غذای روح چگونه تأمین میشود؟ - صفحه 73 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-29.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-01-23 15:45:142024-06-08 22:33:03غذای روح چگونه تأمین میشود؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام رب تنها فرمانروای جهان
سلام به همه دوستان هم فرکانسی عزیزم
سلام به استاد عزیزم
و سلام به مریم بانو که مثل خواهر بزرگتر ازشون درس میگیرم.
خداروشکر که روز هفتم از سفرنامه ام دارم مینویسم.
واقعا این کار کردن روی خودمون بایییییید دائمی و همیشگی باشه تا بشه نتیجه گرفت اگه دو روز کار کنی بگی خب دیگ من باورامو عوض کردم دیگ تموم شد بد جوری شکست میخووری چون ذهن دوست داره بره تو همون حال و هوای منفی گرایی خودش و دائم خاطرات بد یا احساسات بد رو یادآور بشه.
منم یه زمانی همینجوری کار میکردم بعد میگفتم خب فهمیدم دیگ من نیازی ندارم دیگ بلدم قانونو و نتیجه این میشد که وضع از قبل هم بدتر میشد!!!!
واقعا تعهد دادم که این بهبود دائمی باشه و همواره کار کنم و چقد اینکار برام جذاب شده و دوست دارم هر روز و هر روز و هر روز بار ها و بار ها و بارها گوش بدم که قسم میخورم هر دفعه یه چیز جدید یا گرفتم خداروشکر.
خداروشکر که خودمون خالق شرایطمون هستیم.پس با کنترل ورودی ها و کانون توجهمون و توجه به خواسته ها میتونیم خودمونو تو احساس خوب و در مدار جذب خواسته قرار بدیمو زندگی دلخواهمونو بسازیم.گاهی میشه که یه نا خواسته ای وارد زندگیم میشه بعد میگم طبق قانون حتما من فرکانس بدی فرستادم یا به ناخواسته ای توجه کردم یا در موردش حرف زدم و سعی میکنم آگاهانه فرکانسمو درست کنم.
از خدای بزرگ و مهربونم سپاسگزارم که منو به این راه زیبا و جذاب هدایت کرد.
از استاد عزیزم برای دادن این آگاهی های ناب سپاسگزارم و من همیشه تو شکرگزاریم مینویسم و شکر میکنم که استاد عزیزم شما یه روزی تصمیم گرفتین که زندگیتونو تغییر بدین و اونجوری که میخوایین زندگی کنین و آگاهانه خودتونو و خدارو بشناسید و به ماهم بگین.از خانم شایسته عزیز که واقعا فامیلیشون گواه شخصیتشونه که انقدر آرام و شایسته ی داشتن بهترین زندگی هستن و این مسیر زیبا رو برامون تدارک دیدن تا ما مسیرمونو واضحتر و با درک عمیق تر ادامه بدیم.
واقعا سپاسگزارم.
در پناه الله مهربان باشید.
سپاسگزارخداوندم بخاطر این سایت و دوستان مثبت اندیش.
ممنونم دوست عزیز بخاطر کامنت عالییئییی .
نکته مهم همینه که وقتی ناخواسته ای وارد زندگیمون میشه خودمون میفهمیم که اشکال کار از باورها و فرکانس خودمونه و این خیلی خوبه که این سطح اگاهی رسیدیم لااقل و میتونیم با تغییر نگاه خودمون و ساخت باور و تغییر افکار و فرکانس منتظر نتایج عالی تر باشیم.
خیلی خوبه که لااقل میفهمیم خودمون خالق شرایط هستیم و این امیدواری هست که خودمون هم میتونیم با تغییر خودمون نتایجو تغییر بدیم.
تشکر از نکات مثبت کامنتتون
به نام خدای رزاق
به نام خدای وهاب
به نام خدای هادی
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام خدمت دوستان عزیز
روز ۷ سفرنامه
اینکه ما در هرلحظه داریم به جهان فرکانس ارسال میکنیم به این معناست که باید در هرلحظه احساسمونا خوب نگه داریم و احساس خوب با کنترل ورودی های ذهن بوجود میاد یعنی قدم اول کنترل ورودی های ذهن هست که همونطور که استاد فرمود مانند اینکه ما اگر غذایی فاسد شده باشد ان را نمیخوریم یعنی برای سلامتیمان ارزش قائلیم باید همین طور که برای سلامتیمان ارزش قائلیم برای ذهن و تغزیه ذهن هم اولویت داشته باشیم که همه ی اتفاقات زندگی ما نتیجه همین فرکانس ها و ورودی هاس.
خدایا شکرت به خاطر این شب فوق العاده و پر از ارامش
در پناه الله باشین خداحافظ⚘🌷❤
سلام به همگى
امروز روز هفتم سفرنامه ام هست و خیلی خوشحالم که تونستم ٧ روز متعهدانه سفرناممو دنبال کنم
راستش من امروز یکى از بزرگترین مشکلات و سدهاى زندگیمو پیدا کردم که خیلی واسم جالب بود
وقتی استاد میگفت ورودى هاتون و کنترل کنین من همیشه میگفتم من تو این زمینه عالی هستم
چون حدود ١٠-١٢ سال میشه تلوزیون رو نگاه نمیکنم کلأ مگر در مواقع خاص
دوستاى نا مناسب رو هم قیچى کرده بودم
ولى بازم احساس میکردم چرا پس جواب نمیگیرم
تا اینکه متوجه شدم
ورودى اصلی اون چیزهایی هست که خودم به خودم میگم و خودم به یاد میارم و خودم تو ذهن خودم می سازم
درسته که من ورودى های بیرونى رو صفر کرده بودم ولی ایا به جاش ورودى هاى خوب و عالی به ذهنم میدادم
یا اینکه واگویه هاى ذهنم عالی و ناب بود …؟!؟؟
خیلی خوشحالم که این قضیه رو متوجه شدم
و فهمیدم کجای کارم میلنگه
تصمیم گرفتم به هر چى که واقعا دلم می خواد در اینده تجربه کنم توجه کنم
مثل ورزش هاى مورد علاقه ام
تفریحات مورد علاقه ام
کارهایی که دوست دارم انجام بدم
چیزهایی که درست دارم بخرم و …..
اینطورى دیگه ذهنم زمانى هم نداره که افسار رو دست خودش بگیره و اتفاقاتى که دوست ندارم رو هى به یادم بیاره و ….
ذهن من نیاز به غذا داشت در حالی که من غذاشو صفر کرده بودم به خیال اینکه ورودى مسموم به خرد ذهنم ندم
در حالى که کنترل ورودی هاى منفی یه طرف قضیه هست
دادن ورودى هاى مثبت هم طرف دیگه
امیدوارم ذهن من که خیلی شرطی شده رو اتفاقات ناجالب گذشته
ایندفعه شرطیش کنم رو اتفاقات آینده خوشایند
که تمرین سناریو نویسی خیلی می تونه کمک کنه
البته استاد میگن از هر چیزى کمک بگیرین واسه کنترل ذهن
صحبت کردن راجع به هدف ها با چیزهایی که دوست دارین
نوشتن راجع به اون ها
دیدن اونا و توجه کردن بهشون
و….
اهرم رنج لذت راجع به کنترل ورودى ها خیلی کمک کننده هست
به قول استاد باید هر لحظه تو ذهنت این قضیه ملکه بشه که به محض اینکه کار کردن رو ذهنمو ول کنم ، چه تو پیشرفت باشم یا نه، سقوط میکنم ….
مثل بازى مار و پله اگه یک قدمى هدف باشم هم حواسمو جمع نکنم و ول کنم مار نیشم میزنه و میوفتم
اینطوریه که با رنج حاصل از کنترل نکردن ذهن میتونیم هر لحظه روش کار کنیم ……
سپاسگزار خداوندم بخاطر تمام زیباییها
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و برو بچ سایت عالییی
سلام دوست عزیز،واقعا لذت بردم از کامنتتون.بسیار عالی و روشن بود.
و چون حرف دل من بود،اینقدر برای من جذاب و عالیییی بود،
من هم دقیقا سالهاست تلوزیون نمیبینم به هیچ وجه،میتونم بگم تماشای تلویزیون صفر،رفیقای منفی هم تقریبا کسی دیگه تو زندگیم نیست،کلا رفتم یه شهر دیگه، خیلی هم داخل سایت فایل میبینم.
ولی باز نتایج اتفاق نمیفته،
خیلی جالب بود کامنت شما، وقتی بررسی میکنم میبینم واقعا ساعتها،فقط دارم ذهنمو کنترل میکنم ،با گوش دادن به فایلها، نوشتن،جملات تاکیدی،ضبط کردن فایلها با صدای خودم،خوندن کتاب و ……
در واقع فقط جلو ورودیهای ذهنمو گرفتم،شاید خوراک خوبی هم میدم به ذهنم،یعنی اگاهی تازه و مناسب،
اما چیزی که با کامنت شما متوجه شدم به هیچ وجه واضح نشون نمیدم به ذهنم که دقیقا از زندگی چی میخوام،
و نکته خیلی جالب و مهمی بود به نظر من و فورا شروع به نوشتن کردم تو دفتر خودم. با خودم شروع به حرف زدن کردم که دقیقا دوسدارم چه اتفاقی تو زندگی بیفته،چی میخوای؟
خیلی جالب بود در لحظه با نوشتن متوجه خیلی از مسائل میشی.
من هم فک میکردم چیزی فهمیدم از قانون،به نکات مثبت توجه میکنم،تحسین میکنم و شکرگزاری بابتشون.مدام ذهنمو کنترل میکنم که نجواها ساکت باشن و درگیری ذهنی نداشته باشم،شاید احساسم خوب میشه ولی در ادامه باید بگم به کائنات که چی میخوام،چی دوسدارم.
ورودیهای منفی رو حذف کردم و شاید هم داشتم ورودی مثبت میدادم به ذهنم ولی مساله مهمی که هست افکار غالب بقول استاد،یعنی بیشتر مواقع با خودمون حرف میزنیم و این حرف زدنها نگران کننده س،
این حرف زدنها ترمز خیلی خیلی قویه که اجازه نمیده ذهن با کدهای مثبت و باورهای زندگی ساز بزنامه نویسی بشه.
دوباره تعهد میدم بخودم که حواسم به نجواهای ذهنی باشه مدام با خودم درباره خواسته هام حرف بزنم نه ناخواسته ها،سناریو نویسی خیلی خیلی کمک میکنه،وقتی مینویسم درباره چیزهایی که میخوام حال دلم خوب میشه چون با نوشتن در لحظه تصویر هم میشه ساخت و ناخودآگاه لبخند میاد رو لبهای آدم.
خدارو شکر لااقل اینو فهمیدم که وقتی نتایج باب دل نیست فقط و فقط درون خودم و باورهامو بررسی کنم نه بیرونو وشرایطو.
بابت این شکرگزارم.
این کامنت شما دوست عزیز هم ایمان دارم هدایت خداوند بود،چون دیشب ازش درخواست کردم که منو هدایت و راهنمایی کنه که کجای باورهام ایراد،داره،و چقدر عالی با کامنت شما جواب داد.
اینهم شد تحسین شما بخاطر کامنت خوب و تاثیر گذارتون و هم ردپای من در روز ۷هفتم روزشمار
بینهایت سپاسگزار خداوند هستم،
خداوند از هزاران هزار طریق و از طریق هزاران نفر منو هدایت و راهنمایی میکند.
متعهد میشوم برای ۲۴ ساعت آینده فقط روی زیباییهای خداوند،جهان،خودم و دیگران متمرکز باشم و تحسینشون کنم و شکرگزار باشم.
متعهد میشوم حواسم به نجواهای ذهنم باشد و با گفتگوهای مثبت با خودم درباره خواسته ها و کارهایی که دوسدارم و نوشتن آنها ذهنم را با کدهای جدید و انرژی زا برنامه نویسی کنم.
سپاسگزار شما دوست عزیز
سلام به شما دوست عزیزم 🌹
اول بگم که من خیلى خوشحال شدم و واقعا انرژی گرفتم که کامنت من انقد براى شما مفید بود ❤️
و این هم براى من نشونه اى بود که واقعا گیر اصلیمو پیدا کردم
فقط باید روش بیشتر و بیشتر کار کنم
این نوشته شما بود که چقدر عالى بود 👇👇
((سناریو نویسی خیلی خیلی کمک میکنه،وقتی مینویسم درباره چیزهایی که میخوام حال دلم خوب میشه چون با نوشتن در لحظه تصویر هم میشه ساخت و ناخودآگاه لبخند میاد رو لبهای آدم.))
امیدوارم روز به روز تو مسیر زیباتر کردن زندگیتون بهتر و بهتر بشین و خبرهاى عالى و زیاد از موفقیت ها و روزهای خوبتون اینجا بخونم 🌹
❤️به نام او که من انسان را با عشق آفرید❤️
روز هفتم از سفر🚀
سلام به استاد مهربانم خوشحال و سپاسگزارم که میتونم از اینجا باشما صحبت کنم 🙏🌹
سپاسگزارم بابت این موضوع که هدایت شدید با یک انتخاب غذا،و چه زیبا ارتباط دادید بین روح و جسم، تحسین آمیز این حد از شناخت👏👏👏
اینکه چرا کنترلی در مورد ورودی های ذهنمون نداریم و حساسیت به خرج نمیدیم همش بخاطر باورهای مخربیه که از قبل داشتیم،و هم اینکه اصلا به الشخصه نمیدونستم، چون غذای فاسد خوردن زود تاثیرش رو بر جسم نشون میداد و قابل رویت بود اما اینکه ورودی ذهن رو کنترل کنیم اولین بار از زبان شما شنیدم،اوایل ک میگفتم یعنی چی ورودی های ذهن 🤦♀️🙈
کم کم که با مباحث آشنا شدم متوجه شدم و واقعا خیلی سعی میکنم و مراقب هستم که هر باور محدودکننده ای رو وارد ذهنم نکنم،تلویزیون که از قبل نمیدیدم اما جدی تر شدم ،خبر گوش نمیدم تو فضای مجازی ام به هیچ عنوان اگه چشمم بخوره اعراض میکنم ، روابطم با آدمهای منفی نگر از زمانی که روی خودم کار میکنم، خودبخود از زندگیم حذف شدن، اما پاشنهی آشیلم اینه که اگه با دوستی هستم مخصوصاوقتی در حیطه ی کاری صحبت میشه، انگار بدمم نمیاد که بشنوم از درون دوست ندارم احساس خوبی بهم دست نمیده اما مقاومتم زود شکسته میشه و کنترل نمیکنم ،در مقایسه با یه سال قبل میتونم از ۲۰ به خودم نمره ۱۵ بدم که این نمره از نظر خودم، نسبت به ی سال قبلم عالیه،چون میدونم که خودم با کنترل نکردن ورودی های ذهنم،غذای نامناسب به ذهنم دادم و وقتی می پذیرم خیلی به خودم کمک می کنم،و آگاهانه میگم از الان حواستو جمع کن و کانون توجه ات رو بگذار روی چیزی هایی ک دوست داری ببینی بشنوی و داشته باشی چرا که:
“تمام اتفاقات بدون استثنا بواسطه ی آن چیزی ست که ما داریم بهش توجه میکنیم”
و همین که اتفاقات خوب با احساسات خوب رقم میخوره و این منم با فرکانسهایی که به جهان هستی ارسال میکنم شرایط و موقعیت های زندگیم رو خلق میکنم و مدام تو ذهنم یادآوری میکنم
و❤️ خدا ❤️بخاطر تمرکز و توجه مون به نکات مثبت،زیبایی های جهان هستی رو به ما نشان خواهد داد و این جهادی اکبر میخواد که لازمه اش تعهد داشتنه که به واسطه اش به هر آنچه که بخواهیم به ما داده خواهد شد
نمی دونم چرا ذهنم هنوز تو نوشتن کامنت مقاومت داره استاد،همش میگه این چرت و پرت ها رو نوشتی که چی 🥺
که بگی قانون رو بلدی
گفتم دارم یاد میگیرم
چون استاد مهربون🥰 و مریم جان هستن تا رفع اشکال کنن😘❤🙏
من واقعا خوشحال و شکرگزارم ک رد پایی از خودم در این سفر به جا میگذارم تا بعد ها به این ذهن چموشم نتایج نابم رو نشون بدم💪
❤️خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت ❤️
از 🌹خدای مهربون 🌹سلامتی، ثروت و موفقیت برای استاد جان و همه ی بچه های خانواده صمیمی عباسمنش آرزو میکنم هر روز تون بهتر از دیروز🍃🍂🍃🍂
سلام
خدارا شکر می کنم که من رو با این سایت و استاد اشنا کرد و باعث شد که از برزخی که توش دست وپا می زدم بیرون بیام خدا جون ممنونم و صد البته که سپاسگذارم از استاد گرانقدرم که این قدر واضح وشفاف صحبت می کنن و اینقدر زیبا کلامشون به دل ادم میشنه و با گوشت وخونش عجین میشه که خود ادمم باورش نمیشه تصمیم قطعی گرفتم واقعا تصمیم گرفتم که دیگه مواظب ورودیای ذهنم باشم واجازه ندم چیز اضافی وارد ذهنم بشه من واقعا تصمیم خودم رو گرفتم با اینکه قبلا بارهاخواسته بودم که اینکار رو انجام بدم و موفق نشده بودم ولی با کلامی که از زبان استاد خارج میشه انچنان ایمانی به ادم تزریق میشه که جای هیچ شک و شبهه ایی رو باقی نمی زاره و ایمان تو وجود ادم رسوخ می کنه من تو این راه و این تصمیم از خدای خوبم کمک می گیرم و ازش می خوام که تو این راه من رو تنها نذاره و همیشه دستم رو بگیره خداجون قربونت بشم ممنونم ازت ممنونم ممنونم ممنونم
سلام .امیدوارم خداوند منو ببخشه به خاطر این همه اجحافی که در حق خودم روا داشته سالها ذهنم را پیاده رو هر حرف نامربوط و ورودیهای بسیار تا مناسب قرار دادم تا جاییکه روحمو را کشتم .به عمد پای صحبت غم انگیز دیگران مینشستم و خودم را انسان با احساسی میدونستم واز اینکه برای دیگران غصه می خوردم به خودم میبالیدند غافل از اینکه با دست خودم خوشبختیم ارامشم و موفقیتم را قربانی کسانی میکردم که اونها هم از همین راه به فلاکت افتاده بودن دلم میخواد این جمله را جای جای خونه بنویسم تا هرگز فراموش نکنم
تمامی اتفاقات زندگی من حاصل ورودیهایی است که به ذهنم میدهم .ممنون از استاد عزیزم که تمام کلامش بوی بهشت میدهد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز هفتم سفرنامه
و اگاهی های این فایل تاثیر گذار
به همون اندازه که مواظب خوراک برای جسممون هستیم و هرچیزی رو نمیخوریم حتی اگه یه ذره بو و مزه بد بده
باید
نسبت به خوراک ذهنمون هم حساس و دقیق باشیم خوراک ذهن من از طریق دیده هام شنیده هام و اینکه راجب چی حرف میزنم مینویسم و فکر میکنم تامین میشه پس باید ١٠٠٪ مراقب این ورودی ها باشم چراکه این ورودی ها ناخوداگاه توی ذهن من گفتگو شکل میده و این گفتگوهای ذهنی فرکانس میفرسته و بعد از مدتی تبدیل به باور من میشه.
چقدر خوشحالم که این روزا بیشتر و بیشتر کنترول میکنم ورودی هامو و ذهنمو، در لحظه فقط زیبایی هارو میبینم و سپاسگزاری میکنم و کانون توجهم رو خواسته هام هست اکثر ساعت شبانه روز رو
خدایا سپاسگزارتم که اگاهی ها تکاملی برام میاد و هر روز بیشتر درک میکنم قوانین رو و با قدرت میرم جلو اگرچه که حرکت در مسیر زیبای این اگاهی ها راهیست بی انتها و سراسر عشق و زیبایی. من عاشق حرکت کردن تو این مسیر و همراه بودن با استاد مهربانی همچون استاد عباسمنش و مریم بانو جان هستم.
سپاسگزارم🦋🦋🦋🦋🦋🦋
ردِپای روز هفتم…
روزِ هفتم رو جا گذاشته بودم بجاش روز هشتم رو کار کردم🤔اممماا برگشتممم
خب…
غذای روح
غذای جسم
داشتم به این فکر میکردم اگر روی ورودی ذهن کار نکنیم تاثیراتش ممکنه به قیمت از دست دادن همه چی باشه اما چطوریه که به غذای جسممون بیشتر اهمیت میدیم؟!
بعد با توجه به متنی که خانوم شایسته گذاشتن در مورد این فایل
فهمیدم که رنجش ناشی از غذای نامناسب رو حسابی درک کردیم!
و انقدررر حواسمون بوده که ناآگاهانه این کارو به راحتی انجام میدیم سختمون نیست،نمیگیم حالا این دفه ام یه غذای فاسد بخورم دفه بعدی نمیخورم
من اومدم اهرم رنج و لذتش رو نوشتم و یه اتفاق توی مغزم افتاد بوووم💥
وااااقعاااا منو تشویق کرد به اینکه حواسم باشه و خوده مغزمم نخواد که بپذیره ورودی منفی رو
استاد گفتن بخاطر اینکه یه فاصله ای هست بین ورودی ذهن و اتفاقات و شرایط زندگی بخاطر همین ممکنه به اشتباه بیوفتیم
اما نکته مثبتش اینجاست:
این مزیته این جهانه که هر ورودی،هرفکری و هر توجهی همون موقع به شکل اتفاقات زندگی ما درنیاد
دقیقا همون موضوعی که توی مستند رازم بهش اشاره شده
میگه اگر تصورات و افکار ما همون موقع اتفاق میفتادن اونقدرام جالب نبود
بیایید فرض کنیم که الان به یه فیل فکر و یا توجه کنیم و یه دفه یه فیییل بیاد جلومون😂😒
اصلاااااا اتفاق خوشایندی نیست!!!
و اماااا بازم خیلییی خوبه که هر چی میخوریم همون موقع روی جسممون تاثیر میذاره اگر قرار بود کم کم اتفاق بیفته جسممون ممکن بود اصن ناابود بشه و ما متوجهش نشیم
ولی خبر خوب اینه که اگر درک کنیم ارتباط بین ورودی،احساسات و خروجی و اتفاقات زندگیمون رو کاااملا حواسمون هست که چیکار میکنیم
من باید خیلی روی اهرم رنج و لذت این موضوعا کار کنم چون جای رنج و لذت توی ذهنم عوض شده البته کار کردم و خیلییی بهتر شده ولی بازم جای کار داره^.^
بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت عزیزانم
این فایل بی نظیره ویکی ازفایلایی ک با تعهد ب تک تک آگاهیاش بایدعمل شه ونتیجه واقعا عالیه کنترل ورودی اصل اساسی ومهمه درتغییرباورهاوتغییرشرایط و درتمام فایلها و دوره ها درموردش گفته شده ووقتی کنترل ورودی داشته باشیم دیگ تغییرباورهای قبل خیلی راحت ترانجام میشه وخداروشکرمیکنم ک من اینکاررو ب شدت انجام میدم
استادعزیزم ممنونم بخاطراین فایلهای ناب
درپناه الله یکتااااشاااادباشید🥰😍😘
رد پای روز هفتم
سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته که با فراهم کردن این دوره کلی به ما لطف کردن.این حرفو چندین بار که دارم میگم که از استاد و خانوم شایسته بسیار بسیار سپاس گذارم که خالصانه و بدون هیچ چشم داشتی این همه فایله رایگان برای ما تهیه کردن و مهم تر از اون اینکه هر چه را که میدانند و بهشون گفته شده را بی کم و کاستی به ما میگن این اخلاق،این رفتار نشان دهنده ی رسالت این دو است.
بریم سراغ اگاهی های فایل:
خیلی خلاصه اگر این چند دقیقه را بخواهم تعریف کنم این میشود که:
ذهن ما در هر لحظ در حال فکر کردن است،فکر به چی؟هر چیزی که میشنویم،میبینیم،میخوانیم و…. .
در ذهن ما یک بایگانی از موضوعات مختلف وجود دارد،موضوعات این بایگانی از ورودی های ذهن نشات میگیرد.
حالا اگر کسی میخواد که به چیز های خوب فکر کنه باید موضوعاتی رو به ذهن بده که ذهن به اون ها فکر کنه متاسفانه ذهن ما انقدر به این افکار مریض و باور های محدود کننده عادت کرده که تغییر اونها کار سختیه.
ذهن مثل یک سطل میمونه.اگر موضوعات بد را رنگ سیاه و موضوعات خوب را رنگ سفید در نظر بگیریم.باید حواسمون باشه که چه رنگی رو داریم به این سطل میریزیم.باید منشا های رنگ سیاه را پیدا کرد و انها را اگاهانه مسدود کرد و منشا رنگ سفید را پیدا کرد(که نیاز به زحمت نداره همین سایت خودش کارخونه رنگ سازی سفید است)بعد رنگ سفید را وارد این سطل کرد تا ارام ارام رنگ از سیاه به سفید تبدیل شود.
زمانی که این رنگ سفید شود انقدر ارام،خوشحال و با ایمان و تسلیم میشوی که دیگر دوست نداری حتی اسم رنگ های سیاه را بشنوی چه برسد به اینکه برایشان وقت بزاری.
اما مهمترین اگاهی و سنگین ترین جمله ای که استاد در این فایل گفتن این بود که:تمام اتفاقات زندگی ما بدون استسنا به واسته ی انچیزی است که ما به ان توجه میکنیم.
من خودم به نقش کنترل ورودی های ذهن تا حدودی پی برده ام و کمی انرا درک کرده ام اما ان جمله حتی گفتنش هم برایم سخت است چه برسد به باور و درکش.
وقتی استاد میگوید من کلی راه رفته ام و این راه را به عنوان نتیجه به شما میگویم کمی درکش برایم سخت است چون کتاب ها توضیح پشت این جمله وجود دارد.اما قبول کرده ام که نمیدانم و میخواهم که به این موضوع پی ببرم،تکه های پازل را کنار هم بگزارم و به یک نقش کلی برسم.
سپاس از همراهی شما