تسلیم بودن در برابر خداوند - صفحه 1

831 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رهاخانم» در این صفحه: 15
  1. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    ….

    خدایا شکرت که به دل استاد عباس منش عزیزم انداختی تا این فایل را آماده کند و ضبط کند و من دریافت کنم

    خدایا شکرت برای وجود استاد عباس منش عزیزم

    خدایا شکرت برای کامنت هایی که خودت قلم به دست بندگانت می گذاری و می نویسی

    الله اکبر از این همه بزرگی

    خدایا تو همه هستی

    و من بنده هیچم در برابر تو

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    یادمه چند سال پیش اونقدر شب تا صبح نماز شب . نماز هایی که حاجت را زود برآورده می کنند

    را می خواندم برای اینکه خونه دار شوم

    تا اینکه خداوند به من و همسرم و دخترم لطف کرد

    و از در و دیوار آدمهای عالی . دست به جیب . خوب .

    و اصلا آدمهایی که می گفتند یعنی طبق حرف همسرم چند سال قبل «««« تو چیکار داری . ما خونه دارت می کنیم . با ما … این خونه دار شدن شما با من یعنی این می گفت با من و اون یکی می گفت با من »»»»

    یعنی چندین نفر همین کلام شون بود

    بعد اینکه ما صاحب چند تا خونه شدیم

    و بعد صاحب باغ بزرگ

    البته که اون موقع قانون را نمی دونستیم

    یعنی باغ را شریکی خریدیم یعنی اولش باغ نبود

    و من اصلا یادم رفت که از توکل و ایمان این همه آدمهای مناسب اومدند در زندگیم تا به ما کمک کنند

    تا ما را صاحب خونه و باغ کنند

    یعنی باید ایمانم را ادامه می دادم

    همون آدمهایی که می گفتند ما براتون همه کار می کنیم رفتند مجوزهاش را گرفتند . بنا . کارگر آوردند . مصالح آورند و تبدیل به باغش کردند

    الان داره یادم میاد خدا را شکر

    و بعد تبدیل به باغ بزرگ و عظیمی شد

    کم کم و به مرور زمان من یادم رفت که شکرکزاری کنم

    یادم رفت که بدونم ای بنده این همه خونه و باغ را این آدمها به تو نداده اند

    این معنی شرک هست ها .

    خدایا کجا هستند اون خونه ها ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!! همه تموم شد و ما بی خونه و آواره شدیم

    و اینکه

    بلکه خدای تو به تو عطا کرده

    خدایا توبه . خدایا توبه. خدایا توبه

    نتیجه ی اون همه خونه و باغ و آدمهای خوب و دست به جیب چی شد ؟؟؟!

    کجا هستند الان ؟؟؟

    از روح اونها هم خبری نداریم

    اصلا نمی دونیم کجا هستند

    کو اون همه خونه و باغ ؟؟؟

    همه پودر شد . همه دود شد و تموم شد و ما انگشت به دهن که چرا این طور شد

    جواب خداوند : تو عامل را اون بنده ها دونستی .و جواب را گرفتی

    چند دقیقه ای از نوشتنم از اینکه خدایا خودت هدایتم کن . من نمی دونم . من این خواسته و خواسته ها را دارم نگذشته

    و جواب خداوند اینکه

    تو بنده هستی

    تو باید در برابر عظمت من سر سجده فرود بیاوری

    هر چی داری از آنه من است

    خدایا تسلیم

    خدایا من تسلیم

    خدایا من چند دقیقه‌ای نیست که از تو جواب خواستم . هدایت خواستم

    و تو جواب من را در جا دادی

    خدایا منو هدایت کن

    من نمی دونم

    خدایا به من بگو

    با من حرف بزن

    با من صحبت کن

    من در برابر تو نااگاهم

    نشانه ها را به من بده

    خدایا صد هزار مرتبه شکر

    …….

    الان ساعت ده دقیقه به دو بامداد است

    خدا را صد هزار مرتبه شکر که خداوند باز هم به من لطف کرد و به من فهماند که داری شرک می ورزی

    داری بنده های دیگر را برای خودت بزرگ می کنی

    بخشی از آیات سوره مبارکه نحل که قرآن را باز کردم

    «««« در آن حال مرگ مجبورا سر تسلیم پیش دارند»»»»

    «««« و گویند ما بدنیا ابدا کاری نکردیم ( فرشتگان جواب دهند که آری کاری بدتر از شرک و تکبر بر خدا چیست که شما مرتکب شدید ؟) آری خدا بهر چه کرده اید

    آگاهست »»»»»

    …….

    از خدا خواستم که وقتی به خواسته هام رسیدم اوضاع باز هم بهتر و بهتر شود

    من نتایج پایدار را می خواهم

    من می خواهم در تصاعد باشم

    همیشه در خلق کردن . همیشه در رشد کردن . همیشه تا می تونم در احساس خوب بودن و در احساس خوب ماندن

    خدایا تسلیم

    خدایا من تسلیمم

    خدایا من در برابر تو عاجزم

    آیه 40 سوره مبارکه نحل

    ««« ما به امر نافذ خود هر چه را اراده کنیم و گوئیم موجود باش همان لحظه موجود خواهد شد»»»

    خدای من تو بزرگی

    خدایا من در برابر هیچم

    من هیچی نمی دونم

    ازت می خواهم ایمانی استوار محکم پابرجا و همیشگی را در دل و قلب و روح و جان و ذهن من ماندگار کنی برای همیشه تا زنده ام تا نفس می کشم

    …….

    خدایا ازت می خواهم باز هم بر من و زندگیم به راحتی بزودی و پایدار و پیوسته ببارانی و مهر و عطوفت و پایداری خودت را در دل و قلب من زنده نگه داری

    یا رب

    یا رب

    یا رب

    …..

    حالا دلیل این همه اتفاق چی بود که من این همه دریافت کردم و

    همه را پس دادم و تموم شد ؟؟؟

    باید اینجا ثبت کنم تا یادم باشه و همیشه بخونم و یادم بمونه برای همیشه و تا ابد

    اول که شرک به خداوند بود که باید از خودم دور کنم و عامل تمام خوشبختی هام و دریافتی هام را خودش بدونم

    و سوال اساسی تر اینکه

    این اتفاق چه درسی برای من داشت ؟؟؟

    درسش اینکه توکل کن

    و بعد اینکه اگر الان هم خواسته ای داری و فرض کن خداوند به من داد و دریافتش کردم و دوباره ازم گرفت و همین طور این چرخه ادامه داشت

    من این نوع چرخه را دوست ندارم و نمی خواهم

    چی رو می خواهم؟؟؟

    من موفقیت های بزرگ پیوسته و همیشگی و پایدار را می خواهم

    من نمی خواهم خودم و زندگیم سوسو باشیم

    من می خواهم همیشه در مدار عالی و تصاعدی و رشد و پیشرفت باشیم

    إن شاله

    حالا چی شددرسش ؟؟؟؟؟؟

    اینکه اونقدر باورهای قوی بساز که از دست دادنی وجود نداشته باشه .

    مثلا استاد ماشاالله هر روز بهشون اضافه میشود

    چیزی گرفتنی نیست

    باید در ذهنم شکسته شود

    با مثال و فکت های زیاد

    همیشه

    و بعدش اینکه

    صبر کن

    صبور باش

    توکل را نه امروز برای دریافت این خواسته بلکه همیشه داشته باش

    همیشه روی خودم کار کنم

    نه الآن نه یه ماه و دو ماه

    بلکه همیشه مثل استاد عباس منش که همیشه دارند فایل تولید می کنند .

    مثل بچه های سایت که همیشه هستند

    و سر حرفم هم بمونم

    و عامل اصلی را خداوند بدونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 57 رای:
  2. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    به نام خدا

    وقتی می سپری به خودش برات خلقش می کنه و ما هیچ کاره هستیم

    می خواهم از تجربه ی خودم بگم

    ما قرار بود بریم شیراز برای عروسی و هیچ جا و مکانی هم نداشتیم .

    من آرایشگاه بودم و به خانم آرایشگر گفتم می خواهیم بریم شیراز . ایشون وقت جا دارید ؟ گفتم نه . یه کم فکر کرد و گفت : یه کانکس هایی هست که می تونید داخلش بروید و من هیچی نگفتم

    شب اومدن خونه . خواهرم زنگ زد و گفت : خیلی خوبه که می خواهیم بریم فقط جا و مکان نداریم

    من تو دلم به خدا سپردم ولی بهش نگفتم و گفتم من را به بهترین مکان در بهترین زمان هدایت بفرما و بعد خودش برامون درستش کرد بهترینها را

    همسر خواهرم در اداره کار می کنه و یه دفعه بهش گفتم : می تونه جا برامون بگیره . گفت نمی دونم . بهش بگم . خبرت می دهم

    بعد زنگ زد و گفت آره هتل بهش می دهند

    حالا بریم ببینیم چی میشه

    ما راه افتادیم بدون اینکه بدونیم اون هتل کجا هست و چطوریه

    نزدیک های ظهر رسیدیم شیراز و بعد از عبور از خیابون ها و دیدن زیبایی ها رسیدیم به هتل

    هتل در بهترین خیابون بود

    وارد شدیم

    هتل خلوت

    بزرگ

    زیبا

    با بهترین امکانات

    وارد که شدیم

    حدود 9 نفر بودیم

    دو تا واحد به ما دادند با بهترین امکانات

    چند تا اتاق خواب داشت

    مبلمان های تمیز و نو و زیبا

    صبحانه کامل کامل با مخلفات

    فرش های زیبا

    اتاق های خواب مجهز

    و خیلی همه چی عالی

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    ما دو روز در واحد بودیم

    و خیلی بهمون خوش گذشت

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    و هدایت خداوند را من دریافت کردم

    …..

    من از خداوند خواستم می خواهم بروم مشهد

    بعد از چند روز در به جمعی بودم که یکی درآمد و گفت می آیید همه با هم خانمها با هم برویم مشهد

    من هم گفتم میام

    بعد یکی از خانمها تمام کارها را قبول کرد از بلیط قطار . از رزرو کردن هتل و همه چی

    اینها همه کار خداوند است

    ما رفتیم و بهترین هتل بهترین اتاق با بهترین امکانات و

    بهترین غذاها

    و زیادی غذاها ما را به تعجب وا داشته بود

    و من فراوانی را اونجا دیدم و لمس کردم و حس کردم

    اونقدر فراوانی غذا بود که حد نداشت

    از صبحانه . از ناهار. از شام

    اونقدر تنوع بود که همه باید فکر می کردند

    همه صفر سرویس

    کارکنان به شدت مودب . صبور

    و همه چی عالی و خوب

    خیلی خودش گذشت

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    ……

    من در مورد مسافرت و سفر خیلی ترمز خاصی ندارم و الحمدلله رب العالمین برام زود محقق می‌شود و کیف می کنم و لذتشو می برم

    ولی برای محقق شدن بعضی از خواسته هام خیلی زمان می برد

    خدایا خودت درست کن که به تمام خواسته هام به همین راحتی مسافرت رفتن و لذت بردن و حال کردن برسم

    خدایا خودت هدایتم کن که به خواسته ی فعلیم که توجه و تمرکز اصلیم را روش گذاشتم برسم

    به امید الله به زودی براحتی به این خواسته هم می ریم و همین جا مکتوبش می کنم هم برای خودم و هم دوستان عزیزم

    الهی آمین

    آمین یا رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  3. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    به نام الله

    به نام خدایی که در این نزدیکی است

    الهی به امید خودت

    سلام و صد سلام

    ………

    ……

    …….

    من قبلا مشرک بودم

    من خدا را در شوهرم می دیدم

    هر چی که می خواستم را از همسرم می خواستم

    و هر چی که نمیشد و

    و درست نمیشد به چشم همسرم می دیدم و می گفتم تقصیر تو است . این برای وجود تو بود

    هر درددلی

    . هر حرفی و

    وو همه و همه را به همسرم ربط می دادم

    یعنی مشرک بودم یک مشرک به تمام واقعی

    ولی خداوند خودش گفت ::

    من هستم

    چرا به بنده روی میاری ؟

    چرا سر تعظیم به بنده میاری ؟

    من عاشق استاد هستم

    ولی خودشون می گویند بنده ها را برای خودت بت نکن

    حتی خود ایشون را

    من عاشق بچه های سایت و کامنت هاتون هستم ولی نباید بت کنیم

    این به تمام معنا شرک است

    و بخشیدنی نیست تا موقعی که دوباره از خودش طلب مغفرت کنی

    و دوباره بر می گردی

    الان خدا را صد هزار مرتبه شکر هر چی که پیش میاد همه و همه را از خداوند می دونم

    البته که به رسم ادب تشکر می کنم

    ولی میگم یادت باشه این خداوند است که داره دل بنده اش را نرم کرده

    خدایا عاشقتم

    خدایا عاشق بندگانی هستم که تو برام بوجودشون آوردی

    الهی شکر

    الهی شکر

    الهی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    به نام خدا

    .

    خدایا شکرت برای این سایت الهی

    چقدر با خدا بودن خوبه

    چقدر با خدا بودن شیرینه

    الله اکبر

    ……

    ………

    …….

    من قبلا یه آدمی بودم که تمام قدرت‌ها را به آدمها داده بودم

    ولی استاد زبان خداوند شد و گفت : بنده ی خدا آدمها که در برابر خداوند قدرتی ندارند

    و من این را باور کردم

    و خداوند قدرت را از آدمها گرفت و به خودش داد

    الان یه لحظه چشم هام را بستم و به خداوند گفتم : من هیچم در برابر تو .

    ««« من عاجزم »»»

    همین که گفتم عاجزم. چشمام را باز کردم و گفتم نه دیگه عاجز نیستم

    بعد اینکه متوجه شدم من هنوز دچار غرور هستم و حاضر نیستم در برابر خداوند احساس عجز و نداری کنم

    فنر می کنم خداوند مثل بندگانش هست

    بابا بنده ی خدا…. خدا را با بنده هایش برابر و مساوی ندان

    خدایا من ناتوانم در برابر تو

    تو همه چیز من هستی

    تمام قدرت‌ها در دستان تو هستند

    تو بزرگی

    من عاجزم در برابر تو

    من صفر هستم

    من پوچم‌ در برابر تو

    من عاجزم در برابر تو

    من حقیرم در برابر تو

    من مدتی در خانه ی تو هستم

    تو فرمانروایی

    فرمون دست توئه

    من هیچ کاره ام

    تو همه کاره هستی

    من را هدایت کن من را هدایت کن من را هدایت کن

    خدایا خودت فقط می تونی شرک را از من بنده دور کنی

    خدایا شرک را از من دور کن و ایمان به درگاه خودت را در من نهادینه کن

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    به نام خدا

    ««««هدف : زندگی کردن در بهترین ویلای شخصی خودم با عشق با لذت با شادی و با سلامتی »»»»

    خدایا من تسلیمم

    خدایا من تسلیمم

    خدایا من تسلیمم

    من این تسلیم بودن را باور کردم و داشتم ویلاهای لوکس را می دیدم که خداوند من را هدایت کرد

    دو تا ترمز به من گفت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    برای خوشبختی هام شکر

    ««« حتما باید یه چیزی یه دارایی را از دست بدهم تا یه خواسته را صاحب شوم و بدست بیاورم »»»«

    یعنی خداوند بهم گفت ::

    صاحب این ویلایی که داری می بینی چی را از دست داده تا این ویلا را صاحب شده ؟؟

    هیچی چیزی را ….

    یه مثال یادم اومد …

    یه آقایی را در شهرمون هست که ایشون کارخانه سیمان دارند و در حرفه ی املاک و ساختمان سازی و آپارتمان سازی هستند

    زمینی را خریداری می کنند

    چون کارخانه سیمان دارند زود ساختمان را بالا می برند

    و رها می کنند و

    آرام آرام ساختمان را کامل می کنند و همه ی آپارتمان ها و واحد هاشون را پیش فروش می کنند

    و زمین بعدی واحد‌های بعدی ساختمان های بعدی

    ووووو همین سلسله ادامه دارد…..

    حالا ذهن چموش و شیطانی من آیا این آقای همشهری من چی را از دست می دهد ؟؟؟!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    آیا کمبود در ذهن ایشون جایگاهی دارد ؟؟؟؟؟؟!!!!!!

    پس نتیجه اینکه هیچی تموم شدنی نیست

    هیچی را از دست نمی دهم تا یه چیز دیگه را صاحب شوم

    این باور خیلی مخرب است و باید بیشتر روش کار کنم

    چون خیلی از دارایی هام را از دست می دهم

    چون وقتی دارم خرید می کنم

    میگم : تموم شد خرید کردن دیگه!!!!!!!!!!؟

    و استپ کامل می خورم

    دوباره استارت

    دوباره استپ

    دوباره استارت

    ووووو

    ………

    حالا برای ویلا . برای ماشین و برای هر خواسته ی دیگه ای هم همینه .

    خدایا خودت درست کن

    من ناتوانم

    من ناتوانم

    من ناتوانم

    خدایا هر چی دارن از تو دارم

    خدایا خودت کمک کن

    من تسلیم تو هستم

    …..

    برای بدست آوردن به خواسته باید همسرت را از دست بدهی یا طلاق بگیری یا فرزندت را از دست بدهی….

    اینها همه در ذهن من مرور میشه

    منتظر نتیجه هم هستم

    همه چیز باور است

    باید درستش کنم تا دریافت کنم

    خدایا توبه

    تو چقدر بزرگی

    خوشحالیم برای این هست که در حد خودم در حد کله ی پوکم فهمیدم

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    …..

    موقع خریدن اقلام مثلا چند وقت پیش یادمه داشتم یه کالایی را می خریدم و اونقدر سریع و تند تند از این مغازه به اون مغازه می رفتم که دیگه من که نمیام…..

    نمی دونم چرا ؟؟؟؟!!!!!

    می گفتم : من که دیگه خریدی ندارم

    و نتیجه اینکه تا مدتها از خرید کردن خبری نبود!!!!…..

    بعد تعجب هم می کنم که چرا من خرید نمی کنم ؟؟؟؟!!!!!!

    امشب با آرامش کامل با حس خوب به آرامی در مغازه رفتم . سلام و احوالپرسی . راه رفتم . سوال پرسیدم . اقلام را دیدم

    خربدهام را انجام دادم

    و خارج شدم

    و همین روند همیشه و همیشه و همیشه ادامه دارد

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    …….

    استاد در دوره روانشناسی ثروت دو می گویند :

    کارمندانی که سابقه ی کاری بالایی دارند را استخدام کنید

    طرف 7 سال در یک شرکت کار کرده این انسان شایسته است

    می خواهم این را بگم که باید بمونیم سر جایگاه خودمون تا وقتی که ثابت کنیم که من می توانم من می توانم من می توانم نه اینکه بهانه هایی بیاوریم که اصلا راه گشا نیستند

    یعنی اونی که 7 سال در یک شرکت کار کرده

    به نبودن به تموم شدن به رفتنش از اون شرکت

    اصلا فکر هم نکرده

    خدایا صد هزار مرتبه شکر

    خدایا بزرگی که داری شکر

    باز هم بهم بگو

    باید باور درست را برام بسازی من نمی دونم و تو آگاهی

    من بنده و تو خدا

    من ناتوان و تو توانا

    ……

    ……….

    …………..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    به نام خدا

    خدایا سپاسگزارم

    من دیشب تا ساعت 10 صبح بیدار بودم و از خداوند هدایت خواستم برای

    ««««هدف اصلیم : زندگی کردن در بهترین ویلای شخصی خودم با عشق با لذت با شادی با سلامتی »»»»»

    و الان خدا را صد هزار مرتبه شکر دیدم استاد فایل گذاشتند خدا را صد هزار مرتبه شکر

    الهی به امید تو

    من از موفقیت می ترسیدم

    من از بروز دادن موفقیتهایی که برست آورده ام و در گذشته بدست آورده بودم هم می ترسیدم و اومدم آرام آرام اول برای خودم و بعد در جمع از موفقیت هام گفتم

    خب جمع یا قبول می کردند و بعضاً قبول نمی کردند یعنی باورشون نمی شد

    ولی من ادامه دادم

    الان دیشب در جمع بودم

    و از موفقیت هام گفتم و گفتم و گفتم

    خیلی راحت

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    ……

    من تو سر همه می زدم و این را درستش کردم

    هنوز کامل نیستم

    ولی همون لحظه که فهمیدم قطعش کردم آرام شدم و توبه کردم

    و تمام شد و حل شد

    ……

    من ذهنم همیشه بدنبال تنوع بود و این باعث شده بود که همیشه من از خواسته و خواسته های اصلیم دور شوم

    لذت در لحظه را از خودم دور کرده بودم و من لذت در لحظه کتونی را بیشتر در خودم می خواستم

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    ….‌‌‌‌….

    زندگی کردن در ویلای شخصی خودم خیلی اعتماد به نفس بالایی می خواهد

    بعضی ها گرونی را برای دیگران می دونند خودشون همیشه ی خدا در حال خرید ولی من که خرید می کردم می جویند عجب گرونیه !!!!

    من محل بهشون نمی دهم

    ولی باز هم ادامه می دهند

    من کارم باید این باشه که سریع ذهن را کنترل کنم

    و خودم را قاطی ماجرا نکنم

    چون پتک جهان را می خورم بد هم می خورم

    من موفقیت می خواهم

    و اینکه من نمی دونم اون طرف چه باوری دارد

    و الان دارد به من اینها را می گوید

    مهم نیست

    مهم نیست

    این یک تجربه است

    و نتیجه اش اینکه هدایت شدم به این فایل زیبا و رویایی و خدایی

    الهی صد هزار مرتبه شکر

    ……..

    هیچ پایین اومدنی نیست . هیچ سقوط آزادی وجود ندارد . همه ی این جهان رشد و رشد و رشد است

    همیشه در همه ی کارها موفقیت ها بیشمار است

    از ذهن خودم باید آگاه باشم.

    اگر قرار است غیبت نکنم این کار را بصورت واقعی و از اعماق وجودم انجام ندهم نه اینکه برای اینکه برای دیگران نشون بدهم که من آدم خوبه ی مجلس شما هستم … نه اصلا نباید اینطور باشه … بلکه باید به صورت واقعی باید این کار را انجام ندهم و حواسم باشد.

    فراوانی ملک را تا می تونم ببینم . تحسین کنم . باور کنم تا به احساس خوب برسم

    فراوانی خونه ها را باور کنم تا به احساس خوب برسم

    فراوانی زندگی کردن در بهترین ویلاها را باور کنم و حسش کنم و خودم را در مرحله ی دریافت خودم را قرار بدهم.

    خدایا من نمی دونم من در برابر تو تسلیم هستم

    خدایا من را در آرامش قرار بده

    خدایا خودم و زندگیم را سپردم دست خودت

    الهی الهی الهی.

    یا رب یا رب یا رب

    خدایا چنان باورهای قدرتمند را در من نهادینه کن که فقط و فقط از قدرتمندی خودت بر میاد چون تو قادر مطلق هستی .

    خدایا ثروت بی نهایت ثروت بیشمار و بی انتها را به من و زندگی من همیشه و تصاعدی عطا بفرما .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  7. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    به نام خدا

    سلام داداش

    هدایت به سمت کامنت شما بسیار هدایتی بود

    خداوند بهم گفت براتون بنویسم

    الهی الحمدلله که در بهترین ویلا با بهترین امکانات دارید پادشاهی می کنید

    من هم خواسته ی زندگی کردن در بهترین ویلای شخصی خودم را به خداوند داده ام

    و الان هدایت شدم به کامنت شما

    که فقط بسپرم به خود خودش

    و همه را خودش درست می کنه

    الان با دارا بودن شما در بهترین ویلا و با بهترین امکانات حجت را بر من نمی‌گم کامل ولی حای شکر کردن را خیلی دارد

    چندین و چند بار دیگر باید باید باید کامنت شما را بخونم

    و درسشو بگیرم

    برای خودم مرور کنم

    بری خودم تکرارش کنم

    که ببین برای آقا مهدی شده

    الان داره

    داره لذتشو می بره

    بدون نگرانی

    بدون استرس

    با آرامش و با لذت

    بدون وابستگی

    خدا را شکر

    خدا را شکر

    خدا را شکر

    باز هم ممنون می شوم از لذت های زیاد تون در ویلا بگید

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    به نام خدا

    سلام زهرا جون عزیزم

    خدا را شکر برای وحودت دست خداوند

    واقعا همه چیز خداوند است و لاغیر

    اگر فقط به خودش بسپاریم خودش هدایت می کند ما را به آدمهایی که اون وجه خوب خودشون را به ما نشون می دهند

    خدایا صد هزار مرتبه شکر

    وقتی توکل کردیم نتیجه گرفتیم و چقدر اوضاع خوب پیش می رفت

    ولی وقتی کفر ورزیدیم نگران شدیم . نعمت ها دور شدند . ثروت ها دور شدند . انسان ها وجه خوب خودشون یادشون رفت…..!!؟!!!

    که اینطور نیست

    چرا ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!؟؟؟؟؟؟

    چون ما شرک ورزیدیم

    اوضاع عوض شد

    ورق برگشت

    و هیچ چیز زیبایی را ندیدیم

    تا دوباره تسلیم شدیم

    و اوضاع خوب شد

    ممنون دوست عزیزم با کامنت زیباتون یادآوری کردید که همه چیز را از خداوند بخواهیم

    و وقتی داده شد بدونیم از خودش خواستیم

    که عطا شده

    وگرنه گرفته میشود و اصلا دریافتی وجود ندارد

    ممنون

    خدا را شکر برای وجودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    به نام خدا

    سلام و درود بر فهیمه جان

    خیلی با و عالی داستان هدایت شما و همسرتون را از اپل تا آخر خوندم با لذت با لذت و با لذت

    خدا را صد هزار مرتبه شکر که به خونه ی جدید هدایت شدید

    الهی الحمدلله

    من هم خواسته زندگی کردن در بهترین ویلای شخصی خودم را از خداوند دارم

    و مطمینم در بهترین زمان من و همسرم و دخترم را به بهترین مکانی که فوق تصور من عاجز و حقیر در برابر بزرگی خودش هست هدایت می کند

    الان ساعت 3:04 صبح روز جمعه است

    و من به کامنت رویایی شما هدایت شدم

    وقتی دیدم در مورد هدایت خونه گفتید تا آخرش خوندم

    و مثال عالی و خوبی شدید برای من و ذهن نااگاهم

    داستان هدایت خداوند به سمت خلق خواسته هامون را اگر باور کنیم در دریافت خواسته قرار گرفته ایم

    من خیلی از خواسته هام را از هدایت های خداوند که گوش دادم خلق کرده ام

    و الان دلم را خودش قرص تر کرد برای دریافت خواسته ی فعلیم

    البته من این خواسته را روش کار کرده ام

    ولی امان از ترمزها که بسی زیاد از حد هستند

    و گاهی خیلی هاشون به قول استاد سیمان های محکمی هستند در ذهن ما

    دوست عزیزم ممنون که داستان هدایت خودت را برامون نوشتی

    امیدوارم خداوند بهترینها را بهت عطا کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    به نام خدا

    سلام داداش عزیزم

    نمی دونم چه هدایتی بود که من به کامنت شما هدایت شدم

    حتما و قطع به یقین هدایتی از سوی خودش بوده و بس

    از اینکه کامنت شما را خوندم خیلی برام جالب بود

    من یک خواسته را از خداوند با قانون تمرکز و توجه به یاری خداوند دارم پیش میروم

    و چند روزی هست که تمرکزم را بیشتر گذاشتم روی این خواسته

    و در طی این چند روز . شب تا صبح خواب ندارم یعنی خوابم نمی برد یعنی همین طور می نویسم . خدایا می خواهم . سوال می کنم . نماز می خونم . فایل ها را گوش می دهم

    و این را می خواهم بگم که:

    من هم در طی این چند روز و چند شب خیلی بهم گفته میشود که

    بلند شو برو بیرون از خونه

    برو داخل حیاط

    الان راه برو

    الان برو خونه ها را ببین . الان لذت ببر

    ووووو

    ووووو

    …..

    من به هدایت خیلی خیلی ایمان دارم

    ولی اینکه این طور بهم گفته میشود خیلی برام سوال بود و جالب

    حالا من تا می تونم گوش می کنم و بهانه نمی آورم خدا را شکر

    چون می دونم داستان هدایت را البته در حد خودم

    الان هم هدایتم کرد به کامنت شما

    خیلی برام جالب بود

    که شما هم به قبرستان هدایت شدید

    البته به من چیزهایی گفته میشود

    اونقدر صدا واضح است که جای شک و تردید نیست

    ممنون که نشانه ای شدید برای من و برای بچه ها

    سپاس

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: