علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 1 - صفحه 10
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-16.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-29 00:22:482024-02-14 06:09:57علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام و درود به استاد عزیزم
خیلی مهم هست که در هر لحظه بتونیم اگاهانه احساس خوب رو درون خودمون ایجاد کنیم خیلی مهمه الان خیلی بیشتر از چند ماه قبل میفهمم که باید هر لحظه احساسم خوب باشه به هیچ عنوان نباید احساسم بد باشه
حتی با مرگ فرزند حتی با مرگ خاندان
حتی با بر شکست شدن به معنای واقعی که حتی جای خاب هم نداشته باشی
اصلا دیگه انقد سیلی خوردم از جهان که میترسم توی احساس بد بمونم چون شوخی نداره جهان باهام
دقیقا نقطه ی عطف زندگی من جایی بود که زن بابام از من شکایت کرد و رفتیم شورای حل اختلاف و من دیگه پامو خونه نزاشتم و الان فک کنم 4 سال میگذره و چقدر من رشد کردم و الان در میام پیش خودم میگم دستشون درد نکنه همشون داشتن به نفع من کار میکردن و من متوجه نبودم من فرکانس هایی رو ارسال کرده بودم و جهان هم فقط پاسخ دهنده هست و این نوع رفتار ها دقیقا در راستای رسیدن به اهداف اون زمان من بوده نتیجه فرکانس های اون زمان من بوده الان قشنگ درک میکنم
یعنی این اتفاق ها کاملا به نفع من شد دقیقا یاد گرفتم به شرایط جوری نگاه کنم یعنی تلاشمو میکنم توی این قضیه که جوری نگاه کنم که بگم این شرایط بنفعمه این سوخت منه برای ادامه مسیر این باعث رشد من میشه و وقتی تیکه های پازل رو کنار هم می چینم میبینم بنفعمه کی بنفعمه زمانی که نگرشمو در مورد شرایط به ظاهر سخت درست کردم
اخه حسین دانش خواه شرایط برای تو به ظاهر سخته خیلی ها هستن که اصلا اینو سختی نمیدون یا خیلی ها هستن که میگن کاش ما جای تو بودیم پس اصلا مشکلی وجود نداره این ها همه امدن تا تو رشد کنی
احساس نیاز به تایید دیگران دقیقا الان زمانی که ناخودآگاه توی یه لحظه کاری انجام میدم که تایید شم یا بخام دیده شم حالم رو احساسم رو بد میکنه و دارم روی خودم کار میکنم تا کاری رو واسه دیگران انجام ندم واسه خوشحالی و رشد خودم انجام بدم دنبال تایید کسی نباشم کاری رو که دوست دارم انجام بدهم
خب زمانی که من خود واقعیم باشم یعنی نقاب نزنم بازیگری نکنم
اون زمان من کاری رو انجام میدهم که خودم از درون دوست دارم اون کار رو انجام بدهم و هیچ هیچ هیچ کاری رو واسه عوامل بیرونی انجام نمی دهم عوامل بیرونی شامل همه چیز بیرون وجود من
اون موقع من دارم به جهان ثابت میکنم یعنی فرکانسشو دارم میفرستم و پست زمینه این فرکانس احساس شادی از درون هست که من همینی که هستم توی تمامی زوایا خودمو دوست دارم و خود واقعیم هستم و جهان هم کسانی رو سمت من میاره یا بامن برخوردشون میده که اونا هم خود واقعیشان هستن و همو میپذیریم به سادگی و از کنار هم بودن لذت میبریم وقتی پیش همیم لذت میبریم وقتی هم خاستیم هرکداممون جدا شیم به راحتی جدا میشیم و بازم لذت میبریم و من توی همچین زمانی میگم خدایا سپاس گذارم که مثلا چند ماه فلان دختر کنارم بود و الان رفته و میخاد یکی بهترش و زیبا ترش بیاد کنارم که باعث رشد و پیشرفت هم بشیم و لذت ببریم
من توی همچین مواردی خودمو محک زدم البته رابطه نبوده ولی یه چیز مهم تر از رابطه بود اونم زمانی بود که من دیپورت شدم از ترکیه سریع حال من خوب شد یعنی تونستم بپذیرم و 20 روز توی کمپ بودم و من توی اتاق آفریقایی ها بودم همه آفریقایی بودن و جوری من توی کمپ لذت میبردم که نگو و میتونم بگم بهترین و دل پاک ترین انسان هایی که باهاشون ارتباط برقرار کردم آفریقایی ها بودن
چقدر ما باهم توی این 20 روز بازی کردیم و حتی حرف هم رو نمیفهمیدیم ولی چقدر من لذت بردم و باورتون نمیشه وقتی منو صدا کردن که بیا میخایم دیپورتت کنیم (چون پورسه دیپورت اینجوری نیست که سریع دیپورت شی اول میبرنت کمپ که مشخص شه چرا موندی غیر قانونی توی کشور و موندن غیر قانونیم هم خب بخاطر باورهای اشتباه خودم بود) خب من اشک تو چشمام جمع شده بود انقد که من میتونم بگم کنار این آفریقایی ها از یکی بهترین تجارب زندگیم بود کنار ابراهیم از سنگال که من بهش می گفتم دوست دارم برم میامی و اونم صدام میکرد میامی کلا توی Ada ما (adaبه معنی محوطه ما 150 نفر بودیم) همه به من می گفتن میامی و ابراهیم عزیز هم میگفت من میخام برم LA لوسانجلس و NBA بازی کنم
خاستم بگم با تغییر زاویه دیدم اون محیط بسیار کثیف و بد شد محیطی که من می خاستم برم اشک تو چشام جمع شده بود و همو بغل میکردیم خدایا عاشقتم خدا از طریق اون مرد قد بلند سیاه پوست که اسمش ابراهیم بود و مال کشور سنگال بود و مسلمان هم بود خیلی به من محبت کرد بی نهایت سپاس گذار رب العالمین هستم و از همین جا برای ابراهیم عزیزم آرزوی بهترین هارو دارم و امیدوارم بره لوسانجلس و بشه بهترین بازیکن (NBA)
خدایا شکرت
دقیقا از زمانی که دارم روی خودم کار میکنم جهان هم دست به کار شده تا شرایط رو تغییر بده و من حسش میکنم خدایا شکرت که توی مسیرم واقعا سپاس گذارم
در مورد هدیه شما گفتین خیلی مثال زیبایی زدین یادم میاد قبلا
من با دوستانم که میرفتم بیرون حتما باید من حساب میکردم تا من خرج میکردم و اینو یه خوبی میدونستم مثلا پیش خودم می گفتم من لوتی هستم ولی کم کم جوری شد که دیگه افرادی دور من بودن که اگر خرج نمی کردم سریع واکنش نشان میدادن و میرفتن یعنی کسی یا دختری بخاطر خودم بامن نبود میگفت این مثلا خرج میکنه چرا چون خودم این شرایط رو به وجود آورده بودم چون فکر میکردم اگر خرج کنم همه عاشقم میشن و میگن wooooooooooooooooooooooooooooooooo
و من فکر
فکر
فکررررررررر میکردم با این کار ارزشمند تر میشوم و احساسم خوب تر میشود در صورتی که :
نه تنها ارزشمند ترررررررررر نمی شدم بلکه مسخرم میکردن و پشت سرم می گفتن این حماله و پولامم الکی میرفت و بعد یه مدت اون آدم ها جوری شده بودن که مثلا بهشون زنگ میزدم می گفتم فلانی بریم بیرون و میگفت نه و قطع میکردم و ده دقیقه بعد زنگ میزدم می گفتم فلانی بریم بیرون شام بخوریم حساب من بعدشم بریم مثلا شهر بازی حساب من و اون میگفت بریم و الان دیگه این جوری نیستم و همینی که هستم احساس لیاقت دارم خیلی انصافا بهتر شدم
حتی میخام با کسی برم بیرون میخایم چیزی خرید کنیم بهش میگم تو مال خودتو حساب کن منم مال خودم رو خدا شاهده فرق نمیکنه چه دختر چ پسر چون فهمیدم که من فقط مسول خودمم و همین خاه طرف ناراحت شه خاه خوشحال شه من مسول خودمم و البته جهان هم کسایی رو داره سد راهم قرار میده که این شکلی هستن و بی توقع باهم بیرون میریم تازه اسرار هم میکنن که بیا مهمون ما باش آقای حسین دانش خواه و من دارم میبینم از وقتی که شروع کردم به تغییر و احساس لیاقت رو 1 درجه بیشتر کردم یکم بیشتر احساس لیاقت کردم جهانم داره پاسخ میده
جنس درخاستو عوض کن ،پاسخ عوض میشه ،جهان جبر نداره ،فقط پاسخ داره میده به فرکانس های زمان حال من ،آقای حسین دانش خواه و من دیدم اینو به وضوح
خیلی زیبا بیان کردین که احساس لیاقت با گل جبران نمیشه ها دقیقا میفهمم چی میگین
با خانمی دوست بودم و ایشون مدام از من پول می گرفت باورتون نمیشه یه بار گفت که 20 میلیون نیاز داره و تقدیمش کردم هر ماه بدهکاری هاشو پرداخت میکردم هرماه 1 میلیون قسط داشت گوشی براش خریدم شد نزدیک به 9 میلیون خب
20 میلیون یا 9 میلیون یا 1 میلیون پولی نیست
ولی برای من 2 سال پیش یا یک سال نیم پیش پرداختش سخت بود
و من فقط این کارا رو میکردم چون احساس لیاقت نداشتم چون فکر میکردم دختر دیگه نیست ، خدایااااااااا شکرت الهی شکر که هدایت شدم وای یعنی فکرشم عذابم میده خداروشکر که توی مسیرم و متعهد تر میشم به مسیرم همین الان اعلام میکنم که صفت و سخت تر میچسبم به مسیر درست
کنترل کردن یعنی من یاد گرفتم هیچکس و هیچ چیز رو کنترل نکنم چون کنترل کردن یعنی چسبیدن به یه چیز خاص و وقتی به چیزی طبق تجربه من وقتی به چیزی بچسبی اون چیز به جای این که اسباب خوشی و راحتی تو بشه دنیاااااااااا رو برات جهنم میکنه
و احساس بی ارزشی هم میده یعنی اگر من الان مثلا برم چیزی رو گوشی مثلا دوست دخترم رو چک کنم احساس دورنم بشدت بد میشه یعنی اگر یکم ریز بین بشیم به احساساتمون موقع هرکاری میفهمیم که چه احساسی در اون زمان داریم
از آزاده عزیز یاد گرفتم که هر کاری میخام انجام بدم اول از خودم بپرسم چرا دارم این کارو انجام میدم به چه دلیل و نتیجه احساسی این کار چی میشه آیا احساس خوبی بهم میده یا احساس بد میده
و خیلی باید مراقب تر باشم که حتی کاری رو برای جلب توجه هم انجام ندهم
دقیقا شخص من خیلی توی گذشته خودم سیر میکردم یا در مورد گذشته طرف مقابلم و کسی که قبلا باهاش در ارتباط بوده سوال می پرسیدم تا خودمو مثلا بسنجم خب :
ولی الان کسی هم که بخاد در مورد گذشتم ازم سوال کنه هرکس میگم من توی زمان حال دارم زندگی میکنم و جوابی نمی دهم در کل جوابی نمیدم چون من توی زمان حالم دارم زندگی میکنم و دارم توی زمان حال فرکانس ارسال میکنم و خداوند هم داره به فرکانس زمان حال من پاسخ میده پس گذشته و آینده دور معنی نداره ولی من میتوانم با استمرار در مسیر درست کم کم و تکاملی آینده خودم رو اون جوری بسازم که میخام با تکامل در مسیر درست و یاد گرفتم پیش بینی نکنم توی لحظه حال زندگی کنم همین و همین لحظه درست زندگی کنم خدارو شکر
هروقت کسی حالش بد بوده یا جایی بحث بوده من سریع دور میشدم از اون فرد یا اون مکان و از شما استاد یاد گرفتم که اگه کسی خیلی حالش بده فقط بهش زمان بدم ذهن زیاد نمیتونه حال بد رو تحمل کنه خودش ،خودش رو آروم میکنه و من فقط باید حال خودمو خوب نگه دارم در هر لحظه اونم به وسیله کانون توجه ام به وسیله کنترل ورودی هام چون اگه نتونم کنترل کنم ورودی هامو نمیتونم خروجیمو کنترل کنم و این هم جز تجربیاتممم هست
واقعا استاد بی نهایت سپاس گذارم بابت این فایل من ارزشمند هستم اگر نبودم زاده نمی شدم اگر نبودم انسان نمی شدم من با احساس لیاقت به دنیا آمدم و من لایق همه ی چیزهای خوب توی جهانم چون من یک دونه هستم و من تکم
بی نهایت سپاس گذارم
سپاس گذارم
در پناه خدا شاد و موفق باشید
با سلام به استاد دوست داشتنی و خانواده صمیمی عزیزم
من این فایل دیدم و به ذهنم رسید که بیام بنویسم که من چقدر از این تجربه ها داشتم که هر وقت احساس لیاقت داشتم و احساس خوبی داشتم چقدر این احساس خوبم بیشتر بهتر شد و نتایج بهتری در ارتباطات،امور مالی،معنویت،سلامتی داشتم و دارم و هروز هم این نوع نگاه رو نگاه با احساس خوب و توجه به نکات مثبت بیشتر و با کیفیت میکنم و نتایج فوق العاده میگیرم
شاد و موفق باشید..
سلام به استادعزیزم
بینهایت خدارو شاکرم بخاطر این دوره ی بینظیر
و بینهایت سپاسگزارم بابت وجود با ارزش استاد عزیزم.
فقط خدا میدونه که چقدر من به این دوره نیاز داشتم،باید بگم تقریبا کل زندگی من رو احساس عدم لیاقت درگیر کرده و فقط خدا میدونه که من چقدر ضربه های سنگین خوردم از احساس عدم لیاقت.
اگه بخوام مثال بزنم من همیشه ثروت رو لایق بقیه میدونستم
شغل خوب،روابط عالی، اندام خوب زندگی عالی همه چیزهای خوب رو لایق دیگران میدونستم غیراز خودم نمیدونم چرا همچین احساسی میکردم انگار من فقط به تماشای جهان آماده بودم فقط برای این اومدم که حسرت زندگی دیگرانو بخورم وبه شدت نیاز به تایید دیگران خیلی از کارها وقدم هایی که باید برمیداشتمو برنداشتم از ترس تایید نشدن و هزاران هزار فکر مخرب دیگه و الان که فکر میکنم همه ناشی از احساس عدم لیاقت بود.والبته باید بگم به محض اینکه در بعضی موارد خودم رو لایق دونستم جهان به همون اندازه بهم پاسخ داد برای مثال من بخاطر احساس عدم لیاقت در یک فضای شغلی بودم که دوسش نداشتم و پرستیژ بالایی نداشت ولی یه روزی با خودم گفتم که من لایق یه محیط بهتراز اینجام و مدام تکرار میکردم و بخدا قسم در عرض چند ماه جهان من رو به فضای شغلی بسیارعالی تر و پرستیژ بسیار بالاتر بود واین فقط یک مثال کوچک بود و میخوام با تمرکز بیشتر روی احساس لیاقت کارکنم.
من با عشق این دوره رو تهیه میکنم چون میدونم که احساس لیاقت پایه و اساس خوشبختیست.چون اگه خودت رو لایق خوشبختی ندونی خوشبختی هیچوقت سراغت نمیاد.
این اولین کامنت من بعداز مدتها عضویت هستش چون حتی برای نوشتن کامنت هم نیاز به تایید داشتم و این فایل بینظیر به من کمک کرد که شروع به نوشتن کنم بدون انتظار تایید…و میدونم که همین قدم کوچک منو به بهترین مسیرها هدایت میکنه.
بینهایت سپاسگزارم از استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان و خانواده خوب عباس منش که این فضارو فراهم کردن که راحت حرف دلتو بزنی و خودواقعیت باشی
سلام به دوست عزیز سپاسگزارم از کامنت زیباتون
نکته ای که برام داشت که گفتین من لایق یه محیط بهتر هستم واقعا منو به فکر فرو برد که من هم یه وقتی که این احساس رو میکنم از تمام جهت اتفاقات عالی میفته حالا میخواستم متوجه بشم چه کدی هست که شما گفتین اینو با خودتون تکرار کردین که من لایق بهترین محیط هستم واینو یادم داددین خدایاشکرت
سپاسگزارم از همه ی عزیزان و شما دوست عزیز در پناه خدا شاد و ثروتمند در دنیا و اخرت باشید دوستون دارم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
احساس لیاقت در تمام جنبه های زندگی از روابط گرفته تا سلامتی تاثیر گذار است. در جهانی زندگی می کنیم که به باورها و فرکانسهای ما واکنش نشان می دهد. اگر احساس آرامش داریم به این معنا است که فرکانس غالب ما مثبت بوده و اگر احساس ترس و نگرانی داریم منفی.
ما باید احساس خود را از درون با تغییر زاویه دید و باورها تغییر دهیم نه با عوامل بیرونی. تضادها که برای تمام افراد رخ می دهد نتایج متفاوتی داشته و برخی موفق شده و برخی دیگر شکست می خورند و تفاوت آنها تنها در زاویه دید متفاوت و باورهای آنها است.
احساس لیاقت در دستیابی به اهداف بسیار اهمیت دارد و اتفاقات زندگی ما را دگرگون می کند. نشانه های افرادی که احساس لیاقت ندارند:
نیاز به تایید و توجه و تعریف دیگران برای دستیابی به احساس خوب دارند. یعنی احساس خوب آنها وابسته به تایید و تحسین دیگران است و قائم به ذات نیستند.
دوست دارند که همواره از لحاظ فیزیکی نزدیک شخصی باشند و دایما این سوال را می پرسند که مرا دوست داری یا نه؟
همواره دوست دارند که هدیه ای از طرف مقابل دریافت کنند.
شخص مقابل را کنترل کرده و او را وادار می کنند که جزء به جزء توضیح دهند. اگر او به هر طریقی با جنس مخالف ارتباط داشته باشد به شدت حسادت کرده و همواره در جست و جوی روابط گذشته شخص هستند.
اگر شخص مقابل آنها احساس بد داشته باشد او نیز احساس بد خواهد داشت.
در روابط همواره به دنبال لمس فیزیکی بوده و منشا آن ترس و احساس بی لیاقتی است.
همواره دوست دارد که مورد توجه قرار بگیرد و اگر به کس دیگر توجه شود یا در مهمانی فردی جذابتر از خودش باشد به شدت احساس افسردگی می کند.
احساس لیاقت باید به صورت ریشه ای تغییر کرده تا اتفاقات زندگی ما دگرگون شود.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام به استادعزیزم
بینهایت خدارو شاکرم بخاطر این دوره ی بینظیر
و بینهایت خدارو شاکرم بخاطر وجود با ارزش استاد عزیزم.
فقط خدا میدونه که چقدر من به این دوره نیاز داشتم،سرتاسر زندگی من رو احساس عدم لیاقت دچار مشکل کرده و فقط خدا میدونه که من چقدر ضربه خوردم ازش…
برای مثال من همیشه ثروت رو لایق بقیه میدونستم
شغل خوب،روابط عالی،زندگی عالی همه چیزهای خوب رو لایق دیگران میدونستم غیراز خودم انگار من فقط به تماشای جهان آماده ام فقط برای این اومدم که حسرت زندگی دیگرانو بخورم و هزاران هزار فکر مخرب دیگه که همشون از احساس عدم لیاقت ناشی میشه.
من با عشق این دوره رو تهیه میکنم چون میدونم که احساس لیاقت پایه و ستون خوشبختیست.چون اگه خودت رو لایق خوشبختی ندونی خوشبختی هیچوقت سراغت نمیاد.
این اولین کامنت من بعداز مدتها عضویت هستش چون حتی برای نوشتن کامنت هم نیاز به تایید داشتم و این فایل بینظیر به من کمک کرد که شروع به نوشتن کنم بدون انتظار تایید…و میدونم که همین قدم کوچک منو به بهترین مسیرها هدایت میکنه.
بینهایت سپاسگزارم از استاد عزیزم وخانم شایسته ی دوسداشتنی و خانواده صمیمی عباس منش که این فضارو فراهم کردن که راحت حرف دلتو بزنی و کمک میکنه خودواقعیت باشی و چقدر آدم وقتی خود واقعیش هست سبک بال هست..
سلام به استادعزیزم
بینهایت خدارو شاکرم بخاطر این دوره ی بینظیر
و بینهایت خدارو شاکرم بخاطر وجود با ارزش استاد عزیزم.
فقط خدا میدونه که چقدر من به این دوره نیاز داشتم،سرتاسر زندگی من رو احساس عدم لیاقت دچار مشکل کرده و فقط خدا میدونه که من چقدر ضربه خوردم ازش…
برای مثال من همیشه ثروت رو لایق بقیه میدونستم
شغل خوب،روابط عالی،زندگی عالی همه چیزهای خوب رو لایق دیگران میدونستم غیراز خودم انگار من فقط به تماشای جهان آماده ام فقط برای این اومدم که حسرت زندگی دیگرانو بخورم و هزاران هزار فکر مخرب دیگه که همشون از احساس عدم لیاقت ناشی میشه.
من با عشق این دوره رو تهیه میکنم چون میدونم که احساس لیاقت پایه و ستون خوشبختیست.چون اگه خودت رو لایق خوشبختی ندونی خوشبختی هیچوقت سراغت نمیاد.
این اولین کامنت من بعداز مدتها عضویت هستش چون حتی برای نوشتن کامنت هم نیاز به تایید داشتم و این فایل بینظیر به من کمک کرد که شروع به نوشتن کنم بدون انتظار تایید…و میدونم که همین قدم کوچک منو به بهترین مسیرها هدایت میکنه.
بینهایت سپاسگزارم از استاد عزیزم وخانم شایسته ی دوسداشتنی و خانواده صمیمی عباس منش که این فضارو فراهم کردن که راحت حرف دلتو بزنی و کمک میکنه خودواقعیت باشی و چقدر آدم وقتی خود واقعیش هست سبک بال هست…
سپاسگزارم
به نام خدا
جمعه 7 مهر ماه
امشب خیلی خوب بود خدایا شکرت..
فروشمون که عالی شده بود و اون هم چقدر مشتری های راحتی داشتیم..
خدایا امشب کاملا تغییر فرکانس را توی همه چیز می شد احساس کرد.
جنس رفتارم با آدم ها متفاوت شده بود و خیلی با ثبات رفتار می کردم..
مرسی از هدایت من به سمت این باور قدرتمند..
صبح که مثل خرس تا ظهر خوابیدم..
چقدر حال کردم..
ویدیو امروز یوتیوب را هم که خودت هدایتم کردی و چقدر رشد کانالمون خوب شده..
توی تموم رویاهام داری عالی منو جلو میبری و آخرش منم تموم این مسئولیت را گردن می گیرم، خدایا عجب تیم باحالی هستیم..
خدایا امروز یه درسی گرفتم در مورد قانون…
یادمه استاد همیشه می گفت من اصلا از زبون بقیه شنیدم که چقدر سایتمون تو دنیا داره بهتر از بقیه عمل می کنه..
این نشون میده اصلا درگیر نتیجه نبوده و فقط کار درست را انجام داده..
منم توی این هفته همین کار را انجام دادم،
یعنی اصلا چک نکرده بودم چقدر داریم رشد می کنیم و امروز تازه دیدم اینکه من مقاومت نداشته باشم چقدر بهتره..
چقدر رشد همه چیز تو زندگی من بیشتر شده..
امشب اصلا درگیر نتیجه نبودم یا بهتره بگم کمتر درگیر بودم و نتیجه فروش عالی مون بود..
خدایا شکرت..
چقدر باور های جدیدمون داره نتایج را بهبود میده و چقدر جریان ثروت داره راحت تر وارد زندگیمون میشه..
خدایا شکرت..
خدایا اصلا دیشب را با اون تصویر زمینه به امروز وصل کردی..
روی صفحه گوشیم نوشتم l’m stable و نتیجه این بود که امروز کمتر بر پایه احساس رفتار کردم و بیشتر منطقی بودم..
به قول قرآن از جاهلان نباش..
از اون آدم هایی نبودم که احساس شون باعث میشه تصمیم اشتباه بگیرند..
خدایا شکرت..
چقدر زندگی کردن به شیوه 12 قدم حال میده..
خدایا تازه دارم کشف می کنم چقدر میتونستم نا محدود باشم و نا محدود شادی و لذت را توی وجودم پیدا کنم..
همیشه همین جا بود و من تموم آینده را برای پیدا کردنش برنامه ریزی کرده بودم..
خدایا شکرت..
سلام استاد گلم استاد با ارزشمند که همه حرف هایت مرا آرام میکند انگار که کلام خدا داره از زبان بهترین بنده خدا خارج میشود
همین هست که این آرامش و احساس خوب شما به من آرامش میدهد و الگویی شده که در مورد خودم تغییراتی را ایجاد کنم
من احساس لیاقت را در همه ابعاد در خودم برسی کردم و دیدم چقدر افکاری وجود داره که من چگونه این احساسات لیاقت مندی را در خودم ایجاد کنم
من دوره دوازده قدم ودوره عزت نفس را خریداری کردم یک جایی دیدم که من در وقدم 7دوره دوازده قدم نمیتونم جلو برم دیدم یک جایی نیاز کار کردن در خودم وجود داره چندین ماه گیر بودم ونمیتونستم برم قدم 8برگشتم از اول وحال دارم کار میکنم روی خودم
واین که در قدم اول پیش رفتم رسیدم قدم دوم احساسی بهم گفت ترمز تو در عزت نفس هست واین شد خریدم
من در جایی تونستم دوره عزت نفس را بخرم که دیدم واقعا لایق عزت نفس هستم ودر جایی تونستم برگردم واز نو شروع کنم که دیدم لایق دریافت قوانین بیشتری هستم ودرخودم احساس لیاقتی دیدم که باید رشد کنم وسر شب داشتم فکر میکردم چگونه بیشتر روی ذهنم کار کنم و آگاهی بیشتر دریافت کنم نمیشه که من حتما گیر اومدن به خونه باشم که فایل های جلسات را حتما بشینم ببینم وبنویسم داخل دفتر چون واقعا گاهی اونقدر درگیر میشم که شاید نرسم به دیدن فایل ها
یک حس درونی گفت من که نیاز به دفتر ندارم بیا فایل ها رو گوش کن بعد درون گوشی مثل یک کامنت بنویس وتمرین ها را بنویس وهمونجا انجام بده هیچ گاه درون سایت عباسمنش پاک نمیشود این طوری میتونم در هر لحظه که دوست داشته باشم از قوانین به صورت مداوم استفاده کنم این که اگر در شرایتی نبودم که داخل دفتر بنویسم سایت هست واین گونه بیشتر میتونم تکاملم را طی کنم واین رو هم در مورد لیاقت دونستم که در سایتی هستم که همه چیز فراوان است
آگاهی های بزرگی وجود داره که همه ثروت هست خداراشکر
من انشالله آماده ام تا آنچه را که خدا هدایت میکند را دریافت کنم
واین که من لایق بهترین ها هستم
وخدا را شکر که به من مسیری توحیدی را نشان داده است
در پناه خدا شاد باشین
بنام خدای مهربان
سلام مجدد به همه عزیزان
میخوام آگاهی که در همین چند دقیقه بهش رسیدم و عنوان کنم.
من مدت هاست دوره عزت نفس رو دارم.
اکثر تمرینات دوره رو انجام دادم بارها و بارها حتی سخت ترینش که آگهی تبلیغاتی هست در چند شهر مختلف در فضاهای مختلف و….
اماااا جای یک چیزی همیشه خالی بود توی وجودم:
یک ندااای همیشگی که با بیدار شدن از خواب شروع میشد و تا شب قبل خواب ادامه داشت.
اون ندا چیزی نبود جز ، احساس کافی نبودن….
این احساس کاری با من کرد که با وجود اینکه با استاد بودم و در دوره های مختلف اما آرامش پایداری رو تجربه نکردم
این احساس باعث شده بود که شب و روز فایلهای استاد رو گوش کنم تا بلکه با نتایج بتونم به احساس کاااافی بودن برسم
به احساااااس خوب برسم
تصور کن که با هرکاری با هر رشدی با هررر غلبه کردن بر بزرگترین ترس هات
با هر مییییزاااااااان مهارتی
با هر علمی
با هر علاقه ای
با هررررررر تغیییییری
و….
با هر باور سازی
با هر دوره ای
یک ندایی بگه:
نه هنوز کافی نیست
هنوز کافی نیستی
زندگی فقط یک جهنم میشه
و تو میدوی که به نتایج برسی که بلکه بتونی زمانی رو احساس خوبی به خودت داشته باشی
احساس کافی بودن….
من تا این جای کار تا این مدت دویدم
من هر کاری استاد گفت رو انجام دادم و سعی کردم بهترین خودمو ارایه بدم
اما اون احساس خوبه مثل حبابی روی آب بود
این احساس باعث شده که اخیرا میلی به ادامه این مسیر نداشته باشم و بارها گفتم خدایا خسته شدم بریدم بریدم
و فکر میکردم بخاطر اینه که فلان نتایج رو هنوز ندارم
اما در اشتباه بودم
وقتی استاد کلمه : کافی نبودن رو بیان کرد
همه چی برام روشن شد
معمای سالهاااای زندگیم حل شد
معمایی که بارها خواستم جوابش رو از روانپزشکان بگیرم که ببینم من چمه
چرا همش حیرانم
سرگردانم
چرا وقتی پیش خانوادم هستم همش این توی ذهنمه که برم بشینم پای دوره ها
چرا اصلا واسه عزیزانم وقت نمیذارم و مادرم از این بابت ازم دلخوره که چرا پیشش نمیشینم
نمیدونستم که درگیر یک بیماری ذهنی ام:
کاااافی نبودن
من به این نتیجه رسیدم که احساس ارزشمند نبودن بخاطر همین نگاه کافی نبودن هست و لاغیر ….
وقتی من خودمو کافی ندونم یعنی من هنوز ارزشمند نیستم
حالا راهکار ذهن اینه که برای کافی بودن باید
فلان مهارت رو یاد بگیری
فلان زمینه علمی رو داشته باشی
باید توی کارت از همه سر تر باشی
باید پول داشته باشی
باید بی نقص باشی
باید باورهای درست داشته باشی همواره
بخاطر این نوع نگاه و راهکار ذهنی
وقتی با صحبت های استاد متوجه باور مخربی میشدم دیگه درونم آتش فشانی میشد
انگار ذهنم منتظر جرقه ای بود
استاد دقیقا همینه
احساس ارزشمندی توی خلوت خودت خودشو نشون میده
توی آرامشی که در خلوت خودت داری یا نداری خودشو نشون میده
چقدررررر بخاطر این احساس شادی هام کم شد و به آینده موکول شد
چقدررر داشتن رابطه عاطفی به آینده موکول شد
و جالبه اون شرایط خوب ( از نظر ذهنم) هیچ وقت حاصل نشد….
احساس میکنم در گمراهی سختی بودم
الان در نقطه ای هستم که فقط و فقط یک آرامش میخوام
یک احساس کافی بودن
به خدا می ارزه
سلام اقای امیری
چقدر توی کامنتت حرف دل منو زدی
منم همینطور وقتی تو یه مهمونی یا یه جایی هستم که داره خوش میگذره یه چیزی از درون بهم میگه داری وقتت رو هدر میدی کاش تنها بودی و روی خودت کار میکردی
و این وسواس نمیزاشت به این فکر کنم که بابا من همین الان خوشبختم
خانواده دارم
شغل دارم
جسم سالم دارم و هزاران نعمت پیدا و پنهان دارم
و از همه مهم تر من تو مسیر درست هستم
ولی خب ذهن چموش همیشه نجواهای بد نمیکنه
گاهی خودش رو به عنوان یک دوست خیر خواه جلوه میده ولی ما باید به احساسمون نگاه کنیم و ببینیم ایا این احساسی که از این افکار میاد خوبه یا بد
مهم نیست اون افکار چقدر منطقی به نظر میرسه اگه احساسمون رو بد میکنه یعنی اشتباهه
چون قانون کلی جهان میگه احساس خوب=اتفاقات خوب
مرسی از تو دوست خوبم برای چیزهایی که نوشتی
سلام
سپاس گزارم که خداوند منو به کامنت درست شما هدایت کرد.
منم همینطور
باید خیلی کافی باشم از نظر علمی
باید خیلی رو باورام کار کنم به سختی ،چون باید هدف ارزشمند با سختی زیاد به دست بیاد،باید از این نظر کافی باشی و…
چقدر کافی باید باشیم،چقدر…
چند درجه،
نه باید اینقدر ؟
خوب بیشتر
بیشترش کن
فقط در این صورت
ولی اون محدودیت ذهن که میگه باید اینقدر کافی باشی،در صورتی همینقدر که بخای و ترمز نداشته باشی،جهان خیلی سریع میده،راحت میده،چون جهان بسیار داره ازش….
پس کافی هستیم.
خداروشکر هزاران مرتبه،چقدر این لایه ها داره میاد بالا و می فهمیم.
سپاس گزارم که کامنت گذاشتید
سلام به دوست عزیز سپاسگزارم از کامنتی که گذاشتی
نکته مهمی گفتی دقیقا من هم این احساس رو دارم که زمانی دارم لذت میبرم مثلا من عاشق رقص و اهنگ شاد هستم دارم میرقصم یه چیزی میگه حالا ول کن ساعت رفت تو برو روی باورهات کار کن جوری من تو حس و حال خوب هستم منو میکشه که من ول میکنم یا حتی تو کامنت خوندن یه کامنت جوری حالم رو خوب میکنه دلم میخواد اون لحظه فقط از فکر کردن اون کامنت لذت ببرم باز اون حس میاد که برو بخون دیر شد یا مثلا یه خواسته ام براورده شد دارم شکرگزاری میکنم باز میاد خا اون یکی چی میگم حالا واسه این بزار لذت ببرم اصلا حواسم به این نبود که خدای من اصل این مسیر لذت بردن اون عدم احساس ناکافی بودن میاد خراب میکنه مثلا با پسرم یا همسرم دارم لذت میبرم میاد میگه باز وابسته شدی و یا مثلا پول میاد خوب طبیعی اینه که من شاد بشم میادخا اصل خدا هست تو خیلی پولکی هستی وای هر چی میگم باز یادم یاد یا مثلا من تو دوره سلامتی واقعا از سبک غذایی لذت میبرم و از غذا هایی که میخورم لذت میبرم باز اون میاد میگه تو دیگه فلان چیز رو نمیخوری و من هر دفعه امتحان کردم حالم خراب شد و اصلا اون غذا بهم نچسبید واقعا از شما سپاسگزارم که این نکته مهم رو گفتین
در پناه خدا شاد و موفق در دنیا و اخرت باشید دوستون دارم
سلام به دوست عزیز سپاسگزارم از کامنتی که نوشتی
واقعا نکته مهمی رو گفتین دقیقا من هم هر جا حالم خوب میکنم اون میاد میگه بیا این کارو کن اگه نکنی باز حالت بد میشه و الکی منو میترسونه مثلا من عاشق رقصم اون میاد وسط رقصم میگه بسه برو روی خودت کار کن وقت نداری مثلا یه اتفاق ناجالب بیفته میگه دیدی خوب کار نکردی اما واقعا من هم تو دوره عزت نفس با این که من ادم بسیار خجالتی بودم کلا عوض شدم و به شدت کارا برام سخت بود اما چون تمرین بود انجام دادم حتی تو باشگاه تو جمع جوری که قبلش احساس ضعف میکردم اما گفتم یا میگم بزار هر چی میشه بشه انجام دادم
یا مثلا با پسرم و همسرم رابطه خوبی برقرار میکنم میگه وابسته شدی باعث میشه که من همش بد برخورد کنم یه حالت جدی و همسرم یا پسرم همش با ترس کنارم باشن نکنه اشتباه کنن یا اینکه دارم کامنت میخونم یه کامنت انقد عالی که حالم رو خوب میکنه هی میگه زود باش الان برو یکی دیگه در صورتی من دوست دارم فکر کنم وتو اون حال لذت ببرم یا مثلا پول همسرم میده خوشحال میشم و میخوام احساس خوبی به همسرم نشون بدم یه جوری میکنه که خدا داده اون دستی از دستای خداست نمیزاره که دلی تشکر کنم که من با حالت خشک اما واقع خودم دوست دارم مثل استاد و خانم شایسته باشم و اینو پذیرفتم تازمانی که با کسی هستم لذت ببرم اگه رفت هم لذت میبرم و خیلی از این مثال ها دارم من واقعا همیشه دارم واقعا تا جایی که درک کردم دارم روی خودم کار میکنم قشنگ متوجه این میشم که خودم هستم که نمیخوام زندگی بهتر بشه یه جوری که میاد میگه که همیشه نباید که حالت خوب باشه باید یه چالشی داشته باشی که تو حلش کنی که ذهنم رو میبره به سمت ناخواسته حتما باید یه مشکلی باشه حالا این نکته رو گفتین من هم قلبم گفت همینه من هم حس ناکافی بودن رو دارم با این که شرایط به نسبت قبل عالی شده میگه باید بیشتر کار کنی همش میگه اونجا اونجا اونجا اما خدا شاهد تمام سعیم میکنم قانون رو رعایت کنم اونجایی که نتونستم دقیقا به خاطر سخت گیری زیاد بود که رفتم تو نازیبایی
سپاسگزارم از شما دوست عزیز و تمام دوستان و استاد وخام شایسته عزیز در پناه خدا شاد و ثروتمند در دنیا و اخرت باشید دوستون دارم
به نام رب هدایتگرم.
سلام استاد عزیزم امیدوارم حالتون عالی باشه.
••چند وقت پیش که خبر آماده سازی دوره جدید را دادید با تمام سلولهای وجودم این دوره رو درخواست کردم اونموقع پولی نداشتم ولی احساسم عالی بود، خداوند از بینهایت راه میتونه منو به خواستم برسونه.گذشت و هرروز با فایلهای سفرنامه عشق و حال میکردم و روزها با خداوند تقسیم کار کردم ،میدونستم این دوره زمانی روی سایت قرار میگیره که حسابم پر از پول باشه،استاد جان الان من مهاجرت کردم، سرکار هستم، پول تو حسابم هست و شما دوره جدید رو معرفی کردید ……
خدایا شکرت چه هماهنگی قشنگی ایجاد شد..
خدایا هزاران مرتبه شکرت که در مدار راحتی قرار گرفتم…
استاد جان از شدت ذوق و شوق قلبم تند میزنه چون خداوند بهترین برنامه ریز جهانه….طبق یک مهندسی دقیق ،همه چیزو جوری برنامه ریزی کرده که با خیالی آسوده و به دور از هیاهو و ناراحتی خونه(امروز اتفاقی رخ داده که من متوجه تغییرات مثبت درونی ام شدم و کامنتش رو در قسمت نشونه های من که فایل 76 زندگی در بهشت بود ،نوشتم ) در شهر دوری باشم و با آرامشی وصف نشدنی به دوره احساس لیاقت فکر کنم…..
•• در مورد موضوعات این فایل نمیدونم چی بگم بس که فکرمو درگیر کرده چون نشونه های عدم احساس لیاقت که مطرح کردید کم و بیش بعضیاش در منم هست و اتفاقا خودمم ازاین مورد ناراحت بودم ولی ریشه رو نمیتونستم پیدا کنم، با توضیحات شما وخوندن متن دوره ،متوجه شدم خیلی خیلی جای کار دارم و این دوره نیاز منه
وقتی متن توضیحات رو میخوندم ناخودآگاه اشک میریختم چون بیاد آوردم روزهایی که بخاطر احساس عدم لیاقت چقدر اذیت میشدم ، اذیت میشدم حساس بودم ولی ریشه روپیدا نمیکردم بنابراین خودمو قانع کرده بودم که آرررره دیگه من شخصیت زودرنجی دارم ، زود میرنجم ،دلم نازکه!!!
خیلی خوشحالم که این دوره رو آماده کردید
خداروشکر میکنم که میتونم تهیه کنم
آرزوی من خریدن دوره ها بود چون میدونم این مسیر سعادتمه و تا آخر عمر میخوام تو همین مسیر بمونم .الان که سرکارم و تایمم کمه ذهنم نجوا میکنه میگه دوره رو بخری نمیتونی کار کنی !!
ولی من نجوا رو ساکت کردم و بهش گفتم تا جایی که بتونم از زمان خالیم استفاده میکنم و این دوره رو میتونم بعدا کار کنم تا آخر عمر کارکردن روی دوره ها ادامه داره پس ذهن عزیزم لطفا ساکت باش.
استاد جان خیلی دوستون دارم .
به نام خدا
سلام به نجمه عزیزم
خیلی لذت بردم زمانی که گفتی من مهاجرت کردم و دارم کار میکنم و مستقل شدم
واقعا وقتی یه دختر قوی مثل شما میبینم ذوق میکنم میگم اره همینه من از همین جنس دختر هارو میخام که شخصیت قوی داشته باشه مثل شما مثل مریم خانم واقعا خوشحال شدم و دیدن شما برای من یه الگو هست که همچین اشخاصی هم هستن که توحیدی هستن و البته دختر هستن
واقعا سپاس گذارم ازت بابت این که انقدر توحیدی داری عمل میکنی
بی نهایت از استاد عزیزم سپاس گذارم و بی نهایت سپاس گذار رب العالمین هستم
برات آرزوی بهترین هارو دارم
در پناه خدا شاد و موفق باشید
سلام ای نجمه جان ای دوست هم فرکانس من خیلی خوش حال شدم که تو مهاجرت کردی انگار که برای خودم اتفاق افتاده دوست من تو دیدگاه زیبای داری تو توکل زیادی داری از خدا خوش بختی حال خوب و زندگی سرشار از عشق رو ارزو میکنم امید وارم همیشه در مسیر هدایت و هم زمانی های زیبا باشی ای دوست زیبا و قشنگ من
من تو را ندیدم ولی قلبم الان حرف میزند و تو را در ذهنم زیبا میکند امید وارم همیشه اینقدر پیشرفت کنی من هم دوست دارم این دوره رو بخرم و منتظر واریز حقوق خودم هستم
امیدوارم شاد سالم و سلامت باشید و خداوند حامی نگه دارتون باشد