سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 7 - صفحه 53 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-12 11:49:102024-06-27 06:39:14سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 7شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام و درود خدا برشما استاد عزیزم
استاد این فایلت خیلیییی برا من درس داشت ،وقتی از مهربونیای همسایه هاتون و مردم میگفتی چقدرر درک کردم مهربونی و خضوع و خشوع رو ،چه صحنه هایی که خداوند جلو چشمانم رد نمیکرد که من نسبت بهش بیتوجه بودن یا مهم فرض نکرده بودم و از کنارش رد شده بودم،حتی اینکه بهم یادآور شد که همسایتون میدونستی مریضه و میتونستی براش غذا درست کنی و بهش کمک کنی نکردی (نا اگاهانه و سرسری گرفتن قضیه بود اماااا معلوم شد که هنوز به اون مقام نرسیدم و باید رو خودم خیلی کار کنم)،اونوقت میخاستی برا طوفان به مردوم اون ایالت کمک کنی نخیر خودت فرار میکردی… خیلی باید هنوز رو خودت کار کنی کوو تا هنوز خصلت مهربانی خداوند سراسر وجودت رو بگیره هنوز خیلی باید مراقب باشی و رو خودت کار کنی بنده من
بله انسانیت و مهربانی تو موقع عمل معلوم میشه تازه من تو خانواده بهم میگن مهربون واینقدرر صحنه جلو چشمانم رد کرد خداوند ازش ممنونم بابت این هدایت
و از دعا کردنتون و حرفای زیباتون اصلا حالم دگرگون شد گفتم خدایا یه آدم عادی نمیتونه اینقدر خوشحال بشه از خوشحالی و پیشرفت دیگران واقعا از این مرحله انسانیت و کمال لذت میبرم ،بهتون تبریک میگم استاد عزیزم
منم رو خودم کار میکنم قول میدم
از بابت این فایل که اینقدر برام درست داشت و لذت بردم سپاسگزارم
بابت هدایتم شکررررت خدای مهربونم?
برا همگی عزیزانم آرزوی سعادت دنیا و آخرت دارم،شاد و سالم و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا??
بنام خدایی وعاشقشم
روز۳۷م از سفر رویایی م
خدایا شکرت بخاطر اینکه هر روز منو هدایت میکنی ب سمت کاملتر شدن و بهترشدن
امروز ب خودم تعهد میدم درهر سرایطی حالمو حوب نگهدارم و بجای گله و شکایت کردن از اوضاع دنبال نکات مثبت بگردم
امروز دیر سفرمو شروع کردم چون باید سرکارمیرفتم صبا انرژیم بیشتره تمرکزم بیشتره عصرا دیگه شارژم تموم میشه و خیلی حوصله نوشتن و خوندن ندارم البته اینم ی باور مخربه ک باید درست بشه
در هر صورت خودمو مجاب کردم ک با وجود خستگی بیام و رد پام بزارم و زیر تعهدم نزنم امیدوارم هرچه زودتر توحید عملی رو درک کنم و در زندگی بهش عمل کنم
امیدوارم شاد و ثروتمند باشید
یا حق
بنام خدای مهربان
سفرنامه روز سی و هفتم
احساس خوب =اتفاقات خوب
به راستی در شرایطی که اوضاع به ظاهر بد است داشتن احساس خوب و رسیدن به احساس خوب ایمان خیلی قوی میخواهد در شرایط به ظاهر بد دیدن نکات مثبت و کنترل احساسمون کاری است که توکل به خدا میخواهد و رسیدن به این احساس برابر هستش با وارد شدن برکات به زندگی
این قانون خیلی ساده رو هممون تو زندگی چه بصورت آگاهانه و چه بصورت ناخودآگاه تجربه کردیم
از اون موقع که این قانون فهمیدم اتفاقاتی که تو زندگیم می افته گواه قدرتمند بودن این قانونه.
اون تعهدی که من با آغاز این سفرنامه دادم که همیشه احساسمو خوب نگه دارم و تمام سعی میکنم که کنترل کنم احساسمو ولی شده لحظه هایی که نتونستم .اما جهان یه اتفاقی رو برام رقم زده که زود به خودم اومدم که گفتم این اتفاق به ظاهر بد حاصل اون احساس بده که داشتم میتونست از این بدتر هم بشه و اون لحظه به خودم اومدم و نشستم علت احساس بد و پیدا کردم و خودمو قانع کردم که موندن در احساس بد هیچ کمکی به روند این ماجرا نمیکنه فقط با عوض کردن طرز فکرم و دیدگاهم به اون موضوع به احساس خوب میرسم و چون جهان به فرکانس های ما و احساس ما پاسخ می دهد باعث میشه که اتفاقات خوب هم از راه برسه و خیلی زود هم نتیجه گرفتم
حالا که من خیلی در این مورد ابتدایی هستم و میتونم خیلیییییییییی بهتر از اینا باشم و اتفاقات خوبو وارد زندگیم کنم پس چرا بعضی وقتا یادمون میره و بهش عمل نمیکنیم، چه چیزی باعث میشه در حس بد بمونیم با اینکه میدونیم پشت سر این احساس اتفاقات بدی وجود داره ولی باز هم موندن در احساس بد ادامه میدیم .
این چیزی که تمرین میخواد، ایمان میخواد ،تعهد میخواد،تکرار تکرار تکرار تا به رفتار ما تبدیل بشه مثل استاد عزیزمون
دوستتون دارم
به نام الله 🌼🌼🌼
دیروز بعداز ظهر واسم موضوعی پیش اومد . که اگه مثل چند ماه پیشم بودم قطعا خیلی بهم ریخته میشدم ،و کلی حالم بد میشه . احساس بد، افکار منفی ،کارهای اشتباه
اما خودم نمیدونم چطور اینقدر ارام بودم ابن من بودم . باورم نمیشه ،خدایا چقدر تغییر کرده طرز فکرهام . کاملا دارم درک میکنم . اومدم خونه انگار نه انگار ،نه نگرانی داشتم و هیچ حس بدی ،اگه کسی من و میدید میگفت با این شرایط پیش امده این.چرا اینقدر میخنده و سرحال
اما خیلی زود جواب اون احساس خوبم رو گرفتم و خیلی راحت بی هیچ نگرانی حل شد ،
همسرم کلی نگران بود هنوز ،صبح که بیدار شده بود و من خیلی سرحال رفتم مشغول نوازش گلهای قشنگ باغچه و مشغول گل و گلکاری شدم . دیدم اون هم اومد با من مشغول شد و دید من چقدر گلهارو نوازش میکنم و باهاشون صحبت میکنم . و ازشون تعریف میکنم . متوجه شدم اون هم حالش در کنار من خیلی بهتر شده . و خیلی خوشحال شدم که به جای غر زدن ،که کار همیشه م بود حالم و خوب نگه داشتم و به نکات مثبت موضوع نگاه کردم و غرق در تحسین زیبایهای اطرافم بودم .
خدارو صد هزار مرتبه شکر .
این حال خوب رو برای همه از خداوند خواستارم .
سلام وخداقوت به عزیزان خوب اندیش
خدارو شکر در روز ۳۶ سفرم هستم
خیلی شنیدم که هراتفاقی توش حکمتی هست و واقعا کم وبیش همین دید رو داشتم ولی نه خیلی عمیق و توی هر مسئله ای، ولی این روزا این روزای خاص این روزای قشنگ وزیبا دارم یاد میگیرم دارم میسازم دارم تلاش میکنم برای بهتر وبهتر شدنم
برای اینکه از هر اتفاقی یه نکته مثبت یه چیز خوب برداشت کنم ،
الان توی شرایطی هستم که قبل ورود به سایت خیلی باهاش کلنجار میرفتم و میگفتم چرا آخه کجای این مشکل مربوط به منه ولی وقتی درک کردم کم کم متوجه شدم که فرکانس فرکانسم منو اینجا قرار داده
و برای بهتر شدن زندگی واوضاع درونیم اول ، و بعد بیرونی شروع به تغییر باورهایی بکنم که منو اینجا گذاشته
الان دیگه وقتی وارد خونه میشم اون چیزایی که با دیدنش اعصابم بهم میریخت توجهمو جلب نمیکنه وقتی وارد خونه میشم به گلا و درختای باغچه توجه میکنم وکیف میکنم و میدونم شرایط الان من فقط برای اینه که من خودمو پیدا کنم و پرواز کنم به سمت خواسته هام باعشق وباآرامش وباکلی ذوق
خدایا مرسی که این درک ومسیر رو برای من قراردادی
الان خیلی شرایط درونیم بهتر شده خیلی
دیگه از کسی دلخور نمیشم چون میدونم برمیگرده به خودم دیگه از کسی انتظار ندارم چون میدونم خودم باید فرکانسشو بفرستم الان دارم راه درست زندگی که بهش فکرمیکردمو پیدا میکنم من فقط راهشو یادنداشتم ولی خدا روشکر هدایت شدم به راهی که میشه توش اوج گرفت وپر زد
هراتفاقی به نفع منه هر اتفاقی منفعت داره برام چون خدا رودارم وهمراه همیشگیه منه دوست دارم خدای قشنگم🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
دوستان خوبم در پناه خدا باشید
فایل۳۷سفرنامه
سلامبهاستادمومریمجانموتمامدوستان
بهشتیام،
درهمهچیزخوبینهفتهاست،
درهمهچیزخیرنهفتهاست،
و
درهمهچیزعشقخداوندنهفتهاست،
همیشهتوهرلحظهایمیبایستبهدنباللذت
بردن
بود،
وتوکلکردنبهاینکههراتفاقیکهبرامبیفتهخیر
خداونددرآناست،
مندرمقابلخداوندوقدرتشبسیارکوچکم،
وهر
چهافتادهترومتواضعتروبانگاهمخلوقبهخالقش
نگاهکنیم،
موفقتریم،مندرمقابلخداوندهیچچیزموتوکلم
کاملابهپروردگارماست،
مابایدتصمیمبگیریمکهتوهرشرایطیمخصوصا
وقتیاوضاعبهظاهربداستهماحساسخودرا
خوب
( امید،نشاط،)نگهداریم،
چونمنخالقصددرصد
زندگیامهستم،همونجوریکهتونستمزندگیام
و
موفقیتهامراخلقکنمبازممیتونمبیشترازاون
رو
خلقکنم،
نگاهمابابدبهفراوانیوفرصتهایبینهایتباشه
کهباتضادهابهوجودبیاید،
توکلبهربالعالمینکهتمامقدرتهاازآناوست
خدایاصدهزارمرتبهشکرت
سلام به استاد عزیزم و مریم جان گل و تمامی دوستان سایت
وقتی این فایل روز شمار تحول زندگی رو دیدم خیلی آسوده شدم… قبلا میگفتم که چرا اصلا باید همچین چیزی وجود داشته باشه که آدما همش استرس داشته باشن، اما الان با دید باز تری به داستان نگاه میکنم، اینکه وقتی میگیم موحد باش، توکل کن، خدارو تنها قدرت مند ببین، یا به قولی دلتو بهش گره بزن، دیگه واقعا انسان میخواد از چی بترسه وقتی خدارو داره و خیلی مهمه که انسان وابسته به هیچی نباشه، از دنیا از زندگیش لذت ببره اما وابسته داشته هاش نباشه، وسواس به خرج نده
مثلا اگر یه خط رو ماشین بیوفته براش مهم نباشه به راحتی بره درستش کنه، یا اگر زلزله یا طوفان ماشین و خونشو نابود کرد، غصه نخوره و همه چیو به خدا بسپاره…
میدونید آدم یه لحظه از دیدگاه توحیدی به دنیا نگاه میکنه، انگار اروم میشه و همه تنش ها براش متوقف میشن… اما من طبق این چیزی که میگم نیستم من باید این چیزی که میگم بشم….توکل کردن به خداوند واقعاااا واقعاااا خیلی راحت نیست
رفته رفته اتفاق میوفته.. من وقتی که ناامید میشم این مثالو اکثرا به خودم میگم که من یه شبه نرفتم تو دام شیطان و یه شبه هم نمیرم تو بغل خدا… همون جوری که هر چی رفتم متوجه نبودم مسیر برام سخت و تنگو تاریک و عذاب دهنده وپر از خار و تیغ بود، و زمانی فهمیدم راهم اشتباهه که زخمی شدم.. اما حالا دارم برمیگردم و اینم تکامل میخواد من باید قدم به قدم راه برم، من باید برم سمت خدا و اینم زمان میبره، مهم اینکه میدونیم زخم هامون درمان میشه هر چه بیشتر بریم نور الهی حالمونو بهتر میکنه و بهمون قوت و جون میده، مهم اینکه قلبن میدونیم که این مسیر مسیر درست و توحیده.. میدونیم که تو این مسیر به خواسته هامون میرسیم، میدونیم که اگر ادامه ندیم باور های مخرب گذشته مارو به سمت همون تاریکی میبره، میدونیم که اگر ادامه بدیم خداوند مثل یک معلمی که اگر بفهمه تو قصد داری تغییر کنی و نمراتت برسه به نمره ی شاگرد اول کلاس، برات وقت میزاره و هر جا که تلاش نکنی، سخت گیر تر میشه، و میگه ادامه دادن باعث پیشرفتته، ادامه بده… پیشت میشینه باهات کار میکنه، شبو روز… و بهش میگی چرا مثل اون نمیشم نکنه من باهوش نیستم نکته من ناتوانم و اون توانمنده.. و پاسخ این معلم به من اینکه اون یه شبه به اینجا نرسیده و توهم یه شبه نمیرسی.. اگر اون موفقه چون هر روز آسان تر علمشو افزایش میده.. چون تکاملشو طی کرده و براش همه چی راحت شده و ادامه میده… و حالا تو که از صفر شروع کردی، چند ساله که هیچ علمی نداری و باید برای یادگیری استمرار داشته باشی…
.
.
.
من اکثرا تو تنهایی این مثال هارو برای خودم میزنم و اینم بگم که از هیچ جایی اینارو نشنیدم چون چیزی که هدایتی و الهامی حتی به عنوان مثال به دلت میوفته و دوست داری ازش بکار ببری، همون چیزیه که تماما میتونی انرژی و انگیزتو حفظ کنی، و اینا کاملا یهویی از حرف هایی که به خودم میزدم پدیدار شد که دوست داشتم با شما خانواده بزرگم به اشتراک بزارم
یادمه که سال ۹۷. ۹۸ فکر میکنم زلزله اومد تهران.. و من خیلی ترسیدم و گفتم اگر بمیرم چی… یادمه که همه ی مردم شهر زدن بیرون از خونه هاشون رفتن تو پارکا… یادم نمیاد که مدرسه تعطیل شد یا نه اما بعدش یادمه که وقتی رفتیم مدرسه با دوستامون نشستیم و صحبت کردیم، بعد که داشتیم از ترسی که به دلمون افتاد حرف میزدیم، یه نفر از همین دوستان یه حرفی زد که خیلی احساس آرامش کردم
با اینکه شاید حرفش، حرف جالبی نبود از دیدگاه ما انسان ها
اما اون با آرامش و بیخیالی گف که، زلزله میخواد بیاد، خب بیاد، من چیکار کنم… بیاد اصن همه چیو نابود کنه، فوقش مرگه دیگه، یه لحظس.. من به خودم استرس بدم که چی بشه.. آخرشم گف.. والا 🤣
بعد که این حرفو زد اولش برام سخت بود اما قلبن آروم شدم نمیدونم چرا
که یادمه دومین زلزله ای که اومد من آروم بودم و کمتر ترسیدم و یاد حرف دوستمون افتادم
همه ی آدما میخوان زندگی کنن، فرصت میخوان برای زنده بودن و زندگی کردن، اما از فرصتاشون استفاده نمیکنن و وقتی یه همچین حوادثی رخ میده همه به فکر زنده بودنن…
اینم ردپای من
که خیلی وقته نزاشتم چون سایت نیومد بالا و از خداوند خواستم که سایت رو برام باز کنه، خداروشکر الان اومد و امیدوارم مشکل حل بشه
در پناه الله شاد باشید و سالم و سلامت و ثروت مند و زندگی کنیم زندگی 🍀
دوستدار شما مهدیه جون✨
به نام خدای مهربان
سی و هفتمین روز از تحول زندگی من
تمرکز بر نکات مثبت 7
خدایا شکرت، استاد جان تحسین ات میکنم که حتی در شرایط بزرگترین طوفان تاریخ امریکا هم باز میتونی ذهنت رو کنترل کنی و به فکر سفر و لذت بردن باشی
این تفکر که هر اتفاقی بیفته به نفع ماست،
و خداوند در هر اتفاقی که به وجود بیاد خیری برای ما گذاشته داخلش، باعث میشه که
نگرانی و دلواپسی بی معنا شود و حتی در دل این شرایط هم میشود از زندگی و لحظات لذت برد
تفاوت افراد موفق اینجاست، که میتونن در هر شرایطی از زندگی شون لذت ببرند نه فقط در اوضاع خوب، چون به واسطهی باور کردن عمیق به همان قانون اصلی جهان ایمان دارند که میتوانند خلق کنند..
یک درس مهم از این فایل اینکه؛ قدرت خداوند بی نهایت بیشتر از هر طوفانی ست و ما در برابر خداوند بسیار کوچک هستیم.
باید یاد بگیریم که چطور افتاده تر و متواضع تر باشیم در مقابل این قدرت
منیت و غرور در برابر پروردگار برابر است با سقوط، در داستان های قرآنی هم نمونه ش رو داریم که میشه تفاوت تواضع و غرور در برابر پروردگار در دو داستان سلیمان و قارون درک کرد و از عاقبت شون درس گرفت..
سلیمان با باور به وهابیت خداوند بیشترین حد درخواست رو از این نیرو داشت و بعد از رسیدن به آن ثروت و قدرت ها، در کمال افتادگی و فروتنی گفت؛ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی
ولی در مورد قارون که به واسطه ی گنج ها و ثروتش دچار منیت شده بود و تکبر در برابر پروردگار، از عذاب الهی در امان نماند..
وقتی این قانون جهان را درک کنیم که تمام اتفاقات زندگی رو خودمون داریم خلق میکنیم به وسیله ی فرکانس های مان وقتی که مثل سلیمان به وهابیت خداوند ایمان میآوریم دیگر وابسته مال دنیا نخواهیم شد، چون فراوانی جهان و فضل پروردگار را باور کرده ایم و ایمان داریم که مسیر رسیدن به خواسته ها همیشه ثابت هست و همواره از یک قانون اصلی پیروی میکند.
و در آخر تحسین میکنم مردم امریکا رو
اول اینکه اینقدر کنترل دارند روی احساسات شون و این حادثه هم نتونست حالشون رو بد کنه،
نکته مهم بعدی، که چه انسان های با محبت و چشم و دل سیر که در مناعت طبعِ بی نهایت، هر امکاناتی که داشتن در اختیار هم نوع خودشون قرار میدن
نتیجه هم شده این کشور پیشرفته
خدا رو شکر این فضا هست تا استاد عزیزمون همیشه بهترین درس ها و تجربه ها رو در اختیار ما بزارند..
به نام خالق زیبایی ها
روز 37 سفرنامه
سلام و عرض ادب
ما در هر لحظه از زندگی فقط باید به نکات مثبت توجه کنیم و تحت هیچ شرایطی نباید حال خودمون رو بد کنیم . هر اتفاقی که بیفته حتی طوفان و سیل و …
بهترین مثال برای کنترل ذهن، استاد گرامی هستند که وقتی هواشناسی هشدار طوفان ایرما رو داده ایشون به جای اینکه توجه کنه به طوفان و خرابی های ناشی از اون، تصمیم می گیره بره مسافرت و به زیبایی های شهرهایی که میرسه توجه کنه.
خیلی راحت میتونست مثل اکثر مردم توجه بزاره رو ناخواسته تا ناخواسته های بیشتری وارد زندگیش بشه
ولی آگاهانه ورودیهای ذهنشو با تمر کز به زیبایی ها کنترل میکنه و میگه هر اتفاقی بیفته واسه من خیره ، حتی اگه اموالمو از دست بدم، بازم میتونم دوباره اونها رو به دست بیارم چون من خالق زندگی خودم هستم.
زندگی استاد عزیز سراسر پر از درس و آموزش عملی هست. ایشون در عمل به ما نشون میدن چطور زندگی کنیم. و چطور به نکات مثبت زندگی توجه کنیم و خالق زندگیمون باشیم.
ما باید در برابر بلایای طبیعی به همدیگه کمک کنیم مثل مردم فلوریدا که مراقب هم دیگه بودند حواسشون به خونه استاد هم بوده. یا از بانک و خیلی جاهای دیگه تماس گرفتن و گفتن در صورت نیاز به اونها اطلاع بدهند که بشون خدمات برسونن. هر کسی در حد توانش کمک کرده جای خواب، غذا، شیرینی، لباس و…
حتی اگر بلایای طبیعی خسارت وارد کنه و خونهها رو خراب کنه، کلی به پیشرفت و گسترش جهان کمک میکنه. باعث میشه خونهها رو مقاوم تر بسازند ، از تکنولوژی جدید تری استفاده میکنند در ساخت و ساز و غیره.
شاد و تندرست و ثروتمند باشید
اگر بمیریم به میدان منبع مان بازگشتیم و اگر زنده بمانیم از ما آدم متوکل تر با ایمان تر و صبورتر ساخته میشه .چقدر قشنگه این دیدگاه …
استاد جونم میدونی چقدر به این حس و این دیدگاه نیاز داشتم زمانی که قلبم فشرده شده بود از یاد خواهرم که به رحمت خدا رفته و احساس دلتنگی میکردم .الان سبکترم و خیالم از جای خواهرم راحت تره چون رفته پیش منبا رفته پیش خالق و راحته .اون انسان بسیار خوبی بود .اگر هر کی جز اون بود شاید نگرانش بودم .