غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 18

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امید رضا گفته:
    مدت عضویت: 2253 روز

    سلام به استاد بزگوار و تیم مهربون و پرتلاشتون

    و دوستان گلم که در مدار هم قرار داریم

    بیش از 8 ماه میشه که کارهای بیهوده مثل خوندن جک و خبرو … و نگاه کرن تلویزیون رو کنار گذاشتم اون موقع در هر کتاب موفقیتی که میخوندم اشاره میکرد که این ها رو بزار کنار و خیلی خوشحال و خوشبختم که از زبان استاد عزیزم نیز این مطالب رو به نحو احسن و زیباتر و شیواتر شنیدم و انشاالله که بیشتروبهتر بتونم ورودیها و غذای ذهن خلاق و ثروتمندم رو تامین کنم.

    پیروز و سلامت و در پناه خدای متعال،بخشنده و بخشایشگر مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    معصومه خالقی گفته:
    مدت عضویت: 2361 روز

    به نام خداوند جان

    سلام بر همسفران عزیز

    هفتمین روز سفر بسییییار آموزنده بود.برام خیلی جالب بود که چطور این همه به بدنم اهمیت میدادم اما به غذای روحم توجه نمی کردم.از امروز به خودم قول میدم که با تمام توانم اینکار رو انجام بدم و نتایج درخشانش رو در سلامت روحم ببینم.

    خدای مهربونم سپاس که منو از خواب غفلت بیدار کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    کاظم گفته:
    مدت عضویت: 2343 روز

    سلام سفرنامه ی فصل اول روز بیست و سوم (۱۸ تیر ۹۸)*

    آقا من این فایل رو گوش دادم! چند بار اما چیزی برای نوشتن نیافتم!!

    اما یه سوال از استاد داشتم و این که بیشتر درباره ی کنترل ورودی های ذهن (در قالب فایل دانلودی رایگان) حرف بزنند???

    بله، ممنون متشکر و اینکه معذرت می خوام برای یکنواخت نبودن در همراهی با سفرنامه?

    در پناه الله???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3287 روز

    آری حتما باید ورودی های ذهن را کنترل کرد و گرنه برگی در باد می شوم که هر لحظه ترس و اظطراب دارد.

    من نیز برای سلامتی جسمم و ورودی هایش کار انجام می دهم و همه نیز.

    اما در مورد ورودی های ذهن حتی یک هزارم آن هم به ذهنم اهمیت نمی دهم.

    از خدا می خواهم مستقل شوم و تنها زندگی کنم زیرا اینطوری بسیار بسیار بسیار بهتر می توانم پیشرفت کنم و مخصوصا روی ورودی های ذهنم کار کنم.

    آری خودم همیشه تاریخ انقضای خوراکی هارا نگاه می کنم و اگر گدشته باشد به آن لب نمی زنم.

    آری در هر لحظه یا داریم پیشرفت می کنیم یا داریم پسرفت می کنیم.

    اخیرا خوراک بسیار نامناسبی را به ذهنم دادم بر اثر اطرافیان که مرا می ترساند و نگران می کند.

    در واقع در راستای اهدافم با اطرافیان صحبت کردم اما تنها کمتر از 1 درصد آنها به من امید و انگیزه دادند.

    و تصمیم گرفتم دیگر درباره ی اهدافم با هیچ کس صحبت نکنم و دیگر با هر کسی ارتباط برقرار نکنم.

    واقعا خدا پناه می برم به تو و به هر خیری که از جانب تو به من برسد فقیرم.

    بسیار باید وسواس به خرج دهم در مورد ورودی های ذهنم زیرا جامعه بسیار سمی و کشنده است.

    تعهدم را برای کنترل ورودی های ذهن بیشتر می کنم.

    در این لحظات یادم می رود که این شیطان است که وعده فقر و بدبختی می دهد

    و این خداست که وعده ثروت و آمرزش میدهد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    زهرا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4046 روز

    خدایا شکرت بخاطر همین لحظه

    با سلام به همسفرهای عزیز به لطف خدا هفتمین روز از سفر را آغاز میکنم هر گاه احیای بدی دارم به خودم میگم دارم به چی توجه میکنم؟و نظاره گر فکرم میشوم مثلاً جایی که میروم و افراد غریبه هستند و احساسم بد است متوجه میشوم که احساس کم ارزشی میکنم اول حالت بدنی خودم را تغییر میدهم مثلاً چانه ام را بالا نگه میدارم سینه ام را جلو و لبخند میزنم هر گاه لبخند دارم نمیتوانم افکار منفی داشته باشم نمیدانم چرا و یا به یکی از موفقیتهایی که قبلاً کسب کردم فکر میکنم و یا اینکه هر فکر منفی دارم برعکس آن را میگویم با تشکر از استاد و خانم شایسته ی عزیز الان در مطب دندانپزشکی هستم و تمرکز زیاد ندارم ولی چون متعهد به این چهل روز هستم کامنت گذاشتم شاید جمله بندی درستی نداشته باشم

    شاد باشید و برقرار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    حجت اله دشت پیما گفته:
    مدت عضویت: 2794 روز

    با سلام

    هفتمین برگ سفرنامه 5 تیر 98

    اول از خودم بگم درباره ورودی های ذهن که تا چند وقت پیش همش تو اینستا میچرخیدم توی پیج های سیاسی، اخبار سوریه و عراق رو دنبال میکردم و تحلیل هم میکردم! سایت فارسی برا یکی از گروه های به اصطلاح ترور بود که مرتب دنبال میکردم، کانال خبر فوری تو تلگرام عضو بودم که مبادا یه خبر از زیر دستم در بره! شبکه خبر رو هر موقع وقت داشتم نگاه میکردم و از اخبار زیرنویسش هم نمیگذشتم! از تلویزیون به جز اخبار سریال هایی که شبها پخش میشد رو هم دنبال میکردم. با دیگران بحث سیاسی میکردم و احساس میکردم کلامم پر تر از اونها هست چون با مطالعه بهشون رسیده بودم و… تا اینکه یادم نیست که چی شد که سایت داعش و اخبار جنگ رو گذاشتم کنار، از کانال خبر تلگرام لفت دادم، از اخبار سیاسی که بعضا مخالف بودن اعراض کردم، اینستاگرام رو پاک کردم و تلویزیون رو کامل حذف کردم بعضی از این کارا نتیجه خوندن کتاب راز بود که خانم راندابرن گفته بودن خودشون تلویزیون رو گذاشتن کنار بعضی هم بعد از آشنایی با این سایت که دقیق یادم نمیاد کدومشون ولی بعد از شنیدن این فایل، تلگرام رو هم پاک کردم(البته گروه خاصی عضو نبودم فقط مربوط به کارم و موبایل ولی همین ها ازم وقت میگرفت) از گروه های واتساپ لفت دادم به جز خانوادگی و کاری(البته دو سه تا بیشتر نبودن بقیه رو خیلی وقت پیش لفت داده بودم) و دقیقا دارم از این فایل به عنوان ایستگاه بازرسی افکار استفاده میکنم چون من کنترل بیشتری نسبت به افکار دارم تا دیده ها و شنیده ها. چون دیده ها و شنیده ها رو مثلا توی یک مراسم نمیتونم 100 درصدش رو از بین ببرم حتی اگه حواسم رو هم پرت کنم باز مقداری ورودی دارم ولی تلاش میکنم همین ها هم به صفر برسه.

    اما موضوع مهمی که میخوام درباره ش بنویسم و شاید خیلیا مخالفش باشن بحث اینه که الان جوون های ما و حتی کل جهان تمرکز زیادی روی بحث فوتبال و تیم های مورد علاقه شون دارن، به شخصه نه از فوتبال و تیم ها سر در میارم و نه دنبال میکنم و به جاش میتونم فایل گوش بدم و قرآن بخونم. من مخالف شور و هیجان نیستم ولی وقتی میبینم دوستام موقع تماشای فوتبال دست به اعمال دیوانه وار میزنن، فحش میدن عصبی میشن و… حیرت میکنم و بدتر از اون زمانی که با طرفدارای تیم رقیب کل کل میکنن یا بحث میکنن بعضا دعوا میکنن و….! آخه به ما چه!! که فلان تیم فلان بازی چه کرد فلان مربی چه کرد،اینا همش تمرکز بر نکات منفی و ایجاد احساس بد و اجازه دادن به ناخواسته ها برای ورود به زندگیمون هست، خیلی هوشیار باشید. اگه هم به تیمی علاقه دارید با آرامش بازیش رو نگاه کنید برنده شد خوشحال بشید و بگید نتیجه تمرین و نتیجه باوراشونه و اگر هم باخت بسیار آرام باشید و بگید اینم نتیجه تمرین و باورشونه و با قانون نگاه مساله کنید. اگر مقابل یه تیم خیلی قوی کم میارن نتیجه اینه که خوشون رو باور ندارن و تمرین کافی انجام ندادن و ….چرا تو ورزشگاه به هم فحش بدیم و کتک کاری کنیم چرا به جای همه این کارا نشینیم و به پیشرفت خودمون فکر کنیم و در راستاش حرکت کنیم، اینو گفتم چون درصد بالایی از جوونا و نوجوونای ما درگیر این مساله هستن و نمیدونم توی سایت چقدرشون باشن و میدونم اونایی که قانون رو بلدن کمتر سمت این حرکات میرن ولی بعضا به خاطر علاقه شون به فوتبال قانون رو یادشون میره و باز هم ادامه میدن به بحث های الکی که بارسا چی کرد و رئال چی نکرد و….

    جواب سوال خانم شایسته درباره اهرم رنج و لذت: من زیاد با این اهرم کار نکردم ولی دارم سعی میکنم افکارم رو مانیتور مدیریت کنم یعنی اگر فکر به ذهنم رسید قبل از اینه بسطش بدم توی ذهنم ببینم نتیجه فکر احساس بد هست یا خوب، تازه شروع کردم وادامه میدم تا جایی که افسار ذهنم رو دست بگیرم.

    در پناه الله یکتا..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمدرضا تردست گفته:
    مدت عضویت: 2340 روز

    in the name of the beautiful allah

    هفتمین روز از سفرنامه ام:

    اهرم رنج و لذت کنترل ورودی های ذهنم:

    رنج:

    1همیشه مریض خواهم بود

    2رتبه ی 1کنکور تجربی نمی شوم

    3دندان پزشکی قبوی نمی شوم

    4سفر های خارجی (سئول ترکیه اپانیا آمرکا)را نخواهم رفت.

    5توانایی زندگی شاد و مفرح در با همسرم را از دست خواهم داد

    6دیگر کتاب چگونه رتبه ی برتر شدیم را به چاپ نخواهم رساند

    7دیگر ماشین مزدا سی ایکس فایو و خودروی تسلا مدل ایکس را نخواهم داشت

    8دیگر ان ویلا را در اسپانیا نخواهم داشت

    9لذت ثروتمند بودن مفرح بودن ازادی های مالی را نخواهم چشید

    10ایمانم به خداوند کم رنگ تر می شود و می توانم بگویم که دیگر اصلا ایمانی به این موضوع شاید نخواهم داشت

    لذت

    1رتبه ی یک کنکور تجربی 99 می شوم

    2در رشته دندان پزشکی دانشگاه تهران قبول می شوم

    3خودرو تسل مزدا سی ایکس فایو را خریداری خواهم

    4با همسر فارسی زبان کره ای ازدواج خواهم کرد

    5ثروتمند می شوم وآزادی مالی فوق العاده ای پیدا می کنم

    6نویسنده ی کتاب چگونه رتبه ی برتر شدیم می شوم

    7در دانشگاه میامی فلوریدا به تحصیل مشغول خواهم شد

    8برگزار کننده ی پر بازدیدترین سیمینار برگزار کننده در مورد کنکور می شوم

    9تا 4سال دیگر بر سوار کشتی های کروز خواهم شد و اقیانوس اصلس را سفر خواهم کرد

    10زبان انگلیسی را به راحتی صحبت خواهم کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    Negin Ourani گفته:
    مدت عضویت: 2344 روز

    به نام یگانه خالق هستی

    #سومین روز از سفر اختصاصی نگین برای درخشش

    این جمله ی عباسمنشی را میگویم که اغاز کننده ی درسی باشد که امروز از این ویدیو گرفته ام

    “تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا نتیجه ی باورها و فرکانسهای خودمان است نه هیچ عاملی از بیرون ما”

    به طور حیرت انگیزی حواسمان به تغذیه مان است اینکه چه چیزی را به معده ی دلبرمان میدهیم که مبادا حالش بد شود اما اکثر ما بیخبریم که حال بد معده و عدم سلامتی نشات گرفته از یک مغز بیمار با باورهای فاسد و ناخودآگاه مسموم است که دنبال بیماری و عدم سلامتیست

    تلویزیون سریال فیلم سنما رفتن هایی هایی که نتیجه اش ساختن باورهای محدودکننده و مخربی در ذهنمان است

    یا معاشرت با فامیل دوستان و افرادی که جز صحبت درباره ی ناخواسته هایشان بدبختی هایشان و قضاوت و تهمت به دیگران کاری ندارند

    عادتهایی چون گوش دادن به موسیقی هایی که احساس بدی در ما ایجاد میکنند و خاطره ی بدی را هرروز به یاد ما میاورند که باعث میشود در چرخه ی باطلی از رندگی گیر کنیم و خودمان اهدافمان و خواسته هایمان را فراموش کنیم

    یا سرک کشیدن های ناتمام در شبکه های اجتماعی همچون اینستاگرام و تلگرام و فعالیت در گروه های خاله زنکی که از افراد مشهور تا خواهر شوهر و همسایه بغلی را مورد سرزنش و قشاوت و سرکوب قرار میدهند یا عده ای را دزد و قاچاقچی و صاحب کسب و کارهایی با اهداف نامشخص میدانند

    یا نگاه حسرت باری که به موفقیت ها دستاوردها و زیبایی که دیگران در اختیار دارند میکنیم

    یا دروغ گفتن و عدم صداقت برای بهتر جلوه دادن خودمون و اعمال خودمان و توجیه کردن کردارمان

    این لیست ،لیست ستم کردن به خودمان در اصل روح مقدسمان است که اگر بخواهم ادامه دهم این لیست تمام نشدنیست ولی این را به خوبی بدانیم با انجام هر یک از اینها روح را فرسنگ ها از جسممان فاصله میدهیم و از خود واقعی دور میشویم

    و نهایتا لیاقت داشتن خواسته ها و اهدافمان را از دست میدهیم

    چون مراقب نبودیم آنچه که باید را نبینیم

    چون مراقب نبودیم آنچه باید را نشنویم

    چون مراقب نبودیم روی آنچه که باید تمرکز نکنیم

    چون اونجور که باید عاشق خودمان نبودیم و خودمان را دوست نداشته ایم که بدانیم روح و زمان ما به قدری با ارزشند که باید صرف خلق ارزش محصول یا خلق چیزهای مورد علاقه مان یا صرف انجام کارهای مورد علاقه مان شود

    من خودم را دوست دارم و یقین دارم دوست داشتنی هستم تو نیز خودت را دوست بدار و یقین بدان که با ارزش هستی آنوقت به طور ناخودآگاه دیگر افکار گفتار اعمال و کرداری نخواهی داشت که علیه روح تو باشد

    خودت رابه واسطه ی دوست داشتن خودت مراقب کن نکات مثبت و وجهی را ببین که تورا غرق سپاسگزاری و احساس خوب میکند

    سپس نتیجه احساس خوب=اتفاق خوب را ببین

    متعهد باش و انجامش بده

    مراقب کردن از ورودی هاتو انجامش بده

    جاهای خوب رفتنو انجامش بده

    افکار خوب پروروندنو انجامش بده

    گفتار انرژی بخش و الهی رو انجامش بده

    اعمال خوب و نیک رو انجامش بده

    تو میتونی انجامش بدی

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    رها پرورده گفته:
    مدت عضویت: 2417 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام ودرودبه استادعزیزوخانم شایسته عزیزم وهمه دوستان

    یکی ازایده هایی که به ذهن من زداینه که درمواقعی که درخانه هستم وهمه اعضای خانواده درحال پرخاشگری ودعوابایکدیگرهستندبه جای مداخله کردن وراهکاردادن به آنهاخودم راسرگرم کنم مثلایکی ازکارهای خانه راانجام دهم وبه انجام آن کارتمرکزکنم یاموسیقی درگوشم‌بگذارم تاصدای دیگران رانشنوم یابه گلدانهایم رسیدگی کنم وازانجام این کارهالذت ببرم،

    اهرم رنج ازدیدگاه من درصورت رعایت نکردن کنترل ورودی وخروجی های ذهنم=باتوجه به رفتارهای نامناسب وغرغرهای دیگران=بهم ریختن اعصاب وآرامش خودم،رفتن درفرکانس آن آدمها،عصبی شدن وناتوانی درانجام حتی کارهای روزمره ام وتلف شدن وقتم،بی ارزش کردن خودم و وقتم وازدست دادن انرژی ام،سردردگرفتن ومریض شدن،کم شدن درآمدم،شبیه شدن به آن آدمها،دورشدن ازخداوندوفراموش کردن او،

    اهرم رنج باتوجه به مسائل دیگران=دلسوزی کردن برای دیگران که خلاف قوانین جهان است وکاری اشتباه است وباعث افت انرژی واحساس بدمیشود،آرامشم رابرهم میزند،ازاهدافم دورمیشوم،موجب نگرانی ام میشود،باعث شکلگیری باورهای مخرب درذهنم میشود،ایمانم راضعیف میکند،باعث میشودارزش خودم راکم کنم وبه دیگران بیشتربهابدهم وقت وانرژی ام رابه جای اینکه صرف اهدافم کنم صرف دیگران وخواسته ها ومسائلشان کنم وعزت نفسم پایین بیاید،ورودشرایط واتفاقات نادلخواه به زندگی ام،

    درصورت توجه به نجواهای ذهن=به وجودآمدن احساس ترس ودلهره،بیشترشدن نجواهاوافکارمنفی وترسهای بیهوده که همه فقط یک توهم هستند،دورشدن ازخواسته ها وآرزوهایم،بی توجهی به نعمتهاوازبین رفتن حس سپاسگزاری ام،ورودافرادمنفی به زندگی ام،دورشدن ازخداوند،تمرین انجام ندادن،

    اهرم لذت درصورت کنترل ورودی وخروجی های ذهنم واعراض کردن ازورودی وخروجی های نامناسب=نزدیکی به خداوندوحس کردن‌اودرهرلحظه،آرامش وراحتی خیال،اعتمادبه خداوند،بالارفتن انرژی ام واحساس شادابی ونشاط،نظم درکارهایم ورسیدگی به موقع به کارهایم،زیادشدن درآمدم،زیادشدن نعمت درزندگی ام،افتادن اتفاقهای خوب،ورودآدمهای خوب به زندگی ام،ایجادحس سپاسگزاری عمیق و واقعی،

    احساس نزدیک شدن به خواسته هایم!

    واین روهم بگم دوستان که واقعاوبه طورجدی درموردکنترل ورودی وخروجی های ذهنتون به خودتون سخت بگیرید دلتون برای دیگران نسوزه ونخواهیدکه به اونهاچیزی روتوضیح بدید،وبدونیدکه یک ورودی نامناسب هرچندکوچیک بسیارموذیانه ومخرب عمل میکنه وهمین یه ذره یه ذره میتونه شمارودوباره به مسیرنادرست ببره،چون این روخودم تجربه کردم وضربش روخوردم،ازاینکه انسانهای باافکارمنفی رواززندگیتون حذف کنیدوبه حرفاشون گوش ندیداحساس ناراحتی ودلسوزی نداشته باشید،تواین موردبه خودتون وبه ساختن زندگی وآرزوهاتون فکرکنیدنه اینکه آیااون آدم ناراحت میشه ودلش میشکنه،این تجربه شخصی خودم بودکه هرجااین‌کارروکردم خودم ازمسیرحق وحقیقت دورشدم دوست داشتم به شمادوستان هم متذکربشم،

    بهترینهاروبرای شمادوستان عزیزم آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      بشیر احمد گفته:
      مدت عضویت: 2407 روز

      سلام دوست عزیز

      چقدر اسم تون زیباست رها!

      رها خیلی اسم زیبایست.

      کامنت تون رو خوندم خیلی لذت بردم و خیلی کیف کردم.

      اون قسمت های که گفتید به دیگران دلسوزی نکنید که باعث گمراهی خود تان می شود خیلی برایم آگاهی دهنده بود.

      مرسی بابت کامنت زیبا تون.

      شما را تحسین میکنم.

      هر جا هستید متمرکز بر روی نکات مثبت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        رها پرورده گفته:
        مدت عضویت: 2417 روز

        سلام دوست عزیزم،ممنونم ازنظرلطف شماونگاه زیباتون نسبت به اسمم خودم هم خیلی دوستش دارم،

        خداروشکرکه تونستم باکامنتم تاثیرگذارباشم وکمک کنم بهتون،احساس تاثیرگزاری مثبت واقعاحس خوبیه وخوشحالم ازاین بابت،براتون بهترینهاروآرزومیکنم،درپناه

        حق شادوثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشید😊

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    نوشین السادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2298 روز

    تعهد من برای نوشتن نکات مهم و خلاصه سفرنامه

    روزه هفتم سفرنامه

    همونطور که همه میدونیم ما باافکارمون،باورهامون زندگیمون رو میسازیم.پس چرا زمانی که این حقیقت رو میفهمیم همچنان مثل گذشته رفتار میکنیم؟میتونه دلایل مختلفی داشته باشه،که مهم ترین اون عادت کردن به فکر کردن به همان شیوه قدیمی است،اما اگر هرروز کمی مثبت اندیش تر بشویم وبکوشیم که ورودی های ذهنمان را کنترل کنیم، آنگاه میتوانیم کم کم عادت منفی فکر کردن رو از خود دور کرده و خود را در محاصره افکار مثبت قرار بدهیم که خود این کار افراد،موقعیت ها و شرایط و اتفاقات مثبت بیشتری را وارد زندگیمان میکند و حکم یک گاز را دارد که مارو در طول مسیر عرروز با سرعت بیشتری به جلو می برد.

    خب حالا چطور عادت منفی نگری رو از خود دور کنیم، اولین اقدام حذف تلویزیون است و بجای آن کتاب در حیطه هایی که دوست داریم و باعث موفقیت در کار و زندگیمان میشود را بخوانیم،توجه به نکات مثبت راه دیگر است، چرا که به هرچیزی که توجه میکنیم همان را بع زندگی خود دعوت می کنیم،شکر گزاری از بهترین راه هاست چرا که نه تنها افکار ما را به سمت خواسته ها و داشته هایمان سوق میدهد بلکه احساس ما را هم خوب میکند و به مبدا، خداوند نزدیک تر میشویم و با جریان مثبت کائنات همسو میشویم و این یعنی در مسیر درست قرار گرفتن،مورد بعدی اینکه پای درد و دل هیچ کس نشینیم،اگر جایی بحثی درمورد مسائلی است که مخالف خواسته های ماست و از کمبود ها،ترس و نگرانی و… صحبت میکند آنجا را ترک کنیم.سعی کنیم تا جایی که می توانیم در مورد خواسته هامون صحبت کنیم،مورد بعدی تجسم است،همیشه باید به موقعیت هایی فکر کنیم که ما به خواسته هامون رسیدیم و باحس و حال خوب در حال شکرگزاری نعمت ها هستیم،خلاصه از طریق مختلف بلید کانون توجه خودمان را به سمت خواسته ها و نکات مثبت ونعمتهایی که خداوند در زندگی به ما داده است سوق دهیم و به شدت مراقب ورودی های ذهنمان بلشیم چرا که غذای روح ما را تشکیل میدهند،پس همیشه سعی کنیم بهترین خوراک را به ذهن خود وارد کنیم تا روحمان در آرامش و همسو با جریان مثبت کائنات باشد.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: