تسلیم بودن در برابر خداوند - صفحه 46 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/08/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-08-08 08:57:552024-08-08 09:05:31تسلیم بودن در برابر خداوندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عباسمنش عزیز و بزرگ..
سلام به همه دوستان هم فرکانس..
استاد فرمودن که از هدایت بگیم..
من از اول زندگیم تا حالا حدود 6 بار خدا منو از مرگ حتمی نجات داده وقتی میگم مرگ ینی با فاصله ی 20 سانتی مرگ از کنار گوشم رد شده …
تا حالا هیچ اتفاق بدی از لحاظ فیزیکی برام نیوفتاده با اینکه صدها بار کار خطرناک کردم …..
حس میکنم خدا خیلی دوسم داره که مواظبم بوده تو بدترین شرایط حتی تو دعواها هم هوامو داره نمیذاره خط رو بدنم بیوفته کلا از لحاظ سلامتی همش حواسش بهم هست خداروشکر کاملا سالم هستم به لطف خدای مهربان …
فقط از لحاظ مالی و شغلی و عاطفی حقیقتش اوضاع خرابه خیلیم دارم رو خودم کار میکنم ولی تعغیری ایجاد نمیشه و نتیجه نمیاد……
واقعا الان گیجم باید چیکار کنم هر چیم با خدا حرف میزنم ازش کمک میخوام انگار جواب نمیده …
گاهی میگم منی که تا حالا به خواسته هام نرسیدم چرا خدا منو نگر داشته کاش میمردم اون موقه ..
دوباره میگم شاید میخواد زندگی عالی برام بسازه ..نمیدونم در کل راهی ندارم …
ولی خداروشکر که زنده موندم و الانم تو این سایت عالی هستم ..
فعلا که نتیجه نگرفتم ….ولی دارم رو خودم کار میکنم ایشالا نتایجی عالی بگیرم …
با آرزوی سلامتی موفقیت برای استاد عباسمنش و همه ی دوستان…..
سلام ب اقا عباس وقتتون بخیر
منم ی مدت خیلی از خدا درخواست میکردم کمکم کن مگه صدامو نمیشنوی
چکار کنم؟ چرا اوضاع مالیم اینطوریه و…. هروز حرف و خواهش و التماس و …… تا اینکه گفتم میگن ارامش داشته باش من اینقدر چسبیدم ب خواستمو پشت سر هم میگم بگو بگو بگو ک فرصت دریافت ندارم.هی میگفتم من باید دوره ثروتو بخرم چطوری؟ پولشو بفرس بفرس بفرس…
تا اینکه گفتم باید اروم باشم تا دریافتش کنم.
با خودم گفتم خدایا تو خدای منی از من بیشتر دوس داری خوب زندگی کنم،بهت اعتماد دارم،دیگم نمیگم پس کی پس کی،ب موقش تو درستش میکنی، خودت هدایتم میکنی فقط هروز ارومترم کن
دیگه گفتم خدا اصلا نمیخام هیچ دوره ای رو، فعلا بهم بگو از همین دانلودیا کدوم دوره رو شروع کنم؟یه هفته منتظر هدایت بودم ،کامنت میخاستم بخونم شماره صفحه رو میگفتم خدایا توبگو کدوم صفحه … ک توی ی کامت بهم گف توروخدا فلان دوره رو بخونید,منم گفتم همینه خدا بهم گفت توروخدا این دوره رو شروع کن،با ارامشش و بیخیال خریدن دوره، دوره رایگان رو شروع کردم، مینوستم و گوش میکردم، روز 8 پول خریده دوره اومد، فهمیدم وقتی اروم میشی و تقلا نمیکنی خودش درست میشه هدایتو دریافت میکنیم
.حالا ب شمام میگم ی مدت اروم باشید، هدایت رو دریافت میکنید
باز خودمم الان چند روزه باز درحال تقلا بودم،امروز یادم افتاد باید اروم باشم،و تصمیم گرفتم ارامشم رو حفظ کنم تا دریافت کنم هدایت رو.
گفتم شاید برا شمام مفید باشه.ب امید نتیجه گرفتنتون.
سلام فاطمه خانوم شبخیر ..
خیلی ممنون از پاسخ خوبی که دادین ..
اره بقول شما خودمم بهش فک کردم که یه مدت رها کنم
ولی فکرو خیال گذشته نمیذاره
همش میگم خدا چرا هدایتم نکرده قبلا
به ادم درست
به شغل درست
به موقعیت درست
به ثروت
یا به درامد بالا
با اینکه من کلا از لحاظ فیزیکی خیلی تلاش کردم
حالا یه چند روزیه رها کردم تغریبا
والا گیجم باید چه جوری رو خودم کار کنم …
از کامنت شمام ممنونم …انشالا موفق باشید ….
سلام به استاد و دوستان عزیزم
چقدر این فایل به موقع و درست بود خدایا شکرت و از استاد عزیز خیلی ممنونم که همه چیز رو به ساده ترین شکل ممکن و انقدر دقیق توضیح میدن، همین چند روز پیش بود اتفاقی تو یوتیوب یک ویدیو از استیو هاروی دیدم که میگفت وقتی هیچی نداشتم هر روز به خداوند میگفتم میتونم ثروتمند بشم؟! خدایا اگر شدم به همه میگم که کار تو بود! و الان به همه بیننده ها میخوام بگم که کار خداوند بود…
این فایل دقیقا منو یاد همین حرف استیو هاروی انداخت، الان که بخاطر میارم
اتفاقات بهتر برای خود من زمانی افتادن که من قبول کردم فقط خداوند میتونه مشکل و کار منو درست کنه و من فعلا به چیز هایی که میدونم عمل میکنم و بقیه مسائلی که نمیدونم و راه حلی براش ندارم رو میسپرم به خداوند و چون ایمان دارم که حل و گفته خواهد شد شروع به عمل کردن میکنم و روی خودم کار میکنم، و در طول مسیر مثل گوگل مپ که میگه برو چپ یا راست خداوند هم همینطور که ادامه میدیم هدایتمون میکنه که چکار کنیم… و اگر در طول همین مسیر قبول کنیم که خداوند بهتر میداند و ما هیچی نمیدونیم اون هم ما رو به مسیر های بهتر هدایتمون میکنه ، نه فقط برای حل مشکلات و خواسته های بزرگ بلکه تو همه ی اتفاقات کوچک زندگی، ( که اکثرا وقتی خدا یه کار بزرگ برامون میکنه شکرگذاریم و اعتبارش رو بهش میدیم!).
این قانون تکامل در تک تک مراحل زندگی و تا آخر عمر تو همه چیز وجود داره حتی تو پذیرفتن الهامات خداوند و و شنیدن هدایت های او ، وقتی درخواستی از خداوند کردیم و خودمون رو تسلیم میکنیم درسته که کار فیزیکی وحشتناک نمیخواد بکنیم ولی به این معنی هم نیست که هیچ کاری نباید از سمت خودمون انجام بدیم دقیقا یک چیزی بین این دوتاست، و خداوند ممکنه گاهی راه هایی رو بهمون بگه که شاید از نظر ذهن غیر منطقی،اشتباه یا بی ربط باشه اما وقتی خداوند بهمون الهام میکنه یک احساسی از آرامش و اطمینان و کلا حس خوبی داریم و اینجاست که باید تسلیم بودن خودمون رو نشون بدیم و کار رو انجام بدیم مثل کسی که میخواد بره مسافرت خداوند بهش بگه برو وسایلت رو جمع کن یا پاسپورتت رو اوکی کن و... یعنی اینکه باید کار های از سمت خودمون که میدونیم و مطمئن هستیم رو انجام بدیم بقیه چیز های دیگه که شک داریم و نمیدونیم رو بسپریم به خداوند و رها کنیم و منتظر هدایت های بعدی باشیم. خیلی جالبه تو تک تک مراحل زندگی برای رسیدن به هر چیز اولین قانونی که حرف میزنه قانون تکامله حتی برای دریافت هدایت های خداوند هم آرام آرم واضح میشود و یک نکته ای که این جلسه بهتر درکش کردم این بود که وقتی تسلیم هستیم هدایت ها رو دریافت میکنیم، یعنی وقتی که احساس آرامش داریم و به خداوند اطمینان و توکل میکنیم و قبولش میکنیم اون هم هدایتمون میکنه وگرنه همیشه درحال هدایت کردن هست ما باید تو فضایی باشیم که اونها رو دریافت میکنیم که خود این هم باز تکامل میخواد یعنی از مسئله های کوچیک شروع به اعتماد کردن بکنیم و نتیجه باعث بیشتر باز شدن قلب ما میشه و این کم کم جز شخصیتمون میشه که تو هر چیزی و هر مرحله ای خودمون رو تسلیم خداوند کنیم.
خدایا شکرت برای این لایو فوقالعاده امیدوارم قسمت های بعدیم هم بزودی بیاد که مشتاقانه منتظرشم.
ب نام خدای زیباییها
سلام ب استاد قلب ها
سلام ب خانم شایسته گرامی
سال 96اتفاقی برای من رخ داد ک منو از لحاظ عاطفی بهم ریخت تا جایی ک همش در حال کارکردن هم گریه میکردم البته من دختری بودم ک نماز میخوندم ،با خدا صحبت میکردم ولی یهو حالم بد شد ک با خدا هم قهر کردم چ انسانها
تا اینکه شهریور 98 از طریق خواهرم با فایل های شما ب طور هدایتی آشنا شدم استاد جان حال بد و این اتفاق برای من درسی بود ک با شما آشنا بشم و خدا رو جور دیگه ای ک ب این حد زیباست درک کنم
حال من هرروز بهتر میشد و ب این اتفاق دیگه ب عنوان یه تجربه نگاه میکردم هر روز آرامتر ،هر روز شادتر ،هر روز با انرژی تر ….
تا حدی ک ب جاهای قشنگ و زیبا ،مسافرت ب شهرهای دیگه و حتی ب شادترین مکانها هدایت میشدم از لحاظ روابطم با همکار و بقیه فوق العاده شد و هست حتی با اینکه سر کار میرفتم بازم انرژی زیادی داشتم و دارم تا ب الان
هنوز ب رابطه عاطفی دلخواهی نرسیدم اما میدونم ک با این آرامش و راحتی خیال ب اون مسیر هم هدایت میشم
چون خدا با منه
چون خدا هدایتکننده منه
چون خدا حواسش ب منه
و سپاس ک خداوند منو هدایت کرد ک با شما آشنا بشم
حتی شما رو ب چندین نفر دیگه معرفی کردم و اونها هم از فایل های شما استفاده میکنند و حالشون بهتر شده خدا رو شکر
خدایا من تسلیم ب هر خیری ک از سمت تو بیاد
منو هدایت کن
،ب من راه ونشون بده ک بدو
ن تو نمیتوانم
ودر آخر تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ای معبود من دوستدار تو فاطمه
سلام به همه.سلام خدمت استاد عزیز و مریم جون.
این فایل خیلی بینظیره.میخوام تسلیم درگاه خداوند باشم و خدا بهم بگه چیکار کنم.
چقدر قشنگه…
استاد خیلی خوبی.بینهایت دوستت دارم.این فایلهای رایگان یه گنج که در اختیار ما قرار میدی.
مطمئنم خدا خیلی دوستت داره چون شما خیلی ها رو هدایت کردین و باعث شدین که توحیدی بشن.
من همیشه خدا رو تو لحظه هام احساس میکنم.ولی خدایی که شما به من شناختی با خدایی که من قبلا میشناختم فرق میکنه.
سلامت وتندرست باشی استاد.
به نام خدای مهربان
سلام به دوستان و استاد عزیزم
خدایا شکرت امروز ی نهار سالم خوشمزه پختم خوردیم و لذت بردیم
خدایا شکرت که امروز یکی از ترسهام رو بهش غلبه کردم و تنهایی رفتم کوهنوردی اولش خیلی استرس داشتم که سر ظهره خلوته سگ هست خلوته ممکنه افرادی مزاحمم بشن اما گفتم با ایمان به خدا هر طور شده انجامش باید بدم رفتم با این که خلوت بود و صداهای سگا هم میومد یکم ترسید اما هی میگفتم من به خدا ایمان دارم اون مواظبمه و الان خیلی احساس خوبی دارم که به نجواهای ذهنم غلبه کردم و رفتم تو دل ترسام و میخوام هفته ای ی بار تنها برم کوه
خودمو متعهد کردم روزی ی کار برای رفتن تو دل ترسام انجام بدم هر چند کوچیک تا ایمانم بیشتر بشه و تکاملم طی بشه
خدای خوبم حس بی نظیری دارم که ی اقدام عملی انجام دادم
برای همه ی دوستانم ارزوی موفقیت دارم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز خانم شایسته گرامی و همه اعضای گل سایت
این فایل منو یاد یکی از تجربه های ترسناک زندگیم میندازه که یه جورایی شبیه این موقعیت ترسناکی هست که استاد تعریف کردن
یه مدت داشتم روی الگوهای تکرار شونده 8(ترس) کار میکردم
در بحث ترس از تاریکی و تنهایی فکر میکردم نمیترسم اما …
شب ساعت 9 9ونیم بود دراز کشیده بودم تو خونه که یه الهام اومد که تصویر یه امامزاده در فاصله 160 کیلومتری شهرمون در وسط بیابان اومد تو ذهنم و بهم گفت بلند شو باید بریم اونجا ،گفتم چشم
افتادم با ماشین تو جاده که رفتم بهم گفت قهوه بخور آب خنک هم بخر و بخور و خلاصه قهوه خوردم و کلی آب و هرچی آب تو ماشینم هم بود خوردم
و یک ساعتی رانندگی کردم که مثانه و معده م تحریک شد(من مخصوصا زمانی که قهوه میخورم اینجوری تحریک میشم)
تو مسیر بهم گفته شد دستشویی نرو هیچ جا همون امامزاده که رفتی برو دستشویی
(مدتی قبلش منو مثلا واسه شفا برده بودن اون امامزاده و به اینا هم اعتقادی نداشتم و اونجا به زور منو با بند بستن که مثلا شفا بگیرم ،و اونجا رو میشناختم و میدونستم سرویس بهداشتی هم هست)
(کلا اون امامزاده هم واسه مردم خیلی بزرگ بود و مثلا حاجت میداد،آداب خاصی داشت مثلا اون امامزاده فقط شبهای چهارشنبه (شب سیدها) باز میشد و مردم شب تا صبح اونجا میخوابیدن تا حاجت بگیرن بقیه روزها درش قفل بود، یا اینکه میگفتن موقع ورود به امامزاده هم نباید بسم الله الرحمن الرحیم بگی ،و منم آدمی لجباز اون شب که برده بودنم کلا میگفتم. خخخخ
خلاصه تو مسیر گلاب به روتون ادرارم شدت گرفت
ولی حسم بهم گفت فقط باید اونجا دستشویی کنی(و اون حس بهم گفت هاشم میتونی بری روی دیوار امامزاده ای دستشویی کنی که همه دارن ازش حاجت میگیرن و خیلی قبولش دارن همونجوری که ابراهیم با تبر زد تمام بت های عزیز و گرامی مردم رو شکست (من چون به قدرت تجسم ایمان کامل دارم اون حالت رو تو ذهنم تجسم کردم و گفتم چشم اگه بگی باید اینکار رو انجام بدی انجام میدم )
هیچی خلاصه رفتم و رفتم تا اینکه ساعتای نزدیک به 12 شب رسیدم اون امامزاده توی دل کویر در تاریکی مطلق
هیچی رسیدم اونجا سریع رفتم سر دستشویی ها که راحت بشم
بچه ها چراغای ماشین رو که خاموش کردم شد تاریکی مطلق
شما تصور کن این شرایط ترسناک دستشویی هم داشته باشی
هیچی با نور گوشی سریع دویدم تو دستشویی ها که دیدم نه شیر و لوله آبیه و نه یک قطره آب
دویدم سمت ماشین که یکم آب پیدا کنم که آبهای تو ماشینم که خورده بودم و یک قطره آب هم نبود و یه لحظه یه حسی بهم گفت عجله نکن شاید حکمتی داره
دیگه یه خورده خودم رو کنترل کردم و بهم گفت ماشین رو روشن کن تا برگردیم بریم و یه خورده رفتم بهم گفت دور بزن منم دور زدم ،بازم دور بزن، ،چندین بار اینکار رو کردم
بچه ها اون لحظات توی اون فضای ظلمات هم تمام اون فکرای ترسناک دوران بچگی در مورد جن و تاریکی و تلقین ها میومد تو ذهنم و هی میترسیدم و تا اینکه حسم بهم گفت برو تو بیابونی راحت شو و وقتی راحت شدم بهم گفت (ترس از تاریکی و تنهایی )
وبهم گفت بیوفت راه و برگرد و افتادم تو جاده و موقع برگشت بهم گفت هاشم شیر آب بود و اما تو اون رو ندیدی
و من برنگشتم عقب اونجا که ببینم درسته یانه
اما یه چهار تا شیر پلاستیکی درب و داغون توی اون وسط بیابون چیزی نبود که هرهفته بخوان باز کنن که مثلا دزد نبره
لا اله الا الله، سبحان الله
سلام و درود بر توحیدی ترین انسان و توحیدی ترین استاد علم متافیزیک در دنیا
و سلام و درود بر دوستان باعشق و دوست داشتنی و همراهان خوبم در این سرزمین توحیدی. استاد باعشقم،
من با تو خودم را شناختم من با تو استاد ماهر و حرفه ای خدایم را شناختم و این بهترین و زیباترین و مهم ترین اتفاق زندگیمه که به لطف خدا اینجا در این سایت توحیدی نصیبم شد من اینجا از مذهب که منبع اصلی شرک و فقر و بدبختی هست گذشتم و قدم در راهی گذاشتم که راه برگشتش فقطططط مرگه چون من غیر ازین زندگی را نمیخوام تغییر رو به جلو
و چقد این فایل بسیااااار آموزنده و عالی بود این روزها در حال سه برابر کردن یا بیشتر درآمدم هستم و دراین بین فایل شهود والهام و هم گوش میدم در کنار فایل ثروت و امروز بصورت هدایتی که لازم بود اومدم اینجا چون من تنها راهی که الان بایدددد انجام میدادم تسلیم بودن محض که منو به جایی میبره که میخوام
40دهه هست که با عقل خودم با تدبیر خودم در کار قدم برداشتم و با دخالت کردن تو کار خدا و قضاوت کردن های بیخود زندگی کردم که جز رنج که جز زنجیر چیزی عایدم نشد هرکجا که خواستم با عقل خودم کاری انجام بدم جز مصیبت و چاله بزرگتر چیزی عایدم نشد هر روز دارم بازارکسادی و قرض و بدهی و تنش و منت و جذب میکنم همه اینا فهمیدم بخاطر تکیه بر عقل خودمه خواستم خودم درستش کنم نه تنها نتوتستم درست کنم بدنرش کردم چندین سال در راه تغیرم 10ساله 8سال و خوردی و با اساتید دیگه گذروندم که بیشتر از دبیرستان نتونستن جلوترم ببرن ووالان خداروشکرررررر میکنم که منو در مدار توحیدی ترین پیامبر زمانش قرار داد با وجود اینهمه آگاهی هنوز مشکل مالی دارم خیلی هموز دربه دری دارم بی پولی دارم حسرت دارم ولی از لحاظ روحی و درونی خیلی خیلی خیلیییییی بهتر از تمام دوران زندگیم هستم ایمان دارم که وعده خدا حقه ولی با انجام گناه پارازیت میندازم تو فرکانس خدا وواین باعث گیر کردن در مشکلات و تضاد شده میدونم اگه تسلیم بشم و به حرف خدا گوش بدم و دل بدم به خدا دست از تدبیر کردن زندگیم بردارم چون تدبیر زندگی کار ذهن نیست ذهن نمیتونه از چاله دربیاد چون میوفته تو چاه تاریکی ذهن فقط توسط خدا میتونه روشن بشه که میدونم بسپارم به خدا و حرمت داری کنم و از قانون سرپیچی نکنم به یکباره مثل آب خوردن همه چی درست میشه و ذهن فقیر و تاریک من به سمت ثروت هدایت خواهد شد
ذهن فقیر که نمیزاره رشد کنم نمیزاره به رشد فکر کنم تمام دروغ گفتنها قضاوت کردن ها و غیبت کردن ها و خساست کردن ها و پول و منفی دانسنها فقر و فضیلت دانستن و ثروت و غیر معنوی دانستن و خیانت کردنها تنفر داشتن ها بی رحم بودنها بی مهری کردن و نبخشیدن ها و همیشه بفکر دعوا و تنش بودنها همه و همه از ذهن فقیر نشات میگیره چون ذهن ثروتمند در مدار بالا سیر میکنه جایی که خدا هست و تا زمانی تسلیم نباشیم ذهن ثروتمند نخواهد بود تا زمانی تسلیم نباشیم نمیتونیم از ذهن فقیر عبور کنیم خدایااااااا خودت کمکم کن تا بتونم همینروزا از ذهنم عبور کنم و از روحم راهکار بگیرم برای رشد بهتر و بیشتر ذهنم فقط مثل یک برده در اختیار روحم باشه الهی آمییییین
الهی شکرت که تونستم از آگاهی های ناب بنویسم تا ردپایی باشد برای فردای رشدم.
استاد جانم بابت این فایل آموزشی رایگان بینظیرت سپااااااااسگزارم و از خدای درونت شکرگزاااااارم
دوستتون دارم
چقد دلم میخواد یکروزی مثل شما که رفتی در دل ترسهات منم بشکافم ترس درونم را چون از تاریکی خیلییییی میترسم از وقتی داستان ترس شما رو در کتاب رویاها قسمت آخرا خوندم و یسری کامتتاای دوستان خیلی تشویق شدم باید این ضعفمو پوشش بدم البته هنوز در شرایط سخت قرار نگرفتم ولی فکر کنم دارم تکاملی اوکی میشم چون نصبت به قبل یخورده رشد داشتم ولی آرزوم اینه سه شب یا بیشتر تنها برم روستامون ویلاباغ بمونم و چه حس قشنگیه وقتی بتونم اینکارو انجام بدم بعد اون سه روز مطمعنااااااا یک آدم دیگه خواهم بود بفکرش میوفتم قلبم تپشش بیشتر میشه خصوصا اون ترسی که ذهن لعنتی میسازه واااااااااای خدایا یا باید بمیرم یا ازین ترس مثل استاد رها بشم که انشالله خدا اینجا صدامو میشنوه و من و تو این شرایط بزودی قرار میده الهی آمیییییییین.
چکاپ فرکانسی من در قسمت توحید عملی
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
یکم تپل شدم ورزش نمیرم کلا تو خونه ام درحال کار کردن رو خودمم
حالم با توحید خوبه عالیه شعفه توجهم رو خواسته ها و داشته هامه
میخام دوماه فقط روی این باور توحیدی کار کنم و نتایج رو ببینم الان موجودی کارتم 36 هزار تومنه
رابطم با خانوادم کم و بیش خوب و بده با مامانم
رابطه عاطفیم شکست خورده و بهش وابسته ام
پسرهایی که میخوام برای ازدواج برای ذهنم خیلی بزرگو دور از دسترسه
پول و درامدم صفره کاری ندارم
کار مورد علاقمو نوشتم
یکمسخت میگیرم
بحث باور سازی رو از مقاله خانم شایسته یاد گرفتم و برام خیلی حس خوبی ایجاد کرده و حداقل از تمرین کردنم مطمعن تر شدم
فعلا فقط میخام توحید هر صبح وشب پلی کنم چون واقعا لذت میده بهم منو قوی میکنه خود حسش از نتیجه برام مهم تره و لذت بخش تر و ارزشمند تره
حس قوی بودن میگیرم
تاحالا نتایجی که داده_الهام کرد برو میدون امام سینما برو تزاس ببین وای حالم عالی شد فرداش ی اقای خیلی پولدار وارد زندگیمون شد.بچه ها ی گروه زدند گفتند بیایید فایل هارو کار کنیم بعد کار کردیم فهمیدمکجا کارم میلنگههه….بعد کم کم اقای هادی بیمه بودن گفتن من ب خدا توکل کردم بعد عزت نفس و اینامو دیگه خودش درست کرد با روش عملی جایی رفتم تو بیمه کارهام حل شد پول اومد بسته خریدم و……..اول باید ایمانم ب خدا درست بشه ب جز اون نمیشه …..
از خواسته هامون قصدمونو بگیم مثلا اگر میخایم بریم مسافرت بگیم خدایا من دوست دارم برم جایی که هوا خوب باشه طبیعت داشته باشه و اگر توی راه نشانه ای دریافت کردم گوشامو تیز کنم هدایتورو دنبال کنم
یا اگر میخام ازدواج کنم بگم خدا من از ازدواج آرامش میخام رابطه ی خوبو میخام عشق و محبت میخام و تسلیم میشم تاخدا منو هدایت کنه
واگر قراره من کاری بکنم تو بگو من چیکار کنم
مثلا اگر میخام ازدواج کنم اول باید خودم اون آدم خوبه باشم تا اون ازدواج شکل بگیره
وقتی تسلیم میشیم خدا میگه چه راهی رو بریم هم چه تغییری در خودمون انجام بدیم تا به اون خواسته برسیم
استاد چقد خوب تونستند تسلیم بشن و هدایت هارو دریافت کنند زندگی راحت تر شده
اگر ذهنم نجوا کرد یک ذره که تسلیم میشم هدایت هایی دریافت میکنم اتفاقاتی میوفته
بعد به خودمون میگیم ببین یک ذره تسلیم شدم چه اتفاقاتی افتاد بعد ذهن نجواگر ساکت میشه
هدایت از یک حسی میاد که از ته قلبت میاد قلبت میگه که این درسته و تاییدش میکنه و یک حس اطمینان باهاش میاد البته این اطمینان هی بیشتر میشه این یک روند تکاملیه در مقابل الهامات خداوند
گوش دادن استاد به الهام قلبی که بهش شده بود و رفتن اون به خونه باغی قم و بعدش متوجه شد چرا به اینجا اومده و دیدن دونفر که میخاستند ترک کنند و به عجز رسیده بودند
و هدف به اونجا رفتند شاید تلنگری به آن ها بود که با دیدن استاد دست از کارشون کشیدند و ازاو خواستند که کمکشون کنه و استاد سایتو معرفی کردند
اگر اعتماد کنیم میفهمیم که چه دلیلی داشته از اون الهامی که شده
سلام استاد قشنگم چقدر امروز قشنگ جلو رفت البته همیشه این طوری بوده
استاد این جریان برای امروز من هم اتفاق افتاد چقدر قشنگ خدا ما را هدایت میکنه و ای کاش همیشه هدایت خدا را واضح بفهمم و انجام دهم امروز چقدر قشنگ هدایت شدم توی محل کار استاد نشسته بودم یعنی صبحش هدایتی قرار بود برم ی محلی که الان از هدایتم کامل توضیح میدهم
من الان چند ماهی قانون سلامتی شما را تهیه کردم و عالی جلو رفتم ولی ی مدت یکم عادی شد و یکم از قانون فاصله گرفتم تا اینکه امروز صبح ب راهی هدایت شدم که برم دکتر برای چکاب فشارخون البته این بگ که قبل قانون سلامتی فشار ثابتی نداشتم و متغییر بود ولی تو دوره سلامتی ب سلامتی و ثابت بودن فشار رسیدم امروز صبح ب مطب دکتر هدایت شدم که ی کار ی پیش اومد و نشد برم ولی بعدظهر توی محل کارم نشسته بودم تا این که بهم گفته شد پاشو برو دکتر تو باید بری من گفتم کجا من قبلا گرفته بودم ثابت بود ولی نمی دونستم کجا و چرا باید برم ولی بدون پرسیدن گفتم خدا جون هر چی هست ب صلاح منه من حرکت کردم با این که استرس داشتم وارد مطب شدم و درخواست دادم و فشارم متغییر شده تعجب نکردم ولی دلبیل هدایتم فهمیدم خدا جونم داشت میگفت آرزو از قانون سلامتی فاصله گرفتی و عمل نمیکنی واقعا این طوری بود من شده بود عادت و عادی بود این کارها و دیگه تازگی نداشت واز مسیر سلامتی دور شده بودم ب خاطر عادت های اشتباه قبل حالا این شد نتیجه هدایتم سرم ب سنگ خورده که دور شدن از سلامتی و قوی تر شروع کردن قانون سلامتی و نتیجه های عالی خدایا شکرت و گرنه معلوم نبود چه مشکلی برام پیش بیاد خدایا سپاس گزارم و خدایا شکرت که فهمیدم
استاد عاشقتم