کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟! - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

729 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2250 روز

    به نام خداوند مهربان و رزاق

    سلام به شما استاد عزیزم خانم شایسته و تمام دوستان گرامی

    چقدرر این فایل برای من درس داره چقدر دوستش دارم و واقعاً از گوش دادن بهش سیر نمیشم

    ما باید حرف هایی رو بپذیریم و باور کنیم که به ما کمک می کنه ، حرف هایی که به ما قدرت میده حس خوب میده

    به ظاهر شایده ساده باشه… ولی بی نهایت قدرتمندِ این پاراگراف

    چون من موارد زیادی رو دارم که حرفی رو از شخصی شنیدم که خیلی درست هم نبوده‌ها ولی من به درستی یا ندارستیش فکر نکردم و اونقدر تکرار کردم و اونقدر اون فرد رو باور داشتم که حرفاش درسته!!!! ، همون حرف تبدیل شده به باور من و چندین و چند سال من عقب افتادم…

    قطعاً یه سری موارد خوب هم بوده که شنیدم و باور کردم و من رو رشد داده ولی موارد ناجالب رو ذهنم بهتر به یاد میاره و نمی خواهم بهشون اشاره کنم چون باور منفیه :) ولی این موضوع رو اشاره کردم که بگم چقدرررر به این جمله‌ی استاد ایمان و باور دارم

    برای رسیدن به موفقیت نیازی به سختی کشیدن و تجربه‌ی بدبختی نیست

    در دوره‌ی روانشناسی ثروت 1 هم استاد خیلی توضیح داده که باید الگو هایی رو پیدا کنم و تکرار کنم که رسیدن به موفقیت رو در ذهن من ساده آسان و لذت بخش جلوه بده ، اینجوری می توانم حرکت کنم و قدم بردارم وگرنه تا وقتی که موفق شدن و ثروت ساختن تو‌ ذهن من یه کار خیلی وحشتناک و طاقت فرسا باشه که من قدم‌ از قذم بر نمیدارم!!

    استاد جان شما در یکی از فایل های کلاب هوس هم خیلی زیبا به همین موضوع اشاره کردید که

    نویسنده ها در نوشته هاشون و کارگردان ها در فیلم هاشون وقتی می خواهد زندگی یک فرد بسیار موفق و بسیار ثروتمند رو به تصویر بکشن کلی از سختی ها و مشکلات اون فرد می نویسند و نشون میدهند و خدا می‌دونه شاید خیلی جاها بزرگنمایی هم شده باشه… دلیلش هم این نیست که اون آدم واقعاً خیلی سختی توی زندگیش کشیده…

    دلیلش اینه که اکثریت جامعه… همون 96٪ دوست دارند که همچین فیلم هایی رو ببینند یا همچین داستان هایی رو بخوانند….

    اون نویسنده و اون کارگردان هم می خواهد کتابش یا فیلمش پر فروش بشه دیگه!! بنابراین میاد همون چیزهایی که مخاطب ها دوست دارند رو میسازه!!

    به همین راحتی :)))

    چقدر این باوری که شما ذکر کردید قدرتمند کننده است برای اینکه پشیزی، فیلم ها و کتاب ها و … اگر گذری به گوشم رسید یا به چشمم خورد روی من تاثیر نگذاره

    استاد عزیزم ، به قول خانم آزاده طیبی که با ایشون مصاحبه داشتید شما واقعاً یک نابغه هستید ، چقدر عالی رو ی قوانین تمرکز کردید و چقدر عالی این مطالب مهم رو درک کردید و الهامات رو دریافت کردید ، واقعاً شخصیت شما بی نهایت تحسین بر انگیز هست و واقعاً لقب استاد برازندتون هست و چقدر از خداوند مهربانم سپاسگزارم که در این مسیر هستم و دانشجوی شما هستم و آموزه های ارزشمند شما رو از صبح تا شب می بینم و گوش میدهم

    این جمله ای که داریم راجع بهش صحبت می کنیم جاده ای که خیلی مسیر صاف و هموار داره احتمالاً به جایی نمیرسه وقتی که شما این جمله رو باور کنی!!! شما به مسیر هایی هدایت می شوید که باید زجر بکشید تا به یه موفقیتی برسید!! چون باورتون اینه که نمیشه خیلی راحت و لذت بخش و آسون به جایی رسید دیگه!!

    جهان آیینه‌ی باورهای من هستش

    هر چیزی که رو که ببینم…

    هر چیزی رو که بشنوم…

    هر چیزی رو که در موردش صحبت کنم…

    هر چیزی رو که تجسم کنم…

    هر چیزی رو که به خاطر بیارم…

    اون افکار غالب اون چیزهایی که زمان زیادی از روز دارم فرکانس هاش رو می فرستم و تکرار می کنم ، اون ها میشه باورهای من

    هیچ انسانی کامل نیست ، هر انسانی ممکنه باورهای اشتباهی داشته باشه

    اما

    من باید سعی کنم حرف هایی رو از آدم ها بپذیرم که به من کمک می کنه پیشرفت کنم، که به من کمک می کنه شادتر باشم، حرف هایی که آرامش بیشتری رو به من میده

    خداوند برای اینکه به شما نعمت ها رو بده نیازی نداره شما زجر بکشی

    نیاز هست که باورهای مناسبی داشته باشی

    حالا…

    بشین باورهای خوب رو برای خودت بساز الگوهای مناسب رو برای خودت پیدا کن و ببین و به خودت بگو که اگه این آدم توانسته من هم می توانم

    دو تا جمله‌ی خیلی معروف استاد تو این فایل گفت دوست دارم اینجا قید کنم تا یادم باشه هر وقت این دوتا رو یا چیزی شبیه به این ها رو شنیدم یا به چشمم خورد حتماً آگاهانه بر علیهش برم مطالعه کنم یا با خودم گفتگو کنم

    1_ نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود مزد آن کرفت جان برادر که کار کرد

    2- شکست پایه‌ی موفقیت است!! یعنی اگه می خواهی موفق بشی باید شکست بخوری مثلاً درس هاشو بگیری بعد موفق بشی ، مثل همون موضوع چرت و پرت خاک خوردن تو راه اندازی یه مغازه دیگه!!

    خداوند در قرآن گفته

    انسان درستکار و با ایمان را هدایت می کنه به مسیر های درست

    انسان نا صادق و بی ایمان را هم هدایت می کنه به مسیر های نادرست

    استاد می فرماید از وقتی که من دارم روی باورهایم کار می کنم همه چیز برای من خیلی عالی پیش‌رفته

    اونجاهایی که ایمانم ضعیف بود ، نتایج کمرنگ بوده

    استاد بارها گفته که من… منِ محمد حسین که دانشجوی بهترین استاد دنیا هستم با این حجم از آگاهی ناب که هر روز دارم به عنوان غذا به ذهنم می‌دهم باید بتوانم ارتباط پیدا کنم بین نتایجم و باورهایم :) باید بتوانم بفهمم که این نتایج خوبی که می‌گیرم از ساختن چه باورهایی آب خورده کدوم ورودی ها و اقدامات من تاثیر گذار تر بوده… خب:) حالا همون ها رو تکرار کنم برای نتایج بزرگتر

    چقدرررر برای من جالب بود که استاد گفت…

    من هر چی که ساده به دست بیاد خیلی زیاد قدرش رو میدونم

    این جمله هم از اون خیلی اشتباه هاست که میگن هر چیزی که سخت تر به دست بیاد موندگار تره… باد آورده رو باد می‌بره!!

    باز هم در انتهای فایل استاد تأکید فراوان کردن که…

    برای اینکه به موفقیت برسیم نیاز نیست زجر بکشیم

    برای اینکه به موفقیت برسیم به شدت نیازه مه روی باورهامون کار کنیم و من با لذت… با عشق این کار رو انجام میدهم چون اعتقاد دارم که جواب میدهد با عشق این کار رو انجام میدهم چون هر موقع رو باورهام کار می کنم همون لحظه ای که دارم این کار رو انجام میدهم حالم خوب تر میشه، آرامشم بیشتر میشه شادی من بیشتر میشه و دریچه های قلبم بازتر میشه، این جدا از اون نتایج فوق العاده ای هست که بعداً برای من میاد ها، کار کردن روی باورهایم همون لحظه تاثیرش رو روی ذهنم و جسمم می گذاره

    خدایااااا شکرت خدایا شکرت

    چقدر آگاهی های ناب و خوبی بود

    سپاسگزارم استاد عزیزم

    پایدار و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1195 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    یک فایل زیبای دیگر

    یک فایل پر از آگاهی فوق العاده دیگر

    همیشه در ذهن من این بوده است که برای رسیدن به هر کاری باید کلی زحمت کشید و کلی کار انجام داد

    اما اکنون در صحبت های استاد به این آگاهی و به این منطق می رسم که چرا به راحتی و آسانی و بدون کمترین دردسر خواسته های خودم نرسم

    چرا به آسانی به اهداف خودم نرسم

    این درس بسیار بزرگی است که من با توجه به تغییر باورهای خودم می توانم به راحتی و آسانی هر چیزی که دوست دارم دست پیدا کنم

    همیشه باید آن چیزی باشم که حال من را خوب می کند

    دنبال آن اصل و آن موضوعی باشم که می توانم براحتی و آسانی روی خودم و باورهای خودم کار کنم تا به مقصد خودم برسم

    می دانم که خداوند همیشه برای من بهترین افراد با اخلاق خوب را برای من مهیا می کند تا براحتی بتوانم با آنها قرارداد ببیندم و کار را به خوبی و آسانی به پایان برسانم

    می دانم و ایمان دارم که کارهای من به آسانی و روانی پیش می رود و من می توانم به آسانی کارهای خودم را در پروژه های خودم به پایان برسانم

    می شود به راحتی هم زندگی خودم را پیش ببرم

    باید از امروز به آسانی و راحتی من به خواسته های خودم برسم

    باید من به آسانی و راحتی کسانی سر راه من قرار بگیرند که آنها هم افرادی خوب و عالی هستند و به راحتی به حرف های من گوش می دهند

    خدای من همیشه هوای من را دارد

    همیشه کنار من است

    همیشه به من کمک می کند

    همه چیز برای من باید به راحتی و آسانی رقم بخورد

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ناصر لطفی گفته:
    مدت عضویت: 1230 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استادان گرانقدر و دوستان عزیزم

    پنجاه و سومین روز از سفرنامه زندگی من

    عنوان فایل:کدام مسیر را انتخاب کرده ای هموار؟یا سنگلاخی؟

    جهان چیزی نیست جز انعکاس باورهای ما هرچیزی رو که باور کنیم همونو تجربه میکنیم پس هرچقدر باورهای ما قدرتمند کننده باشه تجربه های عالی و لذت بخش و راحتی خواهیم داشت ولی اگه تجربه های سختی داریم به این معنی که باورهای ما محدود کننده هستن

    فقط باید باور کنیم که هرچیزی که راحت و لذت بخش به دست میاد نه تنها تعجب برانگیز نیست بلکه این نمود باور فراوانیه و هرچقدر بیشتر روی باور فراوانی کار کنیم نعمت و ثروت راحت و لذت بخش و در زمان مناسب به دست میاد؛

    اینکه ما دوست داریم پول داشته باشیم ولی در لایه لایه های ذهنمون و در باورهای بنیاد ما پول درآوردن کار سختیه یعنی ما در مدار سخت پول درآوردن هستیم و باید روی باور فراوانی و اینکه هرچقدر راحت پول به دست بیارم بیشتر قدرشو میدونم چون میدونم این نتیجه کار کردن روی باورهای منه و اینکه قانون چقدر دقیق جواب میده و اینکه چقدر من چیزی و دوست داشته باشم بی اهمیت فقط باید باورم نسبت به اون موضوع هماهنگ باشه فقط باید روحم و ذهنم در هماهنگی باشه

    من خودم اینجوری راحت بدست آوردن پول رو تو ذهن خودم بدیهی کردم و مدام با خودم مرور میکنم:اینکه من هرچقدر به فرکانس خداوند نزدیک تر باشم به همان اندازه پول راحت تر به دست میارم بقول استاد تو هرکاری مدام بگیم چطور از این راحت تر چطور از این لذت بخش تر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    اکرم ملایی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام

    به همگی

    روز 53 از روز شماره تحول زندگی من

    کدام مسیر رو انتخاب می کنی؟

    همواره یا سنگلاخی

    چهل اندی از عمرم رو در مسیر سنگلاخ مسیر که پر از مشقت و تلاش و سختی رو سپری کردم

    چون که از کوچکی بهمون گفته بودند که اگه می خواهی موفق شوی باید

    بلانصبت مثل ..بدوی و کار کنی

    تو فامیل ها تو مدرسه تو دبیرستان

    تو خانواده

    فردی به جای می رسه که تلاش کنه و شکست بخوره همیشه این جمله رو برای دلداری بهمدیگه می گفتند پایان شب سیاه سفید است

    یا نابرده رنج گنج میسر نمیشود

    اگه الان داری سختی می کشی زمانی می رسه که به آسونی برسی

    و متاسفانه هیج وقت هم میسر نمیشد

    همیشه مسیر ها سخت بود

    چند وقت پیش یک بنر بزرگ تو سطح شهر نصب کرده بودند و همین جمله رو نوشته بودند

    چند سال پیش که در بیزنسی بازاریابی شبکه ای که کار می کردم

    بهمون می گفتند باید سختی بکشی باید نه بشنوی هر چه نه بیشتر بشنوی یعنی در مسیر درست هستی هر چقدر مسخره بشوی و بهمون می گفتند سرتون رو بندازید پایین و فقط بیل بزنید

    و بیل بزنید

    من تو اون بیزنس رشد کردم و بدلیل عدم آگاهی من هم باز همون روش اونها رو تکثیر می کردم و حتی فیلم ها می دیدیم و کتاب های می خوندیم که مسیر موفقیت پر از فراز ونشیب هست و خوب طبق قانون هم برای ما همون جور پیش می رفت و تو اون مسیر سختی زیادی کشیدیم مثال های می زدیم که منطقی برای خودمون می کردیم ببین ادیسون رو 999 بار شکست خورده و بعد موفق شده پس نامید نشو

    اون هدف داشته

    و یا یک فیلمی بود که همیشه نگاهش می کردیم و باز برای یکدیگر توضیحش می دهیم یا به گفته خودمون ترن می کردیم فیلم (در مسیر خوشبختی) فیلمی بود که یک فرد سیاه پوست بود که خیلی سختی میکشه و بعد موفق میشه

    یا کتاب های که می خوندیم کتاب( اثر مرکب)

    که دارن هاردی می گفت برای موفقیت پدرم همیشه می گفته باید استخونهایت بزنه بیرون

    باید فقط تلاش کنی

    و از اینجور حرف ها و من در اون بیزنس 4 سال زمان گذاشتم و همیشه وقتی که سمینار و یا جلسه برگزار می کردم مسیر راهمم رو تعریف می کردم و به قول استاد یک جوری هم لذت می بردم که من این مسیر سخت رو طی کردم و موفق شدم به اونها انگیزه می دادم که شدنیه که من اینجور به این موفقیت رسیدم کلی زمان گذاشتم کلی سختی کشیدم و ساعات ها با ساقه طلایی

    زمانم رو سپری کردم کلی مسخره شدم کلی بهم توهین کردن و از این حرف ها کع واقعیت هم داشت همگی اش

    و تقریبا یک وسال نیم اخر خوب کسب درآمد داشتم و اتفاق های خوبی رو رقم زدیم

    اما وقتی مسیر سخت باشه و باورهای مخرب یک جای زمین می خوری و اون شرکت طی چند ماه بدلیل خودش از هم پاشید هنوز هم اثراتش در زندگی من و بچه های سازمانم هست

    اگه الان هم یاد اون زمان می افتم اول ها حالم بد میشه ولی حالا نه میگم خوب شد که اون اتفاق افتاد و من وارد مسیر جدید شدم و هر چند در اون مسیر هم کلی چیزی یاد گرفتم که همین الان به دردم می خوره کلی نکات مثبت توش بوده

    و اعتقاد داشتم که حتما خیریتی توش بود

    ولی بعدا متوجه شدم

    و همون تضاد باعث شد وارد این مسیر و برای رسیدن به هدف هایم و رسالتم که داشتم و دارم و حالا از این مسیر خیلی راحت به هدف هایم میرسم (هر چند تو این چند وقت به بعضی از هدف هایم رسیدم ولی هنوز خیلی کار دارم اما دیگه نگران نیستم و استرس ندارم )

    بشوم و بیاییم از نو ذهنم و باورهایم رو تغییر بدهم

    و هرچند اون چند سال به نوعی رو کنترل ذهن کار می کردیم مثل( کتاب چه کسی پنیر مرا برداشت) رو خیلی می خوندیم و ترن می کردیم و می توانم بگم یکی از چیزهای که باعث شد دوباره انگیزه بگیرم همین کتاب بود اما خیلی از باورهای نادرست داشتیم وگرنه مثبت اندیشی و الگو برداری از ادم ها موفق رو داشتیم …

    فکر می کنم طبق قانون تمام اینها بهم ربط داشته که من رو وارد این مسیر زیبا قرار داده

    حالا یاد گرفتم هر کاری که انجام می دهم اگه سخت است بدون که مسیر درست نیست

    چون جهان بر پایه اسونی و راحتی بنا شده و طبیعیه که من یک زندگی آسون و راحت داشته باشم

    اگه کاری سخت پیش می رود این غیر طبیعی است

    چون خدواند برای خلق این جهان و این کیهان هیج زجر و سختی نکشیده

    پس طبیعی است که من هم که اشراف مخلوقات هستم و از روح خودش در من دمیده در مسیر اسونی و راحتی قرار داشتع باشم

    و تو این مسیری که انتخاب کردم و استاد عزیز چراغ راه زندگی من شدن

    از اون مسیر پر از سنگلاخ وارد مسیر همواره شدم و زندگیم هر روز زیباتر از روز قبل است قلبم ارامتر است و ارامش دارم و شاد و با نشاط هستم و احساسم عالیه و به لطف ستاره قطبی و اموزها های استاد و خدواند یکتا در مسیر جنگلی قرار گرفتم و از زندگیم لذت می برم از زمان حالم لذت می برم و با

    بر پا کردن جهاد اکبری قدم هایم رو محکم تر و مصمم تر دارم بر میدارم

    و این خودش بها دادن است و به قول استاد همین بها دادن هم خیلی خیلی مهم است و ارزش داره کنترل ذهن واقعا سخت است ولی هر چه باشه از بیل زدن و کارگری کردن و برای دیگران کار کردن خیلی بهتر است و کلی توش لذت و حال خوب و احساس خوب داره و یک شخصیت جدید و یک ادم جدید با باورهای درست یک انسان موحد و یکتا پرست و اینکه به صلح درون می رسیم به خودشناسی و به

    خداشناسی

    و از این مسیر به تمام چیزها می رسیم

    با خدا باش پادشاهی کن

    بی خدا باش هر چه خواهی کن

    ممنون از همگی دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 897 روز

    سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم

    روزشمار تحول زندگی ام برگ پنجاه و سوم

    استاد جانم به چه باورهای مهمی در این فایل اشاره کردین

    منم این ترمز در ذهنم هست و مدتیه دارم روش کار میکنم.

    قبلا ها وقتی که میخواستم موفقیت هامو تصویر سازی کنم، کلی زجر و سختی چاشنی تصویر سازی ام میکردم.

    الان آگاهانه کنترلش میکنم اما باور جدید، چیزی هستش که همیشه باید رو‌ش کار کرد وگرنه برمیگردیم به حالت قبل

    به هر حال خیلی از ماها از کودکی با این باورهای محدود احاطه شدیم. باورهایی نظیر :

    نابرده رنج گنج میسر نمیشود

    هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد

    شتر در خواب بیند پنبه دانه

    و…

    یا مثلا یادمه وقتی بچه سال بودم و میخواستم پول خرج کنم، میگفتند چرا انقدر راحت پول خرج میکنی ؟ چون خودت کار نکردی و بدست نیاوردی برای همینه که با احتیاط خرج اش نمیکنی.

    و با این صحبت ها این باور می‌کردند تو مفز من که :

    پول رو هم با احتیاط خرج کن. که این از باور کمبود میاد.

    تو دل همین باور، یک باور دیگه بودش که :

    پول کمه، کم میاری، محدود هست، درست خرج کن

    درک میکنم که ولخرجی و یا خرید چیزهایی که ضروری نیست، حرکت جالبی نیست

    اما زمانی که واقعا چیزی نیاز داشتم و حالا با قیمت بالاتر (جنس با کیفیت) میخریدم، می‌گفتند پول رو حروم کردی !!!

    پول رو نباید انقدر راحت خرج کرد.

    یعنی این باور محدود رو دادند که :

    نمیشه راحت پول رو خرج کرد و از خریدت لذت ببری، خرید رو اگزجره جلوه میدادند.

    بجای اینکه از خرید ات، لذت ببری

    باید بابت پولی که از کارت ات کم شده، حرص بخوری

    در صورتی که استاد شما تو یکی از فایل هاتون اشاره کردین که :

    هر جنسی هر چقدرم که گران باشه، اگر کیفیت خوبی داشته باشه، تو اون چیز رو ارزان خریدی چون به نفع خودت عمل کردی.

    در حقیقت گران یعنی :

    چیزی بی کیفیت را با قیمت بالا بخری و متضرر بشوی !!!

    خیلی این آگاهی ها مهم اند.

    استاد یه موضوع بشدت مهمی هم اشاره کردین در رابطه با اینکه :

    هر چیزی رو باور نکنیم ، فارغ از اینکه اون شخص کی باشه.

    این 2 جمله خیلی با هم فرق دارند :

    1. حرف هر کسی رو باور نکن

    2. هر حرفی رو باور نکن

    جمله 1، غلط هست چون ممکنه یک نفر پروفسور باشه، یکی از بزرگان باشه، دلیل نداره که تمام ذهنیت و نظریه هاش رو باور کنیم.

    جمله 2. صحیح هست، چون ما گاها میتونیم حتی از یه کودک هم رفتار صحیح یاد بگیریم.

    استاد جان یچیزی بهتون بگم

    زمانی که تازه وارد قانون شده بودم، با اساتید دیگه کار میکردم.

    اون زمان تجربه اینو نداشتم که آدم ها بت نکنم.

    اساتید بت میکردم، باورشون میکردم، به محض اینکه تضادی ازشون میدیدم، کل شخصیت و چیزهایی هایی که ازشون یاد گرفته بودم زیر سوال میرفت و یجورایی تو ذوق ام می‌خورد.

    و چون فلان باورش رو قبول نداشتم، کل تدریس اش برام زیر سوال میرفت.

    اما دیگه عاطفه قبلی نیستم.

    هر کجا صحبتی میشنوم برام اصلا مهم نیست اون شخص کیه ، نگاه میکنم ببینم صحبت هاش موافق با قوانین کیهانی هست یا نه.

    اگر موافق بود قبولش میکنم، اگرم نه رد اش میکنم. حتی به خود طرف هم اغلب اینو نمیگم که نخوام انرژی بزارم و باهاش بحث کنم. چون اون شخص فقط چیزهایی رو میشنوه که دوست داره بشنوه.

    خیلی مهمه که در مسیر باورسازی منِ عاطفه اینو لحاظ کنم که با هر استادی کار میکنم، به این معنا نیست که صد در صد با همه باورهای اون استاد موافق باشم.

    مگر اینکه بسنجم و اون باورها موافق قوانین کیهانی باشه.

    البته استاد شما از اون اساتیدی هستین که فقططط روی اصل کار میکنید و این مثال هایی که زدم مختص اساتیدی هست که یسری از باورهاشون ناخالص هست.

    منِ عاطفه اگرم با اون شخص کار میکنم باید باورهایی که به نفعم هست ازش بپذیرم و ما بقی اش رو نادیده بگیرم.

    استاد جان در مورد اینکه مسیر موفقیت بصورت طبیعی ، آسان و لذت بخش هست، یک منطق بسیار قوی وجود داره و اونم اینه که :

    خداوند تمام ابزار های مورد نیاز اهداف ما رو از قبل آماده کرده.

    مثلا میدونسته ما تشنه میشیم، قبل ورودمون به سیاره ، آب رو خلق کرده. و بدن ما هم سیستم جذب و دفع آب رو داراست. یعنی تمام ابزار های رفع تشنگی از صفر تا صدش به ما داده شده چه در بدن مان و چه در جهان اطراف.

    همین مثال آب رو میشه تعمیم داد به اهداف ما.

    خداوند قبل ورود ما، تدارک دیده و همه چیز آماده کرده.

    چرا ؟ چون با تیک زدن اهداف مون، جهان گسترش پیدا میکنه و نفع میبره.

    پیش فرض انرژی جهان به سمت خیر و برکت و فراوانی هست، و نیکی ها ضربدر 10 میشود

    نتیجه میگیریم که جهان خواهان رسیدن ما به اهداف مون هست

    پس منطقی هست که :

    وقتی جهان برای نتایج ما اشتیاق داره، راه رسیدن به این نتایج رو آسان و هموار قرار داده باشه.

    درست مثل همون مثال آبِ خوردن.

    فقط کافیه باورش کنیم.

    یه باور اشتباه دیگه هم اشاره کردین که خیلی برام درس داشت. باور محدود :

    چیزی که راحت اومد، راحتم از دست میره، چون قدرش نمیدونیم.

    یجورایی باد آورده باد میبرد.

    خب این باور بشدت مخرب هست چون باعث میشه منِ عاطفه ، واقف باشم به اینکه :

    اگر یه پول درشت به دستم رسید از دست میدمش برای همین

    یا اون پول درشت رو هرگز جذب نمیکنم

    یا اگر جذبش کردم راحت از دستش میدم

    حال اینکه اون پول درشت، نتیجه ورودی صحیح و پاداش جهان بهم بوده. و با دستای خودم اینطوری جلوی ورود نعمت رو میگیرم.

    ضرب المثل های بی پایه و اساس که راحت پذیرفته بودمشون.

    فرقی نمیکنه اون پول هدیه کسی باشه یا اینکه خودم کار کرده باشم و از طریق شغلم کسب کرده باشم، در هر صورت اون پول نتیجه باورهام هست و من لایق و قدر دان اش هستم و از‌ش خیر و منفعت میبرم.

    شاید یسری هامون باور اینو داشته باشیم که اگر بجز شغل از هر طریق دیگه ای پولی وارد زندگی مون بشه ، یجورایی زیادی مون شده و خوش بحال مون شده و لایق اش نیستیم و یا شانس آوردیم و… !!!

    حال اینکه این پول، پاداش جهان به باورهای ماست !!!

    چقدر باورهای این فایل مهم و حیاتی اند

    چقدر منِ عاطفه نیاز دارم هنوزم روشون کار کنم.

    تنها جهاد اکبری که لازمه، کار کردن روی باورهاست.

    فقط این مرحله اش هست که حیاتیه و نیاز به تلاش و تعهد فراوان داره.

    ما بقی اش کار جهان هست که ما رو در مداری قرار میده که میشیم :

    الرزق الرزقان

    رزق خودش به دنبال ما میاد.

    استاد تحسین تون میکنم چقدر تحت تاثیر این باور قدرتمندکننده که اشاره کردین، قرار گرفتم

    اینکه :

    در مسیر موفقیت ، اگر به جریان هدایت متصل باشی ، شکست رو تجربه نخواهی کرد.

    هر راه و مسیری که بروی، بواسطه هدایتی بودنش ، مسیر سر راست، لذت بخش، آسان و درست است.

    اصلا طبع جهان اینه که همه چیزهای خوب، آسان و لذت بخش وارد زندگی ما بشه.

    اگر توام با سختی چیزی بدست آوردم به این معنی هست که :

    محدودیت ها در ذهن منه ، نه در جهان اطراف من.

    استاد جانم، مریم مهربونم بابت تهیه، تدوین و کپشن این فایل های توحیدی ازتون سپاسگزارم

    از دوستانی که کامنت بنده مطالعه کردند سپاسگزارم.

    آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم

    همگی در پناه الله یکتا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    شکوفه نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 765 روز

    خدارو هزاران هزار بار شکر که به این فایل زیبا هدایت شدم و حالمو خوب کرد

    واقعا استاد حرف خیلی قشنگی زد که اصلا به موفقیت رسیدن کار سختی نیست فقط باید روی خودت کار کنی روی باور هات روی ترمز هات ،بعد زندگی تو همون روز اول بهت شیرینی اون تمرکز رو میده

    خدایا شاهده حدود 2 ماه هستش که خیلی خوب دارم رو ورودی هام کار میکنم و شکرگزار خداوند هستم و آگاهانه دنبال این هستم که فقط زیبایی هارو ببینم ،هر روز من شیرین تر و پر معجزه تر از روز قبلش هستش

    و جالب اینجاست که من نمی‌تونستم ترمز هام رو پیدا کنم ولی فقط به خدا سپردم و همین شکر گزاری ها و دیدن زیبایی ها و تحسین کردنشون خداوند من رو به جاهای زیبایی هدایت که کلی برام درس بود و ترمز هام رو بهم نشون داد

    و جالب اینجا بود که لذت میبردم از اینکه خدا داره هولم میده بهم ضعف ها و اشتباهاتم رو نشون میده و لذت میبردم از این که ترمز هام رو پیدا کردم و می‌تونم روشون کار کنم

    و در آخر به این رسیدم که برای موفقیت ( روی هر چیزی) اول باید ظرفت رو بزرگ تر کنی تا بارون / برکت تو ظرفت بشینه

    یعنی اینکه روی خودت

    روی عادت های اشتباهت

    روی ترمز هات

    و …

    کار کنی و فقط بزاری خدا زندگیت رو پیش ببره

    فقط به این فک کن که ناجیته تو رو شونش‌ نشستی و اون به راحتی و بدون خستگی و بدون اینکه تو سختی بکشی تو رو به هرجا که میخوای می‌رسونه و بهشت رو برات میسازه

    خدارو شکر می‌کنم بابت این شب قشنگ

    خدارو شکر بابت استاد عزیز

    خدارو شکر که هدایتم کرد تا باورم رو نسبت به اینکه بخودش بسپارم بهترین هارو برام انتخاب میکنه و به راحتی من رو به موفقیت میرسونه

    خدارو هزاران هزار بار شکر

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1355 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام

    وقت همگی بخیر وشادی

    مسیر سنگلاخی

    یا

    مسیر زیبا و قشنگ و رویایی

    جهان ، جهان باور هاست ، برای جهان فرقی نمی کنه که چه باوری داریم ، زیرا عملکرد جهان سیستمی هست و بدور از احساسات، جهان همواره به ما ثابت می کنه که درست فکر کرده‌ایم و اتفاقات مشابه با باورهای ما برای ما ایجاد می کنه ، تا جایی که باور ما قوی تر هم بشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمد عابدینی گفته:
    مدت عضویت: 2852 روز

    سلام خدمت استاد بزرگوارم و دوستان عزیز این اولین کامنت من در این سایته چون وقتی این فایل رو دیدم فهمیدم که واقعا بسیار زیاد نیاز به این نقشه ی گنج داشتم. من مدت ها بود که این سوال برام پیش اومده بود که آیا واقعا میشه بدون هیچ سختی به راحتی رسید یا نه؟ که البته همونطور که استاد فرمودن اکثریت اطارفیانم این باور منو له میکردن و میگفتن همه ی انسان های موفق در زندگیشون بیشتر از همه سختی کشیدن و این باور شده بود متضاد باور من که میگفت پس چجوری فلانی و فلانی و فلانی بدون هیچ سختی الان زندگی خوبی دارن؟ به هر کس که میگفتم بنظرم میشه بدون سختی به راحتی رسید بهم میخندید و سخت جلوی من قد علم میکرد که مگه میشه؟ نابرده رنج گنج میسر نمیشود… و هزار مثال و دلیل دیگه برای حرفاش و باور های غلطش میاورد. اینقدر این رو شنیدم که گفتم حتما راست میگن و دقیقا چون باورشون رو پذیرفتم همین چند وقت پیش دردسر هام و بدبختی هام شروع شد در حالی که اصلا قرار نبود برنامه هام اینجوری بشن و من نمیدونستم که از کجا دارم ضربه میخورم تا اینکه امروز حتی قبل از این که این کلیپ رو ببینم، همه ی کار هایی که فکر میکردم خیلی سخته خیلی خیلی خیلی راحت انجام شد و من نمیدونستم که چرا!!! و اومدم و این فایل رو گوش کردم و گفتم خدایا شکرت که این گنج رو که نمیشه شکر گزار نعمتش بود رو به من هدیه دادی و ممنونم از استادی که وقتی همه بهم گفتن این آدم داره شما رو گول میزنه و این حرفاش همه چرت و پرته( البته بابت گفتنش از استاد معذرت میخوام) باورش کردم و هر روز دارم بیشتر باورش میکنم تا جایی که من هروقت فایل هاش رو دارم گوش میکنم خانواده هم سکوت میکنن که ببینن چی داره میگه چون نتایج من رو کم کم دارن میبینن. البته یک گلایه ای هم از استاد دارم که چرا اینقدر از سختی هایی که قبلا کشیدن صحبت میکنن؟ خب قطعا این یکی از باور های شاگردان ایشون میشه که حتی خود استاد هم اینهمه سختی کشیده تا رسیده به اینجا پس ما چجوری میخوایم خیلی راحت به همه چی برسیم؟ امیدوارم باز هم در مورد همین موضوع از سخنان ایشون بهره ببریم. در پناه خدواند متعال شاد و پیروز و ثروتمند و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    امیرحسین گفته:
    مدت عضویت: 3327 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عزیز

    استاد من مدتی که درگیر یه مشکل اساسی هستم و اونم تنبلی

    نمی دونم چرا دست خودمم نیست اما برای هر کاری دارم تنبلی می کنم و دیگه این قضیه داره دیوونم می کنه حتی من راجب کار کردن رو باورهام همیشه انرژی و انگیزه داشتم اما حتی در مورد اون هم این روزا سست شدم و مثل قبل مراقب افکار و ورودی هام نیستم

    تکنیک اهرم رنج و لذت بارها و بارها انجام دادم و واقعا دو سه روز اول انگیزه فوق العاده بالایی پیدا می کردم اما زود تموم میشد

    شما چطور وارد هر حوضه ای رفتین تمام تمرکز روش گذاشتین؟ آیا باوری در وجودتون ساختین که به راحتی می تونید تمرکز بزارید روی اهدافتون و همچین شخصیت محکمی دارین؟

    ممنون میشم اگه پاسخی به این سوال بدید و منو راهنمایی کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: