در این سلسله فایلها من درباره نقش تعیین کننده ” احساس لیاقت ” در تجربه خوشبختی در تمام ابعاد صحبت می کنم.
اگر قوانین “خداوند به عنوان منبع خوشبختی” را در یک جمله خلاصه کنیم، آن جمله این است: احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد.
از جایگاه فرکانسی، احساس لیاقت و خود ارزشمندی درونی، بیشترین تأثیر مثبت را در رسیدن به احساس خوب پایدار دارد. این جنس از احساس خوب، ما را با خواستهها و شرایطی هم-مدار شدن میکند که تجربه آنها بازهم به ما احساس خود ارزشمندی بیشتری میدهد. یعنی وارد چرخهای تکرار شونده از تجربه اتفاقات دلخواه میشویم که هر بار کیفیت آنها بهتر میشود. به همین دلیل، احساس لیاقت -با اختلاف- بیشترین قدرت سازندگی را در تغییر شرایط ما دارد.
- به اندازهای که من خود را لایق ثروت میدانم، ثروت نیز ما را لایق همنشینی میداند؛
- به اندازه که من خودم را لایق احترام میدانم، به همان اندازه احترام را دریافت میکنم؛
- به اندازهای که من خودم را لایق تجربه زندگیای روان میدانم، به همان اندازه مسیر زندگی برایم هموار میشود و برای تجربه خوشبختی، آسان میشوم.
هر کدام از ما – بدون استثناء و فارغ از گذشتهای که داشتیم – توانایی درونی یکتا و کافی برای تجربه یک زندگی خوب را داریم. اما به دلایل متعددی که جلسه به جلسه در دوره احساس لیاقت در حال بررسی و راهکار ارائه کردن است، احساس لیاقت درونی ما تخریب شده است.
به خاطر تخریب احساس لیاقت درونی است که فرد در برابر تغییر شرایط نادلخواه زندگی خود، به نقطه ناتوانی و درماندگی رسیده اند. زیرا او برای تغییر شرایط، منابع و انرژی خود را صرف هر کاری کرده الّا تمرکز بر بازسازی احساس لیاقت درونی. در حالیکه اگر بتوانیم احساس لیاقت درونی را بازسازی کنیم (کاری که سالهاست من انجام میدهم)، زندگی ما در تمام ابعاد به آسانی تغییر میکند. زیرا تواناییها و استعدادهای هر کدام از ما، به مراتب بسیار بیشتر از محدودیت ها، ناتوانیها و نقصهایمان است.
اما در طی احاطه شدن با باورهای محدود کننده جامعه، ناآگاهانه- ذهن ما برنامه ریزی شده برای تمرکز بر نقص ها، ناتوانی ها، نداشته ها، نارضایتیها و …. این برنامه ریزی هر بار با شدت و سرعت بیشتری، احساس لیاقت درونی فرد را تخریب میکند و فرد را به:
- احساس خود کمتر بینی؛ عدم خودباوری؛
- وابستگی به هر فرد یا هر عاملی بیرون از خود؛
- شک داشتن به توانایی، مهارت یا ایده هایش؛
- بیارزش دانستنِ تواناییها و مهارت هایش؛
- تمرکز بر نداشته ها؛
- نشناختن نقاط قوت و توانایی هایش؛
- احساس گناه یا احساس قربانی بودن؛
و… میرساند.
به گونهای که فرد نمیتواند به این راحتی خود را لایق یک خواسته بداند. یا برای لایق شدن درباره دریافت یک نعمت، در ذهنش لیستی بلند بالا از قید و شرطهایی دارد که در صورت انجامشان، شاید برای دریافت یک نعمت لایق شود. لیستی که به این راحتی در واقعیت قابل اجرا نیست.
احساسعدم لیاقت، معمولاً به شکل چنین تجربههایی در زندگی منعکس میشود:
خواستههایی که با وجود تلاشهای بسیار در طی حتی سالها، محقق نشده است؛
کسب و کاری که با هیچ میزانی از تلاش برا اجرای ایدههای مختلف و تغییرات متعدد، به رونق نرسیده است؛
مسائل مالیای که هیچ میزان از کسب مهارت، گرفتن یک مدرک دیگر، امتحان شغلهای متعدد و افزودن ساعتهای کاری بیشتر از عهدهی حلشان بر نمیآید؛
کمبودهایی که هر بار بیشتر میشوند؛
رابطهای که اینهمه تقلا، از خود گذشتگی، کوتاه آمدن، محبت کردن و حتی جدا شدن از آدم قبلی و ملاقات با فردی جدید، بهتر نشده؛
و ناخواستههای دیگری که مدتهاست در زندگی ما در حال تکرار است و ریشه آنها به احساسعدم لیاقت میرسد. به همین دلیل بازسازی احساس لیاقت، حیاتیترین امر در تجربه خوشبختی است.
آموزشها و تمرینات دوره احساس لیاقت، آگاهانه به ذهن دانشجو جهت میدهد تا بر خلاف برنامه ریزی محدود کننده ذهن خود پیش برود. یعنی با ایجاد تغییرات اساسی در شخصیت و رفتار خود، احساس لیاقت درونی را احیاء کند. به گونهای که قادر شود در هر شرایطی و برای هر خواستهای از درون احساس لیاقت داشته باشد.
خواه آنجا که عملکرد خوبی داشته، خواه آنجا که اشتباهی رخ داده؛
خواه آنجا که مهارت خوبی دارد، خواه آنجا که هنوز مهارت لازم را ندارد، در هر صورت بتواند بیقید و شرط خود را لایق رشد و بهبود بداند. تنها این جنس از احساس لیاقت بیقید و شرط است که کانون توجه فرد را متمرکز میکند بر توانایی ها، استعدادها و علائق منحصر به فرد او.
آگاهیهای و تمرینات دوره احساس لیاقت، طراحی شده تا دانشجو را به این جایگاه فرکانسی از احساس لیاقت بیقید و شرط برساند. به گونهای که تبدیل به شخصیت او بشود نه فقط برای یک مدت.
تنها این جنس از احساس لیاقت درونی است که سبب میشود فرد تواناییهای درونی و منحصر به فرد خود را ارزشمند بداند و از آنها بهره برداری کند برای خلق ثروت و هر شرایطی که تجربهاش را دوست دارد.
این فایل را ببین. اگر نشانهای دیدی که قلب شما آن را تایید کرد، این دوره از سایت خرید کن و همراه با ما، جلسه به جلسه با آگاهیها و تمرینات این دوره پیش برو.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره احساس لیاقت و نحوه خرید این دوره را از اینجا مطالعه کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 287MB11 دقیقه
- فایل صوتی علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 210MB11 دقیقه
سلام استاد عزیزم
این فایل نشانه روزم بود…
متوجه کج فهمی خودم از صحبتهای شما در مورد قانون شدم
مثلا اگر صحبت در مورد شناختن نقاط ضعف شخصیتی بوده واصلاح و هی بهتر شدنش ، من فقط قسمت اول رو انجام میدادم !
فقط شناسایی نقاط ضعف ، همش مرور کردنش با خودم حتی صحبت در موردش با افراد نزدیک ! و همش بابتش خودمو سرزنش کردن!
و انقدر از مسیر دور شده ام که به هر نقطه ضعفی همینجوری نگاه میکنم !
انگار که همواره خودم رو شماتت کنم …
اما از خداوند عزیزم میخام منو هدایت کنه به درک درست قانون و عمل درست به آن …
خدایا هدایتم کن به مسیر صراط مستقیم…
میخوام از این لحظه به بعد تلاش ذهنیم این باشه که نقاط قوت خودمو ببینم ، تحسین کنم خودمو
توانایی هامو لیست کنم …
و به احساس خوبی برسم
و نگران نقاط ضعف نباشم ! چون با نگرانی چیزی درست نمیشه
هدایتها رو زمانی میشنوم که آرام باشم…
رها باشم
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد …
خدایا کمکم کن در مسیر درست
واقعا سپاسگزارم برای صحبتهای ارزشمندتون استاد عزیزم
واقعا اینکه تمرکز من رو چه وجهی از موضوعاته خیلی مهمه
و واقعا تلاش ذهنی زیادی میخواد برای تغییر این رویه نادرست
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه دوستان
من همیشه فکر میکنم که احساس لیاقت بالایی دارم از بچگی این حس رو داشتم
با دوره عزت نفس هم تقویت شد
ولی خب حالا که فکر میکنم میبینم تو یه سری چیزها آسیب پذیره احساس لیاقتم ….
مثلا به اهدافم نرسم نتونم متمرکز بمونم ، مهارت کاری بالایی نداشته باشم ، تو نقش زنانگی ام خیلی قوی نباشم
خب واسه همین این دو تا مورد روخیلی قوی کردم
می دونین شاید چیز خوبی هم باشه آدم مهارت زیادی توی کارش و زندگیش و نقش هایی که داره داشته باشه ولی
ازون طرف جون احساس لیاقت در واقع روی چیزی ساخته شده که اون چیز ممکنه کم و زیاد بشه این به آدم احساس ترس میده یا زمان هایی که خوب عمل کنم احساس لیاقت بالاتری و زمان که خوب عمل نکنم احساس لیاقت پایین تری رو تجربه میکنم
یا مثلا برای زندکی در رفاه به خودی خود احساس ارزش نمی کنم
یعنی باید یا ازدواج کرده باشم یا تو شغلم موفق باشم تا خیلی خیلی لایق نعمت ها به خصوص ثروت باشم
انگار نمی تونمخودمو لایق ثروت و نعمت به خودی خود بدونم
خیلی دوست دارم این رو درونی تر کنم ، و از دستاوردهام فاصله بگیرم
البته راهشم اینجا استاد گفت باید شخصیتم بشه تمرکز روی نکات مثبت و توانایی ها و دستاوردهام و اعراض کنم از چیزهای نامناسب خودم
و خیلی فکر میکنم به اینم ریط داره اطرافیانمون آدم هایی با احساس. لیاقت بالا باشن
البته الان که فکر میکنم تو این مدتی که آموزه ها رو دنبال کردم خیلی خیلی تو این زمینه خوب شدم و به خودم افتخار میکنم
و دوست دارم همچنان تقویتش کنم
چون میدونم شرایط خوب و راحت رسیدن به خواسته ها خیلی ربط داره به احساس لیاقت درونی ام
من عاشق جمع بندی و توضیح تو یک کلمه هستم
احساس لیاقت یعنی همواره تمرکزم روی اینه که موفقیت ها ، ارزش هام ، نکات مثبتم رو پر رنگ کنم و بزرگتر جلوه بدم
و نکات ناجالب ، شکست هام ، نقص هامو کمرنگ جلوه و بی اهمیت و ازشون اعراض کنم
باید همواره در این مسیر پیش برم
قبلا فکر میکردم این حس یعنی اون آدم هایی که خودشیفته هستن ، یعنی برای ارزشمندی خودشون حتما نیاز هست که بقیه رو بی ارزش کنن
اینم بر می گرده به الگوها ، که چون دوست نداشتم دیگران رو بی ارزش کنم قید احساس لیاقت رو زده بودم
چون تو ذهن من احساس لیاقت = بی ارزش کردن دیگران
ولی یاد گرفتم صحیحش اینه
احساس لیاقت واقعی نمیتونه دیگران رو بی ارزش کنه ، فقط تمرکزش روی اینه که خودش رو با ارزش کنه و کاری با دیگران نداره و چون این فرکانس غالبش هست ناخودآگاه به دیگران هم اینطوری نگاه میکنه و برای دیگران هم ارزش قائل هست …
به نام خدا
خدایا شکرت
سلام صدف نازنین
امید وارم که حال دلت عالی باشه
ممنون برای نوشته هات
کلمات و جملات کلیدی در نوشته های خودت دیدم خدایا شکرت برای وجودت.
قبلا فکر میکردم این حس یعنی اون آدم هایی که خودشیفته هستن ، یعنی برای ارزشمندی خودشون حتما نیاز هست که بقیه رو بی ارزش کنن
اینم بر می گرده به الگوها ، که چون دوست نداشتم دیگران رو بی ارزش کنم قید احساس لیاقت رو زده بودم
چون تو ذهن من احساس لیاقت = بی ارزش کردن دیگران
ولی یاد گرفتم صحیحش اینه
«««احساس لیاقت واقعی نمیتونه دیگران رو بی ارزش کنه ، فقط تمرکزش روی اینه که خودش رو با ارزش کنه و کاری با دیگران نداره و چون این فرکانس غالبش هست ناخودآگاه به دیگران هم اینطوری نگاه میکنه و برای دیگران هم ارزش قائل هست …»»««
این جملاتی که نوشتی خیلی برام درس ها داشت خدایا شکرت.
فقط می تونه خودشو باارزش کنه یعنی من با فرد یا افرادی رفت و آمد دارم که خیلی از خودشون تعریف می کنند خودشون را در سطح بالایی
میبینند و مدام آدمهایی یا اون هایی که در سطح پایین هستند را
با صدای بلند مسخره می کنند
یا بلند بلند بهشون می خندند
بعد چیزی که من دیدم روز به روز هم
از لحاظ مالی رشدهای بالاتری دارند.
ما با یه آقایی که فوق ثروتمند است رفتیم کوهنوردی
کفش های ایشون ضد آب بودن
و مدام در حین کوهنوردی تکرار می کرد که ببینید کفش های من ضد آب است
و بقیه هم هیچی نمی گفتند
بعد از جمع یه آقایی بلند گفت البته با مزاح. آره کفش هایت ضد آب است
بعد اون فرد فوق ثروتمند با صدای بلند تر و واضح تر گفت : بله که ضد آبه…. تازه شلوارم هم ضد آبه…
در اون جمع افرادی معمولی بودند
و فقط ایشون فوق ثروتمند بود
و همه سرشون رو پایین انداختند
ولی ایشون اصلا
تازه بیشتر هم به خودش افتخار می کرد
اگر قبلاً من بود کلی فحش و ناسزا
و … نثارش می کردم
ولی الان اصلأ
و همین رو برای خودم درس گرفتم
و الآن به کامنت شما هدایت شدم
خدایا شکرت.
چقدر شده بهترین ها را دریافت کردیم ولی برای عدم احساس لیاقت
یا از دست داده ایم
یا برای تحقیر شدن ها و کمبودها
و سرزنش ها اصلا کنار گذاشتیم.
.
دقیقا که میگید کاری با دیگران ندارد
واقعا درسته
من بهش رسیدم
اون کسی که روز به روز پیشرفت می کند و رشد می کند با دیگران کاری ندارد چون خودش خودشو بالا
می برد
خودش برای خودش ارزش قائل است
و معلومه که دیگران هم که همون جواب فرکانس خودش هست که به جهان ارسال کرده را پس می گیرد.
.
ما از ارسال فرکانس دیگران از درون اونها که خبری نداریم و نمی دونیم
که چه باوری یا باورهایی دارد
ولی الان این را می دونیم که زود
در مورد دیگران قضاوت نکنیم
فقط قانون را بدونیم
و بهش عمل کنیم
فرکانس درست بفرستیم تا جواب های درست قطعاً و صد در صدی
را از جهان و خداوند دریافت کنیم .
.
تا وقتی من برای خودم ارزش قائل هستم همین فرکانس را باید تقویتش کنم و جهان هم از همین جنس را بهم
با عشق تحویل می دهد .
چقدر قانون قشنگه به خدا
خدایا شکرت برای قانون
خدایا شکرت جهان درست را به من هدیه دادی
خدایا شکرت برای هدیه ی ارزنده و زیبا و عالی که امروز به من عطا کردی که همین هدایت خودت به سمت کامنت های دوستان در سایت و الان هم نوشته های صدف جون
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
البته که من چند بار دیگه کامنت شما را بخونم تا در بیشتر موارد یادم باشد
و به خودم یادآوری کنم قانون را.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
.
به نام هدایت الله
سلام خدمت خواهر عزیزم صدف دوست ارزشمند وتوحیدی و فعال سایت
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما میتوانم حس کنم ولذت ببرم
آنقدر خوب بودی دختر که کامنت خوبی برای رد پا برای خودت به جا گذاشتی امیدوارم همیشه بدرخشید و بهترین نتایج را در زندگی خود داشته باشید
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خداوند جان و دلم
سلام به استاد عزیزم به مریم جان دلبندم سلام به دوستان ارزشمندی که دارن رو خودشون کار میکنند.
چقدر ادمو قشنگ هدایت میکنی اخه؟؟ میبینی؟ دنبال فایلی بودم درمورد روابط و بین فایل های دانلودی گذرم خورد به این فایل کوتاه اما خیلی قابل تامل و کاربردی
دقیقا این کسیه که جدیدا بهش تبدیل شدم البته نه بااون شدت من کیم؟ یه دختر 24سالم رفتم درس خوندم و اومدم دانشگاه و درراستای معلمی دارم تلاش میکنم تا حالا مسابقه ی خاصی برنده شدم؟ مقام بیارم؟ نه تا حالا دستاورد بزرگی داشتم؟ نه اونقدر و برامم مهم نیس من از بچه هایی بودم که از ابتدایی نمره برام مهم نبود چون پدر مادرمم زیاد ملاک نمیدونستن بچه بودم ولی میگفتم مهم اینه من چی و چقدر یادمیگیرم دبیرستانم هیچوقت اونقدر خودمو نکشتم برای نمره های بالا تا حد کمی سعی کردم از مطالب کتابم یاد بگیرم بیشتر و الانم دانشگاه اومدم دیدم اینجوریه به درس ها
ادم باهوشی هم نبودم معمولی ولی هیچوقتم هوش ریاضی رو برای احساس ارزشمندی به خودم ملاک قرار ندادم هیچوقت مسابقات الکی دانشگاه برای من مهم نبوده تا مقام بیارم چون خوشم نیومده چون ظاهر سازی باید میکردی
و اینکه دانشگاهی قبول شدم که خیلی خوبه و همیشه گفتم ایول نگین درس خوندی قبول شدی چیزی که میخواستی اوردی همیشه دوست داشتم ساده و راحت بدست بیارم هیچوقت خودمو نکشتم برای چیزی و ایمان داشتم اگه چیزی رو بخوام و تلاش زیادی براش بکنم قطعا بدستش میارم ولی متاسفانه هیچوقت به خودم سخت نگرفتم و خیلی وقتا سوتی دادم اشتباه کردم بین رفیقام به جای سرزنش کردن خودم گفتم ببین مهم اینه الان گفتی و درستشو یادگرفتی. که بعدا پیش ادمای بزرگتر ابروت نره
و حالا چیشد خداوند من رو هدایت کرد به این فایل
دقیقا چند روزیه میرم جلو آینه و میگم فلان ایراد و ایراد رو دارم درست شه خیلی خوب میشه و اون زیبایی های جزی و کلی صورتمو نمیبینم اینکه واقعا قیافه دلنشینی دارم رو نمیبینم
من اوایل سال 1403 هدف گذاشتم که تسلط کامل روی درس های ابتدایی پیدا کنم و تونستم پایه های اول و دوم رو تدریس کنم انقدر تسلط پیدا کردم و میدونم مطالبش چجوری تدریس میشه به روش نوین اما ذهنم میگه ببین پایه های دیگه رو مسلط نیستی
جدیدا تو اتاق با هم اتاقیام خیلی زودرنج شدم حرفاشون بهم برمیخوره چرا این شرایط رو خلق کردم؟ چون اوایل اون همه تعریف و تمجید و حرف خوب میزدن و شوخی میکردن من به یه حرف کوچیک که این وسط طرف گفته و خوشم نیومده توجه کردم و دقیقا الان هی حرفا بیشتر و بیشتر شدن
اخه چقدر جالبه اصلا متوجه نبودم این شرایط رو من خلقش کردم میگفتم بهشون محل نده کار خودتو بکن درصورتی که من کافیه به زیبایی و نکات مثبت اتاق مون توجه کنم نه اون یه موردا که اینجوری اون بعد خوب اونا واسه من بیشتر بشه
خدایا خودت کمکمون کن این ذهن و مغز شیطانی رو کنترل کنیم
و مرسی عشق منی توو انقدر قشنگ باهام حرف میزنی و هدایتم میکنی به مسیرای درست
به نام خدا
خدایا شکرت
سلام عزیزم
نگین جان نازنین ️
.
حالا شما صحبت از مقاطع تحصیلی و ابتدایی کردید من هم یادم اومد
که چقدر خودمو سرزنش می کردم و تحقیر می کردم چون «« درس ریاضی »»» را اصلأ و ابدا یاد نمی گرفتم
یعنی در ذهن من درس ریاضی و زنگ ریاضی شده بود برای جونم
تا اسم ریاضی می اومد تنم می لرزید
و استرس می گرفتم
برای همین هم در انتخاب رشته ام
رشته ی ادبیات را انتخاب کردم
چون ریاضی خیلی نداشت .
البته که گذشته ها گذشته و نباید بهش توجه کنم ولی این خودخوری ها و تو سر زدن ها همین طور از بچگی با ما بوده و اول باید قبول کنیم
ولی الان در صدد رفع کردن اونها هستیم
چون تا رفع نشود همین طور این زنجیر و زنجیروار با ما هست
و این خودش یک موفقیت است که
به زیباییها و نکات مثبت و موفقیت ها توجه کنیم و همین که اینجا هستیم و سعی و تلاش می کنیم که
حواسمان به اصل باشد و تو در و دیوار نرویم خودش احساس منو خوب می کند
خدا را شکر.
.
به نظر من هم تمام روابطی که از هم پاشیده شد و پاشیده می شود برای این هست که ما خیلی بهش بها
می دهیم
یعنی من قبلاً 24 ساعتم فقط به بدیها و سو برداشت ها . کنایه زدن های دیگران وووو بود
حالا بماند که چقدر گریه و اشک و غصه هم به همراه داشت
و همین ها باعث دور شدن ها می شود
همین توجه به نکاتی که اصلا در قانون نیست ما را از روابط عاشقانه
دور می کند
حالا باید چیکار کنیم ؟ باید حداقل سعی کنیم به نکات مثبت افراد آدمها
شرایط موقعیت ها ووو توجه و تمرکز کنیم .
باید به وجه خوب و عالی و مثبت آدمها توجه کنیم
اگر کسی در مدار بود بهش بگیم
ولی اگر هم نبود برای خودمون تکرار کنیم
چون تکرار کردن ها خودش یک تمرین بزرگی است
و باعث حک شدن در مغز و قلب و جان آدم میشود
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
امروز از خداوند هدیه خواستم و به چه صفحه هایی از سایت هدایتم کرد خدایا شکرت خدایا ممنونم.
.
خدا را شکر با آوردن مثالها در مورد خودمون و زندگی خودمون پی به اصل بیشتر می بریم و این یعنی رشد بیشتر ما خدایا شکرت.
.
من تمرین آینه رو که استاد در دوره عزت نفس گفتند رو هر روز خدا را شکر انجام می دهم
چند روزی بود به خودم می گفتم
خدایا می خواهم بهتر این تمرین
را انجام بدهم
چطور را نمی دونم
می خواهم بهتر انجام بدهم
و خدا را شکر هدایت شدم به احساس لیاقت
که این خودش باز هم درسها برام دارد که اگر این تمرین آینه رو همیشه انجام بدهم این در ضمیر ناخودآگاه من حک می شود و برای تصمیمات
بزرگ زندگیم هم سست نیستم و
محکمتر تصمیم می گیرم.
خدایا شکرت
.
چند روزی بود خیلی خیلی برای داشتن آدمهایی که الان دارمشون شکر و شکرکزاری می کردم
چون قبلاً اصلا می خواستم نباشن
ولی الان خدا را شکر برای وجودشون خیلی خوشحالم
..البته جدا از بحث وابستگی و عدم وابستگی که این وابستگی هم خودش باید از درون حل شود .
و نتیجه چی شد اینکه خدایا شکرت بیشتر از قبل وجه خوب و عالی و مثبت خودشون رو به من نشون می دهند خدایا شکرت
چون من فرکانس بهتر می فرستم خدا را شکر.
همه چیز بر می گردد به خودمون . به فرکانس هامون.
به باورها مون یعنی اگر همیشه و پیوسته در حال ارسال فرکانس درست باشیم دریافت غالب ما هم درست است
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
ممنون دوست عزیزم