنامه رو مو به مو گوش بدم و تمرین ها رو انجام بدم،با خودم گفتم بی خیال این مطلب بشم برم فایل بعدی،ولی دیدم نه .تصمیم گرفتم گوش کنم ،یه بار گوش دادم،خوب طبق آموزش های استاد عشق،یه دریافت هوایی از قبل در مورد ظلم به خود پیدا کردم ولی وقتی متن این فایل رو گوش کردم تازه متوجه دو ترمز بسیار مهم احساس گناه( که دیروز هم روش کار کردم و به ترمز هوایی تو وجود خودم پی بردم که دلم میخواست از شوق پرواز کنم،ترمز هوایی که سالهاست مخفی شده در اعماق وجودم و من نمیدیدمش،) و نکته بعدی و ترمزی که امروز روش زوم کردم و اون احساس قربانی بودنه،که توجیهی شده برای من که بابا وضع مملکت اینه،ثبات نیست،معلوم نیست چی میشه و خیلی اما و اگر های دیگه .دیدم با همه ی این توجیه ها نمی‌خوام مسئولیت مسائل زندگیم رو بپذیرم،دیدم مدتیه مثل بقیه ی آدمها دارم فکر میکنم فقط ویس گوش میدم و عمل نمیکنم.یادم رفته جهان یه سیستمه.هنر اینه به دانسته هام عمل کنم ،حالا که باور دارم خداوند یه سیستمه و به باورهای من پاسخ میده،حالا که با طی کردن تکاملم به این درک رسیدم وقت عمل کردنه نه حرف مفت زدن .واقعا تصمیم گرفتم با جهاد اکبری به کنترل ذهنم بپردازم مراقب ورودی هام باشم،دست از حس قربانی بودن بردارم چرا که من خالق زندگی خودمم هستم

    خدا رو شکر برای درک بهتر این فایل ارزشمند

    از خدا می‌خوام من و هدایت کنه به صراط مستقیم،راه کسانی که به اونها نعمت داده میشه به شرط ایمان و باور درست

    خدایا شکرت،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سهراب سهرابی گفته:
    مدت عضویت: 1559 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد من..

    می‌خوام از گذشته ام بگم که چه روزهای پر فراز و نشیبی داشتم اولینش اینکه اینقدر احساس کم ارزشی داشتم که هرچی میگفتن فقط چشم میگفتم خودم حقیر می‌دیدم

    اصلا خودم نمی‌دیدم چشمم به دست دیگران بود ،

    روابط که چه عرض کنم نوکری بود

    کمک کردن رو هم بلد نبودم

    چقدر دلسوزی میکردم

    حتی وقتی با سایت استاد آشنا شدم و فایل های رایگان استفاده میکردم

    بازهم داشتم همون‌جوری ادامه میدادم تا اینکه به قول استاد چک لگد جهان قشنگ بهم خورد و با پوست استخوانم خواستم تغییر کنم خدا راه رو نشونم داد و اون سهراب یک سال پیش مرده یه سهراب که داره از زندگیش داره بی‌نهایت لذت میبره و هنوز به یه درصد از آموزه های استاد اوجور که شایسته ست عمل نکرده من فقط از لحاظ مالی رشد نکردم بقیه ش بینظیره و دارم روش خودم کار میکنم امروزم استعفامو نوشتم بدم ریسم برم تو شغل مورد علاقم

    و درمورد قرآن بگم که همیشه بامنه

    دارم درکش میکنم فهمیدم من هیچکس رو نمیتونم تغییر بدم امروز به خودم قول دادم آموزه های استاد رو برای خودم نگه دارم و کاری به هیچ کس نداشته باشم آخه قبلش یه حرفی میزدن جواب میدادم بهشون الان دیگه نه یه لبخند تحویلشون میدم و آرزوی هدایت براشون میکنم تو دلم البته امروز تصمیم گرفتم این کارو کنم و و شروع کردم حتی میخواستم خواهرمو بیارم تو این راه که فهمیدم اون تو مسیر اگه باشه خودش به یه طریقی میاد

    با شناخت قرآن دیگه باهاش انس گرفتم همه چیرو از توش در میارم

    همیشه حرف یکی از بچه های سایتو میزنم به خودم (اومدم میلیارد شوم عاشق کوی ت شدم )،پدر مادرم خودشونو کشتن که من نماز بخونم قرآن بخونم هیچوقت نتونستنو از بس میگفتن از شهر دهاتمون فرار کردم.

    حالا یه نفر با عشق از قرآن حرف زد و من رو هوا گرفتمش به دلم نشست اصلا بدون هیچ نگاه تعصبی بهم گفت راه اینه میخوای بیا میخوای نیا هیچ اجباری نیست وقتی بدون تعصب و پاک کردم تمام آن چیزی که شنیده بودم و بعد باز کردم قرآن رو پرده ها کنار رفت یکم و البته تکاملی دارم بهتر میفهمم کتاب خدا را

    یه دنیا ممنونم من سه نفر رو همیشه دعا میکنم( نویسنده کتاب معجزه سپاسگزاری کسی که کتاب رو اولین‌بار آورد تو اتاقم و من ورق زدم و استاد که تکمیل کرد جاهای خالی رو)

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    علیرضا اقدم گفته:
    مدت عضویت: 1301 روز

    سلام خدمت دوستان و استاد عزیز

    در ایه ٩٧ سوره نساء که در این ویدیو درباره ان صحبت شد که میگوید مگرزمین خدا فراخ نبود که مهاجرت کنیدسراوجایگاه اینان دوزخ است در ایه بعد یعنی ٩٨ میگوید به جز مردان و زنان و کودکان مستضعف که نه چاره ای دارند و نه راهی که استاد اینجا رو توضیح ندادن و بنده به تعارض برخوردم مگر قوانین استثنا دارند لطفااز کسانی که این تعارض برایشان حل شده بنده رو هم اگاه بفرمایند تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1005 روز

    به نام خدا وند هدایتگرم

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جان نازنین و دوستان گلم

    روز 43

    ظلم به خود از دیدگاه قرآن

    وقتی دیدم فایل امروز ظلم به خود هست گفتم بی دلیل نیس که این فایل دوبار انتخاب شده تو این سفرنامه

    وقتی یکم تو سفرنامه جلو رفتیم و هی درک بیشتر شد نشانه ی یک روز کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم بود با دقت بیشتری این کتاب رو خوندم خیلی نسبت به این دیدگاه که به خدا به چشم سیستمی نگاه کنیم که قوانینی داره که تغییرنمیده این قوانینش رو و کسی نمیتونه این قوانین رو فریب بده عوض شد البته هنوزم نمیتونم بگم صد درصد این دیدگاه رو عوض کردم ولی وقتی برای بار چندم این فایل رو گوش کردم دیدم چقدر بهتر میفهمم حرفایی استاد رو

    دو تا ترمز مهمی که بخش عظیمی از عزت نفس رو تخریب می‌کنه همین احساس گناه و احساس قربانی بودن هست و مورد ظلم قرار گرفتن

    من وقتی بچه بودم مدام از طرف خانواده میگفتن تو چون بچه اولی خیلی در حقت ظلم شده تو خیلی مظلومی و ….. منم باورم شده بود و وقتی ازدواج کردم هم این پروسه تکرار شد و دیگه مهر تایید میخورد که من مورد ظلم واقع شدم برای همین ساختن این باور یکم برام سخته منی که سی سال با روند اشتباه رفتم نمیتونم یه شبه درست شم پس با درک تکامل ادامه میدم این مسیر باید هر روز این باور ناب رو که هیچ‌کس نمیتونه به کسی ظلم کنه رو در خودم بسازم

    اونی که خدا رو باور داره خدا براش راهگشاست و راهی رو پیدا می‌کنه

    این دو تا ترمز راه الهامات رو به روی ما بسته

    انرژی ما رو هددر میده

    عزت نفسمون رو که پایه ی هر موفقیتی تخریب می‌کنه و احساس لیاقت رو در من از بین برده

    اتصال منو با خدا قطع کرده

    و تا وقتی من ریشه این ترمز رو‌نخشکونم روند همینی که هست

    من فقط میتونم خودمو خوشبخت یا بدبخت کنم

    من حتی وقتا وارد این مسیر شده بودم احساس گناه میکردم که چرا من این چیزا رو بدونم و دیگران ندونن بزار بهشون بگم ولی وقتی جلوتر رفتم و استاد گفتن هر کسی هدایت بخواد خدا کمک می‌کنه وقتی به روند هدایت شدم خودم نگاه کردم به احساس بهتری رسیدم

    من قرآن رو شروع به خوندن کردم اوایلش هیچی نمی‌فهمیدم ولی وقتی نگاه سیستمی به خدا داشتم بهتر میتونم درک کنم و هی که جلو تر میرم خدا بهم میگه چه جوری بخونم که به احساس خوب برسم هر جا رو متوجه نمیشم رد میکنم و ایمان دارم خدا در وقت مناسبش هدایتم می‌کنه هر بار قرآن رو میخونم بیشتر به حرفهای استاد ایمان میارم و‌توی‌ زندگیم مرور میکنم میبینم بله قانون چقدر خوب جواب داده

    برای اینکه من توی این احساس قربانی شدن نمونم باید این باور رو برای خودم بسازم که

    هر کسی نتیجه ی اعمال خودش رو میگیره

    هیچ کس نمیتونه سرنوشت کسی رو تغییر بده

    کسی که به منبع وصله هیچ کس نمیتونه بهش زیانی بزنه بلکه اون که به موفقیت اونم کمک کنه

    من اگر اشتباهی کنم به خودم ظلم کردم

    خدا بین من و خودش واسطه ای قرار نداده خودم باید بخاطر اشتباهاتی ازش آمرزش بخرم

    کسی که به خدا ایمان نداره بهش ظلم میشه

    خدایا شکرتتت بابت اینهمه آگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1182 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    روز43 سفرنامه

    ظلم به خود از دیدگاه قرآن

    در طی سفرنامه این بار دوم هست که این فایل رو میبینم و کامنتهاشو میخونم.

    هنوز سراغ کامنتی که دفعه ی اول زیر این فایل گذاشتم نرفتم تا بعد از این کامنت برم و تکاملم رو مشاهده کنم.

    هر باری که میگذره انگار راحتتر میتونم قرآن رو بپذیرم و از دیدگاه سیستمی و فرکانسی بهش نگاه کنم با اینکه هنوز من سراغ قران نرفتم و میخوام در مدارش که قرار گرفتم برم سراغش.

    ولی تا قبل از این سفرنامه هربار استاد میگفت که برید قران رو مطالعه کنید و من میرفتم سراغ قران خیلی حس و حالم بد میشد و قیافه ام در هم میشد چون که در مدار نبودم فقط به آیه های عذاب برمیخوردم و هربار خدارو به شدت خشمگین میدیدم.

    چون من همیشه ته دلم دوست داشتم اینجوری باور کنم که خدا اینقدررر مهربونه که همه رو میبخشه هرکسی هرگناهی که کرده باشه میبخشه حتی گناه خیلی بزرگ.ولی وقتی قران رو میخوندم و جدیت خدارو میدیدم که چقدررر صریح درمورد عذاب و جهنم گفته ترس کل وجودمو میگرفت و قرانو میذاشتم کنار.

    به خاطر همین وقتی استاد اولین بار که گفتن برید خودتون قرانو مطالعه کنید من تمام جزئیات رو نمیگم خیلی ناراحت شدم .با خودم میگفتم کاش استاد جزئیات قران رو به ما میگفت چون که استاد به قدری شیرین و آرامش بخش معنی یه آیه رو میخوندن که من عاشق خدا میشدم و غرق در آرامش و حال خوب ولی به محض اینکه خودم میرفتم سراغ قران بازهم فقط با آیه های عذاب مواجه میشدم و قلبم منقبض میشد و دوباره قرانو میبستم.من نمیتونستم با قران انس بگیرم چون دلم نمیخواست به دید یک سیستم به خداوند نگاه کنم .خیلی میترسیدم از اینکه اون خدای مهربون و دلسوزی که تو باورام بود رو با یه خدای جدی و سیستمی عوضش کنم.

    ولی اصلا متوجه نبودم که همین پاشنه ی آشیلی شده بود برای من تا نتونم در مدار قرار بگیرم و هربار که قران رو باز میکردم آیه های عذاب رو میدیدم و غمگین میشدم.ولی از زمانی که تصمیم گرفتم که خدارو همونجوری که هست بشناسم نه اونجوری که دلم میخواد باشه و پذیرفتم که خدا با کسی که مشرکه و در شرکش اصرار میورزه هیچ گونه احساس دلسوزی ای نداره و از زمانی که پذیرفتم که دیگه نباید احساس قربانی بودن بکنم که خدا دلش برام بسوزه انگار درها داره برام باز میشه.هنوز ننشستم قران رو جدی شروع کنم ولی چندباری که دنبال فهمیدن معنی یه سری آیه ها بودم و رفتم خوندم تازه فهمیدم که استاد اینهمه مدت چی میگفت که خودتون برید قران رو بخونید منتظر نباشید یکی قرانو کامل براتون تفسیر کنه در صورتی من قبلا دوست داشتم استاد این کارو برامون بکنه.

    چقدر دیدم نسبت به خداوند و قران عوض شده شکر خدای مهربان.

    بازهم میگم هنوز قران رو به طور جدی شروع نکردم ولی ترسهام کاملا ریخته در مورد آیه های عذاب.

    سپاسگذارم استاد مهربانم

    سپاسگذارم یکتای مقتدر و مهربانم

    سپاسگذارم مریم عزیز و بی نظیرم که بهترین الگو برای من هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2977 روز

    بنام الله

    روز شمارتحول زندگی من فصل اول روز دوم

    سلام به استاد عزیزم ومریم بانو ودوستان گلم خدا رو شکر که به من این توفیق را داد قدمی در راستای عمل به تعهدم بردارم تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا بازتاب باورها و فرکانس های خودمان است هر دعای خیری که بکنیم به خودمان برمیگرده واین یه قانونه ،اگر برا زن وشوهری آرزوی خوشبختی کنی خودت خوشبخت میشی اگر برای بیماری دعا کنید سلامت باشه خودتون سالم تر میشین وممکن هست برای آنها فایده ای نداشته باشه وهرکسی که بدی کنه خودش بدی میبینه خداوند در قرآن میفرماید آنهاییکه مسخره میکنند مومنانی که صدقه میدهند خداوند آنها را مسخره میکند به این معنا که آینه اعمالشان برایشان بوجود میآید وسیستم به افکار واعمال شما پاسخ میدهد

    سیستمی بودن خداوند یعنی اینکه هرفرکانسی ارسال کنی اتفاقاتی براساس فرکانسهای خودت را تجربه میکنی این جهان کوه هست و فعل ما ندا

    سوی ما آید نداها را صدا وهرکسی که ایمان نداشته باشه آتش دوزخ گرفتار میشه وکسی نمیتواند برا کسی طلب استغفار کند حتی پیامبر

    از آنها که به خود خیانت میکننددوری کن آنها اعمال ناشایست خود را پنهان میدارنداما از خدا چیزی پنهان نمی ماند آنها که مرتکب خطایی میشوند به خودشان ستم میکنند واگر از خداطلب آمرزش کنند خداوند آمرزنده است وخداوند به پیامبر میگه از آنها که مشرک هستند چون در مدار غلط اند قلبشون بسته شده ودرکشون درست نیست از آنها دوری کن خداوند هرگز آنها را نمیبخشد زیرا خداوند فاسقان راهدایت نمیکند

    حق الناس در قرآن وجود ندارد واین به معنا نیست که اگر کسی را اذیت کنیم بگیم مشکلی نداره ولی درآن دنیا باید جوابگو باشد

    اگر معنی حق الناس این باشد که ما حقی را از کسی ضایع کنیم تونستیم مسیر زندگی اورا عوض کنیم به هیچ عنوان نه در قرآن نه در جهان هستی وجود ندارد

    تنها فرمانروای قدرتمند جهان خدا وند است اگر این باور را داشته باشیم دیگه از کسی نمیترسیم وباور داریم کسی نمیتونه به ما آسیبی برسانه

    وقتی هنگام مرگ که برسه .فرشتگان میپرسند که بنده ی خدا در دنیا چطور زندگی کردی ؟

    اگر بگویند ما بسیار مستضعف بودیم فرشتگان می گویند وای بر شما مگر زمین خداوند گسترده نبود چرامهاجرت نکردید والان سرنوشت بدتری دارید

    در روز قیامت شیطان هم مسئولیت خطای مارا عهده دار نمیشه ومیگوید خداوند به شما وعده راست دادو من هم ،من تخلف کردم ولی بر شما سلطه ای نداشتم فقط دعوتتون کردم به گناه وشما پذیرفتید بنا براین مرا ملامت نکنید خودتان را ملامت کنیدوکسی که به شیطان قدرت دهدشرک میورزد به خدا

    استاد بی نهایت از شما سپاسگزارم

    در پناه حق شاد وسلامت وسعادت مند وثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: