اگر تمام قوانین خداوند را فقط در یک جمله بگنجانم، آن جمله قطعاً میگوید:
احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد.
منظور، توانایی در رسیدن به احساس خوبِ لحظهای نیست، بلکه احساسِ خوبِ ماندگاری است که، نتیجهی فائق آمدن بر نجواهای ذهن و پیروی نکردن از برنامهی مدونِ ذهن برای گذرانِ زندگی ما در ترس و نگرانی است.
تنها راه برای «توانا شدن در ایجاد احساسِ خوبِ ماندگار»، مداومت ورزیدن در «تمرکز بر نکات مثبت هر اتفاق» در هر جنبهای از زندگیمان است.
«توانایی تمرکز صرف بر نکات مثبت هر موضوع»، به گونهای که با هر دلیل و منطقی، هیچ گزینهای جز «تلاش برای رسیدن به احساس خوب» روی میز زندگیمان نماند، بالاترین حدّ از هماهنگی با خداوند است.
تواناییای که نه از توهم، بلکه از درکی عمیق دربارهی ساز و کار این جهانِ فرکانسی میآید و خودش را در قالبِ توکل، سرسپردگی و خوشبینیِ صرف به نمایش میگذارد.
به دلیل همین درک است که، فرد میتواند به «الخیر فی ما وقع» نه به عنوان یک جملهی زیبا، بلکه به عنوان قانونِ بدون تغییرِ خالقی دل خوش کند که، برگی بدون اجازهاش از درخت نمیافتد.
به دلیل این درک است که، فرد میتواند به «ان مع العسر یسری»، نه به عنوان یک شعار، بلکه به عنوانِ یک وعدهی بی برو برگرد از جانب انرژیای نگاه کند که، بهترین شیوه برای حل تمام مسائل را میداند.
و به دلیل این حدّ از درک است که، فرد میتواند مقاومت و تقلا را کنار بگذارد و به جریان هدایتی بپیوندد که خاصیتش، ساده- به معنای روان- انجام شدنِ کارهاست. زیرا «چگونگیِ تحققِ خواستهّها» و حلّ مسائل را میشناسد و یک راست تو را سرِ اصلِ مطلب میبرد.
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 16238MB16 دقیقه
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 1696MB16 دقیقه
سلام به استاد عزیز و مریم نازنین
این فتیل برام خیلی چشمک زد پس اومدم و دیدمش ، اول از اینکه چه قدر خوبه که الان برای هر مسیله ای راه حل هست مثلن اینکه آر وی داره ، و اندازش بزرگه و توی یک محله هم نمیتونی پارکش کنی یا حتی فصای زیادی میخواد که تو نداریش ، راه حل برای این موصوع هم هست پارکینگهای مخصوص به ار وی و دیدم چه قدرم تعدادشون زیاده آروی هایی که پارک شده این یعنی روز به روز جهان داره ثروتمند تر میشه
مخصوصا اون کالسکه هایی که بود نشون دادین تو نمایشگاه بشر و انسان از سوار شدن روی شتر و اسب و بعدش اون کالسکه رسیده به اخوراع این اتوبوس های مسافرتی که الان باز بهتر و مجهز ترشم داره میاد تو ایران هم خداروشکر اینقدر جدیدا زیاد شدن ادمایی که حتی با ماشین معمولی خودشون شروع کردن و یک خونه ی مسافرتی ساختن
نکته ی مثبت بعدی این بود یک مقصد تو سفر رو انتخاب کردین بعدشو گفتین نمیدونیم هدایت میشیم و بعد از اون یه اتفاق به ظاهر ناجالب افتاد
ولی دیدگاه مناسب اومد وسط
الخیر فی ما وقع ، اینو تکرار کردین کنترل ذهن انجام دادین بعد اونهمه زیبایی رو تو اون پارک زیبا رفتین دیدین
اون فضای چمن که بدون هیچ محدودیتی ادما در کنار هم داشتن خوش میگزروندن و افتاب میگرفتن روی اون چمن های زیبا و عالی
بعدش اون ابشار های کوچولو و زیبا ، اون درختان شکل جنگلی ای که داشت ، اون مسیرها و پل های چوبیش
و بعد رفتین سراغ کایاک سواری ، چه قدر خوبه که همچین امکانی رو گزاشتن هم ادمای زیادی میتونن بیشتر لذت ببرن ، هم پول میشه ساخت ازش
واقعا اگر از کنار اون رودخونه ی زیبا فقط ادم رد میشد شاید خیلی چیزهای بهتر موقع کایاک سواری رو از دست میداد
بعد اون لاکپشت بامزه ای که در کمال آرامش اصلا حتی بدون اینکه توجهی کنه داشت استراحت خودش رو میکرد
بعد دوربین خانم شایسه میرفت روی اون آب زیبا
روی پارو ها
روی آدمایی که فارع از سنشون اومده بودن لذت ببرن
و بعد بعد از دیدن اونهمه زیبایی برگشتین با دیدگاه الخیر فی ما وقع
و نتیجش اومد
یک دوست جدید پیدا ،شد قدم بعدی سفر مشخص شد و اونم چه قدم بعدی فوقالعاده ای
اول از همه اینو بگم که چه قدر اون اقاییکه بالاخره به ارویش صربه خورده بودهم آروم بود بعد نشستین کلی باهم حرف زدین و صحبت کردین و خوش و بش کردین
و دوست شدین باهم
یعنی میشه تصادف بدون اعصاب خوردی واینچیزام داشته باشی
بعدش چه قدر اون دوستی و اون اتفاق ناخوشایند برکت داشت براتون باعث شد که برید اون نمایشگاهو ببینین
و واقعا چه قدر بشر توی مدت زمان خیلی کمی تونستی اینطوری پیشرفت کنه تراکتورهای صد سال پیش تا تراکتورهای الان یه جوری متفاوتن که ادم فک میکنه به جای 100 سال لابد حداقل 200 سال زمان برده تا اینقدر همه چیز پیشرفته بشه
یا ماشین لباسشویی های اولیه
ولی این مثالا قشنگ نشون دادن که. الان بهترین موقع برای پیشرفت کردنه و سریع ترین زمان برای پیشرفت کردن
مورد بعدی واقعا تحسین برانگیز بود که خود مردم امریکا اومده بودن و این جشنواره رو به راه انداخته بودن منتظر دولت یا هیچ چیز خاصی نبودن خود مردم یکم اون وابستگیشونو کنار گزاشته بودن و یک همچین محیطی درست شده بود و چه قدر جالب که پایین هر ماشینی نوشته بود که چه شخصی این ماشین رو اهدا کرده
چه قدر اسمون اونجا قشنگ بود واقعا