نتایج دوستان از دوره «هم جهت با جریان خداوند» - صفحه 11

164 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3754 روز

    درود و رحمت خدا بر استاد و بانو و خانواده صمیمی عباس منش

    حال دلم خیلی خوبه. هدایت شدم اینجا ردپا بذارم. من وسواس فکری دارم نه اینکه بخوام به خودم برچسب بزنم واقع بینانه می بینمش. منشأ ترسه و باعث شده من تصمیمات مهم زندگیمو نگیرم و همش به تعویق بندازم. از وقتی فایل 9 که مراقبه هست رو دارم می‌شنوم ذهنم آرام تره و وقتی فکرهای وسواسی میان بهتر میتونم مدیریت شون کنم. این مراقبه حالت توهم نداره. نمیگه الکی خوش باش. جنس اعتماد به خدایی که توی ذهن ایجاد میکنه خیلی خیلی عمیقه. مطمئنم اگر تمرکزی تر بشنومش با ایمان دست به اقدام میزنم.یه چیزی هم امروز کشف کردم باعث شده حرصم نسبت به امور دنیا کمتر بشه. حتی توی غذا خوردن با اینکه من در قانون سلامتی هستم. انگار واقعا از درون دارم به بی نیازی میرسم. از درون داره باورم میشه رب چه قدرتی داره اگر من بهش اعتماد کنم. امروز توی پارک نشسته بودم و داشتم به درختها نگاه میکردم حسم اینجور بود که چقدر زیبان و بی هیچ منتی همه رو خنک میکنن. آیا من واقعا قدرشون رو میدونم؟ یا نور آفتاب و زاویه ی تابشش. امروز عمیق شدم در طبیعت. حس فراوانیش بی نهایت بی نهایت لذت بخشه. به لباس هایی که تنم بود فکر کردم و احساس خوشبختی داشتم. این وصل بودنه متفاوته. نمی تونستم درب شیری که گرفته بودم رو باز کنم یه آقایی روبروم نشسته بودن پاشدن آمدن سمتم گفتن بدید بمن کمکتون کنم. توی ذهنم قانون رو مرور کردم … یعنی اینقدر نزدیکه… امیدوارم مثل استاد یا شاگرد اول هاشون عملکرد بهتری داشته باشم. و زودتر از ترسهام فراتر برم. خدایا به عظمتت شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 832 روز

    به نام خدای بزرگ و مهربان

    به نام خدای که همه چیز می‌شود همه کس را

    به نام خدای که بزرگ‌ترین حامی قلب من هست

    خدای که عشق وجود من هست

    خدای که بهترین راهنمایی من هست

    خدای که بزرگ‌ترین پشتیبانی من هست

    خدایاااااا کروررر کرورررر شکرت که هستی من میدانم که همش حواست به من هست و عاشقم هستی

    میدانم همش مراقب منی

    میدانم تنها رفیق من تو هستی و همیشه همراهم هستی

    ای یگانه معشوقم هوایم را داری !!

    و بدان که من هربار با عشق سمت تو میایم

    سپاسگذارت هستم که هیچ وقت دست بردار من نیستی

    منم همیشه برای تو میمانم خدا

    تو نیرویی هستی که هر لحظه هدایتگر من در مسیر رشد و پیشرفت هستی

    و من چقدرر خوشبختم که تو را دارم

    من از تمام احساس های سنگینی که قلبم را تاریک میسازد به سوی تو پرواز می‌کنم و به تو پناه میارم

    چون جز تو مدد رسانی ندارم

    سلام استاد عزیزم

    امید دارم خوب و سلامت باشی

    امید دارم قلبت همواره پر از عشق و مهربانی باشد

    میدانی استاد من شما را با قلبم دوست دارم و کلا با تمام وجودم سمت شما آمده بودم و به حرف های شما ایمان آوردیم

    من خیلیییییی چیزا از شما یاد گرفتم و چقدرر وجود شما برای من ارزشمند هست

    وجود این سایت خیلییی برایم ارزشمند هست

    من این سایت را خانه خودم میدانم

    با قلبم لبخند میزنم و حس می‌کنم از اینکه چقدررر این خانه را دوست دارم یک روز هم نشده که من به این خانه سر نزنم همش میایم و یاد میگیرم و اراده می‌کنم که در زنده گیم عملی بکنم

    و زنده گیم را تغییر بدهم

    میخواستم در دفترم ژورنال بنویسم ولی به قلبم الهام شد اینجا بنویسم در خانه خدا بنویسم خدایااا شکرت

    از اینکه اینجا بنویسم حسی خوب میگیرم

    این دنیا خیلییییی زیباست

    این دنیا خیلییی عاشق هست

    این دنیا پر از زیبایی هست

    قصد تمام هستی فقط عشق هست

    چون سازنده این جهان عاشق هست

    من عاشق زنده گی هستم با تمام بالا و بلندی هایش

    من مدیون زنده گی هستم چون همش بهترین ها را سر راهم قرار داده و به من کمک کرده که بهترین نسخه خودم را بسازم

    به من کمک کرده که رشد کنم و پیشرفت کنم

    همش آدم های فرشته را سر راهم قرار داده خدایا شکرت

    تصمیم گرفتیم به ویژه گی های مثبت خودم خیلییی تمرکز کنم تصمیم گرفتیم دیوانه وار عاشق خودم شوم تصمیم گرفتیم هر روز با خودم جشن بگیرم چون وجود من هدیه گران بها برای این زنده گی هست

    امروز خانه یک دوستم رفتم که تازه وارد این مسیر شده خیلیی روز عالی بود باهم از قانون گفتیم به من رو کرد گفت چقدررر وجودت پر از آرامش و خوب هست حتی دختر یک و نیم ساله ام با عشق به حرفایت گوش می‌دهد و گرنه از دیگران فراری هست

    دوباره به سمتی خانه خودمان که میایدم با خدا حرف میزدم و خدا چقدرر حرف های قشنگ به من گفت

    چقدرر خوشحالم که خدا را دارم

    خدا گفت پاکی جانم من عاشقق قلب مهربان و صادق ات هستم

    من عاشق اون صداقت وجودت هستم

    من عاشق اون قشنگی هایت هستم

    من عاشق درون زیبا و پاکت هستم

    من عاشق نگاه معصوم ات هستم

    من عاشق دل پر مهرت هستم

    من عاشق نگاهی بدون قضاوتت هستم

    من عاشق تمام خوبی هایت هستم

    قول هست به هر چی که میخواهی به بهتر از اونا میرسی

    امروز خدا با من خیلییی حرف زد گفت این حرف را تنها این بنده یی من برای تو نگفته هر جا که رفتی این را شنیدی از هر آدمی اینا همش پیام من هست اینا همش عشق من برای توست عزیز دلم

    خدا خیلیییی بنده نواز مهربان هست

    خدا خیلییییییییی خداست

    وقتی به وجود پر مهرم نگاه می‌کنم هربار حیرت زده میشوم از خوبی های که در درون من هست

    و هر بار بیشتر خدا برایم ثابت می‌کند که هوایم را دارد

    هر بار بیشتر عاشق خدا میشوم

    وای خدا شکررر که هستی چقدرر احساس عالی دارم از اینکه می‌توانم دل سیر با تو حرف بزنم

    استاد یک خواسته در وجود من شکل گرفت داشتن این دوره زیبای تان

    من امشب با تمام وجودم میخواهم این دوره را داشته باشم و بیایم رد پا بنویسم در جلسه های این دوره قشنگ و خدا برایم میسازد

    چند روز خیلییی بی انگیزه شده بودم ولی خدا دوباره برایم انگیزه ساخت

    من به خودم قول دادیم که یک زنده گی رویایی و یک رابطه فوق العاده رویایی برای خودم بسازم و زنده گی را با عشق تجربه کنم

    جا های که ضعف دارم میسازم عجله ندارم با عشق روی خودم کار می‌کنم و پرواز می‌کنم به سوی بهترین ها

    هیچ وقت به کمتر از بهترین ها قانع نمی شوم چون میدانم لایق بهترین ها هستم و به خدا اعتماد دارم که همش هر آنچه که مال من باشد از کناری من نمیگذرد

    از طریق مهدی عزیز و دوست داشتنی من این دوره تان شنیدم وایی استاد من عاشق این دوره تان شدم

    بهترین هستین

    با تمام وجودم از خدا میخواهم بتوانم وارد این دوره شوم خداوند خودش برایم بسازد همین طور که همه چیز را ساخته

    من همه چیز را به خدای بزرگم میسپارم چون اون بهتر از من میداند چی برایم خوب هست

    من با یک موزیک بی کلام که عاشقشم این کامنت را نوشتم و لذت بردم نمیدانم چی چیزی نوشتم ( استیکر خنده )

    فقط با عشق با احساس خوب با شور و شوق نوشتم

    خدایااااا خودت برایم بساز

    خدایاااا خودت همه چی را ردیف بساز

    خدایا تو همه کاره زنده گی من هستی

    و من همه چیز را دست تو سپردیم یا رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  3. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 691 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 4 فروردین رو با عشق مینویسم

    امسال یکی از متفاوت ترین شب های قدر رو در عمرم داشتم

    طیبه قبل :

    به شدت احساس گناه داشت و شب های قدر ناله میکرد که گناهاش بخشیده بشه و خودشوجهنمی میدونست

    اما طیبه دیشب و شب 4 فروردین

    بسیار سبک و حال فوق العاده عالی و در رقصی عظیم و پر از عشق و شاد و خندان داشت با خدا صحبت میکرد

    شب ساعت 12 که شد و من خواستم با خدا راز و نیاز کنم

    مادر و خواهرم رفتن مسجد اما من نرفتم

    نجوای ذهنم هی میخواست این نرفتن من رو با سوالایی که چرا نمیری و … مطرح کنه

    که کنترلش کردم و گفتم ببین من امروز با خدا صحبت میکنم خودم تنهایی و نیازی نیست برم جایی

    اومدم و قرآن رو گرفتم دستم ، از خدا خواستم هدایتم کنه که چیکار باید بکنم

    وقتی یه صفحه رو باز کردم سوره نور بود

    آیه 35 رو خوندم

    سوره نور

    ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِۚ مَثَلُ نُورِهِۦ کَمِشْکَوٰهࣲ فِیهَا مِصْبَاحٌۖ ٱلْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍۖ ٱلزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبࣱ دُرِّیࣱّ یُوقَدُ مِن شَجَرَهࣲ مُّبَٰرَکَهࣲ زَیْتُونَهࣲ لَّا شَرْقِیَّهࣲ وَلَا غَرْبِیَّهࣲ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیٓءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارࣱۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورࣲۚ یَهْدِی ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن یَشَآءُۚ وَیَضْرِبُ ٱللَّهُ ٱلْأَمْثَٰلَ لِلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمࣱ(٣۵)

    خدا نور آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتى ماند که در آن روشن چراغى باشد و آن چراغ در میان شیشه اى که از تلألؤ آن گویى ستاره اى است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که شرقى و غربى نیست و بى آنکه آتشى زیت آن را برافروزد خود به خود روشنى بخشد، پرتو آن نور بر روى نور قرار گرفته است و خدا هر که را خواهد به نور خود هدایت کند و مثلها را خدا براى مردم مى زند و خدا به همۀ امور داناست!

    خیلی خوشحال بودم و بعد دوباره یه ورق از قرآن رو باز کردم سوره نساء آیات 20 تا 26 بود و در مورد ازدواج بود

    بعد تو دلم این بود شب رو بشینم برای خدا بنویسم و اهدافی که دارم و خواسته هامو به خدا بگم ،گفتم خدا چیکار کنم میشه بهم بگی

    یهویی دستمو دوباره به یه صفحه بردم و باز کردم اولش چشمم افتاد به یه سوره که از بسم الله الرحمن الرحیم بود و توجهمو جلب نکرد فقط نگاهش کردم و یهویی بالای صحفه رو دیدم

    متعجب شدم

    سوره قلم بود

    خدا خوب میدونه چجوری هدایت کنه ،من گفتم چیکار کنم ؟ بنویسم ؟ یا هرچی تو بگی

    که خدا گفت بنویس

    و من سوره قلم رو یه بار خوندم و بعد شروع کردم به نوشتم

    اول هرچی تو تمرین ستاره قطبیم نکشتم و هر روز تیکش رو داره و با عشق میخونم رو نوشتم و همه شون اول و اول خواسته ام خدا بود

    اینکه تسلیمش باشم

    اینکه یادش باشم در هر لحظه

    اینکه یادم باشه که هر لحظه اصل خداهست

    اینکه سپاسگزار حرفه ای باشم

    اینکه توجهم به ریز ترین هدایت هاش باشه و به سرعت عمل کنم

    اینکه توجهم به نکات مثبت باشه

    اینکه وقتی انسان هارو میبینم خدارو در وجودشون ببینم

    و …

    و بعد شروع کردم خواسته هامو نوشتم

    اینکه یکی از خواسته هام این بود که خدا کمکم کنه تا کتاب ماچ ماچی رو بنویسم

    از خدا درخواست هام و اهدافم رو نوشتم و خواستم

    حین نوشتن یادم اومد برای طراحی مدرسه پسرونه طرحی رو بکشم و کاغذ و قلم برداشتم و شروع کردم و به سرعت ایده هایی گفته میشد و هدایت شدم به طرح هایی در پینترست که خدا به راحتی به من نشون داد که چجوری باشه

    و یه قسمتش رو کار کردم

    بعد نوشتم که صفحه ای که برای کتاب در گوگل درایوم باز کردم رو باز کنم و خدا بگه و بنویسم

    الان که داشتم مینوشتم ،تصویرمو تو مکان بهشتی پارک آزادگان کنار دریاچه اش دیدم که دارم مینویسم ، یه حسی بهم گفت برو پارک آزادگان و در اون مکان پارادایس ، که عین خونه استاد عباس منش هست ، بنویس

    بشین و از صبح برو و تا شب بنویس

    این روزا میرم تا بنویسم

    خدایا شکرت ،سپاسگزارم

    وقتی مادر و خواهرم اینا از مسجد اومدن منم نوشته هام تموم شده بود و نزدیک اذان صبح بود اومدم دراز بکشم خوابم برد

    صبح وقتی بیدار شدم ،تمرین ستاره قطبیم رو هم با عشق انجام دادم ،هدایت شدم‌به سایت ،دیدم یه پیام اومده برای من

    وقتی دیدم یه دختر بسیار زیبا و خوشگل به اسم ناعمه جان برای من پیامی گذاشته بود ، وقتی شروع کردم به خوندن پیامشون

    به این قسمت از پیامشون که رسیدم :

    وقتی استاد نتایج رو خوندن و اسم تو رو گفتن حدس زدم خودت باشی، طیبه و نقاشی، آره خودشه،

    با خودم گفتم ،استاد عباس منش که در فایلاشون از نتیجه من صحبتی نکردن ،فقط دوبار در قسمت نتایج دوستان از دوره هم جهت با جریان خداوند نتیجه من رو نوشتن

    یهویی یادم اومد یه قسمت بود چند روز پیش استاد در سایت گذاشتن و من دانلود کردم اما گوش ندادم

    نتایج دوستان از دوره «هم جهت با جریان خداوند»

    وقتی رفتم و فایل رو گوش دادم داشتم حاضر می شدم و رفتم نون سنگک بخرم،تو هوای آفتابی و بهشتی که صدای گنجشکا تو اطراف پیچیده بود و سبزی درختای بهاری رو میدیدم‌و سپاسگزاری میکردم و از خیابون که رد میشدم و به فایل گوش میدادم که استاد گفتن درمورد نتیجه رابطه خوب زن و شوهری که رابطه شون عالی شده خیلی لذت میبردم و یه لحظه تو دلم گفتم الان اسم منو بگه ! ، دقیقا وسط خیابون، شنیدم طیبه عزیز …

    وای از ذوق صدای عجیبی از خودم درآوردم وسط خیابون و همون لحظه یه خانم داشت هم زمان با من از رو به رو رد میشد تا بره اونور خیابون ،یهویی چشمم افتاد بهش دیدم با تعجب داشت نگاهم میکردم اما اهمیتی ندادم و ذوقم رو ادامه دادم و هی گفتم خدایا شکرت درمورد خواسته ام این سومین بار بود رخ داد

    و استاد درمورد نتیجه من هم گفت و گفتم و شد

    من دقیقا گفتم و موجودش کردی سپاسگزارم

    اینارو میگفتم که یهویه درکی بهم داده شد که طیبه درست ترین راه رو داری میری و اگر ادامه بدی و پر قدرت بری نتایجت از این هم بزرگتر میشه

    به این دلیل اسمت رو استاد عباس منش خوند که نتیجه داشتی ،پس سعی کن به نتایج بزرگتر فکر کنی و قدم برداری

    خیلی خوشحال بودم و وقتی برگشتم خونه صبحانه مونو خوردیم و من تو اتاقم بودم یه لحظه رفتم بیرون تا با خواهر و مادرم صحبت کنم که ابرارو از پنجره دیدم به قدری زیبا بودن که نمیتونستم نرم پشت بوم

    به خواهر زاده ام گفتم میرم پشت بوم دوست داشتی بیا

    هوا بی نهایت عالی و آفتابی و باد ملایم بهاری میوزید و لباس گرم پوشیدیم و رفتیم کلی عکس گرفتیم و کلی لذت بردیم

    یهویی خواهرم گفت میای بریم پارک ؟

    تو دلم گفتم همون پارک بهشتی پارادایس که شبیه خونه استاد عباس منش هست ، و پارک آزادگانه و دریاچه داره

    گفتم باشه و این فکر کنم سومین بار بود که در یک هفته من هدایت میشدم به پارادایس که از زیر درختانش نهر ها جاری هست

    و بی نهایت زیباست

    من هدایت میشدم سمت پارک آزادگان و دریاچه بهشتی و زیباش

    با هم دیگه رفتیم ،کلی تو راه عکس گرفتیم و تا برسیم پارک از طبیعت و آسمون بهشتی لذت بردیم

    به اتوبان که رسیدیم من تو دلم گفتم الان یه kmc رد بشه ، اینو که گفتم خواهر زاده ام گفت خاله خاله kmcماشینت

    وای پشت ماشین تو قسمت وانت مانندش که باز بود پر از گل و گلدون بود من باز جیغ زدم و کیف کردم و خداروشکر کردم

    که وقتی بخرمش پشت ماشین رنگامو میذارم و میرم برای نقاشی دیواری

    خدایا شکرت

    این روزا یا دنا میبینم و یا kmc جوری شده که خواهر زاده ام میگه خاله دقت کردی ماشین دنا و kmcتو تهران زیاد شده

    و براش تعجب بود اینکه زیاد میبینیم و برای من هیچ جای تعجبی نداشت ،چون میدونستم که مومنتوم مثبت داره کارش رو میکنه و من دارم نشونه هاشو میبینم

    وقتی رفتیم و رسیدیم پارک تو راه خواهرم مدام میگفت خدایا شکرت چقدر بهشته

    برام جالب بود خواهری که پارسال به همراه خانواده ام میگفتم بیاین باهم سپاسگزاری کنیم و چون اوایل ورود به سایتم بود و قانون رو خوب درک نکرده بودم که نباید درمورد قوانین بخوام کسی رو از سر دلسوزی و یا دوست داشتن ،تغییر بدم ، و سبب دلخوری های زیاد شد

    و درس هامو که گرفتم و بعد دیگه هی کمتر و کمتر شد تا اینکه از دوره هم جهت با جریان خداوند درکم عمیق تر شد درمورد اینکه من هیچ تاثیری در زندگی دیگران ندارم و انرژیم رو متمرکز کردم روی خودم

    از اون روز تا به الان خیلی خیلی حالم عالی تر از قبل هست

    و دیگه رفتارهای اطرافیانم اذیتم نمیکنه

    حتی خواهرم دیگه با پسرش درکنار من بحث نمیکنه و خیلی خوب باهم ارتباط برقرار میکنن دقیقا اون چیزی که من میخواستم آرام تر شدن

    و این رو نتیجه برداشتن انرژیم از روی دیگران و متمرکز شدن روی خودم میدونم و خداست که داره کمکم میکنه

    وقتی رسیدیم و کلی عکس گرفتیم ،دوباره اردکا اومدن سمتمون و براشون نون دادیم و خوردن و کلی به ماهیای بزرگی که عین ماهیای خونه استاد عباس منش بودن نگاه کردیم که داشتن نونارو برمیداشتن ، وقتی رسیدیم کنار درختی که قبلا نشسته بودم و اهداف سال جدید و خواسته هامو نوشته بودم ،نشستیم و دراز کشیدیم و 20 دقیقه ای تو هوای آفتابی به آسمون نگاه کردیم

    مرغای دریایی و پرنده ها به قدری ابرا زیبا بودن که خود خود بهشت بود من با دیدن دریاچه و خونه زیباش وسط دریاچه خیلی لذت میبردم

    وقتی خواستیم برگردیم یهویی چشمم به یه قسمت از پارک افتاد که رو به روی دریاچه بود و حالت تپه مانند داشت ، به خواهر زاده ام گفتم بیا بریم ،نمی تونست حدس بزنه که میخوام چیکار بکنم

    همین که رسیدیم گفتم بیا بالای تپه و من که دراز کشیدم براش عجیب بود ،گفت چیکار داری میکنی

    گفتم مگه تو تاحالا از این کارا نکردی

    گفت نه و گفتم پس بیا تجربه کن این لذت بهشتی رو

    به خواهرم گفتم ازمون فیلم بگیره وهر دو دراز کشیدیم و بهش یاد دادم که دوتا دستاتو قفل کن و چشماتو ببند و قل بخور فقط لذت ببر

    وقتی غلت زدیم ، تنها چیزی که تو اون لحظه داشتم فکر میکردم ،از خدا سپاسگزاری میکردم و اسم خدارو میگفتم و جیغ میزدم و مثل مثل استاد عباس منش در دوره هم جهت با جریان خداوند درمورد مومنتوم

    من با یه حرکت کوچیک که خودمو رو به سمت جلو حرکت دادم دیگه باقی مسیر دست من نبود و شیبی که تپه داشت من هی غلت میزدم و سرعت میگرفت

    وقتی میدیدم واینمیستم سعی میکردم خودم به سرعت خودمو نگه دارم

    من به صورت عملی داشتم توضیحات استاد رو درک میکردم که وقتی مومنتوم مثبت شکل میگیره و سرعت میگیره ،خود به خود همینجور میره و برای متوقف شدن مثل مثال دوچرخه یادم اومد و قشنگ درک میکردم این توضیحات رو

    خیلی خوش گذشت و من چندین بار رفتم بالای تپه و خواهرزاده ام هم بیشتر از من این کارو کرد و کلی کیف کردیم وقتی دیگه بلند شدیم تا برگردیم من به قدری سبک شده بودم که احساس میکردم خالی خالیم و انگار یه چیزی رو بخوای از نو شروع کنی

    من دقیقا اون حسو داشتم

    انگار تازه به دنیا اومده بودم و هیچی تو ذهن و افکارم نبود و فقط خداروشکر میکردم که چقدر لذت بردم در این بهشت زیبا

    بارآخری که غلت زدم حس میکردم تو خونه خودمم و در پارادایس زیبای خودم خیلی لذت بخش بود

    تا برگردیم خونه کلی عکس گرفتیم و لذت بردیم

    جالبه منی که قبلا حاضر نبودم با خواهر و خواهرزاده ام یه پارک برم و کلا در خانواده مون فقط با خواهر بزرگترم نمیتونستم جور دربیام و داستانای دیگه اش که تو رد پاهام نوشتم

    امروز هیچ یک از اون احساسای قبل درمن نبود ،حالا جالب تر اینکه دیگه هیچ رفتاری از قبل که داشتن رو به کل محو شده بود و خواهرم سپاسگزار تر شده بود و مدام لذت میبرد از دیدن زیبایی ها و حتی میگفت بهشته اینجا

    و باید خوب ببینیم

    چی داشتم میدیدم من

    جوابشو میدونم ،این نتیجه باورها و به صلح رسیدن من با خودم بود که نگاهم تغییر کرده به همه چیز و خواهرم جنبه ای از خودش رو در کنار من نشون میداد که من میخواستم و البته اینم بگم که انگار تصمیم گرفته که سپاسگزار تر باشه و داره خودش تغییر رو آغاز میکنه و اینبار به خودم گفتم

    ببین طیبه ،از وقتی تصمیم گرفتی و از دوره هم جهت با جریان خداوند خواستی روی خودت کار کنی و دیگه روی خودت تمرکز کنی ، جهان هستی خودش آدمای اطرافت رو که دوست داشتی باشن. جنبه ای از وجودشون رو داری میبینی که چند ماه پیش در تلاش بودی تا ببینی

    وقتی روی خودت تمرکز کردی و انرژیت رو از آدما برداشتی و نخواستی حتی دیگه به کسی از سر دلسوزی و دوست داشتن کمک کنی همه چیز تغییر کرد

    خدایا شکرت که از وقتی نگاهم رو تغییر دادم و سعی میکنم که هر روز این دیدگاهم رو تقویت و عمل کنم ،خیلی آرام تر شدم که رفتار انسان ها خیلی مواقع دیگه اذیتم نمیکنه

    وقتی ما برگشتیم خونه مادرم برنج درست کرده بود و خیلی خیلی لذت بخش بود وقتی ناهارمونو خوردیم و فیلم و عکسامونو نشون دادیم خواهرم گفت خیلی خوش گذشت و خواهر زادهام گفت به منم خوش گذشت امروز رفته بودیم به بهشت

    به خصوص قسمت غلت زدنمون از تپه خیلی خیلی بهش خوش گذشته بود و برای من کلی درس داشت و یادآوری به صورت عملی از صحبت های استاد عباس منش

    خدایا شکرت که من رو به بهشت زیبات دوباره در فاصله زمانی کم هدایت کردی سپاسگزارم

    امروز یه روز بهشتی رو در پارادایس داشتیم خدایا شکرت

    از این روزهای بهشتی و فرا بهشتی که نور خدا به شکل شادی و سلامتی و آرامش و عشق و ثروت و نعمت بی نهایت هست روانه بشه به سمت زندگی و قلب هاتون استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و اعضای سایت زیبا و بی نهایت بهشتی و جذاب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      امیرحسین بابایی گفته:
      مدت عضویت: 1053 روز

      سلام طیبه جان

      فقط ایه 35 سوره نور رو تو دیدگاهت خوندم و یه حسی بهم گفت راحب این ایه تحقیق کنم

      امیدوارم خدا کمکمون کنه هم جهت با نورش باشیم

      «فرض کن هر چیزی توی جهان، از حتی کوچک‌ترین فکر و احساسی که داری، بر پایه انرژی و فرکانس ساخته شده. این یعنی ذهن و قلبت مثل آنتن‌هایی هستن که امواج انرژی رو دریافت می‌کنن. حالا وقتی آیه «خداوند نور آسمان‌ها و زمین است» رو می‌بینی، می‌تونی اینگونه تصور کنی:

      1. خداوند، منبع بی‌پایان انرژی

      این آیه میگه خداوند منبع اصلی نور (انرژی)ه؛ یعنی مثل یه باتری بی‌کران که همه چیز از اون ناشی می‌شه. نور تو اینجا فقط به معنی روشنایی فیزیکی نیست؛ بلکه نماد آگاهی، هدایت و نظم کیهانیه. درست مثل انرژی‌های موجود در فیزیک، که ما با امواج الکترومغناطیسی آشنا هستیم.

      2. مفهوم «نور بر نور» و همگرایی انرژی‌ها

      وقتی تو فیزیک امواج هم‌فاز با هم تداخل می‌کنن، نتیجه‌شون انرژی قوی‌تر و درخشندگی بیشتری هست. اینو می‌تونی به عنوان «نور بر نور» ببینی؛ یعنی وقتی چند فکر مثبت و سازنده همزمان تو ذهنت جریان پیدا کنه، مثل امواجی هستن که به هم افزوده می‌شن و کل انرژی ذهنت رو بالا می‌برن.

      3. تصویرسازی نمادین از چراغ در گنبد

      تصور کن یک چراغ در یک گنبد مقدس (مشکوه) قرار داره؛ مشکوه یعنی یه فضای مقدس که چراغ رو در خود نگه می‌داره. چراغ داخل یک ظرف شفاف (زجاجه) قرار داره، یعنی انرژی پاک و شفاف که بدون آلودگی تابش می‌کنه. روغن زیتون هم که برای این چراغ استفاده می‌شه، نماد منبعی پاک و بی‌مرزه که از یک درخت مقدس (نماد برکت) گرفته شده؛ یعنی انرژی‌ای که محدود به یک جهت یا زمان خاص نیست.

      4. کاربرد این مفهوم در زندگی روزمره

      تنظیم فرکانس ذهنی:

      هر فکری که داری یک فرکانسه؛ وقتی بر روی ایده‌های مثبت، شادی و موفقیت تمرکز کنی، همانند تنظیم یک رادیو، فرکانست به سمت انرژی‌های بالا حرکت می‌کنه. مثلاً هر روز صبح با گفتن جملاتی مثل «من لایق بهترین‌ها هستم» یا «امروز پر از فرصت‌های نو است» ذهنت رو روی حالت مثبت تنظیم کن.

      مدیتیشن و اتصال به منبع:

      مدیتیشن یا دعا مثل زمانی هست که چراغ در مشکوه با آرامش روشن می‌شه. وقتی ساعتی رو صرف سکوت و تفکر کنی، به خودت اجازه می‌دی تا به منبع اصلی انرژی (خداوند) وصل بشی. این کار باعث می‌شه هم هماهنگ با جریان هدایت الهی بشی و هم آرامش واقعی رو تجربه کنی.

      تمرین شکرگزاری:

      هر روز کمی وقت بذار تا از نعمت‌ها و چیزهای خوب زندگی شکرگزاری کنی. این عمل مانند افزودن لایه‌های نور بر نوره؛ هر چی بیشتر شکرگزاری کنی، فرکانس ذهنت بالاتر میره و انرژی مثبت بیشتری جذب می‌کنی.

      ایجاد محیط مثبت:

      تلاش کن دور و برت رو با آدم‌ها و چیزهایی پر کن که انرژی مثبت بهت بدن؛ مثلاً گوش دادن به موسیقی آرامش‌بخش، قدم زدن در طبیعت یا دیدار با افرادی که انگیزه و امید بهت میدن.

      5. عمیق‌تر شدن در فهم هدایت الهی

      وقتی تو این مسیر قدم می‌زنی و ذهن و قلبت رو روی انرژی‌های مثبت تنظیم می‌کنی، به نوعی مثل یک گیرنده دقیق تنظیم شده با فرکانس نور خداوند عمل می‌کنی. آیه میگه «یهدی الله لنوره من یشاء»، یعنی وقتی آماده دریافت هدایت باشی، خداوند تو رو به نور خودش هدایت می‌کنه. این یعنی وقتی باورهای مثبت و هماهنگی با جریان کیهانی رو تقویت کنی، هم به لحاظ علمی (قانون جذب) و هم از منظر معنوی، به سوی موفقیت، خوشبختی و آرامش هدایت می‌شی.

      جمع‌بندی

      به زبان ساده، آیه به ما میگه که خداوند همان منبع بی‌پایان انرژی و نور است که همه چیز از اون سرچشمه می‌گیره. وقتی باور کنیم که ذهن و احساسات ما هم از انرژی ساخته شده، می‌تونیم با تمرکز روی نکات مثبت، مدیتیشن، شکرگزاری و ایجاد محیط مثبت، فرکانس خودمون رو بالا بریم. این کار به ما کمک می‌کنه تا هم از دیدگاه علمی (قانون جذب) و هم از نظر معنوی (هدایت الهی)، زندگی رو به سمت خوشبختی و برکت سوق بدیم. در نهایت، هرچه بیشتر خودت رو با این انرژی هماهنگ کنی، به همان اندازه نزدیک‌تر به جریان مثبت و هدایت خداوند خواهی شد.»

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        طیبه گفته:
        مدت عضویت: 691 روز

        به نام ربّ

        سلام آقای بابایی

        وقتی نوشته تونو خوندم چند تا پیام دریافت کردم

        اینکه اون جمله که نوشتین

        من لایق بهترین‌ها هستم» یا «امروز پر از فرصت‌های نو است

        اینارو نوشتم در تمرین ستاره قطبیم که در گوگل درایوم هست تا هر روز تکرارشون کنم در کنار خودسته هام

        بعد اونجا که گفتین

        تلاش کن دور و برت رو با آدم‌ها و چیزهایی پر کن که انرژی مثبت بهت بدن

        و سعیمو میکنم

        و اونجا که گفتین

        وقتی باور کنیم که ذهن و احساسات ما هم از انرژی ساخته شده، می‌تونیم با تمرکز روی نکات مثبت، مدیتیشن، شکرگزاری و ایجاد محیط مثبت، فرکانس خودمون رو بالا بریم.

        چقدر این جمله تاثیر گذار بود

        یه یادآوری عمیق برای من که یادم باشه و اینکه سپاسگزار تر باشم

        خدایا شکرت

        سپاسگزارم که برای من نوشتین

        بهترین ها باشه براتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    آریا گفته:
    مدت عضویت: 820 روز

    سلام استاد و همه ی عزیزان این سایت عاااالی…

    من دو سال پیش از طریق یکی از اعضای خانواده با استاد آشنا شدم البته فقط با محصولات، چون اون عزیز تمام محصولات رو خریده بود ینی کل محصولات به جز دوره احساس لیاقت که بعد تولید شده بود اما من که تو صحبت های استاد اسم سایت رو شنیدم سرچ کردم و اینجا عضو شدم و با اینکه استاد اول محصولات قبلی میگفتن برادر و خواهر و اعضای خانواده میتونن ازین محصولات استفاده کنن اما ی حسی از درونم میگفت که این کار درست نیست و دلیل اینکه استاد این حرف رو میزنه برا اینه که اگ خانواده ای توی ی خونه زندگی میکنن و مثال توی کامپیوتر یا تلویزیون خونه این فایل ها هست و ی نفر میخواد ازشون استفاده کنه فکرش مشغول این نباشه بقیه اعضا دارن کار حرامی انجام میدن با گوش دادنش و اینکه اگ خود همون اعضای خانواده که تو یک خونه زندگی میکنن بخوان خودشون ازین فایل ها استفاده کنن درسته نه اینکه ی نفر چون هزینه کرده بخواد بزور به بقیه اعضای خانواده بده تا ازش استفاده کنن خلاصه اینکه منی ک تمام محصولات در اختیارم بود و ی مدت کوتاهم گوش دادم رو همه رو پاک کردم و اومدم تو سایت و از محصولات دانلودی استفاده کردم و بعد دوسال به لطف خدا این دوره رو خریدم و نتایج مالی و آرامش بهتری

    هم گرفتم تو همین مدت زمان کم و اومدم بگم حالا متوجه این میشم استاد وقتی تو فایل ها میگفتن کامنت های محصولات رو من دونه به دونه میخونم و ازشون لذت میبرم و چقدر آگاهی دارن …..

    من یکی از کسانی ام که اول آشنایی با استاد محصولات رو بدون پرداخت بها و استفاده از مزایای کامل دوره که حضور تو بخش کامنت ها و تمرینات باشه رو در اختیار داشتم تفاوت رو با همین یک دوره متوجه شدم که چقدر تمرین ها و بخصوص کامنت ها آگاهی داخلشون هست و محصولات رو کامل تر میکنه

    اما این مسیری که اومدم رو خیلی از ته قلبم راضی ام ازش چون وسوسه نشدم که فایل های دانلودی چیه؟ من میتونم ی فلش 500 تومنی بخرم و باهاش تمام محصولات رو رایگان در اختیار داشته باشم اما خدای درونم میگفت که آرام باش و صبور باش و تکاملت رو طی کن و به قول استاد با نتیجه از همین فایل های دانلودی دوره بخر

    اومدم اینجا که بگم من توی این دوسال خیلی نسبت به اون عزیزی که 90 درصد محصولات رو داره نتایج بهتری گرفتم چون از نزدیک دارم اینو میبینم و ب نظر خودم یکی از دلایلش اینه که عوض اینکه تمرکزش روی تغییر خودش باشه انرژی شو صرف بقیه کرده و به یکی از مهمترین اصول قانون عمل نکرده ومحصولات رو به اعضای دیگ خانواده هم پیشنهاد داده و در اختیارشون گذاشته و خواسته آدمای اطرافش رو تغییر بده که تو این کارم اصلا توفیقی نداشته….

    سال خوبی براتون آرزو میکنم به امید اینکه امسال همه مون بتونیم ورژن بهتری از خودمون بسازیم با عمل به قوانین بدون تغییر الهی و عمل به آموزه های استاد نازنین و این سایت بی نظیر….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    بهاره صرام گفته:
    مدت عضویت: 1230 روز

    به نام خدای زیبای شب ،

    خدای من چقدر این روزای زندگیم داره آسان میگذره ، چقدر داره بهم خوش میگذره و هر لحظه دارم با قدرت عالم با خدای خودم صحبت میکنم ، چقدر میبینم که میتونم با صحبتام با رفتارم روی هرکسی که کنارم قرار میگیره تاثیر بگذارم ، چقدررر میتونم خوبی ببینم ، چقدر حس خوب میتونم بگیرم از هرجایی که میرم از مغازه دار ، از هدایت شدنم به سمت خرید آسان ،

    هرکاری میخوام بکنم میگم خدایا من که نمیدونم تو بهم بگو ،بعد یکمی که میگذره میبینم وای این روشی که انجام دادم و خودش بهم گفت دیدی چقدر کارم راحت انجام شد ، چقدر راحت خرید کردم چقدر راحت ویدیو و عکس گرفتم و در حین کار چقدر لذت بردم ،

    از وقتی که حساب کتاب نکردم و همش حساب و واربزی حسابمو چک نکردم و برای عشق کار کردم با لذت کار کردم ، هرموقع خسته شدم استراحت کردم ، در آمد هفتگیم افزایش پیدا کرده به طور خیلی محسوس ،

    از وقتی که سخت نگرفتم و هروز یاد گرفتم و انجام دادم همه چیز بیشتر لذت بخش شده واسم ،

    خدایا شکرتتتت چقدر زندگی میتونه جذاب باشه ، خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1061 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز

    سلام و تبریک به همه دوستان عزیزی که هم جهت با جریان خدا هستند

    خدایا همگی ما را هدایت کن تو فرکانس و مومنتوم مثبت بمونیم الهی آمین

    مومنتوم یعنی وقتی شروع می کنی به تغییرات مثبت از لحاظ فرکانسی آنقدر آن فرکانس و احساس مثبت را ادامه بدهی که تبدیل بشود به اتفاقات واقعی.

    به یک معنی دیگر یعنی هر اتفاقی چه مثبت چه منفی در زندگی ما قبل از وقوع باید فرکانسش به قدری ادامه داشته باشد تا به صورت واقعی خلق بشود. خیلی ها تو مومنتوم منفی ( موندن تو فرکانس منفی )خوب هستند و آنقدر به فکار و احساسات منفی ادامه می دهند تا تبدیل می‌شود به اتفاقات نامناسب و وارد زندگیشون می‌شود. اما برعکس اکثر ما تو ایجاد مومنتوم مثبت اصلا خوب نیستیم. اولش،شروع می کنیم با حس و حال خوب یکم نشانه ها می آید ولی دوباره کمرنگ می‌شود چون نمیتونیم مومنتوم مثبت را حفظ کنیم .

    برای حفظ مومنتوم مثبت اول باید یاد بگیریم چطور مومنتوم منفی را قطع کنیم .اگر فکری حالمون را بد کرد باید بلد بشیم چطور با چه راه کارهایی توی احساس بد نمونیم و ادامه ندهیم حداقل به حالت خنثی ( بی تفاوت بی خیالش ولش کن )برسونیم .

    بدانیم اگر تو تو احساس بد بمونیم این مومنتوم منفی ادامه پیدا کند قطع یقین و مسلماً اتفاقات بدی برامون پیش خواهد آمد . همون مثالی که استاد تو گفتگو با استاد عرشیانفر زدن ، با اون اطمینان که اگر دستت را بکنی توی آتش دستت می سوزد حالا با هر دلیلی هر چقدر هم که دلایلت موجه باشد بالاخره دستت می سوزد. بلد باشیم از چه ابزار هایی استفاده کنیم مثلا ابزار تایم اوت ، البته من دوره را ندارم ولی فکر کنم این جور کار می کند که خودت را مشغول کاری کنی که حواست را پرت کند از اون افکار و احساسات منفی, به عنوان مثال یکی می خوابد یکی خانه را تمییز می کند یکی با یک کار هنری مثل خیاطی خودش را مشغول می کند یکی با پیاده روی یا تماشای بازی و لذت بردن بقیه . فقط این مهم است که خودت را بشناسی خودت را بلد باشی بدونی کدوم راهکار برایت موثر است.

    کسانی که اتفاقات بد براشون می افتد اول یک فکر منفی مثل احساس نگرانی یا ترس ناراحتی یا گرفتاری تو ذهنشون اونده و آنقدر بهش ادامه دادند بهش فکر کردن توجه کردن تا واقعا اتفاق افتاده در صورتیکه وقتی همون زمان که فقط یک فکر بوده بهش پروبال نمی‌دادند دائم ذهنشون را مشغول نمی کردند در دنیای واقعی خلق نمی شد.

    در مورد مومنتوم مثبت هم همین طور است تا وقتی که داری یک شکلی از احساس مثبت را تو خودت حفظ می کنی حالا می خواهد فکر کردن به کار دلخواهت باشد ماشین دلخواهت رابطه مد نظرت یا سلامتیت باشدو ادامه بدهی بهش تاتبدیل بشود به مومنتوم مثبت وارد زندگیمون می‌شود و تا وقتی آوریم مومنتوم مثبت را ادامه می‌دهیم انتهایی برای ورود نعمت ها و ثروت ها به زندگیمون نیست .

    حالا چطور خودمون را تو مومنتوم مثبت نگه داریم

    1سپاسگزاری

    2 مرور قوانین از اول

    3دیدن اثرات مومنتوم در اطراف ( مثلا ورزش-رژیم..)

    4توجه به افعال مضارع در قرآن

    5کنترل ذهن که منجر به دریافت هدایت الهی بشود( تو دریای طوفانی ذهن راهی پیدا نمی‌شود)

    6استفاده از شیوه های عملی درخواست از خدا ( مثل قانون خلاء عمل به الهامات ..)

    7 ایجاد باورهای مثبت ( با منطقی کردن برای ذهن با الگو پیدا کردن با مرور توانمندی ها و تکرار نکات مثبت شخصیتمون ….)

    8 برطرف کردن موانع فکری ( تو دل ترس ها رفتن قدم های کوچک برداشتن پیدا کردن باورهای منفی و ترمز ها..)

    مهم این است که با این روش ها به این مسیر ادامه بدهیم ثابت قدم بمونیم حتی اگر نتونیم مومنتوم مثبت را حفظ کنیم حداقل نگذاریم مومنتوم منفی شکل بگیرد که نه تنها نتایج کمرنگ نشود بلکه مرتب بزرگ و بزرگتر هم بشود. به شکل افراد موقعیت های شرایط اتفاقات وارد زندگیمون بشود بدون تقلا و سختی

    تمام تلاش ما باید این باشد که بتوانیم مسیر جریان خوشبختی را ادامه بدهیم .چطور؟

    .تمرینات را انجام بدهیم عمل کنیم به گفته ها

    .به هر جلسه بارها و بارها گوش بدهیم تا بورد توی وجودمون

    .به حرف ها فکر کنیم دقیق ثابت می کند دلیل نتایج مثبت و منفی ما چی بوده

    .اصول اولیه قوانین را درک کنیم بشود بخشی از وجودمون همه ی زندگیمون نه به حرف بلکه در عمل

    .با عمل کردن هر بار ایمانمان قوی‌تر می‌شود بعد نتایج پررنگ تر می‌شود بعد اعتماد به نفسمون بالا می‌رود نتایج بزرگ تری خلق می شود و می افتیم رو مومنتوم مثبت .

    به شرطی که بتوانیم به مطالب گفته شده عمل کنیم

    به شرطی که ذهنمون را کنترل کنیم

    به شرطی که باورهای مثبت ایجاد کنیم

    به شرطی که نگذاریم باورهای منفی قدرت بگیرد

    به شرطی که کانون توجهمون را خوب کنیم

    بعد می‌بینیم اگر هماهنگ باشیم با قانون خدا ، همه‌ ی نعمت ها و خواسته ها به راحتی وارد زندگیمون می‌شوند

    خدایا ایمانم را قوی کن و من را بغل خودت نگه دار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    محمد مردانی گفته:
    مدت عضویت: 3091 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدایا کمکم کن و هدایتم کن به حال بهتر به احساس سپاسگزاری بیشتر

    خدایا من رو در مسیر دریافت نعمت و ثروتهای حلال و معنوی و فراوان قرار بده

    خدایا هدایتم کن به نوشتن جملاتی که حالم رو بهتر و بهتر کنه

    خدایا هدایتم کن به ارسال فرکانسی که حالم رو بهتر کنه اتفاقات بهتری وارد زندگیم کنه آسانم کنه برای آسانی ها من رو در جریان دریافت نعمت و ثروت بیشتر قرار بده

    خدایاشکرت بابت این پارک زیبایی که نشستم توش و دارم از زیبایی هاش لذت میبرم از نسیم خنکی که بهم میخوره از دوتا دوقلوی خوشگللللللیییییی که دارن جلوم سرسره بازی میکنن

    از نوشتن این کامنت لذت میبرم

    این کامنتها ردپای من هستن برای اینده که بدونم از چه مسیری رسیدم به خواسته هام تازگیا اینقدر که حال میکنم کامنتهای خودم رو بخونم هیچ کامنت دیگری بهم این احساس رو نمیده

    بخدا همه چیز به احساس خوب ربط داره همه چیز به این ارتباط داره که ما چقدر میتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم و در احساس خوب بمونیم

    امروز رسیدم به ایاتی از قران که داستان مادر حضرت موسی رو بیان میکنه که موسی رو میذاره توی رودخونه و خداوند بهش الهام میکنه که ذهنت رو کنترل کن تا بهت برشگردونم خیلی جالبه که خداوند میگه ما خودمون کمکمش کردیم که بتونه ذهنش رو کنترل کنه

    و چقدر ساده و راحت و در عزت و احترام موسی رو بهش بر میگردونه بخدا همه چیز به کنترل ذهنه همه چیز بستگی به تقوای انسان داره الکی نیست که خداوند میگه عزیزترین شما نزد من با تقواترین شماست

    اونجا که موسی گیر افتاده بود بین رودخونه و سپاه فرعون اگر نمیتونست ذهنش رو کنترل کنه خداوند راه نجات رو بهش نشون نمیداد

    اونجا که به ابراهیم وحی شد فرزندت رو قربانی کن اگر نمیتونست ذهنش رو کنترل کنه خداوند مراحل بعدی رو بهش الهام نمیکرد و اون قوچ رو براش نمی‌فرستاد و ابراهیم خلیل و الله نمیشد

    اگر محمد پیامبر در برابر مخالفت ها و مقاومتهای مردم کنترل ذهن نمیکرد صبر صلات نمیکرد خداوند کمکش نمیکرد و مسیر رو براش هموار نمیکرد و زیر بار فشارها و مخالفت ها لهههه مییشد

    اگر استاد عباسمنش اونجا که در خارج از کشور بود و سایتش رو از دسترس خارج کردند و کارت بانکیش هم از کار افتاد سفارت توی اسپانیا هم بهش جواب رد داده بود اگر کنترل ذهن نمیکرد و حالش رو خوب نمیکرد و لذت نمیبرد از لحظاتش خداوند راه نجات رو بهش نشون نمیداد و در مسیر اون خانم فارسی زبان در سفارت فرانسه قرارش نمیداد و هدایت نمیشد به کشور ثروتمند آمریکا

    وجه مشترک تمام افراد فقیر عدم کنترل ذهنشون هست

    وجه مشترک تمام افراد ثروتمند و موفق توانایی کنترل ذهنشون هست

    توانایی کنترل ذهن در برابر مسائل و تضادها این یک قانونه مثل قانون جاذبه

    من بعد از راه اندازی کسب وکارم فهمیدم که چقدر کنترل ذهن مهمه در تمام جنبه های زندگی

    هر چقدر در مورد پول وثروت با تقوا تر عمل کنیم پول وثروت بیشتری وارد زندگیمون میشه

    تقوا در مورد پول و ثروت یعنی اینکه اون پولی که داری رو با احساس فراوانی و احساس خوب خرج کنی نترسی از تموم شدن پولت و نترسی از اینده

    تقوا در مورد پول وثروت یعنی این که توجه نکنی به حرف جامعه که میگن پول نیست، کار نیست، شاگرد نیست ،دست توی کار زیاد شده و مدرسه فوتبال یا هر شغل دیگه زیاد شده و کسب و کارت رو راه بندازی

    تقوا در مورد پول و ثروت یعنی اینکه توجه نکنی به بقیه که میگن برای شروع کار باید سرمایه داشته باشی پارتی و رابطه داشته باشی و کسب و کارت رو با هر آنچه داری و یه مهارت که توی کارت داری راه بندازی

    تقوا در مورد پول و ثروت یعنی اون موقعی که به استاد گفتن دوره های تند خوانی نخ نما شده و کسی دیگه جواب نمیگیره از تند خوانی ولی استاد به صدای قلبش که جایگاه خداونده گوش کرد و عمل کرد و میلیاردها تومن اون زمان از دوره های تند خوانیش به دست اورد

    تقوا یعنی اینکه به حرف هیچکس گوش نکنی و باشجاعت به الهاماتی که خداوند بهت میکنه عمل کنی

    تقوا یعنی اینکه اگر شرایطی برات به وجود میاد که نشون میده همه چیز به ضرر تو هست یا ایده هات جواب نداده تو ایمان و توکلت رو حفظ کنی و ایمان داشته باشی که قوانین خداوند جواب میده و نشانه ی حفظ ایمان و توکل ادامه ی مسیر با حال خوب است ادامه ی مسیر با شور و شوق و اشتیاق هست

    تقوا یعنی اینکه حرف مردم برات مهم نباشه تمسخرهای اونها برات مهم نباشه عیب و نقص هایی که داری برات مهم نباشه و از ته اعماق وجودت خودت رو لایق بهترین ها بدونی

    قبل از اینکه کامنتم رو بنویسم دیدم که دوست خوبم حمید امیری (maverick) کامنت نوشته شوق و ذوق دارم برم بخونم ببینم چی نوشته

    خدایا سپاسگزارم ازت بابت حال خوب الانم

    خدایا سپاسگزارم ازت که من رو به این مسیر الهی هدایت کردی به این سایت الهی به استاد خوبم

    خدایا سپاسگزارم ازت که من رو در مسیر ثابت قدم نگه داشتی و هر بار ایمانم رو به این مسیر بیشتر و بیشتر میکنی

    خدایا سپاسگزارم ازت بابت سلامتیم بابت توان و انرژی فوق العاده ای که دارم بابت وقت خوبی که دارم و میتونم ساعتها روی باورهام کار کنم

    خدایاشکرت بابت تمام پول و ثروتهایی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم وارد زندگیم میکنی

    خدایاشکرت که هدایتم میکنی به بهترین ها دیروز کفش فوتبالم رو که داده بودم برای تعمیر گرفتم بعدش رفتم گوشت خریدم بعدش رفتم ساعت دیواری خریدم برای خونه ی خواهرم که تازه توی شمال خریدن و ما هم میخایم بریم اونجا و خوش بگذرونیم با هم بعدش رفتم آجیل خریدم خدایاشکرت بابت تمام پول و ثروتهایی که وارد زندگیم میکنی

    خدایاشکرت که هر روز نشانه های ورود پول و ثروت رو برام میفرستی

    خدایا تو بهترین روزی دهنده ها هستی تو تنها روزی دهنده هستی تو بهترین محافظ ها و مهربان ترین مهربانان هستی

    خدایاشکرت که بهم الهام کردی پیاده برم تا دفتر قضایی برای ل مسئلم و چقدر حال داد چقدر احساسم رو بهتر کرد چقدر باورهای فراوانیم رو تقویت کرد

    در پناه الله شاد و سالم و ثروتمند باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 959 روز

      سلام و درود بر محمدعزیز

      سال نوت خیلی مباااااارک

      انشالله سالی پراز آرامش و زیبایی و پرپول باشه برات

      یجا گفتی اینروزا خیلی از خوندن کامنتت حس خوبی میگیری که از هیچ کامنت دیگه نمیگیری بایدم این باشه چون این کامتتی که من خوندم پر از آگاهی های ناب و توحیدی و باتقوا شدن هست واقعا دمتگرررررم رفیق خیلییی از کامتتت لذت بردم اون قسمتا که از کنترل ذهن داستان زندگی پیامبرا گفتی خیلی لذت بخش و آگاهی ساز توحیدی و افزلیش ایمان داشت دقیقا همینه فهمیدم که برای اینکه بتوانیم از تاریکی های بظاهر تضاد ها که بسته کادو نور الهی هست عبور کنیم باید مثل پیامبرا که الگو قرآنی ما هستن ذهنمونو کنترل کنیم و آرامش مونو حفظ کنیم تا هدایت بشیم به مرحله بعدی که همینجوری گاماس گاماس به مرحله بعد و رسیدن به روشنایی که جز زیبایی نمیبینیم واقعا از کامنت حس خوبی گرفتم و سیوش کردم و 5امتیاز دادم که امتیاز کامنت شما 20،20عالیییییییی بود عالیییییی ازت ممنونم که انرژی خدارو در من به جریان انداختی و حال دلمو امروز خوب کردی واقعا مبحث کنترل ذهن شیرین و لذت بخش که من یکی ازش سیرررررر نمیشمممم جنس کامنت شما از توحید هست .متشکررررررم

      بازم تبررررریک فراوان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1312 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام و درودی دوباره به استاد نازنینم..

    سلام و درود به رب العالمینم…و این سایتً بهشتی دنیا و اخرتم.الحمدالله رب العالمین.

    سوره انعام.تبارک الله رب العالمین…

    منم به نوبه خودم،” از نتایجم در اینروزها بگم.مخصوصا عمل به قران و یاداوری خداوند داره منو استپ به استپ به مدارهای بالاتر در هر زمینه ایی هدایت میکند..

    استادم بیزنس من وارد مراحل بالا شده. سال گذشته همین اسفند ماه بهم الهام شد..که من شب اول عید اولین مسیر هدایتیمو شروع کردم تا امروز که دارم این کامنت رو مینویسم به بهترین ورژن از هر لحاظی رسیده..

    بخدا من 10 سال بجز اون روندی که در دانشگاه با استاتید عالی گذروندم…

    سابقه کاری داشتم..اون 10 سال کجا بخدا این یکسال کجا..

    همین دو هفته پیش کجا..

    من هر لحظه پرو بالم بسوی این دوره جدید پرو بال میزنه..

    ولی خداوند بهم گفت فعلا تمرکزتو بزار روی همین دوره هایی که داری..

    منم گذاشتم خودش هدایت کنه…

    ولی مدام نشانه هاش میاد انشالله منم حتما میام سر کلاستون سعی میکنم اون موقع خیای نتایجم قوی تر شده باشه…و بهتر درک کنم.

    یادمه اول مهر که دوره عزت نفس و حتی کتابها رو خریدم.اصلا درک نمیکردم چی میگید.خیلی برام سخت بود الان چند ماه میگذره هنوز جلسه اول رو تازه دارم با آموزشهای زیبای سایت .کم کم درک میکنم ..ولی تا جلسه سه.به لطف الله که نگاه کردم.بخاطر درک از قبلم و کار کردن روی خودم داره بهتر برام واضح تر میشه…و دارم نت برداری میکنم…

    میخام بگم آمادگی ما خیلی مهمه.بعضی چیزها مفهمومش برام سخته چی برسه به عمل در زندگی…

    در ادامه…

    اره میگفتم..بیزنس من یه محصول داشت.و الان چند نمونه بیشتر شده ولی ناگفته نمونه با ورژن به روز و قوی…توی یه استیپ خیلی کوچک و چیزی که هیچکسی ..توی زمینه کاریم..که خیاطی هست.هنوز مثل من تو ایران کار نکرده..

    نمونه ها زیاد هست..ولی کار من جز به جزئش متفاوته استاد..

    توی زمینه دستکشهای زنانه…حتی جعبه قرار گیری دستکشها هم هدایتی بود..بهم گفت یه بندینکم از خودش بدوز برای آویزان کردن..

    اسم دستکشم.به اسم خودمه

    تمام جز به جزش..یسری الهامات قوی میاد…مدهوش این هدایت الهیم..

    هر چقدر پیش میرم

    دارم با انگیزه تر میشم…دارم بیشتر پیشرفت میکنم.

    الان روند تکاملی الگوسازیم برای مرحله جدید دو هفته طول کشیده.اتاقم شده پر از خورده کاغذ..

    هر چقدر آناتومی دست رو بیشتر میشناسم ..

    و بازخوردهاشو درک میکنم..و بازم یسری کارا رو روی الگوهای کاریم انجام میدم و وارد پروسه خلق بزرگتری میشم…

    استادم این دوره مثل اشعه خورشید هست.زراتش داره به ما هم که دوره رو هنوز نخریدیم اصابت ن میکنه…مثل یه گروهی در جهبه هستند آرپیچی میزنن.ماها که که تو اون سانحه هستیم”هم برخورد میکنه..

    و من به یاری الله همین امروز.یه تضادی تو کارم پیش اومد…

    گفتم خیره.خداوند میدونه فورا احساسمو خوب گرفتم…

    اومدم یکاری رو انجام بدم.بهم گفت صبر کن.گفتم چشم..

    گفتم نرگس نباید حالت بد بشه…

    و اومدم توی اتاق کارم نشستم بهم گفت فلان کار رو انجام بده..دقیقا دو تا تکنیک ساده و پیش افتاده دم دستی بهم الهام کرد..

    استادددد بخدا من تجربه 10 سال تمرکزی روی دوخت داشتم..کجا میتونستم بهمچنین پکیچی برسم…بخدا یه الهام و هدایتی ساده ..دم دست بهم میرسه..بخدا من از ساعت 9 تا حدودای 10 صبح.بعد از انجام تمرینات و دوره های و کارهای شخصیم..میرم تو اتاق کارم تخت تا…. عصر…

    یه هدایتهایی یکارهایی هر چقدر بیشتر درکش میکنم. بیشتر میدونم ناتوانم ..همه چیز خداست…همه چیز خداست…

    خداوند تو این یه سال.اینقدر منو توی مهارتم توی شخصیتم قوی کرد..

    که نمیشه بنویسش….بخدا کم میارم از نوشتن..همش رشد و پیشرفت..

    مخصوصا ضعفهای شخصیتیم..که وای وای هر روز دلیل نتایجمو احساسات منفیمو میدونم…که چه چیزهاییی ساده که فکر میکردم کار درستیه…برام یولدتر میشه نادرسته…الله اکبر

    استاد عزیزم انشالله ما هم این عطش عشق الهی نصیبمون بشه.و بتونیم تو زمان درستش درکش کنیم..درکی که به رفتار و شخصیت ما هماهنگ بشه..نه حرف مفت و بیجا!…و فقط رندوم گوش کردن..واقعا هر چیزی درک میخاد…

    تا درکش نکنی نمیفهمیش..

    یادم از پروژه درس پایان نامه ام افتاد..هر چی استاد میگفت..من درکش نمیکردم..اینقدر سوال داشتم..از اینکه نمیتونستم درکش کنم احساسم بد میشد.میگفت خانم علی پور توی کار بری و وارد عمل بشی بیشتر میفهمی.بنده خدا ایشونم گیج میکردم…انگار یه لقمه ایی دور سرم اینقدر میچرخید تا بالاخره از یه راهی وارد دهنم بشه.

    و در ادامه….

    بتونیم این مسیر مومنتمی مثبت رو هر بار قوی تر و هر بار هدایتها و الهامات بیشتر و موفقعیتها قوی تر و بهتر کنیم…..

    سه روز پیش یه تماس یه میلیاردی بهم پیشنهاد شد.نمیدونم فکر کنم قرعه کشی بود..حسم قوی گفت بَردار.چون شمارهای تبلیغاتی رو حوصلم نمیشه.برنمیدارم.ولی بهم گفت بردار!

    ..

    برداشتم یه صحبتی رو تیتر وار گفت..بهم گفت جایزه یه میلیاردی…استاد بعد گفت این عدد رو به فلان شماره پیامک بفرس…

    یه لحظه سکوت همجا رو فرا گرفت..و با دوبار تکرار.اولش خیلی بهش:توجه نکردم.بعداش زمان برام ایستا شد…

    بهم یواش یواش رندوم و ارام اون شماره رو توی ذهنم ثبت کرد…

    و بهم گفت برو انجامش بده…

    اصلا نمیدونم میخاد چی بشه اینقدر این الهام قوی بود..من همیشه سعی کردم بهش گوش بدم. هنوزم نمیدونم میخاد چی بشه..

    استادم یه خاسته ایی داشتم..از بچگی بهم الهام شده بود…و امروز نشانهاش اینقدر زیاده..خدا بهم گفت اینکار از نظر من انجام شده …ولی باید عجله نکنی!.. بزاری تو وقت درستش برات .اتفاق بیفته.

    دو هفته پیش از جایی که فکرشو نمیکردم قدم درستی ،”که من دوست داشتم برام انجام بشه تیک خورد…

    و اینروزا اینقدر نتایج زیاده…و لطفش همیشه شامل حالمه..و میدونم این مسیر رو تا انتها میرم..

    چون خداوند یه شب…هدایت روح القدوس بهم داد…..

    و قلبم” به یاری خودش مهر محکم خورده ..و اهرم رنج و لذت قوی براش ساختم چون طعم مسیر مومنتمی منفی رو خیلی خوب کشیدم..و نمیزارم تو هر شرایطی با فریبکاری ذهن بسمت پایین کشونده باشی..

    من تمام وجودم از خداست!…من بدون نور و هدایت الله هیچی نیستم…

    میدونم اگه باز گردم قانونم باز میگرده خدا بارها تو قرآن بهم یاداور کرد..نرگس یادت باشها هاااااااا

    هر صبح از خداوند میگم….میگم خدایا من یه عمر بخاطر عجول بودنم تو دام تقلا برای یه قرنی دوزار بودم.و همیشه خودمو خسته میکردم..

    و من هیچ وقت طعم خوشبختی رو نچشیدم..

    خدایا کمکم کن!…که زندگی روزمره باعث فریبکاری من نشه ..و من از تو دور بشم!

    .خدایا هدایتم کن کمکم کن…

    یاریم کن تا بتونم مسایلمو حل کنم!.. و بتونم تو مسیر درست ومسیری که مورد “رضایتت باشه گام بردارم..

    و این باور رو با هر مسیله ایی توی کارم برخورد کردم..میگم…با این ایمان خداوند هدایتم میکنه..همون لحظه با یه تکنیک ساده هدایت شدم..

    خداوند رو سپاسگزارم…که این دوره شده منطقه جنگی..که یه تکه هایی از مومنتمی های مثبتشم به ما برخورد میکنه منم از شور شوق این دوره سعی کردم باهاتون هماهنگ باشم…

    استاد عزیزم با تمام قلبم از شما سپاسگزارم .و این سپاسگزاری من جواب این لایقتهای مدار بالای شما رو نداره..ولی همینکه از دستم برمیاد…

    تشکر عزیز دل..

    انشالله همیشه در سایه الهامات خداوند باشید برای راهنمای ما..

    الان تو رختخوابم هستم و صدای پرنده زیبایی روی درخت کنار اتاقم نشسته داره راز و نیاز میکنه .

    و همجای اتاقم دارن سلامتو میرسونن.

    نرگس.فاطمه علی پور از جنوب!.کنار کوه رشته های زاگرس..راسی طارونه نخلامونم در اومده…دارن خودشونو مهیا میکنن برای رطبهای شیریین بهشتی…

    همینجا مدل غلافیشو بهت هدیه میکنم!استاد عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2969 روز

    بنام خداوند هدایتگر و مهربانم،بنام اوکه هر چه دارم ازاوست

    سلام به استاد ارجمندم به استاد شایسته نازنینم ودوستان بهشتی ام

    خداروشکر میکنم بخاطر این فرصت دوباره

    با تمام وجودم برای دوستانم خوشحال وامیدوارم هرروز اتفاقات زیباتری را با همراهی این دوره بی نظیر تجربه کنند

    استاد جان از شما واستاد شایسته عزیزم صمیمانه سپاسگزارم

    استاد منی که اصلا هنوز در مدار دریافت دوره قرار نگرفتم ولی از روزی که مفهوم مومنتوم را درک کردم وهدایت شدم که بفهمم مومنتوم چگونه ایجاد میشه وچطور من می‌تونم در مومنتوم مثبت بمانم ،هر روز سعی کردم یه قدم هر چند کوچیک درراستای خواسته ام وبرای کنترل ذهنم بردارم هرشب موقعه خواب کارهایی که انجام دادم را به خودم بازگو میکنم وخودم را تشویق میکنم

    استادحتی قرار گرفتن این دوره بر روی سایت با خودش خیر وبرکت آورده برای همه اعضای سایت عباس منش دات کام وقطعاً دوستانی که در این دوره حضور دارند نتایج بیشتر وبزرگتری را خواهند گرفت

    استاد از وقتی مفهوم مومنتوم را درک کردم حس میکنم آگاهی‌های فایلهای دانلودی یجور دیگه شده من در تمام آن فایلها مومنتوم ایجاد شده توسط شما ومریم جان را می‌بینم وتحسین میکنم هرروز در فایلهایی که گوش میدم شاهد قدمهای عملی شما در جهت حفظ مومنتومی که ایجاد کردید هستم دیروز که یکی از قسمت‌های سریال زندگی دربهشت فکر می‌کنم قسمت 85 بودگوش میدادم متوجه شدم که شما بعد از یک خرید پربرکت وانجام کلی کار به خودتون جایزه دادید ورفتید جت اسکی سواری وتحسین زیبایی های پرادایس اینها یعنی حفظ احساس خوب

    استاد جان من فقط با کنترل بیشتر احساسم دیشب متوجه شدم چقدر تغییر کردم چقدر سپاسگزارتر از قبل شدم چقدر حال دلم خوبه چقدر راحت تر با خداوند ارتباط برقرار میکنم گفتگوهای ذهنی ام چقدر مثبت شده خیلی سعی میکنم آگاهانه به نجواهای ذهنم اجازه پیشروی ندهم ،خیلی نسبت به قبل آرامشم بیشتر شده خداروشکر

    مطمئنم اگر در مدار دریافت دوره قرار بگیرم ومتعهدانه به آگاهی‌های آن عمل کنم همانطور که شما فرمودید زندگی ام از زمین تا آسمان فرق می‌کند

    امیدوارم در زمان مناسب به لطف خدای رحمان در مدار دریافت این دوره بی نظیر قرار بگیرم

    عاشقتونم……

    متشکرم….متشکرم …..متشکرم

    در پناه الله یکتا همواره شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  10. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1809 روز

    سلاااام

    خدا رو شکر برای هر لحظه از زندگیم

    استاد جانم عاشقتونم که با اینکه محصول خودتون و دارین تو سایت میفروشین بازم گل اطلاعات که دارین اونجا میگین و به رایگان و بعنوان هدیه در اختیار همه کاربران میزارین این یعنی توکل و ایمان به محصولتون و اینکه شما مطمئن هستین به چیزی که تولید میکنین و میدونین کسانی که هدایت بشن براحتی خرید میکنن

    بینظیرید

    چی بگم ازین دوره عالی داره شخصیت من و زیر و رو میکنه به جرات میتونم بگم اصلا ندای این این یکماه واقعا حتی قابل قیاس با ندای ماه و نیم قبل هم حتی نیست حتی امروزم شبیه دیروزم نیست هربار دارم زندگی رو عالی تر زندگی میکنم به لطف خدا از چند ماه قبل که استارتم با شروع دوره قدم دوم خورد و بعدش هدایت شدم به توحید و کلیدهای کانون توجه و قانون سلامتی الانم که این دوره بینظیر اصلا همینجوری داره پله ها چیده میشه خدا رو شکر

    اینقدر باگ دراوردم اینقدر بیشتر خودم و شناختم اینقدر زندگی لذت بخش تر شده که اصلا نمیدونم چجوری توصیفش کنم با اینکه وقت دارم اینکه وقت ندارم برای کسایی که تو سایت نیستن سواله که من وقتای ازادم و چیکار میکنم فکر میکنن بعد سرکار استراحت میکنم و روزمرگی نمیدونن هربار حتی تایم های کمی که تو سایت نیستم و دوره یا فایل گوش نمیدم هم دارم کار میکنم روی خودم و یا تجسم میکنم یا خودم و بررسی میکنم یا روزم و یا دارم افکارم و بررسی میکنم حتی

    همیشه کلی دفتر یا بقول قدیمی ها دستک جلومه دفتر دستک :)))

    اینروزها هرجا میرم انرژیم داره جلوتر میره و محاله جایی نرم و همه توجه شون بهم جلب نشه حتی چند روز پیش برای ناخن هام رفته بودم ارایشگاه و خیلی شلوغ بود البته که وقت از قبل داشتم ولی تو اون شلوغی یه عالمه نگاه و سنگینی ش احساس کردم که حتی یه لحظه خودم و تو ایینه دیدم و وقتی نگاهشون کردم نگاهشون و با لبخند برداشتن و وقتی لب باز میکردم همه شون باهام هم کلام میشدن و سر صحبت و باز میکردن خلاصه همه جا همینه حتی یه هایپر ساده میرم خوش میگذره بهم هرجا میرم انرژی مثبت شو دریافت میکنم بعد میفهمم انرژی و خودم پخش کردم بدون اغراق

    اصلا نیازی نیست من کاری کنم بقیه خودشون کارهام و انجام میدن حتی امروز همکارم سرش شلوغ بود منم همینطور و اون اومد کمک من کرد کارهام زودتر تموم بشه کارهای خودش موند (ایموجی میمون که دستش رو چشمشه )

    بدون هدایت خداوند حتی صحبتم نمیکنم دیشب با خواهرم رفتیم کافه چون بخاطر قانون سلامتی یکم دایره انتخابی م کمه گفتم خدایا هدایتم کن چی بخورم قهوه یا دمنوش یا چای ذهنم میگفت بابا چایی خونه هم میخوری اومدم قهوه سفارش بدم که یهو حس پر رنگی گفت نه الان وقتش نیست و چای دارچین و هل سفارش دادم و اکی بودم و خیال راحت

    خلاصه که مرسی که زندگی رو برامون با گفتن قانون به شیوه ای که برامون بیشتر از قبل جا بیفته قشنگتر کردین یدونه استاد جهان بهشتی ترین

    خدایا شکرت که در مدار شنیدن این اگاهی ها هستم

    خدایا شکرت که همراهمی

    خدایا شکرت که زندگی اینقدر قشنگه

    ممنونم ازتون دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: