تسلیم بودن در برابر خداوند - صفحه 5

831 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شکوه گفته:
    مدت عضویت: 1026 روز

    به نام خداوندی که تمام قدرت در دستان اوست

    نمیدونم چی باید بگم. اصلا این چی بود من شنیدم . چقدر منو دگرگون کرد

    قلبم داره تند تند میزنه. همون اوایلش سریع فایل صوتی اش رو ریختم رو گوشیم

    که بارها و بارها گوش کنم

    منی که روزی چند ساعت از خیلی از آگاهی های سایت استفاده میکنم

    چقدر این فایل واسم آگاهی داشت . خیلی زیاد

    الان احساس میکنم من تنها چیزی که تو این دنیا نیاز دارم اینه که

    در برابر خداوند تسلیم باشم و اجازه بدم خدا هدایتم کنه و هر کاری

    که گفت انجام بدم و در این صورت من واقعا دیگه چیزی نمیخوام

    مگه رسیدن به خواسته هام واسه این نیست که تهش به آرامش برسم؟

    خب من اگه تسلیم خدا باشم یعنی به آرامش میرسم دیگه

    و این یعنی به همه چی رسیدم . ولی نکته جالبش اینجاست که

    اگه من تسلیم خدا بشم هزاران چیز دیگه خدا واسه من میفرسته

    و من صاحب همه چیز میشم .

    پس معادله اش اینجوریه که من قلبی و درونی نه فقط زبونی

    تسلیم خدا بشم و اونوقت خدا منو به بهترین راهها و چیزها هدایت میکنه

    و نتیجه اینه که من داراترین فرد روی زمین میشم و مهم تر اینکه

    به آرامش درونی و قلبی بی نهایتی میرسم!

    وای خدای من . عاشقتم و قلبم داره واست میتپه

    خدایا کمکم کن که بتونم خودم رو در فرکانسی قرار بدم

    که نزدیک ترین فرکانس به خودته

    خدایا کمکم کن که در هر لحظه آرامش در وجودم باشه و تو رو درون خودم احساس کنم

    خدایا کمکم کن که بتونم در هر روز خلق کنم چیزهایی رو که به گسترش جهان تو کمک میکنه

    خدایا هدایتم کن به هر آنچه که خودت صلاح میدونی

    خدایا هدایتم کن که کاریو انجام بدم در هر لحظه که به خاطرش به این دنیا اومدم

    خدایا کمکم کن که در مسیر درست باشم

    خدایا کمکم کن که صدای هدایت هات رو بشنوم و اشتباهی صدایی غیر از صدای تو

    منو به راهی غیر از راه تو نفرسته

    ای پناه بی پناهان ! ای خدای بی کسان !

    سکان زندگی خودم رو به دست های ایمن تو می سپارم!

    مرا به بهترین ها هدایت کن !

    آمین . یا رب العالمین

    من اکنون کنار می ایستم و کار خدا را می نگرم

    مسحور این افسون که او چه تند و چه آسان

    تمام مرادها و خواسته های دلم را به من می دهد

    خدایا شکرت که من رو در مسیر این آگاهی ها قرار دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    سحر صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 1465 روز

    بنام خالق زیبایی ها

    خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است

    چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است

    جانا به حاجتی که تو را هست با خدا

    کآخِر دمی بپرس که ما را چه حاجت است

    ای پادشاهِ حُسن خدا را بسوختیم

    آخِر سؤال کن که گدا را چه حاجت است

    اربابِ حاجتیم و زبان سؤال نیست

    در حضرت کریم، تمنا چه حاجت است

    محتاج قصه نیست گرت قصدِ خون ماست

    چون رخت از آن توست، به یغما چه حاجت است

    جامِ جهان نماست ضمیرِ منیرِ دوست

    اظهار احتیاج، خود آن جا چه حاجت است

    آن شد که بارِ منتِ مَلّاح بردمی

    گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است

    ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست

    احباب حاضرند، به اعدا چه حاجت است

    ای عاشقِ گدا چو لبِ روح بخش یار

    می‌داندت وظیفه، تقاضا چه حاجت است

    حافظ! تو ختم کن که هنر خود عیان شود

    با مدعی نزاع و مُحاکا چه حاجت است

    سلام و درود خدا برقلب پاک استاد عزیزم و مریم جان شایسته

    اگه اشتباه نکنم این فایل،چند شب پیش لایو و گفت گوی استاد عزیزم با جناب سید محمد عرشیانفر بود .

    چقدر من اون شب از ضعیف بودن اینترنت ناراحت بودم که نتوانسته ام لایو رو کامل و واضح ،با گوش جان بشنوم.

    دقیقا من وقتی وارد لایو شدم که استاد در مورد هدایت خدا صحبت میکرد که سال ها پیش،ی حسی استاد و می‌بره بیرون از شهر قم و حدودا,میرسند به ی باغی و اونجا 2نفر میان و استاد و تک و تنها در اون تاریکی شب می‌بینند و از استاد میپرسند که اینجا چیکار داری و استاد در جواب پاسخ میدهند که ی حسی به من گفت بیام اونجا.

    و من چقدر گریه کردم از این همه تسلیم بودن استاد و اعتماد به صدای خدای درونشون که حتی با وجود اینکه ترسیده بودند ولی با صداقت گفتند که حس درونیشون ایشان و به اینجای دور و تاریک در دل شب کشونده و آن 2شخص پس از شنیدن این جواب استاد و دعوت میکنند به داخل باغ

    و اونجایی که استاد میگه خدا منو واسه هدایت آنها فرستاده چقدر از این جریان هدایت و تسلیم بودن ،دلم آروم شد چقدر اعتماد بیشتر شد و چقدر جهانم واسم روشنتر شد.

    حتی اون حادثه در بندرعباس که دقیقا صبح روز بعدی که استاد دیگه تصمیم گرفتند سرکار نروند و انفجار مخزن رخ میده و چند نفر از دوستانشان فوت می‌کنند.

    حتی بودن من در این لایو کاملا هدایتی بود.

    چی میشه منی که تمام برنامه ها رو بسته بودم تا تمرکزی توی سایت باشم اون شب بر حسب ی اتفاقی مجبور بودم که فیلتر شکن و روشن کنم تا عکس ی کاری رو بفرستم واسه ی دوستی.

    و بعد ی حسی بهم بگه برو اینستا رو چک کن و بعد با مقاومت زیاد اینستا رو باز کردم و دیدم که استاد لایو گذاشته و بعد همون حس گفت وارد لایو بشو و وقتی وارد شدم دقیقا همون قسمت از داستان استاد بود که درباره هدایت صحبت میکرد .

    اینا اگه هدایت نیست پس چیه،اگه برنامه ریزی خودش نبود که من با این عقل محدود خودم هیچ وقت نمی‌تونستم به این زیبایی پلن ها رو ببینم و اینقدر زیبا در زمان مناسب هدایت بشم به لایو

    و این هدایت پاسخ درخواست من از خدا بود که جریان هدایت و تسلیم بودن و واسه من بیشتر توضیح بده تا بفهممش .

    الله اکبر از این رب العالمین که هیچ وقت دیر نمیکنه و به محض درخواست،پاسخ میده.

    خدایی که همیشه حی و حاضر و گواه بر اعمال و کردار کنه و تحت هیچ شرایطی منو تنها نمیاره و همیشه حامی منه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    محمد اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 950 روز

    به نام خدا.

    سلام استاد عزیزم

    سلام به روی ماه همتون .

    هدایت هدایت هدایت.

    چند سال پیش من یه کار جدید شروع کردم

    این کار کاملا با شخصیت من فاصله داشت

    مغرور شده بودم من من خیلی میکردم به همه بی

    احترامی میکردم .بد اخلاق شده بودم .اصلا گفتم خدا کیه من هرکاری دوست دارم میتونم انجام بدم

    آقا ما رفتیم جلو حرکت کردم هرروز شرایط من بد میشود.درآمدم به شدت اومده بود پایین جلوی زن

    وبچه هام شرمنده شده بودن .برای پول درآوردن پول قرض می‌گرفتم نمی‌تونستم به موقع پس بدم

    کلی ناراحتی دلخوری پیش اومده بود.

    شروع کردم به فروختن وسایل خونه .دستگاه اسپرسو فروختم .میز پینگ پنگ فروختم ‌تبلت فروختم و…

    هیچ چیز برای خوردن نداشتیم هیچ چیز ‌.حتی پول بنزین هم نداشتم برم خونه بابام داغون داغون

    از همه جا همه کس فراری بودم.

    خدایا شکرت خدایا شکرت .تنها تورا میپرستم واز تو یاری میجویم .

    یه شب رفتم تو بالکن به آسمون نگاه میکردم گفتم خدایا من غلط کردم من نمیتونم من نمی‌دونم تو کمکم کن.

    به خدا خود خدا الهام کرد به من از فردا نرو سر اون کار من هم نرفتم همسرم گفت نمیری گفتم نه گفت می‌خوایی چکار کنی گفتم درست میشه .

    قدم بعدی خدابهم گفت گفت برو سر کار قبلیت

    گفتم آخه روم نمیشه گفت برو .

    به خدا رفتم کارفرمای من گفت سلام محمد خوبی

    اینجا اومدی گفتم می‌خوام کارکنم گفت از فردا شروع کن .

    منو میگی زار زار گریه میکردم میگفتم خدایا شکرت

    خدایا دمت گرم خدایا ممنونم.

    استاد شروع کردم به کار کردن نمیدونی ترکوندم البته خدا ترکونت مشتری بود که به من سفارش

    میداد پولی بود که هر ماه وارد حساب من میشد

    زندگی شده بود بهشت عشقو حال .

    واقعا خدایا سپاس گذارم خدایا شکرت خدایا مچکرم .

    استاد فقط چیزی که منو خیلی اذیت میکنه

    من فراموش میکنم من یادم میره که خداوند لحظه به لحظه داره منو هدایت می‌کنه.

    ودیگه نمی‌خوام یادم بره آره نباید یادم بره

    وای خدا چقدر حالم خوبه

    خدایا هزاران هزران مرتبه شکرت

    استاد عزیزم ممنونم که به یاد من آوردی که خدا وند لحظه به لحظه داره تمام خلقت هدایت می‌کنه

    ممنونم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1007 روز

    سلام خدمت استاد و همه دوستان

    من چند روز پیش که دوره کشف قوانین کار میکردم یه حسی بهم گفت که داخل فایل ها قبل از بروزرسانی فایلی درباره الهام و هدایت خدا بوده

    نمی‌دونم واقعا چنین فایلی بوده یا نه یه حسی یهویی بهم گفت که برو ببینش و ازش استفاده کن چندتا از فایل های دوره قبل از بروزرسانی داشتم ولی فایلی ندیدم برای همین گفتم اشکالی نداره خودم بدنبالش میرم از عقل کل فایل های رایگان موضوع رو درک میکنم و ازش استفاده میکنم از عقل کل چندتا مطلب خوندم که باید به قلبت گوش کنی قلب تو هرچی بگه حرف خداست و اگه بخوای ببینی واقعا خدا اون حرف میزنه یا نجوا شیطانه به احساست نگاه کن اگه همراه با آرامش بود از طرف خداست و خیلی مطالب دیگه

    بعد از اون از خدا خواستم که هدایتم کنه و مطالب بهتر و بیشتری بشنوم و بیشتر استفاده کنم

    داشتم فایل ذهنیت قدرتمند کننده در برابر محدود کننده را می‌دیدم که پایین اون فایل قسمت بعدی توحید عملی قسمت 11 بود من اون فایل گوش نداده بودم با ذوق رفتم گوش دادم و یه احساسی داشتم که اصلا نمیتونم توصیف کنم خیلی خوشحال بودم خیلی آرامش داشتم اصلا فقط اشک میریختم

    فایل فوق العاده ای حتما گوش بدین و من حالمو همونجا توصیف کردم و کامنت گذاشتم

    بعد از اون فایل که دیگه بیشتر داشتم رو الهامات خدا کار میکردم موضوعی برام پیش اومد که اونم داخل همون فایل کامنت کردم ولی اینجا کپی میکنم که دوستان بیشتری بخونن و ایمان بیارن وقتی که واقعا تسلیم میشی واقعا قلبت باز می‌کنی که هدایت دریافت کنی خدا انجامش میده

    سلام

    من دیروز تقریبا همین ساعت ها بود هدایت شدم به این فایل گوش دادم خیلی روم تاثیر گذاشت خیلی حس خوبی داشتم

    امشب با همسرم بحثمون شد چون من هنوز دارم روی روابطم کار میکنم خیلی نتایج بزرگی از همین رابطمم گرفتم ولی هنوز جای کار داره و باید بیشتر وقت بزارم تا باورهامون پیدا کنم و روابطم بهبود ببخشم

    امشب بحثمون شد و من یه لحظه حالم خیلی گرفته شد فقط اشک میریختم میگفتم خدایا من می‌دونم تو هدایتم می‌کنی می‌دونم این مسیری که درک کردم این خدای جدیدی که شناختم درسته می‌دونم این راه روش استاد که یادگرفتم اصل که درک کردم درسته نتیجه گرفتم ولی دیگه نمی‌خوام حتی اگه درسته نمی‌خوام ادامه بدم حالم خیلی بد شده بود من معمولا لحظه اول هرچقدم بهم بریزم خیلی خوب میتونم احساسمو کنترل کنم و خیلی نگذشته یه راه براش پیدا میکنم و خودمو آروم میکنم اما تو لحظه فقط تکرار میکردم من می‌دونم این راه درسته می‌دونم هدایتم می‌کنی ولی خسته شدم دیگه اصلا نمی‌خوام ادامه بدم هرچقد هم درست بعد رفتم داخل اینستاگرام

    من اینستاگرامم دلیت اکانت زدم بخاطر چیزایی که درک کردم فقط یه پیج کاری دارم که دارم روش کار میکنم و ازش ثروت بسازم و باورهامو درست کنم و ثروت بسازم

    وارد همون اکانتم شدم تو هشتگ های غمگین دنبال یه عکس غمگین بودم که حالمو توصیف کنه که نمی‌دونم اصلا چرا این کارو کردم ولی فقط داشتم دنبال یه عکس برای توصیف حال بدم می‌گشتم

    همش داخل اون هشتگ فیلم بود یه عکس اون وسط بودم متنش نمیدیدم چشام پر از اشک بود زدم روش باورتون نمیشه خدا هدایتم کرد خدا واضح باهام حرف زد خدا واضح واضح جوابمو داد آرومم کرد تا حالا به این واضحی با خدا ارتباط نگرفته بودم حالم یجوری بود روی اون عکس نوشته بود « غم دل همیشگی نیست خدا هست غم مخور » می‌دونی من میدونستم هرچی غم هم دارم بخاطر باورامه ولی اون لحظه بخاطر حال بدم میگفتم نمیخام درستش کنم

    با اینکه خدا واضح داشت باهام حرف میزد گفتم ن خدایا ن نمیخام خدایا نمیخام دیگه

    زدم عکس بعدی ب همون خدا نمی‌دونم چجوری بگم باورم نمیشد خودم عکس بعدی نوشته بود « گاهی خدا نا امیدت می‌کنه چون به چیز اشتباهی دل بستی »

    زدم عکس بعد هی اشک میریختم قشنگ هدایت خدا و حرفشو می‌دیدم اشک میریختم نمی‌دونم باورتون میشه یا ن عکس بعدی این بود « اینو همیشه یادت باشه پیش خدا ناممکنی وجود نداره»

    عکس بعد «خدا جای تمام کسانی که دوستت ندارند دوستت دارد »

    عکس بعد «تا اینجا رو تنها نیومدی از این ب بعد هم تنها نیستی »

    عکس بعد «خدا درستش می‌کنه »

    عکس بعد « خدا تورو میبینه»

    همین الان که دارم می‌نویسم خودم خیلی حالم دگرگون شده سر این عکس که خدا تورو میبینه دیگه تسلیم شدم دیگه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده بود دیگه خدا خیلی آرومم کرده بود دیگه خیلی خیلی آرامش داشتم خیلی حالم خوب شد همه اون اتفاق از یاد بردم

    تازه فهمیدم منی که دارم دو سه روزه رو الهام کار میکنم سعی میکنم شرک نورزم تو همین رابطه دارم شرک میورزم خدا ن تنها آرومم کرده بلکه به ترمز بهم نشون داد بهم نشون داد تو که داری رو خودت کار می‌کنی خیلی جاها داری شرک میورزی

    اصلا فکر کردم شاید این اتفاق افتاده ترمزم پیدا کنم ایمانم قوی تر شه بیشتر هدایت خدا باور کنم بیشتر رو خودم کار کنم شرک پیدا کنم و حواسم بهش باشه و اینجا بود که با تموم وجود حس کردم که خدایا هرچی از تو به من برسه خیره

    میخواستم این حال خوبم باهاتون به اشتراک بزارم که بگم حتما رو الهام و هدایت الهی کار کنید دربارش فایل گوش بدین تقویتش کنید خدا به همه ما نزدیکه خدا واضح با همه ما حرف میزنه خدا هر لحظه هدایتمون می‌کنه اگه باور کنیم اگه باور داشته باشم اگه خودمونو لایق بدونیم

    میخواستم بگم که حواستون به رابطه هاتون باشه شرک نورزیم حواسمون باشه حال خوبمون به آدما گره نزنیم

    حواسمون باشه نخواییم کاری کنیم که بقیه اذیت نشن حالشون خوب باشه من اینجوریم من فکر میکردم اگه به میل دیگران عمل کنم باعث میشم ناراحت نشن من قدرت به خودم داده بودم

    من فکر میکردم که الان اگه فلان کار نکنم اون آدم تنهام بزاره مادر پدر هرکی شریک عاطفی من حال خوبم به آدما گره زدم من تو ذهنم بهشون قدرت داده بودم من شرک میورزیدم

    من اونجوری که میگفتم عمل نکرده بودم

    من یادم رفته بود که هم من خدارو دارم هم همه ی آدمای زندگیم اون خدارو دارن

    یادم رفته بود هم من شرایط خودم خلق میکنم هم همه آدمای دنیا

    من یادم رفته بود خدا به همه ما به یک اندازه نزدیکه

    یادم رفته بود امیدم فقط به خدا باشه فقط به خودش تکیه کنم فقط دستم تو دست خودش باشه

    من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد

    تا الان فقط این جمله رو می‌نوشتم و حس خوبی داشتم ولی امشب با تمام وجودم حسش کردم

    واقعا معجزه کرد

    من به دستان خدا خیره شدممم معجزه کرد

    من از امشب می‌خوام بیشتر حواسم به خدا به رفتارم به حرفام باشه بیشتر حواسم باشه فقط به خدا اعتماد کنم و امیدم فقط به خودش باشه فقط از خودش بخوام مسیر بهم بگه

    حواسم باشه من هرچی دارم بخاطر خداست و خداست که همه اینارو به من داده همین ادمایی که دارمو خدا تو زندگیم گذاشته هرچی که هست از آن خداوند هست و من به کوچکترین خیری که از خدا بهم برسه محتاجم

    خدایا ازت سپاسگذارم خدایا همین الانم می‌خوام خودت به مسیر درست هدایتم کنی و مسیر بهم بگی

    من به خدا اعتماد دارم

    in God we trust

    این عجیب ترین تجربه من از هدایت خدا بود واقعا ایمانم خیلی قوی تر کرد

    ولی خیلی جاها دیگه هدایت شدم خیلی جاها

    همین قسمت سایت که منو به سمت نشانه ام هدایت کن همیشه منو درست هدایت کرده و اصل مطلب بهم گفته

    اتفاقا بعد اون قضیه داشتم برای خواهرم تعریف میکردم که روی این قضیه کار کنه قلبش باز کنه برای هدایت ها و بعد با خودم گفتم خدایا حالا یه نشونه دیگه برام بفرست

    روی هدایت به سمت نشانه ام زدم و منو برد به فایلی که ظاهرش ربطی به سوال من نداشت ولی وقتی فایل پلی کردم استاد همون اوایل فایل بهم گفت که تو خودت که قانون بلدی به بقیه میگی چرا خودت بیشتر عمل نمیکنی جای اینکه نتایج هی به بقیه بگی خودتم استفاده کن تمرکز بیشتر بزار روی خودت بقیه از تو الگو خواهند گرفت حرفارو استاد میزد نه به این صورت ولی من این پیام خیلی واضح از طرف خدا دونستم و سعی میکنم که همیشه به نشونه ها عمل کنم و ایمانم قوی تر کنم

    من کلا آدم ارومیم میتونم زود حالمو خوب کنم ولی از وقتی که آگاهانه دارم روی این موضوع تمرکز میکنم خیلی نشونه های واضح تری میبینم نشونه ای که یه امید قلبی بهم میده و خیالمو راحت میکنه

    هروقت که از خواب بیدار میشم میگم خدایا امروز تو هدایتم کن

    من هیچی نمی‌دونم من در برابر تو هیچم من تا به امروز هرچه دارم از هدایت و لطف تو بوده

    اصلا داستان هدایتم به سایت و فایل های استاد هم هدایت خدا بوده جوری که خودم نفهمیدم

    من تو همون سن بچگی که هنوز اصلا قانون نمی‌دونستم نگاه به اطرافم که میکردم همش با خودم میگفتم این خدایی که خانوادم میگن اینقد بهش ایمان دارن اینقد من الان حس خوبی بهش دارم اینقد که میگن عادله پس عدالتش کو ؟؟چرا من نمی‌بینم ؟ من خدارو قبول دارم ولی این عدالتی که میگن اصلا وجود نداره همش این سوال تو ذهنم تکرار میشد چرا یکی فقیره یکی ثروتمند یکی آرامش داره یکی ن و خیلی چیزا که خودتون تو دنیای امروز می‌بینید بعدها داخل فایل های دیگه صدای استاد شنیدم نمی‌دونستم اسم ایشون چیه یادم نمیاد چجوری ولی اسمشون متوجه شدم کم کم با سایت آشنا شدم اصلا یادم نیست چجوری ولی بعد از مدتی که من فقط حرف های استاد گوش میدادم بدون اینکه خودم متوجه بشم همه مشکلاتم حل شده بود مشکلاتی که الان باورم نمیشه چجوری اصلا ؟

    الان که بیشتر درک میکنم و درکم نسبت به اون موقع خیلی بیشتر شده میفهمم عدالت یعنی چی ؟با خدایی آشنا شدم که خیلی با اون خدا فرق داره

    خدایی که عدالت کاملا رعایت کرده خدایی که خیلی دوسش دارم خیلی بهم امید میده

    خدایی که همینجور برای همه موضوع ها کوچیکترین موضوع ها قانون داره برای زندگی ما هم قانون داره خدایی که درخواست همه رو اجابت می‌کنه خدایی که به همه به یک اندازه نعمت داده و هرکس به قوانین عمل کنه می‌تونه از این نعمت ها بهرمند بشه هیچ شانسی وجود نداره هیچ اتفاقی بودنی وجود نداره قانون دقیق داره عمل می‌کنه

    و این قانون ها جوریه که اگه بهش عمل کنی زندگی تو سرشار از آرامش میشه سرشار از ثروت سرشار از حال خوب سرشار از نعمت های نامحدود

    امروز که نتایج بزرگتری گرفتم ایمانم قوی تر شده می‌خوام بیشتر سعی کنم که امیدم فقط به خدا باشه فقط به خودش تکیه کنم شرک هارو تو وجودم پیدا کنم

    کی بهتر از خدا که پرودگار جهانه که منو خالق زندگی خودم آفریده که همیشه برای من برعکس اون چیزایی که سال ها تو ذهنم کرده بودند خوشبختی ثروت سلامتی و نعمت بیشتر میخواد و مسیر هایی رو بهم میگه که تهش خوشبختی حس و حال بهتره

    خدایا خیلی ازت سپاسگزارم که منو خالق زندگی خودم آفریدی

    ازت سپاسگزارم که قوانینت ثابته

    ازت سپاسگزارم که هروقت بخوام هدایتم می‌کنی

    ازت سپاسگزارم بخاطر حال خوبی که الان دارم

    این اطمینان دارم که اگه دستم تو دست خدا باشه از پس همه چیز بر میام و هیچ کاری نیست که نتونم انجام بدم چیزی نیست که نتونم خلقش کنم

    فقط باید طبق قانون عمل کنم و بدونم که صاحب همه این سیستم و این قانون ها خداست و تمام قدرت به خودش بدم و تو مسیر عمل به قوانین هم از خودش کمک و هدایت بخوام

    استاد اگه کامنت منو میخونید هم از شما هم از مریم جان خیلی خیلی سپاسگزارم شما هم دستان خداوند هستین که خدا شمارو به ما بخشیده من در تمام جنبه ها زندگیم خیلی تغییر کرده خیلی ازتون سپاسگزارم

    خدایا ازت سپاسگزارم

    من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    رویا جوهری گفته:
    مدت عضویت: 2176 روز

    ربنا …

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    اهدنا الصراط المستقیم

    صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولاالضالین

    بی نظیر بود استاد

    بی نظیره که حتی یک کلمه هم هیچوقت تکراری نیست و نمیشه

    من هر لحظه آماده دریافت خداوند هستم

    من هر لحظه تسلیمم

    خداوند من ، رب من ..

    من اجازه میدم که من رو به مسیر درست هدایت کنی

    مسیری که فقط تو بلدی

    فقط تو می‌شناسی

    یا رب العالمین ..

    من هیچ نمی‌فهمم

    من ضعیفم

    من به کوچکترین خیر و هدایتی از سمت تو فقیر و محتاجم

    یا مجیب الدعوات ..

    دستم خالیه ، ذهنم رو خالی کن از هر چه غیر از تو و مسیر تو و کلام توست

    تو اجابت می‌کنی

    من رو در مسیر اجابت خواسته هام قرار بده

    یا الله ..

    خواسته من ، آرامشه ، لذته ، ثروته ، عشقه ، سلامتیه ، حال خوبه

    خواسته من تویی یا رب ..

    دوستت دارم

    ازت سپاسگزارم که من در مسیر این آگاهی قرار دادی ،

    من رو در مسیر دریافت این آگاهی قرار بده خداوند من

    به اندازه تک تک لحظاتی که از آشنایی من با شما میگذره استاد ، ازتون سپاسگزارم

    خیر و سعادت هر دو دنیا رو از خداوند بزرگم براتون می‌خوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    مهری جزایری گفته:
    مدت عضویت: 835 روز

    بنام خداوند قانونمند،سلام بر استاد عزیزم ،سلام برمریم جان،وسلام به همه دوستان عزیزم

    هربار که استاد فایلی رو روی سایت میگذاره ،باخودم میگم این فایل خییییییییلی عالیه،رودست نداره،و چقدر عجیب که هماهنگ با سوالهایی که توذهنمه،انگار استاد می‌دونه میخواستم چی بپرسم،؟

    بعد دوباره یه فایله دیگه میاد که من همینطور مبهوت میشم،،،،خدایااااااا!!!!

    آخه چطوررری ؟اینقدر دقیق اشاره می‌کنه استاد ،به سوالاتی… الله اکبر

    شما بی شک استاد عزیزم ،بنده منتخب خداوند هستید،شاید بارها و بارها ما صدای خدا را در قلبمون شنیده باشیم لی هر بار شک می‌کنیم که نکنه این صدا صدای خداوند نباشه،چطور میشه ،که ندای خداوند را به وضوح بشنوی،والبته بتونی روی نجوای شیطان پا بگذاری،وحرکت کنی و نتیجه را ببینی،،وایتکه خداوند مرحله به مرحله راه رو نشون میده،کل مسیر را اول نمیبینی،باید که جمله جان شوی. تا لایق جانان شوی…..‌

    البته من هنوز اون قدر قوی نشدم،وهنوز به اون مرتبه ای نرسیدم که صدای خدا را به وضوح بشنوم ولی دارم ،قدم به قدم پشت سر استاد حرکت میکنم

    اینو باور دارم ،که قطعا این را درسته،چون یه شبی،وقتی که زندگیم به بن بست رسیده بود،و از همه چیز و همه کس خسته شده بودم،نشستم روبه قبله ،و از ته دلم با تمام وجودم شروع کردم به گریه کردن،همون که استاد گفت،اولین قدم عجزه،با تمام وجود،گقتم خدااااامن بریدم

    من نمیتونم،قدرتشو ندارم،راه رو بلد نیستم،زورم نمی‌رسه

    یه کاری بکن ،یه کاری بکن ،بهش میگفتم خدایا تورا خداااا کمکم کن

    یادم نیست ،چفدر وقت گریه کردم،ولی یه صدایی ته قلبم گفت،نگران نباش،البته این صدا چنان آرومم کرد،که تمام وجودم آرامش گرفت،فردا وقتی داشتم جارو میکردم،پسرم برام یه فایل صوتی گذاشت،گفت مامان آرامش میگیری گوش کن،ویه صدایی قوی ،پر از معنویت میگفت،حالتو خوب کن

    تا اتفاق‌های خوب بیافته،احساستو خوب کن

    اینقدر این صدا ملکوتی بود،که دوست نداشتم هیچ وقت حرفهایش تموم بشه،بعد گشتم ببینم این آدم کیه،دیگه چی گفته،که رسیدم به اینکه اون آدم استاد عباسمنشه،بنده خوب خداااااا

    خییلی چیزها گفته ،خیییلی راهها رفته،وخیییلی نتیجه گرفته،خدایا با کدام زبان میتونم شکر بگم ،بخاطر لطفی که به من داشتی،من رو تو جمع خوبان راه دادی،معبودم سپاسگذارم،ایاک نعبدوایاک نستعین

    خدایا راه را نشانم بدم ،قلبم را پاکیزه کن ،تا صدایت را هر لحظه بشنوم،و به امرت،عمل کنم

    ممنونم اول از خداوند بزرگ…..ممنونم از شما استاد عزیزم ،ممنونم از مریم جان زیبا،و همییییهدوستان عزیزم

    در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    سلطان حسن مطلبی گفته:
    مدت عضویت: 1049 روز

    سلام درود خدمت استاد عزیز و فهیم خودم عبد مخلص الله سید حسین عباسمنش.

    و اما بعد…

    استاد تو شرایط حیاتی این لایو به دست من رسید و وقتی دیدم که سیدعرشیانفر اعلان لایو مشترک با شما رو گذاشته برنامه استخر داشتم و کنسلش کردم

    پیش خودم گفتم این یه هدایته از الله خوبی ها.

    من یکی از اعتراض کننده ها بودم که تو قضایای سال 401 شرکت میکردم . اون شبی که شما لایو مشترک داشتین با اقای عرشیانفر و درباره اون افرادی که تو اعتراضات شرکت میکردن و با همون افکار و فرکانس های قبلی میخواستن زندگی بهتری داشته باشن صحبت میکردین،حرفاتون یه انقلاب عجیبی تو ذهنم به وجود اورد و من هدایت شدم به سمت کارکردن روی ذهنیت و شخصیتم.وکلی پیشرفت کردم و شخصیتم کلا عوض شد.

    این لایو رو هم مصمم شدم که ببینمش تو یه شرایط کاملا بحرانی بودم که واقعا دیگه اُور تینک شده بودم و وقتی دیدم درباره تسلیم بودن به درگاه خداوند صحبت میکنین فهمیدم که مخاطب اصلی این لایو من بودم و داستان هایی که از هدایت هاتون تعریف کردین کلی اموزنده بود و کلی هدایت کرد منو و تونستم با موازی کردن داستان های شما با داستان الان زندگی خودم کلی امیدوارتر بشم و به خودم یاداوری کنم که هر لحظه تحت هدایتم و نزدیک تر بشم به مفهوم آیه(فلا خوف علیهم و لاهم یحزنون) خدا رو شکر که مایه هدایت ما هستین استاد.من 3 دفعه تو شرایطی بودم که با فایل های شما راه رو واقعا پیدا کردم و به موفقیت هایی رسیدم که فکرشم نمیکردم.

    سپاسگذارم از الله مهربانی ها که ما رو به مسیر درست و راه مستقیم و استقامت هدایت کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    محبوبه سما گفته:
    مدت عضویت: 1370 روز

    سلام ب استاد نازنینم و مریم عزیزم و اعضای بینظیر این سایت بهشتی و استاد ارشیانفر گرانقدر

    استاد با دیدن کلمه تسلیم بودن دیوانه شدم و اصلا با یک شور و شوقی وصف نشدنی دانلود کردم و شروع کردم به گوش دادن و هر لحظه از خدای مهربون و قدرتمندم میخام که بمن توانایی تسلیم بودن در مقابل خودش رو عطا کنه چرا که همه چی خودشه و آرامش خودشه . دقیقا درست گفتید که موقعیکه تسلیم میشی چنان ارامشی میگیری رها میشی از همه چی و قدم برمیداری و کامل فرمون میدی دست خداوند

    این حس خیلی قشنگیه من با اینکه واقعا از خداوند این توانایی رو خواستم اما خیلی راه داره به مرحله ای برسم که برای تمام موضوعات هدایت رو تشخیص بدم اما در خیلی از مسائل هم شده که این هدایت رو متوجه شدم و نتیجه درستشم دیدم .

    بازم از خداوند میخام که توانایی تسلیم بودن و چشم گفتن بی چون و چرا رو بهم بده

    خداوند بی نهایت اگاهه بزرگه بخشندس مهربونه و علمش بر تمام جهان مسلطه . خداوندی که داره کیهان و کهکشان ها رو مدیریت میکنه هدایت من براش هیچ کاری نداره . از طرفی کلا چندین بار در قران با قسم به روز و شب و اسمانها و زمین گفته که خیر و شر رو بهتون الهام میکنیم . چی ازین راحت تر. واقعا چی از این بهتر که یک مشاور یک رفیق آگاه یک راهنمای 24 ساعته داره هر لحظه هدایتم میکنه و از رگ گردن بهم نزدیکتره و اصلا در قلب منه . باید بهش اعتماد کنم

    خدای زیبایم خالق آسمانها و زمین تنها فرمانروای من تنها رب من به هر خیری از طرفت محتاجم و فقیر . بدون هدایت تو حتی نمیتونم نفس بکشم حتی نمیتونم گردنم رو تکون بدم تویی که همه چیزی تویی که پدری مادری رئیسی عشقی ثروتی نعمتی خوشبختی هستی . عاشقتم خدای مهربونم . کمکم کن که من بهت خیعلی احتیاج دارم و مسیر درست و مستقیم رو نشونم بده و هر انچه لازمه توی این مسیر یاد بگیرم از راهی آسان و راحت و عزتمندانه یادم بده .

    خداوندا سپاسگزارم ازت بخاطر تمام نعمتهات

    قدرت سپاسگزاری بیشتر بهم بده

    توانایی تسلیم بودن در مقابلت

    توانایی عمل کردن به الهاماتت

    توانایی توحیدی تر شدن و نزدیک شدن بخودت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    جواد بایرامی گفته:
    مدت عضویت: 1900 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    الله اکبر

    خدایا شکرت برای مهربانی ، دقیق بودن ، منزه و سبحان بودن و هادی و هدایت گر بودن تو

    و الهی شکرت که در هر زمان هر آگاهی که لازم دارم رو برایم محیا می کنی

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و همه دوستان

    نمی دونم چطور این حسی که دارم رو در قالب کلمات بیان کنم و از شما استاد عزیزم تشکر کنم.

    خداوند همه چیز می شود همه کس را به شرط ایمان و اعتقاد و تسلیم بودن

    وسط تمرین و شکرگزاری و تجدید عهد و پیمان با خداوند ، به قلبم گفت که سایت رو با کنم .

    با دیدن اسم فایل جدید استاد ، بلافاصله قلبم من رو هدایت کرد به نوشتن کامنت و هنوز این فایل رو ندیده ، کلی آگاهی دریافت کردم و ایمانم قوی تر شد.

    الهی شکرت برای کلام نورانی خودت که بر قلب و زبان استاد جاری می کنه و همه ما لذت می بریم و گوش می کنیم و عمل می کنیم ، و به این شکل مسیر زندگیمون زیباتر ، راحت تر ، آسان تر و زیباتر میشه و واقعا هیچ انتهایی نداره.

    به قدری از دیدن عنوان این فایل شگفت زده شدم ، که فقط با نوشتن کامنت می تونم این احساس رو مکتوب کنم هم برای خودم و هم برای بقیه.

    امروز صبح با چندین فایل استاد در مورد هدایت ، تسلیم بودن ، توضیح فایل هادی عزیز در سایت ، تشریح شعر مادر موسی جو موسی را به نیل …. ، فایل جلسه 6 عزت نفس و چندین فایل دیگه که شخصی سازی کرده بودم روزم رو شروع کردم و نزدیک به 2 ساعت غرق در این آگاهی های بی نظیر شدم.

    مدتی بود که نجواهای ذهن قدرت رو به دست گرفته بودند و شدیدا به تقویت ایمان و توکل و توحید نیاز داشتم.

    و پناه آوردم به کلام توحیدی استاد در فایل ها و دوره های مختلف و شروع کردم به شخصی سازی فایل ها و گرفتن افسار ذهن .

    سعی کردم بیش از این ذهن جولان نده و با این فایل های صداش رو کمتر و کمتر کردم.

    و الان که در حال نوشتن و شکرگزاری و تجدید میثاق با خدای خودم بودم ، بعد از 3 صفحه مشق توحید و تمرکز بر داشته هام ، مثل رعد و برق این الهامم اومد که سایت رو باز کن …

    و متحیر شدم از این هم زمانی شگفت انگیز .

    الهی شکرت

    هر زمان که ما درها رو باز کنم ، تو نور و رحمت رو جاری می کنی

    هر زمان که مسئولیت هدایت شدنم رو بپذیرم و به تو اجازه بدم ، تو هدایتم می کنی.

    هر زمان که در حق خودم لطف و مهربانی کنم و خودم رو تسلیم تو کنم ، درها رو برام باز می کنی

    همه چیز بر می گرده به من

    به انتخاب من ، به باور من ، به اینکه آیا روی عقل و تجربه های خودم حساب باز کنم یا روی قدرت بی نهایت خداوند

    الله اکبر به این هم زمانی بی نظیر و حیرت انگیز الهی شکرت .

    غذای روحی مناسب و لذیذ و پاک و مطهر و شفابخش رو بر قلب استاد عزیزم جاری کردی و ما رو سیراب کردی

    هنوز فایل رو ندیدم این قدر قلبم باز شد و حالم عالی تر شد

    الهی شکرت

    امروز صبح بعد از سیراب شدن از آگاهی های الهیِ جاری در کلام استاد ، با خودم گفتم که جواد ، چت شده ؟؟!!

    مگه این همه رشد و بهبود و ارتقا شغلی و دستاوردها و مهارت های عالی رو نمی بینی؟؟

    درسته که عطش رشد و بهبود بهتر و حرکت ها و عمل کردن های بزرگ تر رو تو برنامه داری ،

    درسته که عشق به خلق ارزش و خلق زیبایی رو داری ،

    درسته که بی صبرانه دوست داری به خواسته هات برسی ،

    ولی باید تسلیم خداوند باشی و زمان و مکان و شرایط وقوع خواسته ها و خلق ارزش خودت و برنامه هات رو به خدا بسپاری.

    اون بهتر از تو مسیر رو می دونه

    باید فقط روی بهبود تمام عیار خودت تمرکز کنی و تو کار خدا دخالت نکنی

    باید رو شهامت و شجاعت و جسارت و حرکت و بیان خودت کار کنی ، نه اینکه کی ، چه زمان ، چه جوری ؛ به چه شکل ، از چه طریق !!! همه اینها فقط از دست خدا بر میاد و اگر بتونی ذهنت رو کنترل کنی و به تقسیم کارت با خداوند پایبند باشی و به خدا و قدرت بی نهایتش اعتماد کنی ، همه چیز بهترین شکل رقم می خوره.

    چرا روی حل مشکلات خودت و راهها کارها تمرکز می کنی ؟

    مگه یادت رفته جلسات تجسم رو که استاد گفت ، این قانون خداوندِ که وقتی به لحظه پایانی خواسته هات فکر می کنی و تجسمش می کنی و احساست خوب میشه ، خداوند مابقی کارها رو انجام میده ؟

    مگه یادت رفته که تو جلسه نهم و آخر کشف قوانین ، استاد بارها تاکید کرد که تنها راه رسیدن به خواسته ها ، احساس خوب و سپردن امود به خداوندِ ، پس چرا هنوز تمرکزت روی اینکه که از این روش فلان مشکلم باید حل بشه ، از طریق فلانی پول باید به حسابم واریز بشه ، چرا واریز نکرد ، چرا بدقولی کرد ؟

    این افکار فقط ایمانم رو ضعیف می کنه و عملا جریان هدایت رو دریافت نخواهم کرد.

    جمله ای که همین چند دقیقه پیش تو دفترت نوشتی رو یادت بیار ،

    باید باور کنم که یک قدرتی هست که کل این جهان رو خلق کرده ، مدیریتش می کنه ، تمام ذرات و موجودات و کیهان هدایت می کنه ، فرآیند های مهم و حیاتی بدن رو هدایت می کنه ، بدون اینکه من کاری انجام بدم ، و خیلی راحت می تونه من رو به سمت خواسته هام هدایت کنه

    به خدا هنوز تصویری که صبح جلوی خودم باز کردم که ایمانم به هدایت الله بیشتر بشه ، روی صفحه مانیتور دوم قرار داره.

    تصویری از کیهان ، با آیه 87 و 88 انبیا

    و (یاد آر حال) ذو النون (یعنی یونس) را هنگامی که (از میان قوم خود) غضبناک بیرون رفت و چنین پنداشت که ما هرگز او را در مضیقه و سختی نمی‌افکنیم (تا آنکه به ظلمات دریا و شکم ماهی در شب تار گرفتار شد) آن گاه در آن ظلمتها فریاد کرد که خدایی به جز ذات یکتای تو نیست، تو (از شریک و هر عیب و آلایش) پاک و منزهی و من از ستمکاران بودم (که بر نفس خود ستم کردم).87

    ، پس ما دعای او را مستجاب کردیم و او را از گرداب غم نجات دادیم و اهل ایمان را هم این گونه نجات می دهیم. الأنبیاء – 88

    خدایا این من هستم که به خودم ظلم می کنم با بستن درهای رحمت تو

    خدایا این من هستم که به خودم ظلم می کنم با حساب باز کردن روی عقل ناقصم

    خدایا این من هستم که به خودم ظلم می کنم با اعتماد نداشتن به تو

    خدایا این من هستم که به خودم ظلم می کنم با بالا بردن نجوای شیطان و کم کردن ولوم تو که رب من هستی

    و الا تو خیر و نور و عشق و پاکی مطلق و بی نهایتی

    خدایا این من هستم که به خودم ظلم می کنم با ورودی های منفی و حواشی و چرت و پرتهای مختلف

    خدایا این من هستم که به خودم ظلم می کنم با کار نکردن روی باورهام

    خدایا این من هستم که به خودم ظلم می کنم با جهل و نادانی خودم

    یا رب العالیمن شکرگزارم ، با تمام قلبم برای این هم زمانی بی نظیر و هدیه ای که امروز به من عطا کردی

    استاد عزیزم بی نهایت متشکرم که این فایل رو مخصوص من تولید کردید و روی سایت قرار دادید

    هنوز نمی دونم چه آگاهی های نابی در این فایل وجود داره

    فقط عنوان فایل ، قلبم رو باز کرد و حال روحانی عجیبی رو تجربه کردم .

    استاد واقعا تنها نمونه ای هستید که به زیبا ترین شکل آگاهی خداوند در وجود شماست و هر لحظه به بی نظیرترین شکل هدایت می شوید به اقدامات درست و به موقع برای ما.

    الهی شکرت

    موفق و تندرست و بانشاط و خوشبخت باشید

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای:
  10. -
    فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 1752 روز

    سلام به استاد و دوستان عزیز بعد از مدت ها …

    یادمه پارسال تصمیم گرفتم یه متد آمریکایی برای کارم یاد بگیرم از معمولی کار کردن خسته شده بودم و همون شب خیلی ناراحت شدم چون پیش خودم گفتم مگه از صفر میشه پرش کرد به آمریکا و تمام درها رو بسته دیدم. اما قبل از خوابیدنم گفتم خدایا خودت خدایی کن من ذهنم و شرایطم محدوده من تسلیم هستم.

    بدون دلیل ساعت چهار صبح بیدار شدم رفتم تو سایتی که هزار بار چک کرده بودم فیلمای اون متد رو دیدم و خریدم 450 هزارتومن و همون زمان گفتم ببین خدا من میخوام استاد این متد ببینم و پول آموزش هاشو پرداخت کنم. و از همون روز شروع کردم به تمرین با کلاینتای رایگان ارزون یا تعداد جلسات هدیه زیاد… خیلی سخت بود چون زبان اصلی کیفیت پایین بود و هر جمله باید بارها و بارها و بارها گوش می دادم. یکم که گذشت به صاحب متد ایمیل دادم گفتم میخوام حضوری یاد بگیرم. اون لحظه اصلا هزینه کلاس نداشتم و نمی دونستم جز آمریکا جایی کلاس هست اما ایمیل دادم و ایشون پرسید خبر بده کی میخوای کدوم کشور آموزش ببینی.

    و من متوجه شدم دبی مدرس ثابت دارن

    جرات کردم چیزی که سیو داشتم تا ته تهش گذاشتم یه مقدار هم کار کرده بودم ثبت نام کردم و اصلا فکر نکردم حالا هزینه سفر و … چیکار کنم. وقتی این کار کردم به طریق های معجزه آسایی افراد میومدن ثبت نام میکردن و اتفاقات عجیب میفتاد مثلا چک گرفتم برای کاری که قرار بود بعد سفرم شروع بشه یا به دلم میفتاد برم بیرون همون موقع یکی میدیدم ده سال ندیده بود میومد ثبت نام می‌کرد …. و من رفتم :)

    اینکه تونستم تمام صحبتای کلاس متوجه بشم صحبت کنم و اولین سفر خارج کشور داشته باشم خیلی اعتمادم، اعتماد به نفسم و نتایجم بیشتر شد.

    یه مدت بعد اینکه برگشتم همه چیز عالی بود اما به تضاد خوردم اینقدر تو محیط کار اذیت شدم و هر چی بی توجهی میکردم کار نمی‌کرد که رفتم و این رفتن با ریزش مواجه شد.

    داشتم به نا امیدی مطلق می‌رسیدم جایی پیدا نمیکردم که دوباره از تلاش خودم خسته شدم و گفتم خدایا من نمیدونم فعلا به هر کی زنگ میزدم درصد میخواد اندازه ارث باباش. هنوز دقیقه ای نگذشته بود که گفتم بزار آخرین تلاشمو بکنم وقتی زنگ زدم انگار خداوند اون آدم برای من کنار گذاشته بود.

    فک کنین ایشون گفت یه ورودی کمی بدین و من از شما درصد نمیخوام قبلا هم اینکار نکردم اما شما انرژی عجیبی داره دلم میخواد باهات همکاری کنم حس میکنم دارم برای فرایندی تلاش میکنی و من باید همکاری کنم. خلاصه من رفتم اونجا و در بدو ورود یکی شروع کرد اذیت کردن و من اصلا واکنش نشون ندادم گفتم خدایا این با خودت من اصلا حوصلش ندارم و در کمال تعجب مدیر اونجا از من حمایت کرد با اینکه نفع مالی اون برای مدیر بیشتر من بود از من حمایت کرد و گفت اگر اذیتت کرد بهش میگم بره و اصلا ضرر مالیش برام مهم نیست. و اون خانم هم با من رفتارش بهتر شد و دیکه اذیت نکرد.

    اما من با این جابه جایی و تضاد ها متوجه شدم هیچ موقع به خودم نمیدیدم صاحب کار و مدیر خودم باشم و خواستش در من شکل گرفت که جایی رو میخوام برای خودم که نشانه هاش رو هم دیدم. علاوه بر این من سالها در یه نقطه امن بودم و حس کردم دنیا میخواد بهم بفهمونه که برو حرکت کن و فک نکن دنیا همین جاست و جریان طوری بود که حس کردم در مسیر پیشرفت ناچار بودم این از دست دادن و جرات کار کردن در محیط جدید آدمای جدید پیدا کنم.

    دوباره برگشتم به مسیر و همزمان نشانه های آمریکا رو هم گرفتم فک کنین استادی که جواب ایمیل تک کلمه با یس و نه میداد شروع کرد با من حرف زدن که نباید به خاطر ایرانی بودن نتونی بیای آمریکا و تلاشت بکن من آرزو میکنم بیای و ایمیل بده وقتی اومدی همو ببینیم. همزمان استوری های کاری منو میدید ریپلای می‌کرد و ری استوری می‌کرد در حالی که نمی دونست جفتشون من هستم.

    همزمان با یه استادای ایرانم قرار داشتم وقتی زنگ زدم گفت ببخشید باید سه ماه صبر کنی دارم میرم آمریکا و ویزام اومده… و کارام خیلی راحت انجام شده و بین همه ریجکتی ها من و همسرم پذیرفته شدیم و داریم میریم.

    اینجا من یه لول دیگه مقاومتم کم شد و ایمانم بیشتر که آقا تو در مسیر هستی حالا نق زدن در مسیر به این قشنگی ناسپاسی هست و بس، اصلا تو از کجا میدونی بهترین زمان برای تو کی هست؟ و خلاصه دیروز دوباره ثبت نام دبی انجام دادم برای سطح پیشرفته تر با اینکه به تضاد خوردم در آمدم کمتر شد اما بازم حمایت خداوند دیدم حتی زودتر از چیزی که ذهن محدودم میدید ثبت نام کردم. سری قبل رفتم خونه یه آشنا و اینبار یه هتل خوب با شرایط بهتر و با آرامش بیشتر با استقلال و مسئولیت پذیری بیشتر، دیگه خودمم و خودم :). الان در مسیرم توکل بیشتری دارم که در مسیر باشم بزارم خداوند هدایتم کنه و از این پیشرفت لذت ببرم و هزاران پشت پرده ای که من ازشون سر در نمیارم جریان طبیعی خودشو طی کنه و درس هایی که باید رو یاد بگیرم.

    ممنون از استاد، من با تمام وجودم ایمان داشتم فایل بعدی استاد مرتبط با منه. دیشب بیدار شدم مصاحبه با آقای عرشیانفر دیدم که مال زمان شلوغی ها بود. و امروز اومدم سایت گفتم بریم ببینیم استاد چی گفتن با اینکه نمی دونستم فایل جدیدی اومده و با نشانه روزم و مضمون این روزهام یکیه تسلیم در برار خداوند و توکل به خداوند یکی دراومد :).

    همگی در پناه تنها صاحب جهان هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای: