سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 18 - صفحه 1

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سمیه کریمی مهر ماهی» در این صفحه: 15
  1. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    سلام به خدای زیباییها

    خداروشکر بابت این اتفاقهایی که داره میفته

    سایت آبدیت میشه

    جهان آبدیت میشه و چقدر هیجان زده هستم برای دیدن سمیه ای که داره آبدیت میشه

    قبلاً مدام فایلهای استاد رو گوش میدادم که از جهان منفی اطرافم دور باشم

    اما این روزها یاد گیری یادگیری یادگیری

    و این فایل پر از یاد گیری بود

    اینکه تو ساختمان محافطت از منافع ایرانی ها عکس ها و مجسمه هایی که گذاشته شدند چقدر شاد و در رنگ بندیهای زیبا بودند از قشنگترین پوشش ایرانی ها در اون قسمت موزه استفاده شده بود در حالیکه ما که تو ایران هستیم

    وقتی حرف از پوشش زده میشه تو ذهنمون یه ابای سیاه یه چادر سیاه میشه که یه سری ها عاشقشن و یه سری ها ازش متنفرن .

    در حالیکه میشه به حجاب به پوشش با زاویه دید بهتری نگاه کرد و لذت برد.

    وقتی استاد در مورد تنپا صحبت میکنند میگن فلوریدای عزیز تنپای عزیزو ما در مورد محلی که زندگی میکنیم اینهمه عشق داریم ؟ یا منتظریم بریم یه جای بهتر زندگی کنیم بعد به مکان زندگیمون عشق بورزیم ؟

    استاد شایدبه این چیزها و دقت نکنن، چون قسمتی از زندگیشون هست، اما ما که ابتدای راه هستیم و پراز باورهای محدود کننده باید به این نکات خیلی دقت کنیم

    وقتی در مورد شهرصحبت میکنن میگن ما ازین شهر زیبا داریم میریم یه شهر زیباتره دیگه ، این یعنی شکرگزاری از این شهری که دارن ازش بیرون میرن و مگه میشه خدا شهر بعدی رو براشون زیباتر نکنه ؟

    وقتی که استاد به اون آقای سیاه پوستی که پشت سطلهای زباله میزدند و به وقول خودشون موزیک مینواختن ،حس خوب میدادند

    به خودم گفتم اگر این آدم تو ایران بود و اگر ما میدیدیم چه رفتاری میکردیم ؟ مسخره میکردیم ؟ میخندیدیم ؟ متلک میگفتیم ؟ یا مثل استاد جلو میرفتیم و بهش حس خوب میدادیم ؟ با حس خوبی که بهش میدادیم تشویقش میکردیم که وارد یک مرحله پیشرفته تری از کارش بشه ؟

    اگر تو همچین موقعیتی بودیم ، امید میدادیم یا با بی تفاوتیمون ناامیدش میکردیم ؟

    وقتی تو فرودگاه تاخیر داشته باشیم چکار میکنیم ؟ میخواهید بدونید چیکار میکنیم ؟ به این فکر کنیم که اگر تو صف مترو اتوبوس تاکسی باشیم و دیر کنند چکار میکنیم ؟ غر میزنیم یا در همون لحظه لذت میبریم ؟

    به قول استاد بیایید سوالهای خوب از خودمون بپرسیم و جوابهای خوب و صادقانه بدیم و به جواب برسیم

    اگر بخاطر کارهای اداری مجبور بشیم به شهری دیگه یا کشور دیگه بریم چه رفتاری میکنیم ؟اَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَههههههههههههههه بازم کار اداری ؟ یا اینکه مثل استاد میریم و هر لحظه اش عشق و حال میکنیم ؟

    زندگی ما دقیقاً زندگی استاد هست اما واکنش های ما با استاد چقدر فرق داره ؟

    سوار هواپیما هستند زاویه دیدشون و نشستنشون رو تغییر میدن تا بهتر زیبایی ها رو ببینند . ما چی ؟ هر جا هستیم حواسمون یه جا دیگه هست . از هیچ جایی که هستیم لذت نمیبریم همش دنبال جدیدتریم تا قشنگتر بشه لذت ببریم

    یه جا یه ایرانی میبینه به زبان فارسی صحبت میکنه ، ببینید چه عشقی میکنه ؟

    ما هموطنا همیدگه رو میبینیم با هم هم زبان هستیم همین رفتار رو میکنیم؟ بیایید فکر کنیم با هم چقد ر مهربانانه صحبت میکنیم ؟

    در مورد هم چقدر مهربانانه قضاوت میکنیم ؟

    بعضی ها الان تو فکرشون میگن بزار ما هم تو شرایط استاد قرار بگیریم

    بزار از کشور خارج بشیم

    نه عزیز دلم

    من سمیه کریمی تا اینجا این لحظه با این زندگی با همین آدمها درست زندگی نکنم هیچی بهتر نمیشه

    اینجای زندگی با همین شرایط باید همه چیز درست بشه

    تا وارد مرحله بعدی شد

    الان باید مثبت بود

    الان باید لذت برد

    الان باید تغییر کرد

    الان باید یاد گرفت

    الان

    همه چیز باید همین الان درست بشه

    مگه میدونیم نیم ساعت دیگه زنده هستیم که منتظریم شرایط بهتر بشه آدم بهتری بشیم ؟

    اینا رو دارم به خودم میگم

    اینجا هم مینویسم که از من بمونه به یادگار تاابد

    که یه روز برگردم بگم

    منم یه جای کار تصمیم گرفتم آدم بهتری بشم و بهتر زندگی کنم

    و اون دقیقاً زمانی بود که هیچ چیز قرار نبود تغییر کنه وبهتر بشه

    فقط من قراره آدم بهتری بشم و بهتر زندگی کنم

    خدایا شکرت

    اینجا بذر زندگی بهترم رو با بهتر شدن خودم میکارم

    و به زودی برداشت بذر های تغییراتم رو کِشت میکنم

    خدایا بینهایت بینهایت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 288 رای:
  2. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    زهرای عزیزم سلام

    دوست هم قدمم مهربان بانو ممنون بابت انرژیت

    زمانی که روی اسمت کلیک کردم

    زهرای ثروتمندیان چقدر احساسم عالی شد

    میدونی چی هست ؟

    آخه ما عباسمنشی ها تو کل جهان اطرافمون میچرخیم که یه نشونه پیدا کنیم به خودمون بگیم ببین میشه اینم یه مهر تایید از طرف خدا برای شدنها برای تونستن ها

    شما رو تحسین میکنم بخاطر تهیه دوره روانشناسی ثروت یک

    از خدای مهربانم میخوام که شرایط رو برای تهیه این دوره با ارزش برای من فراهم کنه

    استاد در همه فایلهاشون در مورد یک قانون واحدوبدون تغییر صحبت میکنند

    اما دوره های استاد به صورت تمرکزی روی یک مسیله کار میکنند

    با مثالها و صحبت های ساده شون گیرایی اون موضوع رو برای ما بیشتر باز میکنند

    چند وقت گذشته عجیب دلم میخواست که دوره های ثروت استاد رو داشته باشم

    خوب چه چیزی لذت بخش تر از ثروت که خداوند از زمین وآسمان بر زندگی ما سرازیز کنه

    اما وقتی که روی خودم بیشتر کار کردم

    دیدم استاد همیشه درست میگفتن

    ریشه همه نداشتن ها و کمبودها، عزت نفس هست

    من بخاطر نداشتن عزت نفس خودم رو لایق داشتن

    خیلی از نعمتهای خداوند نمیدونستم

    اون روزها تمام فایلهای رایگانی که استاد در مورد عزت نفس گذاشته اند روبارها خوندم

    باورهای محدود کننده من در مورد عزت نفس

    ریشه های قویتری تو ذهن من داشت

    و از خدای مهربانم خواستم که لیاقت درک آگاهی های این دوره باارزش رو بهم بده

    و خدا رو بینهایت شکر

    که تو نستم این دوره رو تهیه کنم

    و حالا اینقدر ولع دارم در مورد درک آگاهی های دوره ها ی ثروت استاد که بی حدو اندازه هست

    حتی نمیتونم وصف کنم

    احساس خواستنم رو

    آگاهی هایی که در مورد ثروت استاد تو دوره ها بهشون اشاره کردند

    یه گنیجه بسیار با ارزش هست

    چون به قدرت نوشتن آگاهی دارم

    اینجای کار برای خودم و خدای خودم نوشتم

    که بدونم اینبار دیگه لایق دریافت تمام نعمتهای خداوند هستم

    پس از خدا میخوام

    که ثروتهای بی حسابش رو

    در لحظه به لحظه زندگی من بباره

    مثل بارون که نمیگه به کجا ببارم

    فقط ثروتها رو سرازیر کنه

    بر تمام ابعاد زندگی من

    برای تو دوست مهربانم آرزوی سعادتمندی شجاعت و جسارت آرزو میکنم

    نگاهه الله بر قلب مهربان تو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    افسانه عزیزم سلام

    به قول استاد

    دله ما عباسمنشی ها چقدرنرم و لطیف شده

    دقیقاً احساسات متفاوتی که دوستانم در این سایت دارند ،رو حس میکنم

    با بچه های سایت زیاد صحبت میکنم

    شایداینجا تنها جای دنیاست که دلم میخواد

    از انرژی احساسات آدمهاش با تحسین کردن

    استفاده کنم

    اینقدر شما بچه های سایت

    ارسال فرکانس عشق در کلامتون زیاد هست که

    آدم از همین فضای دور و همین فضای مجازی هم دریافت میکنه

    دلم میخواد اینقدر اشکهای شما دوستای مهربونم که در برابر کامنتهایی که مینویسم رو ، تحسین کنم که یه روزی هر لحظه که در این سایت هستم

    اشک شوق ببارم و از ذوق سپاسگزاری خداوند

    سر به سجده بزارم

    افسانه نازنینم اسمت افسانه زندگی ام رو به خاطرم آوردی

    داستان زندگیم که چقدر قشنگ من رو به این بهشت هدایت کرده

    هر قدم از قدم که برداشته ام چقدر هماهنگ به این دنیای متفاوت هدایت شده ام

    هر تجربه ام رو چقدر به موقع و به جا، به این کلمات جاری میکنه تا درسهایی باشه برای خودم که از کجا به اینجا رسیدم

    از چه فضای ذهنی به این فضای ذهنی رسیدم

    و از میان چه قضاوتهایی به این دنیایی بدون قضاوت رسیدم

    این من که امروز و این لحظه مینویسه

    زاییده

    سالها به دنبال هدایت به مسیر زیبای توحید بودن، هست

    فولاد باید بود در این مسیر

    محکم

    به استواری کوه

    این مسیر انسانهایی رو میخواد که برای موفقیت هم قدمیهاشون اشک بریزن و تحسینشون کنند

    و خداوند به همین راحتی راه رو برای مسیر بعدی باز میکنه

    برات اراده ای آهنین، برای اون جهاد اکبری که استاد همیشه تو صحبتهاشون میگن

    آرزو میکنم

    لبت خدون دلت شاد

    بنده مهربان خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    ریحانه عزیزم سلام

    دوست خوبم اینها رو به خودم گفتم

    به خودم همه این موارد رو تذکر دادم

    با یه بیست دقیقه از زندگی استاد

    دارم میبینم که چقدر اشتباه زندگی کردم

    و چقدر باید به خودم تذکر بدم که یادم نره این جای کار دیگه ، زمانِ تغییر کردن هست

    منی که سالها همین افکار وبارورها و همین رفتارها روداشتم

    خداروشکر استاد رو داریم

    استادی که میتونیم الگو برداری کنیم ازش

    وگرنه کجای منطق من میگفت میشه یه انسان توحیدی اینقدر شاد باشه

    راستش سه چهار سال گذشته یه روزی تو دفتر کارم، با همکارم سر صحبتهای توحیدی باز شد

    اون روز بغض اجازه نمیداد حرف بزنم اما فکر میکنم هفت هشت ساعت با اون دوست عزیز در مورد خداوند صحبت کردم

    اون انسان هیچ وقت در مورد خداوند نه صحبتی کرده بود نه صحبتی شنیده بود

    و از اون به بعد هم هیچوقت این اتفاق براش نیفتاد

    اما برای من اون روز

    یه روزعادی نبود

    اون روز من صحبت میکردم واشک میریختم برای خداییکه

    میدونستم هست

    امانمیدونستم کجا

    میدونستم بزرگه

    اما نمیدونستم چقدر

    خداییکه میدونستم برای هر کسی یه شکلی هست

    اما نمیدونستم برای خودم چه شکلیه ؟

    انگار خدای مهربان میخواست خودش رو بهم نشون بده

    اما من پیداش نمیکردم

    خیلی برای من جالبه که

    تو کامنتهای خیلی از دوستان

    میخونم که مدتی تو حوزه درس خوندن

    منهم مدتی تو حوزه درس خوندم

    و دوستان حوزوی زیادی داشتم

    اما اونهم یه مسیری بود که میخواستم برم تا خدامو پیداکنم

    امانشد

    نبود

    اون خداییکه دیگران در موردش صحبت میکردند یه بت بود

    اما یه بتِ ذهنی

    که به نظرم هیچ فرقی نداشتن

    با اون بتهای سنگی و چوبی زمان ابراهیم

    اینقدر در مورد امام ها و حرم ها و زیارتگاهها فکر کردم که دیدم

    اونها هم بت هستند

    اونجا هم بتخانه هست

    میریم اونجا که خدا رو تو عطر گلاب پیدا کنیم وباهاش ارتباط بگیریم

    میدونی ؟

    اون روز که با همکارم صحبت کردم

    انگار با یه مجسمه صحبت میکردم

    همکارم هیچی نمیفهمید

    اما من میگفتم و خودم جواب میدادم

    و از اون روز دنیا برای من یه رنگ دیگه گرفت

    اینقدر ذهنم تغییر کرده که خیلی راحت میتونم بگم

    هر چی که قبلش میگفتم کفر بوده

    در من یه انسان مومن بود

    که محل امن خودش بود

    و این انسان امن

    به دنبال منبعِ امنیتِ خودش میگشت

    سر خیلی از نمازهام

    سر سجاده

    اینقدر زمان میگذشت که از گرسنگی یا خستگی از هوش میرفتم

    فقط و فقط به این فکر میکردم

    که خدا این چیزی نیست که تا حالا در موردش فکر میکردم

    اینا بت هستند

    خدای واقعی رو میخوام

    نمیگم الان پیداش کردم

    اما مسیر رسیدن بهش رو پیدا کردم

    وقتی که دنبال ندای درونم میرم ، و میدونم داره بهم یه چیزی رو میگه

    وقتی که به دنبال صدای قلبم هستم ،که با ضرباهاش ، داره یه شادی رو به من گوشزد میکنه

    وقتی شکرگزاری میکنم

    وقتی تحسین میکنم

    وقتی منه همیشه عجووووووووووووول صبرمیکنم

    و برای این صبر کردن خودم چقدر خود داری میکنم

    فقط خدا خودش میدونه چقدر مشتاقم برای توحیدی شدن

    برای ایمان آوردن بهش

    برای توکل کردن بهش

    خدایا من رو به مسیر بنده هایی که دوستشون داری هدایت کن

    اونهاییکه ینه جورایی خاص بهت نزدیکن

    خدای من بهترینم شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    سارای عزیزم سلام

    اولین کامنت سایت رو برای من گذاشتی

    به این بهشت زیبا خوش اومدی مهربون

    اولین دیدگاه اعضا رو برات، من میزارم

    میخوام اولین روزهای اومدنت به سایت رو با یه حس عالی ازت پذیرایی کنم

    سارای زیبای خداوند

    تو خاص هستی که با اومدن بهار و سال جدید استارت زندگی جدیدت رو زدی

    خیلی دلم میخواد هدایت تو رو به این سایت بخونم

    که چه جوری تو این روزها، که همه با ناامیدی منتظر رفتن این ویروس مرموز از این دنیای در حال تغییر، هستند

    تو چه باوری داشتی ، که به این سایت بینظیر هدایت شدی ؟

    سارای عزیزم

    آماده باش برای تجربه بهترین روزهای زندگیت

    گوش به زنگ باش برای شنیدن صدای خداوند

    و بگو هر چیزی که دلت میگه برای بچه های سایت، باید بگی

    عزیز دلم

    ورودی جدید

    یعنی روح جدید وارد سایت شده

    یعنی استاد نگرش جدیدی دارند که با اومدن شما باید وارد خون این جهان کنند

    اومدن هر آدم جدیدی به این سایت

    یعنی قراره هدفهای جدید تیک بخوره ودنیای اطراف ما گسترده تر بشه

    وقتی یه عزیزی وارد این فضا میشه

    من به خودم میگم

    دوباره استاد قراره چی رو به مغز ما تزریق کنند؟

    چه آگاهی هایی ؟

    چقدر قدرت دارند ؟

    چقدر قراره رشد کنند؟

    که خداوند براش ، این فضا رو داره بزرگتر میکنه

    سارا جانم به بودن در کنارت افتخار میکنم

    حاله دلت همیشه پر از عشق خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    حسن عزیز سلام

    ممنون بابت دعای قشنگتون

    این بذر کود نیاز داره که جون بگیره

    خاک قلبم رو باید حاصلخیز تر کنم

    برای بذرهایی که در حال کاشتن اونها هستم

    این روزها در یه فضای ایزوله روحی و جسمی هستم

    خداوند زمان رو برای ما عباسمنش ها نگه داشته

    که بذر بکاریم

    برای فردایی که قراره دنیا دوباره دگرگون بشه

    و وارد قرن جدید بشیم

    این بذر ها نیاز به قربون صدقه رفتن داره

    باید هر لحظه این بذرها رو تحسین کنم

    و خودم رو هم تحسین کنم که با این بذر کاری عشق میکنم

    استاد دارن همه ما رو وارد نگرش خودشون میکنن

    برای ما اون مسیر بهشتی زیبا رو که خودشون طی کردن تا به موفقیت برسند رو ، توصیف میکنند

    و من با هر آگاهی، بذر جدیدی برای طی کردن این مسیر زیبای شگفت انگیز ، میکارم

    این بذرها باید متفاوت باشند

    که هر بعد از زندگی، من رو، رشد بدن

    بذر ایمان

    بذر توکل

    بذر شادی

    و……….

    هر چیزی که بهش میگن قانون

    بعد باید مراقبت کنم ازشون

    از تحت تاثیر حرفهای دیگران قرار گرفتن

    از بادها

    از آفت ها

    این بذرها نیاز به نور دارند

    نور خدا

    روشنایی هایی که هستند

    مثل همون ثروتهایی که استاد میگن

    هستنداما ما نمیبینیمشون چون در مدارشون نیستیم

    نهال هام رو باید در معرض نور قرار بدم

    باید حَرَس کنم

    دور و برشون رو

    و برگه های زردشون رو بچینم

    باید باورهای قدیمی رو که پیداشون کردم، بچینم

    کلا از این نهال ها ،هر چیزی که ازشون انرژی میگیره رو ،دور کنم

    نزارم که هیچ انرژی اضافه ای خرج کنه

    تا همه انرژی هاش رو خرج رشدش کنه

    چقدر این نهال زیبای موفقیتم رودوست دارم

    شدم مثل اون شاهزاده کوچولو که از کره ماه سه روز اومده بود زمین و بعدش باید میرفت

    یه نهال داشت و عاشقش بود

    برات یه مسیر پر از موفقیت و زیبایی رو آرزو میکنم

    مسیری پر از جنگلهای زیبا و رودهای روان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    نسترن عزیزم سلام

    مهربان بانو

    منهم احساس بینظیری به شما و تک تک افراد این سایت دارم و این احساسات رو بدون هیچ کم وکاستی به تک تک تون تقدیم میکنم

    عزیز دلم تو یکی از جلسات قدم اول که فکر میکنم

    جلسه دوم قدم اول بود

    استاد عزیزم در مورد یک مسیر زیبا صحبت کرد

    من به هدفهای زیادی تو زندگیم رسیدم اما

    از این مسیری که استاد در موردش میگفتند چیزی ندیده بودم

    بارها اون قسمت اون جلسه رو گوش کردم و خودم رو تو اون صحنه تصویر سازی کردم

    مگه میشه یه همچین مسیر ی هم باشه ؟

    پس اینهمه که میگن مسیر رسیدن به خواسته ها پر از سنگلاخ و سختی هست ، چی میشه ؟

    این رو میدونم که باید به چیزی که میخواهیم فکر کنیم

    و من تمام توجه ام رو گذاشتم روی خواسته هام

    اینکه اینقدر از این مسیر لذت ببرم

    که خود مسیر برای من لذت هاش رو ، رو کنه

    خدا رو شکر میکنم

    بخاطر تک تک آیه های قرآن

    این کتاب

    مثل یه کتاب راهنما

    دار ه من رو به مسیر زیبای توحید ، هدایت میکنه

    و خدا رو شکر میکنم که دوستان نابی مثل شما دارم

    برات هر لحظه

    اشک شوق برای رسیدن ها رو آرزو میکنم

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    نسرین عزیزم سلام

    بانوی مهربان بهترین اتفاق این روزهای من تمایل به تغییر کردنی هست که هر روز در من به تصاعد میخوره

    اینکه صبح بیدار بشم و حواسم باشه که تا شب یه روز جدید دارم و یه انسان جدیدی رو به جهان عرضه کنم

    به این جهان که هر روز یه دنیای جدیدی رو برای ما داره

    این جهان که برای من تنوعی ناب داره

    این جهان که هر روز در حال تغییر هست

    این جهان که بدون اینکه ما بدونیم تمام فضای اطرافمون رو با تغییرات ما هماهنگ میکنه

    من یک رویا دارم

    و این رویا منتظر تغییرات من هست

    این رویا برای این سمیه ساخته نشده

    بایدتبدیل بشم به سمیه ای که رویای من خودش با عشق و به زیبایی واردزندگی من بشه

    بهترین اتفاقها در انتظار این جهان هست

    وارد قرن جدیدداریم میشیم

    ومن میدونم که این قسمت از زندگیم اگر تغییر نکنم

    زمان مثل یه بولدوزر از روی من رد میشه له میشم و هیچی دیگه از من برای ادامه زندگی نمیمونه

    این قسمت از زندگیم باید تغییر کنم

    وقتی راهی جز تغییر نداشته باشی

    قطعاً باید همون یک راه رو بری

    و من راهی جز تغییر ندارم

    برات بهترینها رو آرزو میکنم امیدوارم خداوند اینقدر دستان ما رو محکم بگیره که برای قدم گذاشتن در دنیای ناشناخته ها ، هیچ ترسی نداشته باشیم

    خدایاااااااااااااااااشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    شهروز عزیز سلام

    سپاس از شما بابت کامنت پر از انرژیت

    قبل تر ها که هنوز با استاد ومسایل سایت آشنا نشده بودم

    هر وقت از ایران از دولت ازمملکت بدگویی میشنیدم

    بدون اینکه حس بد یا خوبی بگیرم

    بهش فکر میکردم

    نه از این دولت و مملکت و اینجایی که زندگی میکردم بدم میومدنه خوشم میومد

    چون کلاً کمتر حس بد تو وجودم بود

    کلاً آدمی هستم که لحظه های خوب زندگیم همیشه بیشتر از زمان هایی بوده که حس بد داشتم

    تا اینکه با سایت آشنا شدم

    اینجا متوجه شدم

    باید به همه چیز حس خوب داشت

    و اینکه هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه تو زندگی ما تاثیری بزاره

    تا بخوام به واقع قبول کنم که همه چیز دست خودمه خیلی طول کشید

    واینکه گفتی حس خوبی به ایران دارم

    دلم میخواد تو جایی که زندگی میکنم

    تو فضایی که زندگی میکنم

    همه چیز رو روبه راه کنم

    تا بتونم به قول استاد وارد مرحله دیگه ای از زندگیم بشم

    برای طی کردن این مرحله یه سری تغییرات نیاز دارم

    که تا انجام نشه

    نمیشه وارد مرحله بعدی شد

    و وقتی به قول استاد

    ترمزها برداشته میشه

    دیگه سرعت رسیدن به خواسته ها به صورت تصاعدی بالا میره

    برای قلبم

    برای قلبت

    برای قلب تک تک دوستان گل که تو این سایت داریم

    درک آگاهی های قانون و ایمانی مشابه ایمان استاد رو آرزو میکنم

    خدای مهربونم بینهایت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    آتی عزیزم سلام

    دوست مهربانم به بهترین روزهای زندگیت خوش اومدی

    اینکه هنوز چند هفته بیشتر نیست که وارد سایت شدی

    به این معنی نیست که همدیگه رو نمیشناسیم

    هر کدوم از ما یه دوره ای شروع به تغییر فرکانس کردیم

    تا با خواسته هامون هم هم مدار بشیم

    آگاهانه یا ناآگاهانه

    این اتفاق در ما رقم خورد

    و این تغییر فرکانس ما رو در این سایت

    در یک مسیر قرار داد

    مسیر یادگیری و درک و عمل به قوانین جهان هستی

    آتی عزیزم تغییر فرکانس و حضور در این سایت

    یعنی ورود به دنیایی جدید که بعد از مدتی

    متوجه میشی چقدر دردنیای بیرون از سایت غریب هستی

    من هر چقدر با دنیای سایت بیشتر اُخت میشم

    با دنیای بیرون بیشتر غریبه میشم

    باز هم در روزهای اولیه ات در سایت دلم میخواست

    به یمن ورودت

    ازت میزبانی کنم

    با دعایی از جنس قانون

    امیدوارم بهترین عشق ها رو قلبت

    بهترین غذاها رو جسمت

    و بهترین آگاهی ها رو روحت درک کنه

    خوش اومدی نازنین

    بهترین ها در انتظار توست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: