سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت ۱ - صفحه 27

632 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    جستجوگر گفته:
    مدت عضویت: 3869 روز

    سلام

    خیلی ممنون تجربتونو برای ما هم به اشتراک گذاشتید…

    راستش در زمینه کاریه آینده خودم ایده ای بسیار عالی گرفتم و خیلی از این بابت خوشحالم

    درسته حدود 10-15 درصد حسودیم شد به این شرکت اما فورا توجهم رو به سمت اینکه داره خدکتی ارایه میده و اگه میتونی تو هم به یه همچین خدمت رسانی ای برس، تغییر دادم سمت و سوی توجهم رو و به این فکر کردم که منم البته طی دو سه سال آینده، در همچین موقعیتی قرار بگیرم…

    باز هم ممنون

    به امید زیباییه بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علیرضا کربلایی مراد گفته:
    مدت عضویت: 2806 روز

    خانم «کِیت وینسلِت» بازیگر نقش «رُز» در فیلم «تایتانیک»، وقتی به خاطر بازیِ زیباش جایزهٔ اسکار رو می‌گیره، می‌گه:

    وقتی بچه بودم و می‌رفتم حمام، شامپو‌مو بغل می‌کردم و تصور می‌کردم جایزهٔ اسکاره!

    اشک از چشم‌هاش سرازیر می‌شه و می‌گه:

    اما این‌یکی دیگه واقعاً شامپو نیست؛ جایزهٔ اسکاره!!!

    .

    چند وقت پیش داشتم یه روزنامهٔ انگلیسی می‌خوندم.

    از قول «زِلاتان اِبراهیموویچ» بازیکن مشهور تیم ملی سوئد و باشگاه «پاری سن ژرمن»، که جدیداً یه خیابونِ مهم تو سوئد به نامش زدن نوشته بود:

    «باور کنید من رؤیای تمام موفقیت‌هایم را در بچگی‌هایم دیده بودم…!»

    .

    آقای «هیلتون» سرایدار یک هتل بود و تمام جوانی و نوجوانی‌اش را صرف سرایداری کرده بود…؛

    اما الآن ٨4 تا «هتل هیلتون» تو دنیا داریم!

    او بی‌شک بزرگ‌ترین هتل‌دار زنجیره‌ای در دنیا است. در مصاحبه از ایشون سؤال می‌شه:

    «تمام نوجوانی و جوانی سرایدار بودی…؛ چی شد که این شدی؟؟!»

    جواب می‌ده:

    «من هتل‌بازی کردم!»

    – «آقای هیلتون، هتل‌بازی دیگه چیه؟!! بگو ما هم به جای خاله‌بازی، هتل‌بازی کنیم!»

    – «در تمام اون دوره که همه می‌دونن من سرایدار بودم و کیف مشتری‌ها رو جابه‌جا می‌کردم…، شب‌ها که رییس هتل می‌رفت خونه، من می‌رفتم تو اتاقش؛ لباس‌هامو درمی‌آوردم؛ لباس‌های رییس رو می‌پوشیدم؛ پشت میز می‌نشستم و هتل‌بازی می‌کردم!

    مدام تصور ذهنی من این بود که یکی از بزرگ‌ترین هتل‌داران دنیا هستم…!»

    .

    حالا بعضی از ما تو خلوتمون «سرطان‌بازی» می‌کنیم…!

    بعضی‌ها تو ذهنشون روزی چند بار دادگاه خانواده می‌رن…!

    روزی چند بار ورشکست می‌شن!

    رابطهٔ زیبا و عاشقانه‌شون رو تموم شده می‌بینن

    بچه‌ها و عزیزانشون رو از دست رفته احساس می‌کنن!

    خیلی وقت‌ها نقش یک آدم شکست‌خورده، بی‌مسئولیت، نالایق، طَرد شده، زشت و غیردوست‌داشتنی رو بازی می‌کنن!

    .

    به قول مرد بزرگ «آلبرت اینشتین»:

    «انسان در نهایت شبیه رؤیاهایش می‌شود…؛ رؤیاهای زیبا و نیک‌خواهی برای خود و دیگران بسازید؛ همین!

    .

    همیشه میتوانیم افکارمان را مدیریت کنیم و همانطور که دلمان می خواهد آینده را ترسیم کنیم بیایید از امروز افکار و تصویر ذهنیمان را تغییر دهیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    فاطمه دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 3939 روز

    سلام

    اقای عباسمنش عزیز خیلی لذت بردم از دیدن فایل وبسیار لذت بیشتر بردم از موفقیتهای چشمگیرتان واز اینکه این فایل ارزشمند رو تهیه کردید ودر اختیار دیگران قرار دادید تشکر فراوان دارم

    انشالله هزاران برابرش براتون شادی وموفقیت بیاره

    شاد وپیروز باشید در پناه ایزد یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سیامک اورک گفته:
    مدت عضویت: 3376 روز

    سلام بر استاد عزیزم جناب عباس منش ،

    از این همه تلاش و علاقه وافر شما و تمرکز بر موضوعات زیبا و مثبت ، بی نهایت سپاسگزارم ! شما با این عمل شایسته ، هر یک از اعضای این خانواده رو تحریک و وادار می کنید که نه دقیقا مثل شما ، اما به نوعی نا خودآگاهانه بسوی این مسیر رؤیایی مثبت اندیشی گام بردارد و در راهی به حرکت در آید که واقعا هیچ حسی جز شادی و سبکبالی و فراغ از بدی ها و تقرب به خوبی ها ، پیدا نخواهد کرد ! کارتان بقدری زیبنده شماست که اعمالتان را با گفتارتان کاملا مطابقت می دهد و طبق گفته خودتان ، تنها کسب آگاهی کافی نیست بلکه باید عمل کرد ، و شما استاد عزیز این قانون را هم در کردارتان ، همچون قبل ، به ما نشان دادید !

    امیدوارم خداوند ، نیرو و توانایی انجام این اعمال زیبا را در وجود مبارکتان بیشتر و بیشتر سازد !

    ثابت قدم بمانید !

    آمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سیامک اورک گفته:
    مدت عضویت: 3376 روز

    با سلام و احترام به شما معلم شایسته و گرامی ، جناب جوان ،

    وسلام به اعضای خوب و صمیمی خانواده سایت عباس منش ،

    و سلام مخلصانه ام به استاد ارجمند جناب عباس منش که آرزوی قلبی من سلامتی و تندرستی بیش از پیش برای شما می باشد ؛

    دوست دارم صمیمانه تر حرفهامو بهت بگم علی جان ، معلم عزیز ، نمی دونم در چه رده سنی هستی ، و چقدر تجربه عملی در زندگی در خصوص همجواری با دیگران داری ! ولی از جملات و کلمات پر بار و دلنشینت پیداست که روح بلند و عرفانی ورؤیایی بسیار ارزنده ای داری ! نمی دونم از اینکه ساده و صادقانه احساسم رو برات میگم خوشت اومده یا خیر ! اما من ، نمی تونم علی جوان وار زیبا و رسا و دلنشین به کلمات روح و حس بی نظیری بدم که مجذوب اکثر خوبان شود ! لذا منو مورد عفو قرار دهید که اینچنین بی پروا ، اما از روی صداقت ، شما رو تو خطاب میکنم ! فقط بخاطر اینکه حس خوبی بهم میده ، دوست دارم راحت باهات حرف بزنم ! تو با بکار کیری کلمات ساده بطور معجزه آسا در وجود هر خواننده ی مطالبت ، روحیه و حس خوش غریبی رو القا میکنی که آدم حتی اگر سر حال نباشه ، سر خوش و سر حال میشه ! امیدوارم باز هم نظراتت رو بخونم ولذت ببرم و برات بهترین ها رو از درگاه منان خواهانم . پاینده و پایدار باشی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علی جوان گفته:
      مدت عضویت: 3888 روز

      حضور محترم جناب اورک استاد گرانقدر و فرهیخته ام سلام و عرض ادب دارم

      در ابتدای عرایضم عرض معذرت مرا بابت دیر پاسخ دادن به بنده نوازی شما، پذیرا باشید که قطعا حاصل از عدم توفیق و کوچکی بنده نسبت به شخصیت بلند و والای شماست…

      از اینکه فرزند خود را مورد لطف قرار دادید و بسیار بی تکلف کلمات پر مهر خود را به این حقیر هدیه فرمودید در پوست خود نمی گنجم…

      استاد و سرور عزیزم از اینکه توانسته ام به زعم کوچک خود در محضر استاتید گرانقدری چون شما در این جمع الهی و صمیمی شاگردی کنم و مورد توجه خاطر شما قرار گیرم و لحظه ای هر چند اندک در طیب خاطر شما مورد پسند واقع گردم خدا را شاکرم…

      از خداوند مهربان برای حضرتعالی عمری با عزت خواستارم…

      سایه استادی تان مستدام…

      هر چی آرزوی خوبه تقدیم به استاد مهربانم سیامک اورک

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3049 روز

    وقتی هماهنگیم با درون در ارتباطیم حس آرامش داریم اگاهی داریم . نیاز نیست تلاش کنیم می دانیم که واقعیت همین است حتی امید هم نیست یقین است و من فکر می کنم در این حالت انسان قدرت آفرینش زندگی اش را دارد همان قدرت کلام که خداوند به آن اشاره می کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: