نتایج دوستان از دوره «هم جهت با جریان خداوند» - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

164 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 656 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خیلی موضوع دوره عالی هست

    تا بحال ب هرچی رسیدم توی این مسیر

    دلیلش همین افتادن توی مومنتوم مثبت بوده

    از خدا میخام هزینه دوره رو ب دستم برسونه

    وبراحتی بخرمش

    و میدونم امسال سالی عالی هست برای من

    واین دوره پاسخ سوالم هست ک چرا یویو هستم توی نتایج بالا پایین میشم

    سپاسگذارم ک نتایج دوستان رو گذاشتید من عاشقانه همه رو خوندم

    سپاسگذارم استاد جان بابت توضیحات عالی

    دوست دارم توی فایلهای دانلودی بصورت مختصر درمورد مومنتوم مثبت ومنفی صحبت کنید ک اماده ورود ب دوره بشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    مائده غلامی گفته:
    مدت عضویت: 2415 روز

    سلام به استاد زیبا و قشنگم وخانم شایسته عزیزم .

    من در دوره زیبای 12قدم بودم که این دوره زیبا اومد و تمام تلاشم کردم که این دوره زیبا بخرم که به لطف خدای مهربان پول این دوره به صورت معجزه وار وارد حسابم شد خریدم .

    من با همسرم این دوره شروع کردم دوست دارم اینجا از نتایج عالی که گرفتم بنویسم

    من پاشنه اشیلم روابط بود که همش تا به جایی می‌رسیدم بعد مثل یه ترمزی که ماشین خاموش بشه کلا همه چی از دست میدادم ..

    ولی به لطف این دوره روابط دارم بهتر میکنم تا نجواهای شیطانی میخواد بیاد سراغم میگم اگه الان ترمز کنم باید دوباره کلی استارت بزنم ماشین روشن کنم پس بزار همینجوری با سرعت کم برم لذت ببرم

    چون خسته شدم از ترمز کردن ….

    کلی نشانه های عالی برام اومده حالم خوب شده

    درکم از دوره 12قدم بیشتر شده وقتی جلسه اول گوش دادم تازه دارم مطالب دوره 12قدم بهتر متوجه میشم .

    همسرم کلی نتایج عالی گرفته پول های فراوان وارد کارتش میشه پیشنهاد های عالی کار

    خدایا شکرت به خاطر قوانین زیبات که فقط کافیه عمل کنیم به این نتایج

    سپاسگذارم از استاد عزیزم که آنقدر با تمرکز روی این دوره زیبا وقت گذاشتن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    آیسو گفته:
    مدت عضویت: 278 روز

    سلام استاد عزیز و مهربانم

    صدای شما آرامش بخش روح و روانمه؛ نمیتونم روزی رو تصور کنم که شما در اون روز وحود نداشته باشید… هرروز کنار من و همراه منید.

    چقدر به حرفهای شما ایمان دارم،مثل وحی منزل!

    استاد من همیشه توی رسیدن به خواسته‌هام عجول بودم همیشه یکم رو قانون کار می‌کردم و دنبال نتیجه می‌گشتم غافل از اینکه بارها و بارها از زبون شما شنیده بودم که احساس شما هیچ فرقی با اون روزی که توی بندرعباس توی اسکله بندرعباس قدم می‌زدین آهنگ تجسمی گوش می‌دادین خواسته‌هاتونو تجسم می‌کردین با این روزایی که توی فلوریدای آمریکا هستین تو اون پارادایس فوق العاده زیبا… هیچ فرقی نکرده

    نمی‌تونستم درک کنم که عجله نکردن یعنی چی اینکه آروم باشی آرامش داشته باشی و ایمان داشته باشی همه چی بهت داده میشه یعنی چی خیلی جالبه هر مطلبی که بهش می‌رسم قبلاً قطعاً از زبون شما شنیدم شما قبلاً همه این‌ها رو به ما گفتین…

    یه مورد دیگه همیشه بابتش خدا را شکر می‌کنم و به خودم افتخار می‌دم که داخلش خیلی خوبم اینه که درباره این آگاهی‌ها با هیچ کسی صحبت نمی‌کنم هیچ وقت تلاش نکردم کسیو قانع کنم یا هیچ وقت سعی نکردم طرز فکر کسیو عوض کنم همیشه تمرکزمو روی خودم گذاشتم روی کارم روی ذهنم روی درسم روی هر چیزی که مربوط به خودم میشه خدا را شکر استاد عزیزم اینو از شما یاد گرفتم…

    و واقعاً هم نوشتن کامنت یه مداری می‌خواد که من نداشتم یعنی ساعت‌ها توی سایت می‌چرخیدم فایلو گوش می‌دادم کامنت می‌خوندم ولی حتی خودم نمی‌تونستم یک کلمه بنویسم خوشحالم که الان دارم می‌نویسم لان که دارم می‌نویسم قلبم بازه…

    وقتی در مورد مومنتوم و آرامش در مورد خواسته صحبت کردیم یه چیزیو یادم اومد که خواستم بیام در موردش بنویسم…

    یکی از ویژگی‌های من اینه که خیلی علاقه دارم با کامپیوتر کار کنم و کلاً کار سیستمی رو خیلی دوست دارم اصلاً ادامه تحصیل و درسمم توی همین رشته است از بچگی عاشق این کار بودم دائماً یه لپ تاپ جلوم بود و داشتم سعی می‌کردم ازش سر در بیارم اون موقع هم خب آموزش خاصی نبود قط از راه کنجکاوی یاد می‌گرفتم چه جوری با سیستم کار کنم..

    اگه می‌خوام از اون موقع تعریف کنم طولانی میشه ترجیح میدم مطلب اصلی رو بگم:))

    پارسال شرایط کاری من خوب بود و خدا را شکر سعی می‌کردم لذت ببرم روی خودم تمرکز کنم ولی همیشه یکی از همکارام که توی همون محیط بود و با سیستم کار می‌کرد یه اتاق بزرگ برای خودش داشت و یه مانیتور فوق العاده بزرگتر توجهمو جلب می‌کرد و نکته جالب اینه که همیشه توی دلم می‌گفتم خدایا من اگه همچین سیستمی داشته باشم و همچین اتاقی دیگه نور الان علی میشه…

    بعد یه صدایی در درونم می‌گفتش که همین اتاقو می‌خوای همین جا رو می‌خوای؟

    منم می‌گفتم آره یه صدایی می‌گفت آره میشه که به دستش بیاری ولی یه صدای دیگه‌ای هم می‌گفت تو تازه کاری اونایی که اینجان سابقه کاری بالایی دارند شاید نتونیم به این راحتی به دستش بیاری شایدم اصلاً اینجا رو نگیری همین سمتو یه جای دیگه بگیری…

    نکته مهم اینه که من هیچ وقت اون صدا رو تایید نکردم فقط حرفشو شنیدم و گذشتم هیچ وقت بهش قدرت ندادم دامن نزدم هیچ وقت نذاشتم این نجوا قوی بشه…

    تا اینکه بعد از ماه‌های شرایطی پیش اومد که اون فردی که توی اون پست بود باید از اونجا می‌رفت و کسی که انتخاب شد برای اون پست من بودم باورم نمی‌شد واقعاً…

    که یه خواسته‌ای داشتم هیچ وقت براش عجله نکردم زور نزدم سخت نگرفتم ولی به سمت من اومد…

    رسیدیم به اون جایی که قرار بود این سمت به من منتقل بشه و من داشتم فرم رو پر می‌کردم مدیرم قبل اون تایم فکر می‌کرد که من سابقم بیشتره ولی وقتی که فرم رو داشتم پر می‌کردم تازه اونجا فهمید که من سابقم کمه…

    اینم کار خداستا شاید اگه زودتر می‌دونست من سابقم کمتر از اونیه که فکرشو می‌کنه منو برای این سمت انتخاب نمی‌کرد یا من به ذهنش نمی‌اومدم، ولی دیگه شرایط خورشید و ابر و فلک دست به دست هم داده بودند که اون خواسته باید به سمت من.

    وقتی که فهمید سابقم کمه یکم شوکه شد و گفتش که نمی‌دونم بتونم تاییدتو بگیرم ممکنه بالادستیا مخالفت کنن

    من بازم همون موقع گفتم هرچی بشه خیره اگه صلاح باشه راحت انجام میشه من فرمو پر می‌کنم دیگه قیه‌اش هرچی اتفاق بیفته برای من همون خیر و صلاحه.

    خلاصه هر باری که هر نجوایی به سمتم اومد من گفتم خدایا من این کارو به تو سپردم من کار خودمو انجام دادم فرممو پر کردم حالا دیگه تو انجامش بده اگه به صلاحمه تا جورش کن و اگه به صلاحم نیست بزار من تو سمت قبلیم بمونم…

    اینو بگم که شرایط برای من خیلی عالی و راحت پیش رفت فقط یه روزی بهم زنگ زدن گفتن مدارکتو بیار و چند تا امضا رو بگیر و برو کار من انجام شد و من اون سمتو گرفتم البته مدیرمون می‌گفتش که من خیلی رفت و آمد و بدو بدو کردم. اما اینو بگم که خدا اون خواسته رو برای من آسون انجام داد اگر بدو بدویی هم داشت دست خودشو برام فرستاد تا انجام بده..

    استاد اینارم از شما یاد گرفتما که با آدما بگم دست خدا که شرک نورزم و کافر نشم چقدر چیزهای خوب یادم دادین… خدایاشکرت

    در کنار به دست آمدن یک خواسته باید بگم که همیشه استاد می‌گفت وقتی روی خودت کار می‌کنی شرایط شغلت یه جوری میشه که فرصت پیدا کنی که برای خودت تایم بزاری اولش فقط باید شروع کنی بقیش درست میشه مثل زمانی که بار کشتی توی گمرک مونده بود و استاد فرصت پیدا کرده بود که هم کار داشته باشه هم روی خودش کار کنه همیشه دلم می‌خواست این شرایطو تجربه کنم با اینکه همیشه یه نجوایی میومد که تو همیشه سرکار سرت شلوغه کی وقت می‌کنی رو خودت کار کنی آخه؟

    ولی من دوست داشتم دیگه، دله دیگه دوست داره تجربه کنه گفتم اگه استاد میگه میشه یعنی میشه

    با گرفتن سمت جدید با توجه به اینکه دستم خیلی توی کار با سیستم فرز بود یادگیری من به شدت بالاه و هر چیزیو خیلی زود یاد می‌گیرم تونستم چم و خم کار جدیدو سریع یاد بگیرم و کارا رو جمع کنم در نتیجه وقت آزاد بیشتری دارم سر کار تو این تایم می‌تونم با اون مانیتوری که همیشه دوست داشتم باهاش کار کنم خیلی صفحه بزرگی داره تو سایت عباس منش بچرخم فایل‌های استادو ببینم، کامنت بخونم و….

    استاد تازه دارم حس می‌کنم یه درک کوچیکی از اینکه یه خواسته داشته باشی ولی آرامشتو حفظ کنی یعنی چی اینکه فقط تلاش کنی به مدار اون خواسته برسی یعنی چی…

    البته استاد یه ترمزی هم دارم که فکر می‌کنم توی کار باید سختی بکشم تا نتیجه ارزشمندی به دست بیارم دارم روش کار می‌کنم همونجور که براتون تعریف کردم پیش میاد که کارام راحت انجام بشه و هر بار به خودم میگم دیدی خداوند داره کارتو راحت انجام میده هی تصدیق می‌کنم کامنت‌های بچه‌ها رو می‌خونم فایل‌های شما رو گوش میدم که چه جوری راحت مهاجرت کردین به آمریکا که چقدر راحت همه چی براتون انجام شه… استاد اینارم شما یادم دادینا خواستم بگم ببینید چقدر بچه خوبیم درسامو دارم خوب یاد می‌گیرم، گفتم که قدرت یادگیری بالایی دارم همه چیو زود یاد می‌گیرم:))))

    یه نکته دیگه‌ای هم که تجربه‌ام هست که دوست دارم بگم

    خیلی جالبه نمی‌تونستم کامنت بنویسم حالا که شروع شده همین جور دارم مطالب میاد استاد فکر کنم به اینم میگن مومنتوم مثبته وقتی شروع کنی دیگه تموم نمی‌کنی فقط کافیه بیفتی روی دورش.

    همیشه شما می‌گفتین اونایی که روی خودشون کار می‌کنن اخبار منفیو نمی‌شوند چون توی مدارش نیستند خوب وقتی که شروع کرده بودم من بازم اخبارو هرجور بود از یه نفری می‌شنیدم به خودم می‌گفتم چه جوری میشه آخه تو وقتی که من دارم اینجا زندگی می‌کنم چه جوری نشنوم خلاصه داشتم سخت تلاش می‌کردم که یه جوری خودمو حفظ کنم.

    اما واقعاً تلاش نمی‌خواست که دور بشی از اخبار فقط تلاش می‌خواست که روی خودت کار کنی تجربه این اواخرم از کار کردن روی خودم اونم به صورت تمرکز لیزری اینه که من واقعاً خبریو دریافت نمی‌کنم اینو زمانی فهمیدم که با همکارام یه جا جمع شده بودیم یهویی یکیشون گفت فلان خبر شنیدی ا می‌دونی فلان جا چی شده این حرفو داشت به یه نفر دیگه می‌زد و بعدش تاکید کرد که کل فضای مجازی و رسانه‌ها از این اخبار پره… دقیقاً اونجا بود که من گفتم ایناهاش…

    فهمیدی حالا مدارا یعنی چی یعنی اینکه اینا میگن این اخبارو همه جا پره ولی تو تا حالا ندیدی و نشنیدی بعدم اون محیطو ترک کردم و بارها این حرفا رو با خودم تکرار کردممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1067 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز

    سلام و تبریک به همه دوستان عزیزی که هم جهت با جریان خدا هستند

    خدایا همگی ما را هدایت کن تو فرکانس و مومنتوم مثبت بمونیم الهی آمین

    مومنتوم یعنی وقتی شروع می کنی به تغییرات مثبت از لحاظ فرکانسی آنقدر آن فرکانس و احساس مثبت را ادامه بدهی که تبدیل بشود به اتفاقات واقعی.

    به یک معنی دیگر یعنی هر اتفاقی چه مثبت چه منفی در زندگی ما قبل از وقوع باید فرکانسش به قدری ادامه داشته باشد تا به صورت واقعی خلق بشود. خیلی ها تو مومنتوم منفی ( موندن تو فرکانس منفی )خوب هستند و آنقدر به فکار و احساسات منفی ادامه می دهند تا تبدیل می‌شود به اتفاقات نامناسب و وارد زندگیشون می‌شود. اما برعکس اکثر ما تو ایجاد مومنتوم مثبت اصلا خوب نیستیم. اولش،شروع می کنیم با حس و حال خوب یکم نشانه ها می آید ولی دوباره کمرنگ می‌شود چون نمیتونیم مومنتوم مثبت را حفظ کنیم .

    برای حفظ مومنتوم مثبت اول باید یاد بگیریم چطور مومنتوم منفی را قطع کنیم .اگر فکری حالمون را بد کرد باید بلد بشیم چطور با چه راه کارهایی توی احساس بد نمونیم و ادامه ندهیم حداقل به حالت خنثی ( بی تفاوت بی خیالش ولش کن )برسونیم .

    بدانیم اگر تو تو احساس بد بمونیم این مومنتوم منفی ادامه پیدا کند قطع یقین و مسلماً اتفاقات بدی برامون پیش خواهد آمد . همون مثالی که استاد تو گفتگو با استاد عرشیانفر زدن ، با اون اطمینان که اگر دستت را بکنی توی آتش دستت می سوزد حالا با هر دلیلی هر چقدر هم که دلایلت موجه باشد بالاخره دستت می سوزد. بلد باشیم از چه ابزار هایی استفاده کنیم مثلا ابزار تایم اوت ، البته من دوره را ندارم ولی فکر کنم این جور کار می کند که خودت را مشغول کاری کنی که حواست را پرت کند از اون افکار و احساسات منفی, به عنوان مثال یکی می خوابد یکی خانه را تمییز می کند یکی با یک کار هنری مثل خیاطی خودش را مشغول می کند یکی با پیاده روی یا تماشای بازی و لذت بردن بقیه . فقط این مهم است که خودت را بشناسی خودت را بلد باشی بدونی کدوم راهکار برایت موثر است.

    کسانی که اتفاقات بد براشون می افتد اول یک فکر منفی مثل احساس نگرانی یا ترس ناراحتی یا گرفتاری تو ذهنشون اونده و آنقدر بهش ادامه دادند بهش فکر کردن توجه کردن تا واقعا اتفاق افتاده در صورتیکه وقتی همون زمان که فقط یک فکر بوده بهش پروبال نمی‌دادند دائم ذهنشون را مشغول نمی کردند در دنیای واقعی خلق نمی شد.

    در مورد مومنتوم مثبت هم همین طور است تا وقتی که داری یک شکلی از احساس مثبت را تو خودت حفظ می کنی حالا می خواهد فکر کردن به کار دلخواهت باشد ماشین دلخواهت رابطه مد نظرت یا سلامتیت باشدو ادامه بدهی بهش تاتبدیل بشود به مومنتوم مثبت وارد زندگیمون می‌شود و تا وقتی آوریم مومنتوم مثبت را ادامه می‌دهیم انتهایی برای ورود نعمت ها و ثروت ها به زندگیمون نیست .

    حالا چطور خودمون را تو مومنتوم مثبت نگه داریم

    1سپاسگزاری

    2 مرور قوانین از اول

    3دیدن اثرات مومنتوم در اطراف ( مثلا ورزش-رژیم..)

    4توجه به افعال مضارع در قرآن

    5کنترل ذهن که منجر به دریافت هدایت الهی بشود( تو دریای طوفانی ذهن راهی پیدا نمی‌شود)

    6استفاده از شیوه های عملی درخواست از خدا ( مثل قانون خلاء عمل به الهامات ..)

    7 ایجاد باورهای مثبت ( با منطقی کردن برای ذهن با الگو پیدا کردن با مرور توانمندی ها و تکرار نکات مثبت شخصیتمون ….)

    8 برطرف کردن موانع فکری ( تو دل ترس ها رفتن قدم های کوچک برداشتن پیدا کردن باورهای منفی و ترمز ها..)

    مهم این است که با این روش ها به این مسیر ادامه بدهیم ثابت قدم بمونیم حتی اگر نتونیم مومنتوم مثبت را حفظ کنیم حداقل نگذاریم مومنتوم منفی شکل بگیرد که نه تنها نتایج کمرنگ نشود بلکه مرتب بزرگ و بزرگتر هم بشود. به شکل افراد موقعیت های شرایط اتفاقات وارد زندگیمون بشود بدون تقلا و سختی

    تمام تلاش ما باید این باشد که بتوانیم مسیر جریان خوشبختی را ادامه بدهیم .چطور؟

    .تمرینات را انجام بدهیم عمل کنیم به گفته ها

    .به هر جلسه بارها و بارها گوش بدهیم تا بورد توی وجودمون

    .به حرف ها فکر کنیم دقیق ثابت می کند دلیل نتایج مثبت و منفی ما چی بوده

    .اصول اولیه قوانین را درک کنیم بشود بخشی از وجودمون همه ی زندگیمون نه به حرف بلکه در عمل

    .با عمل کردن هر بار ایمانمان قوی‌تر می‌شود بعد نتایج پررنگ تر می‌شود بعد اعتماد به نفسمون بالا می‌رود نتایج بزرگ تری خلق می شود و می افتیم رو مومنتوم مثبت .

    به شرطی که بتوانیم به مطالب گفته شده عمل کنیم

    به شرطی که ذهنمون را کنترل کنیم

    به شرطی که باورهای مثبت ایجاد کنیم

    به شرطی که نگذاریم باورهای منفی قدرت بگیرد

    به شرطی که کانون توجهمون را خوب کنیم

    بعد می‌بینیم اگر هماهنگ باشیم با قانون خدا ، همه‌ ی نعمت ها و خواسته ها به راحتی وارد زندگیمون می‌شوند

    خدایا ایمانم را قوی کن و من را بغل خودت نگه دار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3086 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان گلم

    استاد بی نهایت ازتون سپاسگذارم که به فکر همه هستید و شماهم مثل خداوند میخواهید ما به خوشبختی و سعادت برسیم اما به شرطی که به آنچه شما میگویید عمل کنیم خدایا سپاسگذارتم که هر لحظه مارو هدایت می‌کنی

    استاد عزیزم من با این فایل تازه متوجه شدم توی مومنتوم بیماری افتادن یعنی این کارها و انجام بدم من درگذشته و الان هم کمی اینجوری هستم ولی دارم خودم میبینم چقدر تغییر کردم و اینو از آموزش های شما یاد گرفتم و واقعا دارم علی بیغم بودن رو تمرین میکنم نه به معنای بی خیالی نه به معنای درستش و طبق اصول قوانین خداوند و چقدر دارم رشد میکنم ازتون سپاسگذارم بابت دوره هم‌جهت با جریان خداوند واقعا حس می‌کنی داری کم کم تو آغوش خداوند حل میشی

    خداوندا ازت سپاسگذارم منوبه این بهشت هدایت کردی دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    نور گفته:
    مدت عضویت: 628 روز

    سلام به استاد عزیزم

    بی صبرانه منتظر جلسه پنجم از دوره هستیم و در حال عمل به آگاهی های 4 جلسه قبل

    اگر بخوام یکم از نتایجم اینجا بگم فقط میتونم بگم که کاری که سالهاست میخواستم که انجام بدمش ولی شور و اشتیاقش رو نداشتم و نمیدونستم علت اون بی میلی چی هست رو با ورود به دوره توی همین مدت کوتاه بالاخره انجامش دادم

    من با اینکه دوره قانون سلامتی رو گرفته بودم و عمل میکردم بهش ولی مدام عمل به آموزه ها رو ول میکردم و دوباره شروع میکردم تا اینکه توی این دوره فهمیدم داستانش چیه و چرا اینطوری میشم

    تصمیم گرفتم از اول دوره کامل به قوانین دوره قانون سلامتی عمل کنم و نتایج شگفت انگیزه نتایجی که توی همین دو هفته اطافیانمو شوک کرده از اندام مناسب گرفته تا سلامتی که برای من مهمتر بود

    ولی اون چیزی که خیلی برای من مهم و قابل سپاسگزاری بود این بود که من بالاخره یه کاری رو دارم تا 100 انجام میدم این موضوع اعتماد بنفسم رو بالا میبره برای بقیه کارهای نیمه تمام زندگیم و بابتش خیلی خوشحالم و سپاسگزار خداوندم و همینطور سپاسگزار استاد عزیزم که دستی شدن از دستان خداوند برای اینکه من خودم رو به خودم بیشتر بشناسونم

    واقعا تحولی که آدم با ادامه مومنتوم مثبت توی کارهاش توی زندگیش اتفاق میوفته وصف ناپذیره

    و بقول استاد من به ستاره قطبیم یه جمله قشنگ اضافه کردم بعد از این دوره و اونم اینه که: ” خدایا شکرت بخاطر قوانین تغییرناپذیر جهان هستی ” چون اگر قوانین تغییر میکردن برطبق شرایط ، هیچی پایدار نمیبود و هیچ پترنی برای رشدو آگاهی وجود نداشت

    تازه شروعشه و من لیست کارهای نیمه تمامم رو نوشتم تا به امید خدا و به لطف آموزه های این دوره بتونم تیک Done همشون رو بزنم

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  7. -
    هاجر صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1638 روز

    بنام رب

    سلام استاد جان،سلام مریم جان و سلام ب دوستان عزیزم در این بهشت

    استاد سپاسگزارم برای این دوره ی بینظیر. حسی ک این دوره داره، ی حس قشنگ امید و سبکی و آرامش هست

    ی حس نوید از ی خبر قشنگ،از یک آینده ی قشنگ و روشن

    واقعا داشتن دوره ها بحث مالی نیست،بحث فرکانسی هست. من از خداوند درخواست کردم و چند روز بعد از لانچ دوره خواهر عزیزم خرید و برام فرستاد.

    حس داشتن این دوره منو برد ب زمان بچگی، بچه که بودم یک چیز رو میخریدن برام مث لباس کفش اسباب بازی یا هر چی، صبح پا میشدم چشامو ک باز میکردم یادم میومد فلان چیز رو دارم یک ذوقی منو میگرفت و میرفتم چک میکردم هست

    این دوره هم همینطور، صبحش ک پا شدم واقعا وتس اپمو نگاه کردم که واقعا دوره رو خواهرم برام خریده یا یک خواب بوده

    استاد نتایجی ک من از این دوره گرفتم.

    این دوره دقیقا زمانی بدادم رسید ک داشتم دچار کج فهمی میشدم بعضی جاها

    استاد این دوره از نظر من مث این میمونه ک نشستی فیلم زندگیت رو جلوت گذاشتن و داری ب خودت عنوان یک ناظر بیرونی نگاه میکنی ب افکارت عملکردت و همراه ب یک استاد کار بلد ک میگه اینجا اشتباع کردی اینجا درست عمل کردی

    این آگاهی ها ک تا الان داری رو چطور استفاده کنی ،چطور بهتر استفاده کنی تا بازدهی بهتری داشته باشه

    استاد منم از شروع دوره نتایج مالی کوچیک ذاشتم پول و نعمت وارد زندگیم شده

    ولی نتایج بزرگتر رو ک بخام بگم اینه ک اصن مفهموم مونتم رو فهمیدم

    فهمیدم ک چطور میشه که افکار قدرت خلق کنندگی پیدا میکنن

    با درک اینکه چی میشه ک افکار قدرت خلق کنندگی پیدا کنند،دیکه حس میکنم ناامیدی معنایی نداره، بجاش فقط تمرکزم رو بذارم روی ایجاد مومنتم

    یک باگی ک نمیذاشت مومنتم مثبت در من شکل بگیره رو فهمیدم

    استاد من فکر میکردم میدونم و با گرفتن چندتا نتیجه و گوش دادن فایلا فکر میکردم میدونم، البته این ناخوداگاهه بودااا، ب زبان میگفتم نمیدونم ولی عملکردم خلاف این بود

    این باعث شده بود ک برای ایجاد مومنتم مثبت تلاش نکنم

    اینو از کجا درک کردم ، اول از اینکه شما خودتون میگین ک من اولین نفری هستم ک ب دانسته هام عمل میکنم، اینکه شما با اینکه تدریس میکنید و اینهمه نتیجه ،این مدت طولانی دارین روی خودتون کار میکنید

    دوم از جلسه سوم و باز کردن افعل مضارع در قرآن و فهمیدن و درک اینکه قانون چطور لحظه ای دارن عمل میکنه

    و نقطه ی سقوط از جایی ست ک من فکر کنم میدونم

    زمانی ک فکر کرذم میدونم عملکرذم عوض میشه،دیگه تشنه نیستم و با این جدیت کار نمیکنم و ب طبع هم نتایجم افت میکنه و مومنتم مثبت رو قطع میکنم.

    و فهمیدن اینکه کجا ن تنها مونتم مثبت رو قطع میکنم ، بلکه وارد مونتم منفی هم میشم و این دلیل اینه ک زندگیم یویو میشه.

    اون پاشنه ی آشیل همیشگی ک شما میگین من میگم ولی باز شما عمل نمیکنید

    بحث تغییر و زور زدن برای تغییر دیگران، این چقد زاحت مومنتم مثبت رو متوقف میکنه و وارد مونتم منفی میکنه.

    من وقتی مداوم کار میکنم و حالم خوبه نتایج و نشانه ها میومدن حالم خیلی خوب میشد،جای ادامه این فرکانس عالی میرفتم سراغ بقیه و ارشادشون، و از اونها هم مقاومت و میفتادم رو دور منفی

    و از طرفی هم همون حس غرور و خودبرتر بینی ک نسبت ب بقیه گفتین رو داشتم، اینکه من میدونم من آگاهم ، من مسیر خوشبختی رو میدونم ،من خدای واقعی رو شناختم و بقیه همه تو مسیر غلطن

    این غرور و خودبرتر بینی چقد باعث گمراهی منو افتادن تو مومنتم منفی میشد

    سپاسگزارم ک تو این دوره انقد مفصل و با منطق قوی توضیح دادین استاد جان

    و نتیجه ی دیکه استاد این، اهرم لذتی هست ک با درک اینکه اگر مونتم مثبت رو ادامه بدم چه میشود

    همین درک اینکه اگر ادامع بدم چه میشود، باعث شده بتونم راحتتر کنترل ذهن کنم و اعرض کنم

    یجورایی باعث شده ساده گیرتر و آرامتر بشم، بگم بابا این مساله اصن ارزش اینو داره ک این مومنتمی ک ساختی رو خراب کنه. باید از اول شروع کنی هاااا حواست باشه

    همین باعث میشه وارد احساسات منفی نشم، یا اگر میشدم زودتر بگرذم ب مسیر خداوند

    استاد جانم سپاسگزارم برای این دوره و از خداوند میخام منو هدایت و کمک کنه ک بتونم این آگاهی ها رو درک و استفاده کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    احمد خدادادیان سردابی گفته:
    مدت عضویت: 648 روز

    به الله مهربان

    خوب استاد عزیز منم از پیشرفتم با کامنت گذاشتن روی جلسه دوم بگم

    من حدود یک ماه بود که قرار داد نداشتم اما به محض کامنت گذاشتن وکار کردن روی بخش اول ودوم جلسه دوم و کار کردن روی باورهایی که فراموش کرده بودم و به جاش ترمز ایجاد شده بود باعث شد دوباره قرار داده‌ای خوب چند صد میلیونی دوباره شروع بشه وتاپانزدهم سال جدید ادامه داره و فقط با استارت مومنتوم مثبت خدیا شکرت این همه نعمت فقط به لطف الله مهربانم هست و دستان بی نهایت خدای مهربان خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    منیر گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    به نام خدا سلامممم استاد عزیزم

    چقدر این دوره بی نهایت زیباست و من دلم میخواد هر قدم رو با شما جلو بیام الان که فایل های جدید رو دیدم باز به خودم گفتم خدایا کامنت ها موند از بس این کامنت های بچه ها پر از نکته هست و پر از موفقیت دلم نمیاد ساده ازشون رد بشم

    استاد واقعا نتایج دوستان بسیار بسیار زیباست و اونایی که توی دوره روی کامنت ها تمرکز میکنن ارزشش رو حس میکنن

    استاد منم واقعا توی همین یک ماهه که دوره اومده من کلی ممنتوم مثبت ایجاد کردم و کلی دست آورد و تغییرات توی مسیر کاری من ایجاد شده و کلی حال خوب آرامش استاد اینقدر چرخ زندگی من با این دوره روان شده که خودم شگفت زده شدم و واقعا دارم اون گوله برفی رو کم کم بزرگ میکنم و میخوام ان شالله هر روز بیام و از موفقیت هام بگم

    فرزندم چقدر اروم تر از قبل شده چقدر مهربان‌تر با من و همسرم رفتار میکنه همسرم عالی بود و عالی تر شده و کلی آرامش گرفته و من حس میکنم چون من آرامش گرفتم اون این مدل شده و اولین دست آوردم از این دوره همین آرامش ذهن بود و حس میکنم 90 درصد آرامشم رو بالا آورده

    از فروش کارم بگم که استاد واریزی هام روزانه شده خداروشکر و خداروشکر حتی لحن کلامم هم تغییرات عالی داشته

    خدایا شکرت بابت این دوره زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    ژیلا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1201 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم

    سلام خدمت خانم گل سایت خانم شایسته ی بسیار شایسته ی عزیز

    سلام به خودم و صبح زیبای 4شنبه و

    سلام به دوستان عزیزم

    خدارو شکر میکنم که باز فایل جدیدی اومد

    استاد واقعا نیازمند شنیدن و دیدن این فایل ها هستم

    این روزها از خداوند خیلی کمک میخام راستش میخام باهاش حرف بزنم ولی حرفم نمیاد منم میام تو سایت و کامنت های بچه ها رو میخونم همش بوی خدا میده

    کامنت عارفه محمودی پاکیزه طیبه مزرعه لی حسین و نرگس حمید امیری ابراهیم الهام فهیمه رویا و و. و…خیلی خیلی انسان های بی نظیری که وقتی حرفهاشون رو میخونم انگار خودم دارم با خدا حرف میزنم

    امروز هم گفتم بیام یه کامنتی بنویسم که چشمم به جمال شما روشن شد خدارو شکر

    استاد جان خاستم بگم خیلی از حرفهای شما برای من سنگینه من بعد از سه سال تازه دارم درک میکنم زندگیم دست خودمه من با کانون توجه ام نتایج رو رقم میزنم دیشب داشتم فکر میکردم که چرا من خیلی نتایج ملموسی نگرفتم دقیقا این جواب اومد

    تا وقتی عملکرد تغییر نکنه نتیجه تغییر نمیکنه

    بعد مرور کردم دیدم بله خیلی کار خاصی نکردم

    اشتباه میزنی داداش

    به قول ورزشکارای عزیز

    یعنی چی

    گفتید شما باوراتو عوض کن نمیخاد کار خاص دیگه ای انجام بدید با تغییر باور کارها به آسانی انجام میشه

    واااااای ببخشید استاد آنقدر کج فهمی داشتم

    چرا فکر کردم نمیخاد کار خاصی انجام بدم

    احمق کسیه که همون کارای قبلی رو انجام بده و منتظر نتیجه متفاوتی باشه

    باباااااا منظور از کار خاص شاخه قول شکستنه

    دیگه نه اینکه تو همون روتینو داشته باشی بعد میخوای همه چی عوض بشه

    ای واااای من

    البته البته خودمو سرزنش نمیکنم بالاخره من الان تو این مدارم و تا حالا کلی احساس خوب جمع کردم که هنوز هم دارمشون باورهام تغییر کردن ریشه ها درست شدن حالا دیگه باید یه تکونی به این جسم بدم

    من مادر خانواده هستم هروز کلی کار تکراری و همیشگی انجام میدم ولی اون کار خاصی که باعث موفقیت بشه نه

    ای وااای خدای من فکر کنم دوباره دارم اشتباه میرم حالا از امروز میخام دنبال اون خاصه باشم انگار

    نه مریم جان

    شما همین روند رو برو احساست هم خوب نگه دار تو مسیر بهت گفته میشه فقط شاد باش مسئولیت هاتو به درستی انجام بده عزیزم

    بله استاد جان این ماجرای منه

    گاهی که از نوشتن امتناع میکنم ذهنم میگه آخه این حرفهای بی ارزش چیه، الان استاد با خودش فکر میکنه این همه دانشجویان نتایج فوق العاده گرفتن تو چی میگی این وسط دختر

    ببخشید که در مورد شما اینطوری فکر کردم

    راستی تولدتون هم هزاااارااان بار مبارک خیلی خوش اومدید به دنیا

    اولین باری که شنیدم شماهم تو قم بودید آنقدر احساس نزدیکی به شما داشتم فکر میکردم منم سال بعدش نه نهایت دو سه سال دیگه میام فلوریدا خخخخخ

    ازین جهت میگم حرفهای شما برای من سنگینه

    گاهی هم آنقدر اون ذهن مقایسه گر کارشو خوب انجام میده هی میگه ببین اینا نتایج دوستان و دانشجویان استاد تو هنوز هیچی، بعد فکر میکنم اصلا من تو این سایت چکار میکنم ظاهر زندگیم که همونه 5 ساله تو خونه قدیمی بدون درآمد

    ولی ولی حتما من لایق بودم حتما خدارو خواستم خدارو خوندم تا اجازه ورود به این مکان مقدس داده شده بله من همیشه دلم میخواست بنده خوب خدا باشم ولی راهو اشتباه میرفتم حالا متوجه شدم و دارم مسیرو برمی‌گردم خدارو شکر

    یه چیزایی درونم رخنه کرده تو تارو پود وجودم نشسته که واقعا نمیدونم چند سال نیازه تا پاک بشه شایدم فقط بایدکمرنگ بشه باباااااا آنقدر سخت نگیر فقط مومنتوم رو در نظر بگیر

    استاد من خنگ یا کند ذهن نبودم و نیستم ولی واقعا مطالب این سایت برام سنگینه

    عمل بهش هم واقعا شاخ قول شکستنه برای من

    از نتایج راضی کننده برای خودم بگم که از سلامت جسم و حتی اندامی زیبا برخوردارم ماشینم از پراید به ساینا تبدیل شد و از 5 تا تمرین ستاره قطبی دو یا سه تاش برآورده میشه.خداروشکر

    اینا اگه نتیجه نیست پس چیه

    انتظارت از خودت بالاستاااا

    کمال گرا که بودم همیشه ولی دارم درمانش میکنم

    خب آفرین به تو دختر خوب

    ادامه بده

    چشمممم ارباب

    غرق نور الهی باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: