مهارت در اجرای قوانین و تنظیم فرکانس ها - صفحه 27

به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر

سلام استاد مهربونم قربونت اون صداتون بشم و جدیت و صداقتی که تو کلامتونه،

امروز به طور خیلی هدایتی اول فایلی که از سه قسمت 3 برابر کردن درآمد در یک سال برای خودم ادیت کردم پلی شد و گوشش کردم که پر از آکاهی در مورد قانون ثروت هست و بعدش هم این فایل پلی شد که من عااااشق این فایل هستم و طی 3 سالو خورده ای که با شما آشنا شدم چندینو چند بار این فایلو حتی پشت سر هم گوش کردم،

اما به لطف خداوند و استمرار کار کردن روی دوره ها امروز درک کاملا متفاوتی از این فایل داشتم و باز هم به عمق وجودم نشست،

وقتی قانون رو تمرین کرده باشی میتونی با گوشتو پوستو استخوانت این صحبت های استاد رو متوجه بشی،

دوست دارم عاشقانه زیر این فایل در مورد درک کلیم از قانون و حقیقت قانون بنویسم که باز هم برام یاد آوری بشه و این قانون بیشتر تثبیت بشه توی ذهنم،

چون واقعا فراره و خیلی زود آدم فراموش میکنه،

هربار که مثلا می‌خوام قانونو تو ذهنم برای خودم منطقی کنم،همین صحبت های شما تو این فایل میاد تو ذهنم،

همیشه به خودم میگم علی یه خودکار بگیر دستت برو ته چاه برو رو بلند ترین قله برو تو روستا تو شهر تو هر کجایی که دلت میخواد این خودکارو ولش کن ،تا حالا شده یه بار شانسی این خودکار تو هوا بمونه؟

هرگز

و چون قانون جاذبه رو تقریبا هممون می‌دونیم و تجربش کردیم و درکش کردیم چون خیلی واضحه و میتونیم خیلی راحت با چشم ببینیم که داره این اتفاق میفته ،حتی یه بچه ی کوچیک با آزمونو خطا متوجه این موضوع میشه،

دیگه می‌دونیم که این هست و نه براش ذوق میکنیم که واااااای خودکاره افتاد ،نه چیزی،

می‌دونیم که عاقا طبق قانون جاذبه ی زمین همه چیز کشش داره به سمت مرکز زمین و حالا دیگه از طریق علمو اعدادو ریاضی فرمول هم داره،

و عدد مقدار جاذبه هم مشخص شده،

خب این تازه یکیشه،

و هزاران هزار قانون دیگه که هر انسانی با توجه به علایقش و الهاماتش تو حرکت در مسیر علایقش بهش رسیده و درکش کرده و ازش استفاده می‌کنه تو کارش تا بدون شکو تردید نتیجه مورد دلخواه خودشو بگیره،

به قول شما هیچ تولید کننده ی ماشینی شانسی ماشین تولید نمیکنه

هیچ ساختمان سازی شانسی ساختمون نمیسازه

هواپیماها شانسی پرواز نمیکنن

کشتی ها شانسی رو آب حرکت نمیکنن،

تا حالا شده یه بار مثلا شانسی خورشید طلوع نکنه؟!

و با همین فکت ها یا همین صحبت ها میتونیم برای ذهن کمی منطقی کنیم که پس اتفاقاتی هم توی زندگی ما میفته صد در صد داره طبق یه قانونی یه اصولی اتفاق میفته،

خب اوکی حالا به فرض مثال قانونی هم هست،چطوری بفهممش چطوری درکش کنم؟!

خب قبل از اینکه ما به این مرحله برسیم طبق یکی از همین قانون های ثابت جهان هستی ،

صد در صد ما خواسته ای در وجودمون شکل گرفته که به این مسیر هدایت شدیم،

درواقع هدایت شدن به سمت خواسته ها یکی از قوانین بدون تغییر این جهانه که سیستم جهان خداوند بدون کوچکترین اشتباهی داره مارو هدایت می‌کنه به سمت خواسته هامون،

و برای خود من هم همین اتفاق افتاد،

روزهایی بود که به شدت عاشق خودم و خدای خودم شده بودم یعنی تکاملمو طی کرده بودم و انگار یک مقدار از بدنه ی جامعه دور شده بودم انگار از عمق وجودم میخواستم این خدایی که داره کارها رو برای من به طرز معجزه آسایی انجام میده رو بشناسم درکش کنم بفهممش،

