راهکارهای دوره روانشناسی ثروت 2، برای حل مسائل مالی شما
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری330MB28 دقیقه
چرا برخی افراد با وجود عدم اجرای قوانین، موفق و ثروتمند اند و برخی دیگر با وجود کار کردن روی باورهایشان، موفق نیستند
سوال:
سوالی که به شدت ذهن مرا به خود مشغول نموده و به نظرم نقضی است بر قوانین، این است که:
وقتی می بینم یک سری افراد هستند که با اینکه در حال گله و شکایت اند و مرتباً غر میزنند، ولی روز به روز ثروتمندتر میشوند یا بچه هایی که درگیر بیماری و فقر هستند.
اگر قانون این است که اگر گله و شکایت و تمرکز بر نکات ناراضی کننده، ما را از نعمت ها و ثروت ها دور می کند، چرا این افراد مرتباً اوضاع برای شان بهتر هم می شود؟
چرا قانون برای این افراد، برعکس عمل می کند؟
پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش:
لازم است دوباره نحوه عملکرد سیستم جهان را اول به خودم و سپس به شما یادآور شوم. قانون همیشگی و بدون تغییر خداوند این است که:
تمام اتفاقات زندگی ما بازتاب کاملی از باورها و فرکانس های ماست. سیستم جهان به گونه ای خلق شده که به فرکانس های ما پاسخ می دهد. جهانی که در آن زندگی می کنیم، جهانی مبتنی بر مدار و فرکانس است.
شما هرگز نخواهی توانست تناقضی بر قوانین جهان پیدا کنی. این قوانین هرگز برعکس عمل نمی کند. خواه آن را باور داشته باشی، خواه نداشته باشی!
خواه با این قوانین هماهنگ باشی و آنها را تایید کنی، خواه آنها را نادیده بگیری و بر خلاف شان عمل نمایی. در هر صورت جهان طبق قوانین عمل می کند.
شما هرگز نمی توانی از طریق نشانه های بیرونی، فرکانس های دقیق افرادی غیر از خود را شناسایی نمایی
حتی آن کودکی که از نظر شما فقط یک بچه است، فرکانس دارد و با فرکانس های خودش، زندگی اش را خلق نموده است.
اینکه هنوز نمی تواند به زبان شما سخن بگوید، نمی تواند دلیلی باشد که قادر به ارسال فرکانس هم نیست.
بنابراین، هرجا با اتفاق یا مثالی مواجه شدی که از نظر شما، نشانه ای است بر نقض قوانین، مطمئن باش دلیل این استنباط، درک ناقص از قوانین است و نه نقص در قوانین.
این اصلا روش مطمئنی نیست که بخواهی از طریق بررسی فرکانس های دیگران، قوانین کیهانی را بشناسی یا درباره اش مطمئن شوی یا بخواهی آنها را ثابت یا نقض نمایی.
زیرا شما به فرکانس های فردی غیر از خود، دسترسی نداری. شما حتی نمی توانی فرکانس های همسر یا فرزندان خود را درک کنی، بلکه در بهترین حالت، می توانی از روی نتایج آن افراد، درباره باورهای شان حدس و گمان هایی داشته باشی.
اما همواره از طریق احساس ات، به فرکانس های خودت دسترسی داری و می توانی فرکانس های خود ت را بشناسی.
وقتی به راحتی به فرکانس های خودت دسترسی داری و می توانی از طریق پیدا کردن ارتباط میان آن فرکانس ها و احساسی که به خاطر ارسال آنها تجربه می کنی و مقایسه آنها با نتایج زندگی ات، مرتباً نشانه های درستی قوانین را ببینی، دیگر چه نیازی به بررسی فرکانس های دیگران داری.
هر فردی از طریق یافتن ارتباط میان نحوه نگرشی که به موضوعی دارد با تجربه ای که از آن موضوع دارد، به راحتی می تواند آثار مشخص و ملموس قوانین را در زندگی اش پیدا کند و از نقش باورهایش در تجربه های زندگی اش مطمئن شود.
نتایج زندگی ما هرگز نمی تواند چیزی خلاف باورهای ما باشد.
بنابراین، اگر فردی ثروتمند است، قطعاً باورهای قدرتمند کننده ای درباره ثروت دارد.
اگر فردی روابط عاشقانه ای تجربه می کند، قطعاً باورهای قدرتمند کننده ای درباره روابط دارد.
اگر فردی معمولا همیشه سلامت است، قطعا باورهای قدرتمند کننده ای درباره سلامتی دارد.
اگر فردی مرتباً بیمار است، حتما باورهای محدود کننده ای درباره بیماری دارد حتی اگر تو نتوانی آن باورها را شناسایی نمایی.
اگر فردی مرتباً درگیر مسائل مالی است، قطعاً باورهای محدود کننده ای درباره ثروت و فراوانی در جهان دارد حتی اگر ظاهراً اینطور به نظر نرسد.
اگر میخواهی از طریق مطالعه نتایج دیگران، قوانین کیهانی را بشناسی، لازم است چند نکته مهم را به خاطر داشته باشی:
اولاً
اگر هنگام برخورد با فردی که توانسته در بخشی از زندگی اش موفقیت هایی کسب نماید، کانون توجه شما متمرکز بر نکات منفی و نقاط ضعف زندگی آن فرد است، اولین چراغی که باید در ذهنت روشن شود این است که:
“من چه باورها و نحوه نگاهی دارم که با وجود اینهمه نکات مثبت و موفقیت در زندگی این فرد، آنچه برایم از همه برجسته تر است، نکات منفی و نقاط ضعف این فرد است!!”
“چرا بر موضوعاتی تمرکز کرده ام که خودش یک مانع بزرگ است، به جای اینکه به کمک دیدن موفقیت های این فرد و تحسین آنها، قوانین کیهانی را تایید کنم و تشویق شوم و ایمان بیاورم که اگر این فرد توانسته، من نیز حتی با وجود نقاط ضعفی که دارم یا شرایط نامطلوبی که در آن هستم، مثل آن فرد از قوانین استفاده و وضعیت مالی دلخواهم را بسازم!!”
