غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 8

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد اکبری گفته:
    مدت عضویت: 3668 روز

    غذای روح

    سلام.

    من از وقتی شروع کردم به کار کردن روی قانون و کنترل ورودی های ذهن،میبینم که چقدر اتفاقات خوب واسم بیشتر رخ داده و هرروز باز بیشتر.خیلی خوش شانس شدم.این روزا که اتفاقات خوب سرعت بیشتری هم گرفتن.خدا رو شکر.

    توی قرآن هم که هرچی میخونی میبینی همه چی به خودمون برمیگرده و کوران و لالان و کران هستن که هدایت نمیشن.یعنی اونایی که هم نیستن تو مدار هدایت هم نمیخوان هدایت بشن.مثل مشرکان و کافران که در ظاهر میگفتن ما با شماییم و قبولتون داریم ولی پشت سر یه چیز دیگه بود و میخواستن مکر کنن ولی نمیدونستن که این فرکانسی که میفرستن خودشون رو نابود میکنه.واقعا راست میگه استاد.چقدر اینا تو قرآن واضحه.

    رنج و لذت برای من اینطوریه که من با خودم میگم وقتی یه غذایی که با مواد غذایی فاسد یا روغن فاسد و مونده درست شده رو حتی حاضر نیستم بوش کنم چه برسه به خوردن خب در مورد تمام ورودی های ذهنم هم اینطوریه.یعنی وقتی جایی در مورد کمبود میشنوم این از اون غذاهه هم صد ها برابر خطرناک تره حتی برای بدنم و با خودم تصور میکنم که این ورودی داره مغزمو فاسد میکنه و از بین میبره داره.این ورودی که الان دارم باورش میکنم ۵ سال آینده اینقدر منو محدود میکنه که هشتم گرو نهمه و لذت خرید حتی یه امکان کوچک جدید ازم سلب میشه فقط به دلیل این سمی که به خودم دادم.این فکر خیلی آزارم میده و زجر بزرگی واسم داره ولی وقتی ب لذت روزی که دیگه چیزی نیست توی کره زمین ک من نتونم تجربش کنم و لذت آزادی ای که دارم فکر میکنم میبینم بله ارزشش رو داره که هرلحظه کنترل کنم این ورودی های ذهنم رو.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سید محمد صادق حسینی گفته:
    مدت عضویت: 3882 روز

    سلام،پیام این فایل برای من آینه که ورودی های ذهنم را کنترل کنم و تمرکز و توجه غالب من روی ساختن های باور های قدرتمند کننده باشد تا خروجی ذهنم آون چیزی باشه که دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2768 روز

    به نام هدایتگر ثروت آفرین

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیزم و همه دوستان

    سپاسگزار خداوندی هستم که مرا به بهترین مسیر هدایت کرد مسیر کسانی که به آنها نعمت داده است.

    هفتمین برگ سفرنامه من:

    از اونجا که کل جهان بر پایه قوانینی ثابت است، مثل قانون گرانش، قانون جاذبه، و همه قوانین مغناطیسی و الکتریکی و… و همه این قوانین هم فرمول هایی دارند.ساده ترین و قابل درکترین فرمولی که من می تونم برای قانون جذب بنویسم به این صورته?:

    7x=y

    اگر x رو ورودی ذهنی ما که شامل قرار گرفتن کانون توجه ما روی آنچه می بینیم یا می شنویم یا به یاد می آوریم یا تجربه می کنیم باشه، یعنی ورودی که در ذهن ما باعث ​ایجاد یک فکر و یک ذهنیت و یا یک پدیده جدید میشه. با تکرار دوباره اون حالا یا با دیدن دوباره ، یا صحبت کردن در مورد آن، یا با یادآوری اون ، تجزیه و تحلیل اون و دنبال نشانه بودن برای تایید یا رد اون، باعث ایجاد یک باور برای ما میشه، حالا من تعداد تکرار این کانون توجه رو به خاطر الهامی که بهم شد و به خاطر هفتمین سفر مون ۷ نوشتم، در واقع تعداد تکرار آن برای تبدیل شدن به باور به عقاید و ارزش های ما در مورد اون داره، که می تونه تکرار بیشتر یا کمتری نیاز داشته باشه.

    این باور برای ما فرکانسی را ارسال می کنه که نتیجه ای که می گیریم(y ما) دقیقا هم جنس و هم سنگ اون فرکانسه.

    اگر ورودی یا کانون توجه ما که همان x فرمول ماست مثبت باشه، y که همان نتیجه، تجربیات، اتفاقات، شرایط و آدم هایی که ما با آنها مواجه می شویم هم مثبت است. و اگر ورودی منفی باشه، نتیجه هم منفی است. غیر از این نمیشه که بشه

    این قانون ثابت و غیر قابل تغییر جهانه. چه این قانون رو بدونیم، چه ندونیم، چه قبولش داشته باشیم چه نداشته باشیم، این قانون داره عمل می کنه.

    ??????????????????

    تمرین این فایل:

    ایده خلاقانه خودم درباره اهرم رنج و لذتی که برای کنترل ورودی‌های ذهنم ساخته ام:

    اگر مواظب غذای ذهنم نباشم؟

    یعنی به اخبار گوش کنم، فیلم ها و سریال های نامناسب ببینم، کتاب یا نوشته های منفی بخونم، در فضای مجازی در شبکه های نا مناسب وقت تلف کنم، با افراد منفی هم صحبت شده یا با آنها بحث کنم، تجربیات بد و خاطره های منفی رو یاد آوری کنم، تمرکزم را روی ناخواسته بگذارم و این همه غذای مسموم وارد ذهنم کنم؟

    بدترین نتیجه ای که در آینده خواهم گرفت؟??

    غرق شدن در مسایل و مشکلات مالی، ناشکری و ناسپاسی و نارضایتی و در نهایت احساس پوچی و ناامیدی، نداشتن آرامش و رویا و خواسته، درگیر شدن با انواع بیماری ها و تنش ها و استرس ها، داشتن روابطی منفی و متزلزل، پر از حسرت و افسوس، و در آخر مردن قبل از قبض روح یعنی مثل یک مرده متحرک زندگی کردن.

    ???????

    اگر ورودی های ذهنم رو کنترل کنم و کانون توجه ام رو روی نکات مثبت بگذارم؟?

    یعنی اگر وقتم رو صرف سپاسگزاری ، دیدن نشانه ها و تایید آنها، شمردن نعمت های زندگیم و سپاسگزاری بابت اونا، شمردن و تایید توانایی هام و موفقیت هایی که تا کنون کسب کردم، مشخص کردن اهداف و خواسته هام و تصویر سازی و تجسم اونها، داشتن احساس شادی و لذت، داشتن اعتماد به نفس و ایمان به رسیدن به خواسته هام. ایمان به خالق بودن و توانایی ساخت زندگی خودم، پذیرفتن ۱۰۰٪ مسئولیت تمام زندگیم، همراهی و هم صحبتی با افراد مثبت و موفق و هدفمند، انجام تعهداتم در مورد گذاشتن وقت بیشتری در سایت و فعالیت بیشتر، تعهد داشتن به انجام تصمیماتم و ایده هایی که بهم الهام میشه، کنم؟

    بهترین نتیجه ای که دریافت می کنم؟??????

    رسیدن به آرامش و حس عالی و ارتباط دائمی با خدا، در صلح بودن با خودم و تمام جهان، داشتن سلامتی کامل، خوشبختی در تمام جوانب زندگی، داشتن روابط بسیار عاشقانه، داشتن ثروت و آزادی مالی و آزادی زمانی و آزادی مکانی، زندگی کردن در عالی ترین کشور و محیط و خانه و شرایط، داشتن کسب و کاری عالی که تاثیر گذار باشه و جهان را جای بهتری برای زندگی بکنه، بهترین الگو بودن برای فرزندانم، با تمام وجود تجربه و خلق زندگی که دوست دارم . و در آخر و مهمتر از همه، در کنار همه اینها و داشتن رضایت و سپاسگزاری و حس عالی، ?رسیدن به معنای اسمم که همان راضی بودن خدا از منه?

    ??????????????????

    در پناه خدا، شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        محبوبه اسماعیلی گفته:
        مدت عضویت: 2473 روز

        به نام الله بکتا

        سفرنامه روز ششم:

        من هم اوایل حضورم تو این پیج این فایل رو گوش داده بودم و تا حدودی موفق شدم ورودیهام و زبانم را کنترل کنم.بادیدن مجدد تصمیم گرفتم توجهم را روی نکات مثبت و ورودیهام بیشتر کنم.از خدای مهربانم برای این آگاهی ها سپاسگزارم و از استاد عزیزم که دستی از دستان خداوند روی زمین هستند.

        شاد و سلامت و ثروتمند باشید?

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            محبوبه اسماعیلی گفته:
            مدت عضویت: 2473 روز

            سلام مرضیه جان ?

            من محبوبه هستم،فرشته کوچولوی شما هم اسم فرشته ی منه که البته دیگه خیلی کوچولو نیست یازده سالشه و برای خودش خانومی شده

            عزیزم ممنونم ، کامنتت حس خیلی خوبی بهم داد.من مدت زمان کمی هست که دارم به طور جدی روی خودم کار میکنم، قبل ازین با دخترم کلی تضاد داشتم و دلم میخواست مثل برادر بزرگترش حرف گوش کن باشه و هرچی من بگم همون کارو بکنه که دقیقا برعکس میشد.از وقتی فهمیدم باید رو خودم کارکنم تا رفتار اطرافیانم عوض بشه اوضاع خیلی بهتر شده ولی بازم یه وقتایی مثل دیروز کم میارم و بینمون برخورد پیش میاد.

            امروز صبح تو شکرگزاری روزانه از خدا خواستم کمکم کنه رابطه مون رو بهتروبهتر کنم، الان که بعد چندروز اومدم سایت و کامنت شمارو خوندم قلبم گفت این یه نشونه س محبوبه..یادت رفته چقدر برای داشتن این فرشته انتظار کشیدی؟ چقدر روزی که فهمیدی دختره خوشحال شدی و سجده شکر بجا آوردی؟

            این فرشته همون هدیه و امانتی هست که خدابهت داد..پس هرروز و هرلحظه هم اگه شکرگزار سلامتیش، زیباییش، استعدادش و…باشی بازم کمه.

            از خدای مهربونم هزاران بار سپاسگزارم و از شما مرضیه عزیزم که امروز دستی از دستان خداوند بودی، من از خوانندگان پروپا قرص کامنتهای بی نظیرت هستم و تو هر فایلی اونقدر میگردم تا کامنتهای زیبات رو پیدا کنم و بخونم و لذت ببرم.شرمنده که تا الان ازت تشکر نکرده بودم انگار یه جور تکامل بود که باید طی میشد و به بهترین مکان و زمان که اینجاست میرسید.

            باز هم ممنون عزیزم که وقت میزاری و این مطالب زیبارو مینویسی.

            سایه ت رو سر فرشته کوچولوهات مستدام، درپناه یاریگر ثروت آفرین شاد و سلامت و ثروتمند باشید

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
            • -
              مرضیه پری پور گفته:
              مدت عضویت: 2768 روز

              سلام محبوبه جان

              خدا مهشید خانمت و داداش خوبش رو برات حفظ کنه و همیشه خودت و فرشته هات شاد و سلامت باشید.

              ممنونم به خاطر لطفی که به من داری عزیزم.

              من از وقتی به جای بچه‌هام گفتم فرشته کوچولو هام کلی توی تغییر رفتار و باورم به اونها تاثیر داشت. و برای منم یادآور اینه که اونا امانت های خداپیش من هستند و من هر اندازه که به خدا عشق دارم رو باید نثار این فرشته کوچولو هاش بکنم.

              باور اشتباهی بود اینکه می خواستم طبق ایده آل های خودم تربیتشون کنم با وجود این حقیقت که دنیایی با هم تفاوت دارند و صد البته بسیار بیشتر با من.

              پس شروع کردم به کار کردن روی خودم و رفتار عاشقانه و شاد با اونها، هر وقت میخوام چیزی بهشون یاد بدم اول مطمئن میشم که می تونم با شادی و بازی و عملکردم یادشون بدم یا نه؟ اگر نه باشه تحت هیچ شرایطی طرفش نمی‌رم.

              حالا رابطه ای که با این فرشته کوچولو ها دارم و عشقی که از طرف خدا توسط اونا نثارم میشه اصلأ قابل مقایسه با یک سال قبل نیست. الان اونا ۶ساله و ۳ ساله هستن و مطمئن هستم که خدا برای شیوه ارتباطی که باید وقتی بزرگتر شدن باهاشون داشته باشم هم هدایتم می کنه.

              خدا رو شکر برای هدایتش.

              مطمئن هستم که با آرامش و توکل به خدا بهترین شیوه ارتباط عالی با دختر خوشگلت رو پیدا می کنی عزیزم.و خدا به بهترین شیوه هدایتت می کنه. همه اتفاقات و شرایطی که تجربه می کنیم فقط و فقط به خودمون و فرکانس هامون بستگی داره. پس با کار کردن روی خودمون می تونیم یک زندگی از همه جهات رویایی رو تجربه کنیم.

              بازم ممنونم به خاطر کامنتت زیبات عزیزم، خیلی حس خوبی بهم داد.

              برایت بهترین‌ها را آرزومندم.

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            محبوبه اسماعیلی گفته:
            مدت عضویت: 2473 روز

            سلام به روی ماه و مهربونت مرضیه جان?

            بله واقعا خدارو هزاران هزار بار شکر برای هدایتش هرروز بیشتر از دیروز.

            چه خوش سعادتیم ما ?

            سپاسگزارم برای کامنت پرمهرت عزیزم مثل همیشه بی نظیر بود چندین بار خوندم و لذت بردم

            خودت، فرشته های کوچولوت و عزیزانت درپناه الله یکتا شاد و سلامت و سعادتمند باشید

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3025 روز

    با نام خدای افکار زیبا

    هیچ وقت به فکر کنترل ورودی های ذهنم نبودم نمی دانستم از هر چیزی مهمتر که اما زندگیم را میسازد ورودی به ذهنم و غذای روحم بود….این فایل روح تشنه چند سال پیشم برای جویای حقیقت را به یاد آورد ….روحی که هیچ حرفی سیرابش نمی کرد…تشنه تر ازآن بود که فکرش را میکردم ومن از به خودم رسیدن. چقدر دور و غافل….

    اما حالا فرق دارد همان ثانیه ها کار ر.ی تغذیه ذهنم با بمباران تفکرات مثبت و خوندن کتاب ها و جملات زیبا و انگیزشی و فایل های استاد آغاز کردم و تا اکنون ادامه دار است ….وقتی فهمیدم ماجرای جهان وکار باورهایم سخت چسبیدم به همین موضوع من حرفه ای استاد را با قلبم پذیرفتم ذهنم هم دید که مصرم تسلیم شد.دوستان نامناسب و افراد فامیل و دوستی چندین ساله ام را با آنها قطع کردم ….تی وی را سه ساله نگاه نمیکنم انگار مهره ی دروغ بر روی آن برایم زده اند و مهرش از دلم رفته ….

    هرکجا میروم سعی میکنم حرف های خوب بزنم به نکات مثبت افراد توجه کنم و به آنها بگوئیم چه ویژگی مثبتی دارند معجزه ها دیدم از همین اتفاقات به ظاهر بی اهمیت برای دیگران و نقش پر رنگش برای خودم چون قانون را اکنون میدانم …..

    توجه به خواسته یعنی اعراض از ناخواسته چقدر ذهنم را تمرین داده ام میدهم تا ابد که بروی خواسته اش تو جه کند ..خداروشکر آدمی بودم که از زبانم زیاد برای خلق ناخواسته استفاده نکردم نمیکنم چون عادت دارم از اتفاقات بد و نامناسب پرهیز کنم و هیچ نگویم قبلن نا آگاه حالا آگاه.

    در خیابان دنبال نمادهای ثروت و زیبای هستم و فراوانی تا بخودم نشان دهم که جهان خدا بی نهایت ثروتمنده تکرار صحبت های استاد باعث باور سازی میشه که تکرار چندین و چند ساله ش باعث میشه ناخوداگاه به قانون عمل کنی و خودت مشاور خودت بشی چون صدای استاد میاد که راه حلش اینه این قانون….

    برای خودم کلی مفیده و راه گشا حالا میدونم از کجا آب می خورده حالا راه آب دهیشو عوض میکنم برای تمام عمرم.

    د. سایه خدا شااادی ثروت خوشبختی و سلامتی و عزت را آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2502 روز

    سلام به دوستان عزیز و اعضایه خونوادیه خودم و استاد گرامی.

    فایلو که گوش میکردم اومدم گذشته خودمم مرور کردم تا قبل از آشنایی با قانون و دیدم که چقدر بی تفاوت بودم به غذایه روحم و هرچی که دمه دست بودو به روحم میخوروندم و ناخواسته چقدر اتفاقایه بدو برایه خودم خلق میکردم از اینکه الان با این آگاهی که میتونم با کنترل ورودی هام شرایط و موارد دلخواه همو در زندگیم خلق کنم خیلی خوشحالم و چقدر حالم خوبه که حاضر نیستم با هیچ چیزی عوضش کنم. وقتی به گذشتم نگاه میکنم میبینم که چقدر ذهنم درگیر مسائل حاشیه ای بود. سر یه موضوع بی اهمیت ذهنم تا مدتها درگیرش بود و تا همین که میومدم فراموشش کنم دوباره یه موضوع دیگه پیش میومد. چقدر بحثایه الکی و بدون مفهموم با بغیه میکردم حالا چه برایه اثبات خودم یا دیدگاهم و یا کم کردن رویه طرف مقابل و بی توجه بودم به عوارضش. چقدر حرفایه زشت میزدم یا شوخی هایه غیره متعارف میکردم با دوستان که مثلا داریم خوش میگزونیم بدون در نظر گرفتن تاثیراتش بر رویه جسمم و روحم. چقدر من کنجکاو بودم وقتی که دعوایی بود یا تصادفی شده بود و میرفتم و نگاه میکردم یا تو گوشی میدیدم و صحنه هایه دلخراشو میدیدم که تا مدتها بیاد میاوردم و حالم بد میشد و هنوزم که هنوزه یادم که میاد احساس بدی پیدا میکنم. همیشه تو بحثایه سیاسی شرکت میکرد و همیشه شکایت میکردم و اینو اونو فوش میدادم و مقسر و مسبب شرایطو اونا میدونستم و خودمو توجیح میکردم و همه چیو مینداختم گردنه بغیه. به خدا گیر میدادم که اون بالا نشستی پس چیکار میکنی چرا یکاری نمیکنی اصلا حواست به من هست منو میبینی یا اصلا هستی وجود داری یا دارم…. خیلی بد بود خیلی

    سپاس گذارتم خدا جون. عشقم. رفیقم که راهو بهم نشون دادی و دستانتو برایه کمک کردن به من فرستادی. میدونم که همتون این حسو داشتید و دارید قلبم داره از جاش در میاد چشمام پره اشکه موهایه تنم سیخ شده و انگار رویه هوا معلقم. مثل بچه ای که پدرش بغلش کرده و تویه آغوشش احساس امنیت میکنه ولی منو خدا بغل کرده. دیگه مثل قبلنا با کسی دعوا ندارم و همرو دوست دارم و اوناهم منو دوست دارن و کارامو انجام میدن بدونه اینکه من بگم که فکر کنم بهش میگن روابط خوب. دیگه مثل قبلا مریض نمیشم و کلی از مشکلات جسمیم برطرف شده و هر روز دارم بهتر میشم که فکر کنم به اینم میگن سلامتی. دیگه نگران آینده و پرداخت قسط قرضام نیستم و در آمد داره زیاد میشه و ایده ها و شرایط خوبی سراهم قرار میگیره که به اینم فکر کنم بگن ثروت. و اینکه خدایی رو که همیشه آرزشو داشتم و با اون خدایی که بغیه واسم قبلا تعریف کرده بودن و برام ساخته بودن ۱۸۰ درجه فرق داره رو پیدا کردم و همیشه درحال حرف زدنم باهاشم و خواسته هامو بدون هیچ احساس عدم لیاقت بهش میگم و اونم بهم میده و میدونم که هرچی مدارمو بهش نزدیک کنم بیشتر بهم از نعمتهاش و ثروتهاش میده و اینم از معنویت. تا الان که مهم ترین چیزی که بهم داده همین اعتماد به نفسم بوده و احساس لیاقتم برایه دریافت نعمتاش و بغیشم خودم خلق میکنم چون من قطعه ای از خداوندم نقطه سر خط.

    سالم و شاد و ثروتمند در پناه رب بی همتا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3411 روز

    با سلام و درود فراوان

    استاد آفرین براین همه آگاهی دست مریزاد چقدر زیبا توصیف کردید غذای روح رو.

    واقعا ما هواسمون به همه چی بوده جز ذهنمون که توانایی خلق هر اتفاقی رو داره.چقدر این فایل منو به فکر برد و چقدر متعهد ترشدم نسبت به قبلم که سعی کنم بیشتر مراقب ورودی های ذهنم باشم من داستانی مشابه داستان خانم شبخیز داشتم کارفرمایی دارم که روزهای اول کاری تضادهای زیادی داشتیم و توجهش روی نکات منفی بود اما از زمانی که من تغییر کردم و توجهم رو روی زیبایی ها گذاشتم و ویژگی های منفی کارفرمامو ندیدم روابط ما رنگ دیگه ای گرفته و الان هر ناخواسته ای بوجود میاد بعداز ۵ دقیقه حل میشه و اصلا مسئله مهمی نیست که طولانی بشه و خداروشکر میکنم که روابط زیبایی ساختم و دارم هنوزم خلق میکنم چون دوست دارم انسانهای فوق العاده رو دور خودم جمع کنم.

    قبلا درک درستی از اهرم رنج و لذت نداشتم اما امروز با گوش دادن به فایل استاد و صحبتهای بچه ها و پیشنهادخانم شایسته ی عزیز به درک بالایی از این قانون رسیدم و میشینم و توی دفتر روزانه م اهرم های رنج و لذت زندگیمو تو دوسال اخیر مینویسم و به خودم میگم که چه احساس و باوری داشتم که این مسئله حل شد .

    واقعا سپاسگذارم از استاد عزیزم

    از دوستان خوبم که نظرات بی نظیرشون رو برای ما به اشتراک میذارن

    و خانم شایسته عزیز که با این کار فوق العاده شون به پیشرفت ما کمک شایانی میکنند.

    موفق و موید و پایدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ماهسان صالحي گفته:
    مدت عضویت: 2424 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم وشمادوستان گل

    خدارو سپاس که بهترین راه رو پیش روی من گذاشت وباتمام وجود شاکر خداوند هستم و سپاس گزار استاد دوست داشتنی

    واقعا من ازوقتی که حرفهای استاد رو دراین فایل گوش کردم و شروع کردم به حذف کانالهای خبری و اجتماعی و ….و بطور دقیقتر به روح وروانم وتغذیه اش توجه کردم واقعا خیلی خیلی سریع شاید باورتون نشه حال دلم کلی عالی شد بعد شروع کردم به گوش کردن صدای شیرین استاد عزیزم و خوندن مطالب ارزنده ایشون فقط یک روز از شروع این تمرینا میگذره ولی عشق و دوست داشتن و زیباییهای اطرافم به سمت من سرازیر شده واقعا ملموسه چقزر خوشحالم که حال دلم عالیه وتونستم شاگردی استاد رو درست بجابیارم وسریع تمام عذاهای فاسد روحم رو دور انداختم وشروع کردم به ویتامین رسانی به روحم چقدر همه چی عالی میشه خدایا سپاسگزارم

    استاد عزیزم واقعا شما بندگی خداوند رو به بهترین شکل ممکن دارین بجا میارین و واقعا تحسینتون میکنم وبه خودم می بالم که شتگرد شما شدم به امید بهترینها برای استادگلم وهمه شما دوستان عزیزم که دراین راه قدم برمی دارید همه شما رو دوست دارم وبراتون ارزوی بهترینارو از طرف عشق جانمون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 2515 روز

    سلام به استاد عزیزو بی نظیرم و سلام به خانم شایسته عزیزم با گوش دادن به این فایل ناخوداگاه برگه ای برداشتم و شروع کزدم برنامه روزانه ام را یادداشت کنم و در اخر متعهد شدم که از همین لحظه اکنون مراغب ورودیهای ذهنم باشم و کنترول کنم و همانگونه که در غذاخوردن وسواس دارم برای ورودیهای ذهنم هم وسواس بخرج دهم تا با احساس خوب اتفاقهای خوبی بیوفتن

    شادو پیروز باشید?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    احمد نیکو گفته:
    مدت عضویت: 2468 روز

    سلام به استاد عزیز سلام به مریم شایسته عزیز

    سلام به خانواده خوب عباسمنش

    راستش من از روز اول سفر دارم با عشق به مطالب سفر رو دنبال میکنم که خانم شایسته واقعا شایسته دارن خلاصه مطالب رو دوره میکن امروز که داشتم در روز هفتم سفر به غذای روح چگونه تامین میشه میخوندم دیدم اتفاقا استاد عزیز روز اول زمستون امسال ۱،۱۰،۹۷ در مورد توانایی کنترل ذهن سخنان زیبا وارزشمند بیان میکنن که دقیقا همون غذای ذهن است

    متوجه شدم به قول استاد همون جور که به غذای جسم توجه میکنیم به غذای روحم اگه توجه کنیم همه چیز درست میشه

    فقط دیروز خودم رو از صبح تا شب چک کردم دیدم وای چند مورد غذای سمی وارد ذهنم کردم و از امروز تصمیم گرفتم که خیلی مراقب ورودیهای ذهنم باشم

    ب امید موفقیت روزافزون برای همه دوستان خوبم دوستون دارم

    از خانم شایسته عزیزم هم بسیارتشکرمیکنم بخاطر این دوره سفرهای خوب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سمیه مصطفائی گفته:
    مدت عضویت: 3584 روز

    سلام دوستان نازنینم

    درس امروز ما هماهنگ شد با فایل کنترل ورودی های ذهن استاد جالبه این همزمانی ?

    داشتم فکر میکردم چطوری با روش اهرم رنج و لذت این کار رو انجام بدم ؟؟؟؟ ایده ای ب ذهنم نرسید ?

    ولی من یه ذکر شمار دارم که برای تکرار جملات تاکیدی یه دوره خیلی ازش استفاده میکردم ولی یه مدته همینجوری بی استفاده مونده متاسفانه( نکته مهم : کار کردن روی باورها باید همیشگی باشه نه مقطعی ؛ برای یادآوری ب خودم !)

    الان که به سوال خانم شایسته فکر میکردم به خودم گفتم میشه در طول روز یه تایم های خاصی رو مشخص کنم مثلا هر چهار ساعت یا هر شش ساعت(مثل خوردن آنتیک بیوتیک ?) ! که حدود چند دقیقه خیلی سریع یه مرور کنم با خودم که توی این چند ساعتی که گذشت موضوع فکری و صحبتی من چی بود حرفای مثبت زدم ؟ حرفای منفی زدم ؟ غذای خوب به خورد ذهنم دادم یا نه ؟!

    اگه که دیدم زمان سپری شده ام خوب بوده چه بهتر اگه که نه ، همون ذکر شمار رو بیارم و فقط جملات مثبت تکرار کنم یا سپاسگزاری کنم که توجه ام از روی افکار منفی برداشته بشه .

    یا کلا وقتی ذکر شمار دستم مثل یه نشانه اس که حواسم رو جمع کنم به ورودی های ذهنم .

    تمرینه همش ..امیدوارم درست تمرین کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: