کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟! - صفحه 55 (به ترتیب امتیاز)

729 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1356 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    من واقعا تعهد دادم باورهام درست کنم خب من یک صحنه ای رو تعریف کنم که خودم هدایت شدم همون جا رفتم تو فکر من چند هفته قبل رفتم توباغ بعد دیدم همه درختا خیلی خوشگل سرحال هستن همه داره آب میخورن یعنی پای درختا خیس و حتی آب میریخت بعدش نمیدونم یه حسی بهم گفت علی برو این سمت رفتم دیدم عه یک درخت اصلا آب نمیخوره بعد دیدم اون شاه لوله داره با قدرت زیاد آب میره حتی اون لوله صدای آب میدا از بس زیاد بود بعدش رفتم چک کردم دیدم شیلینگ خم شده رفته تو زمین لوله هم پر از اشغال شده یعنی از لوله اصلی دیگه آب نمیومد بعدش گرفتم شیلینگ رو تکون دادم شیلینگ رو راست کردم بعدش دیدم چه قدر خوشگل آب اومد بعدش گفتم علی مشکل از باورهای بعدش به محضی درست کردم لوله رو آب آمد ببین من هدایت شدم هم آب دادم به درخت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 1714 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم جان شایسته و تمام دوستان عزیزم خدایا شکرت که مرا هر روز هر دقیقه و هر ثانیه هدایت میکنی 🥰☝️ بخاطری من بنده ارزشمند تو ام یا رب من خدایا شکرت و من هر آنچه بخواهم به من میدهی خدایا شکرت ❤️🥰🥰

    از گذشته ها این باور خیییلی به من رسیده است و یکی از باور های مخرب من است و من بالای این باور ها کار میکنم و همه چیز بر میگرده به عذت نفس وختی عذت نفس بالای داشته باشی هر کاری دلت می خواهد را انجام میدهی و من عذت نفس پایین دارم و بالای آن هم کار میکنم و از خداوندم برای خودم بهترین ها را میخواهم و میخواهم خداوند من همیشه مرا به سوی راه کسانی که برای آنان نعمت قرار داده است هدایت کند نه راه گمراهان خدایا شکرت 💚🥰🥰

    53 روز سفر نامه من ☝️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    مهری حصاري گفته:
    مدت عضویت: 1384 روز

    سلام استاد عزیزم ودوستای گلم

    برداشت من از این فایل این بود اینکه از نظر ما چرا یک چیزی تا بدست بیاریم یا بهش برسیم طول میکشه بخاطر اینه ک ما داریم آماده رسیدن به اون خواسته میشیم

    و این وسط این مهمه ک ادامه بدی

    تکرار هرچیزی میشه عادت، عادت‌ها هم میشه رفتار، از رفتار ها هم نتیجه میگیریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    حبیب الله مرام نارویی گفته:
    مدت عضویت: 3081 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    دیروز که داشتم این فایل رو گوش می دادم و همزمان دوچرخه سواری می کردم متوجه یه موضوعی شدم .من هر روز از کنار یه کافی شاپ رد می شدم که مشتری نداشت و الان از یه هفته گذشته که کلا تعطیل کرده و وسایل رو گذاشته برای فروش. من زیاد قهوه می خورم و اینقدر کافی شاپ شلوغ دیده بودم و تو مکان مناسبی هم بودن و هم کیفیت خوبی داشتن. و من همیشه تو ذهنم بود که اون کافی شاپ رو که مشتری نداره و تو جای مناسبی هست رو من برش دارم و کلی مشتری جذب کنم.

    دیروز که فایل رو گوش میدادم یه لحظه جرقه ای به ذهنم خورد که ای دل غافل چرا تو ذهنت این کافی شاپ رو تصور می کردی . چرا تصور نکردی که یه کافی شاپی باشه که از همون اول مشتری باشه . به خاطر اینکه فکر می کردم کلی باید سختی بکشم و زحمت بکشم تا مشتری جلب کنم .

    حالا من چندین بار این تمرین رو که به نکات مثبت و اتفاقات خوب هر روز توجه کنیم رو انجام دادم ولی به مدت کوتاه مثلا چند روز و الان دوباره به ذهنم جرقه خورد که من چرا این تمرینات رو رها می کردم تمرینی که لازمه زندگی و خوشبختیه . به خاطر اینکه این تمرینات ساده ان. و فکر می کردم که باید یه کار خاصی بکنم تا به موفقیت برسم.

    یا ساعت ها تجسم. الان به من الهام شد که دوباره این تمرینات رو شروع کنم. اصلا وقتی داری نکات مثبت زندگی و روزت رو می نویسی یا به شکل دیگه ای توجه می کنی همزمان ذهن داره تجسم هم می کنه و طبیعیه به هر چیزی که فکر می کنی و در موردش حرف می زنی تجسم خودش میاد نمی خواد که بری هر روز یک ساعت یه جا بشینی و زور بزنی که به خواسته ها توجه کنی.

    قوانین خداوند خیلی ساده ان به خاطر همینم اکثریت انجامش نمی دیم به خاطر اینکه باورمون نمیشه خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت همین قدر ساده باشه .

    به خاطر اینکه از بچگی به خاطر اینکه برای مدرسه پول از پدر و مادر بگیریم کلی گریه کردیم.

    به خاطر اینکه به خاطر خرید یه اسباب بازی کلی التماس کردیم .

    یادمه یه بار بعد از مدتها به مادرم گفتم برام یه اسباب بازی بگیر اونم قرار بود بره یکشنبه بازار که ارزون ترن . یادمه ساعتها (الان که دارم تایپ می کنم اشک تو چشام جمع شد)منتظرش شدم که از بازار بیاد ولی همه چی گرفته بود جز اون چیزی که من می خواستم.

    بله ناخوداگاه یاد گرفتم که برای خواسته هام باید زجر بکشم و کلی التماس دیگران رو بکنم

    و الان هم که مدت یه سال و خورده ای هست که مستقل شدم همش فکرم اینکه یه روزی برم به دیگران بگم که من پول اجاره نداشتم بدم . من فرش نداشتم . من با دوچرخه هر روز چند کیلومتر می رفتم تا سرکارم . به همه بگم که چقدر زجر کشیدم. بازم کمبود عزت نفس و احساس لیاقت که بخوام دیگران به من توجه کنن چرا آخه؟

    من تو این یه سال و خورده ای از درآمد صفر رسیدم به درآمد هفت میلیون تو ماه ولی سختی نکشیدم .

    من دوچرخه سواری می کنم تا محل کارم و هر روز دو ساعت زودتر هم می رم و توی پارک می شینم و لذت می برم و روی باورام کار می کنم . اینا که سختی نیست لزته چرا به خاطر توجه دیگران اینا رو سختی جلوه می دم .

    من الان با مستقل شدن اعتماد به نفسم خیلی زیاد شده . راحت ساعتها پشت کامپیوترم می شینم و لذت می برم از فایل گوش دادن و لذت می برم از بازی کردن .

    همین الان هم می خواستم مخفی کنم که بازی می کنم با کامپیوتر به خاطر اینکه می خواستم جلب توجه بشه که من بازی نمی کنم من سخت دارم روی باورام کار میکنم.

    چرا باید سخت کار کنم. من فایل می زارم گوش میدم بعد یه بازی رانندگی ماشین سنگین دارم می زارم هم بازی می کنم و فایل گوش می دم تازه وقتی دارم فایل گوش میدم و همراهش بازی هم هست خیلی خیلی تمرکزم بیشتره .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    فخرالسادات حسنی عطار گفته:
    مدت عضویت: 1100 روز

    سلام چندوقته حسابی درگیر این هستم که صبح زود بیداربشم ولی هنوز موفق نشدم هشدار موبایلمو روشن میکنم صبح سرساعت زنگ میخوره ولی من خاموشش میکنم واین شده کار هرروزه من دوس دارم زودتر بیداربشم تا بتونم بهتر به کارام برسم وعجله ای نداشته باشم باید بتونم موفق بشم این هدف یکی از ارزوهامه خدایاکمکم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      صفورا کوشککی گفته:
      مدت عضویت: 1179 روز

      سلام فخرالسادات عزیزم.

      من هم خیلی این مسئله رو داشتم.وهر روز میخواستم که صبح زود بیدار شم ولی نمیتونستم بعد از بیداری هم کلی حسم بد میشد و کلی عذاب وجدان میگرفتم ولی باز هم فردا تکرار میشد و نمیتونستم.من این رو به تجربه فهمیدم که زمانی میتونی صبح زود از خواب بیدار شی که کاری برای انجام دادن داشته باشی.چون اگه برنامه مشخصی نداشته باشی حتی اگه بیدارم بشی تو درو دیواری و بازم خوابت میگیره.من خودم خیلی امتحان کردم هربار که برنامه ای ندارم صبحها اصلا نمیتونم بیدار شم .ولی وقتی شب قبل مشخص میکنم که مثلا صبح باید زوتر بیدار شم تا قبل از سالن رفتن کامنتای اون روز سفرنامه رو بخونم یا فایل اون روز سفر نامه رو یادداشت برداری کنم دیگه راحت از خواب بیدار میشم.مثل موقعی که آدم میخواد یه جایی یا مسافرتی میخواد بره آدم خودکار زود از خواب بیدار میشه چون میدونه کلی باید کار انجام بده تا آماده شه.هرچقدر بیشتر سعی کنید که صبح زودتر بیدار شید هی احساستون بدتر میشه و در نتیجه احساس بد شبیه خودش رو جذب میکنه و خواب بیشتر و بیشتر.

      راهش اینه که اهداف روزانه داشته باشید.مخصوصا برای اول صبح.وقتی که بدونید برای چه کاری میخواید از خواب پاشید راحتتر بیدار میشید تا اینکه ندونید برای چی میخواید بیدار شید.

      چون ذهنتون دلیلی پیدا نمیکنه برای بیدار شدن مقاومت میکنه شما باید آگاهانه دلیل بیارید تا ذهنتون همراهیتون کنه.

      در پناه الله یکتا

      لایق بهترینها هستید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    معصومه عرب دشتی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته و همه دوستان هم فرکانسیم

    نشانه امروز من این فایل بود

    عجب به موقع بود این فایل خداراشکر میکنم بخاطر این دقیق بودنش زمانی که نیاز داشتم به هدایتش به اینکه یادم بندازه اون مسیر راحتتره رو برم قرار نیس من با سختی به خواستم برسم و از همه مهم تر یادم انداخت که دنیا پراز فراوانی و ثروت و نعمت و برکته نگران نباشم نگران هیچی نباشم و فقط لذت ببرم به درون خودم بیشتر اعتماد کنم

    یادم انداخت که اعتماد به درون خودم یعنی ایمان به خدا

    خداراشکر که انقدر تو گذشته باورهام نادرست نبود که نتونم به این سایت هدایت بشم

    خدایاشکرت که دقیقا زمانی نیاز داشتم به کسایی که راه درست به تو رسیدنو بهم یاد بدن خانم شایسته و استاد عباسمنش رو سرراهم قرار دادی

    سپاس گذارم استاد بخاطر این آگاهی های ناب که دراختیار ما میزاری

    همگیه شما درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    اlsmi گفته:
    مدت عضویت: 890 روز

    سلام به استاد عزیز وهمه ی بچه های سایت من میخوام بگم واقعا این اگاهی هایی که به صورت رایگان در اختییار بچه ها قرار میدین واقعا آگاهی هایی بی نظیر که هر دقیقه آن بی نهایت آگاهی و احساس خوبی که به بچه ها میدین خداوند همراه شما باشد استاد عزیز سالم وسلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    اlsmi گفته:
    مدت عضویت: 890 روز

    سلام به استاد عزیز وهمه ی بچه های سایت من میخوام بگم که چقدر توی این فایل در مورد راحت رسیدن به خواسته ها این که اکثر به نمایش گذاشتن راه های موفق شدن افراد را از مسیر سخت شون نشون میدن واین فایل شما کامل نگرش درست و باور درست رو توضیح دادین واین خیلی کمک میکند به درک آگاهیهای ما چقدر خوبه که همیشه باورهایی را بسازیم که از مسیر راحتی بوجود میاید سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    به نام خداوند ثروتمندم

    سلام به استاد عزیزم به استاد مریم و دوستان عززیزم

    ماچقدر ورودی ها ی نادرست هستیم همیشه از گذشته گان برای ما گفته شده که موفق شدن خییلی سخت است خییلی باید بدختی بکشی

    اما من این حرف ها را باور نمی کنم من باور دارم سوت زنان به سوی موفقیت می روم من لذت برده کیف کرده و باور می کنم که خییلی به سادهگی می توانم پول بسازم

    پول ساختن خییلی ساده است آسان ترین کار جهان پول ساختن است هر رور فرصت های جدید ساخته می شه هر روز خداوند راه ها و راهکار های جدید را برا ی ما نشان میده

    خداوند از ما بیشتر می خواهد ثروت مند تر بشویم

    به هر اندازه ثروت مند بشویم به همان اندازه به خداوند نزدیک می شویم

    ثروت مند شدن معنوی ترین کار جهان است

    خدایا شکرت بابت همه چی خدایا شکرت که هر روز جیب هایم ذهنم ثروتمند تر می شود خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    مهلا یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 1051 روز

    به نام خدایی که هدایت می‌کند بندگان با ایمانش را

    سلام استاد سلام مریم جون

    سلام بچه ها

    خداروشکر یه فرصت دیگه برای شنیدن آگاهی های ناب و فرصت شنیدن فایل 53ام فایل سفرنامه و این تعهد من رو نشون میده ایمان من رو نشون میده.

    خدارو هزاران هزاران بار شکرت برای این مسیر

    هموار یا سنگلاخی؟

    توی تموم ذهن ما باورهای خیلی ناراحت کننده‌ای نسبت به موفق شدن و شادی وجود داره.

    مثلا گفتن اخر این خنده گریه‌ست و چقدر خندیدمون کوفتمون شده درصورتی اخر هر خنده خنده‌ی بیشتره شادی بیشتره و من دارم تجربش میکنم.

    میخوای موفق بشی؟ اول بدبخت باش زجر بکش اینقدر ناراحتی غصه بخور تا موفق بشی تا به خواستت برسی.

    تا حالا شده باور خوبی داشته باشیم که به انرژی خوب به ما حال خوب بده؟

    همیشه وارد یه سیکلی از مسیرها و باورهای معیوبی بودیم که سراسر وجودمون رو غم شکست رنج و.. دربرگرفته.

    یه باور خیلی زشت دیگم هست که میگن همیشه خشک و تر باهم میسوزن، پس عدالت خداوند چی؟

    چقدر زیبا گفتید استاد اگه اینطوریه همه این زجرهارو بکشن پس چرا بقیه به این نتیجه نرسیدن؟

    اگه اینطوریه چرا خیلی های دیگه نرسیدن؟

    این باورها حتی فکر کردن بهشون هم ناراحت کنندست بعد فکر کن این ها سالها تو وجود باشن و مسیرت رو دردناک کنند.

    درحال که باید در لحظه بود و از مسیر لذت برد تا خداوند قدم به قدم مارو هدایت کنه.

    تا با عشق با ایمان با توکل و با اعتماد و اطمینان به این که خداوندی به وسعت چیزی که بی نهایت هست تنها رب این جهان است و تنها مالک من و تنها کسی که جهان رو هدایت می کند من را هدایت می‌کند ان وقت مسیر بهشت میشود برای لذت بردن از رسیدن برای قدم برداشتن.

    خدای من تو چقدر زیبایی

    قلبم وقتی بهت فکر میکنم آروم میشه زیبا میشه.

    خدایا شکرت برای این همه آگاهی ها.

    خداوندا

    من

    ایمان

    دارم

    به

    قدرت

    تو

    به

    تنها

    تنها

    مالک

    خودم :)

    خداوندا من تسلیم توام، تسلیم هدایت تو

    من فقط درخواست میکنم و منتظر هدایت تو میمونم و دست های تورو باز میذارم برای هدایت برای هموار کردن و لذت بخش کردن مسیرم.

    خدایا شکرت برای این همه نعمت، ثروت عشق فراوانی و..

    خدایا شکرت برای حال خدبم برای احساس خوبم برای خونوادم مادرم پدرم خواهرها و بردارم برای دوست ها و عزیزدلم.

    خدایا شکرت برای این زندگی زیبا

    دوستتون دارم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: