غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 53

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بازرگانی سپنتا گفته:
    مدت عضویت: 1496 روز

    روز هفتم

    روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1

    امروز هشتم پاییز 1400/هشتم مهرماه/پنجشنبه/ساعت 20:34 غروب 😍

    خدایاشکرت ، سپاسگزارم 😘

    و اما سفرنامه شخصی من

    ما انسان ها همیشه فکر می کنیم فقط جسم ماست به غذا نیاز داره اما روح و ذهن ماهم غذا نیاز دارند، افکاری که در شبانه روز به ذهنمان می آوریم، مطالبی که میخونیم، میشنویم و میبینیم همه و همه وردی های ذهنمان هستند که غذای ذهن و روحمان را ایجاد میکنند، حالا که متوجه این موضوع شدیم باید آگاهانه تر از قبل در لحظه زندگی کنیم و مراقبه ورودی های ذهنمان باشیم چون اتفاقات زندیگان را رقم می زنند. توجه مان را روی خواسته های زندگی بگذاریم ، افکار مناسب که آرامش را به ما میدهد را به ذهنمان راه بدهیم، در هر بعد از زندگی فقط باید به چیزهایی که میخواهیم فکر و توجه کنیم، چون تمام اتفاقات را کانون توجه ما شکل میدهد.

    خدایا شکرت.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    بنفشه رستمی گفته:
    مدت عضویت: 1465 روز

    به نام خالق زیبایی ها و توکل به هدایت خودش👌

    امروز هفتمین روز سفرنامه اس. خداوند رو بی نهایت سپاسگزارم که امروز هم به من فرصت داده هدیه داده که سفرنامه ام ادامه بدم که کلی آگاهی های ناب بیاموزم و حتما ازشون توی زندگیم استفاده کنم.

    من خوشبختانه یک سال وهشت ماه تلویزیون نمیببنم چون قصد دارم ورودی های ذهنم آگاهانه کنترل کنم، غذای سمی به خورد روحم ندم و از تکنیک اهرم رنج و لذت جوری استفاده کنم و مدام به خودم یادآوری رنج ها ولذتهای ممکن کنم تا به هدایت خداوند بهترین زندگی برای خودم رقم بزنم و خوشحالم از تغییراتی که خودم متوجه شون میشم. امیدوارم همگی به نتایج عااالی برسیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1618 روز

    سلام به همه عزیزانم

    ردپای روز هفتم سفرنامه

    چقدر به ورودی‌های ذهنت اهمیت میدی؟؟

    من از وقتی این موضوع رو فهمیدم که باید مواظب ورودیهای ذهنم باشم اصلا تلوزیون نمیبینم و هر چیزی که باعث بشه حالم کمی از حالت خوب در بیاد سریع حذفش میکنم حتی اگه اون یک فرد باشه

    حواسم هست که چی به خورد ذهنم میدم من حتی از گروههای خوانوادگی لفت دادم به خاطر همین ورودیهای نامناسب حتی از گروه دوستانه

    حتی اگر به خاطر رودرباسی نتونم بیام بیرون یا حذفش کنم مخفیش کردم که اصلا نبینمش

    و شکر خدای مهربون الان همون افرادی که باورهای مخرب دارن وقتی من مجبور به دیدنشون هستم دیگه حرفی از اون ورودیهای نامناسب نمیزنن

    چون

    تمام اتفاقات به واسطه اون چیزی که من بهش توجه میکنم

    همون چیزی که بهش فکر میکنم همون چیزی که در زندگی من اتفاق میفته

    اگر میخوام موفق باشم تمام تمرکزم میزارم روی نکات مثبت و من در این مورد تعهد دارم

    بازم هنوز کار دارم اما اون چیزی که میتونم رو انجام میدم برای پیشرفت و بهتر شدن زندگیم

    در پناه خدای مهربون پیش به سوی موفقیت و ثروت و سلامتی و آرامش بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فائزه گفته:
    مدت عضویت: 1848 روز

    به نام الله زیبایی ها

    سلام به همه ی شما خوبان

    استاد چقدر عالی و به زبان ساده توضیح میدین..

    واقعا همش کانون توجه ماست..اگ ما بتونیم توجه مونو ببریم به سمته خواسته ها و داشته هامون که احساس بهتری پیداکنیم زیبایی هارو جذب میکنیم..

    مگر هدف انسان از زندگی چیه جز اینکه حالش خوب باشه ما ثروت و روابط عالی وسلامتی و..همه چیز رو میخوایم تا حالمون خوب باشه.

    حال انکه میتونیم‌با جهت دادن به توجه مون به سمت زیبایی ها هم به احساس عالی برسیم هم به نعمت های بیشترکه احساسمون عالی تر بشه.

    و این چرخه ادامه پیدامیکنه و احساس مارو‌بهترو بهتر میکنه.

    خدایا خودت کمکم کن که کانون توجه مو به سمت زیبایی ها ببرم و از لحظه لحظه زندگی لذت بیشتری ببرم..

    خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محسن نکو گفته:
    مدت عضویت: 2474 روز

    روز هفتم سفرنامه است و من حالم فوق العاده است.

    کاملا می فهمم که ورودی چقدر تاثیر داره و واقعا باید همون طوری که قبلا استاد گفت مثل روزه باهاش برخورد کرد.

    هرروز توجه به نکات مثبت که نوعی سپاسگزاریه باعث میشه حال بهتری داشته باشم و اتفاق های مثبت بیشتری به زندگیم وارد بشه.

    روابطم با همسرم بهتر شده.

    نگرانی ندارم.

    هر چه قدر باورم بیشتر تایید میشه که قانون‌حواب میده ، همه چیز راحت تر و دلچسب تره.

    باور دیگه ای که باید روش‌کار کنم بحث لیاقته و از خدا خواستم که ارزشمندی و لایق بودن رو بهم منطقی بفهمونه و بتونم درک کنم که ما بدون هیچ دلیلی لایق هستیم.

    ۳۱ شهریور ۱۴۰۰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سارا درزي گفته:
    مدت عضویت: 2004 روز

    به نام خدا

    سلام به همسفرای عزیزم ، استاد عزیزم و مریم شایسته عزیزم ❤️

    امروز روز هفتم سفرنامه ، موضوع ( غذای روح چگونه تامین میشود؟ )

    🥺خدای من من چندین بار به این فایل گوش داده بودم ولی الان چیز جدیدی شنیدم ، چقدر این جلسه موضوع مهمی هست این جلمه که ( غذای جسم نامناسب همون لحظه تاثیر میزاره و متوجهش میشیم اما غذای روح و ذهن نامناسب ممکنه چند روز و هفته یا چند ماه بعد تاثیرش رو بزاره) و به خاطر همین فاصله زمانی بین کانون توجه و تاثیراتش باعث میشه که متوجه این موضوع نشیم

    چقدر خوشحالم که انقدر رشد کردم 😍🥺🥺🥺😢 درک من چقدر تغییر کرده و چقدر در آینده قرار بهتر بشم 😍😍🥺😢😢😢

    خیلی خیلی احساس خوبی دارم ، دارم میبینم که چقدر زندگیم داره بهتر و بهتر میشه ….

    🤲🏻خدای من چقدر این جمله میتونه به من کمک کنه … علم به این موضوع چقدر اطمینان و آرامش قلبی منو نسبت به قوانین بیشتر میکنه برای کنترل ورودی هام … چقدر از این به بعد با وسواس بیشتر عمل می کنم…

    حالا میفهمم چطور باید عمل کنم ، من یه سالی هست که اخبار و تلوزیون رو کلا کنار گذاشتم فقط آگاهانه گاهی فیلم هایی با زبان اصلی و موضوع مثبت میبینم برای تقویت زبانم

    ….

    اما یه مشکلی که دارم در مورد روابط و رفت و آمد هام (که اون هم خیلی محدود شده نسبت به قبل ) با افرادی که میدونم مناسب نیست 🧐🙂 نتونستم کامل کنترلش کنم ❌

    توی اکثر جمع ها اصلا برام عجیبه موضوع مباحثشون !!! اونجاست که میفهمم که چقدر تغییر کردم و البته احساس تنهایی میکنم … اوایل شروع میکردم به حرف زدن در مورد قوانین و ،،، اما بعد درک کردم که استاد درست میگن ٩٩ درصد افراد توی مدار نیستن و اصلا نمیفهمن چی میگم پس سکوت میکنم و البته فقط خودم اسیب میبینم که هر چقدر هم ذهنمو کنترل کنم بازم حرفاشون ، باورهاشون … توی ناخوادگاهم تاثیر میزاره …تنها جایی که احساس میکنم جای اصلی من هست همین سایت و بین بچه هاست ، ممنونم از تک تک شما که هستید …

    من باید آگاهانه روابطم رو کنترل کنم 💪🏻💪🏻متعهد میشم همون طور که تخم مرغ گندیده و غذای کپک زده رو نمیخورم همونطور وسواس گونه اجازه ندم که هر فکری ، اخباری ، باور نامناسبی وارد ذهن و روحم بشه 💪🏻💪🏻…. چون ممکنه تاثیرش رو بلافاصله نبینم اما بعد از مدتی صد در صد تاثیر گزاره

    خداروشکر یه روز دیگه با اراده و مصمم اومدم کامنت گذاشتم و امیدوارم براتون مفید باشه

    در پناه خداوند باشید ❤️❤️❤️ دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      محسن محمودیان گفته:
      مدت عضویت: 1542 روز

      سپاسگزار خداوندم بخاطر این سایت عالی و بچهای مثبت اندیش.

      مطمعنا دوست خوبم تاثیر گذاره هر کامنتی که میزاریم در واقع میفهمیم درونمون چخبره این نوشتنها خیلی خیلی کمک میکنه.

      تازه متوجه حرفهای استاد میشم.

      من خیلی وقته تلویزیون نگاه نمیکنم خیلی وقته رابطه با افراد منفی ندارم ولی مساله خیلی خیلی مهم گفتگوهای ذهنی ست که با خودم دارم.

      و هر چی بیشتر داخل سایت هستم و هر چقدر بیشتر کامنت میخونم بیشتر نجواها و صداهای ذهنم اروم میشه تازه متوجه میشم داشتم ذهنمو کنترل میکردم و وروریهای مناسب بهش میدادم ولی فقط ذهنمو ساکت میکردم و فقط میخواستم به ناخواسته ها و منفی ها توجه نکنم ولی در واقع باید تمرکز کنم روی نکات مثبت تحسین کنمشون و شکرگزار باشم،

      مدام از خواسته هام با خودم حرف بزنم از چیزهایی که دوست دارم مدام گفتکوهای ذهنی خودمو اگاهانه به طرف زیباییها سوق بدم.

      تا یه جاشو متوجه شده بودم.اره غذای نامناسب دوس ندارم چون احساسمو و سیستم گوارشیمو به هم میزنه.

      ولی خب نمیگفتم چی دوسدارم دقیقا.؟

      مشکل من که با خوندن کامنت ها و توجه بیشتر به فایلها و پرسیدن این سوال که واقعا از زندگی چی میخوام خیلی واضح تر شد برام.

      الان میفهمم تا حدودی چرا انقدر کنترل میکردم ورودیها رو ،به حساب روی خودم کار میکردم ولی چرا نتیجه نمیگرفتم.؟

      متوجه شدم تک تک کامنتها واقعا تاثیر گذاره چه کسی که مینویسه اوضاع خوبی نداره در واقع میفهمم هنوز بلورهای درونی شکل نگرفته و فکر غالب هنوز متمرکز متفی هاست.

      و چه کسیکه مثل شما دوست عزیز احساست نشون میده رو مدار عالی تری هستی.

      همین نوشتن کامنت فقط خواستم ازت تشکر کنم ولی یه مطالبی اومد تو ذهنم که خیلی چیزها الان برای خودم باز شد.

      من واقعا نسبت به ثروت مقاومت دارم

      با اینکه از نظر معنوی و توحیدی خیلی دارم روی خودم کار میکنم میبینم هنوز وقتی به درخواست برای فراوانی و ثروت فکر میکنم ته ته ذهنم یک نجوایی میگه نکنه ثروت تو رو از خدا،از الله یکتا این رب نازنین این جان جانان این خوب خوبان دور کنه.

      واقعا عالیه نوشتن ،من نه سخنرانم،نه معلم دینی هستم نه چیز دیگه

      فقط میخوام بنویسم تا باورهای محدود کننده مو پیدا کنم.

      الان متوجه شدم در مقابل ثروت مقاومت دارم.

      فراوانی رو باور کردم

      ارتباطم بیش از اندازه نسبت به قبل با مهربان خالق خووب شده،به حدی که ساعتها خلوت میکنم و اشک میریزم بخاطر داشتن این چنین ارباب و صاحب اختیاری.

      و الان خوب که فکر میکنم میبینم برای درخواست ثروت و فراوانی انگاری ترس و باور محدود کننده دارم.

      انگار ثروت جدا از معنویته برام.

      خیلی خوب شد اینو با جواب به کامنت تو دوست عزیزم فهمیدم.

      به وضوح برام روشنه این ترمز مخفی

      به وضوح روشن شد الان برام که چرا ثروت وارد زندگیم نمیشه.

      به وضوح روشن شد که چرا حتی ترس دارم از آمدن ثروت.

      خدایا ،ثروتمند شدن معنویترین کار دنیاست.

      خدایا مرا ابزار خیر وبرکت کن.

      خدایا آتقدر به من بده که نتونم بشمارم.

      خدایا بابت هر لحظه لحظه زندگی ام سپاسگزارتم

      بابت این سایت عالی بابت بچهای هم فرکانسی بابت استاد عزیز و خانم شایسته سپاسگزارم

      بابت حضورت در کلامم سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مهربانو گفته:
    مدت عضویت: 1513 روز

    به نام الله مهربان

    و سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و همه ی عزیزانی که برای این سایت زحمت میکشند

    من میخواهم در روز هفتم سفرنامه ام یه اهرم رنج و لذت برای خودم بسازم تا با دقت مواظب ورودی های ذهنم باشم

    من اگر غذای فاسد و سمی که همان افکار ، گفتار ،شنیده ها ، دیدنیها و توجهاتم به مسایل منفی میباشد را وارد ذهنم کنم قطعا حسم بد میشود ناخواسته فرکانس اون مسائل منفی و ناخواسته ها رو وارد زندگیم میکنم و مشابه همان ورودیها رو به زندگیم جذب میکنم و روز بروز اوضاع زندگیم بدتر و بدتر میشه

    حالا میام برعکس این عمل رو انجام میدم یعنی حواسم هست که چی میبینم ، به چی گوش میدم ، به چی فکر میکنم ،درمورد چی حرف میزنم ، و نهایتا به چه چیزی توجه میکنم و مواظب خواهم بود که کل ورودیهامو به طرف مسایل مثبت و شادی آور هدایت کنم و این کار باعث میشه که حس و حالم عالی باشه و فرکانس های عالی به جهان ارسال کنم و در نتیجه روز بروز مسایل عالی و دوست داشتنی رو وارد زندگیم کنم

    به امید خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    پروانه گفته:
    مدت عضویت: 1957 روز

    سلام دوستان عزیزم

    اتفاقا من خودم بارها اینو تجربه کردم که به هر چی توجه کنی جذبش میکنی. من خودم چن وقت بود همه ش درگیر اخلاق منفی همسرم بودم. دقیقا بیشتر میشد . ولی کردم کوچکترین خوش رفتاری ازش دیدم رو برای خودم تکرار کنم و بابت اون خدا رو شکر کنم. سعی کنم کل روز رو به چیزهایی که می خوام فکر کنم نه به برخوردهایی که با من انجام داده. اولش که کلی احساس خودم خوب شد. و بعد دیدم برخورد همسرم هم خیلی بهتر شد. ولی از ائنجایی که هی یادم میره و ذهنم میره سمت منفی ها دوباره به خودم یادآوری میکنم که از مسیر داری خارج میشی. امیدوارم روزی برسه که کلا حواسم به چیزهای مثبت زندگیم باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سمیرا بیات گفته:
    مدت عضویت: 1874 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم مهربانِ سایت مریم جان

    وای خدای من .چه غذاهایی، چه فراوانی هایی، چه رنگ و لعاب قشنگی ، چه تنوع و چه تمیزی و آرامشی در اونجا بود. خدایا شکرت. من عاشق این جور پذیرایی ها هستم ، من عاشق بودن در این هتل زیبا هستم .من عاشق میز آماده از یکسری از اون نعمت های خدا هستم .

    نوش جونتون استاد. 😋😋😋

    استاد عزیز اون جمله شما رو باور کردم که با کنترل ورودی ها و کنترل ذهنم میتونم به نعمتهای بیشتر هدایت بشم .

    اتفاقا چند روزی میشه که با توجه به افکار من جهان روی دیگه ای از خودشو نشون داده و من دارم طعم لذت بخشه بازتاب فرکانس هام و میگیرم.

    و کامپیوتری که وارد خونمون شدیکی از درخواستهای من بود ، بسیار عالی شد که در این فایل این نوع از نعمتها رو دیدم و این خواسته در من ایجاد شد که برای خوردن این نعمتها به کشورهایی سفر کنم و در هتل هایی اقامت کنم که بتونم اونها رو بخورم و لذت ببرم .

    هم زمان با این فایل زیبا در سریال زندگی در بهشت قسمت 203 لیست خرید شمابرای بچه ها به کمک عزیز دل شما انجام گرفت و من که دیشب قسمتهای قبلی رو دیده بودم و از اونجایی که عاشق خرید کردن هم هستم از دیشب این خواسته که از فروشگاههای زنجیره ای با کیفیت خرید کنم بعلاوه ی اقامت در این هتل ها در من شکل گرفت.

    اتفاقا کامنتی خوندم که توش توکل به خدا برای اجابت خواسته ها خیلی پر رنگ بود و این باور رو که من اومدم تا از نعمت هایی که خدا آفریده استفاده کنم در من شکل گرفت و به قول استاد عزیز و هزاران نفر از بچه ها

    من نمیدونم چطوری

    اما اتفاق میفته

    وقتی من روی خودم کار کنم و با کنترل ذهنم، کارها رو به خداوند بسپارم

    قطعا خداوند اجابت کننده ی درخواستهای من هست

    پس نگران نیستم .عجله نمیکنم و میزارم خداوند کارها رو انجام بدهد .

    الهی هر روز بتونم به این خوبی باشم

    قربونتون برم استاد .ممنون از فایل خوبتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1497 روز

    سلام بر عزیزان دلم .

    روز هفتم سفر هستم

    بسیار خداروشکر میکنم که به من فرصت داد تا بتونم در این سفر باشم و تا اینجا رو طی کنم . هر لحظه ای ک میگذره من عاشق تر میشم عاشق خدا عاشق زندگی عاشق تک تک ثانیه هایی که دارم با یاد خدا میگذرونم . فایل صوتی امروز رو در حالی گوش میکنم که مشغول تهیه ی وسایل سفر فردا هستم سفر بزرگ به شهر کرمانشاه دارم و این سفر که خیلی واسم طولانی هست چون باید از شهر نوشهر برم تا اونجا رو توی گوشیم فایل های روز 8 و 9 سفرنامه رو ریختم تا در اون سفر هم این سفر رو داشته باشم . میدونم که این مسیر هم بسیار بهم خوش خواهد گذشت .

    من طبق حرفهای استاد مدتیه که بسیار روی غذایی که به ذهنم میدهم حساس شدم و واقعا تاثیرش رو میبینم ک بسیار شادتر و پر انرژی تر شدم .

    من در حال حاضر در موقعیتی زندگی میکنم که چالش بزرگی بود کار کردن روی ورودی های ذهنی . اما خب تا الان شکر خدا موفق هستم .

    گاهی اگر فضا به گونه ای شود ک بخواد ورودی های منفی وارد بشه به سرعت محیط رو تغییر میدهم و خدا هم بسیار بهم کمک میکنه .

    الهی صدهزار مرتبه شکر برای این روز عالی ک سپری شد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: