سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 11 - صفحه 11

355 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3048 روز

    امروز اوضاع اون طور که می خواستم پیش نیومد با آدم هایی روبرو شدم که ناهماهنگ بودند .

    بر خلاف قبل ناراحت نشدم از خودم پرسیدم خب چه انتظار و توقعی دارم به خودم گفتم می خواهم همیشه با آدم های خوب مهربان فروتن و هماهنگ برخورد کنم و آدم ها کمکم کنند .یعنی از خدا می خوام نه این که به مردم محتاج باشم.

    اتفاقی برام پیش اومد که شاید از نظر بعضی ها خیلی بد بود و این حادثه دو جهت داشت یعنی من و شخص دیگه ای توش مشترکا درگیر شدیم .من به این حادثه بی اعتنایی کردم توی ذهنم گفتم مهم نیست حادثه بوده اما اون شخص بهم گفت خیلی بی احساسی و من بهش جوابی ندادم . من بی احساس نبودم من به خاطر ناخواسته نمی تونم نگران بشم اصلا نگرانی من چه کمکی به اون شخص می کرد .

    من فکر می کنم ما قرار نیست روی دیگران یا حتی اتفاقات به ظاهر ناخوشایند تمرکز کنیم همه اینها برای اینه که درآخر از خودمون بپرسیم روی چه حسی خوبی باید تمرکز کنیم و چه خواسته ای از خدا باید داشته باشیم .

    من مطمئنم همه چیز از فردا خیلی خوب و بهتر خواهد شد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مریم بیات گفته:
    مدت عضویت: 3206 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم و استاد دلسوز و همیشگی ام . با وجود اینکه مدتهاست از اشنایی من با این خانواده گرم و صمیمی میگذره اما من تازه بعد از این همه مدت فهمیدم که مفهوم قانون چیه وقتی کامل درکش کردم دیدم در عین آسونی چقدر پیچیده و سخته و چقدر به تمرین نیاز داره. ولی هنوز نمیدونم که چطور میتونم باورهای غلطم رو پیدا کنم به نظرم سخت ترین مرحله همینه که بفهمی چه باورهای ریز و درشت غلطی توی وجودت هست بعدش فقط تمرین و تمرین و تمرین .هیچ وقت فکر نمیکردم خودشناسی انقدر سخت باشه اوایل که فایل ها رو گوش میدادم میگفتم منکه دیگه خودمو میشناسم ولی هر چه جلوتر رفتم دیدم که اصلا خودمو نمیشناسم. فایل های ثروت یک رو که گوش دادم گفتم همین!!!! فقط باورهای غلطمو روش کار کنم کل این دوره داره همینو میگه!!!! اولش گفتم بیخودی خریدم ولی وقتی برای چندمین بار گوش میدادم تازه فهمیدم اصل ماجرا چی هست. ولی هنوزم وقتی میخوام دنبال باورهای غلطم بگردم یه نجواهایی شروع میشه که کدوم باور غلط بعد دوباره از اول همه باورها رو چک میکنم بازم ذهنم نمیذاره که اشتباهاتم رو پیدا کنم نمیدونم چجوری توضیح بدم. ولی دچار سردرگمی شدم استاد عزیزم ازتون میخوام که در این مورد راهنماییم کنید. چطوری باورهای غلطمو پیدا کنم وقیت ذهنم مقاومت میکنه برای پیدا کردنشون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    علی عموشاهی گفته:
    مدت عضویت: 3365 روز

    درود به استاد عزیزم.مدتها بود که از سایت بازدید نکرده بودم. البته مطالب کانال را میخونم.یادم رفته که چقدر آشفتگی داشتم حدود دوسال پیش که مشکل مالی داشتم فایلهای توحیدی شما بود که بمن آرامش داد.غصه و افسوسم را به امید تبدیل کرد.خداوند را شکرگزارم که لیاقت داشتم که توسط شما که الگوی یک انسان موحد هستید هدایت بشم. خیلی دوست دارم دوره های پایه مانند روانشناسی را داشته باشم.از خدا میخواهم که شرایط خرید این دوره ها را فراهم کرده تا از آموزشهای شما بهرمند بشم . هنوز سریال 11را ندیده دارم نظر میدم .تازه دارم دانلودش میکنم. ولی میدونم مثل همیشه عالیه. تولد جوجه هاتون را دیدم استاد من هم مثل شما عاشق حیواناتم.واقعا لحظه تولد هر موجودی انسان را به تفکر فرو میبره که واقعا خداوند چه قدرت و عظمتی داره.از شما ممنونم که لحظات شادیتون را به اشتراک میگذارید. همیشه سرافراز و ثروتمند و سالم باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    امید حسینی گفته:
    مدت عضویت: 3157 روز

    سلام به همه عزیزان.{{{{{{استاد عزیز یه برنامه ای هم داشته باشید توی اینده نزدیک یه سیمناری برگزار کنید واسه طرفدار هاتون توی ایران.دوستان عزیز برید تو کار جذب استاد}}}}}.صحبت های خانم شب خیز مثل استاد خوب به دل میشینه.ممنون از شما.خانم شب خیز از خودتون بیشتر بگید که چقدر طول کشید به این مرحله از معنویت و غیره… رسیدید؟اعضای فعال و با تجربه ای مثل شما و ما بقی اعضای سایت بتونیم از تجربیاتتون بیشتر استفاده بکنیم خیلی عالیه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مسعود خداداد گفته:
    مدت عضویت: 3845 روز

    سلام

    بزودی پرواز خواهم کرد ، آیا من میتوانم لذت تغییر را قبل از تغییر حس کنم تا انتخابش کنم ؟ وقتی عادت کرده ام که رنج ببرم ، رنج به جای لذت نشسته است و هیچکس نمی خواهد رنج ببرد ، مانند گوسفندی که گرگ را مادر خود پنداشته و با او همخانه شده باشد و تشخیص لذتهای پوشالی و فریبنده از لذت واقعی دیدن نتیجه آن است لذتی که در بهترین حالت رشدی در آن نباشد و بارها و بارها تجربه کرده و فهمیده ایم که این عادت ها پیله ای شده که خود به دور خود تنیده و اسیرشان شده ایم ، پس در می یابم که کجا هستیم و کجا میخواهیم برویم ، این درک به ما قدرت میدهد تا از پیله مان خارج شویم ، رنج را مانند پوست مار بیندازم و از آن خارج شوم ، پیله زمانی تشخیص داده میشود که احساس میکنیم میخواهیم حرکت کنیم ، پرواز کنیم در حالی که کارمان ساختن پیله بوده است ، الگوهای مناسب پتانسیل قوی من خواهد بود . رنجها را مانند پیله بر زمین بگذار و پرواز کن و لذت واقعی را برگزین ، و این نتیجه که خود من هستم قدم به قدم خودش را شارژ میکند و این توانستن است که بی نظیر و قدرتمند و پیروز به پیش میرود .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رضا بهزادی گفته:
    مدت عضویت: 3279 روز

    دوستان و استاد عزیزم سلام.

    از صفحات و بینهایت کلام و سوال و کلی چیز فاکتور میگیرم و پس از مدتها نبودنم دوباره جرقه های امید در من زنده شده و این رو همیشه خوب میدونم که این جرقه ها و امیدها بخاطر تاثیر گرفتن از حرفها و هدایت شدن به وسیله استاد عزیز و فوق العاده و آموزه های ایشون هست و حس عالی که در من ایجاد شد به طرق مختلف در زمانهایی که حدود یک سالی روی خودم کار میکردم ..

    بگذریم..

    داشتم بازم مثل گذشته و بعد از کلی ماجرا و زبونم لال دوری از استاد و این حرفهای الهی و شما دوستان عزیز ، فایل های این سریال زیبا و معرکه رو نگاه میکردم و دوره راهنمای عملی و فایلایی که گرفتم قبلا از استاد رو گوش میدادم و نگاه میکردم که حسابی دوباره ذهنم به تکاپو افتاد و کلی توی اعماق وجودم کنکاش کردن :)

    دوستان خیلی واضح و صریح میخوام بدونم (چون اینقدر فکر کردم طی مدتها و خیلی وقتا ناامید شدن و حسهای متفاوت و..و.. و) در مورد باور سازی که اینقدر همه چیزه! و استاد عزیز همیشه کل ریشه و مجموع کلام زیباشون در مورد باورها هست اینو بپرسم چه از دوستان چه از خود استاد عزیز و گروهشون که من دقیقا باید چی بگم و چی فکر بکنم و چی بنویسم و توجهم رو و ورودیهای ذهنمو به چی معطوف کنم در مورد یکی کار و یکی ثروت؟ که باورهام درست و اساسی ساخته بشه و شاهد تغییرات و نتایج عالی و زیبا باشم در زندگیم ؟

    دوستان نمیخوام حرفهایی بزنم که حس منفی یا خواسته یا ناخواسته بار منفی داشته باشه از وضعیتم و زندگیم.. ولی بخدا نمیدونم چکار کنم و دیگه به اینجام رسیده!!! به دلایل مختلف نتونستم دوره روانشناسی ثروت یک و دو و یا سه رو تهیه کنم که استاد همیشه اینقدر در موردشون میگن و واقعا دوست داشتم میشد داشته باشمشون و کلی نتیجه فوق العاده بگیرم ازشون واقعا وقتی استاد توی صحبتهاشون در مورد باورسازی میگن از این دوره ها واقعا غبطه میخورم که چرا ندارمشون که بتونم بهترین استفاده رو از حرفهای استاد ببرم و زندگیمو تغییر بدم . عزیزان من 32 سالمه و بیکارم و و منبع درآمد ندارم و لطف خدا همیشه شامل حالم بوده که با اینکه کار ندارم و درآمد ندارم ولی دارم زندگی میکنم اونم توی خونه اجاره ای از خودم و خدا کمکم کرده که سره پام و از دستان بینظیرش بهم یاری میرسونه و اینو بهتر از هر چیزی و هر کسی میدونم که این موقعیت عالی رو خدای نازنین بهم عنایت فرموده که استفاده کنم و روی خودم و باورهام کار کنم و همیشه وقتی به خودم نگاه میکنم یاد حرفهای استاد میوفتم و گذشته ایشون که تعریف میکنند..

    دوستان من خیلی واضح و قشنگ خیلی نتایج رو خیلی اتفاقات رو خیلی نگاه زیبای خداوند عزیز رو در زندگیم حس میکنم و میدونم که تاثیرش از کجاهاست و خیلی واضح و دقیق میدونم خیلی چیزارو که یک نمونشو مثال بزنم یه علامت و نشونه خیلی واضح و جالب بهم داده :) که الانی که طی این مدتها روی خودم کار میکنم متوجه میشم که وقتی کار نکنم و منفی بشم قششششنگ نشانه های منفی و آزار دهنده میاد سراغم ولی وقتی شروع به کار کردن روی خودم میکنم و حتی یک فایل یا توجهی به کامنت دوستان و یا صحبتهای استاد میکنم نشونه ی بد و اثر منفی ازم دور میشه و حس و حالم عوض میشه و اون موقعس که بسیار اشک و حس عجیب ماورایی در من متولد میشه و انگار روی زمین نیستم. (از یه مشکل خیلی کوچیک و جزئی در حد سرماخوردگی در وضعیت جسمانیم رنج میبرم ) خیلی نمیخوام وارد جزییات بشم و واقعا دوستان من انواع و اقسام آزمون و خطاها کردم و خیلی درسها و نتایج (نه خیلی بزرگ) گرفتم و کاملا روی این موضوع اشراف دارم.

    ولی خواسته و درخواست و سوال من از دوستان و همگی این هست که کی وضعیت مالی و کار من درست میشه ؟؟ کی شاهد تغییرات اساسی و بزرگ در زندگیم هستم ؟ خواهش میکنم از باور سازی بهم بگید بدونم چجوری باید باورسازی درست در مورد یکی پول و یکی کار انجام بدم که این دو اصل یعنی خواسته و باور باهم همسو و همجهت باشه که شاهد نتیجه عالی و واقعی و رضایت بخش باشم در زندگیم؟ کی رو غلطک خوشبختی و اتفاقات بزرگ و پشت سر هم یکی پس از دیگری میوفتم؟ دوستان خواهش میکنم برای من چند مثال بزنید میخوام قشنگ و واضح بدونم باید چه چیزی بگم چه باورهایی رو در مورد پول و کار بگم که بدونم دارم باورسازی درستی انجام میدم و ذهنم بیخودی دیگه درگیر چیزای مختلف نشه و خیالم از بابت باورسازی راحت باشه؟

    بینهایت ممنون میشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    علی خانی گفته:
    مدت عضویت: 2820 روز

    سلام دوستان مثبت اندیش من

    چند روزه که با گروه استاد عباسمنش آشنا شده ام و با خودم می گویم کاش زودتر این اتفاق افتاده بود. ولی ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه ست.

    دیشب به مورخه هشت هشت نود وشش در دفتر یادداشت زیبا تعهدنامه ام رو نوشتم و به خودم قول دادم و تعهد دادم که یکسال دیگه درآمدم حداقل 3برابر درآمد فعلی ام شود .به امید آن روز

    خدای مهربان تنها از تو یاری می طلبم و چشم به امید تو دارم.وقتی اینجا نظرمی گذارم یه آرامش خاصی پیدا میکنم چون که می بینم عده ای هستند با طرز فکر من که حرکت به سمت جلو را انتخاب کرده اند هستند و به من انرژی مضاعف میده .دوستان متشکرم . استاد متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    پردیس پردیس گفته:
    مدت عضویت: 3583 روز

    سلاااااااام امیدوارم ک روزهای خوبی رو بگذرونید

    من اومدم 2 تا خبر خیلی خوب ک با تغییر باورام و روندی ک طی کردم براتون بنویسم

    ماه گذشته با خانم فرهادی عزیز تماس گرفتم و در مورد یکسری مسائل صحبت کردیم ایشون بمن پیشنهاد دادن ک 3تا فایل رایگان اعتماد به نفس رو ب طرز دقیقی بارها و بارها گوش بدم و در کنارش چون امکان تهیه دوره عزت نفس رو نداشتم کامنت های دوستان رو بخونم و از تمارینی ک اونا انجام دادن منم انجام بدم بنابراین من یک دفتر خریدم و اولش نوشتم بالا رفتن احساس لیاقت و عزت نفس

    بمدت یکماهه ک صبح ها اولین کاری ک بعد از بیدار شدن انجام میدم اینه ک یکی دوصفحه از نظرات دوستانی ک دوره عزت نفسو خریدن رو میخوندم و تمام نکاتی ک یک فرد با اعتماد به نفس داره رو مینوشتم و کم کم متوجه میشدم ک تمرین های بالا بردن احساس لیاقت چیا هستن اونا رو هم یادداشت میکردم و مینوشتمشون و عمل میکردم در طول روز

    در یک هفته ی اخیر اتفاقات جالبی افتادن ک واقعا احساس لیاقت و ارزشمندی رو در من بالا بردن و من اینا رو ب توصیه خانم فرهادی ک همیشه خبر موفقیتامو اول ب ایشون میگم اینجا دارم مینویسم ک بدونیم فقط باور کردن و عمل کردن ب این توصیه هاست ک نتایج رو برامون پدیدار میکنه

    اولین موفقیتم اینه ک حدودا 3 هفته ی پیش یکی از همکلاسیام برنامه ی مسابقات ورزشی رو برام فرستاد و منو ترغیب کرد که توی اون مسابقه ب دلیل اینکه سال گذشته من دورشو دیده بودم شرکت بکنم و منم ب باشگاه سابقم مراجعه کردم و از مربیم خواستم که در عرض 2 هفته منو برای شرکت در مسابقات آماده بکنه و خودم هر روز ب باشگاه میرفتم و تا ساعت 9 شب تمرین میکردم و توی مسابقه اول شدم و الان برای شرکت در اردوی ورزشی دعوت شدم و واقعا من اون لحظات احساس شایستگی برای کسب اون مقام بهم دست داده بود ک اینطور براش تمرین میکردم وگرنه که سال گذشته من اون رشته رو رها کرده بودم !

    خبر خوب دوم اینه ک یکی از دانشگاه های مطرح تهران دوره ای برای دانشجوهاش که مربوط به خودشناسی مهارت آموزی و کارورزی هست برگزار میکنه ک من چند وقت میش مطلع شدم ک همچین دوره هایی توی تهران برای ورود بچه ها ب بازار کار هست و من همون هفته باهاشون تماس گرفتم و پرسیدم راجبه شرایط شرکت در اون دوره و اونا بمن گفتن ک دوره ی جدیدشون چند وقتیه ک شروع شده و ظرفیتش تکمیل شده و مهمتر اینکه بچه های دانشگاه خودشون در اولویت بودن و این طرح برای اوناست و منم خیلی ریلکس بهشون گفتم ک من دوست داشتم ک توی دورتون شرکت میکردم و قبلا یکبار توی سایت شما پیش ثبت نام انجام دادم و منتظر تماستون بودم و اون آقایی ک پشت خط بودن بعد از چندلحظه مکث گفتن ک اسمتون چی هست و منم جواب دادم و گفتن ک بهتون قول نمیدم اما ی بررسی میکنم ببینم میشه شما هم اضافه بشین یا نه

    خلاصه بعد از چند روز دیدم تماس گرفتن در حالی ک من قبلش ب خودم گفته بودم اگه خدا بخواد بهم زنگ میزنن اگرم نخواد من از ی راه دیگه این دوره های کارآموزی رو یاد میگیرم و بعدش بمن گفتن ک اول برای مصاحبه برم و منم قبول کردم و توی جلسه مصاحبه همه چیز خوب پیش رفت با اینکه من دانشجوی غیر دانشگاه خودشون بودم اما کلی منو تحویل گرفتن و بخاطر رزومه ای ک داشتم تحسینم کردن و خیلی جالب بود ک در جلسه مصاحبه از من سوالاتی رو میپرسیدن ک من در طول یکماه گذشته بارها و بارها برای تمرین عزت نفس داشتم تکرارشون میکردم مثل معرفی خودم و تبلیغات خودم و نکات مثبت شخصیتی من و در انتهای جلسه اون مسئول پرسیدن ک اگر جای من نشسته بودی از خودت چی میپرسیدی و چ جوابی می دادی ؟ منم چون شب قبلش همین کلیپ قسمت 11 با دقت گوش داده بودم و توش استاد از اینکه ما تا مادامی ک میخوایم زندگی خوب داشته باشیم باید روی خودمون کار بکنیم ب ایشون گفتم ک از خودم میپرسیدم ک پردیس تا کی قراره روی خودت و بهتر شدن باورهات کار بکنی ؟ و پاسخ میدم تا هر وقت ک زنده ام میدونم ک باید روی نکات مثبت تمرکز کرد و در اون لحظه لبخند رضایت رو دیدم ک ایشون داشتن و بهم گفتن آیا تو خودتو لایق میدونی ک در این دوره 9 ماهه همراه با ما باشی ؟ و من بی تعلل و محکم توی چشمام نگاه کردم و گفتم بله با تمام وجودم

    و بهم گفتن ک میدونی دنیا 99 درصد به تصویر ذهنی آدم ها از خودشون همون پاسخ رو برمیگردونه ?؟

    و جلسه تمام شد و دوساعت بعد بامن اون مرکز تماس گرفت و گفت در مصاحبه پذیرفته شدم و بخاطر اینکه تین چند جلسه کلاسو ک دوهفتست شروع شده از دست ندم امروز رفتم و ویدئوهای کلاس ها رو کامل از صبح تا عصر توی همون مرکز برام گذاشتن و از فردا رسما وارد دوره خواهم شد و دینجاست ک استاد میگن درهایی به روی ما باز خواهد شد که نتایج عظیم تری رو بدنبال دارن

    من از استاد عزیزم سید حسین عباس منش دوست داشتنی تشکر میکنم ک اینطور باعث میشن ما باگ های شخصیتی خودمون رو تشخیص بدیم و در صدد تقویتشون باشیم

    پس دوستای عزیز من بخاطر کوچکترین چیزها هم ب خدا بگیم ک سپاسگذاریم تا درهای رحمت و نعمتش رو ب روی ماهم بازتر بکنه الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    SAALAAR_28 گفته:
    مدت عضویت: 3172 روز

    سلام استاد نازنین و مهربون و خوش تیپ

    و سلام به دوستان با ایمان و هدفمندم

    میخوام راجبه یکی از نتایج تغییر فرکانسم براتون بگم

    من و خواهرم حدود 30 سال با پدر و مادرمون تو یه خونه زندگی می کنیم

    خواهرم رو با اینکه خیلی دوست دارم و از من دو سال کوچکتره اما خیلی خیلی همش تو احساس غم و نگرانی و حسرت گذشته و تصمیم های اشتباه گذشته غرقه

    و همش خودش رو سرزنش میکنه

    اگه بخوام فرکانسی بگم

    تو دامنه احساسات همش اون پایین تو احساس خشم و گناه و ترس و نگرانی هست

    با اینکه همیشه نمازش رو هم میخونه

    اما همش اتفاق های بدی رو تجربه میکنه که بیشتر ناراحت ترش میکنه

    و من الان این ها رو میفهمم که چرا همش تو یه سیکل معیوبه

    اما من از موقعی که تصمیم به تغییر گرفتم و از قانون آفرینش شروع کردم نشونه های تغییر فرکانسم رو به عینه دیدم

    مثل اینکه الان دیگه شب ها راحت و با اشتیاق اینکه فردا بیدار بشم و دنبال هدف هام برم می خوابم

    مشکل گوارشی مزمن داشتم که منو سال ها اذیت میکرد و باعث شده بود نتونم خوب غذا بخورم و وزنم اومده بود پایین دیگه کامل بر طرف شده

    و تو دل هر اتفاقی که شاید بقیه رو و مخصوصا خواهر و پدر و مادرم رو بهم میریزه

    باعث شادی و خیر و آرامش من میشه

    و میتونم احساسم رو کنترل کنم

    اما چرا اولش راجب خواهرم توضیح دادم

    چون که خواهرم تو مرداد عروسی کرد و بعد عروسی بخاطر کار دامادم رفتند قشم یعنی بالای 1000 کیلوتر دور تر از من

    و من الان میفهمم که چرا خواهرم که 30 سال باهم بودیم

    دقیقا بعد اینکه من رو خودم کار کردم

    ووارد فرکانس و مدار جدیدی شدم

    و خواهرم نخواست تغییر کنه و تو همون مدار قبلی خودش موند

    این کار جهان بود که اون رو از من دور کرد

    و من این وسط کاری نکردم فقط رو باور هام کار کردم

    و الان میفهمم که این قضیه داره از کجا آب میخوره

    و شانسی نبود که خواهرم از من دور شد

    معنی این حرف استاد رو الان متوجه میشم که با اقدام عملی اگه بخوای یه رابطه ناخواسته رو ترک کنی جواب نمیده

    بلکه تغییر فرکانست جواب میده

    کل این قضیه هم از موقعی که من قانون آفرینش رو خریدم تا خواهرم رفت قشم دقیقا 3/5 ماه طول کشید یعنی موقعی که من دوره آفرینش رو تموم کردم این اتفاق افتاد

    با اینکه من خواهرم رو دوست داشتم و راضی نبودم دور بشه اما فهمیدم که جهان همیشه فرکانس های متفاوت رو از هم جدا میکنه

    کبوتر با کبوتر

    باز با باز

    این تجربه واقعی من بود

    وبه دوستان عزیزم هم میخوام بگم اگه تو یه رابطه ای هستی که ناخواستته

    تنها کاری که باید بکنی اینه که رو خودت کار کنی

    و تمریناتت رو انجام بدی

    بقیه کارا رو جهان یه جوری برات ردیف میکنه که خودتم سورپرایز میشی

    استاد خیلی دوستتون دارم

    واسه همه دوستای گلم هم بهترین ها رو میخوام

    شادو ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: