راهکار برای مسائل شما - صفحه 1

سلام دوست عزیزم

جالبه شما این دیدگاه رو در سال ۹۷ گذاشتید و من الان در سال ۹۹ خوندمش. و امروز هم خیلی ها میگن در شرایط حساس کنونی که دلار گرون شده و این بیماری همه گیر شده چه راهکاری هست؟

پس هیجوقت این شرایط بحرانی و حساس کنونی برای کسانی که قانون را درک نکرده اند تمامی ندارد. برای خودم میگم و مینویسم تا یادم بمونه تازمانیکه من هم جزو بدنه ای از جامعه ای باشم که بدون درک قانون و همچون برگی در باد به این طرف و اون طرف میره و با هر تصمیم و اتفاقی که در جهان میفته دلش بلرزه و فکر کنه که این تصمیمات دیگرانه که زندگیش رو تغییر میده پس هیچوقت روی آرامش و ثروت و سلامتی را نخواهد دید. اما اگر من درک کنم که این خود من هستم که زندگیم رو می سازم و این من هستم که با فرکانسهای خوب و بدم به آدمها و اتفاقات اطرافم کارت دعوت می فرستم تا وارد زندگیم بشن پس تعهد غیرقابل مذاکره ای با خودم می بندم که مواظب ورودی های ذهنم باشم . مواظب باشم که اگر به گرانی توجه کنم بی پولی رو به زندگیم دعوت می کنم. اگر به بیماری توجه کنم چیزی که جذب می کنم بیماری هست. و اگر به زیبایی ها توجه کنم لاجرم جهان زیبایی های بیشتری را وارد زندگیم می کند و چاره ای جز این ندارد.

در همین کشوری که به قول شما فشار اقتصادی هست آیا کسانی نیستند که نسبت به گذشته ثروت بیشتری بدست میاورند؟ البته که هستند. اما چه کسانی؟ کسانی که در مدار پول بیشتر درآوردن هستند. آنهاییکه باور دارند هر اتفاقی که بیفتد به نفع من است در هر شرایطی پول بیشتر درمیاورند.

پس فقط و فقط باید روی ورودی های ذهنمان کار کنیم. تا آنچه که وارد زندگیمان می شود به دلخواه ما باشد نه اینکه هرآنچه دیگران می خواهند به خورد ما بدهند.

مگر نه اینه که ما چیزهای کثیف و بدبو و فاسد را نمی خوریم؟ پس چرا مواظف گوش و چشمون نیستیم تا هر زباله ای را نبلعیم و ذهنمون رو از آشغالها و کثیفی هایی که مار و از ثروت و معنویت و سلامتی دور میکنه پر نکنیم.

لب کلام اینه که قانون فرکانس رو درک کنیم وبا کمک درک این قانون مسئولیت اتفاقاتی رو که در زندگیمون رخ میده با جون و دل بپذیرم و اگر دلخواهمون نیست با قدرتی که خداوند بهمون داده اون شرایط رو عوض کنیم.

سلام دوست گرامی. قدم اول رو درست برداشتی و از خودت دلیل بیچارگی ت رو پرسیدی. یه کمی از ذهنت فاصله بگیر چون الان توی معدن پاسخ ها راهکارها هستی ولی نمی بینی شون.

تو همینجایی وسط وسط هرآنچه که میخواهی بدانی.

سلام دوست گرامی ام. من هم دقیقا مشکل شما رو دارم. البته من اینو درک کردم که فرکانسهای من اتفاقات زندگی من رو رقم می زنن. گاها که این گاها کم هم نیست پیش میاد که به درددل افراد بابت موضوعات نادلخواه گوش میدم اما در حین گوش دادن استرس و دلشوره ای میگرم که دیگه نمی تونم بحث رو مدیریت کنم و خیلی زیرکانه موضوع رو عوض کنم. و میگم میشه لطفا دیگه درباره این چیزها حرف نزنیم حالم بد شده. البته باید بیشتر روی خودم کار کنم که اصلا در مدار این بحث ها هم قرار نگیرم . و اگر هم قرار گرفتم سریع بحث رو مدیریت کنم . یادآوریش هم ضربان قلبم رو بالا برد.

سلام دوست عزیزم. دقیقا حال و هوای شما رو دارم. تنهای تنها هستم. احساس می کنم نمی تونم با کسی حرف بزنم . ساکت شدم و حرفی برای گفتن ندارم اما از این بابت اصلا ناراحت نیست. خیلی دوست دارم که با افرادی آشنا بشم که آشنا با قوانین کیهانی باشند تا نقطه مشترک داشته باشیم و از حرف زدن باهاشون و گوش دادن به حرفهاشون لذت ببرم. اما الان این سایت و حرفهای استاد دوستان من هستند و اگر بیشتر روی مدارم کار کنم وارد مدار اون افراد هم می شم. اگر الان تنهام به خاطر اینه که مدارم از کسانی که با من هم فرکانس نیستند جدا شدم و کم کم وارد مداری پر از آدمهایی خواهم شد که با خودشون در صلح هستند و طبق قانون فرکانسها آنها را خواهم دید.

سلام دوست گرامی ام

اتفاقا تأکید استاد هم برای دنبال کردن و الگوگرفتن از زندگی افراد ثروتمند و موفق هست. اما من شخصا تمرکزم رو گذاشتم روی تنها الگوی زندگیم استاد عباس منش. چون هم حرفهاش رو راحت می فهمم. از زندگی نامه شو تصویری می بینم . و هم در دسترسم هست. کجا میتونم همچین الگوییی پیدا کنم خداییش . ترجیح دادم همه هنرم رو بزارم تا الگو بگیرم از ایشون. اینطوری تمرکزم هم بیشتر میشه. این نظر شخصی منه