اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت

می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:

  • موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
  • کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
  • چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
  • برنامه‌ی شخصی‌ِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل»‌ چیست؟

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها 

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

634 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ارمین درتومی» در این صفحه: 1
  1. -
    ارمین درتومی گفته:
    مدت عضویت: 1422 روز

    استاد سلام میکنم و سپاسگذارم به خاطر وجود شما

    میخواستم مطلبی توضیح بدهم در رابطه با کنترول ذهن و اینکه ما خالق زندگی خودمان هستیم استاد یاد میاد چند ماه پیش بود که برای گواهینامه ثبت نام کرده بودم و میخواستم گواهینامه ماشینم بگیرم و همه به من میگفتن ببین اگه بری گواهینامه بگیری اینامه پدرت در میاد تو شهری چه بخوای و چه نخوای ردت میکنند و من فقط میخندیدم و میگفتم اگه از کل قدرت کشور هم استفاده کنند نمیتوانند

    اتفاقی که افتاد من میدانستم که من خودم خالق زندگی خودم هستم و خودم اتفاقات رقم میزنم همونجوری که من میخوام و میخوام اینو هم بگم که (من نپذیرفتم شرایطی و مطلبی که دیگران گفتن )زمانی که من رفتم امتحان بدهم با توکل بر رب که من هرچی دارم از صاحب اختیار و فرمانروای اسمان ها و زمین است

    و تصوراتی که داشتم من به خودم گفته بودم که من یا میرم و قبول میشم و یا هیچی اگه قبول نشوم نمیرم یا به نحوی به غول ارنولد به خودم گفتم ما چیزی بعنوان پلن بی مداریم و فقط پلن a داریم و رفتم و امتحان دادم و با بار اول قبول شدم و دیدم افرادی که پلن bداشتن و میگفتن اگه قبول نشیم دوباره امتحان میدیم مجدد و همین اتفاق هم براشون افتاد و امتحان توشهری که خیلی برای من جذاب بود این بود که من در امتحان تو شهری هم دقیقا همون فکر داشتم و اینکه بعد از اینکه من قبول شدم در( دفعه اول) برقیه دوستان بعد از منم قبول شدن مثل این بود که من باوری در انها ساخته بودم که میتوان قبول شد براحتی و من افسر که امتحان میکرد بزرگ نکرده بودم و قدرتو به اون نداده بودم و در تمام مسیر برگشت خونه و در رابطه با گواهینامه موتور هم دقیقا همین اتفاق افتاد و من در راه برگشت سپاسگذار ربی بودم که به من فرصت داده که من خودم خالق زندگی خودم باشم همونجوری که من میخواهم و میخواهم اینو هم بگم که این مطلب بعد از دیدن فایلی فوقعلاده که میزان تحمل شما چقدر است نوشتم مثال ها و مسیر ها بسیارند برای توضیح دادند سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: