سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 15 - صفحه 3

سلام خدمت استاد گرامی

وهمچنین سلامی به عزیزدل‌استاد خانم شایسته عزیز ، مریم جان اینو بدون علاوه بر اینکه عزیز دل استاد هستی عزیز دله ماهم هستیم .

عاشقتم خانم شایسته با این متن های که برای فایل ها میذاری ، واقعا هزاران نکته داخلش هست . به خدا این فایل ها رایگان نیست بلکه میلیون ها میذاره، شما و استاد واقعا عشق هستید که با عشق و با کلی انرژی مثبت این فایل ها رو رایگان در اختیار ما میذارید.

تجربه ی خودمو در رابطه با این فایل بگم

ما توی خونه ی کوچک ۵۵ متری زندگی میکردیم ، ماشاله ۶ نفرهم هستیم فکر کنید مادر بزرگم هم اومده بود تهران خونه ی ما شده بودیم ۷ نفر توی یه خونه ۵۵ متری زندگی میکردیم . واقعا خیلی سخت بود زندگی توی این خونه ، زمستان ها از سقف خونه مون آب میداد و چون‌ سقفش ایرانتیت بود زمستان ها از سرما یخ میزدیم و تابستان ها از گرما هلاک می شدیم ، حمام و دستشویی مون یکی بودش به طوریکه کسی میخواست بره حمام قبلش باید اعلام میکرد داره میره حمام که اگه دستشویی داره بیاد بره( ببخشید این همه واضح میگم‌چون دقیقا میخوام خونه مونو تصور کنید)

محله مون خیلی شلوغ و پرسرو صداو‌‌ همیشه برای پارک کردن ماشین مون با همسایه هامون دعوا داشتیم چون خونه مون پارکینک نداشت و جلوی در خونه مون هم همیشه ماشین بود و برای پارک کردن ماشین همیشه مسئله داشتیم

خونه مون قدیمی ساز به طوریکه برای ۴۰ سال پیش بود و همیشه یه مشکلی برای خونه مون داشتیم اینکه شیر خونه مون خراب میشد اونو‌ درست میکردیم لوله آب می ترکید ، اونو درست میکردیم آبگرمکن خراب میشد اونو درست میکردیم از سقف خونه آب می اومد اون و درست میکردیم برق های خونه خراب میشد‌و یهو می دیدی از پریز خونه مون دود می اومد خلاصه ما هر دفعه یه مشکلی داشتیم.

آقا‌ از همسایه مون نگم براتون ( ماشاله اینقدر فضول که ما هرموقع میرفتیم و می اومدیم ما رو چک میکرد کی میره و کی میاد ) همیشه از لای در ما‌و مهمون‌هانو چک میکرد که چیکار میکنیم . توی خونه مون از راه پله هاش نگم که واقعا افتضاح بود اصلا دیوار هاش ترک خورده و گچ هاش ریخته و خلاصه کلی مشکل ما توی این خونه مون داشتیم ( چون ما ۶ نفر بودیم یه دونه اتاق خواب بیشتر نداشتیم و ما بچه ها توی اتاق خواب می خوابیدیم )

حالا‌با این خصوصیات خونه مون باید‌ تمرکزمونو میذاشتم توی نکات مثبت خونه مون

خدا شاهد‌ بچه ها می اومدم میگشتم ببینم خداویکلی نکته مثبت خونه مون چی هستش

اول گشتم که این خونه مون دسترسی خیلی راحت و سریع به سوپرمارکتی ، نانوایی ( بربری، تافنون ، ‌لواش، سنگگ) بود.

ما ۲۰ سال بود که توی این خونه زندگی میکردیم تابستانی که گذشت یه انباری توی بالاپشت مون درست کردیم و من بعنوان اتاق خواب ازش استفاده میکردم خدا شاهده کلی خداروشکر میکردم که چنین اتاق خوابی بعداز ۳۰ سال زندگی دارم اینو هم بگم سقفش ایرانیت بود و تابستان ها فوق العاده گرم بود و خدا شاهده یه شب تابستون خوابیده بودم به حدی گرم بود که احساس میکردم از کفش گرما میزنه بیرون ، اما من واقعا خدارو شکر میکردم )

بالا پشت مون داشتیم که شب هایی که نمی توستم توی انباری بخوابم می اومدم توی بالاپشت مون بخوابم و کلی خدا رو بابت داشتن این بالا پشت مون شکر میکردم.

حالا سعی میکردم نکات مثبت خونه مونوپیداکنم .

اینکه خونه مون توی منطقه ۴ تهران هستش، اینکه خونه مون نزدیک جنگل هستش و خداروشکر واقعا آب وهواش عالیه ، دسترسی خیلی راحت و سریع به همه جور امکاناتی داریم.

خلاصه از یه طرفم هم کلی تضاد برای داشتن خونه ی جدید داشتیم ( اینکه میگم همه خانواده چنین تضادی داشتند) دلمون خونه ی جدید میخواست.

خداشاهده الان ده روزی هستش که توی خونه ی جدیدمونو هستیم باورتون نمیشه تمامی تضادهایی که داشتیم برامون حل شد

خونه مون نوساز، دارای دو طبقه پارکینک داره، بزرگ ۸۰ متری هستش ولی اینقدر خوش نقشه هستش که ۱۲۰ متری نشون میده، دوتا سیروس بهداشتی و حمام داره، آسانسور داره ، باورتون میشه خونه ی قبلیمون یه دونه همسایه داشتیم ماشاله کلی فضول ، این خونه ی جدیمون ۱۰ تا همسایه داریم که من اصلا توی این چند روز فقط دو نفرشو دیدم یکیشون همون روز اول که اومدیم برای فلاکس چای اورد خیلی همسایه مون عالی و خوب هستند

خدای من این خونه مون کلی امکانات و تجهیزات داره که راه میرم فقط فقط خدا روشکر میکنم که دارم توی قصر زندگی میکنم چون خونه قبلیمون خیلی خیلی اذیت میشدیم

خدا روشکر این خونه مون یه اتاق خواب جداگانه دارم ، خداروشکر پکج ، اسپلیت و کولر هوای داریم برعکس خونه ی قبلیمون از سرما و گرما توی تابستونو زمستون هلاک می شدیم

این خونه ی جدیدمون فوق العاده آروم ، ساکت و باکلاس هستش که فقط ازش لذت می بری

به خدا قبلا پدر و مادرم که دنبال خونه میگشند کلی اذیت می شدند خدا رو شاهد میگیرم خیلی راحت و آسون و سریع با اولین خونه که رفتیم دیدیم پسندیم و اوکی شد به خدا مفت خونو رو گرفتیم قیمتش نسبت به خونه خیلی خیلی پایین تر گرفتیم و عرض دو روز تمامی کارهای خونه انجام شد و جابجا شدیم.

به طوریکه همه میگفتند‌چطور اینقدر سریع عمل کردی بدون اینکه به کسی بگیم همه کارهارو خدا برامون انجام داد.

دوست داشتم تجربه مو بگم که من واقعا نتجه شو‌ دیدم.