مهارت در اجرای قوانین و تنظیم فرکانس ها - صفحه 8

سلام به استاد عزیز و تمامی برادرها و خواهرهای گلم تو این خانواده خوشبخت.

خدا رو شکر که با شما هستم و به عنوان عضوی از این خانواده گرم و صمیمی تلاش میکنم که دنیا جای بهتری برای زندگی کردن باشه.

استاد چند روز پیش داشتم دوباره فایلی که برای تعطیلات نوروزی سال 96 آماده کرده بودین رو گوش میدادم که تو اون ازمون خواسته بودین سال 96 رو سال ثروتمند شدن قرار بدیم.

دقیقا یادم میاد که من و خانمم با هم رفتیم تو طبیعت و دفترامون رو هم بردیم و نشستیم سپاسگذاری کردیم و هدف های سال 96 رو تعیین کردیم. چقدر زود گذشت انگار همین دیروز بود. اون موقع ما چند ماه بود که مهاجرت کرده بودیم و نه کاری داشتیم و نه درآمدی تنها از پس انداز رو به اتمامی که حاصل از فروش کل چیزایی بود که داشتیم استفاده میکردیم. ما پس از اون فایلتون کلی انگیزه مون بیشتر شد (مثل همیشه) و شروع کردیم با جدیت بیشتری روی باورها کار کردیم. فایلهای روانشناسی ثروت رو مجددا گوش کردیم و باورسازی کردیم.

و بعد از چند وقت معجزات شروع شد. یادمه هدف اولم این بود که اجاره خونه مون رو از درآمد و پولی که خداوند در اینجا بهمون میرسونه بدیم. تاریخ موعد 25 اپریل بود. هی باورسازی کردیم و جملات تاکیدی رو تکرار کردیم و در عین حال امیدوار بودیم به قدرت خدایی که جهان رو هدایت میکنه و روزی رسان بی پایان همه است. دقیقا یه هفته مونده بود به 25 اپریل که از جایی که اصلا فکرش رو نمیکردم یه کار یه هفته ای جور شد و بیش از اون مبلغ دقیقا در روز موعد به دستمون رسید. وای خدایا خواب میدیدم یا بیدار بودم. باورم قوی تر شد که خداوند هر گز دیر نمیکند و سریع الجواب است.

ادامه دادیم. از اونجایی که کمی قبلش شروع کرده بودیم به ساخت برنامه های عروسکی برای خودمون و تو یوتیوب میذاشتیم یهو از یه شرکتی ایرانی باهامون تماس گرفتن برای یه شغل مرتبط. رفتیم و اونجا مشغول به کار شدیم و بعد همزمان کار ترجمه هم بهم پیشنهاد شد. دیگه داشتم بال در میاوردم از خوشحالی. میدونستم که همه اش کار خداست بخاطر اینکه ما یه کوچولو باورامونو عوض کرده بودیم. بعد یه کار اینترنتی دیگه بهم پیشنهاد داده شد برای فروش فرش. همزمان به همه کارها میرسیدم. عالی بود.

از خدا خواسته بودم که وقتم آزاد تر باشه و همین درآمد رو داشته باشم، یهو زد و شرکت نیمه تعطیل شد و فقط کار ترجمه اش باقی موند. حالا من وقت کافی داشتم که تو خونه ترجمه کنم و در عین حال روی کارای خودمون که اونها هم اینترنتی بودن سرمایه گذاری کنم.

خدایا شکرت بخاطر اینکه باورت کردم. از استاد عباس منش بزرگوار سپاسگزارم که من و با قدرتی عظیم چون تو آشنا کرد.

خلاصه اینقدر پول جمع شد که به راحتی زندگیمون میگذشت و پس اندازمون هم زیاد میشد. تصمیم گرفتیم یه سفر بریم ایران، دقیقا همون روزایی که تصمیم گرفتیم بریم بخاطر مشکلات قبلی، خبرهای بدی بدستم رسید و تهدید شدم، ولی با خودم تکرار میکردم که خداوند حافظ منه، من تهدید هیچ کس رو باور نمیکنم چون خدا از همه قدرتمند تره. خداوند پیشاپیش من گام برمیداره و راه رو برام هموار میکنه. به ازن خدا همه چیز به نفع من تغییر میکنه. خلاصه در حالی که کلی سوغاتی برای نزدیکان خریدیم رفتیم مسافرت. حتی در اونجا هم یه کار یه هفته ای بهم پیشنهاد شد که درآمد خوبی نسیبم شد. خدایا واقعا که میتونی از جایی که اصلا فکرش رو نمیکنیم بهمون روزی برسونی.

وقتی برگشتیم برای خانمم یه کار عالی پیدا شد که داستانش جالب بود. از کسی که تقریبا فراموشش کرده بودیم این پیشنهاد بهمون داده شده بود.

خلاصه هرچی بگم کم گفتم. دیشب وقتی این فایل شما رو گوش میکردیم نمیدونین چه نیروی عظیم و انگیزه قوی ای درمون ایجاد شد تا سال 97 رو بسیار بهتر و عالی تر از سال 96 خلق کنیم.

دوستان باور کنید همه چیز به باور تون بستگی داره. اینو از ته قلبم میگم دلم میخواد فریاد بکشم این موضوع رو به همه بگم که خدا رو باور کنین.

استاد سال 96 برای ما سالی پر از موقعیت های کاری، پول بسیار، پس انداز خوب و نعمت ها و ثروت های فراوانی که بی حساب و کتاب به ما بخشیدی بود. همین چند ماه پیش یکی از همسایه ها داشت میرفت یه جای دیگه و به ما گفت کلی وسایل و مواد غذایی داره که نمیخواد ببره و از ما خواست بریم و ازش بگیریم. خدا شاهده یه وانت بار بود. این یعنی چی؟ چرا به ما گفت؟ چرا اون هم این همه؟ چون تو مدار ثروت و فراوانی بودیم. همین طور داره میباره. هر روز داره میباره.

استاد هزاران بار ممنونم بخاطر اینکه دستی از خدا هستید که به ما کمک می کنید تا به خواسته هامون برسیم. تا بفهمیم چطور میتونیم زندگیمون رو در هر لحظه خلق کنیم. دیشب که این فایل رو گوش میدادیم گفتم بیام و این نظر رو بنویسم. خودم با مرور پارسال انگیزه میگیرم شاید دوستان هم انگیزه بگیرن.

در امید به قدرت خدای نیرومند شاد و عالی باشید.