دلیل اینکه افراد از نگاه به یک موضوع واحد، نتیجه گیری های کاملاً متفاوتی دارند و دلیل اینکه افراد از شرایط و فرصت های یکسان، نتایج متفاوتی کسب می کنند، نوع نگرش متفاوت آنها به آن مسئله خاص است و از دیدگاه وسیع تر، آنها به خاطر باورهای متفاوتی که دارند، این نگاه و این تمرکز متفاوت را دارند. به همین دلیل نتایج کاملاً متفاوتی از شرایط یکسان می گیرند.
همیشه شرایط اقتصادی یکسانِ یک کشور، به برخی کسب و کارها رونق می بخشد و موجب سقوط و فروپاشی برخی دیگر می شود و دلیل آن، نگرش و باورهای صاحبان آن کسب و کارها به آن شرایط است.
برخی در دل آن شرایط، فرصت ها را می بینند و برخی در دل آن شرایط، فاجعه محض را. به عبارت ساده تر، انتخاب برخی از افراد از آن شرایط، “فرصت” است و برخی دیگر ترجیح می دهند که “فاجعه” را برگزینند و ناآگاهانه این کار را انجام می دهند.
نگاه کردن به موفقیت های یک فرد موفق و ثروتمند، امیدهای افراد زیادی را زنده می کند که اگر این فرد توانسته، پس من هم می توانم، به همین دلیل شروع به تحسین آن فرد و سپاس گزاری می نمایند
اما همان موفقیت ها، خشم، نفرت و حسادت را در افراد دیگری بر می گزیند. به همین دلیل نیز شروع به تجسس می کنند تا بلکه نقطه ضعف هایی در آن فرد پیدا کنند که موفقیت هایش را کم ارزش جلوه دهند یا حتی بتوانند مانعی بر سر راه موفقیت های بیشتر برای او درست کنند.
و منشاً همه این رفتارها، به باورهای آن افراد بر می گردد.
بنابراین، اگر متوجه شده ای که به محض مواجه شدن با موفقیت های یک فرد، قادر به تحسین آن موفقیت ها نیستی، بلکه ناخودآگاه، ذهنت به دنبال راهی برای بی ارزش جلوه دادن آن موفقیت هاست. یا اگر دیدن یا شنیدن موفقیت های دیگران، شما را عصبانی می کند و به جای احساس تحسین، تشکر و سپاس گزاری به خاطر آگاه شدن از یک سند دیگر بر حقانیت این قوانین، احساس های بدی مثل عجز، قربانی شدن یا نالایق بودن را تجربه می کنی، باید به صورت جدی برای تغییر منشأ این رفتار و این احساسات، جهادی اکبر به راه بیندازی.
توجه به همین نکات ریز، مهارت “خودشناسی” را در شما ایجاد می کند. شاید اولین باری که من به درک عمیق تری درباره قوانین رسیدم به گونه ای که شروع به بررسی نگاه و باورهایم با استفاده از این قوانین نمودم، از دوره روانشناسی ثروت 2 شروع شد.
انجام روزانه تمرینات فانوس دریایی و جلسه سوم و چهارم این دوره، انقلابی در من ایجاد کرد. من بارها و بارها این جلسات را گوش داده ام خصوصاً جلسه دوم این دوره و بخشی که استاد درباره هماهنگ شدن با قوانین جهان صحبت می کند و در این باره مثالی جالب از کتاب پندار، می آورد.
من ساعت ها به این بخش از صحبت های استاد عباس منش گوش داده ام تا این نگاه کم کم در من شکل بگیرد و همواره بتوانم دلیل هر اتفاقی را در خودم و باورهایم بجویم و خلق هر خواسته و شرایطی را از طریق ساختن باورهای هماهنگ با آن شرایط، شروع نمایم.
این نگاهی است که من از دوره روانشناسی ثروت2 آموخته ام تا بتوانم مسائل را نه بصورت ظاهری، بلکه از نگاه قوانین کیهانی ببینم.
باید همیشه به یاد داشته باشیم که ما هرگز یک شاهد بیرونی و غیر وابسته نسبت به آنچه که در زندگی مان می بینیم، می شنویم و تجربه می کنیم، نیستیم.
گاهی به مسائل ناخوشایند نگاه می کنیم و خود را فقط یک شاهد غیروابسته به آن ماجرا می دانیم. اما حقیقت این است که ما نیز جزئی از آن ماجرا هستیم. یعنی فرکانسهایی به جهان ارسال کردهایم که موجب شده یکی از تجارب زندگیمان، مشاهده چنین صحنههایی از زندگی آدمهای دیگر باشد.
یعنی وقتی در مواجه با فردی موفق، حتی فردی که موفقیت های اندکی در زندگی اش دارد، چیزی که شما از مراوده با او تجربه می کنی، موضوعاتی پیرامون تمرکز بر ویژگی های نامطلوب یا ناخواسته های زندگی این فرد است (در این مثال گله و شکایت های آن فرد موفق و صحبت درباره ناخواسته هایش با شما!)، باید از خود بپرسی:
من چه باوری دارم و بر چه موضوعاتی متمرکز شده ام که حتی این فرد موفق، با وجود اینهمه نکات مثبت در زندگی اش، در برخورد با من، درباره ناخواسته هایش توضیح می دهد به گونه ای که حتی ارتباط با این فرد موفق نیز، موجب می شود تا بیشتر باور کنم چیزی به عنوان شادی، حتی در زندگی افراد موفق، وجود ندارد!
پس بهترین کاری که در این مواقع باید انجام دهی این است که، به قول استاد عباس منش مچ ذهنت را بگیری و دستش را بخوانی که می خواهد با متمرکز نمودن تو بر یک ناخواسته ی دیگر، غذایی برای باورهای محدود کننده ات درست کند.
سپس از همان جا، کار را برای تغییر کانون توجه ات و برداشتن تمرکز از ناخواسته ها و متمرکز شدن بر خواسته ها، شروع نما.
دوره روانشناسی ثروت2، راهنما و همراه خوبی برای از بین بردن این عادت و ایجاد عادت تمرکز بر خواسته ها و زیبایی هاست.
من ساعتهای زیادی از زندگیام را صرف گوش دادن به جلسات این دوره نمودم تا این نگاه در من ایجاد شود. این نگاه تحول عظیمی در همه جنبه های زندگیام بوجود آورده است که مهم ترین آنها، آرامش است و این آرامش، منشأ اصلی هدایت من به ایده های بهتر و مدارهای بالاتر شده تا نعمت های بیشتری را تجربه نمایم.
وقتی استاد عباس منش در این باره صحبت می کند که “من خیلی راحت به خواسته هایم رسیدم” من به یاد می آورم که شاید من حتی از ایشان هم راحت تر به خواسته هایم می رسم. چون همه افرادی که از نزدیک مرا می شناسند، متفق القول می توانند بگویند که من چقدر راحت به آنچه می خواهم، می رسم و به نظر خودم، سرمنشأ این نتایج، از دوره روانشناسی ثروت 2 و درک عمیقی بوده که آموزش های این دوره در وجود من نسبت به قوانین کیهانی ساخته و به من مهارت شناسایی باورهای مخفی ای را آموخته که در حکم یک مانع بزرگ بر سر راه خواسته هایم بوده اند و به من یاد داده تا چگونه آن باورهای محدود کننده را به کمک ساختن باورهای قدرتمند کننده ی جدید، بپوشانم و هر لحظه تلاش کنم تا با ارسال فرکانسهای قدرتمند کننده تر، خواستههایم را راحتتر وارد زندگیام کنم.
دوره روانشناسی ثروت 2، برای من در حکم یک دوست و یک همراه همیشگی و یک مشاور عالی در لحظات حساس است.
همان لحظاتی که می توانیم فقط با کمی تعهد و تلاش برای کنترل ذهن، مسیر جریان را
از نفرت به عشق
از نگرانی به آرامش
از حسادت به تحسین
از بیماری به سلامتی
و از فقر به ثروت تغییر دهیم.
موضوع دومی که باید در جریان تجربه چنین ماجراهایی جدی گرفته شود این است که:
اطمینان حاصل نما فردی که به نظر شما با اینکه غر می زند اما ثروتمند است، چه باورهایی درباره ثروت دارد!
آیا اصولا باور دارد که نعمت ها و فرصت ها در جهان زیاد است که حاضر نیست به هیچ فردی در این راستا باج بدهد، یا مرتبا ًنگران از دست رفتن داشته هایش و در پی راهی برای حفظ آنهاست؟
آیا اصولا خود را لایق یک زندگی خوب می داند؟
چقدر به توانمندی هایش اعتماد دارد و چقدر در جهت خواسته هایش قدم بر می دارد؟
چقدر می تواند بلندپروازانه به مسیر اهدافی نگاه کند که هیچ تجربه قبلی ای درباره اش ندارد؟
چقدر برای ثروت ارزش قائل است و چقدر تمرکز او بر مسیرهای کسب و خلق ثروت است؟
زیرا درست است که این فرد غر می زند، اما اگر ثروت و فراوانی جزئی از تجربه زندگی اش است، یعنی قطعاً باورهای قدرتمند کننده ای درباره ثروت دارد.
پس نمیتوان گفت چرا با اینکه این فرد باورهای محدود کنندهای درباره روابط دارد، اما ثروتمند است. همچنین نمیتوان گفت: با اینکه باورهای خوبی درباره ثروت دارد، پس چرا روابط خوبی ندارد؟!!!
زیرا دلیلش این است که باورهای او درباره سلامتی و روابط ، به اندازه باورهایش درباره ثروت، قدرتمند کننده نیست.
به همین دلیل همه ما می توانیم افرادی را در اطرافیان و آشنایان خود بیابیم که روابط عاطفی خوبی ندارند، اوضاع سلامتی شان مساعد نیست، وقت آزاد برای بودن با خانواده ندارند، اما از وضعیت مالی خوبی برخوردار هستند.
نمی خواهم بگویم که این موضوع خوب است یا بد، چون این موضوع گسترده تر از آن است که در این پاسخ به آن بپردازم. در واقع اگر بخواهم تمام جنبه های این موضوع را توضیح دهم، باید تمام 38 جلسه دوره روانشناسی ثروت1 را کلمه به کلمه بنویستم.
زیرا حتی وقتی باور قدرتمند کننده ای را در فردی پیدا می کنید که موجب خلق ثروت در زندگی اش شده، باید به یاد داشته باشید که قطعاً باورهای قدرتمند کننده تری نیز وجود دارد.
مثلاً اگر فردی ثروتمند است، اما آنقدر درگیر است که هیچ زمانی برای استفاده از آن ثروت ندارد، ممکن است باوری مثل این داشته باشد که:
این فرد احتمالاً باورهای خوبی درباره فراوانی ثروت در جهان دارد، اما در کنار این باور، باورهایی مثل “نابرد رنج، گنج میسر نمی شود” و … دارد. اما از آنجا که رنج بودن در فقر در این فرد، بیش از رنج تحمل کار سنگین برای کسب ثروت است، در نتیجه به خاطر این باور به مسیر هایی هدایت شده که ثروت را کسب نماید اما از طریق کار سخت و سنگین و طاقت فرسا!
پس می توان باور قدرتمند کننده تری مثل:
خلق ثروت، آسان ترین و لذت بخش ترین کار دنیاست! ساخت و به خاطر این باور، به مسیرهایی هدایت شد که نه تنها لذت را تجربه کرد، بلکه ثروت هم خلق نمود.
زیرا همیشه ایده ها، راهکارها، الهامات، مسیرها و فرصت هایی که پیش روی ما در مسیر اهداف مان قرار داده می شود، دقیقاً همجنس با باورهای مان است.
حال هرچه آن باورها قدرتمند کننده تر شود، به مسیرهایی هدایت می شویم که از طریق راهکارهای ساده، کم هزینه تر و سریعتر به خواسته های خود می رسیم.
اما موفقیت در قدرتمند کننده تر نمودن باورها و ورود به مدارهای بالاتر به منظور برخورد با تجارب با کیفیت تر، منوط به درک و به انجام رساندن، این 2 موضوع است:
- درک عمیق تر قوانین کیهانی و شناخت عمیق تر خودمان و فرکانس ها و باورهایی که داریم به کمک پیدا کردن ارتباط میان فرکانس های غالب مان (باورها) و تجربه های زندگی مان و سپس تلاش برای تثبیت باورهای قدرتمند کننده ی جدیدیمان به کمک تکرار آن نوع نگرش در رفتارمان و احاطه نمودن ذهن مان با هر آنچه که حقانیت و درستی آن باور و نگرش را تأیید می کند. و. منظورم همان باورهایی است که نقطه مقابل نگرش قبلی مان بوده و نتایج آن نگرش برای ما راضی کننده نبوده است.
تکرار چنین روندی و وفاداری به نگاه داشتن خود در فضای واکنش، اقدام و نگرش بر طبق آن باورهای قدرتمند کننده جدید، موجب تثبیت آن مدار می شود و مرحله بعد از تثبیت مدار، ورود به یک مدار جدید است.
خیلی ها می پرسند دوره روانشناسی ثروت2 چه فرقی با دوره ثروت1 دارد یا آیا می توان قبل از دوره ثروت1، ابتدا کار را از دوره ثروت 2 شروع کرد؟ و…
در پاسخ به سوال این دوستان باید بگویم که دوره روانشناسی ثروت2، در حکم یک مدار جدید است اما نه به این معنا که شما بخواهی از همان ابتدا، وارد مدارهای بالاتر شوی.
زیرا لازمه قرار گرفتن در این مدار جدید و باکیفیت تر، تجربه مدار قبلی است که به کمک آموزش های دوره روانشناسی ثروت1، می توانی اولاً وارد آن مدار شوی و ثانیاً با ماندن در آن مدار و تجربه اتفاقات و شرایط موجود در آن مدار، ظرف وجودت، اعتماد به نفس ات، ایمان و باورهایت را برای مواجه شدن با تجربه های با کیفیت تر و داشتن خواسته های بیشتر، آماده نمایی.
بنابراین، تا دوره ثروت1 را کاملا درک ننموده باشی، نباید از دوره ثروت2 استفاده نمایی.
زیرا مأموریت ثروت 2، ریزبین شدن، دقیق شدن و متخصص شدن در تشخیص باورهای قدرتمند کننده تر و ساختن آنهاست.
کار ثروت 2، شناسایی باورهای محدود کننده مخفی است که آنقدر در اعماق وجودمان هستند و آنقدر مخفیانه در حال فعالیت اند که تا شناخت عمیقی نسبت به قوانین ثروت ایجاد نشود، از عهده شناسایی شان بر نمی آییم.
بنابراین، اول باید به کمک آموزش ها و تمرینات دوره روانشناسی ثروت1، درک عمیق نسبت به قوانین ثروت در اعماق وجود فرد ایجاد گردد و به وسیله آن، فرد وارد مدارهای مالی بالاتری شود که نشانه واضح آن، افزایش درآمد و افزایش کیفیت زندگی مالی اش است.
یعنی درآمدش افزایش می یابد
محل زندگی اش باکیفیت تر می شود
خانه ای که در آن زندگی می کند، ماشینی که سوار می شود، وسایلی که برای رفاه بیشتر، از آنها استفاده می کند و… به طور قابل توجهی، با کیفیت تر می شوند.
رونق وارد کسب و کارش می شود
نه تنها به راحتی از عهده هزینه های زندگی اش بر می آید بلکه سرمایه گذاری هایی هم انجام می دهد.
نه تنها نگرانی های مالی اش تمام می شود، بلکه پس اندازه هایی هم دارد.
قدرت خرید او، به میزان قابل ملاحضه ای افزایش می یابد به گونه ای که دیگر برای تهیه مایحتاج خود، نگرانی ای درباره قیمت ها ندارد.
و در یک کلام، راحت تر خرج می کند و راحت تر به تهیه خواسته هایش نگاه می کند و در جهت آنها اقدام می کند.
اینها همه نشانه هایی است از تغییر مدار مالی که نتیجه واضح باورهای قدرتمند کننده جدیدی است که به کمک دوره روانشناسی ثروت1، ساخته شده است.
اما موضوع این است که باورهایی که تا کنون ساخته شده، تا همین جای نتایج را جواب داده است و اگر فرد می خواهد موفقیت های بیشتری کسب کند و به خواسته های بزرگتری برسد، باید به وسیله ساختن باورهای قدرتمند کننده، وارد مدارهای بالاتری شود.
و لازمه کسب مهارت در این کار، ریزبین شدن در شناسایی موانعی به نام باورهای محدود کننده مخفی و ایجاد باورهای قدرتمنده کننده است.
و موضوع آخر و البته بسیار مهم درباره ماجرای شما این است که:
ما اتفاقاتی را تجربه میکنیم که بخش اعظم کانون توجه مان را به آن موضوع اختصاص دادهایم.
زندگی ما حاصل فرکانس های غالب ماست. تجربه های زندگی ما، همجنس با موضوعاتی است که در طول روز بیشترین تمرکز را به آن اختصاص می دهیم و بیشترین فرکان ها را درباره اش ارسال می کنیم.
ما درباره فرکانس صحبت میکنیم، یعنی موضوعی که فقط توسط خود فرد درک می شود و نه فردی که از بیرون به او نگاه می کند.
زیرا فردی که از بیرون شاهد ماجراست، نمیتواند با یقین بگوید که آن فرد خاص، چه فرکانس خاصی را ارسال نموده است. تنها خود فرد است که میتواند در هر لحظه با توجه به نوع احساسش، بگوید که فرکانس خواستهاش را ارسال میکند یا فرکانس ناخواستهاش را.
ممکن است فرد مورد نظر شما، همان لحظاتی که با شماست در این باره صحبت می کند و اصولا در طول روز، اکثر تمرکزش بر خواسته هایش است و غالباً در احساس خوبی به سر می برد و از روند زندگی اش لذت می برد.
برای اینکه ببینی فرکانسهای غالب یک فرد چیست، سادهترین راه نتایج این فرد است که در ابتدا بیان شد و راه دیگرش این است که باید مدتی با این فرد زندگی کنی تا از طریق رفتارهای غالبش، فرکانس های غالب او را بشناسی و بتوانی بصورت میانگین بگویی که بیشتر اوقات در چه شرایط احساسی به سر میبرد
آیا اکثراً حالش خوب است یا بد!
آیا اکثر نگران است یا امیدوار!
آیا اکثر درباره خواستههایش صحبت میکند یا درباره ناخواستههایش!
اما ساده ترین راه برای افزایش ایمان تان به قوانین کیهانی، بررسی این قوانین به کمک فرکانس های خودت و نتایجی که در زندگی ات تجربه می کنی، است.
بهترین راه این است که از طریق بررسی احساسی که غالباً تجربه می کنی و مقایسه آن با تجارب زندگی ات، درک عمیق تری از قانون
احساس خوب = اتفاقات خوب
ایجاد نما و سپس با پیروی از این قانون و وفاداری به آن، زندگی خودت را به گونه ای خلق نما، که می خواهی باشد.
می خواهم توضیحات بیشتری درباره آموزش های دوره روانشناسی ثروت2 بخوانم
سلام، چند روزی است که یه چیزایی دارم متوجه میشم و اون هم اینه که باید جایگاهی که قرار دارم را برا ساس بورهایم، فرکانسهایم و نتایجم بررسی کنم و باورهای محدود کننده را شناسایی کنم و باور های قدرتمند کننده را ایجاد منم و کاری که دارم میکنم جدیدا اینکه که فایلهایی که دررگوشی ام دارم را به دسته بندی های مختلفی تقسیم کردم و هرجا و در هرقانونی ضعیف تر عمل کنم میرم و تو اون قسمت بارها و بارها فایلهای مربدطش را می شنوم و باورسازی می کنم
احسنت احسنت واقعا
باریکلا باریکلا
خانم شایسته عزیز، چقدر زیبا و مرتب خدا جون، نیروی هدایتگر شما، کلمات را به شکلی زیبا و درست کنار هم چینش کرد و بسیار قابل فهم و واضح. ممنونم خدای مهربونم
ممنونم بانو شایسته عزیز.
اونجا که نوشتید :
” مچ ذهنت را بگیری و دستش را بخوانی که میخواهد با متمرکز نمودن تو بر یک ناخواسته ی دیگر، غذایی برای باورهای محدود کننده درست کند.”
یاد فایل ” غای روح ” استاد افتادم و البته یاد یک جمله طلایی توی یکی دیگه از فایل های ارزشمند استاد جان،
اونجا که استاد جان داشتند در مورد رابطه ی شگفت انگیز خودشان با شما را مثال میزدند، و گفتند اگر جایی یک چیز نادلخواه را از شما ببینن ( یک همچین چیزی ) این شمایید که به خودتون میگید، من”” چه فرکانسی با چه احساسی ارسال کردم که این حالت شما را برانگیخته کردم.
خیلی جالبه از اون وقتی که اینو شنیدم به خودم گفتم،
واووو GREAT
دمت شما گرم چقدررر عمللل به قانون
این نشان از ایمان شما و ایمان شما به باوری که میگه، این تویی که خالق 100% شرایط تک تک لحظه های زندگی زیبایت هستی. با باورهای و فرکانس ها و کانون توجه ات. چقدرر عالیی
روزی نیست لحظه ای نیست به خودم یادآوری نکنم که این منم که معمار زندگی خویشم. و نه هیچ عامل بیرونی.
که این نگرش شرکه به خدای واحد.
خداروشکر
خداروشکر
یک چیز دیگه باز یادم اومد، آها!
راه دیدن باورهای هر فرد
* یکی نتایج اون فرد
و * زندگی کردن با هر فرد من اینجور بگم، سفر ” کردن
من خب فکر کنم بدونید ایران گردی میکنم و یا در سفر بیرونی هستم یا در حال سفر درونی و گاهی هم هر دو
من عاشق آدم هام عاشق ارتباط موثر برقرار کردن باهاشون
عاشق اینکه داستان زندگیشون را بدونم ( خب سر همین هم من سفرنامه هم مینویسم. )
آدمایی که با من به سفر اومدن از تک تکشون بپرسی تک تکشون، بهت میگم محمد تو پرانرژی ترین و شادترین و رقاص ترین و باحال ترین آدمی هستی که تا حالا دیدم، واوو
یک اصول دارم زندگیم:
هر کسی را فقط یکبار با خودم به سفر میبرم!
داستانش مشخصه چرا!
چون من دوست دارم باورهای هر فرد را بدونم و به علاوه ی چند خط بالایی
تا حالا کسی را دقیقا مثل خودم ندیدم. که بخوام مجددا بخوام باهاش برم سفر
همسفر داشتن وقتی که میخوای همسفر داشته باشی خیلی مهمه، خب بایستی هم فازت اینجور بگیم، هم فرکانست باشه.
تا حال انشده ولی بی شک وقتی سفرهام رادر سال 98 بیشتر که میکنم با تغییر باورهام و ساختن باورهای قدرتمند کننده تر و شناسایی اون باورهای مخفی و محدود کننده خیلی چیزها تغییر میکنه همه چیز بهتر و بهتر میشه.
الانم که دنیام گلستان شده
ولی کافی نیست
هر روز بایستی بهتر بشم هر روز وضع من از هر جهت بهتر و بهتر میشه.
ممنونم ممنونم
خداروشکر
دوستون دارم عاشقتونم
ممنونم خدا جونم بهترین دوست و یار و یاور همیشگی من. عاشقتم
سلام محمد فتحی عزیز
کامنت زیباتون رو خوندم، من از صفحه نشانه ها هدایت شدم به این راهکار و فایل، و با وجود اینکه جواب من در مقاله مریم شایسته عزیز بود ولی درکش نکردم. و در کامنت شما متوجه جواب سوالم شدم.
سپاس گزارم بابت کامنت زیباتون
سلام محمد عزیز ،خوشحالم که دارم برات کامنت میذارم وامیدوارم بخونیش ،امروز این فایل نشانه م بود وکامنت تو مثل همیشه دلم رو روشن کرد ، میدونم اهل سفری وکلی خاطره وتجربه داری ،کامنتت رو که خوندم یاد مسابقه ای افتادم که میتونی شرکت کنی ،ومطمئنم برنده میشی ، تو گوگل سرچ کن مسابقه سفرنامه نویسی علی بابا ،جایزه های خوبی هم داره وتا ۳۱ تیرماه فرصت داری ،امیدوارم شرکت کنی واسمت رو جز برنده ها بخونم .🌹🌹
درست امروزی که گذشت ۳۱ تیر اخرین روزی که فرصت حضور تو مسابقه و ارسال اثر بود انجامش دادم انجامش دادم خیلی خوشحالم
تو نمیدونی چه آتیشی دختر تو وجود من با این پیامت انداختی بعد از اینکه خدای من این پیام را از طرف شما فرستاد بارها و بارها توسط دستان دیگرشم به شکل های مختلف نشونم داد
راهی نداشتم، با تمام مقاومتی که داشتم بایستی انجامش میدادم
اولش خیلییی سختم بود نمیشد و نمیذاشت بنویسم ولی ..
ادامه دادم و شد و شد
ممنونمممم
عاشقتممممم
سلام محمد عزیز ،خیلی خوشحال شدم که انجامش دادی وخداروشکر میکنم که اینقدر جهان رو زیبا افریده ،اینقدر با عظمت ،نمیدونم چرا مقاومت داشتی وازت ممنونم که ادامه دادی وشد ،خداروشکر ،نمیدونی چقدر مشتاقم که بخونمش وبرای همین هم که شده ارزو میکنم برنده شی ،راستی دوباره کامنتی که رو فایل گذاشتی خوندم ،وچقدر کیف میکنم که اینقدر به خدا وصلی وکلمات رو باقلبت مینویسی واینقدر رها هستی ،ممنونم ازت واز خدا میخوام همیشه درراه راستش ثابت قدم واستوار باشی .برات بهترینها رو ارزومندم .
سلام من صددرصد به این موضوع اعتقاد دارم چون خودم تجرلش کردم
سلام و باز هم تشکر برای مطلب فوق العاده ای که درج کردید
امروز با خوندن این مطلب یک باور منفی نسبت به ثروت در خودم پیدا کردم من غالبا به جای انکه تمرکز بر پول بیشتر ساختن داشته باشم تمرکزم بر مدیریت دخل و خرجم بوده و امروز متوجه شدم که این باور مخرب خیلی جاها پاشنه اشیل من بوده
خدا رو شکر میکنم که با خوندن این مطالب یکی یکی باورهای مخفی و مخربم رو پیدا می کنم و اون رو با باور هاعالی جدید جایگزین می کنم
سلام لیلای عزیز ،شما خودت جواب سوالتو تو خودش دادی . اینکه با توجه به خوبیهای اطرافیانت دیگه از اونها چیز بد نمی بینی این نیست که ما قدرت تغییر عزیزانمان را داشته باشیم بلکه برانگیخته کردن هستش .به گفته ی استاد ما هرگز نمیتونیم غیر از خودمون کس دیگری رو تغییر بدیم،ولی میتونیم با توجه به خوبیهای اون فرد وتمرکز روی خوبیها و زیبایی ها باعث بشیم اون شخص در برخورد با ما رفتار خوب ومثبتی داشته باشه یا اتفاقات بد ومنفی زندگیش رو ما نبینیم ونشنویم.این همون برانگیخته کردنه که استاد میگه . شنیدی که کسی بگه من آدم عصبی هستم ولی وقتی به این آدم بر میخورم آروم ونرم میشم این یعنی هم فرکانس شدن .من خودم تا زمانیکه درباره ی همسرم به نکات منفیش توجه میکردم وحرف میزدم دائم بحث ودرگیری داشتیم واقعا زندگیم جهنم بود وهر روز آرزو میکردم از خونه ی لعنتی برم وچون جایی نداشتم برم مدام وضع بدتر میشد از وقتی در مورد همسرم به خوبیها ش توجه کردم، بهش فکر کردم درمورد نکات مثبت وخوبش به بچه هام گفتم بخدا قسم من از دیوی که از این فرد ساخته بودم به فرشته ای مهربان و دوست داشتنی تر رسیدم .نه محل زندگیم تغییر کرده نه اون آدم مثبتی شده نه جدا شدیم فقط من روی مثبت این آدم رو میبینم به قول استاد همه ی آدمها نه همه ی باورهاشون درسته نه غلط عزیزان دیگرم هم همینطور خواهر وبرادری دارم که مدام مشگل براشون پیش میاد باتوجه به ناخواسته ها ومنفی بودنهاشون از من جدا شدن با همین روش که من به اونها وخوبی ونکات مثبتشون تمرکز دارم وچون همفرکانس هم نیستیم دیگه مشکلاتشون رو نمیبینم .باید دلسوزی رو کنار بذاریم. اونام هدایت خدا رو دارن و به وقتش تغییر میکنن ونگرانی ما فقط ناخواسته های بیشتری مثل همین خبرهای ناگوار واتفاقات بد رو جذب میکنه پس آرامشتو حفظ کن وبه نکات مثبت عزیزانت و نکات خوب زندگیت تمرکز کن تا اتفاقات خوب رو حتی در مورد عزیزانت تجربه کنی به امیداینکه لذت بیشتر از لحظات زندگی با عزیزانت ببری . موفق و پیروز باشی.
سلام خانم شایسته ی مهربان وسلام استادعزیز وخانواده ی صمیمی خودم
آیا منظور شما این است که اگر ما در طول زندگی با آدمهای بیمار و ورشکست وناموفق در روابط خانوادگی برخورد میکنیم، مثلا در زندگیه خواهرم، در زندگیه پدرم، هر نتیجه ای را میبینم وتجربه میکنم نتیجه ی فرکانسهای خودم است؟ یعنی اگر من احساس وباورهای خودم را نسبت به زندگیه افراد خانوادهام مثبت وخوب کنم وهمواره سعی کنم به جنبه های موفق زندگیه ی آنان تمرکز وتوجه کنم جهان بخش موفق زندگیه خانوادهام را به من نشان خواهد داد؟؟؟
خانم شایسته جان، من همواره سعی میکنم طبق تعالیم استاد عزیز وشما مواظب ورودیهای ذهنم باشم که هر غذای نامناسبی وارد ذهنم نشود همچنین در هر لحظه سعی در تمرکز بر نکات مثبت زندگی دارم وهر لحظه برای نکته نکته ی آن سپاسگذارم وهمچنین خودم را لایق بهترینها میدانم وتنها خودم وخدای خودم را عامل موثر در کلیه ی اتفاقات وتجربیات میدانم وسعی در توحیدی شدن در تمام جنبه های زندگیم دارم ودر زندگیه شخصی خودم بسیار نتیجه گرفته ام وآرامش شگرفی دارم…. وباوجود اینکه میدانم هرکسی در زندگی نتیجه ی فرکانسهای خودش را میبیند وتجربه ی هر شخصی از زندگی به باورهای هر شخص بستگی دارد، وهمین باورها وفرکانسها هستند که موجب ورود ما به مدار درست زندگی میشوند پس چرا من در مداری هستم که تجربه ی تلخ دیدن طلاق گرفتن خواهرم، یا خانه نشین شدن پدرم را دارم؟
سپاس فراوان دارم اگر جواب بنده را بدهید???
سلام دقیقا همین سوالی که الان من دارم
؟؟؟؟!
سلام به همه دوستان خیلی عالی بود ممنون از استاد گلم خدا خیرت بده
سلام برهمه دوستان عزیز و سلام بر استاد خوب
این متن که جواب سئوال یکی از دوستان بود اینقدر واضع قابل درک توسط دوستانم که نمیدونم اسم وفامیل ایشون چیست پاسخ داده شده که واقعا من رو متحیر کرد در طول مدتی که متن رو مطالعه میکردم و واقعا از سئوال کننده وپاسخ دهنده کمال تشکر رو میکنم .
واقعا میگم باور کنید که این سئوال همین امروز برای من پیش اومده بود زمانیکه در خدمت یکی از دوستان ثروتمندم بودم که دقیقا داشت غر میزد و دقیقا من پیش خودم عین همین سئوال که دوستمون پرسید برام پیش اومد وتو ذهنم داشتم فکر میکردم با این همه غر چرا اینقدر ًروتمنده واز درودیوار داره براش پول میاد …..
خدای مهربانم خیلی ازت ممنون و متشکرم که با خواندن این مطلب خیلی سریع منو به پاسخی رساندی که تونستم بهترین درک رو پیدا کنم
خدای خوبم ازت سپاس گذارم
از تو دوست خوبم که این سئوال رو پرسیدی هم ممنونم بخصوص از شما دوستی که اینقدر زیبا با متانت بدرستی پاسخ دادی دوباره ممنونم و برات آرزوی بهترین روزها و شادترین لحظات رو از خدای منان خواستارم .
بادرود فراوان به استاد عزیز و همه بچه های خوب سایت عباسمنش
سلام دادا قوت به همه بچه های گل خانواده سایت بخصوص استاد عزیز و گرامی که من واقعا عاشقشم
خدا پدرومادرت وفرزندت وکلا هرکی رو دوست داری حالا حالاها برات سالم و تندرست نگه داره که این سایت رو راه اندازی کردی هر جای تو این سایت سیرو سیاحت کنی با احساس فوق العاده عالی ترک میکنی سایت رو..
من کاری ندارم در آینده چه اتفاقی قراره برام بیافته با توجه به اینکه الان چندین ساله تو زندگیم همه دوستام میدونن هر اتفاقی می افته خدا به زبانم انداخته میگم خیره
ولی این رو میدونم که تو لحظه ای که دارم به فایل استاد ودر آخر به کامنت بچه های گل سایت گوش میدم ومیخونم اینقدر حالم خوبه که قابل وصف نیست.
چی بگم از اون حس و حالم که تو هر مطلب یه لامپ تو سرم روشن میشه که ای بابا راست میگه اینه ها
خلاصه با تمام وجودم برای همه گیتون بهترین آرزوها و شادترین لحظات رو از خدا میخوام
و همه رو بخدای احدوواحدشون می سپارم
حق نگهدار
سلام خداقوت
۹۷ درصد مردم دنیا درگیر زنده ماندن هستن
۹۷ درصدی ک عوامل بیرونی رو عامل موفقیت در تمام جنبها زندگی میدونن
۹۷ درصدی ک بیشترین زحمت رو برای صرف وقت و نشستن پای صحبتهای دیگران. انتقاد کردن. توهمت زدن .دروغ گفتن . مقصر دونستن. نگاه کردن ب جعبه ای احمقها (تلوزیون و رسانهاش). تغییر دیگران و و و
میگذرونن
۱/۵ درصد مردم دیگه پول دار هستن
پول دارهای ک از ۹۷ درصد خیلی بدبختر هستن
یا مریضن
یا بلد نیستن روابط درست داشته باشن
یا درگیر پول بیشتر دراوردن هستن
یک زمان آزاد برای لذت بردن از پولهاشون ندارن
یا روحانیت و معنویت ندارن
مغرور و درگیر این هستن خودشون رو به دیگران نشون بدن
و هیچ لذتی از داشتهاشون ندارن و همیشه در رقابت با خاله توبا و مریم خانم هستن
یا تو فکر اینن ک مبل خونشون باید بهتر از مبل زری خانم باشه
دختر فاطی طلا خرید و گوشی فلان داره منم باید برا نسرینم بخرم فلان بهمان
پسر عموی شمسی کوره فلان کار کرده منم باید رو دستش بزنم و هزااااااااااران درد سر دیگه
—————————————————————————-
و اما موضوع اصلی ۱/۵ ثروتمندها هستن
ثروتمندی ک
سالهاست تنش سالم تک تک سلولهای بدنش صحیح سلامت هستن راه بیمارستان بلد نیست
۲.روابطش با خودش با خدای خودش با جامعه عالیه
خودش دوست داره برای خودش ارزش قائل زندگی سرشار از عشق مودت داره هر لحظه خداوند رو در کنار خودش حس میکنه و باشوق ب اینده نگاه میکنه و نه غمی داره و نه ترسی و میدونه ک لا تنسی ذکر الله (نیست نامی بالاتر از نام خداوند)
ثروتمندی ک این آیه رو درک کردن فارق از دین مذهب نژاد و جنسیت
( الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ )
الرعد (28) Ar-Ra’d
کسانی که ایمان آوردند ، و دلهایشان به یاد خدا آرام می گیرد ،آگاه باشید! با یاد خدا دلها آرام می گیرند .
اینها ثروتمندانی هستن ک عشق میکنن با اسم خدا
۳.پول بیش از حد نیاز دارن و ازش لذت میبرن و خداوند رو در داشتن پول بیشتر بخشش بیشتر لذت بردن از جهانی ک خداوند خلق کرده و گناهه ک ما اونو نبینیم و از دنیا بریم خداوند رو اینطور درک میکنن
۴. آزادی دارن اونهای ک آزادی زمان دارن و از بی نهایت دارمدشون لذت میبرن تفریح میکنن تصمیمات زیبا میگیرن در پرتو تصمیماتشون جهان رو متحول میکنن جای بهتری برای زندگی میکنن خداوند رو در هر لحظه شاکرن
دوستان عزیزم همه مردم دنیا دارن از قانون استفاده میکنن خیلی ها اگاهانه و خیلی ها ناآگاهانه و خوش بحال مای ک میدونیم چ خبره و میتونیم جزو دسته ثروتنمندان باشیم فارق از دولت ملت سیاست روابط بین المللی کشورها و
پیروزتر باشیم سر حالتر باشیم سالمتر باشیم و از همه مهمتر برای خودمون و خدایی خودمون زندگی کنیم .
در پناه رب العالمین باشیم
اقا جواد عزیز گل گفتی انشاالله که من و همه عزیزان این طرز فکر و باور را توی وجودمون ایجاد کنیم و اینگونه عمل کنیم
سلام آقای رزمجو چه زیبا اشاره کردید به بیهوده زندگی کردن آدمهایی که قانون رو نمیشناسند وامیدوارم هر روز عده بیشتری از هموطنان ما بتونند این قانون رو بفهمند که خودشون مسعول سرنوشتشون هستند به امید اون روز در پناه حق
سلام دوست عزیز اقای رزمجو… افرین مطالب خوبی در مورد ثروتمند ها نوشته بودین.مطلبتون رو خوندم وازش لذت بردم و باورهای خوبی از اون در مورد ثروت وثروتمند ها استخراج کردم.
سلام دوست عزیز ممنون از دیدگاه عالی که داشتین و باعث شد من به شخصه افراد ثروتمند رو از افراد پولدار جدا کنم و با قوت و قدرت منطقی باورم تقویت بشه که ( به قوله استاد عباسمنش) تمام ثروتمندان انسانهای شریفی هستند تمامشون و ثروت یعنی پول سلامتی روابط خوب معنویت…..همزمان با هم. ممنون از شما
عالی دیدگاه و نظر شما
سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوست عزیز و خوش نگرش و خوش باورم اقا جواد عزیز
بسیار انرزی گرفتم از صحبت های شما خصوصا اون دسته سوم که 1/5درصد مردم جهان را تشکیل میدن و بی نهایت وقت دارن برای لذت بردن از زندگی بی نهایت وقت دارن برای شکر گذاری و کمک به دیگران اصلا نگران جیبشون نیستن بسیار افراد موفق و تاثیر گذاری هستن در دنیا و از خداوند میخواهم با استمرار در این مسیر و توجه به اموزه های استاد و کامنت های عزیزانی مثل شما به ما هم این انگیزه رو بده که جز این افراد باشیم تاثیر گذار باشیم اول در رفتار خودمون کردار خودمون حرف های خودمون دیده های خودمون شنیده های خودمون و همواره در حال تکرار و تمرین و روی خودمون باشیم و تمام تمرکزمون روی خودمون باشه
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و گروه تحقیقاتی عباسمنش و دوستان عزیم و جوادآقای گل دیدگاه خوبی داشتی ازش لذت بردم و ازت سپاسگزارم!
فقط یه نکته ای رو میخواستم بگم که معنی”لا تنسی ذکرالله” اینه که: “یاد خدا را فراموش نکن”
بازم تشکر میکنم!
خدا قوت!