غذای روح چگونه تأمین میشود؟ - صفحه 63
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-29.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-01-23 15:45:142024-06-08 22:33:03غذای روح چگونه تأمین میشود؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام فرمانروای جهانیان ♥️سلام به استاد عزیز و دوستان
روز هفتم سفرنامه
همهی ما خیلی مواظب این هستیم که غذای سالم به جسممون بدیم و با وسواس غذاهارو انتخاب میکنیم،آیا همینقدر هم مواظب این هستیم که غذای سالم به روحمون بدیم، ورودی مناسب بدیم؟
هرچیزی که درموردش صحبت میکنیم هرچیزی که بهش فکر میکنیم، با افرادی که صحبت میکنیم و… همینها ورودیهای ذهن ما هستند.
و قبل از آشنایی با قانون بیشتر وقتم رو توی فضاهای مجازی میگذروندم از زمانی که قانون رو فهمیدم اینستا و کانال های تلگرام و… رو پاک کردم.
و خیلی سعی میکنم که توی بعضی از جمعها نرم با بعضی از دوستام که منفی بودن قطع رابطه کردم و زمانی که جایی میرم که صحبت های منفی میشه سعی میکنم که یا موضوع رو عوض کنم یا از اونجا برم.
توی حذف این ورودیهای مسموم موفق بودم اما امروز با دیدن این فایل با اینکه بارها گوش کرده بودم اما ایندفعه بازهم متعهد تر شدم که فقط توجهم روی زیبایی ها باشه شاید من این ورودی هارو حذف کردم اما الان به خودم میگم مگه قانون این نیست که حسمون خوب باشه، شاد باشیم و توی هر موقعیت به چیزی توجه کنیم که حس بهتری بهمون بده اما باز هم بیشتر اون نگرانی و ترس توی زندگیم هست که بخاطر یادآوری خاطرات بد گذشته و اینکه هنوزم دارم نکات بد اطرافیان رو میبینم.
و همینطور که خانم شایسته عزیز گفتند باید یه اهرم رنج و لذت بسازم برای کنترل بیشتر ورودی چون هرچقدر به این ناخواسته ها توجه میکنم بازم دارم به زندگیم دعوتشون میکنم و بازم برام اتفاق میوفته، بجای اینکه دیگران رو مقصر بدونیم این رو درک کنیم که تمام این اتفاقات بخاطر فرکانس های خودمونه که اونم از کنترل نکردن ورودی هاست.
و انقدر زیبایی و نکاتمثبت توی زندگیم هست که میتونم با توجه به اونها نعمتهای بیشتری رو وارد زندگیم کنم. ممنونم استاد بابت آگاهیهایی که بهمون میدین ♥️
سلام
امروز بر حسب اتفاق این فایل و از میان فایلای گوشیم گوش دادم البته قبلا هم گوش داده بودم و ازش رد شده بودم ولی اینبار یه ایده ای به ذهنم اومد و اونم این که تصمیم بگیرم عملی هر چی تو فایل میگه رو انجام بدم
من از اونحایی که خییلی لباس دوست دارم و همیشه دوس دارم لباسای شیک و قشنگ بپوشم، با وجود اینکه چاق نیستم و همممه بهم میگن خیلی هیکلت خوبه اما خودم دوس دارم کمی لاغرتر بشم و الان شاید نزدیک به یه سال یا بیشتره که این حس و دارم و هر بار تصمیم میگیرم که مرتب برم پیاده روی یا یبار تصمیم میگیرم کمتر غذا بخورم یا یبار میگم شکلات و شیرینی جات کمتر بخورم و حتی یبار هم پودر چربی سوز خوردم و اما هیچ کدوم ازینا نتیجه ای نداشت و نه میتونستم مرتب پیاده روی برم نه اینکه جلو خوردنم و بگیرم و خلاصه یکی دو روز رعایت میکردم و دوباره مثل اول …
اما چند وقت قبل با یه برنامه ی رژیم سالم خوری آشنا شدم که یکی دوتا از دوستام توش شرکت کرده بودن و تو یه دوره ی ۴۰ روزه ۶ کیلو وزن کم کرده بودن و خیلی راضی بودن ازش منم ترغیب شدم و الان ۱۰ روزه که تو این برنامه هستم و خیلی احساس خوبی دارم چون تو این دوره هر روز برنامه میده و میگه صبونه ناهار شام چی بخور، خیییلی از خوراکیها رو حذف کرده و چندتا خوراکی هم خوردنش تو روز ضروریه
و من با وجود اینکه بارها تلاش کرده بودم رعایت کنم و وزن کم کنم موفق نشدم اما از وقتی تو این برنامه هستم به راحتی دارم انجام میدم اونم به چند دلیل :
۱- این که میدونم فقط ۴۰ روزه و بعد اون هر چی بخام میتونم بخورم
۲- خوردن روزانه ۳۰ گرم شکلات تلخ ( چون برای چربی سوزی ضروریه )
۳- کلی از خوراکیها مطلقا ممنوعه ( و برا رسیدن به هدفم باید حذفش کنم )
۴- در کنار سالم خوری پیاده روی و ورزش هم الزامیه که انجام میدم و حالم و خوب میکنه ( کمک میکنه تناسب اندامم دوام بیشتری داشته باشه )
در واقع این برنامه فقط نمیگه چیا رو نخور بلکه میگه فلان چی و فلان چی و بخور
و تمام این کارها رو رعایت میکنم چون وااقعا از پوشیدن لباسای شیک لذت میبرم و برام مهمه
حالا من میخام عین همین برنامه ی رژیم یه برنامه ی ۴۰ روزه برا خودم طرح کنم به این صورت که
۱- در طول ۴۰ روز اینستاگرام رو از گوشیم حذف کنم ( چون بالخره یه تایمی از وقتم و میگیره) حالا بعد ۴۰ روز اگه خاستم دوباره نصبش کنم.
۲- فیلم اصلا به هیچ وجه نگاه نکنم تو این ۴۰ روز مطلقا ممنوع( چون ورودی منفیه و برا رسیدن به هدفم ضروریه که حذفش کنم)
۳ – هر روز یک ساعت داخل سایت باشم و کامنت بخونم یا مقاله بخونم یا هر چیز خوندی ( برا رسیدن به هدفم بهم کمک میکنه)
۴- هر روز یکی( یا اگه وقت داشتم شاید بیشتر) از فایلای استاد رو ( به تناسب زمانی که دارم یک یا چند بار ) گوش بدم و تو صفحه همون فایل کامنت بزارم و هر چی یاد گرفتم بنویسم. ( چون سفرنامه رو تو سایت شروع کردم همونو اگه ادامه بدم این بند انجام میشه )
۵ – هر روز نیم ساعت قرآن بخونم ( برای درست کردن رابطه م با خدا که منبع تمام ثروتها و خوبیها و زیباییهاست و رسیدن به هدفم ضروریه)
۶- شنیدن آهنگ منفی، حرف زدن در مورد ناخواسته، انجام کاری ک بعدش حالمو بد کنه مثل بحث کردن و … مطلقا ممنوع
۷- هر بار گفتگوی ذهنی منفی داشتم به هر طرقی که تونستم آگاهانه ذهنم رو به سمت مثبتها و زیباییها هدایت کنم
این یه برنامه ی ۴۰ روزه س و من نمیخام زیاد به خودم سخت بگیرم که ذهنم هی مقاومت کنه یا تنبلی کنم یا …
فقط ۴۰ روز ، و اگه تو این ۴۰ روز نتیجه گرفتم مطمئنا اشتیاقم بیشتر میشه که دوباره دوره ی ۴۰ روزه ی دوم رو انجام بدم ( مثل همون برنامه رژیم که خیلیا انجام دادن)
و هدف من رسیدن به یه ثبات فرکانسی و بالاتر بردن مدارم هست ( تا هر جایی ک بتونم)، برای داشتن احساس آرامش بیشتر و کسب توانایی خلق زندگیم اونجوری که خودم میخام و این هدف بزرگیه چون اونموقع واقعا از زندگیم لذت میبرم میتونم تمام روابطم رو بر بنای صلح و عشق بسازم، چون از لحاظ مادی میتونم هر اونچه که نیاز داشته باشم برای خودم خلق کنم و … .
از فردا چهار شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۰ این چالش شروع میشه تا ۲۲ اسفند ۱۴۰۰
سلاااام و خدا قوتی دوبار به استاد گرامی و خانوم شایسته ی عزیز
و همینطور دوستان هم فرکانسیم
خداروشکر میکنم که همچنان در این مسیر زیبا هستمو با کمک رب از مشکلات و احساسات بد راه عبور از اون هارو طی میکنم
روز هفتم:
یاد گرفتم که همونطوری که وسواس برای مسائل مهم(مثل؛غذا خوردنم) یا (مثل؛نگه داری و تمیز بودن وسایل شخصی مثه موبایلم،کامپیوترم،ابزار کارم)دارم.همون وسواس رو برای ورودی هایی که به ذهنم دارم میدم رو داشته باشم
چرا که اون چیزی که از طریق دیدن و شنیدن داره وارد ذهنم میشه،در واقع کانون توجه من هم روی همون ورودی ها هستش و اتفاقی که میوفته اینه که؛
چون من اجازه ورود اون دیده و یا شنیده رو(مثبت/منفی) به ذهنم دادم و در اون لحظه توجهم رو بهش معطوف کردم پس؛ به مراتب(روز های آینده)،از جنس و اساس همون نوع از ورودی وارد زندگی من میشه
پس نیاز به یه ایست بازرسی سفت و سخت داریم ما
من باید بیشتر و بیشتر ورودی هام رو فیلتر کنم،بیشتر حواس جمع باشم نسبت به چیزی که دارم بهش فکر میکنم،میبینم و میشنوم
سپاس بی کران از شما زوج با عشق که اینقد زحمت میکشین
بنام خدا
سلام بر استاد عزیز و دوستان همفریفاس
رد پای ٨
من از وقتی که توجه ام را از جنبه های منفی اشخاص برداشتم و گذاشتم بر جنبه های مثبت شان دیگر همه چه عوض شد، دیگر با هم دیگر مشکل نداریم به هم دیگر احترام داریم، و رابطه ما در کل عوض شد.
و در کل تا حال اینقدر میدانم که وقتی به جنبه های مثبت و زیبای افراد و محیط نگاه میکنم حد اقل دیگر احساسم خوبه و عشق میورزم و همه چه را دوست دارم بدون توقع و ٱرام ام حالا چون در شروع کار استم و نتایج که گرفتم در باره افراد تا جای حس میکنم که دیدگاه و توجه من رفتار ٱنها را تعیین میکند.
اما در باره زیبای های طبعت و محیط فعلا میتوانم بگویم وقتی به توجه ام را به جنبه های مثبت ٱن گذاشتم حداقل احساسم عالی میشه و عشق و ٱرامش را تجربه میکنم و نتایج اش هم حتما بزودی اتفاق خواهد افتاد و مرا به جا های زیبا و چیز های که دوست شان دارم هدایت خواهد کرد تا زیبای ها و اتفاقات عالی را تجربه کنم، این که چه قدر زمان میبرد به نظر بستگی به اندازه و متهد بودن و شکر گزار بودنم داره هر قدر این کار را خوبتر انجام و ذهنم را کنترول کنم زودتر اتفاق خواهد افتاد.
به گفته ٱن ٱهنگ که میگفت بخند بروی دنیا تا دنیا برویت بخنده.
خدارا سپاسگزارررررم که مرا در مسیر دیدن زیبای ها قرار داد.
در پناه الله متعال شاد، ٱرام و زیبا بین باشید.
با سلام و وقت بخیر به استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان توحیدی و هم فرکانسهای عزیزم خدارو شکر که دوباره تونستم یه کامنت دیگه واسه رشد و پیشرفت خودم دارم مینویسم خدایا شکرت شاید قبل شنیدن این فایل داشتم رو غذای روحم کار میکردم ولی من فقط روی نگاهم کار میکردم و خیلی از چیزها و گذاشته بودم تو پرهیز مثل اینیستا و خیلی از سایتهای بیخود خوب تو یک سری موفق و تو خیلی چیزا خیر ولی الان میبینم باید حتی گوش ذهن فکر قرایزم رو هم باید بزارم تو پرهیز میبینم باید خیلی خیلی مواظب ورودیهای ذهنم باشم تا خروجی خوبی رو تجربه کنم هنوز زبانم فرکانسهای خوبید ارسال نمیکنه بارها تمرین کردم ولی نتونستم رعایت درست بکنم ولی نا امید نمیشم و میرم جلو از خدا میخام مثل همیشه کمکم کنه تا بتونم ورودی خوبی به ذهنم بدم تا نتیجه درست بگیرم دیگه تا حدودی خدا مردم نظام رو مقصر نمیدونم و میگم در تمام مراحل زندگی چه خوب چه بد خودم مقصرم ممنونم استاد بابت این فایل خوب که یه یادآوری شد واسم تا با قدرت بیشتری رعایت کنم و برم جلو به امید موفقیت واسه خودم و همه دوستان خودم تا یه روز دیگه خدانگهدار
روز هفتم سفرنامه
باسلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسم
چقدر تاثیرگذار بود این صحبت ها برام
چه تشبیه عالیانجامشد توسط استاد
واقعا ما سالیان زیادی هنگام انتخاب غذا و خوردنش به شدن وسواس به خرج میدادیم و بدون آگاهی قبلی حواسمون بوده
چه خوبه که اندکی از این وسواس رو ، روی غذای ذهنمون بزاریم
چندتا جمله برام فوق العاده بود و هم برای خودم هم برای شما اینجا مینویسم
– کانون توجه من تمام زندگیه من رو خلق میکنه
– زمانی که کانون توجهم روی عشق ، ثروت ، سلامتی ، حال خوب ، موفقیت ، آرامش و هر چیز دیگری باشه چه خوب چه بد من آهنربای اون کانون توجه میشم
تا به امروز تاثیر مثبت رو تو این سفرنامه روی زندگیم و آرامش درونم دارم حس میکنم
برای همین مینویسیم تا شما دوستان رو هم از این اتفاقات آگاه کنم
پیشنهاد میکنم که رد پاتونرو ثبت کنید
برای من که واقعا تاثیر گذار بوده تو همین هفت روز
از خدای بزرگ برای آگاهی های جدیدم سپاس گزارم
به نام خدای مهربان♥️
سلام دوستان عزیزم😘
درک و فهم من از این فایل زیبا🌹
ما همانطور که در مورد غذای جسممون وسواسی هستیم و هر غذایی را نمیخوریم، در مورد غذای روحمان نیز باید وسواسی باشیم و غذای مناسب بهش بدیم، ورودی مناسب بهش بدیم.
مثلا من خودم در مورد غذا خوردن خیلی وسواسی هستم، هر غذایی را نمیخورم، باید خیلی تمیز باشه، اگه یه ذره بوی بد بده نمیخورم، اگر غذای مونده باشه نمیخورم، اگر……
و از وقتی با استاد آشنا شدم تلاش میکنم که در مورد ورودی های ذهنم هم وسواس بخرج بدم، غذای مناسبی به ذهنم بدم، مثلا من چندین ساله تلویزیون نگاه نمیکنم، اخبار گوش نمیدم، در شبکه های اجتماعی نیستم، از آدمهای نامناسب دوری میکنم، اصلا با کسی بحث نمیکنم، با کسی دعوا نمیکنم، غیبت نمیکنم، از جمع هایی که توش غیبت و حرفهای چرت و پرت است دوری میکنم و اگر در جمعی باشم که در مورد چیزهای نامناسب صحبت میکنن، تلاش میکنم که بحث را عوض کنم، پیگیر خبرهای بد از اینو اون نیستم.
قبلا اصلا اینجوری نبودم، همیشه به دنبال غیبت و خبرهای بد بودم، خیلی دوس داشتم جمعی باشه با فک و فامیل بشینیم و در مورد اتفاقات بدی که برای دیگران رخ داده صحبت کنیم، اگر یه اتفاق بدی می افتاد مثلا تصادف، پیگیر بودم که چی شد.
ولی الان دیگه تمامه تلاشم را میکنم تا فقط به زیبایی ها توجه کنم، به چیزهایی که حال و احساسم را خوب میکنه، همیشه در سایت استاد هستم، الان دارم فایلهای سفرنامه را دنبال میکنم، کامنت مینویسم، کامنت بچه ها را میخونم، به بچه های نازنین سایت امتیاز میدم♥️،هر روز شکرگزاری میکنم، تجسم میکنم، در مورد خواسته هام فکر میکنم، در هر چیزی به دنبال زیبایی هستم و از زمانی که تمرکزم را گذاشتم روی زیبایی ها، زندگیم نسبت به گذشته خیلی متحول شده، خیلی رویایی شده، در جهنم زندگی میکردم و الان دنیام برام بهشت شده. درسته من اول راهم و دارم آرام آرام تکاملم را طی میکنم و خیلی خیلی باید مراقب کانون توجهم باشم که واقعا کار خیلی سختی است. کنترل ذهن سخترین کار دنیاست چون ذهن مقاومت میکنه و همش میخواد روی نکات منفی توجه کنه، ولی باید ادامه بدم، آنقدر ادامه بدم که مقاومت های ذهنم کمتر بشه و در طول روز توجهم خیلی بیشتر روی زیبایی ها باشه، چون کانون توجه ماست که زندگیمون را میسازه، آینده ما را میسازه، بنابراین توجه ما اگر بر روی زیبایی ها باشه، بر روی سلامتی باشه، ثروت، عشق، روابط خوب، آدمهای مناسب، آدمهای شاد و خوشبخت و ….. باشه، از این زیبایی ها وارد زندگیمون میشه و اگر بر روی بیماری، فقر، نفرت، بدبختی، غم و اندوه، افراد نامناسب و ……….. باشه، از اینجور چیزهای نامناسب وارد زندگیمون میشه
ایده من برای کنترل ذهن با اهرم رنج و لذت اینکه من وقتی به چیزهای نامناسب، به رفتارهای نامناسب، اتفاقات نامناسب توجه میکنم انگار یک غذای گندیده را میخورم و اگر به چیزهای مناسب توجه کنم انگار غذای سالم و معطر و تروتازه را وارد جسمم میکنم و این خیلی لذت بخش است🥰
مثلا اگر برای کسی ترحم و دلسوزی کنم ، انگار سم را وارد بدنم میکنم و اگر ترحم و دلسوزی نکنم و به شادی و خوشبختی ادمها توجه کنم انگار بهترین غذای دنیا را میخورم
چون ترحم و دلسوزی، حال آدم را بد میکنه و در نتیجه طبق قانون، احساس بد مساوی اتفاقات بد هست و آدمهای نامناسب، رفتارهای نامناسب، غم و اندوه و بدبختی را به زندگیم دعوت میکنم، اما اگر برای کسی ترحم و دلسوزی نکنم و فقط به فکر خودم باشم، بی خیال همه باشم، به آدمهای قوی و شاد و خوشبخت توجه کنم، حالم خوبه، طبق قانون، احساس خوب مساوی اتفاقات خوبه، فرکانسم عالی میشه، به مدار بالاتر میرم و بنابراین آدمهای مناسب و قوی و شاد و خوشبخت وارد زندگیم میشه و در نتیجه زندگی لذت بخش و عالی خواهد بود🥰
در پناه الله یکتا، شاد و سالم باشید♥️
به نام خدا
سلام خدمت همه دوستان
روز هفتم سفرنامه
این فایل یکی از فایل هایی هست که ذهن من رو درگیر کرده
حالا با چی
خب من قبل از این که وارد این سایت بشم، به شدت به مباحثی مثل فلفسه علاقه مند بودم.
و بله، حسم خیلی موقع ها بد میشد.
اما بعد از آشنایی با این سایت کم کم حس بدم رفع شد، خیلی از کار هایی رو که قبلا انجام میدادم الان هم انجام میدم، ولی دیگه ناراحت نمیشم، بلکه دنبال قوانین توشون میگردم…
مثلا من خیلی از مواقع پرونده های جنایی رو نگاه میکنم.
قبلا ، برای اینکه پی ببرم جهان چقدر بی عدالته
و الان برای این که پی ببرم قوانین عدالت جهان چیه
و سوالی که الان در ذهن من هست، با اینکه من با این کار ها الان احساس بدی دارم، توجه ام به چی هست؟
و آیا این ها ورودی های نا مناسبن؟
چند تا مثال جالب
۱-داشتم زرد آلو میخوردم ، خیلی شیرین و خوشمزه ، یه کرم کوچک دیدم رو زردآلو پرتش کردم تو سطل …
۲-از کاسه ماست میخوردم ، یه مو ازش کشیدم بیرون ، میخواستم بزنم ماست را پرت کنم اون ور
۳-یه فست فودی رفتم ، بوی گند روغن سوخته میومد ، هیچ وقت ازش خرید نکردم
۴-غذا که از شب میمونه میزاریم یخچال ، دوباره گرم ش میکنم بخورم با کراهت میخورم که چه غذایی هست و این حرف ها
و حالا یه مثال برعکس …
۱-صبح ها که میخوام صبحانه بخورم کامل ترین غذای ممکن را میخورم ، عسل طبیعی ، کره ارگانیک ، شیره ارده ، گردو خوشمزه ، شیر گاو و …. یعنی آنقدر با دقت انتخاب کردم صبحانه م را برای خودم
۲-هر هفته حداقل سه بار میرم باشگاه برای اینکه احساس سرزندگی کنم برای اینکه به سلامتی م برسم
حالا یکی نیست بگه بی انصاف خدای درون ت غذا نمیخواد ؟؟😵😵
به معده ت غذا میدی که یه ساعت سیر باشی
به روح ت هم غذا بده تا از همه لحاظ سیر ت کنه . روابط عاشقانه ، تفریح های لذت بخش ، روابط خوب ، پول ….
به نظرم سبک زندگی ما باید این جور باشه ، صبح که میخوایم صبحانه بخوریم با خودمون بگیم اول صبحانه روح
ظهر بگیم غذای روح واجب تره
شب بگیم نکنه روح مون با شکم گشنه بخوابه
هر فیلمی که میبینم دارم غذایی که مو توش هست به روحم میدم
پای صحبتهای منفی که میشینم دارم غذای آشپزی را میخورم که شپش داره
از نکات منفی که میگم انگار دارم بستنی میخورم که توش مگس افتاده
———————————————————
من یادمه سیزده سالم بود ، به مدت دو هفته هر روز ظهر بعد مدرسه فست فود میخوردم
هرچی پول تو جیبی داشتم فست فود میخریدم
آقا دو هفته نشده دل و روده ی ما ریخت به هم . گلاب به روتون همه ش پشت سر هم سکسکه ، عاروق ، … . جوری شده بود که حال خودم هم دیگه بد شده بود
به محض اینکه این اتفاق افتاد فهمیدم مشکل از غذایی بوده که خوردم
😙😙😙😙😙
چرا در مورد روح مون این طور عمل نمیکنیم . سال هاست داریم به بیچاره غذای فاسد میدیم ، غذای گندیده ، اون هم داره به ما روابط بد ، استرس ، نکات منفی بیشتر میده . حالا من شک نمیکنم که وقتی دل و روده زندگی م ریخته به هم مشکل از غذایی هست که به روحم دادم ؟؟؟
نه اصلا شک نمیکنم 😐😐😐
تازه میگم مقصر دولت هست. حکومت هست ، آمریکا هست
چقدر ما بی عدالت هستیم واقعا ….
به روح م قول میدم روزی سه وعده غذای مفید و اعلا بهش بدم ، غذای سالم و خالص
سلام دوستان. الان که فایل رو دیدم حال بدی داشتم قبل از دیدنش و نشستم ونوشتم که چه چیز های منفی رو امروز توجه داشتم و دامن زدم بهشون و با یه بررسی سر انگشتی دو صفحه رو به راحتی راجبش نوشتم.تازه دارم میفهمم که اون جهاد اکبری که استاد میگه تو تک تک لحظه ها داشته باشیم یعنی چه. و من دیدم چقدر راحت این افکار منفی که من داخل ارایشگاه خودم جذب کردم و این حجم افکار منفی رو به خانه اوردم و در اولین نگاه ناراحتی و بی حوصلگی رو تقدیم خانواده ام کردم. و هرچه تکاملم رو دارم طی میکنم نتایج خیلی واضح تری رو دارم میبینم. یه حس خوب امروزم این که به کسی فکر کردم و کمتر از چند دقیقه اون رو دیدم و چقدر تحسین کردم اون لحظه رو و راجبش فکر کردم و تاییدش کردم که اتفاقات خوب رو راحش رو باز کنم به زندگیم با توجه ام. ممنون از همگی