و هدایت شدم ،خیلی راحت،آروم آروم،آمادم کرد گوشم رو محرم کرد اصل از فرع رو به قلبم الهام کرد و گفت با این آدم برو جلو این حرفش حقه این درسته اینو ادامه بده،

و ادامه دادم،

فقط فایل ها تو گوشم بود،

قربون این استاد بشم که عاااااشقانه قانون رو داره حتی از تو فایل های رایگان هم فریاد میزنه اما تا وقتی که آمادش نباشی نمی‌شنوی نمیفهمی،

و درسته من می‌شنیدم و حتی یه جاهایی هم می‌فهمیدم که خب اوکی ما خودمون داریم زندگیمون و خلق میکنیم اوکی فرکانس های ما دارن اتفاقات رو رقم میزنن اوکی،

اما تو عمل به خاطر اینکه ایمانی هنوز به اون شکل نبود عمل خاصی هم نبود و نتایح هم کوچولو کوچولو بود،ولی شرایط داشت آروم آروم بهتر میشد،و مثلا به صورت کلیشه ای از قانون استفاده میکردم یا تمرکزمو میگذاشتم رو نکات مثبت یا بی‌خیالی طی میکردم و سعی میکردم احساسمو خوب نگه دارم و وقتی هم جواب میداد و اتفاق خوبی میفتاد دقیقا نمی‌فهمیدم کدوم از فرکانس هام دلیل این نتیجه مثلا توی این موضوع خاص شده،یعنی بازم یه دید مذهبی به اتفاقات خوب داشتم که آره خدا کمک کرد خدا همیشه با مه و دیدگاه های که قبلا داشتم و درواقع بگیر نگیر داشت

تا

قدم اول از دوره دوازده قدم رو خریدم ،

و تمرین اصل قانون از اونجا برای من شروع شد،

خداوند منو وارد دنیای جدیدی کرد،

استاد مهربونم از طریق تمرین ستاره قطبی اومدن به ما یاد دادن که آگاهانه بیایم بااااور کنیم که بابا خودمون داریم تک به تک اتفاقات رو رقم میزنیم نه هیچ عامل بیرونی دیگه ای ،

و خب این کار کردن ها 3 سال طول کشید که تو این لحظه اینقدر درکم از قانون بهتر شده و تو تمامی موارد به خودم میگم که فقط تو هستی و خودت،

هرررر اتفاقی افتاده تو زندگیت خودت خلقش کردی و از این به بعد هم هرررر اتفاقی تو زندگیت بیفته خودت خلقش میکنی،

که البته خیلییییی جا داره که قوی تر درکش کنم و باورش کنم و عمل کنم،اما دارم تمرین میکنم

یعنی

با جلسه ی 4 قدم 6 که من بعد از 3 سالو خورده ای تازه خریدمش و قشنننننک میفهمم استاد چی میگه چون با عمل کردن به همون 5 قدم قبلی من تمام این تجربیاتی که استاد میگن رو داشتم ،

همه چیز برای من به صورت کاملا هدایتی اتفاق افتاد،

رفتارها با من تغییر کرد ،

بابا من یه رفتار دیگه ای از آدم ها دیدم ،از همون آدم هایی که قبلا باهاشون در ارتباط بودم،

من رفتار کاملا متفاوتی از مردم بقیه ی شهر ها میبینم کاااملا عاشقانه

وای خدای من

چقدر همه چیز خوب بوده و من نمی‌دیدم و من باور کرده بودم که آدم ها فلانن بیسارن،

نه به خدا همه چیز به خودم بستگی داشت

چون عوض شده اون رفتارها،

همین چند روز پیش برای پدرم رفتم توی اداره ی دولتی یه کاری انجام بدم ،مدیر اون قسمت یه خانومی بود که تا من رسیدم داشت با تند خویی و بد اخلاقی و با اون مرد صحبت میکرد،و من خودم اولش گفتم یا خدا،این چشه، اما سریع قانونو به یاد خودم آوردم و گفتم حالا ببین رفتار این خانوم با من چطوریه،

عاااااشقنه بهم احترام گذاشت و عاااشقانه کارمو انجام داد خیلی سریع،

یا همیشه وقتی آرامش دارم در بهترین زمان در بهترین مکان قرار میگیرم،و همین دیروز یه کار ضرب العجلی بود یعنی درواقع چند تا کار مهم رو باید انجام میدادم در مدت زمان فقط 5 ساعت،و به طرز جادویی وقتی که آرامشمو حفظ کردم و توکل کردم به خدا و ذهنمو آروم کردم،همه چیز دست به دست هم داده بود که من به هدفم برسم از ترافیک تهران گرفته تا آدم ها تا اینکه کارها جفتو جور بشه سر موقع و خدارو شکر که همه چیز عالی پیش رفت و ازش سپاسگذارم خیلی

خب

اگه این قانون نیست پس چیه،و قانون صد در صد داره کار میکنه،

چطوری میشه که بقیه میگفتن نه حتما باید چک‌ تخیله به صاحب مغازه بدی و تازه با باد قب قب که ما می‌دونیم عمرا قبول کنه،چی میشه که اون آدم قبول میکنه؟؟؟؟ چی میشه ؟!

خب یه اتفاقاتی داره میفته،

خدایا شکرت،

و من کوچولو کوچولو با تمرین ستاره قطبی تو تمام جنبه ها امتحان کردم قانون رو ،و قانون بارها و بارها تو مسائل کوچک و بزرگ جواب داد و هر روز ایمان من قوی تر شد،

و با این قدم شش،حجت بر من تمام شد ،

که بابا به خدا خودتی که داری اتفاقات و خلق میکنی،

اگر یه نفر با تو یه برخورد بد می‌کنه خودت با فرکانس هات خلقش کردی

اگر درآمدت خوب نیست خودتی که داری این شرایطو به وجود میاری ،طبق قانون ،

قانون نمیتونه جور دیگه ای عمل کنه وقتی تو تو مغذت هزااااار بار کردن که فقط از طریق فلان شغل میتونی پولدار بشی یا فقط تو فلان سن میشه یا فلان شهر یا کشور میشه،

قانون نمیتونه برعکس فکر تو عمل کنه،

قانون نمیتونه برعکس عمل کنه وقتی تو چشم دیدن ثروتمندارو نداری یا فکر میکنی که از طریق رانتو پارتی و دزدی ثروتمندشدن،

و البته قانون هیچی وقت این اجاره رو نمیده که با یک بشکن باورهای تغییر کنه و یه هو تو میلیاردر بشی (قانون تکامل)

قانون قانونه این بزرگی خدای منه که کااااااملا عادلانه داره عااااشقانه به فرکانس های هر فرد به افکار هر فرد پاسخ میده،

به قول قرآن هر اتفاقی براتون میفته تو زندگیتون بما کسب ایدیهمه بما کانو یعملونه ،

این منم که دارم اتفاقاتو‌ رقم میزنم،

وقتی به این درک برسی

دیگه با کسی بحث نمیکنی دیگه برای کسی دلیل نمیاری دیگه نمیخوای کسی رو عوض کنی

وقتی یه رفتاری یه شرایطی رو میبینی که دوستش نداری به جای اینکه واکنش نشون بدی میگی خدایاااا شکرت که فهمیدم چی رو نمی‌خوام و فهمیدم که چی رو می‌خوام و میام تمرکز میکنم رو خواستم

و من هر روز دارم به خودم میگم که علی بیرونو ول کن باباتون ول کن داداشتو ول کن مامانتو ول کن،

اگر رفتاری در گذشته با تو شده یا الان هم میشه بابا خودتی که داری خلقش میکنی خودتی که هنوز از درون داری باهاشون میجنگی از درون داری باهاشون بحث میکنی از درون داری تمرکز میکنی روی نکات منفیشون ، اون بیرون هیییییچ خبری نیست به خدا،

همه چیز داره از درون تو نشأت میگیره،

و خیلی خدارو شکر میکنم خیلی خیلی که تو این لحظه 1403/05/31 به این درک رسیدم،

و دارم تمام سعیمو میکنم که وااااقعا بهش عمل کنم،واقعا مسئولیت تمام اتفاقات زندگیمو بپذیرم،

بپذیرم که مننننن باید ذهنمو کنترل کنم من باید توجه کنم به خواستم که نتیجش احساس خوبه،

وقتی من دارم تمرکز میکنم روی نکات منفی پدرم که نتیجش احساس بد هست احساس خشم کینه نفرت،

اینها همیشه از طرف شیطانه و نتیجه شرک ورزیدن چیزی نیست جز اتفاقات نادلخواه بیشتر از همون جنس،

وقتی تو داری توی ذهنت میگی که دلیل اینکه من به جایی نرسیدم یا دلیل اینکه این نتیجه ی نادلخواه برام افتاد پدرم بود شاگردم بود بچه ها خوب کارو انجام ندادن فلانی جنسو به من نرسوند اینا یعنی تو قدرت رو دادی به غیر از خداوند یعنی تو تمرکز کردی رو ناخواسته یعنی تو مشرک شدی که نتیجش احساس بد و تجربه‌ی. اتفاقات بد هست،

و خدارو شکر به قول استاد از یه جایی به بعد ما قانون رو درک می‌کنیم اما آیا بهش عمل هم میکنیم؟!

اگر وااااقعا ایمان داشته باشی که خودتی که با فرکانس های هر لحظه داری یک لحظه ی بعد خودتو رقم میزنی خب خیلییییییی حواست جمعه که داری به چی توجه میکنی داری چه ورودی به ذهنت میدی خیلی برای کار کردن روی افکار و فرکانس هات ارزش بیشتری قائل میشی تا کارهای فیزیکی و بدو بدو هایی که 99/9 درصد مردم دارن انجام میدن،خیلی بیشتر سعی میکنی نشتی های انرژیتو کمو کمتر کنی تمرکزتو از رو بقیه برداری و بگذاری رو خودت و لذت ببری

به خودم میگم

اگر هنوز دارم مثل قبل عمل میکنم مثل قبل نتیجه میگیرم،

و تنها راهش هم اینه که اول بیام افکارمو تغییر بدم که نتیجش تغییر اعماله و نتیجش تغییر نتایجه،

و وقتی نتیجه ی جدید با فکر جدید اتفاق میوفته باید اینقدر تکرارش کنی تا اون اتفاق برات تکرار بشه تا برات تبدیل بشه به باااور،

و من اینو تو روابط خیلی خوب تجربه کردم چون خیلی آماده تر بودم، و صد البته که باید همیشه روی افکار مثبتم روی احساس مثبتم کار کنم،

اما در مورد بحث ثروت می‌دونم که باید خیلی رو خودم کار کنم،

و بحث روابط ایمان منو خیلی خیلی قوی کرد برای اینکه بیام تمرکز بیشتری روی بحث ثروت بگذارم،

و خدارو شکر تو مسیر هستم،

با دوره ی روانشناسی ثروت 1 ،

و من هرچقدررررر روی دوره روی باور هایی که در این دوره گفته شده بیشتر کار کنم،

و بیام چیزهایی که از قبل هزاران بار به من گفتن در مورد پول در مورد ثروت در مورد ثروتندا در مورد فراوانی در مورد احساس لیاقت ،

نتایج مثل روابط آروم آروم تغییر میکنه،

همون‌طور که من از زیر صفر با بدهی 50 میلیونی شروع کردم و الان به لطف الله بالای صفر هستم و هر روز داره اوضاع بهترو بهتر میشه،

شیرینی قضیه برامون این بوده که خودم خالق زندگیم هستم و بزرگترین سپاسگذاری هر روزه من باید برای همین موضوع باشه

و بیام از این قانون استفاده کنم

وقتی به تضادی برخورد میکنم که موهبتی از طرف خداونده بیام تمرکز کنم رو خواستم و بگم من چی رو می‌خوام و اجازه بدم هدایت بشم برای خداوند راه تعیین نکنم،و اجازه بدم به بی نهایت طریق منو به خواسته هام برسونه،

و عمل عمل عمل،باید خیلی خیلی خیلی جدی تر باشم روی این موضوع،باید خیلی جدی تر به جای اینکه حتی توی ذهنم بیام روی بقیه تمرکز کنم روی تغییر دیگران ،بیام بگم آقاجان وقتی تو می‌دونی که خودتی خالق زندگیت خب بیا رو خودت کار کن بیا به احساس خوب برس و ببین که چطور نتایج تغییر میکنن،

خدایا شکرت مارو تو این راه راستی که خودت هدایتمون کردی ثابت قدم نگه دار،

کمکم کن از دوره هایی که بهترین سرمایه گذاری عمرم هست که همشونم خودت برام تهیه کردی و هداتم کردی به نحو احسنت استفاده کنم و چند سال بعد بیام و زیر همین پست از کارهایی که تو جهان انجام دادم از رشد و پیشرفتی که در خودم و در جهان اطرافم ایجاد کردم بنویسم و سپاسگذاری کرده باشم از هدایت تو از استاد عزیزم که با عشق رسالتشو داره انجام میده،

خداجانم هممونو به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن و نه گمراهان و نه کسانی که بر آنها غضب نموده ای ،آمین،

استاد جونم خیلی دوستت داره و عاشقتم می‌بوسمت ،