داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 2 - صفحه 28
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-74.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-08-28 07:48:252023-12-22 12:40:42داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
درود بر شما
من فایل هایی زیادی تو این سایت دیدم و شنیدم و آگاهی ها و درس های زیادی از شما یاد گرفتم ، دیشب در رابطه با موضوعی ذهنم به شدت درگیر بود ، داشتم به خودم قانون و توانایی کنترل ذهن رو یاداوری میکردم و مکرر میگفتم یادت نره احساس خوب مساوی اتفاق خوب .. اما گاهی واقعا ذهن غلبه میکنه ..اومدم تو سایت از خدا خواستم به شکل یک ویس راهنماییم کنه ، از بخش نشانه ای به من بده ، هدایت شدم به یک محصول ..اما اون چیزی که میخواستم نبود ..وارد بخش دانلود ها شدم ..خواستم چنتا رو بررسی کنم اما خیلی به نظرم نیومد به احساس اون لحظه م کمکی بکنه .. تو همین فکرا بودم که تیتر داستان هدایت رو دیدم و دانلودش کردم
مطمئنم باور میکنین که جمله هایی که شما میگفتین کلید واژه ی درخواست من بود ، با اینکه دو تا موضوع کاملااا متفاوت بود ، کانسپت مهاجرت با مسئله ی من خیلی متفاوت بود اما ….
به طرز عجیبی اون جمله ها وارد تک تک سلولام میشد … میتونم بگم عجیب ترین ویسی بود که شنیدم .. عجیب ترین …
دیشب یکی از آروم ترین شب های زندگیم و مصداق قلبی مطمئن بود…
💚💚💚
شکر برای این جهان هوشمند، این قوانین بی نظیر خدای عالم 🌱
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته استاد عزیز من این بار دوم است که فایل رو گوش میدم واز اونجایی که گفتی اون خانم با خانم شایسته به زبان فارسی صحبت میکرد فقط گریه میکردم واز اینکه خداوند یکی رو واستون فرستاد تا کارتون انجام بشه به خودم گفتم باید ایمانمو قویتر کنم وسعی کنم که نشانهارو ببینم واز خداوند بخواهم همیشه هدایتگرم تو زندگی باشه خدارو شکر میکنم که استاد هست واین مطالب بسیار زیبا و آموزنده رو به ما میآموزد وما باید از دل وجون استقبال کنیم تا ما هم مسیر درست انتخاب کنیم و درست زندگی کردن رو یاد بگیریم وازش لذت ببریم خدایا شکرت به خاطر همه نعمتهایی که به ما دادی
سلام به همه عزیزان دوستداشتنی و علی الخصوص الگوی زندگیم استاد عباس منش . باور کنید بعد از دیدن این دوتا فایل شدم بمب انگیزه. استاد من روزانه میانگین 10ساعت فایلهای شما رو نگاه میکنم و روی خودم کار میکنم کلا یک ماه نشده که با شما آشنا شدم و در اخلاق و رفتارم خیلی تاثیر گذار بوده و همین سه هفته قبل بعد از دیدن یکی از فایلهای شما در یک شب و یک ساعت و یک دقیقه تصمیم گرفتم دوباره متولد بشم شاید باور نکنند عزیزان من شدیدا سالها از درد کلیه رنج میبردم و الان سه هفته اصلا فراموش کردم درد داشتم و یک سری مشکلات دیگری هم داشتم که به لطف خداوند بسیار بسیار کمرنگ شدند من تازه خدا رو شناختم و به خود خدا قسم هر سوالی از خدا داشتم در کمتر از 12ساعت به من جواب داده و تصمیم گرفتم اداره تمام امور زندگی ام را به خودش بسپارم و مطمئن هستم آینده ای درخشان در انتظار من خانواده ام میباشدبرای همه مردم دنیا آرزوی خوشبختی دارم. فدااااااااااا
سلام و درود بر استاد عزیز و هم مداریهای دوست داشتنی
الان که این فایل رو دارم میبینم ساعت بعد از ۲ بامداده و یه حس و حالی دارم که توان بیانش نیست اونقد استاد درست و زیبا و با حس و حال خوب بیان کردن که من کاملا مات و مبهوت ودر عین خوشحالی اشک از چشمانم جاری میشه و هر لحظه که استاد از هدایت و ایمانشون میگن من نسبت به خدای مهربان و هدایتگر ایمان و باورم بیشترو بیشتر میشود
واقعا استاد با حس و قلبش داره با ما حرف میزنه و چقدر بازبان ساده و روشن داره درسهای زندگی و خودشناسی ودرنهایت خداشناسی و راه سعادت رو برامون مثل روز روشن و راهنمایی میکنه
اگر بخوام دراین مورد بنویسم تا خود صبح هم اگر بشه باز هم کمه
واقعا از ته دل برای تک تک اعضای خانواده بزرگ استاد عباس منش آروزی سعادت و خوشبختی وعاقبت بخیری دارم وبابت وجود استاد خدارا سپاسگزارم
سلام استاد عزیزم واقعا نمیدونم چه جوری تشکر کنم بابت این ویدیو خیلی بهش احتیاج داشتم و واقعا این نشانه ها خیلی واسم پیش میومد اما خیلی جدیش نمی گرفتم و فراموش میکردم اما امروز خیلی عجیب وارد سایت شدم بعد از یک ماه و رفتم قسمت دانلودها و این فایل رو نگاه کردم واقعا حس عجیبی بهم دست داد و شما باعث شدین این نشونه ها رو خیلی جدی تر دنبال کنم ممنون که این تجربیاتتون رو اینقدر دقیق و واضح با ما درمیون میزارین
سلام به استاد عزیزم ودوستان موفقم.
استاد داستان هدایت ومهاجرتتون رو بارها ازتون به صورت جزیی شنیده بودم ودر قسمت ۱ و۲ و اون ماجرای افتادن بطری دیگه شما حجت رو برما تموم کردین.
استاد کارهای مهاجرتتوندشبیه معجزه است تا واقعیت.
و من امروز اومدم اینجا مطلبم رو بنویسم که یادم اومد شما اینجا گفته بودین که کارتتون کار نکرد وماشین نداشتید وهمه درها بسته شده بود.
استاد امروز هم یه همچین اتفاقی برام افتاد.
منومدتی قبل با یه تضاد روبرو شدم واز خدا راه حل خواستم وبه اوسپردم وسعی کردم حسم رو خوب نگه دارم.
داشت مساله حل میشد که امروز دوباره همه راهها بسته شد.
هر جوری که حساب میکردم نفهمیدم اشکال کار کجاس.
گفتم دیگه اتفاقیه که افتاده.
الان هم که نمیتونم کاری انجام بدم پس باید به خدا اعتماد کنم.
وبگم که هر اتفاقی که داره میفته به نفع منه وداره منو به خواسته هام میرسونه.
الان نمیدونم قراره چی پیش بیاد؟
نمیدونم قراره چطور بشه؟
ولی آرامم.دیگه نگران نیستم.
احساس میکنم میخاد همه کارام درست بشه.
مثل همون روز که همه درها براتون بسته شد وخانم شایسته گفتن که داره همه چی میخاد درست بشه وبرید امریکا.
حس میکنم بسته شدن درها داره کمک میکنه درهای بزرگتری رو برام باز کنه.
اگه همه میخواستن برنامه ریزی کنن تا این مساله امروز برای من پیش نیاد ویا حتی بخان پیش بیاد نمیتونستن.
پس اونی که خودش این پازل هارو داره کنار هم میچینه صد درصد میخاد یه نقاشی زیبارو برام
رقم بزنه وبکشه.
هیچی نمیدونم.
ولی قلبم آرومه.
خودم رو به دستای خدا سپردم.
من دیگه هیچ راهکاری ندارم.
من تسلیم تسلیمم.
به خدا هیچ راهکاری ندارم.
دیگه عقلم به هیچ جا وهیچ راه حلی قد نمیده.
فقط از خودش میخام همه چی رو برام ردیف کنه وبهترین راه حل رو برام برسونه.
خدایا تو توانمندی وبا قدرت بینهابت خودت یاریم کن.
خدایا شکرت که تمام اتفاقات وکائنات وانسانها وشرایط دارن کمک میکنن تا من به خواسته هام برسم وهمه اتفاقات رو به فال نیک میگیرم.
منتظر کادوهای زیبات هستم.
منتظر راه حلهای قشنگت هستم.
منتظر زیباییهات هستم.
من به معجزات الهی عادت دارم و هر روز معجزات در زندگیم جاریست.
خدایا شکرت.
سلام استاد عزیز و دوست داشتنی
این اولین بار است که مفتخر میشوم در سایتی که شبیه به یک سرزمین آموزشی با اهالی خاص خود است کامنت بگذارم، هرچند مدتهاست شما و مطالب آموزندتان را دنبال میکنم و به اندازه ظرف محدود فعلی ام برداشت میکنم.
بسیار خوشحالم که خداوند یکتا مرا به الگوی خودساخته ای چون شما هدایت نموده و مطمئنم این خود بی دلیل نبوده و باقی مربوط می شود به من ، عزت نفس من، نگاه توحیدی من و فرا گرفتن و پیاده سازی قوانین بی بدیل الهی که امیدوارم روز به روز بیشتر بتوانم بر آنها واقف شوم.
من بنظر خودم تا بحال هیچ بعدی از ابعاد وجودی خودم و خدای خودمو کشف نکردم و این به دلیل ناآگاهی های من بوده و از خدای بزرگ میخام همونطور که من رو با شما و آموزه های متقاوتتون آشنا کرده توفیق هدایت به سایر مراتب رو بهم عطا کنه و تو این مسیر جذاب و بزرگ توفیق پیدا کنم که هر چه بیشتر خودم و خدای خودم رو بشناسم و جوری زندگی کنم که شایسته من بعنوان یک انسان دارای روح الهی است.
کلا زیاد اهل نوشتن نیستم و خیلی وقت بود که دوس داشتم براتون کامنت بگذارم و مطالبی رو بنویسم و همینطور بخاطر تمام چیزهایی که بطور عملی به ما یاد می دهید ازتون تشکر کنم که امشب بالاخره شکر خدا این کار رو انجام دادم.
کم کم با کسب اجازه از شما ، خانم شایسته واقعا شایسته 😃 و سایر اهالی این سایت خوب میخوام خودم رو عضوی از این خونواده بزرگ بدونم، امیدوارم بیش از پیش بتونم ازتون یاد بگیرم.
امیدوارم ازین به بعد کامنت های بیشتر و باکیفیت تری بتونم بگذارم.
درنهایت از الله یکتا برای شما و تمام بندگان رب در سرتاسر هستی آرزوی درک و عمل روزافزون دارم که به قول شما انتهایی برای این مسیر نیست.
درود جناب عطار روشن
بسیار بسیار لذت بردم ، کیف کردم ، اشک ریختم وقتی میبینم درسته همینه برای منم همینطوره و این سایت ، فایل ها همیشه بی نظیرن ، وقتی فایل جدید میاد و هدایت میشیم بهش قلبم واسه دیدن و شنیدن پر میکشه
ایمان دارم برام آگاهی بخشه
معجزه فایل های استاد که از قلبش میاد از هدایت میاد اینه که برای همه ما که هر کدوم در مدار خودش هست آگاهی بخشه و راهگشاست و این سایت مثل قرآن معجزه وار داره کلام الله رو ارائه میده تو زمونه ما .
خدایا شکرت خیلی شکرت
استاد عباسمنش یه دونه ای
واقعا من ندیدم استادی مثل شما و ازت ممنونم که هستی و مسیرت رو سبز و عالی طی میکنی .
خدا نگهدارت باشه
در پناه الله شاد و ثروتمند باشید
سلام من می خوام تو ادارمون جا بجا بشم .مسیر کارم از خونمون دوره . جایی را درنظر گرفتم که نزدیکه. البته جای نزدیکتر را هم بهم گفتن . حالا قراره نامه نگاری ها شروع بشه و … من اقدام می کنم اما بعد دیدن این فایل کاملا تسلیم خدا شدم و مطمئن هستم او مرا هدایت می کنه و کار را برام آسان میکنه. می گذارم خدا برام تصمیم بگیره و نشانه هارا توجه می کنم . خودم اصرار به چیزی نمی کنم. الحمدالله رب العالمین.
به نام خالق هستی و هدایت و یگانگی
سلام و درود به استاد عزیز و مریم شایسته و همه ی دوستان هم فرکانسی ام
هدایت! واقعا از چه جمله ای تفسیر کنم ؟؟؟
روزی که پا به کتابخانه علامه طباطبایی بندرعباس گذاشتم و شروع کردم به مطالعه کتاب های موفقیت بدون هیچ آگاهی از قوانین و هدایت و هیچ چیز دیگه ای حتی نام استاد رو هم نمیدانستم
لذت از مطالعه و کنجکاوی در این بودم
که یادمه در سال ۸۹ من دچار افسردگی شدید شدم و بستری و مفز من دچار اختلال شد آن هم بخاطر افکار منفی،تصاویر بد و بازی های ترسناک و فیلم های ترسناک که یک جوری ناخواسته خودم ،خودم رو بیمار کردم اما یک انقلاب ذهنی و باوری بود( به ظاهر بیماری) اما یک درک و تکان دهنده بود
هر روز فقط با یک کیف سنگین به سمت کتابخانه یک کیلومتر را پیاده روی میکردم و هر روز از برگ ها و درختان و اشیاء، افرادی که از کنارشون میرفتم در این پیاده روی در مسیر کتابخانه داستان مینوشتم، شعر سرایی میکردم و خودم لذت میبردم و اصلا هیچ فهمی از قوانین نداشتم !!!!!
فقط کتاب فلورانس بهم پیشنهاد شده بود اما کنجکاو شده بودم !!! باز هدایت بود
همه برای کنکور به کتابخانه اومده بودند و میومدند ولی من برای داوطلبی و کنجکاوی خودم و اونقدر برای این کار وقت میذاشتم که یک فرد پشت کنکوری حوصلشو نداشت چرا؟
چون حس علاقه و عشق و کنجکاوی بود..
کار به جایی کشید که ذهنم به حالت آلفای شدید رفت و فقط گریه کردم توی حیاط کتابخانه که دوستم ترسید و فکر کرد حالم خراب شده ، نمیدوست که من با خالقم کمی اونس گرفتیم و درکی جز اشک شوق نداشتم 😭😭😭😭😭😭
میخوام اصل قضیه رو بگم که روزی بهم الهام شد که توی کتابخونه کلاس های موفقیت راه بندازم
، با اولین جمله ای که از رئیس کتابخونه برخوردم گفتند آقای وزیری هیچ کس نخواهد اومد (منظور کودکان) من یک برگه تایب کردم که تایم کلاس چیه و پنج شنبه ها با آقای وزیری کار به جایی رسید که تعداد افراد کلاس های شروع شده شد ۱۲ نفر من هدایت میشدم و خودم هیچ فهمی باز از قانون نداشتم
باز نکته اینکه روزی که کلاس به اتمام رسید
هدایت زیبای من به (استاد عباس منش) ابن بود که خانم پشت باجه کتابخانه گفتند
آقای وزیری یک بلیط رایگان یک برگزاری تند خوانی هستش برای شما!!!!
گفتم چی هست ؟! گفتند اطلاعی ندارم
و باز هدایت و من باز نه فهمی از قانون داشتم
( هنوزم ندارم فقط کمی مقدارش شفاف شده)
بله جلسات تند خوانی استاد عباس منش در بندرعباس سال ۹۳ در زمستان بود و رایگان و حس عجیبی که بهش اعتماد کرده بودم( نیروی درونم) منو هول داد و ماشین گرفتم و در تاریخ معرفی این معرفی و برگزاری وارد سالن شهید آوینی شدم و فردی با کت و شلوار نقره ای بر روی استیج آمدند به نام استاد عزیزم سید حسین عباس منش
که من ردیف سوم صندلی ها از جلو نشسته بودم و هنوز باز شناختی از ایشان نداشتم ول انگار باز نیروی پرونی که بهش اعتماد کرده بودم بهم آلارم میداد که این شخص رو دنبال کن ……….!!!!!
چرا؟ چون تو وارد کنجکاوی و شناخت نیرویی بر تر شدی و این شخص میتونه کمکت کنه
من و عقلم یک بچه غریب بودیم اما فطرت و حس درونیم که کتاب ها و شهودم خوب با نیروی برتر ارتباط برقرار میکرد و حرف همو میفهمیدند
حتی یادمه استاد از روی استیج از من پرسیدند چه کتابهایی که باعث تغییر در زندگی شما شده پرسیدند من پاسخ دادم چه کسی پنیر مرا جابجا کرد
و هنوز برای من عجیب بود!!!!
( عزیزان من , به فطرت خودتون اجازه بدید نترسید و دخالت و لجبازی نکنید و مقاومت نکنید . اون شمارو دقیقا به مرحله بعدی زندکی و رشدتون میبره و شرایط رو میسازه و همش بستگی به فطرت شما داره)
استاد عاشقتم
استاد شمارو توی بندرعباس یادمه که از تهران آمده بودید و دقیقا نوع راه رفتنتون!!!
حتی پرسشتون؟!!
من هیچ اطلاعی از قوانین نداشتم اما خدا منو وارد این بازی زیبا کرده بود
کنترل ذهن میکردم اما نمیفهمیدم کنترل ذهن اصلا چیه برای چیه؟
کوچه ها و خیابان هایی که طی میکردم توی مغزم سیو میکردم و تجسم میکردم!!
تجسم رو یجورایی بهش پی برده بودم اما باز مثل یک نوزاد بودم
مثل کودک ۶ ماهه هنوزم یک کودک ۲ ساله هستم در این عالم جدید ، من شخصیت قبلمو به ترتیب سیر تکاملی از دست دادم
دینمو
اعتقاداتمو
آرام آرام همچیمو از دست دادم و جایگزینش روشنفکری شد و هنوزم دارم جایگزین میکنم
و باز میخوام طبق اون گفته زیباتون در سریال زندگی در بهش قسمت ۶۸ یا ۷۰ که با حذف یکسری چیز ها میتونیم زیبایی رو ایفا کنیم و جا باز کنیم برای ورد باور های قدرت مند کننده
میخوام همچیز قبلی اگر مونده نابود بشه و جدید بکارم با تکنیک های شما
و هدایت الله
هدایت همون نیرویی که شمارو سر راه من قرار داد
من طراح هستم حتی تابلو تبلیغ اجرای معرفی محصول تند خوانیتونو در یک خیابان در بندرعباس سیو کردم
من هدایت میشوم و هر روز روی اون دکمه ی زیبا و خوش خلقت میزنم که هدایت بشوم و چه زیبا که هدایت شدم به این فایل
ساعت الان یک نیمه شب هستش و مغز من در حالت آلفا هستش و عاشق تک به تک مطالب شمام و هیچ وقت از کنجکاوی و سیر این مسیر زیبا بصورت تکاملی رو سیر نخواهم شد و کنجکاو تر مانند شخصیت آلبرت انیشتن ( کنجکاوی مقدستان را نگهدارید) خواهم ماند و ادامه میدم
بذار بهم بخندند و منو خول یا هرچیزی دوست دارند فرض کنند
من دوست دارم همه ی ابعاد رو تجربه کنم همانطوری که شما انتخاب کردید
خداوند اگر شمارو هدایت میکنه من و همه رو هدایت کرده و میکنه
خیلی کار دارم ، من از خدای هدایتگرم سپاسگزارم
عزیزان من قانون هدایت و راهنمایی نیرویی غیب خیلی عظیمه و فهم ما ازش مانند چشم نوزادیست که در چند ماهگی فقط از صورت پدر و نادر خود یک شئ های مبهم و متحرک میبینه و هرچقدر ایمان بیاریم و کار کنیم هدایت و زبان هدا با شما شفاف تر میشه و مانند یک رفیق یا هرچیزی کع با او راحتیت قابل درک تر میه و هیچ شروع و پیانی نداره و هی بهتر و هی شفافتر
عاشقتونم ممنونم از اینکه متن من رو میخونید امیدوارم این متن هدایتی باشد برای فردی چون من هیچ حسی جز پیشنهاد حسم از نوشتن این متن ندارم
او( میروی برتر) از من خواست که بنویسم
الهی تسلیمم در برابر تو
عاشقتونم❤️
سلام دوست عزیز
خواندم نوشتتونو برام هدایت و نشانه داشت
خوب بود
اما در سیر تکاملی ما در این جهان ، لازم نیست که همه چیزای قبلی رو پاک کنیم و جایگزین کنیم
چون بعضی چیزهای قبلی درستن
فقط باید اشتباهات رو پاک کرد و درستها رو نگه داشت
خیلی خوبه این اعتماد به اون نیروی هدایتگرتون و اون نترسیدنتون
من بخاطر یسری اتفاقای تلخ زندگیم ترسو شدم که روانشناسا بهش میگن استرس پس از حادثه
وقتی ادم براش اتفاقات تلخی میفته
بعدش ترس و استرسش باهاش میمونه
من باید اینو درستش کنم
این تیکه از کامنتتون برام درس داشت و نشانه خدا بود
و جالب اینه که توی پرانتز هم گذاشتینش
( عزیزان من , به فطرت خودتون اجازه بدید نترسید و دخالت و لجبازی نکنید و مقاومت نکنید . اون شمارو دقیقا به مرحله بعدی زندکی و رشدتون میبره و شرایط رو میسازه و همش بستگی به فطرت شما داره)
سپاس دوست عزیز
سلام دوست خوب و هم فرکانسی عزیزم وقتی روزی اون نقطه ی آبی کنار اسمم در صفحه ی بالا میاد بی شک پیغامی الهی از هم فرکانسی هایم اومده
خدارو صد هزار مرتبه شکر که بیانگر حسم و وجودم برات نشانه بوده خدارو صد هزار مرتبه شکر
( دوست خوبم اشتباهات خودشون پاک میشن و منظور من از بین رفتن تمام چیز ها یعنی پاک شدن تمام زنگ زدگی ها و باور های غلطی که ختی خودمم بهش نمیگم اشتباه چون به خدا اعتماد کردم اون از همه ی ما داناتره
آفرین به تو رها کن خودتو برو تو دل ترس هات و باهاش حرف بزن اونقدر قشنگ هدایتت میکنه که خودش میدونه، من هنوز قرص میخورم اما به غلط و اشتباه ولی یکروز همین ها هم کنار میره
گوش به زنگ به احساست باش وقتی دیدی با فکر ،حرف یا شخصی احساست بهم ریخت و بد شد سریع توجهت رو تغییر بده به شکر گزاری سالم بودن اعضای بدنت بپرداز به هرچیزی که احساست رو خوب میکنه ، من به این حالت میگم فرار از دام شیطان که داره میبرتت به زیر مرداب پس تن نده و سریع خودتو شاد کن
خدارو صد هزار مرتبه شکر ، تحسینت میکنم که راه خدا رو پی گرفتی و به قوانین خدا ایمان داری
برات آرزوی موفقیت، ثروت و سعادت در دنیا و آخرت رو دارم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام دوست عزیز هم فرکانس
جالب بود دیروز حسی بهم میگفت قرص نخورم و چند ساعت بعد این پیام شما نکته داشت که قرص به اشتباه و غلط …
بله … واقعا هدایت خداوند اونچیزیه که لازمش داریم چون با فکر و ذهن نمیشه راه بجایی برد بهترین کار رها شدن در دستان خدا و طلب هدایت از اوست
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبرتت هرجا دلش خواست
به هرجا برد بدون ساحل همونجاست
خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که دستی از دستان خدا هستم و حس و نکته ی خوبی به شما رسوندم الهی شکرت
واقعا تحسین میکنم از توجهتون به کامنت ها و متنی از الهامات ذهن