کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟! - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)

729 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به همه عزیزانم

    ردپای روز پنجاه و سوم سفرنامه

    استاد من این حرفها رو بارها شنیدم ،هرچی راحتتر بدست بیاد راحت هم از دست میره

    ویا همیشه ادمهای موفق اولش کلی زجر کشیدن که حالا به این موفقیت رسیده و همه میگن حقش بوده چون کلی رنج کشیده و اما حالا من هر ادم موفقی میبینم میگم این ادم لایقش بوده و باورهای درستی داشته که به این موفقیت رسیده و اینو از شما یاد گرفتم

    و همیشه میگم من به این موفقیت میرسم

    چون لایق این موفقیت هستم و این مسیر و راهو برام لذتبخشتر میکنه و ارامتر میشم.

    این داستان نابرده رنج گنج میسر نمیشد توی کتابهای درسیمون هم بود و ورد زبون همه هست و اینم یکی از باورهایی بود که از بچگی توی ذهن همه مون کردن و باهاش بزرگ شدیم و انشاها نوشتیم

    من قبلا با خودم فکر میکردم برای موفقیت باید پوستم کلفت باشه چون سختی زیاده و این به خاطر نشناختن خدا و نشناختن خودم بوده و اگر در مسیر اتفاقی که میخواستم نمیفتاد میگفتم خدا نمیخواد و صلاح من نیست و از رفتن اون مسیر منصرف میشدم و خیلی از رویاهام با این باور غلط دفن شدن

    اما الان با باور این که من خالق زندگی خودمم و خداوند فقط هدایتم میکنه محکمتر و با ارامش و لذت حرکت میکنم

    من باید همه چیز رو زمانی بپذیریم که پذیرفتنشون کمک کنه به من ،باورهایی که حال خوبی به من بده باعث پیشرفت من بشه باعث سلامتی بیشتر ارامش بیشتر من بشه و چیزی که باعث نگرانی من میشه یعنی اون مسیر اون حرف اون باور اشتباه است

    الگوی مناسب مهمترین اصل باورهاس

    وقتی در مسیر درست باشی و با ایمان قوی حرکت کنی بهت الهام میشه و هدایت میشی به مسیرهای درست و در زمان مناسب در مکان مناسب هستم

    اینها👇👇 رو مینوسم تا در ذهنم هک بشه:

    حقیقت این است که خداوند به اندازه زجرهام به من نعمت نمی بخشد، بلکه به اندازه باورها و ایمانم، دستانش را فرو می فرستند، هدایت ام می کنه و برکاتش را بر من جاری می سازد. حال هرچه باورهایم قدرتمند کننده تر باشد، مسیری که طی می شود، راحت تر و برکت ها و نعمت ها نیز بیشتر است

    .تنها کار من کنترل ورودی های ذهنم است. یعنی اجازه ورود به نگاه ها، حرف ها و تجاربی که نگرانی هایم را کمتر و ایمان و آرامش ام را بیشتر می کند. این یعنی ساختن باور

    مراقب حرف هایی که می شنوم، کتابهایی که می خوانم و الگوهایی که انتخاب می کنم باشم. مهم تر از همه، فارغ از اینکه آن فرد چقدر موفق است، مراقب باش چه بخشی از باورهایش را می خواهم بپذیرم

    پس اگر آن بخش از تجاربش را بپذیریم که به نگرانی ها و ترس هایم بیافزاید، محدودیت هایم را بیشتر کند و در یک کلام، آرامشم را کمتر نماید، یعنی این باور را ساخته ام که برای رسیدن به موفقیت باید هفت خوان رستم را پیمود

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    الهه سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 1738 روز

    سلام به استاد مهربانم و دوستان عزیزم 🌹

    ما در هر لحظه در هر دم و بازدم آگاهانه و یا ناگاهانه انتخاب میکنیم که به کدام مسیر بریم؟کدام زندگی رو تجربه کنیم ؟سختی ها رو بچشیم یا آسانی ها ،اصلا این اساس جهان هستی است که تمامش بستگی به باورهای ما داره و اینطور نیست که باید سختی هایی بکشیم تا به آسانی برسیم بلکه مسیر آسانی ها جداست و کاملا در دسترس است که به آسانی ها و زیبایی‌ها بی پایان میرسیم ،و مسیر سختی ها و پر از سختی و سختی و سختی است و هیچ آسانی نیست.

    جهان متنوع است و خداوند مارو هدایت می‌کند چه بهشت بخواهیم چه جهنم.

    اساس جهان به آسانی و خیر و ثروت و برکت است .

    فقط و فقط باید مدام به خودمون بگیم تک تک اتفاقاتی که تجربه میکنیم در هر جنبه ای با فرکانس های هر لحظه ما رقم میخوره،و چگونگی انجامش در فکر ما نمیگنجد.

    امروز داشتم به این نکته فکر میکردم که چرا باید یک راه کاملا صاف و با آسفالت های عالی و درجه یک به بدبختی به جهنم ختم بشه و یک راه پر از چاله و دست انداز و خراب و داغون به نتیجه خوب به بهشت ختم بشه اصلا منطقی نیست واقعا!!!

    و اینکه یک لحظه کوچه ها و راههاو مسیر منطقه بالاشهر رو با مسیر های پایین شهر رو مقایسه کردم که هرچی به سمت مناطق زیباتر پیش میریم حتی کیفیت آسفالت‌هاشم بهتر شده ولی کوچه ها و مسیر پایین شهر رو ببینیم چه وضعیه🤔🤔🤔

    پس همیشه راحتی راحتی بیشتر و آسایش بیشتر می آورد و سختی ،سختی ها و عذاب های بیشتر رو میاره در جهان هر چیزی چیزی جذب کرد…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    الیاس آدمپور گفته:
    مدت عضویت: 1959 روز

    به نام‌خداوند زیبایی ها

    سلام به استاد عباس منش بزرگوار و‌تمام دوستان سایت استاد عباس منش

    چقدر این فایل مثل آبی هست که رو‌آتیش میریزن متاسفانه به خاطر باور های غلطی که از کودکی در ذهن ماست من باور داشتم که هر ۱۰۰۰ تومانی از زیر صد تن خاک در میاد که این رو‌پدرم‌همیشه میگفت‌و‌الان‌دارم با حرف های استاد اول به تضاد خوردم و الان میبینم نه خیلی از افراد که ‌دور رو بر خودم هم‌هستن اصلا تلاش خاصی نداشتن چون‌باور های بهتری از بقیه داشتن و ایمان قوی تری هدایت شدن به مسیر های درست و زمان های مناسب.

    واقعا ما ماشین اثبات باورهای خودمون هستیم اگر قبول کنیم با سختی به جای میرسیم کائنات بهمون میگه‌درسته‌و‌همون‌مسیر ها رو سر راه ما قرار میده و اگربگیم‌همه چی راحته باز کائنات میگه بله درسته همه مسیر های راحت رو برای ماقرار میده و‌چقدر این قانون خداوند قشنگه هر کسی هرچی میخواد به همون طرف هدایت میشه.

    چقدر استاد اینجا زیبا گفتن‌خداوند برای اینکه به ما نعمت بده اصلا نیازی به زجر کشیدن ما نداره دقیقا من‌برای خودم اینجوری دارم جا میندازم وفتی چیزی از پدر یا مادرم درخواست میکنم‌که اون ها راحت میتونن‌به من‌بدن‌ بدون اینکه سختی بهم‌تحمیل کنن بهم راحت میدنش و تازه از لذت بردن من‌از استفاده از اون نعمت آنها هم‌لذت میبرن پس ما باید بریم سراغ الگو های‌که راحت به هر آنچه خواستن رسیدن و از مسیر لذت بردن و ورودی های ذهن مون‌ رو کنترل کنیم از الگو های که رسانه ها میخوان به ما نشون بدن از زجر کشیدن افراد موفق.

    همه بلاهای که سر ما میاد مال باور های اشتباه ماست باید ما دائم رو باورهامون کارکنیم و ایمانی قوی ایجاد‌کنیم تا همیشه هدایت بشیم به مسیر های درست و لذت ببریم از نعمت های که خداوند به ما میده.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مریم السادات هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1433 روز

    سلام استادجانم و مریم جانم وعزیزان همسفرم

    خدایا سپاس

    بودنم را سپاس

    آگاه شدنم را سپاس

    آرامشم را سپاس

    لبخندم را سپاس

    نگاه زیبایم به این دنیای زیبا با قوانین زیبایش رو سپاس

    داشتن خانواده ایی به این عالییی رو سپاس

    خدایا توانمندی هایم رو سپاس

    شاد بودن و رقصیدنم در هرلحظه که اراده میکنم را سپاس

    من همیشه انسانی کمالگرا بوده ام و همه چیز رو سخت میکردم از بچگی هم که قربونش برم فقط شنیده بودم سختی و نابرده رنج گنج و…. دوس ندارم تکرارشون کنم

    خدایا من دقت کردم این روزها فقط فایلهایی رو دریافت میکنم که میگه مریم جونم اینقدررا که فکر میکنی سخت نیست توییکه سخت کردی سخت میخوایی ببین خیلیا به راحتی میتونن و تونستن …

    اینم از امروز…..خدایا شکرت من میخوام همه چیز رو راحت داشته باشم راحتتراز تمام اونایی که راحت به دست اوردن…منم همیشه الگوم سلیمان نبی بوده با اون باورهای بینظیری که داشت

    با گوش دادن این فایل فقط سوالم اینه که خداجونمممم الان اینارو بهم گفتی چجوری میتونم از این آگاهیی درراحتتر انجام دادن کارهایم و ساختن پول بیشتر استفاده کنم.خودت هدایتم کن عزیزدلم

    به تو و هدایتت ایمان دارم..گوش به زنگتم تا بگی و من بنویسم

    نمیتونم بگم چقدر آرامش و شادی ام بعد از گوش دادن این فایل بیشتر شد

    استاد یه جمله ایی میگن اون جمله شده ورد زبون من

    خدایا شکرت بابت انرژیهای نابی که الان داره ازمن ساطح میشه فقط تو میدونی چه نتایج بینظیری به همراه داره این ارتعاشات که حتی توی فکرمم نمیگنجه که اگه هرفکری کنم آن را محدود کرده ام

    خدایاشکرت هدایتگر وهاب و رزاقم🥰😘

    دوستتون دارم ودر پناه الله یکتا شاد وسالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محسن هاشم‌زاده گفته:
    مدت عضویت: 1358 روز

    سلام به استادعباس منش ودوستان عزیزم خیلی خوشحال هستم که درجمع شماهستم خداراهرروزسپاسگذارم که چنین قوانین راگذاشتی بدون تغییر ودرست خدایاشکرت میخواستم ردپای دیگری بزارم ازخودم وبعضی وقت هابرمیگردم به نوشته های قبلم میفهم کهذچقدررشدکردم فرکانس هایم ومدارم بالاتررفته وخداراشکرمیکنم و این فایل من رایادیکی ازترمزهای زندگی ام انداخت درلایه های ضمیر ناخودآگاهم انکاردوست داشتم به سختی ثروت برسم وبعدبیام بهشون بگم پوستم کندشدتابه اینجارسیدم ووقتی که دورعزت نفس گوش کردم وتمریناتش راانجام دادم وقوانین رادرک کردم والان دارم بیشتر روخودم کارمیکنم که به راحتی وبرای خودم ثروتمند شوم وزندگی ام لذت ببرم تاکامنت بعدی بای

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    یه نام مهربان پروردگار باسخاوتم که جهان رو پراز فراوانی آفرید

    ردپای۵۳✅👍👣

    “تو به اندازه سختی هایی که تحمل می کنی، موفقیت کسب نمی کنی، بلکه باورهایت تعیین کننده مسیری هستند که برای رسیدن به خواسته ها، طی می کنی. باورهای قدرتمند کننده، مسیر صاف، هموار و آسان و باورهای محدود کننده، مسیر پر از سختی و مشکل را برایت رقم می زند”

    “تنها کار تو، کنترل ورودی های ذهنت است. یعنی اجازه ورود به نگاه ها، حرف ها و تجاربی که نگرانی هایت را کمتر و ایمان و آرامش ات را بیشتر می کند. این یعنی ساختن باور!”

    من موجودی ارتعاشی هستم که جهان به احساسم حین انجام اون عمل پاسخ میده نه به کارهایی که انجام میدم،قانون به افکارم پاسخ میده نه به شرایط کنونیم

    صرف اینکه یک آدم موفق این حرف رو زده نباید باعث قبول کردنم بشه من باید ببینم این حرف ها یاحتی تجارب درمن باورقدرتمندکننده اینجادمیکنه یاخیر،

    چون باورقدرتمندکننده مساوی هست با نتایج هماهنگ با خواسته.

    خدایا ازت سپاسگزارم که نگاهمو به جهان هستی تغییر دادی من چقدرمشرک بودم درجهل مرکب بودم من درتاریکی بودم

    به قول استاد توسرمای وحشتناک با نامناسب ترین لباس ها وبدون کفش داشتم یک گاری زنگ زده ی بسسسسسیار سنگین رو به سمت بالا توی یک شیب زیاد ومسیر سنگلاخ هول میدادم وفکر میکردم این یعنی زندگی طبیعی چون پدران من واجدادم هم همینکارو میکردن وفکرمیکردم این روال طبیعی زندگیه😥

    بعداز آشنایی بااین سایت بااین آگاهی ها وبا تعهدی که درتغییر سبک زندگیم داشتم و باکنترل ورودی هام وتغذیه ی هرروزه ی ذهنم بااین باورهای قدرتمند کننده ،

    کاملا متوجه بالاتررفتن فرکانسم هستم ،من دارم زندگی رو ونعمت هایی رو تجربه میکنم که تواین ۳۵سال هرگز نداشتم

    کاملا تغییر در شرایط واتفافات رو دارم تجربه میکنم زندگی سراسر لذت ونوش از هرلحاظ

    من به قدری که دارم به تعهداتم عمل میکنم دارم نتایج فوق العاده میگیرم

    یقین دارم تمرین بیشتر ،نتایج بزرگتر ی رو برام به ارمغان میاره

    سپاسگزارم مهربان پروردگارم که هدایتم کردی به این سایت توحیدی من چقدر در آرامشم وقتی باورکردم جهان پراز فراوانیه

    فراوانی در دوستهای خوب،درمشتری های ثروتمند درروابط عالی در مسافرتهای پراز رفاه درکسب و کار عالی و پولساز در رشد اجتماعی ووشخصیتی ،فراوانی در علم درآگاهی ،درجوانی درسلامت جسم تناسب اندام

    سپاسگزارم استادعزیزم که این آگاهی هارو دراختیارمن قراردادی

    وسپاسگزارم ازخودم که هرروز متعهدانه دراین اقیانوس آگاهی ،آب تنی میکنم واز این تعهد،لذت بسیارمیبرم

    عشق برای همتون💚🤲

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فردین زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1450 روز

    سلام دوستان. الان که دارم مینویسم واقعا احساسم عالی و باور دارم که خدواند منو هدایت کرد به این مسیر. همون اینده ای که زمانی با دوستان راجبش حرف میزدم بهشون میگفتم من واقعا قشنگ و زیبا میبینمش و بهترین خودم رو در این دنیا دارم تجربه میکنم و اونها با خنده میگفتن که از این فانتزی ها بیا بیرون. و الان که نگاه میکنم به خاطر همین باور ها و نگاه قشنگ به اینده هدایت شدم به شغلی که ازادم و صبح ها همون تایمی که دوست دارم بیدار میشم بزرگترین ترس هام که ارتباط گرفتن با دیگران بود رو درستش کردم و یادم میاد همین چهار سال پیش بود که داخل یک کارگاه به بدترین حالت داشتم کار میکردم که فقط بتونم خرج لباس و هزینه های خودم رو در بیارم. دوستان خاستم از این جا بگم که من باور کردم که تمام اتفاقات زندگیم به واسطه فرکانس هام هستش و دو روزی هست دوره عزت نفس رو تهیه کردم و انقدر به من قدرت داده که در همین دو روز افزایش چشم گیر مشتری هام رو دارم میبینم. ممنون از همتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1216 روز

    سلام استاد عزیزم

    چطور میتونم چیزی رو که احساس میکنم به زبون بیارم

    شما با این فایل درون منو باورهای منو کلا شخم زدید.الله اکبر که چقدررررررررررررر باور محدودکننده داشتم و دارم الله اکبر.

    من یه دفتری دارم با عنوان دفتر خاطرات که چندین ساله دارم توش مینویسم اوایل از بدبختی ها و بیچارگیام و بعد هم مسیر تحولم.ولی همیشه اون قسمتی که پر از بدبختی و بیچارگی بوده انگار برام افتخار داره.مثل جون از دفترم مراقبت میکنم تا روزی که به همه آرزوهام رسیدم منم از بدبختیم برای دیگران بگم.بگم که چقدررررر من سختی کشیدم.و الله اکبر از این باور که چقدر افتخار داشت برام.

    همیشه باورم این بوده اون آدمایی که خیلی بدبختی کشیدن و بیچارگیشون از بقیه بیشتر بوده موفق تر از بقیه ان و به طبع همین باورم تو فایلهای شما تو کلام شما تو حرفهای شما دنبال ردپایی از بدبختی و بیچارگی چشم گیر تو گذشتتون بودم.همیشه وقتی از گذشته و اون قسمتی که از زندگی بندرعباستون میگفتید انگار این احساسی که به دنبال ردپایی از زجر و عذاب شدید تو گذشته ی آدمای موفق میگرده ارضا نمیشد.و هرچقدر فایل میدیدم ازتون همش سوال تو ذهنم بود پس چرا استاد از اون قسمت خیلی بزرگ(از نظر خودم اون بدبختی و زجری که باعث شده استاد به اینجا برسه)حرفی نمیزنه.الله اکبر.الله اکبر از این باور.

    همیشه تو مسیری که دارم به جلو پیش میرم داشتم بدترین خاطراتمو مرور میکردم که مبادا یادم بره تا وقتی خیلی موفق شدم برای بقیه تعریف کنم.یعنی استاد بخدا قسم انقلابی درون من به پا کردید که هر چی فکر میکنم اون جمله ای که وصف حال من باشه رو پیدا نمیکنم.

    اینکه همیشه باورم بوده که هیچی آسون به دست نمیاد.هرچی که آسون به دست بیاد راحتم از دست میره.واین انگار یه سد بزرگ بود بین من و خواسته ای که میخواستم به دست بیارم.هر بار که به چیزی راحت دست پیدا کردم که هرچند تعداد دفعاتش به خاطر باورهای فوق خرابم کم بوده.ولی همونم با شک و تردیدی که داشتم از دست دادمش.شک و تردید به اینکه منکه براش سختی نکشیدم پس چطور ممکنه به دست آورده باشمش پس حتما باید از دستش بدم.چون چیزی که با زحمت به دست نیاد نه ارزش داره نه اصلا برات میمونه.الله اکبر از این باورها.به قدری تو حرفاتون باورهای مخربمو پیدا کردم که هرچی بگم کم گفتم استاد نازنینم.همیشه به شما چشم یه آدم موفق نگاه میکردم ولی حالا با این فایلتون به شما به چشم سرآمد همه ی آدمهای موفق دنیا نگاه میکنم.چرا که تا بحال هیچ آدم موفقی رو ندیدم و نشنیدم که سختی های گذشته اش رو بولد نکرده باشه.

    استاد شما چقدرررررررررر متفاوتید. چقدررررر متفاوت.چقدر این علامت سوال بزرگ تو ذهنم بود که از گذشته ی شما یه چیز خیلی عجیب غریب از بدبختی هاتون پیدا کنم که این حد از موفقیتتون رو برای ذهنم توجیه کنم که ببین به خاطر این بدبختیایی که کشیده الان به اینجا رسیده ها. ولی تو انگار هنوز اونقدر بدبختی تو گذشته ات نداری.

    وای خدای من خداااااااای من همین الان چیزی یادم افتاد که اصلااااا کپ کردم خدای مننننننن

    همین دیشب نشسته بودم کنار پنجره داشتم با خودم فکر میکردم خدایا هرجور فکر میکنم اونقدری که آدمهای موفق از بدبختیاشون میگن من در اون حد بدبختی نداشتم چی میشه اگه یه بلای وحشتناکی سر من بیاد بعد من از اون بلا جون سالم به در ببرم تا بعدا که موفق شدم بیام برای دیگران از اون بلا تعریف کنم انگار که اون بلا یا مصیبت منو ارزشمند میکرد.انگار جهان بهم میگه حالا که این بلای خیلی وحشتناک سرت اومده تو دیگه شایسته شدی که به این موفقیت برسی.اگه این بلا سرت نمی اومد تو شایستگی‌شو نداشتی که به این مقام و جایگاه برسی.الان دیگه با خیال راحت برو ازش استفاده که حلال شد برات.نوش جونت.انگار که تا قبل اومدن این بلا رسیدن به موفقیت و خوشبختی حروم بود.

    خدایااااااا چطور شکرت کنم.که هربار خوندمت اجابتم کردی.

    استاد عزیزم همیشه بهتون باور داشتم و همیشه از روزی که شناختمون خواستم و سعی کردم شمارو الگوی خودم قرار بدم.اگه تمام فایلهایی که تا به حال ازتون دیدم و تمام فایلهایی که ازتون قراره ببینم رو بزارم کنار و فقط بگم همین یه فایل رو ازتون دیدم میتونم بگم یه گنج بی انتهاست.بی انتها.

    ثروت و شادی سلامتی روابطتون روز افزون.

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1021 روز

    به نام خدا

    سلام به همگی

    نمیدونم چرا بعضی ها دوست دارن این حرفهارو باور کنن و زجر بکشن

    من که اصلا دوست ندارم توی زندگی و کارم زجر بکشم

    کاملا این جمله غلطه چون وقتی قبلا کارگر بودم و برای دیگران کار میکردم خیلی زجر میکشیدم بی خوابی داشتم اعصاب خردی داشتم تمام شدن حقوق در اخر ماه رو داشتم خرجهای اضافی داشتم و اصلا هم به هیچ جایی و هیچ موفقیتی نرسیدم

    اما وقتی هدایت شدم به این مسیر و روی شغل مورد علاقم کار کردم خیلی راحت نعمتها میان .از جایی که فکرش رو نمیکنم برام مشتری سفارش میاد.درامدم در اول کار کمه اما همین کم بودن بسیار زیاد برکت داره و هیچ وقت تموم نمیشه .روابطم با همسر و دیگران بسیار عالی شده .هزینه های اضافی صفر شده .

    پس مسیر زجر و بدبختی یه جاییش میلنگه اگه داریم زجر میکشیم به این معنی نیست که باید این رنجها رو بکشیم و صبور باشیم تا اوضاع عوض بشه نه همچین چیزی نیست و داریم خودمون رو گول میزنیم.

    مسیر درست که باشه و با لذت باشه همیشهشادی هست ارامش هست نعمتها و ثروتها هست هدایت شدن به زمانها و مکانهای درست هست و این مسیر درست از باورهای توحیدی میاد

    چند روز پیش با خودم حرف میزدم روی توحید کار میکردم که به یه باور مخرب در خودم رسیدم که ترس داشتم که دیگه مشتری نیاد و سفارش نداشته باشم و پول توی حسابم دارم کم میشه و نتیجه هم همین بود سفارشو مشتری خیلی کم شده بود و پول هم کم

    وقتی این باور رو پیدا کردم دیدم ای وای چه شرک مخفی داشتم .من که دارم میگم خدا از بی نهایت طریق میتونه به من پول و نعمت بده و مشتری بیاره دیگه نباید ترسی داشته باشم نباید نگرانی و اضطراب و دلهره داشته باشم وقتی این احساسات رو دارم یعنی دارم از پول دور میشم

    همون روز باور رو تغییر دادم و فردا صبحش توی یه فایلی شنیدم که این هم هدایت خداوند بود که میگفت خدایی که میتونه این همه برگ درختان دنیا رو هر کدوم یه جوری نقاشی کنه پس میتونه از من هم حمایت کنه و اونجا دیگه دلم غرص شد که دیگه جای ترسی نمیمونه و خدا برت میاره

    این جمله رو توی دوره 12 قدم شنیدم که استاد گفتن وقتی تصمیم بگیری روی خودت کار کنی جهان هم کمکت میکنه که راحتتر باور کنی و خداراشکر این چند روز مشتری اومدو سفارشات زیاد شد

    اینجاست که استاد میگه وقتی قوانین رو یاد بگیری ‌ ازشون استفاده کنی دیگه توی مسیر درست قرا میگیری و شکستی هم نداری همه چیز بهت الهام میشه

    خدایا شکرت بابت قوانینی که برامون گذاشتی

    خدایا شکرت بابت قدرتی که بهمون دادی

    خدایاشکرت بابت مسیری که هدایتم کردی

    خدایا شکرت به خاطر تمام چیزهایی که دادی و ندادی

    استا ازت سپاسگذارم بایت فایلهای رایگان که برامون گذاشتید

    هر جا هستید ثروتمندتر و موفقتر باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    نگین نگین گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام به همه دوستان بخصوص به استاد عزیز دلم و مریم خانم نازنین

    #استاد یه مدته روی فایلهای «درآمد» کار میکنم و هر بار یه چیزی به ذهنم میاد، چند وقت پیش تو ذهنم اومد که کار کردن سخته و نشستم حسسابی درباره اش نوشتم تا هرچی تو ذهنمه بیرون بیاد.

    _این تمرین «چرا» خیلی جالبه چندین بار از خودم پرسیدم نگین چرا فکر میکنی باید زیاد کار کنی؟ و همین کار کردن و پول ساختن رو تو ذهنت سخت کرده (هربار به جوابهای جدیدی رسیدم)

    _من همش فکر میکنم باید سختی بکشم که کار کنم و پول دربیارم واسه همین ته ذهنم دوست دارم از اینور اونور (مثلا بابا و همسرم) بهم پول برسه چون از سختی کشیدن خوشم نمیاد.

    _همش آدمایی رو دیدم که یا پارتی داشتن یا زیییاد کار کردن ( یه لیست از آدمایی که اطرافم هستن و خیلی کار کردن تا به پول برسن نوشتم تا بدونم چه چیزی رو نمیخوام، با جزئیات نوشتم)

    _خب دوباره بهم بگو چرا فکر میکنی اگه بری سر کار سختی میکشی؟ چون پول که الکی به دست نمیاد باید برم سر کار، و سر کار رفتن یعنی صبح زود از خونه بیرون برم، یا ساعت 4 موقع خواب که ناهار خوردم و بدنم خسته است برم بیرون مثل امروز منشی دندون پزشکی، خود دکتر که دیگه هیچی، هم صبح میره درمانگاه هم عصر میاد مطب!

    _خدایا من از بیرون رفتن از سر ساعت خودم رو به محل کار رسوندن میترسم به نظرم سختیه، اینکه حس میکنم اگه برم سر کار برای اینکه گرسنه نشم مجبورم غذا بخورم، نه اینکه هر موقع گرسنه م شد غذا بخورم و این باعث میشه چاق بشم.

    _یا پسرم مریض بشه و من نتونم مرخصی بگیرم (برای خواهرم که شهری دیگه هست چند بار این اتفاق افتاد و مامانم میرفت و دخترش رو نگه میداشت ولی الان دیگه مامانم نیست)

    _ خیلی از مامان و‌ بابام شنیدم که با خنده به خواهرم میگفتن مگه پول علف خرسه؟ که اینقدر راحت خرج میکنی، و برداشت کردم که پول راحت بدست نمیاد و زیاد نیست پس باید سختی کشید تا بدست بیاد. ( این باور دقیقا داره میگه که پول درآوردن سخته ، فراوانی وجود نداره ، پول اگه خرج بشه دیگه تموم میشه ، باور به خدای خودت نداری ) (پول رو چون سخت بدست آوردی سخت هم باید خرج کنی)

    _بابام همیشه این مثال رو تعریف میکرد که پسره رفته در نونوایی باباش کار میکرده، اما مامانش هم بهش پول میداده باباش سکه رو‌میندازه تو تنور اما پسره اهمیت نمیده تا اینکه دیگه مامانش بهش پول نمیده و وقتی باباش پولش رو میندازه تو تنور پسره میره از تو آتیش سکه رو درمیاره باباش میگه اها الان معلوم شد تو خودت کار کردی و زحمت کشیدی که حاضر نیستی الکی پولت رو هدر بدی، و این تو ذهن من یعنی باید حساابی زحمت کشید تا پول بدست بیاد.

    _نابرده رنج گنج میسر نمیشود کلاس سوم بودم که حتی صحنه ای که کتاب رو میخوندن و جایی که من نشسته بودم رو یادمه. دقیق نمیدونم اما تو ذهنمه که این شعر رو از بابام هم شنیدم.

    # بعد تو عقل کل سرچ‌ زدم و کلی تمرین و جمله در این باره پیدا کردم و یادداشت کردم. (خدایی این عقل کل یک دانشنامه ی کااامله)

    #آخر سر حس میکنم اون قسمت «مگه پول علف خرسه؟» بیشتر روم اثر گذاشته بوده و بارها با خودم میگم که آره بابا پول علف خرسه.

    #انگار وقتی مینویسم میفهمم دقیقا کدوم جمله یا اتفاق باعث بوجود اومدن این مسئله تو من شده و این باعث میشه رفعش کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: