گام به گام - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

196 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    بنام خداوندی که قدرت و انرژی الهی در تمام جنبه های زندگی ام جاریست

    با درود و وقت بخیر خدمت تمام ساکنین این بهشت الهی

    با دورود به تمام دوستان عزیزم

    با درود و وقت بخیر خدمت دو استادان عزیزم استاد عباسمنش عزیز و بویژه خانم شایسته ی عزیز و نازنینم ، بخاطر آیکون گام به گام که با استیکر آبی رنگ یک جفت کف پا ساحلی نماد گام به گام را بر روی بنر سایت طراحی کردن مبارک مون باشه خدا قوت خدا رو شکر همیشه خبرهای خوب بهمون میرسه خوش خبری بیشتر و بیشتر را آرزوست

    چقدر خوبه که خواسته ها اجابت میشه . اتفاقا چند وقت پیش بود که همش میگفتم ای کاش توی لیست فهرست های سایت هم یک آیکون مخصوصی برای فایل های خانه تکونی ذهن گام به گام خانه تکونی ذهن وجود داشت تا بتونم مثل سایر فایل ها براحتی وارد آن قسمت ها بشم و روز گذشته یهویی بالای صفحه رو دیدم آیکون گام به گام و همچنین روز شمار تحول زندگی من دسته بندی شده و بر روی سایت قرار گرفته اولش سمت راست صفحه ام بود و بعد امروز دیدم جابجا شده و رفته سمت چپ صفحه خیلی خیلی خوشحال شدم خواستم بخودمون و به بچه ها و دوستانم تبریک بگم . ممنون و سپاسگذارم خانم شایسته ی نازنینم که زحمت کشیدید و لیست و فهرست و طبقه بندی فایل ها را برامون آسون کردید مثل همیشه بهترین بهبودی در مسیر رشد و پیشرفت های سایت قدم برمی‌دارید ..

    از خانم شایسته ی نازنینم تشکر و قدردانی ویژه ای دارم برای تنظیم و تدوین و ثبت و ضبط و بروزرسانی این فایل های اهدایی بینظیر بر روی سایت عباسمنش دات کام. واقعا دست مریزاد خانم شایسته جان عزیزم که قبول زحمت کردید تا این فایل ها رو بصورت خیلی عالی و منظم و مرتب برامون دسته بندی و بروز رسانی کنید تا ما بتوانیم به شیوه ی خیلی راحت از طریق فهرست فایل های دانلودی گزینه های مورد نظر مون رو براحتی پیدا کنیم و آموزش ببینیم ..

    خدا رو شکر شما را داریم

    خانم شایسته ی عزیزم بخاطر تمام زحمت ها و تلاش هاتون ممنون و سپاسگذارم

    برای اون صدای زیباتون ممنون و سپاسگذارم که همیشه توضیحات خوب تون را دریافت میکنیم

    برای اینکه امسال یعنی پاییز و مهرماه سال 1403 را برامون خاطره انگیز کردید ممنون و سپاسگذارم

    شروع فصل پاییز در این چند سال با شما عزیزان همیشه برام خاطره انگیز بوده . بخصوص سفر پاییزی به دور آمریکا با اون درختان رنگارنگ پاییزی و همچنین آن آهنگ ملودی آرامش بخش پاییزی زیبا با شما همسفر بودیم و امسال هم با شروع فصل پاییز در مهر ماه و همزمان منم داشتم خانه تکانی پاییزی رو انجام میدادم مصادف شد با خانه تکانی گام به گام ذهن که چقدر همزمانی فوق العاده عالی را برام بهمراه داشت هم خانه ام را پاکسازی کردم و هم با این فایل های بینظیر گام به گام ذهن مو پاکسازی می کردم خدا رو شکر

    امروز صبح اول وقت اومدم اولین سپاسگذاری صبحگاهی مو اینجا بنویسم

    خدایا شکرت بخاطر وجود دو استادان عزیزم که بنیانگذاران این سایت الهی و توحیدی و بهشتی بودن

    خدایا شکرت برای وجود آگاه و راهنمای توحیدی مون استاد عباسمنش عزیزم

    خدایااا شکرت که هر لحظه در مدار هدایت های درست و صحیح تو در جهت رسیدن به خواسته های مقدسم هستم

    خدایا شکرت

    یکی از صحبت های ارزشمند خانم شایسته را سیو کردم و همیشه بر زبان می آورم و می نویسم و باور و کلام تاکیدی من شده

    اگر انتظار دارم که خداوند منو به مسیرهای بهتر هدایتم کنه حالا در تمام جنبه های زندگیم و یا در مسیری که الان هستم بهترینهای خودم رو ارایه بدم و بهترین ورژن از خودم باشم و از خداوند انتظار دارم که تجربه ی بعدی من بهتر از این تجربه ی الانم باشه

    الهی آمین

    همچنین از مدیر فنی سایت عزیزمون آقا ابراهیم نازنین هم تشکر و قدردانی ویژه ای دارم خدا قوت آقا ابراهیم عزیز ممنون و سپاسگذارم

    خدا رو شکر تعهدی دادیم که روی خودمان کار کنیم و طبق تعهدم هم فقط به خداوند توکل کنیم

    خدایاا شکرت سپاسگزارم ازین که منو هدایت کرده ای به گفتن آنچییزی که برای آگاهتر شدنم مناسبه

    صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

    اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 55 رای:
  2. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1341 روز

    به نام خدا

    سلام به استادان عزیز و دوستان توحیدی

    داشتم به این فکر می کردم که من حدود 3 سال پیش که تازه وارد این مسیر توحیدی شده بودم و فایل های استاد عباسمنش رو گوش میدادم و خلاصه تصمیم گرفته بودم که خودمو تغییر بدم

    اون زمان از زبون استاد عباسمنش این حرف رو خیلی توی فایل هایی که در مورد ثروت و کسب و کار صحبت می کردند می شنیدم که میگفتن برید دنبال کاری که بهش علاقه دارید

    اون زمان من توی کار فروش بودم یعنی اگر اشتباه نکنم از سن 17-18 سالگی من وارد کار فروش شدم ، حالا انواع و اقسام فروش ها دیگه

    از فروش لوازم آرایشی و بهداشتی گرفته تا فروش آپارتمان و حتی فروش مدرک البته به صورت قانونی:)

    ولی خب هیچوقت درآمد من پایدار نبود یعنی همیشه درآمدم مثلاً میشد 10-12 میلیون تومن یه ماه بعدش میشد 5 میلیون تومن یا حتی تا چند ماه چون فروشی نداشتم عملاً درآمدم صفر بود خلاصه همیشه درآمدم بالا پایین میشد که دو تا عامل بسیار مهمی دخیل بود:

    1- علاقه نداشتن به کاری که داشتم انجام میدادم یعنی فروشندگی

    2- باورهای نادرستی که در مورد پول و کلاً مسائل مالی داشتم

    این دوتا عامل اون زمان خیلی داشتن منو توی ورودی  مالی بالا پایین می کردند

    البته خودم تا قبل از اینکه با آموزش های استاد عباسمنش بخوام کار کنم خبر نداشتم

    من فهمیدم اون زمانی که داشتم کار فروش رو انجام میدادم هیچوقت هم تمرکزی روی کارم نداشتم یعنی این نبودش که بخوام تمرکزی کار کنم مثل همین الان

    خب طبق قانونی هم که خدا گذاشته توجه منه که داره اتفاقات رو وارد زندگیم میکنه پس بنابراین باید هم هیچ نتیجه مالی پایداری توی کاری که قبلاً بودم نگرفته باشم

    بابت همین وقتی اون زمان از زبون استاد عباسمنش می شنیدم که میگفت برید دنبال کاری که حالتون باهاش خوبه ، این خواسته به دلیل تضادهایی که از کار قبلیم بهش برخورده بودم توی من خیلی زیاد شد که من دوست دارم کاری رو انجام بدم که بهش علاقه دارم

    اون زمان یعنی سه سال پیش امدم یه تحقیقی کردم از اینکه آدم هایی که ثروتمند شدند واقعاً از همون کاری بودش که بهش علاقه داشتند یا نه صرفاً بخاطر پولش که فکر میکردن از اینکار می تونند پولدار بشن رفتن سمتش

    به طور باور نکردنی همون زمان طبق تحقیقاتی که از بین میتونم به جرئت بگم بالای هزار نفر انجام دادم متوجه شدم بلاءاستثنا همه ی آدم های ثروتمند و خوشبخت فقط کارهایی رو انجام دادند که دوستش داشتند و اون کارِ مورد علاقه شون بوده حالا از کجا متوجه شدم که همه آدم های ثروتمند کارِ مورد علاقه شون رو انجام دادند چون اونا که نیومدن بگن که این کارِ مورد علاقه ما بوده

    از اونجایی که یه کاری رو به مدت طولانی تا سال ها انجام داده بودند و هر بار اون کارو گسترش میدادند

    مثلاً برادران محمدی وقتی سال 85 اگر اشتباه نکنم سایت دیجی کالا رو راه انداختن فقط امدن چند تا دونه محصولی که اصل بوده رو گذاشتن روی سایتشون و اون زمان توی خیابون انقلاب تهران دفتر زدند که کل کارمندانشون 7-8 نفر بود بعد سال به سال همزمان سبد کالاییشون بیشتر شد و تعداد کارمندانشون هم بالاتر رفت و شروع کردند کم کم توی هر شهری انبار زدن در حدی که الان شرکت دیجیکالا توی کل خاورمیانه و شمال آفریقا بزرگترین سایت خرید اینترنتی شده

    اگر برادران محمدی به این کار علاقه نداشتند مطمئناً همون سال های اولیه جمع می کردند میرفتن سراغ یه کارِ دیگه ای که به قول عوام مردم توش پول باشه چون اون زمان اصلاً مثل الان به اون صورت مردم خریدهاشون اینترنتی نبود در حالیکه اونا نه تنها این کارو ادامه دادند بلکه بسیار گسترش دادند در حدی که الان دیجی کالا درگاه پرداخت خودشو داره برای ارسال محصولاتش به درب منازل حمل و نقل شخصی خودش رو راه انداخته و سالیانه چند صد میلیون دلار از داخل همین ایران دارند پول میسازند و از همه مهم تر کسی که داره کار مورد علاقه شو انجام میده ، اون کار براش خیلی خیلی ساده و راحته…!

    همین الگوها باعث شد که من هم به شدت علاقه مند بشم که کار مورد علاقه مو انجام بدم ولی یه مشکلی بود

    اینکه من نمیدونستم اصلاً به چی علاقه دارم!

    منی که نمیدونستم به چی علاقه دارم چطور شد که وارد مسیر کاری مورد علاقه ام شدم؟؟؟

    من داشتم امروز حین فایل گوش دادن یک چیزی رو در مورد خدا فکر می کردم ‌که بهتر درکش کردم

    اینکه خدا توی قرآن 12 بار در برهه های زمانی مختلف در مورد همه چیز یک جمله ای رو آخر تمام این 12 آیه تکرار کرده

    اون جمله اینه:

    عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

    ((آنچه در دلهاست آگاه است))

    اگه بخوام یک آیه بیارم اینه:

    إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَیْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (آیه 38 سوره فاطر)

    ((خدا، داناى نهان آسمانها و زمین است و او به آنچه در دلهاست آگاه است))

    این یعنی شامل همون علایقی هم میشه که من توی وجودم دارم ولی خودم ازشون بی خبرم در حالیکه خدا کاملاً میدونه و آگاهه

    بابت همین من اون موقع شروع کردم به سوال پرسیدن از خدا ، که خدایا تو بگو من به چی علاقه دارم؟

    دقیقاً همین سوال رو می پرسیدم

    اتفاقی که افتاد در مدت زمان خیلی کوتاهی خداوند خیلی طبیعی و عادی به من فهموند که تو به برنامه نویسی علاقه داری ، وقتی اینو فهمیدم شروع کردم به مطالعه کردن در مورد برنامه نویسی 

    وقتی در مورد انواع و اقسام برنامه نویسی و زبان های برنامه نویسی توی اینترنت مطالعه می کردم ، قشنگ میفهمیدم که چقدر ذوق دارم چقدر احساسم خوبه

    دقیقاً چیزی بودش که من به هیچ عنوان فکرشو نمی کردم که به یه همچین کاری علاقه دارم ولی خدا کاملاً میدونست

    بچه ها خدا چیزهایی رو میدونه که ما نمیدونیم

    ازش استفاده کنید

    از خودش ، از علم و آگاهی نامحدودش ، از قدرت های خدا استفاده کنید توی زندگیتون

    خدا کاملاً مشتاقِ که ما ازش در مورد چیزهای مختلف سوال و درخواست کنیم

    اونم بخاطر اینکه آگاهیش نامحدوده مثل یک چشمه جوشانی که هر لحظه در حال جوشیدنه و حاضر و آماده ست و فقط باید ازش هر بار استفاده کنید

    به نظر من از خدا و علم و آگاهی و قدرت هاش نباید استفاده کرد بلکه باید سوءاستفاده کرد:)))

    استاد توی فایل (ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی) گفته که باید هر روز ویژگی های خدا رو با خودتون صحبت کنید و اینجوری برای ذهنمون تکرار کنیم

    این چه اتفاقی میوفته؟

    باعث میشه با تکرار ویژگی های خداوند و تجربیات خودمون که هماهنگ با اون ویژگی هاست ، ذهنمون ناخودآگاه مطیع تر میشه نسبت به خدا و مقاومتمون در برابر هدایت های خدا کمتر میشه

    اینجوری هدایت ها رو بیشتر دریافت می کنیم چون دیگه مقاومتی نداریم یا لااقل کمتر مقاومت می کنیم مثل وقتی که خدا به من گفتش باید پروژه سایت همین مشتریمو انجام بدم با این حال به هیچ عنوان هیچ شناختی از توسعه همچین سایتی رو نداشتم ، اتفاقاً یادمه یکم هم ترس داشتم از اینکه نتونم چی ولی به قول استاد الهاماتی که خدا به آدم میکنه حس اطمینان به آدم میده بابت همین با وجود اینکه من هیچ تجربه ای از توسعه ی همچین سایتی رو نداشتم قبول کردم حتی قیمتش هم خودِ خدا به من گفتش که چقدر به مشتری بگم که تمام و کمال هم تا الان پرداخت کرد که چقدر چقدر این پروژه برای من مفید بوده چقدر باعث شد رابطه مو با خدا بهتر کنم از یه پروژه برنامه نویسی!

    خداروشکر بابت وجود پر خیر و برکت خودِ خدا توی زندگیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 59 رای:
    • -
      خداهست گفته:
      مدت عضویت: 972 روز

      سلام دوستِ خوبم

      چقدکامنت شما منو به فکر فرو برد

      وچقددقیق هدایت شدم به چیزی که واقعاذهنمو خیلی وقته درگیرکرده بود،کامنت خوبتون نشونه ای ازخدابودبرام،منم سه ساله بااستادوسایت آشناشدم نتایج خوبی گرفتم ولی درمورد مالی پایدارنبوده،قبل اشنایی بااستادتقریباداره 3سال میشه که نتورک کارمیکنم ضرری نکردم اتفاقا درامدهم داشتم،خیلی خوب جلومیرفتم هربار سِمَت بالادرامد بالاتر،دقیقا 2روز مونده بود که به سِمَت ودرامد دلخواهم برسم که فیلترینگ شد واوضاع ریخت به هم،وهرچی ساخته بودم به باد رفت وتقریبا درامدم صفرشدتوهمین برهه باسایت استادبیشترآشناشدم وازفایلهاش استفاده کردم خودموجمع وجور کردم ودوباره ازنو ساختم ودرامد داشت میرفت بالا که چندتافایل ازاستاددیدم درمورد نتورک،که تایید نمیکردن ومیگفتن تونتورک به همه چی میرسی بجزثروت!برو سراغ چیزیکه علاقه داری (ولی من ازنزدیک شاهدم کسایی هسدن که خیلی درامدهای عالی دارن،آزادی زمانی ومالی وزندگی لاکچری ومسافرت های انچنانی)درقسمت عقل کل گشتم اونجاهم اشاره کرده بودن که استاد تاییدنکرده ازاون موقع به بعد خیلی خیلی سست شدم کاملا باورواشتیاق وانگیزمو،نسبت به کار ازدست دادم،حس میکنم تمام تواناییمو ازدست دادم وحس میکنم ازآدمها خسته شدم ازاینکه درامدم وابسته به بقیه باشه

      ازبچگی هم به شغل معلمی علاقه داشتم وازرشته معلمی فارغ التحصیل شدم حالانمیدونم علاقه بوده یا اونقدی اطرافیانم توگوشم گفتن معلمی بهترین شغله براخانوما توباورهام رخنه کرده!

      تا فارغ التحصیلی فقط بخاطر معلمی درس خوندم ولی بلافاصله بعدازفارغ التحصیلیم کرونا اومد نتورک بهم ازطریق یکی ازدوستای صمیم که مث خواهربودیم وخیلی قبولش داشتم پیشنهادشد شروع به کارکردم،این دوستم بعدِ فیلترینگ تمرکزکرد رو آموزه های استاد،درامدخیلی خوبی هم داشت دوره های استادو گرفته بود وروخودش کارمیکردونتایج خوبی میگرفت یهو به یه بهانه ای کاملا غیب شدودیگه کارنکرد،والان باهم درارتباط نیستیم وخبری لزش ندارم اینم تاثیرمنفی داشت برام وسوال بود اون موقع برام تاوقتیکه فایلهای استادو درموردنتورک دیدم

      اما درمورد معلمی بگم بااینکه دوس دارم تجربش کنم دوسه بار آزمون شرکت کردم وقبول نشدم،

      ترمزهایی که دارم‌مانع قبولیم میشه یکیش اینه استادمیگفتن هرچیزی که آزادی منو بگیره حذف میشه خب کارمندشم 30سال تمام بایددرخدمت دولت باشم (مخصوصاکه تونتورک آزادی زمانی ومکانی رو تجربه کردم)ودیگه اینکه استادگفتن برای موفق شدن مگه حتماباید کنکورقبول بشی؟

      اما ترمزخیلی بزرگی که هس شوهرم هنوزهیچی نشده ازالان برنامه ریخته اگه رسمی بشی درامدثابت بیاری وام میگیریم باپولش خونه بزرگتر،ماشین لوکس تر،باغ و….بخریم(که بازم وام گرفتن خلاف قوانین هست)میگه ازالان روحقوق توحساب کردم استخدام بشی نمیذارم یه هزارتومن ته حسابت بمونه همشو سرمایه گذاری میکنم براآیندمون (یجورحس دلسوزی افراطی مادرانه همراه با تملک داره به داشته هاش ومیخواد اختیارهمه چی دست خودش باشه،)میگه کارکنی ازت انتظاردارم کمک خرج باشی اگه تودوس داشته باشی خرج خودت کنی منم دوس دارم درحالیکه من هیچی ازحقوقم براخودم نیمونه ،اگه توخرج نکنی منم خرج نمیکنم،خب برام زور داره توسرما گرما برو کار کن دریغ ازاینکه اختیارپولت تودستت باشه

      میگه ضمنا حق نداری منت کنی درامدتو که اونوقت زندگیمون به هم میریزه!منم هرچی دارم تصورمیکنم میبینم اگه معلم بسم اختلاف پیش میاد راستش بخاطر ارامش زندگیم ازمعلم شدن منصرف میشم بااینکه دوس دارم تجربش کنم،از یه طرف هم بیکاری وبی پولی خیلی بهم فشار روانی میده ازاینکه اینهمه سال سختی به خودم دادم وتومدارس ودانشگاه های نمونه درس خوندم اخرشم هیچی به هیچی!

      یه باور مخرب دیگه ای هم که داره که به منم انتقال داده،میگه برواستخدام شو معلمی منزلت اجتماعی بالایی داره،فردا زوری اگه اتفاقی برامن افتاد بچه ها نگهت نمیدارن میندازنت بیرون ولی درامدداسته باشی حداقل بیمه وبازنشستگی داری به کسی محتاج نیستی خیلی بهم استرس میده،نسبت به شغل معلمی این باید نباید هارو داره چون درامدش ثابت ورسمیه ولی کاری بادرامدنتورکم نداشت

      الان دربلاتکلیف ترین حالت ممکنم بی پولی وبی کاری فشارمیده بهم،شغلهای مختلفی رو امتحان کردم،سراغ یه سری کارها رفتم که حس میکردم علاقه دارم ولی نتونستم ادامه بدم انگارکه علاقم نبودن…

      نمیدونم چیکارکنم نتورکمو ادامه بدم؟معلم شم؟

      چندجادرخواست کار دادم، فقط میخوام از یه کاری شروع کنم صرفا سرگرم شم تاخداهدایتم کنه

      هزاربار ازخداپرسیدم که بهم بگه درموردشغل هدایتم کنه ولی فعلاچیزی دریافت نکردم

      اگرشمایاازدوستان میتونه راهنماییم کنه ممنون میشم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ابراهیم گفته:
        مدت عضویت: 1395 روز

        سلام بنده خوب خدا

        بله درسته اول برو یه جا برای خودت درآمد ایجاد کن فعلا

        دوم ببین بین نتورک یا معلمی کدوما رو عمیقا علاقه داری و توش احساس خوب داری ،همون انتخاب و ادامه بده

        سوم

        اگر جهان رو آیینه خودت ببینی و همسر عزیزت رو مجری باورهای خودت بدونی ،به نظرت کدوم باورت ایراد داره که ایشون برای درآمدتان تصمیم میگیره؟

        من خودم میگم باید روی باور احساس ارزشمندی و لیاقتت کار کنی.

        چهارم گفتید هزار بار از خدا پرسیدم،خدا خواسته شما رو میدونه ،شما رها کن با احساس خوب،صد در صد ایمان داشته باش در وقت درست بهت میگه و روی باورهات کار کن

        موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    آرزو کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 505 روز

    تق تق سلاااااام من اومدمممممم

    با احساس خوب و عالی با ذکر الحمدالله رب العالمین با حس زیبای شکرگزاری با احساس لیاقت اومدم

    مریم گللللی آرزو فدات بشه ،دورت بگرده

    تو چقدر مهربونی چقدر خانومی چقدر همه چی تمومی چقدر مصممی چقدر خالصی

    رفیق خواهری عشق عزیز دل سایت عباسمنش دات کام ما رو از صدای بی نظیرت محروم نکنننننن

    ما دوستت داریم و خواهان احساس آرامش صداتیم بقول سعیده شهریاری ماچ به کلت فراوااااااان (خانم شایسته عاشقانه دوستتون دارم و همیشه تحسینتون میکنم و تو سریال ها ی سایت اونقدر که رو‌ حرفها و حرکات شما زوم میکنم رو استاد نه خخخخ خلاصه جاتون تو قلبمه و خدا رو شکر میکنم که زمان حضور من در این دنیای زیبا با حضور شما و استاد همزمان شد)

    و اما، وقتی برمیگردم به روزای اول میبینم که نه عاقا جان اوضاعم خوبه حداقلیش اینه که بدهی ندارم اما حرکت من تو این مسیر کنده اره همون شایدم فرکانسم پایینه و انگار به خدا گاهیی نمیفهمم و مثل بچه ابتدایی یه فایل رو چندین مرتبه میبینم نمیفهمم میرم کامنت میخونم دوباره فایله تا اینکه انگار یاد میگیرم آ ا

    خلاصه این شاگرد شما همونطور که چندین سال با عشق درس خونده بود باز با یه وقفه چندین ساله الان دویست و خودرده ای روزه که با عشق داره تو این مکتب کاملا متفاوت شاگردی میکنه و توهم نمیزنه به لطف الله

    بزار یکم برا خودم نوشابه باز کنم خخخخ

    والااااااا یه عمر در نطفه تمام ذوق ‌ و شوق خودمو خفه کردم ،اما دیگه من جای متفاوتیم دارن فوت و فن یاد میگیرم و باید برای خودم ارزش قاعل بشم و عاشق خودم باشم بی قید وشرط…. خدایا من روی کمک تو خیلییییی حساب کردم میکنم خواهم کرد یعنی خدایا من دست از سرت ور نمیدارم‌

    استاد باورت میشه دیگه خونه زندگیم خیلی مرتبهههه الان بغضم گرفت به خداوندی خدا،

    من ازش میپرسن و خود خدا بهم میگه از کجا شروع کنم کدوم کار رو انجام بدم بهم میگه کی از کار دست بردارم کی شروع کنم و من کاملا توی خونه احساسش میکنم

    و همش بهم میگم با آرامش کاراتو انجام بده

    استاد من به نقطه ای رسیدم که هیچچ بدهی ندارم

    منی که انگار مدلم شده بود قرض گرفتن

    استاد من دیگه انگار آروم آروم دارم برا خودم اهمیت میدم انگار دست خودمو میگیرم میبرم خرید انگار به هیچ وجه راضی نمیشم با کسی نامهربونی کنم ،انگار دلم میخواد با همه با آرامش حرف بزنم و انگار داره ریشه میگیره در من اعراض از نکات منفی افراد ،منی که اوایل با برداشت اشتباه خودم از افراد فاصله گرفتم الان دوست دارم به عنوان تمرین ارتباط بگیرم و در بیارم نکات مثبت رو دونبال الگوهای موفقم …

    استاد با بچه هام به طرز معجزه آسایی رفیق شدم دوسشون دارم و دوسم دارن …

    استاد آغاز این هفته من یک تصمیم جدی گرفتم و به همسرم هم اعلام کردم که هر طور رفتار کنه و هر حرفی بزنه من رو اصل و اساسی که از اینجا یاد گرفتم میمونم اونم خود داند و الخق و والانصاف غرور رو گذاشتم کنار و با خودم گفتم مگه من چقدر تو این دنیا زندگی میکنم که اینجوری برای خودم زهرمارش کنم و برم اون دنیا هم ادامه این زندگی رو داشته باشمو استااااااااد چنان رابطه ی ما روز بع روز داره پیشرفت میکنه که من فقط میتونم بگم الحمدالله رب العالمین

    و اصلا با دادن تعهد من، این هفته دونه به دونه خداوند ترمزهامو بهم میگه مثلا دارم ظرف میشورم میاد و واضح بهم میگه چی به چیه همش بهم میگه با احدالناسی نه شروع کننده بحث و جدلی باش نه ادامه دهنده

    بهم میگه تو آروم باش من همه چی برات میکنم انگار دست این کودک رو گرفته و نرم و روون می برتش جلوووو

    استاد آرامشی که دارم رو با دنیا عوض نمیکنم

    چند روز پیش بهم گفت آرزو نماز به سبک 3 وعده در روز مثل قدیما بخون و استاااااااااد وقتی شروع کردم نمازمو و خوندم سوره حمد رو اونقدر اشک شوق ریختم و اونقدر حس کردم به خدانزدیکم که تا به الان من نماز به اون آرومی نخونده بودم وقتی نشستم باهاش صحبت کنم دیدم وووووو جنس حرفام خیلی متفاوته بهم گفت تو صلاتتو انجام بده ما برات همه کار میکنیم(نمیدونم چرا میگه ما شاید بعدها بفهمم)

    استاد هر چند خیلی از آنچه که شما به ما یاد میدین رو دنیای بیرون ،آدمها ردش میکنن با استدلال های خودشون که حالا اونا خود دانند،هرچند از از وقتی تبلیغ رو در کارم به روش پولی قطع کردم فروشم کمتر و کمتر شده اما به اللهی که میپرستم برای منی که یه سال پیش برای 100 هزار تومن در یک ماه خودمو خوار و خفیف میکردم الان آسون پول در زندگیم جریان داره و الا من چطور میتونستم 30 میلیون بدهی رو در 7 ماه پرداخت کنم چطور میتونستم در همون 7 ماه نزدیک به13 میلیون دوره بخرم آره همه اینا براساس توحید و عمل به آگاهی هاییه که شما به ما دادین چقدر دلم خواست اینا رو امروز بگم

    من نقاط ضعف زیادی هم دارم اما باز شاکر همون خداوندیم که من رو لایق اومدن به این دنیای مادی و تجربه کردنش کرد خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    الان هدف اصلیم رو تا عید مشخص کردم بهبود رابطه عاطفیم …

    اما نمیدونم چه ترمزی در من هست که در زمینه

    اهداف مالی هنوز هاج و واجم و با اینکه تقریبا 40 روز بدهیم تموم شده و با اینکه عقل کل رو هم خیلی مطالعه کردم اما هنوز به جواب آنچنانی نرسیدم که چه کنم ؟؟؟؟؟

    خدایا بهم بگووووووو قربونت ….

    خلاصه که با دیدن قدمهای زیبا در تصویر گام گام

    یادم افتاد که چه قدمهایی خداوند برام برداشته

    (یعنی خدا از همون بچگی باهام بوده ها)

    و شکرررررر هزاران شکرررررر این هفته به مرور به این نتیجه رسیدم که آرزو دوره خریدن گوش دادن

    نوشتن یه طرفه اما بیا عمل رو هم چاشنی کارت کن قربون شکل ماهت و واقعا عمل هم دارم میکنم

    امیدوارم اونقدر خووووب و توحیدی برم جلو که هیچ ربطی به آرزوی قبل نداشته باشم

    خدایا بهم جسارت بده

    خدایا بهم شجاعت بده

    خدایا کمکم کن ایمانم بهت به اندازه فریزر یخچالمون بشه

    خدایا من هر آنچه دارم از توعه از ثروت بی کرانت بر همه ما ببخش امین یا رب العالمین

    این کامنت رو در پر انرژیترین زمانم نوشتم خدایا بگیر فرمون زندگیمونو برررررررررررریممممممم جلوووووووو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 66 رای:
  4. -
    نسرین تیموریان گفته:
    مدت عضویت: 1594 روز

    الحمدلله رب العالمین حمداً کثیراً من کل احوال

    سلااااام به استادخوبم ،مریم جانِ عزیزم،و دوستان خوش فرکانسم

    چقدر این گام به گام به من کمک کرد خدا میدونه

    مریم جانم ازت ممنونم برای تمام زحماتی که میکشی و هر آنچه درک میکنی با ما به اشتراک میزاری

    من گام به گام لایو ها رو پیش رفتم همگام با روزی که شروع شد ،اول مهر امسال

    چه برکتی …. چه آرامشی … چه رشدی …. بهتره بگم چه تکاملی …. طی شد تو این یک ماه همراهی با برکت …

    من دراین همراهی پر برکت متعهد شدم روزی 2 ساعت برای رشد خودم وقت بزارم،گفتم نسرین تو روزی 8 ساعت برای موفق شدن مردم کار میکنی خودت برای خودت چقدر ارزش داری؟؟؟ روزی 2 ساعت خیلی زیاده برای کار کردن رو خودت وقت بزاری؟؟؟

    با اینکه 6 صبح بیدار میشم میرم سرکار تا برگردم خونه ساعت 5 عصر شده ولی متعهدانه وقت گذاشتم و نتیجه ی لذت بخشش رو گرفتم … هرچند این آرامشی که الان دارم هرروز عمیق تر میشه و لذت بردن رو یاد گرفتم الهی الحمدلله

    هرچند درک این مسیر هم تکاملی هست و هر بار که گوش میدم بیشتر درک میکنم ،

    این جلسات پر بار رو مینوشتم و فکر میکردم و کامنت میزاشتم و کامنت میخوندم و….. در طول روز همیشه هنذفری گوشمه و فایل ها رو گوش میدم

    خدایا هزاران مرتبه شکرت من از روزی که استاد رو شناختم آرزوم بود دوره ی ثروت رو داشته باشم ،

    نمیدونم چرا نمیشد….

    البته الان میدونم چون تکاملش رو طی نکرده بودم ،

    خلاصه یه شبی که حدودا سه ماهی بود مدام تو سایت بودم و رو خودم کار میکردم بهم الهام شد پولت الان به ثروت نمیرسه قدم ها رو بخر ،

    قدم به قدم پیش رفتم و تکاملی رشد کردم چه شب و روزایی بود چقدر رشد ریز ریز و تکاملی داشتم و اتفاقات خوب افتاد و رشد داشتم در خیلی از جنبه های زندگیم ، البته از لحاظ مالی رشد چشمگیری نداشتم ،

    این باعث شد فهمیدم من نیاز دارم به دوره ثروت و ساخت باور ها

    تو این مدت دوره احساس لیاقت رو خریدم و بسیار لذت بردم و دوره روابط رو خریدم که کمک کرد رابطه ام با خودم خوب بشه و …. تکاملی بهتر میشم

    اول مهر که خانه تکانی رو شروع کردم کلی اتفاق ریز و درشت برام افتاد که تو مسیر کامنت گذاشتم

    تو ابن مدت ریز به ریز کیف پولمو شارژ میکردم ….

    که پولم جمع بشه ثروت رو بخرم،

    خبر افزایش قیمت که اومد رو سایت من گفتم باید بخرم این دوره رو

    با سرعت بیشتری پول جمع کردم و کیف پولمو با خواهرم دوتایی شارژ میکردیم،

    از هر پولی که دستمون میامد یه بخشی رو کیف پول شارژ میکردیم،

    خلاصه نزدیک به افزایش قیمت بود که دوره ی بینظیر ثروت 1 رو خریدیم،الهی شکرت

    من مطمئنم من در مدار ثروت 1 قرار گرفتم که تونستم بخرمش ، و در این مسیر خانه تکانی باعث رشد و تکاملم شد،سرعتِ طی کردن تکامل منو برد بالا ….

    خیلی شیرین و لذت بخش بود این خرید ارزشمند

    از روزی که دوره رو گرفتم دارم کار میکنم و خوشحالم دارم تکاملی پیش میرم ،

    عاشق بهبود مستمر و دائمی و آرام آرام هستم،

    تو دوره خانه تکانی واقعا معجزات رو دیدم،آرامش خودم ،تسلیم شدنم ،رها بودنم و…. حاصل طی کردنِ مسیرِ آرام آرامِ خانه تکانی بود.

    موهبت آرامش در زندگیم پررنگ شده اینو خیلی دوست دارم،

    چون میدونم آرام باشم تصمیمات درست میگیرم

    فرشته های من استاد عزیزم و مریم جان مهربانم ازتون ممنونم دوستتون دارم،

    پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 70 رای:
    • -
      محدثه شمس گفته:
      مدت عضویت: 1662 روز

      سلامبه استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان

      سلام به شما دوست عزیز

      خیلی لذت بردم از کامنتتون

      وشمارو تحسین میکنم که روی خودتون کار میکنید

      جالب بود برام که کیف پول رو شارژ میکنید

      میشه راهنماییم کنید که چطور کیف پولتون رو شارژ میکنید؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        نسرین تیموریان گفته:
        مدت عضویت: 1594 روز

        عزیزی محدثه جان،

        سلام مهربان،

        توی سرچ بزنید شارژ کیف پول براتون میاره ،میتونید هر مبلغی که خواستین کیف پول رو شارژ کنید همون لحظه هم 15درصد مبلغ رو هدیه می گیرید و به کیف پولتون اضافه میشه،البته جز قوانین اینکه هیچ وقت مبلغ قابل عودت نیست،شارژ کردین فقط میتونید جمع کنید تا محصول خرید کنید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    یا حی یا قیوم یا قریب یا مجیب یا سمیع یا علیم یا شافی یا بصیر یا علیم یا نو الغفور

    45 سال پیش در همچین روزی، به این دنیا پا نهادم و مادر و پدری دلسوز و مهربانی رو انتخاب کردم، که عاشقانه مرا دوست داشتند، امروز روزی بود که مادرم جسم اش را به خاک سپرد و خود به ملکوت اعلی پیوست.

    روز تولدم در این دنیا، همزمان با تولد مادر در دنیای جدیدش است. امروز عصر که در مجلس نشسته بودم، با خودم گفتم، اگر من الان جای مادرم در خانه جدیدش بودم چه حالی داشتم، اصلا چی مهم بود ، چی مهم نبود. دیدیم تنها چیزی که برات میمونه، همونی که همیشه همراهته ولی تو از اون غافلی، تنها رفیقی که باهاته، تنها ثروت و دارایی که میتونی داشته باشی یاد خواست.

    امروز هر کسی تسلیت می گفت: بهش می گفتم؛این مسیری که همه ما باید بریم، مهم اینه که قدر همدیگر و داشته هامون رو بدونیم و خوب زندگی کنیم.

    امروز خاص ترین روز تولدم بود، چون امروز مهربانی هایی دیدم زیبا

    همکاری و همراهی هایی قابل تحسین

    محبت های بی دریغ

    آغوشی گرم و صمیمی

    خدایا سپاسگزارم که تمام فامیل و دوست و آشنا را برای تولدم یکجا جمع کردی که از دیدن آنها خوشحال و مسرور شوم.

    در پناه ایزد منان همه ی ما روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر و سعادتمند تر باشیم الهی آمین

    در پناه ایزد منان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 73 رای:
    • -
      مریم شریعت گفته:
      مدت عضویت: 869 روز

      سلام دوست عزیزم

      خداوند مادرتون رو غرق در رحمت و فضل خودش قرار دهد و مطمئن باش در آغوش گرم پروردگار آرمیده است

      تولد مادر در دنیای جدید و تولد شمارو تبریک میگم

      و خدارو شکر دیدم که شما چقدر روی خود کار کرده اید و آرامش دارید که در این شرایط تونستید بیایید کامنت بنویسید و این نشان دهنده بودنتان در مسیر درست است

      خدا قوت دوست خوب خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2973 روز

      بنام الله مهربان

      انا لله و انا الیه راجعون

      درود به دوست عزیز وموحدم

      رضوان عزیزاحسنت به این درجه از ایمان وکنترل ذهنت

      عزیزدلم تولدت مبارک

      تسلیت مرا بابت غم از دست دادن مادر گرانقدر وگرانمایه ات پذیرا باش وآسمانی شدنش مبارک

      عزیزم بهترین حال واحساس را در هرلحظه از زندگی برایت آرزو میکنم

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      کبری مشتاقی گفته:
      مدت عضویت: 907 روز

      به نام خدایی که روح را در بدنمان جاری کرد و اجازه داد تا نفس بکشیم و زندگی کنیم و هر زمان وقتش باشه میبره به دیار باقی و ما باید بپذیریم همه ما رفتنی هستیم فقط او باقیست

      سلام دوست عزیزم رضوان جانم تسلیت میگم در گذشت مادری مهربان و دلسوز رو

      قرین رحمت الهی قرار بگیرد

      چقدر عالی تونستین در این شرایط سخت خودتون و ذهنتون و احساستون رو کنترل کنین مرحبا مرحبا به شما معلومه روی خودتون زیاد کار کردین که دیدتون در این شرایط به موضوعات و اطراف چقدر مثبته و میتونین با قوانین بسنجین و خودتون رو آرام کنین

      فقط خداست که با ما میمونه واقعا به نکته زیبا و پر از آگاهی اشاره کردین متشکرم عزیزم

      ان شاالله خداوند آرامشی بی نهایت به شما بدهد

      خدایا شکرت که کنارمون هستی و هدایت میکنی سپاسگزارتم

      رضوان جان بهترینها نصیبت عزیزم

      یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مستانه اقبالهء گفته:
      مدت عضویت: 2091 روز

      سلام رضوان عزیز دوست توحیدی من واقعا به نکته ی مهمی اشاره کردید

      تنها چیزی واسه انسان میمونه همونه که همیشه همراهمه

      ولی تو از اون غافلی،تنها رفیقی که باهاته،تنها ثروت ودارایی که میتونی داشته باشی یاد خداست

      عزیزم روح مادرت در آرامش

      ودر بهشت برین پروردگار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      زری شیخی گفته:
      مدت عضویت: 280 روز

      سلام به دوست و هم مسیر عزیزم رضوان جان

      از صمیم قلبم تولدت و تولد مادر عزیزتون رو در دنیای دیگه رو تبریک و تهنیت میگم و از خداوند آرامش بی‌حساب براتون آرزومندم

      بینهایت تحسینتون میکنم که تو این حال و تو این شرایط اینقدر زیبا وهنتونو کنترل کردید و جهان رو اینقدر زیبا دیدی و تفسیر کردی

      امیدوارم همه ما بتونیم یه روز تواناییمون به این حد بالا بره

      برای شما و بقیه بازماندگان صبری عاجل و آرامشی عظیم خواستارم در پناه خداوند شاد و دلخوش باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ملورین گفته:
    مدت عضویت: 1816 روز

    الحمد لله رب العالمین.

    بسم الله الرحمن الرحیم

    با درود و سلامی از عمق وجود به پیشگاه خداوند یکتا، که آفرینش بی‌نهایت زیبا و منظم او آینه‌ای از عظمت و قدرت لایزال اوست. ای پروردگاری که آسمان‌ها و زمین را به حق آفریدی و به همه ما حیات بخشیدی، شکرگزارم که در مسیر زندگی‌ام نور هدایتت را جاری ساختی و مرا به سوی راهی روشن رهنمون کردی.

    سلام به دو نور الهی، استاد های بزرگوار و ارزشمندم که هر روز مسیر توحید را پرنورتر بر قلبم می تابانید و مرا به تبدیل شدن به نسخه بهتر همچنان مشتاق تر می سازید،جایگاهتان همیشه در قلبم خواهد ماند و عاشقانه دوستتان دارم.

    وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ (طلاق: 2-3)

    این کلام گوهربار خداوند، مرا به یاد مسیر تحولی می‌اندازد که در آن با اعتماد به وعده‌های او و تقویت ایمان، توانستم از چالش‌ها و سختی‌ها عبور کنم و درهایی از برکت و گشایش را در زندگی‌ام تجربه کنم که پیش از این تصورش را هم نمی‌کردم.

    هم اکنون چهار سال مسیر توحید را با کمک و هدایت رب العالمین در کنار آموزش های ارزشمند استادانم گذراندم ،چهار سال نور،عشق،برکت، چه لحظه هایی که به مو رسیدم اما با صدای شما جانی دوباره گرفتم ،تنها بودم اما هرگز تنها نشدم چون نور و رحمت الله را هر لحظه از وجود نازنین شما دریافت کردم خدایا شکرت

    این آشنایی نقطه عطفی در زندگی من شد، چرا که مرا با قدرت عظیم ذهن، نقش باورها، و قانون جذب و قرآن و توحید آشنا کرد. یاد گرفتم که چگونه ذهنم را به ابزار خلق یک زندگی آگاهانه تبدیل کنم و به جای غرق شدن در نگرانی‌ها و مشکلات، انرژی‌ام را به سمت ایجاد راه‌حل‌ها و جذب اتفاقات دلخواه سوق دهم و با انجام پروژه خانه تکانی ذهن ، وارد مرحله‌ای تازه از این مسیر شگفت‌انگیز شدم.

    بهتر از قبل درک کردم که باورهای محدودکننده‌ام را شناسایی کنم و به جای آن‌ها باورهایی سازنده و هم‌سو با اهدافم بسازم. نتیجه این تلاش، تحولی بود که زندگی‌ام را در همه ابعادش متحول ساخت.

    در این یک ماه اخیر، خواسته‌هایی که برایم سال‌ها دور از دسترس به نظر می‌رسیدند، یکی پس از دیگری محقق شدند و دقیقا در همین یک ماه چهار خواسته من تیک خورد در شرایطی که من خواستم و باور کردم که می شود و شد و امروز می‌توانم با آرامش و انرژی و ایمان بیشتر به زندگی و اهدافم بپردازم.

    افرادی که با آن‌ها برخورد می‌کنم، با اخلاق و لطفی بی‌نظیر با من رفتار می‌کنند، و این برایم گواهی است بر این که هرچه درونم را پالایش و زیباتر کنم، انعکاس آن را در جهان بیرون نیز خواهم دید.

    در این مسیر، قدرت شکرگزاری را به شکلی عمیق‌تر درک کردم.

    “لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ” (ابراهیم: 7)

    و من امروز با تمام وجودم این وعده الهی را باور دارم و می‌دانم که شکرگزاری از نعمت‌های کوچک و بزرگ، درهای بیشتری از رحمت و نعمت را به رویم می‌گشاید.

    تمرین مستمر کنترل ذهن و سپاسگزاری، مرا به انسان جدیدی تبدیل کرده است. امروز بهتر از هر زمان دیگری می‌توانم افکارم را مدیریت کنم، بر احساساتم مسلط باشم و به جای تمرکز بر کمبودها و محدودیت‌ها، توجه خود را به وفور نعمت‌ها معطوف کنم. این تغییرات باعث شده‌اند که زندگی‌ام نرم‌تر و روان‌تر پیش برود و همه چیز در زمان مناسب خود به بهترین شکل اتفاق بیفتد اما این را هم می دانم که مسیر تغییر بی پایان ست و تنها با امدادهای پروردگارم این مسیر سبز ،میسر و هموار می گردد.

    خدایا، تو را سپاس می‌گویم که مرا به این مسیر هدایت کردی. شکرگزارم که مرا با آموزگارانی آگاه و صاحب معرفت آشنا کردی که با عشق، نوری در مسیر زندگی‌ام روشن کردند. سپاس‌گزارم که به من یاد دادی چگونه از درون خود شروع کنم، چرا که تنها از این طریق می‌توانم به بیرون از خود شکل و جهت دهم.

    پروردگارا، از تو می‌خواهم که همواره دلم را از نور ایمان و ذهنم را از حکمت و آگاهی سرشار سازی. کمکم کن که در مسیر رشد و تعالی ثابت‌قدم بمانم و بتوانم همچنان با لطف تو، بهترین نسخه از خودم را به جهان عرضه کنم.

    ای خدای بی‌همتا، تو را سپاس می‌گویم که همیشه و در همه حال کنار من بوده‌ای و مرا در آغوش رحمت و مهربانی‌ات جای داده‌ای.

    الحمد لله رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 105 رای:
  7. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1119 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

    ستایش، پرستش ،سرگشته و حیرانی فقط مخصوص خداوندیست که رب و فرمانروای جهانیان است

    الهی به امید تو

    پروژه گام به گام یکی از بهترین دوره های این سایت بینظیر میباشد که به کلامِ نافذ امیخته با توحید استاد عزیز

    و به همت و کلامِ سلیس و روان ِ و از عمقِ جانِ

    استاد شایسته ، در عمقِ قلبِ ما نشست و اصل و اساسِ

    جدایی ناپذیرمسئولیت پزیری و توحید را در زندگی ما در هر گام از زوایای مختلف به منصه ظهور رساند.

    که به استناد آیات اول سوره بقره باید با خدا رو در رو و چشم در چشم هر لحظه عشق بازی کرد و همواره طعمِ خدا را چشید

    چه طعمی دارد ،طعمِ نابِ توحید

    طعم نابِ همصحبتی ‌و همکلام شدن با خدا

    با خدا چشم باز کردن در روز

    با خدا همنفس شدن

    با خدا غذا خوردن

    با خدا قدم زدن

    و با شکرگزاری و پرستش هر لحظه عظمت خدا را لمس کردن

    فراوانی نعمتهارا با عمق جان و قلبِ باز جرعه جرعه چشیدن

    و به هر سو که رو کنی جلوه ای از مهربانی و عظمت الله یکتا را ببینی

    و آنوقت است که در دریای بیکران این شعور و عظمت حل خواهی شد و خشوع و خضوع تمامِ بند بندِ وجودَت و تک تک سلول‌هایت را فرا می‌گیرد

    فکر میکنم خاصیت جهانی مادی این باشد و به دلیلِ گوناگونی و پراکندگی فرکانس های ما همیشه در آن حالت رهایی و شکر قلبی خود را نمیابیم

    آن وقت هایی که سیم اتصال به این نیرو برقرار است

    دیگر واقعا در بهترین حالت ممکن آدمیزادی هستیم

    از بعد زمان و مکان خارج می‌شویم و طعم شیرین خدایی را میشیم.

    فقط و فقط توحید است که مارا در آن جاده شگفت انگیز در لذت و شادمانی و در لحظه حضور

    به سمت آن نور مطلق و آن ربِ قادر به پیش می‌برد.

    و چقدر شگفت انگیز است لحظه اتصال ، لحظه جمع شدن اشگ شوق ،لحظه از خود بی خود شدن ،لحظه به رقص و پایکوبی در آمدن درون

    الهی ،الهی الهی و ربی و ربی و ربی

    به ما توفیق ماندن در مسیر و مدار الهی و رسالتمان را عنایت فرما.

    استاد عزیزم دوست دارم در پایان هر کامنت و دلنوشته هایم با تمامِ وجودم از شما دو بزرگوار تشکر و قدردانی کنم.

    که تشکر و قدردانی قلبی را نمیتوان با نگاشتن به جای آورد اما خدا می‌داند از اعماق وجودم سپاسگزارِ شما هستم.

    سپاسگزارم که چشم و دل مارا به نور ایمان و توکل و امید و توحید باز کردید.

    و ما باید هر لحظه تا ابد با این طعم خدایی زندگیمان را عجین کنیم.

    شادی و سلامتی و ثروت و رزق بی پایان الهی را برای شما استاد عزیز و استاد شایسته و دوستان گرانقدر آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 124 رای:
  8. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1081 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم

    وهمه ی دوستای بهشتیم

    واااااای خدایا شکرت

    خبررررررررخوووووووووب

    آخ جوووووووووووون

    این تصویر دقیقا قدم گذاشتن مارو به بهشت

    به آغوش خدارو نشون میده

    از بهشت سایت مون رونمایی شد

    اونم مزین شده به نور قرآن و آیات سوره بقره

    اینجا همون مسیر بهشتیه که سوت زنان

    رو شونه های خدا هدایت میشیم

    اینجا مسیر درست صراط مستقیم هست

    مسیر توحیده

    مسیر ایمانه

    مسیر رها بودنه

    مسیر توکل به خداست

    مسیر ریختن اشکها از سر ذوق هست

    مسیر جذذذذاب دلبری کردن با خداست

    دورررررسرتون بگررررردم استاد عزیزم و

    خانم شایسته نازنینم و دوستای بهشتیم

    عکس این رد پاها ، قدم های تک تک ماست

    هر کدوم از ما بچه ها هستیم که نیاز داریم

    انگیزه درونی داشته باشیم برای ادامه ی مسیر

    خوب تصویری از ورودی بهشت نشون مون دادین

    خدا حفظ تون کنه ان شاالله

    که وجود شما استادهای عزیز برامون نعمته

    موهبته برکته بزرگترین رزق الهی هست

    چقدر قراره این گام ها مارو به خدا برسونه

    قراره مارو تسلیم تر کنه

    مارو عاشق تر کنه

    مارو بنده تر کنه

    خدایا شکرت هزاران بار شکر

    خدایا سپاسگزارم که داری به کمک ما میایی

    بهترین بنده هاتو فرستادی ومامور کردی تا

    کمک مون کنند که از امروز رو شونه های خودت باشیم

    اینجا بهشته و همه بنده ها دنبال زندگی با حال خوب وعشق بازی با خودت هستن خدایا شکرت

    دیگه رزق بی حساب چه جوری باید باشه ؟؟

    مسیر ونقشه راه هم فرستادی جلو چشم مون

    که یادمون باشه بیشتراز همه خودت

    مشتاق مون هستی …

    اینجا میخواییم برسیم به باور محکم توحیدی

    هرآنچه دارم از آن خداست

    خدایا دمت گرررررم خوب هوامونو داری

    سپاسگزارم استاد عزیزم و خانم شایسته ی

    مهربون وسخاوتمند بابت بخش گام به گام

    وپروژه خانه تکانی ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 133 رای:
  9. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2319 روز

    سلام بر استاد عزیزم ومریم بانوی شایسته

    تصویر این بخش منو برد به تقریبا 6 سال پیش وقتی دوره ی دوازده قدم را شروع کرده بودم واستاد از جاده ی زیبای جنگلی صحبت می کردند که سوت زنان در آن قدم بر میداری ولذت میبری ومن فقط به عنوان یک سری حرفهای فانتزی فقط آن صحبت ها را میشنیدم .اما امروز بعد از گذشت 6 سال با عمل به آموزه های شما در جاده ی جنگلی زیبای زندگیم بر دوش خدا سوارم وسوت زنان می روم

    خدایا شکرت ،خدایا شکرت،خدایا شکرت

    خداراشکر که در این مسیر الاهی مرا با شما آشنا کرد .امسال دومین سالیست که جشن شکرگزاری در آمریکا را تجربه می کنم .برای من که تازه این جشن را تجربه می کنم فرکانس وانرژی این روز بسییییار بالاست طوری که انگار خداوند با همه ی عظمتش بندگان شکرگزارش را در آغوش می گیرد .قلبم آنقدر زلال می شود که نور خدا را در آن به وضوح احساس می کنم .بی اختیار اشک میریزم ودلم نمی خواهد سر از سجده ی شکر بردارم.

    «خدایا شکرت »بر قلبم جاریست واز زبانم نمی افتد .خدایا کدام نعمت تورا شکر گویم سلامتی بدنم را،سلامتی عزیزانم را،هوای خوب،آسمان آبی،طبیعت زیبا،قدرت راه رفتن ،دیدن ،شنیدن،چشیدن،بوییدن،لمس کردن،اندیشیدن،دریافت الهاماتت،حضور انسانهایی که فرشته وار در مسیر زندگیم قرار دادی تا به سمت تو در جهت گسترش جهان گام بردارم از استاد عباسمنش گرفته تا مریم جان،تک تک اعضای سایت و…….هدایت هایت را شکر ،الهاماتت راشکر .هر جور فکر میکنم آنچه تو برای من در این سالها رقم زدی از عقل ومنطق من دور است ومن با تلاش خودم هرگز نمی توانستم در این جایگاه باشم.چگونه می شود که علم کاری را نداشته باشی به زبان مردم تسلط نداشته باشی،سابقه ی کاری نداشته باشی وبدون مصاحبه تو را بپذیرند وتو به راحتی آن مهارت را در یک هفته یاد بگیری وبتوانی با مردم ارتباط برقرار کنی…….

    خدا شاهدست من نکردم همه را تو کردی وهر صبح دستم را در دستان توانمند تو می گذارم ومیگویم خدایا تو انجام بده ،توبگو وبا هر بسم الله تودستانم را به حرکت در می آوری وسخنان را بر زبانم جاری میکنی…..

    استاد عزیزم از زمانی که با شما آشنا شدم خدا را بیش از پیش در کنارم احساس کردم واین روز ها بر دوش او سوارم وفقط لذت میبرم واین همراهی آنقدر شیرین ولذت بخش است که از خودم میپرسم ممکن است روزی این مسیر را فراموش کنی؟

    نه، با خودم عهد میبندم همواره در این مسیر لذت بخش ثابت قدم بمانم واز خداوند می خواهم به من کمک کند ویک لحظه مرا به حال خود وانگذارد.

    خدایا آسان کن مرا برای آسانی ها ویک لحظه مرا به حال خود رها نکن

    سپاسگزار وجود با ارزشتون هستم استاد عزیزم ،مریم جان

    از خداوند می خواهم در این روز فرخنده آرزوی من که دیدار شما عزیزان است را برآورده کند.

    در پناه خدا باشید

    به امید دیدارتون

    Happy thanksgiving

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 155 رای:
    • -
      ریحانه رحمتی گفته:
      مدت عضویت: 1416 روز

      سلام دوستم عزیزم

      چقدر من از خوندن کامنت شما لذت بردم و از دیروز صبح تا به الان که کامنت شما رو خوندم تو احساس خوب و سپاسگزاری از خداوند بودم و همینجوری باران رحمت الهی بر سر من داره میباره ، الهی شکرت .

      کامنت شما نشانه ی دیگری بود بعلاوه نشانه های دیگه که خدا از طریق خواب دیشب و آیات قرآنش

      امروز به من داد . من مهاجر الی الله هستم . من اصلا نمیدونستم دیروز آخرین پنجشنبه نوامبر بود .این روز ،روز شکرگزاری تو آمریکاست و خدایا چقدر من و همسرم هم فرکانس بودم با مردم آمریکا و ما هم در حال سپاسگزاری از خداوند و حال خوب بودیم . الله اکبر

      ان شاالله در هر لحظه هدایت خداوند شامل حال شما باشه و از همه لحاظ تو زندگیتون، آسان باشید برای آسانی ها

      دوستتون دارم

      بزودی تو آمریکا می بینمتون در کنار استاد و مریم جان در روز شکرگزاری ، الهی آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  10. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1285 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿١٢1 اعراف)

    گفتند: [از روی حقیقت] به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم،

    رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ ﴿١٢٢اعراف﴾

    پروردگار موسی و هارون.

    =====================================

    سلام به استاد شایسته ی عزیزم

    این کامنت رو برای شما،برای قلب سلیمت،برای روح توحیدی عزیزت و برای نورِ صلح درونت که یک جهان رو وادار به صلح ودوستی می‌کنه مینویسم تا شاید گوشه ای از تلاش های ارزشمند شما برای هدایت ما به سمت صراط المستقیم و تجدید میثاق با اصلمون،جبران بشه.

    موضوع از اونجایی شروع شد که بخاطر تعهد من به این سایت و آموزش ها و تمرکز لیزری روی دوره ی احساس لیاقت،در دومین سال دانشجویی من،جهان اطرافم در عرض کمتر از یکسال شروع به تغییرات بزرگ کرد.

    اول از انتقالی و جدا شدن از محلِ زندگی مشترکِ ناهماهنگ و نامناسب و شروع کار در اورژانس کودکان بعد از ٨سال Icu woman بودن شروع شد !

    ٣ ماه بعد،یکی از بزرگترین تصمیم های زندگیم رو بدون اینکه قدم بعدی رو بدونم ،با حمایت الله برداشتم و از شغل رسمی که 4سال براش درس خوندم و ٨ سال خاکش رو خوردم،بدون هیچ پشتوانه ای،انصراف دادم.

    فقط ٢ ماه بعد ازین انصراف با تمرکز لیزری روی دوره ها،یک در جادویی در کیش برام باز شد و من بازهم به دستور جریان هدایت، دست خالی و تنها مهاجرت کردم.

    مهاجرت توحیدی که حداقل ده سال به عمر تجربی من اضافه کرد و برام نتایج ارزشمند و درس هایی داشت که اگر ده بار دیگه به عقب برگردم حتما همین مسیر رو انتخاب میکنم.

    این مهاجرت توحیدی،فقط حدود 4 ماه طول کشید و بعد جریان هدایت با نشانه های واضح دستور برگشتن میداد ،درحالیکه من همچین انتظاری نداشتم.

    احساس شکست خوردگی و نجواهای شیطان امان ازم بریده بود، مثل بچه ای بی دفاع شده بودم که فقط میتونست به آغوش مادرش پناه بیاره،مثل کسی بودم که لبه ی پرتگاه یک دره ست و با دستاش محکم چندتا سنگ و کلوخ رو گرفته که پرت نشه!

    هرچیزی که برای کنترل ذهن از استاد یاد گرفته بودم رو در عمل پیاده میکردم،خودم رو بسته بودم به گوش کردن صوت قرآن تا شاید از فشار نجواهای ذهن امان پیدا کنم.

    اواخر شهریور بود.

    تعهد من به اجرای قانون در عمل بالاخره جواب داد.

    خداوند یکی از بهترین بنده هاش رو مامور کرد تا درِ سایت رو روم ببنده و من رو وارد یک تعهد توحیدی کنه.

    نشانه ی روزانه م هم من رو دعوت به نوشتن کتاب کرد و البته هدایت ها از چپ و راست میومد که باید بری و کتاب خودت رو بنویسی.

    اما …

    ذهن من انقدر پر از نجوا بود که امانم رو بریده بود و اجازه ی حرکت کردن به من نمی‌داد …قفل شده بودم و قلبم زیر بار فشار سنگینی،تاریک شده بود.

    و خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتر بود….

    {پروژه ی خانه تکانی ذهن}

    استاد شایسته،زمانی که دستورالعمل پروژه ،با صدای نازنین و بغض های توحیدیِ شما،به گوشِ جان من رسید،من اون کسی بودم که نیازِ مبرم به این cpr حیاتی داشت ….

    از دستم در رفته چند بار به صدای شما گوش کردم …

    گوش کردم و گوش کردم ….

    روحم تشنه ی قدرت توحید کلام شما بود.

    با هر جمله تون،آرامشی از جنس نور پروردگار به قلب من وارد میشد. با هر کلامتون بارهای سنگینی از روی دوشم برداشته میشد که داشت کمرم رو خم میکرد …

    {الان هرجایی که هستی،درگیر هرچی که هستی،اون رو رها کن،یک استراحت ذهنی به خودت بده،به اون درگیری ذهنت،یا مسئله ای که الان هیچ راهکاری براش نداری،یا خواسته ای که الان چگونگیش رو نمیدونی و نمیدونی قدمش رو از کجا برداری،بگو من توی این نقطه تورو رها میکنم،به قول قرآن تسلیم میشم و حل این مسئله و ادامه ی این مسیر رو میام از خونه تکونی افکاری شروع میکنم که داره توی ذهنم می‌چرخه،به خودت بگو من اولین قدم رو ازینجا برمیدارم و اجازه میدم تا آگاهی های این لایو ها،طی این پروژه،برای من اصلاح مسیر کنه و مستقیما من رو به سمت راهکار و قدمی هدایت بکنه که لازمه برداشته بشه از طرف من}

    استاد شایسته میدونید من چقدر به این کلام شما گوش کردم؟!هربار مثل یک ژلوفن،مثل یک ناپروکسن ،مثل قدرت آرامبخشی مورفین بعد از یک جراحی سنگین…چنان آرامشی به قلبم وارد میکرد که مدت ها بود تجربه ش نکرده بودم .

    شروع تعهد توحیدی من،با شروع پروژه ی خانه تکانی ذهن ،پلن قدرت الله بود تا یکبار دیگه از لطف و کرمش،دست بنده ش رو بگیره و روی دوشش سوار کنه …

    آگاهی های هر لایو و هر فایل پربرکت جدیدی که وسط پروژه از کلام استاد بهم رسید رو خط به خط نوشتم و با هر خط تیکه ای از خانه ی شلوغ و پر از ردپاهای شیطانی ذهنم پاک میشد…

    و کمک ها رسید از همه طرف ….

    و پاداش ها رسید …از همه طرف …

    اولین و مهمترین دستاورد من ازین پروژه رسیدن به الماسِ فرکانس سپاسگزاری بود که مدت ها بود گمش کرده بودم …شوق در آغوش خداوند قرار گرفتن و غرق بوسه کردن صورتش …و سپاسگزاری از هر نفسی که به راحتی بالا میومد و مفرح جانم بود …

    آرامش ذهنم صد ها پله تغییر کرد و اثری از رد پاهای شیطان نبود …

    رابطه م با دختر ها که بخاطر عدم آرامش خودم،مخدودش شده بود به طرز معجزه آسایی پر از نور شد،من تونستم یک بار دیگه خدا رو لابه لای انگشت های گره خورده ی دست های کوچولوشون ببینم که چطور با عشق به دست های من تکیه کردن …

    پدری که سال ها هیچ رابطه ی صمیمی با دخترش نداشت،شد دوست و رفیق من …انقدر که راحت تونستم کنارش بشینم و با کسی که میترسیدم به چشم هاش نگاه کنم ،راحت از مشکلاتم در رابطه‌ ی شخصیم حرف بزنم….

    پدری که فکر میکرد من در مسیر اشتباهی هستم و گمراه شدم خودش از من درخواست کرد که دفتر های خلاصه نویسی هام رو بخونه …پدری که همیشه مشغول اخبار دیدن بود…در کمال حیرت من،صدای استاد عباسمنش رو من از گوشیش شنیدم …

    دید تاریکم به اطرافم روشن و روشن و روشن تر شد …و شیطان و همزاتش دور و دورتر …

    و خداوند از لطف و کرم و رحمتش، به من کارت بانکی عطا کرد که هربار بیشتر بهم ثابت می‌کنه که خودش هست که این کارت رو شارژ می‌کنه و تموم اون فشار مالی رو از روی دوشم برداشت …

    آدم هایی که روزی توی زندگی من بودند و من رو بخاطر خرج کردن حقوقی که از شغل سخت پرستاری می‌گرفتم،سرزنش و بازخواست میکردن،الان به من میگن چرا چیزی نمیخری؟!چرا کم خرجی؟! چرا نمیری برای خودت خرید کنی؟!

    این قدرت توحیده!

    این قدرت خانه تکانی ذهن از رد و پاهای شیطانه!

    این قدرت کن فیکون الله ست!

    این قدرتِ نور آسمون ها وزمینه !

    استاد شایسته ی عزیزم،دست قدرتمند الله روی زمین!

    قدر شما و تک به تک زحمت هایی که توی سایت میکشید رو با چشم هام می‌دونم و از خداوند متعال براتون آرامش،عشق،نور،ثروت و برکت و معنویت و هدایت های بیشتر و بیشتر طلب میکنم .

    دعا میکنم خداوند انقدر بهم لیاقت بده که بتونم در بهترین زمان و مکان،با بهترین نتایج توحیدی ببینمتون،میدونم که بالاخره این آرزوم هم تیک مثبت میخوره .

    به امید الله مهربانم،این مسیر توحیدی پر از نور رو ادامه میدم و از خداوند طلب هدایت میکنم که من رو از مسیر هموار،به سمت مدارهای بالاتر رشد بده و از این سعیده ای که هستم،سعیده ی توحیدی تر بسازه.

    دوستون دارم از روشنی قلبم.

    در پناه نور میسپارمتون.

    خدای نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ

    خدای موسی و هارون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 257 رای:
    • -
      ندا امیری فر گفته:
      مدت عضویت: 2539 روز

      سلام سعید عزیزم

      همیشه دوستدار کامنتای توحیدی شما هستم و در اولین ورودم به سایت دنبال کامنت شما میگردم الانم بخاطر نیازی که به آرامش سایت استاد عزیز و کامنتای توحیدی دوستان داشتم اومدم

      بخاطر اتفاقی که برای مادر عزیزم افتاده و در اتاق icc هستن یاد شما و توحیدی عمل کردن شما افتادم خواستم ازتون تشکر کنم که از نتایج توحیدی تون اینجا مینویسید که من و دوستان دیگه مون یاد بگیرند و عمل کنند تا خدا درها رو باز کنه

      یادمه ی کامنت از شما خوندم که گفتید در و دیوار این بیمارستان پر از صدای ناله هست تا یکبار دیگه عزیزشون رو ببینند و در آغوش بگیرند

      دقیقأ

      من هم دیروز همین بودم ولی هر لحظه به خودم گفتم که باید بندگی کنی بسپری بخودش تا خدایی کنه

      هر چه هست درسته ندا

      تو ساکت باش

      ی فایل تصویری از استاد عزیز و صحبتهای توحیدی آقا هادی (از بچه های سایت)داشتم در مورد خدا و بنده خدا بودن

      تو اون لحظات پشت درهای icc فقط تونستم با اینا قدرت بگیریم و محکم باشم و صبور

      گریه کردم ولی از قلبم سپردم بخودش در اون لحظات سخت ،خدا‌میدونه وقتی سپردم سبک شدم نمیخام طولانی کنم

      خداروشکر وضعیت مادرم رضایت بخش هست دکتر‌گفتن خطر از بیخ گوشتون رد شد.

      تمام این داستانا‌و معجزه ها و دستان خداوند رو از سمت خدا میبینم و یاد گرفتم و تعهد دوباره دادم که‌توحیدی تر عمل کنم.

      امیدوارم همیشه تندرست باشید و از نتایج توحیدی تون اینجا بنویسید و ما ازتون درس و آگاهی بگیریم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: