«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 95
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای راه گشا ، به نام تنها فرمانروای جهان الله مهربان
سلام خدمت همه ی عزیزای دل ، امیدوارم که بهترین ها قسمت لحظه هاتون باشه .
من دوست دارم یهویی بنویسم :
یکی از جالب ترین قضایای این کامنت ها و فایل ها همین نوشتن هاست ، دوستان سعی کنین بدون اینکه نظر دیگران و بخونین ، فقط شروع کنین به نوشتن ، واااای واقعا شگفتی در نوشتن پیش میاد ، آدم ها چه نگاه های متفاوتی دارن به تک تک ماجراهای این روزگار …
اون که باور داره خزائن آسمان و زمین دست ربّش هست ، چه نیازی داره به کسی ؟؟
شما کاری نمیتونی براش بکنی؟
نه میتونی از هدایت باز داریش کنی ،
نه میتونی گمراهش کنی ،
کسی که توی مسیر درست و صحیح قرار میگیره و میره جلو نه شتابی بزای رسیدن داره و نه خسته و گمراه میشه ،
اگر هم خسته بشه موقتیه که خیلی زود به مسیر اصلی و درستش برمیگرده ،
و چه خوب بازگشتیه اون بازگشت هم انگیزه بیشتری داره هم شور و شوق ادامه دادن ،
کسی نمیدونه درون منِ خسته دل چه میگذرد ،
کسی نمیدونه چه احساس خوبی دارم از این مسیر ،
چه الهامای قشنگی میشنوم و چقدر با پروردگارم حرف میزنم ،
دارم تمام سعیمو میکنم که فقط از خدای بزرگم بترسم ،تمام قدرت جهان و بدم دست خودت ای مهربان ، ترس که میگم منظور این که من میترسم از مسیرت خارج بشم خدای من ،نه اینکه خداوند ترسناک باشه .
وای خدای من چقدر با نگرانی ،با ترس با نا امیدی به خودم ظلم کردم ،خدایا منم ببخش
من این جمله رو هروز میگم که حضرت علی ع گفتند بعد از نماز این ذکرو بگین :
اِنّی ظَلَمْتُ و النَفْسی خدایا من به خودم ظلم کردم ،منظور همون ظلمی که استاد توضیح میدند در موردش …
در مورد راسخون فی العلم ، من باید رسوخ کنم در علم مثل انسان های آزاد و رها مثل کسانی که کسی نبود راهنماییشون کنه ،من خودم باید دنبال حقیقت بگردم ،
مثل استاد الهی قمشه ای که گفتن یبار بدون هیچ دین و آیینی قرآن و بخون و بدون اینکه چیزی و قبول داشته باشی ببین چه اتفاقی میفته .
خیلی این فایل خوب بود ، شاید دفعه سومش که گوش کنم یکم از تعجب کردنم کمتر بشه ، یکم رها تر بشم ، کلمه به کلمش مثل کلمه به کلمه قران جای فکرکردن داره ،
من همیشه به خودم میگفتم برم کلاس تفسیر قرآن چون همیشه از مباحثش خوشم میومد اما الان تصمیمم عوض شد و متوجه شدم که خودم باید درک کنم همه چیزو ،خودم باید برم دنبالش و از دانایان سوال کنم ، چون هرآدمی روی زمین وقتی کتابی نوشته ،مقاله ای نوشته سخنرانی کرده خودش بهش رسیده از نگاه خودش ،
من یا شاید تو شایدم همه ی ما که داخل این سایت هستیم از نگاه خودمون حرف هایی برای گفتن داشته باشیم و قطعا حرف های تازه ای از قرآن خارج میکنیم …
پس بریم بیشتر بخونیمش بریم بیشتر راجع بهش بدونیم …
فکرکنیم که از فکرکردن به جاهای خوبی میرسیم…
در پناه خدای بزرگ و عزیز و قدرتمند باشید …
سلام
روز 43
برای من این فایل از بهترین فایلها بوده البته هر فایل برای زمانیم بهترین بوده و خداروشکر تقریبا هر فایلی رو هروقت تو تب و تابش بودم بهم رسیده خداجونم و استاد ممنونم ازتون
ینی انقد که این فایل به من ِآرامش و رهایی داد که واقعا به توحیدیت و یکتایی و قدرت و منش خدا دلم قرص و محکم شد و فهمسدم که چقدر خودمم که مسئول زندگی خودمم و واقعا حالم و احساسم و خوشحالی و سپاسگزاریم خیلی بهتر که بگم واقعا در طول عمرم بینظیر هست واقعا این چند وقت عمرم اگه رنگ بگیره سبز و سفید. و رنگهای ملایم و آرامش هست خداجونم شکرت
استاد ممنونم
سلام بر استاد مهربان
تا دیروز فکر می کردم که باید در حق دیگران دعا کنم و از ترس اینکه نباید در مورد خودم دعا کنم و این زشت و عیب است
اما اکنون با صحبت های استاد این را درک کردم که دعا کردن در حق دیگران کاملا برای خودم است چرا که هرکس باور و ایمان خودش را دارد
نکته زیبایی که استاد فرمودند این بود که سیستم این جهان ثابت است و هرکس نتیجه رفتار و اعمال خودش را می گیرد و حتی اگر پیامبر هم برای آن فرد استغفار کند باز سیستم جواب دعای پیامبر را نمی دهد
طلب آمرزش کردن برای کسی که در مدار نیست هیچ فایده ای ندارد
خدا می فرماید از من طلب آمرزش کن
این یعنی تنها خدا در این جهان مرکز و منبع قدرت است
یادم باشد که فقط این دنیا نیست بلکه دنیای دیگری هم است و وجود دارد
نکته
وقتی من مرتکب گناهی می شوم فقط به خودم ظلم کرده ام و نه دیگری
وقتی من به کسی ظلم کنم فقط به خودم ظلم کرده ام و نه به دیگری
دوری کردن از مشرکان و احراز کردن از بدی ها
این هم نکته عالی دیگری بود که در این فایل یاد گرفتم
باور من است که برای من کار انجام می دهد پس هیچ کس نمی تواند در زندگی من تغییر و خللی ایجاد کند
کسی که در مدار و فرکانس من نباشد هرکاری که من انجام بدهم باز بی فایده است چرا که او باور و ذهنیت خود دارد
بی تعصب بودن نسبت به موضوعی
بحث و گله نکردن
همه اینها نکته هایی است که در این جهان و در قانون این سیستم بسیار مهم است
حالا می فهمم که این فقط خودم هستم که به خودم ظلم می کنم و دیگران هیچ نقشی در حال خوب و بد من ندارند هرچه است از خودم است و از درون و ذهنیت من است
باورهای من است که زندگی امروز و فردای من را می سازد
در فردای قیامت حتی شیطان هم از کار خودش سرباز می زند و این بدان معنی است که همه ما مسئول اعمال و رفتار خودمان است
شرک ورزیدن و برای خداوند شریک قایل شدن بسیار سخت است و این گناهی است که خداوند هرگز آن را نمی بخشد
واقعا گوش دادن این فایل ها بارهای بار بسیار ارزشمند است
ممنونم استاد عزیز
ممنونم از خدای خوب خودم
سپاسگذارم از خدای این جهان هستی
سپاس از خدای فراوانی ها
برگی از روزشمار تحول زندگی ام، روز دوم
بسم الله النّور
سلام استاد عباس منش عزیز و سلام مریم بانو
اول از همه خدارو هزاران مرتبه شاکرم که به روز دوم سفرنامه اومدم و علیرقم حجم زیاد کارم دارم تمرین امروز رو انجام میدم .
هر کسی نتیجه ی اعمال خودش رو میگیره ، اگر خوبی کرده باشه خودش رو در مدار خوبی ها قرار میده که به نظر من، هم مدار انجام خوبی ها رو داریم و هم مدار دریافت خوبی ها. هر چه بیشتر تو مسیر انجام خوبی ها قدم برداریم و مخصوصاً اگه مستمر باشه جهان از ما فرکانسی دریافت می کنه که بازتابش، افزایش زمینه ی انجام خوبی های بیشتر هست و نتیجه ی دیگه ی این فرکانس هم، جذب بیشتر خوبی از افراد و جهان پیرامون هست. انجام بدی ها هم همین روال رو داره ، اگر شخص به طور مستمر یک بدی و یا بدی هایی رو مرتکب شده باشه ، در واقع فرکانس منفی به جهان ارسال کرده و و اگر در ارسال این فرکانس استمرار ورزیده باشه پس خودش رو در مدار دریافت بدی های بیشتری از افراد و یا محیط پیرامونش قرار داده و یا حتی خودش رو در مدار فرصت انجام بدی های بیشتر قرار میده. اینکه ما دائماً در حال ارسال فرکانس هستیم شکی درش نیست و یقیناً اگر بازتاب فرکانسی جهان فراخور آنچه که ما ارسال کردیم نباشه به دور از عدالته! تصور کنیم اگر بازتاب جهان مثل یک تاسِ بازی ، شانسی بود ! آیا عادلانه بود که شخصی با اینکه آنچه از پیش فرستاده بود جز ظلم و فسق نبوده، حالا مثلاً بازتاب فرکانسی که جهان به اعمالش میده خیلی یهویی و شانسی بهشت باشه! و یا اگر قرار بود فقط با استغفاری که طلب پیامبر برای دیگران بوده بازتاب فرکانسی تغییر کنه باز هم خلاف عدالته! داستان هدایت هم همینه ! حتی هدایت خداوند هم شانسی و یا حتی اجباری نیست وقتی انسان بر خلاف مسیر هدایت حرکت کرده باشه خودش رو از مدار هدایت خارج می کنه و جالب اینجاست که درست لحظه ای که بنده ، طالب هدایت بشه خداوند اسبابش رو فراهم میکنه و هر چه طلب هدایت از جانب بنده بیشتر و بیشتر بشه جوشش هدایت الله یکتا هم بیشتر و بیشتر میشه . و در واقع خواست خود بنده ، او رو در مدار دریافت هدایت قرار میده و برای همین بارها خداوند فرموده که فاسقان و ظالمان و منافقان و … مشمول هدایت نیستند که اگر غیر ازین بود به دور از عدالت بود.
امیدوارم که تونسته باشم درکی که داشتم رو به درستی انتقال بدم.
این فایل و هررررر بار شنیدن این فایل،این ذهنیت که من خودم هستم که زندگی ام رو می سازم رو برام پر رنگ تر و پر رنگ تر می کنه .
خداوند رو شاکرم که من رو به این مسیر زیبا هدایت کرد و هر لحظه و هر لحظه زندگیم داره به زندگی دلخواهم شبیه تر و شبیه تر میشه
خدا حفطت کنه استاد جان
پیش به سوی بهتر زیستن و پیش به سوی روز سوم سفرنامه
اللّهم ثبّت اقدامنا
ظلم به خود از نگاه قرآن
روز دوم چله سفرنامه من
کجاها من به خودم ظلم کردم ؟
زمانی که دیگران رو مسخره کردم حتی در ذهنم
زمانی که قضاوت کردم حتی در ذهنم
زمانی که غیبت کردم حتی در ذهنم
آیا برای اون افراد ضرری وارد شد ؟
نه تمام ضررها به من خورد ، حال بد از غیبت کردن حتی خانوادم حتی با خواهر برادرام که از پدرم یا مادرم ایراد میگرفتیم میگفتم احساس عذاب وجدان میکنم که پشت سرشون حرف میزنم و الان متوجه میشم که احساس بد که نتیجه ش اتفاقات بد بود برای خود من .
از وقتی که خودمو مسول زندگیم و تمام اتفاقات میدونم رها و آروم شدم . حالم بد نمیشه اگر کسی بهم بدی کنه چون نتیجه اعمال خودم بهم برمیگرده . پس تو زندگی از مقصر دونستن پدر و مادر دست برداشتم و وقتم و افکارمو میزارم روی رشد خودم و چقدر زندگی برام قشنگتر و پرمعنا شده . الان معنی زندگی و اومدن به این دنیارو میدونم
الان معنی با خداباش و پادشاهی کن رو میفهمم .
از وقتی که دیگه خودمو در شرایط قربانی شدن قرار نمیدم خوشحالم .
همیشه دلم میخواست به دیگران بفهمونم که چقدر زندگی بیخود هست و من بدبختم و بیاین برای من دلسوزی کنید .
ولی حالا نمیخوام کسی برام دلسوزی کنه و من آه کشیدن کسی رو نمیخوام من حتی خودمم برای خودم دل نمیسوزنم .
بجاش میگم عاشق خودم هستم و همونجوری که هستم خودمو دوست دارم بی قید و شرط ، من میخوام آدمها منو میبینن بگن دختر مستقل ، شجاع ، قوی ، موفق
من میخوام به دبگران انگیزه خوب بدم نه دلسوزی
چقدر بهتره الان وقتی که از سمت موفقیت و قوی بودن تو نگاه آدمها باشی
تا از سمت یه آدم ضعیف و بدشانس و بدبخت
انتخاب با منه و من طبق آموزشهای درست
انتخاب درست دارم میکنم .
روزایی که میرم بسمت غم و ناراحتی و دلسوزی
شروع میکنم به نوشتن و نمیزارم بسمت شیطان کشیده بشم .
من از خدا هستم و میخوام مثل خدا شاد ، خوشبخت ، سالم ، ثروتمند ، خلاق و موفق و قوی باشم .
خدا این انرژی و قدرت رو به من داده که هرجای زندگیم لنگ میزنم فقط با باورهای درست و انرژیهای خوب فرستادن درستشون کنم .
احساس گناه واقعا ندارم ، در گذشته زیاد داشتم ولی الان اگر زمانی این احساس بهم دست بده با حرفهای خوب نمیزارم رشد کنه و از بین میبرمش .
مثل زمانی که بچه داداشم از دوچرخه افتاد و گریه کرد. اون لحظه خودمو مقصر دونستم ولی با حرفهای خوب احساس بد رو از خودم گرفتم.
من همون اوایل که آموزشهارو نصفه گوش میدم خیلی توجه نمیکردم عذاب وجدان میگرفتم .
یا نتیجه نمیگرفتم یا حتی یه خریدی که خوب از آب در نمییومد عذاب وجدان میگیرم ولی باید سریع به خودم حرفای خوب بزنم و حالمو خوب کنم .
از نظر من ظلم بخودمون شامل این موارد هم میشه وقتی گشنه یا تشنه هستیم اهمیت ندیم .
یا خیلی خسته هستیم و احتیاج به استراحت داریم بزور بیدار بمونیم .
من صبحا بخاطر سرما بیشتر دارم میخوابم و همش میگفتم چرا انقدر زیاد خوابیدم و حس بد به خودم میدادم . ولی خب سرزنش کردن چه سودی داره .
من اونموقع لذتشو بردم و حالا با احساس خوب بلند میشم و کارهامو انجام میدم .
احساس گناه و عذاب وجدان رو از خودم دور میکنم .
گاهی وقتا فکر میکنم احساس گناه و عذاب وجدان شاید بد هم نیست چون آدمهارو از انجام کارهای خطرناک دور میکنه.
این احساس گناه که استاد صحبت کردند در مورد عملی هست که انجام شده و واقعا هم دیگه نباید بهش فکر کرد .
ولی این احساس گناه و عذاب وجدانی که قبل از انجام کاری که میدونیم بدهست بسراغ انسان مییاد بنظرم بد نیست .
مثل عذاب وجدانی از کشیدن مواد مخدر ، از دزدی ، از قتل اینهایی که قبل از انجام بسراغ انسان مییاد .
من حتی اینمدت میگفتم ای بابا دوباره میخوای چه کامنتی بزاری اصلا چیز جدیدی برای گفتن داری .
مگه چقدر فرکانست عوض شده یا چه چیز جدیدی کشف کردی …
خلاصه نجواها همیشه هست و در حال تخریب کردنمون ولی کامنت یکی از دوستان که سوال من دقیقا در کامنتشون پاسخ داده شده بود که اصلا مهم نیست تکراریه ولی بنویس بهم انگیزه داد که دوباره کامنت هرجلسه رو بزارم .
موفق باشید دوستان
به نام خدای مهربان
روز دوم از سفرنامه،اول از خدا سپاسگذارم که تا اینجا پیش اومدم و از خدا میخوام تو این صراط مستقیم منورا هر لحظه هدایت کنه تا به یک نسخه بهتر از خودم برسم،خدایا شرکت من این فایل را بارها وبارها گوش کردم نمیدونم چرا اما برای بار اول برام درک آموزش های استاد سخت و نامفهوم بود درصورتی که استاد خیلی ساده و روان توضیح میدادن،اما شکر خدا الان با بارها وبارها گوش دادن به این فایل،و به قول استاد با ترک برداشتن اون سیمان های قبلی که روی مغزم بوده همه چیز این فایل آموزشی داره برام قابل درک تر میشود،از بچگی به ما گفتن ما آدم های خوبی نیستیم که مستقیم از خدا چیزی درخواست کنیم و خدا هم درخواست ما را اجابت کنه،ما باید بریم امام رضا یا کربلا اونجا کلی تو سرخودمون بزنیم گریه کنیم التماس کنیم که بزرگان دینی ما واسطه بشن و خدا یه نیم نگاهی کنه و آرزو ما برآورده شه ،وگرنه من که یه بنده بی ارزش که بیشتر نیستم،یا یادمه بچه که بودم دقیق یادم نیست که این را شنیدم یادر جایی خوندم که اگر میخوای اون دنیا به بهشت برسی ،حتما باید از یکی از بزرگان دینی بخوای که شفاعتت را بکنن وگرنه ما آدما با این همه بار گناه که اصلا به بهشت نخواهیم رفت و اگر از امام حسین بخوایم شفاعتمون را بکنه زودتر به بهشت میرسیم و من اینجوری با خودم تجسم میکردم که آره کلی آدم تو صف های طولانی وایستادن که سر هرصف یه شخص وایستاده واز خداوند درخواست میکند آدمای اون صف را به بهشت راه دهد،ویا اینکه من در دوران راهنمایی و دبستان در روستا زندگی میکردم تو همین روستای ما چندین قدمگاه بود من در دوران راهنمایی زمانی که من امتحانات سختی داشتم یه روز قبل از امتحانم و یه روز بعد از امتحانم اونجا میرفتم و چقدر التماس میکردم من تو امتحانم نمره خوبی بگیرم،پس من با این دوران بچگی که داشتم که هزران و هزارن باور که احتمالا خیلی از آن ها را اصلا یادم نیست اما اون باور ها درتمام سوال های مغز من جا گرفتن و اونجا چسبیدن،اونم باورهایی که در دوران کودکی و نوجوانی به خوردمون رفته دورانی که ما همه چیز را به راحتی باور میکنیم و قدرت تجسم بالایی داریم پس بنابراین خودم را سرزنش نمیکنم بابت این طرز فکر که ارمغان گذشته است و به قول استادهر روز رنگ سفید میپاشم بر روی این دیوار سیاه،با گوش دادن به آموزش های استاد تا حد توانم عمل کردن به آگاهی ها مثل یک وحی منزل،خدایا شکرت بابت سایت عالی و بینظیر استاد عباسمنش.
سلام خدای مهربونمم
میخوام برای سمیه بنویسم سمیه ای که سه روزه داره همین برگ سفرنامه رو گوش میده داره مینویسه که چقدر تمام عمرش دو حس گناه و عذاب وجدان مونده چقدر خودشو حتی مورد ظلم عظیمی قرار داده. ای جانم سمیه جانم همین جا میخوام ازت عذرخواهی کنم به خاطر تمام سرزنش هایی که کردمت به خاطر اینکه همیشه مقصر همه چی میدونسمت و برای رضایت حال همگی همیشه حس گناه رو به خودت میدادی. ای جانم معذرت تو گوهر وجودت خیلی ارزشمنده. هیچوقت ظالم نبودی و هیچوقت هم مظلوم نبودی. مگر بپذیری که جامعه خانواده یا هر دولتی بهت ظلم کرده. توحید واقعی اینه که تو هیچ ظلمی رو نمیپذیری. همیشه اینطور بوده شاید ولی ایمانی در خودت ساختی که دیگه نمیپذیری هیچ ظلمی رو. چون اصلا کسی قدرتش رو نداره مگر تو اجاژشو بدی در ذهنت. پس پس پس ایمانی قوی و پولادین میخواد که قیامم کنی در برابر تمامم دشمنان که در ذهنت ساختی و بهشون قدرت دادی و مشرک بودی.. خدای من من ایمانی ازت میخوام که تک تک این بت ها رو در وجودم بشکنم از خانواده تا جامعه و تمام آنچه مانع حرکتم شده. خدایا بابت همه چیز شکر. سمیه تو ارزشمندتر ازونی هستی که حتی الان بتوونی درکش کنی پس بهت افتخار میکنم که تو این مسیری. خدایا شکرت..
ردپای روز دوم من در” تحول روز شمار من ”
وقتی کامنتا رو میخونم ، میبینم همه خوب موضوع را درک کردند و دارند بهش عمل میکنند . و این موضوع خیلی بهم حس خوب و یکم حس بد میده
حس بد ،به خاطر اینکه خودم چرا نمیتونم به هر چیزی که میدونم درسته ، عمل کنم
من الان خیلی با خودم در تضادم ، خیلی از نظر رشد و آگاهی در مدار پایینی قرار گرفتم ، نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم
راستش من توسط همسرم با سایت عباسمنش آشنا شدم ، از سال 97 تا هفته پیش هر کلیپ و یا ویدیویی که از استاد عباسمنش میدیدم رو همسرم بهم نشون میداد و من هیچ وقت تو این مدت کنکجاو نبودم که خودم یه سر به سایت عباسمنش بزنم و همیشه همسرم منو تشویق میکرد که تو سایت عضو بشم که بلاخره چندماه پیش خودش من رو تو سایت عضو کرد و همیشه من رو تشویق میکرد که به سایت سر بزنم .
تا اینکه هفته پیش که خیلی از نظر روحی حالم بد بود و احساس ناامیدی و گناه میکردم از گذشت روزهام به بطالت و بی هدفی ، یه حسی بهم گفت برو سایت عباسمنش شاید یه چیزی حالت رو خوب کرد من قبلا هم در روز شمار اول تحول من گفتم که بدون اینکه تصوری به این فایل داشته باشم ، فایل رو باز کردم و خیلی برام عجیب بود که چطور به سمت فایلی هدایت شدم که درست برای حال و روز الان من بوده .
اون روز خیلی حالم از قبل بهتر شد و شب برای همسرم تعریف کردم و حتی یه گروه هم با همسرم به اسم تحول روز شمار درست کردم که خودمو اینطوری متعهد کنم به انجام هر روزش .
ولی اخیرا من در یه موضوعی خیلی با خودم درگیرم و توجه به این موضوع خیلی هم از نظر روحی و جسمی به من آسیب زده و هر وقت که بهش توجه میکنم از ناحیه گردن و قلب درد زیادی رو حس میکنم.
و زندگی رو هم برای خودم هم برای همسرم سختر میکنم.
انگاری ماندن تو این وضعیت برای من خیلی راحتر از تغییر افکارمه ، همش منتظر یه معجزه ام که من رو از این اوضاع بیاره بیرون بدون اینکه من بخوام افکارمو تغییر بدم ، احساس میکنم تغییر افکارم در این موضوع خیانت کردن به خودمه یا باخت منِ
دیشب همسرم تو ماشین فایلی از اولین قسمت ویدیو رضا رو پلی کرد همینطور که گوش میدادم به فایل ، به یه موضوعی رسیدم که رضا زمانی تونست زندگیش رو تغییر بده که خودش خواست تغییر کنه که واقعا موضوع رو باور داشت و اینکه هر روز با سایت در ارتباط بوده یعنی هر روز به فکر تکامل خودش بوده ولی من حتی کوچکترین سختی به خودم در تغییر افکارم ندادم
همون دیشب تصمیم گرفتم برای یکبارم شده سعی ام رو بکنم وبا اون غرور شیطانی که سبب میشه من در این گرداب بمانم ، مبارزه کنم .
من امروز 3 بهمن 1401 ، در پایین ترین سطح از رشد و آگاهی هستم ولی تصمیم گرفتم که تمام سعی خودم رو بکنم و از خودم هر روز ردپایی به جا بگذارم.
من میدونم که ظلم دیگران به من در واقع ظلم به خودشان هست و در مقابل ظلم من به دیگران در واقع ظلم به خودم هست .
امروز 13 بهمن ، و حدودا ده روزی است که از این کامنت من میگذرد .
تو این ده روز ، من به نوبه خودم خیلی تلاش کردم و سعی کردم حواسم به احساساتم باشه ، راستش تا روز چهارم پیش رفتم ( هنوزم این فایل را گوش میدم روزی چند بار ، این فایل رو خیلی دوست دارم ) فایل رضا رو تا 10 گوش دادم ( فایل ده از نتایج دوستان خیلی خیلی برای من انگیزشی بود )
غیر از این کارها ، من تمام سعی ام را کردم که حرکت کنم ولی به جلو نه به عقب و گذشته ، پس هر وقت موضوعی نگران کننده برام پیش اومد به گذشته فکر نکردم و سعی کردم افکارم را با افکار خوب جایگزین کنم .
کارهایی که بهم حس بد و نگرانی میدادن حتی اونهایی که آگاهانه نبود رو ترک کردم .
هر روز خیلی زودتر از قبل بیدار میشم ، در روز دیگه نمیخوابم و کسل نیستم
من شروع کردم به خواندن زبان و با اینکه خیلی خیلی اولش برام سخت بود و هنوزم کمی برام سخته و کلی هر روز بهانه برای انجام ندادنش دارم ، ولی با این حسم دارم مقابله میکنم و خودم رو به چیزهای کوچک و جوایز کوچک تشویق میکنم ، مثلا خوردن شکلات مورد علاقم یا بیرون رفتن و خوردن بستنی مورد علاقه و یا مهمونی رفتن و امثال اینها
و هنوز کلی راه مونده به قولهایی که به خودم دادم
من میدونم که در شروع کارم برای همین همه چی برام سخت به نظر میرسه ولی مطمینم هر چقدر جلوتر بروم ، راه اسانتر آسانتر خواهد شد .
و در مورد حال و احوالم باید بگم من الان خیلی خیلی حالم خوبه ، و هر روز هر روز بهتر هم خواهم شد.
خدایا شکرت
به نام خدای یگانه
چقدر این روزها خودم رو با سایت درگیر کردم و بابتش واقعا شاکرم از خودم و هدای خودم. واقعا دلم میخواد بمونم و یک بار برای همیشه تغییر بدم خودم رو و دنیام رو
چقدر چقدر ذوق میکنم از این آگاهی ها . خدای من نگاه سیستمی به خدا رو خب من چطور میتونستم بفهمم وقتی قلبم پر شده بود از درک خدایی که بهم گفته بودن که فلان نکن میاد فردا تورو سخت عذاب میکنه و من چقدر دور بودم ازین خدایی که توسط شما باهاش آشنا شدم. چقدر باهاش حرف میزنم راحت و بدون عذاب وجدان چقدر باهاش میرقصم و چقدر باهاش خوشم میدونم اگر حالم باهاش خوب باشه حال خوبم بیشتر میشه. خب از استغفار که استاد جان چقدر که خدای بخشنده و غفوری رو بهمون شناسوندی.مگر میشه من برای تغییرم تصمیم بگیرم و اون بگه نه دیگه دیره یا نمیپذیرمت. میگه دمت گرم میخوای تغییر کنی بیا اینم راهنمای تو در این زمان بیا برو تو سایت و تغییر بده خودتو. چقدر خوب که این خدا دنبال انتقام نیست. ما بنده ها با محدودیت های انسانی خودمون داریم مقایسش میکردیم تا به امروز و خب نتایجش رو هم دیدیم. اینکه من مسیول زندگی خودم هستم و نمیتونم ظلم کنم دیگه این ترمز گرفته میشه ازم که همش بخوام برای دل پدر مادرم زندکی کنم. خارج از توانمه تمام عمرم براش شاد کردنشون اقدام کردم که مبادا حق فرزندی ادا نشده باشه. و چقدر این رو زیاد شنیدیم که تو روح پدرت ازت راضی نیست. خدای من قرآن رو درست نخوندیم و رسیده نشده بهمون . من نمیتونم هیچ ظلمی به هیچ کس بکنم . به گفته شما سرچ کردم و باز کردم قرانو و به سبکی که گفتید مطالعه رو شروع کردم و چقدر خوشحالم که منو باهاش آشنا کردید در حالیکه حافظ چند جز قران بودم در گذشته . الان که میخونمش خیلی درک و حسم بهش خیلی عمیق تر شده. تشکر از شما . خدایا شکرت خدایا شکرت.
abasmanesh.com
هر چه دعا کنی به خودت بر میگرده – دعای خیر شما به خودتون بر میگرده.
اینکه این اینه هست – یک سیستم هست – تو اگر مسخره کنی سیستم افرادی را وارد زندگی ات می کند که تو مسخره کنند.
اینکه بری پیش ی کسی بگی تو نزد خدا ابرو داری لطفا برای من دعا کند – این خود شرک هست.
قطعا دعای خیر شما شاید که به ان فرد کمکی نکنه – ولی صد درصد نتایج دعای خیرتون تو زندگیتون بر میگرده.
جهان مانند اینه عمل میکنه – سیستم همون رفتار و فرکانس رو بهمون بر میگردونه.
اینکه ابراهیم بخواد برای پدرش اذر استغفار کند – نتیجه ای نخواهد داشت.
کافران ایمان نمی آورند – آمرزنده نمی شوند مگر اینکه پیامبر را داور قرار بدهند و تسلیم داروی او باشند.
چه نکته ی بی نظیری بوده – اینکه امدی و این دنیا تقلب کردی – از انها حمایت کردی – در ان دنیا میخواهی چیکار کنی.
دیدن تصویر بزرگ تر کمک کننده است
اینکه ان دنیا وجود داره – این دنیا در قبال ان دنیا مثل قیاس قطره با اقیانوس هست.
اینکه پیامبر مدار انها با تو یکی نیست و قلبشون بسته شده و حرف درست را هم بد میفهمن
تو از انها نگران نباش – مسیر انها از تو جداست.
کسی که ایمان دارد خزائن زمین و اسمان دست اوست – کسی نمیتونه مانع کسب ثروت او بشه.
دلهای ما بر هر چیزی که به ان دعوتمان میکنیپوشیده و گوشهایمان سنگین هست و میان ما و تو حایلی وجود دارد – پس تو به کار خود مشغول باش و ما نیز به کار خود می پردازیم.
تعصب نداشتن به هیچ دیدگاهی و فکر کردن در مورد هر بحثی و مطالعه قران.
در بودن مظلوم ظالم از راه میرسد.
اگر از کسی بترسید باعث میشید که بهتون ظلم کنه – فردی که از کسی جز خدا نمیترسه هیچ کس نمیتونه جلوی پاش سنگ بندازه – هر تضادی هم براش پیش بیارند باعث رشدش میشه.
درک بهتر انرژی – فیزیک کوانتم باعث درک بهتر قران می شود
مگر زمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید.
امین عزیزم تمام مسئولیت زندگیت با خودت هست – شیطان هم زیرش رو میکشه بد رقم.
خدا را شکر به خاطر هم فرکانس بودن به این فایل بی نظیر
شکر خدا بابت اگاهی های قرانی این فایل – شکر خدا که خودش هدایتم میکنه – خودش با دستانش به من ان چیزهایی رو میده که دوستشون دارم.
Sepas – Sepas – Sepas