کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟! - صفحه 14

هموار بهتراست یا نا هموار؟

دیروز داشتم سوره طه رو مطالعه می کردم و سیر داستان به گونه ای جالب و قوی قانون رو به پیامبر اسلام می فهموند. ” که بهترین مسیر هموار ترین وراحت ترین مسیره.”

خداوند وقتی این آیات رو میفرسته که میبینه پیامبر امر رسالت رو بر خودش خیلی سخت کرده و می خواد هر جور که شده همه ی مردم رو به بهشت ببره و هدایتشون کنه.

اجازه بدید با کلام خداوند ادامه اش رو بریم و کمکم توضیح بدیم.

« طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقی الا تذکره لمن یخشی»

در اینجا خداوند دوقانون کلی رو به پیامبر یاد آور میشه.

1- اینکه مسیر خداوند خیلی هموار و راحته وهیچ رنجی توش جا نداره و اگر تو رنج می کشی اشتباه از خودته و باید روی خودت کار کنی.

2- این قران برای همه نیست.

مدار خدایی برای همه نیست.

قرار نیست همه ی دنیا هدایت بشه چون اون ها در مدار و فرکانس دیگه ای هستن و این کار تو جز رنج و عذاب برای خودت چیز دیگه ای در بر نداره.

بار ها و بارها خداوند به پیامبر تذکر میده و یادآوری می کنه که قانون برای همه یکسانه. هر کسی تو فرکانس و مدار هدایت نباشه هیچ وقت هدایت نمیشه:

ختم الله علی قلوبهم و علی سعهم و علی ابصارهم غشاوه ، ولهم عذاب عظیم.

و جعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا، فاغشیناهم فهم لایبصرون. وسواء علیهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم فهم لایومنون.

خداوند خیلی زیبا داره به پیامبر درس میده و بهش یادآوری میکنه که تو نباید به اون ها توجه کنی و نباید وقتتو صرف اون ها کنی . قرآن فقط تذکری برای کسیه که دنبال هدایته برای کسیه که تو فرکانسشه برای کسیه که تو مدار هدایته، نه برای همه.

در ادامه خداوند میاد وداستان حضرت موسی و نحوه به پیامبری رسیدنش نحوه اجابت خواسته هاش ، نحوه ی نجات دادن موسی در کودکی و نوجوانی وقتی که قتلی مرتکب شده بود، نحوه رساندن موسی به مادرش در کاخ فرعون؛ در حالی که فرعون دنبال کشتن موسی بود و نتونست کاری انجام بده.، نحوه رفتنش سمت فرعون، نحوه مقابله ش با جادوگران، نحوه نجاتش از دست فرعونیان و نصف شدن رود نیل و باز شدنش میگه. و به پیامبر یادآوری میکنه که راه من خیلی هموار و راحته. اگه سختی ای شامل حالت میشه همه ش مقصر خودتی که فرکانستو درست نکردی. که داری به ناخواسته ها توجه می کنی که دنبال اینی که همه ی دنیا رو درست کنی. اینا همه ش باعث سختی تو شده.

در ادمه میاد و داستان رفتن موسی به کوه طور رو بیان می کنه و داستان سامری رو.

وَمَآ أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَٰمُوسَىٰ قَالَ هُمْ أُو۟لَآءِ عَلَىٰٓ أَثَرِى وَعَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَىٰ قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِنۢ بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ ٱلسَّامِرِىُّ*

و اى موسى، چه چیز تو را از قوم خودت، به شتاب واداشته است؟» گفت: «اینان در پى منند، و من -اى پروردگارم- به سویت شتافتم تا خشنود شوى.» فرمود: «در حقیقت، ما قوم تو را پس از تو آزمودیم و سامرى آنها را گمراه ساخت.»

باز میاد وبه پیامبر میگه هر کس که روی خودش کار نکنه و و به دلخواه خودش هدایت نشه باز هم گمراه میشه و شیطان بازیش میده پس خودتو خسته نکن. ” راه همیشه همواره. هر کسی که خواهان هدایت باشه هدایت میشه و هرکسی دنبال گمراهی و شیطان بیفته هم؛ به مقصدش میرسه وگمراه میشه.

اینجای داستان حضرت موسی یه نکته ی جالب داره و اون اینه که وقتی حضرت موسی اومد پیش قومش:

« پس موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود برگشت گفت: «اى قوم من، آیا پروردگارتان به شما وعده نیکو نداد؟ آیا این مدت بر شما طولانى مى‌نمود، یا خواستید خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آید که با وعده من مخالفت کردید؟»

جواب قوم موسی جوابیه که خیلی از ماها به خودمون به مردم و به خدا می دیم:

قَالُوا۟ مَآ أَخْلَفْنَا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنَا وَلَٰکِنَّا حُمِّلْنَآ أَوْزَارًۭا مِّن زِینَهِ ٱلْقَوْمِ فَقَذَفْنَٰهَا فَکَذَٰلِکَ أَلْقَى ٱلسَّامِرِىُّ

گفتند: «ما به اختیار خود با تو خلاف وعده نکردیم، ولى از زینت‌آلات قوم، بارهایى سنگین بر دوش داشتیم و آنها را افکندیم و سامرى همین گونه بینداخت.»

حتی وقتی شروع کردن به گوساله پرستیدن باز هم گفتن ما تقصیری نداریم و تقصیر سامری هست.

و این نتیجه کار نکردن مداوم روی خودمونه.

امیدوارم موثر باشه.

ومن الله التوفیق وعلیه التکلان

پیروز سربلندو عزیز باشید خداوند در همه ی لحظات یار و یاور و همراه و هادی و همدست همه مون باد.